خبرگر
2.25K subscribers
25K photos
19K videos
165 files
36.1K links
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
Download Telegram
می 14, 2019
برگزاری دومین جلسه دادگاه تجدیدنظر لیلا حسین زاده

🆔@khabargar

  🔵صبح امروز دادگاه دوم تجدید نظر #لیلا_حسین_زاده در شعبه ی 36 دادگاه تجدیدنظر دادگاه انقلاب برگزار شد. طبق گفته ی امیر رئیسیان، وکیل پرونده، روند دادگاه امیدوار کننده نبود! 🔵لیلا حسین زاده، فعال صنفی-دانشجویی و دانشجوی کارشناسی ارشد انسانشناسی دانشگاه تهران، سال گذشته به 6سال حبس تعزیری و دوسال ممنوع الخروجی محکوم شده است.

https://khabargar.co/برگزاری-دومین-جلسه-دادگاه-تجدیدنظر-لی/

🆔@khabargar
#khabargar
#MansourOsanlou
@mansoor1999 پیام به منصور اسانلو
https://khabargar.co نشانی تارنمای خبرگر
https://www.facebook.com/khabargarنشانی فیس بوک خبرگر
https://twitter.com/khabargarنشانی توییتر خبرگر
https://soundcloud.com/khabargarرادیو خبرگر
حکومتی ها ، لیلا حسین زاده دانشجو ، کارگر زاده و یاور سندیکالیستها را با ضرب و شتم ربودند.

طبق گزارشات رسیده، روز گذشته، شنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، #لیلا_حسین_زاده فعال صنفی دانشجویی و از حامیان‌جنبش کارگری، توسط ۱۰ تن از نیروهای امنیتی در مقابل منزل خویش همراه با ضرب و شتم شدید بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین انتقال یافت‌.

لیلا حسین زاده دانشجوی کارشناسی ارشد انسان شناسی دانشگاه تهران، سال گذشته به پنج سال حبس محکوم شده بود و به دلیل ابتلا به بیماری خودایمنی که در دوران حبس پیشین خود بدان مبتلا شده بود، به گواهی پزشکی قانونی حکم عدم تحمل کیفر به ایشان داده شد و با قید وثیقه آزاد گردید.

آقای امیر رئیسیان، وکیل خانم‌حسین زاده، دیروز اظهار کرده اند که «درباره خانم ‌ #لیلا_حسین‌زاده ⁩ پیش از این پزشکی قانونی «عدم تحمل کیفر» را به صورت قطعی اعلام کرده بود، در سال گذشته نیز همین نظریه توسط پزشکی.ق اعلام شد و بعد منتظر نظر کمیسیون بود. بازداشت ایشان قانونی نبوده و اگر برای اجرای حکم بود چرا منزلشان تفتیش شده است». ایشان امروز اطلاع دادند که پیگیری امروز از اجرای احکام د.امنیت مشخص شد که بازداشت ‌ #لیلا‌_حسین‌زاده ⁩ با دستور دادسرای شیراز بوده و علت،اقدامات اخیر ایشان عنوان شد. جدا از صحت و سقم ادعا، باید پرسید مگر اقدامات اخیر(!)در حوزه قضایی شیراز بوده؟ ضمنا دادگاه انقلاب شیراز قبلا بازداشت را به وثیقه تبدیل کرده بود».

جای بسی تاسف است که روز گذشته نسبت به آزادی موقت چهار فعال معلمی و‌ صنفی محتاطانه ابراز شادمانی کردیم در حالیکه در همان لحظات یکی از فعالین‌دانشجویی با ضرب و شتم دستگیر می شد. بازداشت خشونت آمیز لیلا حسین زاده به بهانه های واهی و پرونده سازی تکراری علیه ایشان قابل توجیه نبوده و بشدت محکوم است. لیلا حسین زاده از نظر جسمانی قادر به تحمل حبس نیست و باید فوری آزاد شود.

چاره زحمت‌کشان وحدت و تشکیلات

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌حومه

https://t.me/khabargar
بیانیه جمعی از زنان زندانی بند اوین در اعتراض به وضعیت نگران کننده ‎#لیلا_حسین_زاده !

خبرهای نگران کننده از شرایط جسمانی لیلا حسین زاده ، قطع تماس تلفنی با خانواده و تداوم حبس در زندان عادل آباد شیراز و‌اعلام اعتصاب غذای او مایه نگرانی ما در زندان اوین شده‌است .

