Forwarded from محمد درویش
🔴مدرسه طبیعت و گمشده جهان امروز!🔴
برای تحقق آرمان مدرسه طبیعت؛ مدرسه ای که گرانیگاه آن هرگز زنگ کلاس، دیوار، نمره، فردگرایی و آموزش مستقیم نبوده و نخواهد بود؛ بسیاری در ایران و جهان مجاهدت به معنای واقعی کلمه کرده و می کنند. مکتب مدرسه طبیعت در پی پرورش آدمهایی است که از زندگی - در هر موقعیتی - لذت می برند، بدون اینکه متوجه پایان ساعت کاری باشند! آدمهایی که اغلب فضیلتهای زندگی را خود کشف و درک کرده اند و هرگز تبدیل به آدم بزرگ هایی که شازده کوچولو از آنها دوری می کند، نخواهند شد!
آدم بزرگهایی که فقط اعداد را دوست دارند؛ آنچنان که وقتی با آنها از دوستِ تازه ای صحبت می کنی، هیچوقت از تو راجع به آنچه اصل است، نمی پرسند. هیچوقت به شما نمی گویند که مثلاً "آهنگِ صدای او چطور است؟ چه بازی هایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع می کند؟"
بلکه از شما می پرسند: "چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟ در کدام محل زندگی می کند؟"
و تنها در آن وقت است که خیال می کنند او را می شناسند!
اگر شما به آدم بزرگها بگویید: "من خانه ی زیبایی دیدم که روی پشتِ بامش، پر از کبوتر بود"، نمی توانند آن خانه را مجسّم کنند. باید به آنها بگویید: "یک خانه ی صدهزار دلاری دیدم!".
آنوقت بلند فریاد می زنند: "به به! چه خانه ی قشنگی!"
یاد و نام اگزوپری نازنین، خلبانی که در مرگش حتی دشمنانش در برلین هم گریستند، گرامی باد ...
خلبانی که شاید نخستین آموزه های فکری مهمترین و مدرن ترین مکتب پرورشی امروز، یعنی مدرسه طبیعت را در نزدیک به یک قرن پیش بنیان نهاد.
مدرسه ای که یاد آدم ها می اندازد:
آدم باشند! گمشده ای که جهان امروز، جهان فرو رفته در نیرنگ، فردگرایی، خودروهای تک سرنشین، دروغ، تخریب زیستبوم، بی اعتمادی، سوء ظن، جنگ و تجاوز سخت به آن محتاج است! نیست؟
✅
و من فکر می کنم آدم کوچکهایی که مجال رشد یافتن در مدرسه طبیعت را می یابند و این مکتب را درک می کنند، وقتی آدم بزرگ می شوند؛ نه تنها ترک اتومبیل شخصی و حمایت از پویش سه شنبه های بدون خودرو، برایشان نوعی ایثار محسوب نمی شود! بلکه عین نفس کشیدن، امری طبیعی و ذاتی به شمار می رود.
✅
#اگزوپری
#مدرسه_طبیعت
#جنگ
#گمشده_جهان_امروز
#خودرو_تک_سرنشین
#سه_شنبه_های_بدون_خودرو
@darvishnameh
برای تحقق آرمان مدرسه طبیعت؛ مدرسه ای که گرانیگاه آن هرگز زنگ کلاس، دیوار، نمره، فردگرایی و آموزش مستقیم نبوده و نخواهد بود؛ بسیاری در ایران و جهان مجاهدت به معنای واقعی کلمه کرده و می کنند. مکتب مدرسه طبیعت در پی پرورش آدمهایی است که از زندگی - در هر موقعیتی - لذت می برند، بدون اینکه متوجه پایان ساعت کاری باشند! آدمهایی که اغلب فضیلتهای زندگی را خود کشف و درک کرده اند و هرگز تبدیل به آدم بزرگ هایی که شازده کوچولو از آنها دوری می کند، نخواهند شد!
آدم بزرگهایی که فقط اعداد را دوست دارند؛ آنچنان که وقتی با آنها از دوستِ تازه ای صحبت می کنی، هیچوقت از تو راجع به آنچه اصل است، نمی پرسند. هیچوقت به شما نمی گویند که مثلاً "آهنگِ صدای او چطور است؟ چه بازی هایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع می کند؟"
بلکه از شما می پرسند: "چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟ در کدام محل زندگی می کند؟"
و تنها در آن وقت است که خیال می کنند او را می شناسند!
