خبرگر
2.25K subscribers
25K photos
19K videos
165 files
36.1K links
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
Download Telegram
«شاهِ مُرغدِل»(به قول میلانی)درقفسِ تنگِ چنان شرایطِ نامتعارفی بالید ولذا،محدودیّت ها و ممکناتِ خودرا داشت.چنان منِش وکرداری را درحکومتِ کوتاهِ دکترمصدّق نیز شاهدبودیم به طوریکه بیشترِ ایّام حکومتِ 28ماهۀ وی در رختخواب و بسترِ بیماری یا تمارض گذشته بود و چنانکه دیدیم در روزِ 28مرداد32 نیز او دچار تردید وانفعال عجیبی شد.این موضوع تاحدِ زیادی ازشرایط ژئوپولیتیک و از سرشتِ دشوارِحکومت کردن درایران ناشی می شد نه از ذاتِ شاه یا مصدّق.

رحیم زهتاب فرد(مدیرروزنامۀ«ارادۀ آذربایجان»)دربارۀ روزنامه ها ونشریّاتِ آغازِپادشاهیِ محمد رضاشاه می نویسد:

-«بعد از شهریور1320روزنامه ها یکی پس از دیگری راه افتادند،البتّه و صد البتّه، خط همه،آزادی بود؛ بیچاره آزادی! قلم جای چاقو و نیزه و چُماق را گرفت؛هرکس قادربه انتشار روزنامه ای در چهارصفحه،دو صفحه،حتی به صورت اعلامیه به اندازۀ یک کفِ دست می بود،خود را مُجاز دانست به حیثّیت وُ شرف وُ ناموسِ افراد تاخته، وهرکه قلم را تیزتر و فُحش را رکیک تر و افرادِ موردِ حمله را از شخصیّت های سرشناس تر انتخاب می کرد؛از معروفیّت بیشتری برخوردار می شد تا جایی که محمدمسعود برای سرِ قوام السلطنه یک میلیون جایزه گذاشت!. روزنامۀ دیگری سلسله مقالاتی با سند! ومدرك! وعکس! دربارۀ آلودگی به فحشا خانواده های مهم مملکتی با ذکر اسمِ طرفین منتشرساخت.بلبشوي عجیبی به نام آزادی، فضای ایران را پُر و مسموم ساخت.روزنامه ای به نام «ادیب»- با یک خورجین فحش- درسرمقالۀ خود نوشت:متأسفانه،عفّت قلم اجازه نمی دهد که به این مادر...و زن...بگویم که...»(خاطرات درخاطرات،نشرویستار،تهران،1373،صص50-51).

یکی ازنتایجِ هرج وُ مرج های سیاسی-اجتماعی و«عصرِترور و آشوب»این بود که شاهِ مشروطه خواه-به تدریج-ازاحزاب سیاسی،آزادی ودموکراسی دل بُرید وضمن کوشش برای کسبِ اقتدارِ سیاسی،به تدریج از«سلطنت»به«حکومت»گرائید.مرزهای طولانیِ با اتحادجماهیرشوروی، هراسِ شاه ازهسته های خُفته ونهفتۀ حزبِ توده و طمعِ روس ها درتبدیل کردنِ ایران به«ایرانستان»، گرایشِ شاه ازسلطنت به حکومت را بیشتر کرد.سوء قصدبه جان شاه در دانشگاه تهران(15بهمن 1327) باعثِ گرایشِ قطعیِ شاه به کسبِ بیشترِ قدرتِ و اقتدار شد و سیاستمداران برجسته ای مانند دکترقاسم غنی،سیدحسن تقی زاده و ابوالحسن ابتهاج شاهِ جوان را به«اقتدارِ بیشتر»،تشکیل مجلس مؤسّسان و تغییرقانون اساسی تشویق کردند.(نگاه کنیدبه:نامه های دکترقاسم غنی،لندن،1368، صص169-174).

شاه موقعیّت استراتژیک ایران را چنان مهم و اساسی می دانست که درسال1352 =1973به اوریانا فلاچی،روزنامه نگارِ ایتالیائی گفته بود:«آغازجنگ جهانی سوم به خاطر ایران بسیاربیشتراست».

درهمین گفتگو،شاه با تأکیدبراهمیّتِ استرانژیکِ«نفتِ نفرین شده»،از آرزوی خودبرای ارتقاء ایران «به یکی از5 قدرت برترِ جهان»و نیزازحملۀ آیندۀ عراق به ایران یادکرد. وقایع آینده نشان داد که ارزیابی های شاه چقدردرست و واقع بینانه بوده است.

باآن ارزیابی ها،زمانی که شاه کوشیدتا به خواستِ«مُرغِ دل»اش- برای استیفای حقوق ومنافع ملّی ایران-عمل کند،دریافت:

این مرغِ دل که درقفسِ سینۀ من است

آخر مرا به خانۀ صیّاد می بَرَد

محمدرضاشاه تاپایانِ عُمردراندیشۀ«خانۀ صیّاد»بود.نقش انگلیسی ها درتبعیدِ تحقیر آمیزِرضاشاه و سوء قصدهای متعدّدبه جانِ وی،حسِّ کُشته شدن را-هماره-در ذهن وُ ضمیرشاه بیدارکرده بود.امیر اصلان افشار(رئیس کُل تشریفات شاه) به خاطره ای اشاره می کندکه روشنگراین موضوع است:
-«رسم براین بودکه بهنگام حضورمهمانان خارجی وبرای آنکه به آنها بی احترامی نشده باشد، دو خدمتکار،همزمان،یکی برای مهمانان ودیگری برای اعلیحضرت چای یا قهوه می بُردند.مسئول چای اعلیحضرت آقای حسّاسی بودکه سال ها در دربار خدمت می کردند...دریکی ازروزهای اوایل سال 1357،سفیرآمریکا(سولیوان)همراه یکی ازسناتورهای آمریکائی به حضوراعلیحضرت شرفیاب شدند وهمزمان با قهوۀ مهمانان،آقای حسّاسی هم چای اعلیحضرت را(دراستکان کمرباریکی که خیلی موردِ علاقۀ اعلیحضرت بود)آورد.اعلیحضرت چای را روی میزِکوچکِ چوبی وظریفِ گذاشتند... پس از رفتنِ مهمانان،اعلیحضرت به من فرمودند:
-«این چای،چای همیشگی نبود،ببینید!حتّی اثرِچای برروی میز،سرخ رنگ است.فکر می کنم چیزی درچای من ریخته اند»...
گفتم:نه قربان!حتماً استکان خیس بوده وعلامتِ قرمزرنگ،علامتِ خیسیِ استکان است... دستوردادند تا چای دیگری بیاورندکه پس ازنوشیدن فرمودند:
-این،چایِ درست وحسابی است! قبلاًفکرکردم چیزی درچای من ریخته اند ومی خواهند مرا بکُشند...
عرض کردم:ابداً قربان! کِی جرأتِ این کاررا دارد؟!.
فرمودند:شماازکجا می دانید؟(گفتگوی نگارنده با امیراصلان افشار،28می2012،نیس).
#کروناویروس
#براندازم
#ستمدیدگان_دادخواه
#حزب_براندازان_ایران
#سوختگان_آنفولانزا_کیستند
#حکومت_دروغ
#اتحاد_مبارزه_پیروزی
#نه_به_جمهوری_اس