‏گمان نمی ‌بریم که تارک قوه قضائیه ، سازمان زندانها و نهادهای امنیتی جایی برای کلمه ننگ دیگری داشته‌باشد . طبق اسناد و مدارک پزشکی و حتی پزشکی قانونی وابسته به جمهوری اسلامی رای بر عدم تحمل حبس لیلا حسین زاده داده شده و جان او در خطر است .

‏لیلای عزیزمان ، صدای مقاومت تو از زندان عادل آباد به گوشمان رسید . همان‌طور که فریاد دیگه تموم شده ماجرای‌ات از سر در دانشگاه به گوشها رسیده‌بود ، صدای تو شنیده شده و همراه ماست . صدای تو که صدای اعتراض در تهران ، خوزستان ، کردستان و صدای زن و مرد بلوچ است .

‏تو درست گفته‌ای مرزی بین مقاومت در بیرون و داخل زندان وجود ندارد . از تو که خواهرانگی و مبازه‌ات مقاومت و جسارتت برای ما تداعی شکست قدرتی است که خشونتش تمام شدنی نیست، تقاضا داریم به اعتصاب غذای خود پایان دهی
#لیلا_حسین_زاده : عفو ملوکانه یا استیصال دستگاه قضایی

✍️همین ابتدای بحث، طرح چند مثال از تجربه‌ی عینی‌م از وضعیت زندان ج.ا بر اثر قیام روشنگر خواهد بود:
۱. در بند زنان عادل‌آباد، جا برای جادادن معترضین نبود؛ دو اتاق قرنطینه را به آنان اختصاص دادند،
‏در یک اتاق با ظرفیت ۳۳نفر (با تخت‌های ۳طبقه بهم‌چسبیده) برای دوره‌ای بیش از ۶۰ معترض را جا دادند، به مشکل تهویه خوردند، مجبور به نصب کابین تلفن شدند، در مدیریت زمان هواخوری به مشکل خوردند. شروع به ساختن یک اتاق جدید کردند، خواستند بند موسوم به بند قرآن مردان را تخلیه کنند،‏ابزارآلات آوردند و شروع به تخریب دیوار بین بند زنان و بند قرآن کردند تا فضای آن بند به بند زنان اضافه شود و بتوانند معترضان را جا دهند، استحکام دیوار! موجب کندی روند تخریب بود و عملا شانس آوردند که اعتراضات برای مدتی هم شده فروکش کرد؛ به‌سرعت شروع به مدیریت ‏جمعیت بازداشتی‌ها کردند، احکام کیلویی، مثلا ۵ سال برای گل‌دادن به مامور یا یک استوری، میدادند؛ بعد با ژست بخشش، پابند می‌دادند و بابت هر پابند، پول هم میگرفتند که مبادا روند غارت متوقف شود! پابند هم کم آوردند و برای مدتی نبود!
زندانیان عادی را هم سهل‌گیرانه‌تر آزاد کردند
‏این تازه وضع شهریست که درگیری شدید(نسبت به برخی شهرها) و مستمر در قیام ژینا نداشت.
۲. یک عضو خانواده یکی از زندانیان عادی در دهدشت بازداشت شده بود و به پدرش گفته بودند برایش غذا از خانه بیاور! در تامین غذای بازداشت‌شدگان به مشکل خوردند.
‏۳. در همان روزها برخی از هم‌جرم‌های همبندی‌هایم در زندان داراب (شهرستان استان فارس) به آنها خبر دادند که بخشی از زندان داراب آتش زده شده، اتفاقی که همان‌موقع پرس‌وجو کردم و در اخبار انعکاسی نداشت‌.
‏۴. به این مثال‌ها اضافه کنید تعداد بسیار زیاد کودکان و نوجوانانی را که حکومت طی این قیام روانه زندان کرد یا برایشان پرونده ساخت، مساله "انسانیت" که برایشان مطرح نیست، قضایی کردن زندگی این تعداد کودک و نوجوان، بحران مدیریتی وسیع ایجاد میکند. به دختر ۱۶ ساله ۸ اتهام شامل محاربه
‏و فساد فی‌الارض داده‌اند.تعداد زیادی دختران زیر ۱۸سال در عادل‌آباد بودند که سیر قضایی و بازجویی و زندان در قبال آنها،آسیبی که میخوردند و واکنششان،اگر از دید ما فاجعه‌ای انسانیست از دید عاملان قضایی سورئال است.میگفتند بازجو در بازداشتگاه اطلاعات فریاد میزده که اینجا مهدکودک است.‏حکومت با همه هزینه‌هایش برای سرکوب، زیرساخت لازم برای مدیریت موفق بازداشت‌شدگان اعتراضات توده‌ای در این سطح وسیع و مداوم را ندارد.حضور انبوه جمعیت کنار هم در زندان‌ها با مطالباتی اولیه از زندان که انباشته‌تر می‌شود،در طولانی‌مدت،حامل خطر امنیتی برای حکومت درون/بیرون زندان است!
‏بعلاوه حکومت، از فروردین ۱۴۰۱، در تقلا برای کنترل وضعیت اقدام به بازداشت، اجرای حکم و بازگرداندن به زندان حداکثری فعالان سیاسی کرده بود، یک سوی این ماجرا تحمیل خفقان به فضای بیرون زندانهاست، اما حکومت به‌خوبی میداند که ماجرا یک‌سوی دیگر هم دارد، و آن سیاسی‌تر شدن و فعال‌تر شدن ‏محیط زندان‌ها به‌صورتی جمعی‌تر است، حتی اگر این پتانسیل به‌مرور به سمت بالفعل شدن برود، نفس این بالقوگی مرز دیوار زندان را کمرنگ‌تر می‌کند، چنانچه همین الان شاهد پیام‌های جمعی و اقدامات سیاسی و ابراز همبستگی‌ها بین زندان‌های مختلف هستیم.
‏اقدام به چنین عفو عمومی‌ای با بخشنامه‌ای اینچنین صریح بیش از هرچیز تقلا برای مدیریت اقتصادی_سیاسی دستگاه قضا است که نمی‌تواند بحرانش را در امر سرکوب حداکثری انکار کند، آن‌هم در شرایطی که انسجام و توان برای حذف و کشتن، منطقا باید به مرور کمتر شود.
در زمانی که حتی خبر اعدام، ‏خشم جامعه را در سطح واکنش‌های جمعی بی‌نظیر (مانند تجمع خیابانی و تجمع جلوی زندان) بالاتر میبرد، بجای آنکه خفقان را فراگیر کند، یعنی مکانیزم‌های سرکوب حداکثری مستقیم هر روز بیشتر به بحران میخورند. حفظ همبستگی جمعی و تخطی‌های بیشتر جمعی این بحران را بیشتر هم می‌کند اگر بشود‌.
‏اگر طبق سنت قضایی_امنیتی، خودشان از این بخشنامه عدول نکنند و مانع آزادی برخی بشوند، طبق این بخشنامه، علاوه بر برخی معترضین قیام ژینا، با قید تعهد و ندامت و از این دست چیزهای احمقانه، جمعی از زندانیان سیاسی بازداشتی قبل از قیام، بی قید و شرط آزاد می‌شوند.