اگر شما به آدم بزرگها بگویید: "من خانه ی زیبایی دیدم که روی پشتِ بامش، پر از کبوتر بود"، نمی توانند آن خانه را مجسّم کنند. باید به آنها بگویید: "یک خانه ی صدهزار دلاری دیدم!".
آنوقت بلند فریاد می زنند: "به به! چه خانه ی قشنگی!"
یاد و نام اگزوپری نازنین، خلبانی که در مرگش حتی دشمنانش در برلین هم گریستند، گرامی باد ...
خلبانی که شاید نخستین آموزه های فکری مهمترین و مدرن ترین مکتب پرورشی امروز، یعنی مدرسه طبیعت را در نزدیک به یک قرن پیش بنیان نهاد.
مدرسه ای که یاد آدم ها می اندازد:
آدم باشند! گمشده ای که جهان امروز، جهان فرو رفته در نیرنگ، فردگرایی، خودروهای تک سرنشین، دروغ، تخریب زیستبوم، بی اعتمادی، سوء ظن، جنگ و تجاوز سخت به آن محتاج است! نیست؟
✅
و من فکر می کنم آدم کوچکهایی که مجال رشد یافتن در مدرسه طبیعت را می یابند و این مکتب را درک می کنند، وقتی آدم بزرگ می شوند؛ نه تنها ترک اتومبیل شخصی و حمایت از پویش سه شنبه های بدون خودرو، برایشان نوعی ایثار محسوب نمی شود! بلکه عین نفس کشیدن، امری طبیعی و ذاتی به شمار می رود.
✅
#اگزوپری
#مدرسه_طبیعت
#جنگ
#گمشده_جهان_امروز
#خودرو_تک_سرنشین
#سه_شنبه_های_بدون_خودرو
@darvishnameh
طبيعت برای ميليونها سال مادر و معلم خلاقيت ما بوده و امروز نيز به تمامی چنان است و هر تدبير ديگری برای رشد خلاقيت با الهام و تقليد از طبيعت و نوعی محدود و ناقص از آن همراه خواهد بود. كودكان برای خلاق شدن جز به بودن با هم و در طبيعت، آزاد و رها و بی قيد و شرط، به هيچ چيز ديگری برای خلاق شدن نياز ندارند. نياز به هيچ كارشناس و كلاس خلاقيت نيست، نياز به هيچ بازی ساختارمند نيست. كودكان را با هم در محيط طبيعی بدون امر و نهی آزاد بگذاريم و نتيجه شگفت انگيز آنرا ببينيم كه رشد خلاقيت تنها يكی از دستاوردهای آن خواهد بود.
#مدرسه_طبیعت
@khansarngo
#مدرسه_طبیعت
@khansarngo
#دکتر_عبدالحسین_وهاب_زاده
#مدرسه_طبیعت
۳۰ کاری که هر کودک قبل از ۱۲ سالگی باید انجام دهد:
در روزگاری نه چندان دور پاره شدن سر زانوهای شلوار پسربچهها، لباسهای گلی و خاكی، زمین خوردنها، زخمها و سر شكستنها و... همه و همه، بخشی از نگرانی هر روزه ی پدر و مادرهایی بود كه صاحب فرزندان كوچك بودند. اما با آمدن بازیهای كامپیوتری و رواج زندگی آپارتمان نشینی، دیگر خبری از بازیهای گذشته و هیاهوی كودكان نیست.
تحقیقات نشان میدهد که شعاع حركتی كودكان در طول 40 سال گذشته نزدیك به 90 درصد كاهش داشته است. در گذشته كودكان ساعتها در فضاهای باز و وسیع بازی میكردند. اما امروزه این فضاها به اتاقها و آپارتمانهای كوچك محدود شده است. بیتحركی بچهها تا جایی پیش رفته كه متخصصان سلامت كودكان، فهرستی از كارهایی را تهیه كردهاند كه كودكان باید تا قبل از رسیدن به 12 سالگی آنها را امتحان كرده باشند. با كامل كردن این فهرست میتوان مطمئن بود، كودك شما حداقل بخشی از مهارتهای لازم در زندگی خود را پیدا كرده و حداقل لذت را از دوران كودكی خود برده است.این فهرست ابتدا شامل 400 پیشنهاد مختلف بود كه با انجام تحقیقاتی روی هزاران پدر و مادر و یادآوری خاطرات گذشته ی آنها از بازی كردن به دست آمد.
