کارگران ومزد بگیران اگاه ایران، چاره ای به جز اتحاد سراسری نداریم. همه دادخواهان با سازماندهی های نوین خود می توانند تاثیر گذار باشند. اگر با هم حرکت کنند. برای ازادی زندانیان سیاسی و به خصوص مزد بگیران زندانی هم باید وسیع ترین اتحاد کارگری و سیاسی از سوی همه دادخواهان تشکیل شود تا بتوانیم یاران خود را ازاد کنیم.
محمود صالحی را آزاد میكنيم !
دستگیری محمود صالحی،
فعال شناخته شده کارگری در حالیکه جسمش در اثر تحمل حبس آنچنان تحلیل رفته که حتی یک سال زندان دیگر معادل با کشاندنش به کام مرگ است،
جز قتل مستقیم برای ما معنایی ندارد.
طبقه حاکم باید بداند که ریختن هر قطره خون و هر درجه ای از تحلیل بردن شرایط جسمانی کسانی که حرفشان جز رهایی و پایان ستمکشی و استثمار انسان نبوده، هرگز تحمل پذیر نخواهد بود.
هر یک از فعالین جنبش ما نبض حیاتمان هستند و در عمل اثبات خواهیم کرد که نمی توانید ما را محبوس کنید؛
نمی توانید جانمان را بگیرید و هر حبس و مرگ در جنبش ما به فریادی توفانی تر تبدیل می شود که عواقبش دامنتان را خواهد گرفت.
اجازه نخواهیم داد که مرگ #کوروش_بخشنده، #شاهرخ_زمانی و #محمد_جراحی از فعالان جنبش ما، تکرار شود و این اخطار را نه تنها از سمت فعالان این جنبش بلکه از سوی کارگرانی نیز بدانید که در سراسر ایران در شرایط اسف باری که شما بر آن ها تحمیل می کنید زیست کرده اند و حالا هرچه خود را به ندیدن و نشنیدن بزنید، صدایشان به گوشتان خواهد رسید.
کیست که نداند دردی که محمود صالحی و #رضا_شهابی صدایش بودند،
فریادی بلند است که از گلوی کارگران در جای جای ایران قابل شنیدن است و باز کیست که نداند که کابوس شب هایتان همین فریاد ها است.
همین هم هست که تعرض به ریشه های این جنبش را در دستور کار قرار داده اید اما کوچکترین تعرضی را از سمت شما هرگز نخواهیم پذیرفت
و به بهترین وجه آن را پاسخ خواهیم داد.
محمود صالحی حتی یک ماه دیگر نباید در زندان باشد؛
هر ثانیه ای که او در زندان سپری کند بازگرداندنش به زندگی و حیات کاری سخت تر خواهد بود.
بنابراین نه طبقه حاکم وقت چندانی برای بازگشت از حماقت و بلاهت بی حد و حصر خود دارد و نه ما وقت زیادی برای نجات جان رفیقمان داریم.
اقدامات متعرضانه طبقه حاكم اگر بی پاسخ بماند،
هيچ يك از فعالان آزادی خواه و برابری طلب از گزند آن در امان نخواهند ماند.
رفقا ! یاران ودادخواهان ، تعهد به گام برداشتن در این مسیر، یعنی تعهد به ادامه،
تعهد به حرکت و به مقصد رسیدن؛
هیچ یک از ما برای متوقف شدن نیامده ایم و توقف اجباری هر یک از فعالین جنبش ما باید برای آمرانش گران تمام شود و خواهد شد !
اگر طبقه حاکم به جای پاسخگویی به حقوق مسلم کارگران و مطالبات آنان راه حل را در زندان و حبس و مرگ کارگران و فعالینشان می بیند،
پس از هم اکنون باید هزاران هکتار زندان بسازد تا به تصور پوچ و مضحک خود دست یابد.
ما کارگران ضمن محکومیت دستگیری #محمود_صالحی اعلام می کند که کمترین تعرضی را تحمل نخواهد کرد
و از تمام دادخواهان ،برابری طلبان و آزادیخواهان میخواهیم تا به این اقدام ظالمانه پاسخ داده و اعتراض کنند.
محمود صالحی را آزاد میكنيم !
دستگیری محمود صالحی،
فعال شناخته شده کارگری در حالیکه جسمش در اثر تحمل حبس آنچنان تحلیل رفته که حتی یک سال زندان دیگر معادل با کشاندنش به کام مرگ است،
جز قتل مستقیم برای ما معنایی ندارد.