‏مشتاقانه آزادی رفقایمان را انتظار می‌کشیم‌ و حرمت آزادی را پاس می‌داریم.
درود بر تک‌تک مبارزان ‎و به‌امید پیشروی انقلابی هر روز بیشتر ستمدیدگان متحد.
پیام #لیلا_حسین_زاده از #زندان_عادل_آباد در پاسخ به قوه قضاییه:
سرزنده‌‌ام، می‌خندم، سعی می‌کنم‌ بر درد غلبه کنم و به حرمت همه ایستادگان، ایستاده‌ام!

لیلا حسین زاده در بخشی از این پیام که در اینستاگرام برادرش منتشر شده، در واکنش به مصاحبه اخیر رییس دادگستری استان فارس که مدعی شده بود، او از اعزام به بیمارستان سر باز می‌زند، می‌گوید: "شرم دارم حتی اگر برای لحظه‌ای بیماری ناگریزم تصویر یک قربانی مخابره کند، یا تداعی‌گر هیاهوهای پوچ جلب توجه رسانه‌ای شود. با همه این‌ها خود را موظف می‌دانم برای حفاظت از زندگی‌ام تلاش کنم و در مقابل دستگاه کذاب قضایی - امنیتی بایستم." آزادی را مزمزه می­کنم – مسعود آذر

“ترجمه از ترکی” تقدیم به دانشجوی جوان لیلا حسین ­زاده شب یلدای ۱۴۰۱ .. آزادی هر زمان در رویاهایمان شکوفه می­زند زندان­ ما را در خود پیچیده به قعر خود می­بلعد، بی باور بدان، امید در چشمانمان زاده می­شود. محبوبم؛ آزادی خاطره­ای فراموش ناشدنی، من بارها و بارها به تو اندیشیده­ام. در سلول ۲۴…