1. بالا رفتن از درخت
2. چادر زدن در طبیعت
3. غلتیدن از روی یك تپه سرسبز
4. دویدن زیر باران
5. ساختن و به هوا فرستادن یك بادبادك
6. ماهیگیری با تور و قلاب
7. خوردن سیبی كه مستقیما از شاخه یك درخت جدا شده باشد
8. برف بازی كردن
9. كشیدن نقشه گنج
10. گل بازی كردن
11. ساختن سد برابر جریان آب
12. بازی كردن در شنهای كنار دریا
13. پریدن از روی طناب (طناب بازی كردن)
14. خوردن توت فرنگی و تمشك در طبیعت
15. رفتن به یك جزیره
16. تماشای طلوع آفتاب
17. بالا رفتن از یك كوه بلند
18. رفتن به پشت یك آبشار
19. غذا دادن به حیوانات و پرندگان
20. شكار حشراتی مانند پروانه
21. دیدن حیوانات وحشی
22. رفتن به فضای سبز و طبیعت هنگام شب
23. كاشتن یك گل و پرورش آن
24. شنا كردن در رودخانه
25. قایق سواری كردن
26. روشن كردن آتش بدون كبریت
27. پیدا كردن مسیرهای مختلف روی نقشه و استفاده از قطبنما
28. درست كردن غذا روی آتش
29. پیدا كردن مختصات مكانی با كمك جیپیاس موبایل
30. ساختن یك خانه جنگلی
خاكبازی چه فوایدی دارد؟!
در خاك، باكتریهای خاصی وجود دارند كه باعث فعال شدن قسمتهای خاصی از مغز میشوند. این قسمتها مسئول تولید یك
ماده شیمیایی به نام «سروتونین» هستند كه نقش مهمی در انجام بسیاری از فعالیتهای بدن داشته و خواص ضدافسردگی دارند. در بسیاری از كارهایی كه در فهرست پیشنهاد شده وجود دارد، كودكان ناگزیر به رفتن به محیطهای طبیعی و تماس با خاك هستند.
كودك حین بازی كردن به كشف محیط اطراف خود میپردازد و نخستین قدمها را برای اجتماعی شدن بر میدارد. تماس با محیط خارج باعث میشود دنیای كودكان وسعت بیشتری پیدا كرده و آنها با مفاهیم جدید آشنا شوند. كودكان حین بازی كردن با شخصیتهای اجتماعی آشنا میشوند و نقش خود را بهعنوان یك فرد در آینده میشناسند. در این زمان است كه كودكان متوجه میشوند آیا شخصیت مدیر و هدایتكننده دارند یا باید تحت كنترل دیگران باشند.
@khansarngo
#مدرسه_طبیعت
۳۰ کاری که هر کودک قبل از ۱۲ سالگی باید انجام دهد:
در روزگاری نه چندان دور پاره شدن سر زانوهای شلوار پسربچهها، لباسهای گلی و خاكی، زمین خوردنها، زخمها و سر شكستنها و... همه و همه، بخشی از نگرانی هر روزه ی پدر و مادرهایی بود كه صاحب فرزندان كوچك بودند. اما با آمدن بازیهای كامپیوتری و رواج زندگی آپارتمان نشینی، دیگر خبری از بازیهای گذشته و هیاهوی كودكان نیست.
تحقیقات نشان میدهد که شعاع حركتی كودكان در طول 40 سال گذشته نزدیك به 90 درصد كاهش داشته است. در گذشته كودكان ساعتها در فضاهای باز و وسیع بازی میكردند. اما امروزه این فضاها به اتاقها و آپارتمانهای كوچك محدود شده است. بیتحركی بچهها تا جایی پیش رفته كه متخصصان سلامت كودكان، فهرستی از كارهایی را تهیه كردهاند كه كودكان باید تا قبل از رسیدن به 12 سالگی آنها را امتحان كرده باشند. با كامل كردن این فهرست میتوان مطمئن بود، كودك شما حداقل بخشی از مهارتهای لازم در زندگی خود را پیدا كرده و حداقل لذت را از دوران كودكی خود برده است.این فهرست ابتدا شامل 400 پیشنهاد مختلف بود كه با انجام تحقیقاتی روی هزاران پدر و مادر و یادآوری خاطرات گذشته ی آنها از بازی كردن به دست آمد.