طبقه حاکم باید بداند که ریختن هر قطره خون و هر درجه ای از تحلیل بردن شرایط جسمانی کسانی که حرفشان جز رهایی و پایان ستمکشی و استثمار انسان نبوده، هرگز تحمل پذیر نخواهد بود.
هر یک از فعالین جنبش ما نبض حیاتمان هستند و در عمل اثبات خواهیم کرد که نمی توانید ما را محبوس کنید؛
نمی توانید جانمان را بگیرید و هر حبس و مرگ در جنبش ما به فریادی توفانی تر تبدیل می شود که عواقبش دامنتان را خواهد گرفت.
اجازه نخواهیم داد که مرگ #کوروش_بخشنده، #شاهرخ_زمانی و #محمد_جراحی از فعالان جنبش ما، تکرار شود و این اخطار را نه تنها از سمت فعالان این جنبش بلکه از سوی کارگرانی نیز بدانید که در سراسر ایران در شرایط اسف باری که شما بر آن ها تحمیل می کنید زیست کرده اند و حالا هرچه خود را به ندیدن و نشنیدن بزنید، صدایشان به گوشتان خواهد رسید.
کیست که نداند دردی که محمود صالحی و #رضا_شهابی صدایش بودند،
فریادی بلند است که از گلوی کارگران در جای جای ایران قابل شنیدن است و باز کیست که نداند که کابوس شب هایتان همین فریاد ها است.
همین هم هست که تعرض به ریشه های این جنبش را در دستور کار قرار داده اید اما کوچکترین تعرضی را از سمت شما هرگز نخواهیم پذیرفت
و به بهترین وجه آن را پاسخ خواهیم داد.
محمود صالحی حتی یک ماه دیگر نباید در زندان باشد؛
هر ثانیه ای که او در زندان سپری کند بازگرداندنش به زندگی و حیات کاری سخت تر خواهد بود.
بنابراین نه طبقه حاکم وقت چندانی برای بازگشت از حماقت و بلاهت بی حد و حصر خود دارد و نه ما وقت زیادی برای نجات جان رفیقمان داریم.
اقدامات متعرضانه طبقه حاكم اگر بی پاسخ بماند،
هيچ يك از فعالان آزادی خواه و برابری طلب از گزند آن در امان نخواهند ماند.
رفقا ! یاران ودادخواهان ، تعهد به گام برداشتن در این مسیر، یعنی تعهد به ادامه،
تعهد به حرکت و به مقصد رسیدن؛
هیچ یک از ما برای متوقف شدن نیامده ایم و توقف اجباری هر یک از فعالین جنبش ما باید برای آمرانش گران تمام شود و خواهد شد !
اگر طبقه حاکم به جای پاسخگویی به حقوق مسلم کارگران و مطالبات آنان راه حل را در زندان و حبس و مرگ کارگران و فعالینشان می بیند،
پس از هم اکنون باید هزاران هکتار زندان بسازد تا به تصور پوچ و مضحک خود دست یابد.
ما کارگران ضمن محکومیت دستگیری #محمود_صالحی اعلام می کند که کمترین تعرضی را تحمل نخواهد کرد
و از تمام دادخواهان ،برابری طلبان و آزادیخواهان میخواهیم تا به این اقدام ظالمانه پاسخ داده و اعتراض کنند.
