چقدر غم داشت این کِلکشیدن و رقص مادرِ دنیا سر مزارش.
مثل رقصیدن بابای فرزین با کیک روز تولدش.
چیا که ندیدیم این مدت. لعنت بهت خامنهای...
#فرزین_معروفی
#دنیا_فرهادی
#مهسا_امینی #منصوراسانلوکارگرسندیکالیست_فرزندباقراسانلوازایل_اسانلوسخنگوی_ستمدیدگان_دادخواه_ایران_عضوشورای_ملی_تصمیم_ایران
#حزب_ایران_آباد
#حزب_توده_ایران
#حزب_اتحادچپ_ایران
#شورای_متحده_سندیکاها_اتحادیهاوشوراهای_مستقل_وآزادکارگران_وزحمتکشان_ایران
@mansoor1999 https://t.me/khabargar
مثل رقصیدن بابای فرزین با کیک روز تولدش.
چیا که ندیدیم این مدت. لعنت بهت خامنهای...
#فرزین_معروفی
#دنیا_فرهادی
#مهسا_امینی #منصوراسانلوکارگرسندیکالیست_فرزندباقراسانلوازایل_اسانلوسخنگوی_ستمدیدگان_دادخواه_ایران_عضوشورای_ملی_تصمیم_ایران
#حزب_ایران_آباد
#حزب_توده_ایران
#حزب_اتحادچپ_ایران
#شورای_متحده_سندیکاها_اتحادیهاوشوراهای_مستقل_وآزادکارگران_وزحمتکشان_ایران
@mansoor1999 https://t.me/khabargar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرهاد معروفی، پدر فرزین معروفی، جانبخش راه آزادی میهن در اعتراضات سال ۱۴۰۱، با انتشار ویدئوی سالگرد تولد فرزندش بر مزار او نوشت: «قهرمان ایرانم، دلاور سرزمینم، نفس پدر و همهکس پدر. میدانی که باید اکنون جشن فارغالتحصیلت را میگرفتم و با خوشحالی در آن جشن میرقصیدم، نه اینکه با گریه و غم بر سر مزارت حاضر شوم. اما بدان، با وجود آنکه کمرم شکسته و خم شده، سرم همچنان بالاست و با افتخار اعلام میکنم که پدر جاویدنام فرزین معروفی هستم. تا دشمنان خوشحال نباشند که توانستهاند مرا نابود کنند، با سربلندی راهت را ادامه خواهم داد.»
فرزین معروفی، جوانی اهل مهاباد و ساکن تهران، در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی به ضرب گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد. او تنها ۱۹ سال داشت و قرار بود ۱۶ روز بعد از قتلش ۲۰ ساله شود. فرزین تکفرزند خانواده، دانشجوی مدیریت بازرگانی و کارمند یک شرکت بیمه بود. او انسانی آرام، بخشنده، و پرشور بود که به آشپزی و خوانندگی عشق میورزید و آرزو داشت روزی با پدرش، که سرآشپز حرفهای بود، رستورانی در تهران راهاندازی کند.
#فرزین_معروفی
#دادخواهی
فرزین معروفی، جوانی اهل مهاباد و ساکن تهران، در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی به ضرب گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد. او تنها ۱۹ سال داشت و قرار بود ۱۶ روز بعد از قتلش ۲۰ ساله شود. فرزین تکفرزند خانواده، دانشجوی مدیریت بازرگانی و کارمند یک شرکت بیمه بود. او انسانی آرام، بخشنده، و پرشور بود که به آشپزی و خوانندگی عشق میورزید و آرزو داشت روزی با پدرش، که سرآشپز حرفهای بود، رستورانی در تهران راهاندازی کند.
#فرزین_معروفی
#دادخواهی