1. بالا رفتن از درخت
2. چادر زدن در طبیعت
3. غلتیدن از روی یك تپه سرسبز
4. دویدن زیر باران
5. ساختن و به هوا فرستادن یك بادبادك
6. ماهیگیری با تور و قلاب
7. خوردن سیبی كه مستقیما از شاخه یك درخت جدا شده باشد
8. برف بازی كردن
9. كشیدن نقشه گنج
10. گل بازی كردن
11. ساختن سد برابر جریان آب
12. بازی كردن در شنهای كنار دریا
13. پریدن از روی طناب (طناب بازی كردن)
14. خوردن توت فرنگی و تمشك در طبیعت
15. رفتن به یك جزیره
16. تماشای طلوع آفتاب
17. بالا رفتن از یك كوه بلند
18. رفتن به پشت یك آبشار
19. غذا دادن به حیوانات و پرندگان
20. شكار حشراتی مانند پروانه
21. دیدن حیوانات وحشی
22. رفتن به فضای سبز و طبیعت هنگام شب
23. كاشتن یك گل و پرورش آن
24. شنا كردن در رودخانه
25. قایق سواری كردن
26. روشن كردن آتش بدون كبریت
27. پیدا كردن مسیرهای مختلف روی نقشه و استفاده از قطبنما
28. درست كردن غذا روی آتش
29. پیدا كردن مختصات مكانی با كمك جیپیاس موبایل
30. ساختن یك خانه جنگلی
خاكبازی چه فوایدی دارد؟!
در خاك، باكتریهای خاصی وجود دارند كه باعث فعال شدن قسمتهای خاصی از مغز میشوند. این قسمتها مسئول تولید یك
ماده شیمیایی به نام «سروتونین» هستند كه نقش مهمی در انجام بسیاری از فعالیتهای بدن داشته و خواص ضدافسردگی دارند. در بسیاری از كارهایی كه در فهرست پیشنهاد شده وجود دارد، كودكان ناگزیر به رفتن به محیطهای طبیعی و تماس با خاك هستند.
كودك حین بازی كردن به كشف محیط اطراف خود میپردازد و نخستین قدمها را برای اجتماعی شدن بر میدارد. تماس با محیط خارج باعث میشود دنیای كودكان وسعت بیشتری پیدا كرده و آنها با مفاهیم جدید آشنا شوند. كودكان حین بازی كردن با شخصیتهای اجتماعی آشنا میشوند و نقش خود را بهعنوان یك فرد در آینده میشناسند. در این زمان است كه كودكان متوجه میشوند آیا شخصیت مدیر و هدایتكننده دارند یا باید تحت كنترل دیگران باشند.
@khansarngo
کودکان به آزادی عمل و زمانی برای بازی احتیاج دارند. بازی کاری تجملی نیست؛ بازی یک نیاز است.
"کی ردفیلد جامیسن"
#مدرسه_طبیعت
@titinatureschool
@khansarngo
"کی ردفیلد جامیسن"
#مدرسه_طبیعت
@titinatureschool
@khansarngo
اصرار داریم فرزندمان را هر چه زودتر به جاهایی بفرستیم که الفبا، زبان دوم، ریاضی، خلاقیت و... یادش بدهند. آیا به این نکته هم توجه می کنیم که قرار است بعداً با این الفبا و زبان و ریاضی که به این زودی فرا می گیرد، چه بکند؟ آیا از خودمان می پرسیم که، به طور مثال، الفبا اساساً به چه دردی می خورد؟ مگر نه این است که الفبا برای آن است که ما بتوانیم کلمات و جملات را بخوانیم و بنویسیم؟ آیا به غیر از این ارزش و کاربرد دیگری هم دارد؟ اینکه بتوانیم بخوانیم و بنویسیم مهمتر است یا اینکه چه چیزی بخوانیم و بنویسیم؟ اینکه مصرانه در پی آن باشیم که کودک 7 ساله مان مشق اش را به خط نستعلیق بنویسد، طوری که گردی «میم» آنقدر خوشگل بچرخد که از دیدنش حظ کنیم، این یعنی دقیقا به دنبال چه هستیم؟ قرار است این کودک در بزرگسالی اش با این «میم» ها و «الف» ها و «سین» های خوشگل چه بنویسد؟ قرار است کجای این جهان را با آنچه می نویسد آباد کند؟ او امروز چه ذخیره می کند که فردا توشه راهش باشد؟ وقتی درست زمانی که او باید خودش را و جهانش را و زندگی را بشناسد، او را درگیر یادگیری لهجه غلیظ زبان دوم می کنیم، یا در اسارت کلاسهای رنگارنگ الفبا و خلاقیت و ریاضی به بند می کشیم، پس او کی و کجا باید فرصت آن را بیابد که معنای زندگی را بفهمد؟ آخر این روح به بند کشیده قرار است فردا چه گلی به سر خودش و جهانش بزند؟
وقتی درست در روزهایی که او باید بدود و بخندد و مستانه فریاد رهایی سر دهد، او را در محاصره ی دیوارهای سرد و اثاثیه ی بی روح و صندلیهای عبوس در می آوریم، او قرار است فردا چه معجزه ای بکند که ما نتوانسته ایم بکنیم؟ اگر او امروز که می باید بی مرز و محدوده تخیل کند، وادار به سکوت و مصرف کردن محفوظات انتزاعی شود، قرار است در آینده چه چیز جدیدی به این جهان اضافه کند؟ انسانی که بلد نباشد تخیل کند، بایستی از روی دست دیگران زندگی را یاد بگیرد. مردم بی تخیل، مردم مرده اند. مردم بی تخیل ناگزیر به تکرار خود و دیگران اند. مردمی که نتوانند «زندگی بهتر» را حتی تخیل کنند، هرگز برای ساختنش قدمی برنمی دارند. مردم بی تخیل کودکانی بوده اند که مهر «پرواز ممنوع» بر تخیل شان خورده بود.