امروز ۲۲ شهریور، سومین سالگرد جاودانه شدن زنده یاد #شاهرخ_زمانی در زندان است. این کارگر زحمتکش و فداکار یکی از فعالین جنبش کارگری ایران بود. یاد و خاطره اش برای همیشه ماندگار است. 🌷🌷
@khabargar
@khabargar
https://khabargar.net/%d8%a8%d9%87-%db%8c%d8%a7%d8%af-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%d9%86%d8%a8%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%87-%d8%b4%d8%a7%d9%87%d8%b1%d8%ae_%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b9%d8%b6%d9%88-%da%a9/
به یاد کارگر جانبخش راه آزادی #شاهرخ_زمانی عضو کمیته پیگیری. شعار نویسی در سالگردقتل شاهرخ زمانی در حمایت از زندانیان سیاسی
به یاد کارگر جانبخش راه آزادی #شاهرخ_زمانی عضو کمیته پیگیری. شعار نویسی در سالگردقتل شاهرخ زمانی در حمایت از زندانیان سیاسی
خبرگر
به یاد کارگر جانباخته #شاهرخ_زمانی عضو کمیته پیگیری. شعار نویسی در سالگردقتل شاهرخ زمانی در حمایت از زندانیان سیاسی
شاهرخ زمانی فعال کارگری و کارگر نقاش از اعضای کمیته پیگیری و سندیکای نقاشان البرز بود. وی در ۱۵ شهریور ۱۳۴۳ در قره داغ آذربایجان شرقی در خانواده کارگری و دوستدار صمد بهرنگی بدنیا آمد. مادرش زرین تا…
🔴 اهمیت شاهرخ زمانی بودن
روز گذشته سالگرد شهادت شاهرخ زمانی بود، نقاش ساختمان و کارگر رزمندهای که در ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، بعد از پنج سال حبس بدون مرخصی در زندان گوهردشت (رجاییشهر) به دلیل اهمال مسئولان قضایی و امنیتی و زندانبانان جمهوری اسلامی در درمان بیماریاش به قتل رسید. مسئولان جمهوری اسلامی او را ذره ذره در زندان کشتند و سرانجام علت شهادت او را «سکتهی مغزی» اعلام کردند اما هرگز نگفتند که شاهرخ زمانی پنج سال در چه شرایط هولناکی با انواع بیماریها دست و پنجه نرم کرد و حتی از حضور در مراسم ازدواج دختر و تشییع جنازهی مادرش محروم ماند تا سرانجام به این شکل جان عزیزش از دست برود. درست به همان ترتیبی که همرزم دیگرش، محمد جراحی را تنها زمانی از بند رها کردند که سرطان در جانش خانه کرده بود و چندی بعد از آزادی از زندان درگذشت. جمهوری کشتار شاهرخ زمانی را آگاهانه و رذیلانه به قتل رساند چرا که:
🔺شاهرخ زمانی تنها یک کارگر مبارز نبود. مهمتر از این او یک کارگر مبارز سازمانگر بود. در تمام سالهای پیش از بازداشت و زندان او در راه سازماندهی طبقهی کارگر کوشید و فعالیت کرد. مسئلهای که موجب کینهی جلادان جمهوری جنایت از شاهرخ زمانی شد فقط این نبود که او به ستم طبقاتی مستقر اعتراض دارد بلکه بیش از آن این بود که او برای مبارزه با ستم طبقاتی مستقر سازماندهی میکرد و قاتلان به خوبی میدانستند سازمان یافتن چگونه پایههای ستم آنان را تهدید میکند.
🔺شاهرخ زمانی نه تنها عضو تشکل علنی «کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری» بود، نه تنها بنیانگذار و عضو «هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان ساختمانی» بود بلکه در ضمن با درک درست از لزوم تلفیق کار علنی و کار مخفی موسس و سازماندهندهی هستهای مخفی برای مبارزهی طبقاتی بود و دلیل اصلی محکومیت او به یازده سال زندان در دادگاههای جمهوری اسلامی همین مبارزهی مخفی بود، شکلی از فعالیت که جمهوری اسلامی هنوز هم از ترویج و گسترش آن وحشت دارد.
🔺شاهرخ زمانی مارکسیست بود و این را پیش از دستگیری و حتی بعد از بازداشت و در زندان، در زیر سرنیزههای زندانبانان جمهوری اسلامی با صدای بلند اعلام میکرد. مارکسیست بودن شاهرخ زمانی تنها از وجه عقیدتی برای جمهوری اسلامی خطرناک نبود بلکه خطرناکترین وجه مارکسیست بودن شاهرخ زمانی و اعلام عمومی آن این بود که با کارگری سازمانده، متشکل و مبارز روبهرو است که به شکل ایجابی ایدهی سرنگونی نظم سرمایهداری و جایگزینی آن با جامعهای که ستم طبقاتی در آن محو شده باشد را حمل میکرد و مروج آن بود. به اینترتیب پیوند خوردن او و کارگران مبارزی چون او با مبارزات صنفی و اعتصابها و تجمعات کارگری میتوانست و میتواند بساط چپاول و بهرهکشی را به مخاطره بیندازد.
🔺اهمیت شاهرخ زمانی نیز در همینها بود. به یاد آوردن شاهرخ زمانی تنها به یاد آوردن شهیدی دیگر از دهها هزار شهید تاریخ مبارزهی طبقاتی برای آزادی و برابری نیست بلکه توامان به یاد آوردن شهیدی است که سازماندهنده بود، متشکل بود و به خوبی میدانست مبارزهی طبقاتی باید کدام مسیر را برای بنیان گذاشتن جامعهای آزاد و برابر طی کند.