هیجان،که به گفته اندیشمندان، کارگردان و مهمترین محرک رشد و یادگیری است را با چه چیزی عوض می کنیم؟شادی، سرزندگی، رویاپردازی و سلامت کودک خود را با چه چیزهایی تاخت می زنیم؟ الفبای زودهنگام؟ لهجه غلیظ زبان دوم؟چرا این همه عجله داریم؟ بگذاریم این خاک حاصلخیز شود، بعداً در آن بذر بکاریم. بگذاریم کودک مان تا می تواند تجربه کند، تا می تواند بازی کند، بعداً این کودک تبدیل به فردی می شود که ذهنش آماده ی هر آموزش و تخصصی ست. عجله نکنیم. اگر ما وقت کم داریم، او تا دلتان بخواهد وقتش آزاد است. وقتش را تلف نکنیم. او را به یک کارگر پرکار و خسته و افسرده تبدیل نکنیم که از این کلاس به آن کلاس می رود و در لیست حضور و غیاب، بودنش را در خط تولید کارخانه اعلام می کند.
بچه ها به دنیا نیامده اند که در آموزشگاهها، پاساژها، شهر بازیهای لوکس، مقابل تلویزیون و در مطب روانپزشکان کودکی شان را تلف کنند. کمی به تخیلاتشان و به خوابهایی که می بینند توجه کنیم. کی دیده اید که کودکی با هیجان از لباسهای شیک و مارک داری که تخیل کرده است برایتان بگوید؟ کجا دیده اید کودکی وقتی صبح بیدار شد بگوید من دیشب خواب ریاضی دیده ام؟ خط تخیلات و خوابها و رویاهاشان را بگیریم و برویم تا ببینیم به کجا می رسیم: «دشت هایی چه فراخ، کوههایی چه بلند...». به پروانه می رسیم، به زنبورهایی که از ترس نیش زدنشان در خواب فریاد می زنند. به بچه گربه هایی می رسیم که هرگز در پارکینگ خانه وجود خارجی نداشته اند اما آنها رنگ خال پشتشان را هم با جزییات برایمان شرح می دهند. کی دیده اید کودکی از مبل و میز ناهارخوری و تابلوهای دیوار با خودش و دوستش حرف بزند؟ کجا دیده اید کودکی از اینکه می تواند شبیه آمریکایی ها و با لهجه آنها درختی که هنوز تنه اش را لمس نکرده tree بخواند، احساس شادمانی کند؟
چرا همیشه می خواهیم کودک مان بنویسد و بخواند و حرف بزند؟ بگذاریم تا می تواند ببیند، لمس کند، بشنود، بو بکشد، بشکند، بسازد، خراب کند، بریزد... بگذاریم تجربه کند. بگذاریم بازی کند. وقتش را تلف نکنیم. کودکی اش بس گرانبهاست. خط پایان برایش ترسیم نکنیم. ماشینی نسازیم که دارای انواع آپشن ها و قابلیتهاست اما بنزین ندارد. این ماشین یک متر هم نمی تواند خودش را و دیگران را به جلو ببرد.
قدرت تخیل اش را به تکرار آنچه دیگران روزی تخیل کرده بودند نفروشیم. توان یادگیری اش را با یاد گرفتن آنچه دیگران روزی یاد گرفته بودند، عوض نکنیم. امروزِ شیرینش را با فردای ناشناخته اش تاخت نزنیم. کودکی اش را به بزرگسالی اش بدهکار نکنیم.
عارف آهنگر، تسهیلگر #مدرسه_طبیعت_نوج
#مدرسه_طبیعت
@noojnatureschoo
@khansarngo
وقتی درست در روزهایی که او باید بدود و بخندد و مستانه فریاد رهایی سر دهد، او را در محاصره ی دیوارهای سرد و اثاثیه ی بی روح و صندلیهای عبوس در می آوریم، او قرار است فردا چه معجزه ای بکند که ما نتوانسته ایم بکنیم؟ اگر او امروز که می باید بی مرز و محدوده تخیل کند، وادار به سکوت و مصرف کردن محفوظات انتزاعی شود، قرار است در آینده چه چیز جدیدی به این جهان اضافه کند؟ انسانی که بلد نباشد تخیل کند، بایستی از روی دست دیگران زندگی را یاد بگیرد. مردم بی تخیل، مردم مرده اند. مردم بی تخیل ناگزیر به تکرار خود و دیگران اند. مردمی که نتوانند «زندگی بهتر» را حتی تخیل کنند، هرگز برای ساختنش قدمی برنمی دارند. مردم بی تخیل کودکانی بوده اند که مهر «پرواز ممنوع» بر تخیل شان خورده بود.
هیجان،که به گفته اندیشمندان، کارگردان و مهمترین محرک رشد و یادگیری است را با چه چیزی عوض می کنیم؟شادی، سرزندگی، رویاپردازی و سلامت کودک خود را با چه چیزهایی تاخت می زنیم؟ الفبای زودهنگام؟ لهجه غلیظ زبان دوم؟چرا این همه عجله داریم؟ بگذاریم این خاک حاصلخیز شود، بعداً در آن بذر بکاریم. بگذاریم کودک مان تا می تواند تجربه کند، تا می تواند بازی کند، بعداً این کودک تبدیل به فردی می شود که ذهنش آماده ی هر آموزش و تخصصی ست. عجله نکنیم. اگر ما وقت کم داریم، او تا دلتان بخواهد وقتش آزاد است. وقتش را تلف نکنیم. او را به یک کارگر پرکار و خسته و افسرده تبدیل نکنیم که از این کلاس به آن کلاس می رود و در لیست حضور و غیاب، بودنش را در خط تولید کارخانه اعلام می کند.
بچه ها به دنیا نیامده اند که در آموزشگاهها، پاساژها، شهر بازیهای لوکس، مقابل تلویزیون و در مطب روانپزشکان کودکی شان را تلف کنند. کمی به تخیلاتشان و به خوابهایی که می بینند توجه کنیم. کی دیده اید که کودکی با هیجان از لباسهای شیک و مارک داری که تخیل کرده است برایتان بگوید؟ کجا دیده اید کودکی وقتی صبح بیدار شد بگوید من دیشب خواب ریاضی دیده ام؟ خط تخیلات و خوابها و رویاهاشان را بگیریم و برویم تا ببینیم به کجا می رسیم: «دشت هایی چه فراخ، کوههایی چه بلند...». به پروانه می رسیم، به زنبورهایی که از ترس نیش زدنشان در خواب فریاد می زنند. به بچه گربه هایی می رسیم که هرگز در پارکینگ خانه وجود خارجی نداشته اند اما آنها رنگ خال پشتشان را هم با جزییات برایمان شرح می دهند. کی دیده اید کودکی از مبل و میز ناهارخوری و تابلوهای دیوار با خودش و دوستش حرف بزند؟ کجا دیده اید کودکی از اینکه می تواند شبیه آمریکایی ها و با لهجه آنها درختی که هنوز تنه اش را لمس نکرده tree بخواند، احساس شادمانی کند؟
چرا همیشه می خواهیم کودک مان بنویسد و بخواند و حرف بزند؟ بگذاریم تا می تواند ببیند، لمس کند، بشنود، بو بکشد، بشکند، بسازد، خراب کند، بریزد... بگذاریم تجربه کند. بگذاریم بازی کند. وقتش را تلف نکنیم. کودکی اش بس گرانبهاست. خط پایان برایش ترسیم نکنیم. ماشینی نسازیم که دارای انواع آپشن ها و قابلیتهاست اما بنزین ندارد. این ماشین یک متر هم نمی تواند خودش را و دیگران را به جلو ببرد.