#شاهرخ_زمانی
#محمد_جراحی
#مبارزه_طبقاتی
#اتحاد_ستمدیدگان
@mansoor1999
روز گذشته سالگرد شهادت شاهرخ زمانی بود، نقاش ساختمان و کارگر رزمندهای که در ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، بعد از پنج سال حبس بدون مرخصی در زندان گوهردشت (رجاییشهر) به دلیل اهمال مسئولان قضایی و امنیتی و زندانبانان جمهوری اسلامی در درمان بیماریاش به قتل رسید. مسئولان جمهوری اسلامی او را ذره ذره در زندان کشتند و سرانجام علت شهادت او را «سکتهی مغزی» اعلام کردند اما هرگز نگفتند که شاهرخ زمانی پنج سال در چه شرایط هولناکی با انواع بیماریها دست و پنجه نرم کرد و حتی از حضور در مراسم ازدواج دختر و تشییع جنازهی مادرش محروم ماند تا سرانجام به این شکل جان عزیزش از دست برود. درست به همان ترتیبی که همرزم دیگرش، محمد جراحی را تنها زمانی از بند رها کردند که سرطان در جانش خانه کرده بود و چندی بعد از آزادی از زندان درگذشت. جمهوری کشتار شاهرخ زمانی را آگاهانه و رذیلانه به قتل رساند چرا که:
🔺شاهرخ زمانی تنها یک کارگر مبارز نبود. مهمتر از این او یک کارگر مبارز سازمانگر بود. در تمام سالهای پیش از بازداشت و زندان او در راه سازماندهی طبقهی کارگر کوشید و فعالیت کرد. مسئلهای که موجب کینهی جلادان جمهوری جنایت از شاهرخ زمانی شد فقط این نبود که او به ستم طبقاتی مستقر اعتراض دارد بلکه بیش از آن این بود که او برای مبارزه با ستم طبقاتی مستقر سازماندهی میکرد و قاتلان به خوبی میدانستند سازمان یافتن چگونه پایههای ستم آنان را تهدید میکند.
🔺شاهرخ زمانی نه تنها عضو تشکل علنی «کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری» بود، نه تنها بنیانگذار و عضو «هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان ساختمانی» بود بلکه در ضمن با درک درست از لزوم تلفیق کار علنی و کار مخفی موسس و سازماندهندهی هستهای مخفی برای مبارزهی طبقاتی بود و دلیل اصلی محکومیت او به یازده سال زندان در دادگاههای جمهوری اسلامی همین مبارزهی مخفی بود، شکلی از فعالیت که جمهوری اسلامی هنوز هم از ترویج و گسترش آن وحشت دارد.
🔺شاهرخ زمانی مارکسیست بود و این را پیش از دستگیری و حتی بعد از بازداشت و در زندان، در زیر سرنیزههای زندانبانان جمهوری اسلامی با صدای بلند اعلام میکرد. مارکسیست بودن شاهرخ زمانی تنها از وجه عقیدتی برای جمهوری اسلامی خطرناک نبود بلکه خطرناکترین وجه مارکسیست بودن شاهرخ زمانی و اعلام عمومی آن این بود که با کارگری سازمانده، متشکل و مبارز روبهرو است که به شکل ایجابی ایدهی سرنگونی نظم سرمایهداری و جایگزینی آن با جامعهای که ستم طبقاتی در آن محو شده باشد را حمل میکرد و مروج آن بود. به اینترتیب پیوند خوردن او و کارگران مبارزی چون او با مبارزات صنفی و اعتصابها و تجمعات کارگری میتوانست و میتواند بساط چپاول و بهرهکشی را به مخاطره بیندازد.
🔺اهمیت شاهرخ زمانی نیز در همینها بود. به یاد آوردن شاهرخ زمانی تنها به یاد آوردن شهیدی دیگر از دهها هزار شهید تاریخ مبارزهی طبقاتی برای آزادی و برابری نیست بلکه توامان به یاد آوردن شهیدی است که سازماندهنده بود، متشکل بود و به خوبی میدانست مبارزهی طبقاتی باید کدام مسیر را برای بنیان گذاشتن جامعهای آزاد و برابر طی کند.
#شاهرخ_زمانی
#محمد_جراحی
#مبارزه_طبقاتی
#اتحاد_ستمدیدگان
@mansoor1999