قدرت تخیل اش را به تکرار آنچه دیگران روزی تخیل کرده بودند نفروشیم. توان یادگیری اش را با یاد گرفتن آنچه دیگران روزی یاد گرفته بودند، عوض نکنیم. امروزِ شیرینش را با فردای ناشناخته اش تاخت نزنیم. کودکی اش را به بزرگسالی اش بدهکار نکنیم.
عارف آهنگر، تسهیلگر #مدرسه_طبیعت_نوج
#مدرسه_طبیعت
@noojnatureschoo
@khansarngo
برای نخستین بار در خوانسار
طبیعت گردی و دوستی با طبیعت هم می تواند به عنوان یکی از مهم ترین برنامه های پرورش خلاقت، اوقات فراغت کودکان این شهر را پر کند.
پیش به سوی #مدرسه_طبیعت
@khansarngo
طبیعت گردی و دوستی با طبیعت هم می تواند به عنوان یکی از مهم ترین برنامه های پرورش خلاقت، اوقات فراغت کودکان این شهر را پر کند.
پیش به سوی #مدرسه_طبیعت
@khansarngo
#مدرسه_طبیعت
در ذهن بسیاری از ما پررنگترین خاطرات کودکی آنهاییست که پیوندی با طبیعت دارد، حتی اگر باغچه کوچک حیاط خانه مادربزرگ باشد. کودکی بسیاری از ما فرصتهای بیشتری بود از درنگ زیر سایه درخت یا بالا رفتن از شاخهها. فرصت تماشای گذر برگی افتاده در جوی آب.
اما کودکان امروز، بیشتر فرزندان شتاب و تقلای بزرگسالان در دنیایی به شدت رقابتجویانه و از بن تا به سر مدرنیزه هستند. کودکانی که در این دنیای عجول فرصتی بسیار اندک و یا حتی بهندرت برای کودکی کردن مییابند، آیا به قدر کافی رها و سرخوشانه بازی میکنند؟ آیا در پیچوخمهای کودکی، جستوجوگرانه میخرامند؟ آیا جسم و جانشان به اندازه نیاز از لمس نور آفتاب و بارش باران بهره میبرد؟ آیا توان بدنی و ذهنشان با بالا و پایین زمین و فراز و فرود زندگی هماهنگی دارد؟ آیا بستری مناسب برای آموختن، درک و حل مساله، خلاقیت، تعامل اجتماعی، شیوه مشارکت و همکاری، برای کودکان فراهم است؟
یافتن پاسخ این پرسشها و شاید پرسشهای بیشتر را میتوان در اینجا پی گرفت؛ "جایی که کودک از طریق عمل خویش میآموزد."
مدرسه طبیعت با فضایی غنی و امن سرشار از لحظاتی است که کودک را با خودش، طبیعت، کودکان دیگر، تسهیلگران و هر آنچه پیرامون او میگذرد، در پیوندی عمیق و خودانگیخته قرار میدهد.
همه حواس او برای رشدی چندجانبه برانگیخته میشود. امکان و فرصت بروز خود را مییابد و در مییابد که شادمانه زیستن بر زمین در گرو حفظ رابطهای شکوفا و پویا با همه اجزای هستی است.
و حتی اگر هم هیچ یک از اینها نباشد، سرانجام یک چیز قطعی است؛ اینکه به کودک فرصت کودکانه زیستن دادهایم تا برایش دورانی فراموشناشدنی باشد.
نگار گودرزی
#تسهیلگر #مدرسه_طبیعت_کندوکاو
@khansarngo
در ذهن بسیاری از ما پررنگترین خاطرات کودکی آنهاییست که پیوندی با طبیعت دارد، حتی اگر باغچه کوچک حیاط خانه مادربزرگ باشد. کودکی بسیاری از ما فرصتهای بیشتری بود از درنگ زیر سایه درخت یا بالا رفتن از شاخهها. فرصت تماشای گذر برگی افتاده در جوی آب.
اما کودکان امروز، بیشتر فرزندان شتاب و تقلای بزرگسالان در دنیایی به شدت رقابتجویانه و از بن تا به سر مدرنیزه هستند. کودکانی که در این دنیای عجول فرصتی بسیار اندک و یا حتی بهندرت برای کودکی کردن مییابند، آیا به قدر کافی رها و سرخوشانه بازی میکنند؟ آیا در پیچوخمهای کودکی، جستوجوگرانه میخرامند؟ آیا جسم و جانشان به اندازه نیاز از لمس نور آفتاب و بارش باران بهره میبرد؟ آیا توان بدنی و ذهنشان با بالا و پایین زمین و فراز و فرود زندگی هماهنگی دارد؟ آیا بستری مناسب برای آموختن، درک و حل مساله، خلاقیت، تعامل اجتماعی، شیوه مشارکت و همکاری، برای کودکان فراهم است؟
یافتن پاسخ این پرسشها و شاید پرسشهای بیشتر را میتوان در اینجا پی گرفت؛ "جایی که کودک از طریق عمل خویش میآموزد."
مدرسه طبیعت با فضایی غنی و امن سرشار از لحظاتی است که کودک را با خودش، طبیعت، کودکان دیگر، تسهیلگران و هر آنچه پیرامون او میگذرد، در پیوندی عمیق و خودانگیخته قرار میدهد.
همه حواس او برای رشدی چندجانبه برانگیخته میشود. امکان و فرصت بروز خود را مییابد و در مییابد که شادمانه زیستن بر زمین در گرو حفظ رابطهای شکوفا و پویا با همه اجزای هستی است.
و حتی اگر هم هیچ یک از اینها نباشد، سرانجام یک چیز قطعی است؛ اینکه به کودک فرصت کودکانه زیستن دادهایم تا برایش دورانی فراموشناشدنی باشد.
نگار گودرزی
#تسهیلگر #مدرسه_طبیعت_کندوکاو
@khansarngo
🌳 مدرسه طبیعت کجاست؟
🤔شاید برای شما هم سوال شده باشه که مدرسه طبیعت چیه، پاسخ شما رو در ادامه آوردیم...
🌈 چه زیبا گفت آندره ژید: “برای من خواندن این که شنهای ساحل نرم است کافی نیست، میخواهم پاهای برهنهام آن را حس کند، معرفتی که قبل آن احساسی نباشد برایم بیهوده است”… مفهوم این متن یعنی نفس مدرسه طبیعت
☘️ مدرسه طبیعت قلمرویی است برای کودکان که میتوانند در آن به صورت آزادانه و به همراه یکدیگر به تجربه طبیعت بپردازند.
🌸 در این قلمرو، کودکان هر روز به صورت خودانگیخته داستانها و ماجراهای خود را میآفرینند.
🌼 در این فضای تجربه به کودکان آموزشی داده نمیشود، بلکه کودکان از عمل خود و تعاملی که با دیگر کودکان در گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال دارند، یاد میگیرند و توانمند میشوند.
🥀 بسترهایی که کودکان در مدرسه طبیعت بر روی آن داستانهای خود را میسازند، عبارتند از:
طبیعت وحشی (قسمتی از یک باغ قدیمی که در آن گیاهان خودرو قرار دارند و حشرات مختلف در آن حضور دارند)،
طبیعت رام (قسمتی از مدرسه طبیعت است که در آن کشتوکارهای مختلف مبتنی بر فصلهای مختلف اتفاق میافتد)،
حیوانات مزرعه (در این فضا انواع حیوانات مزرعه مثل مرغ، بوقلمون، اردک، گوسفند، خرگوش، سگ و گربه قرار دارند و کودکان میتوانند بیواسطه با آنها تعامل کنند)،
مواد طبیعی مثل خاک، گل و سنگ، چوب و… به همراه ابزار ساخت و مجموعهای از بازیهای جسمی- حرکتی با تمرکز بر روی بازیهای تعادلی.
منبع: کاویکنج
#مدرسه #طبیعت #کودک
@khansarngo
🤔شاید برای شما هم سوال شده باشه که مدرسه طبیعت چیه، پاسخ شما رو در ادامه آوردیم...
🌈 چه زیبا گفت آندره ژید: “برای من خواندن این که شنهای ساحل نرم است کافی نیست، میخواهم پاهای برهنهام آن را حس کند، معرفتی که قبل آن احساسی نباشد برایم بیهوده است”… مفهوم این متن یعنی نفس مدرسه طبیعت
☘️ مدرسه طبیعت قلمرویی است برای کودکان که میتوانند در آن به صورت آزادانه و به همراه یکدیگر به تجربه طبیعت بپردازند.
🌸 در این قلمرو، کودکان هر روز به صورت خودانگیخته داستانها و ماجراهای خود را میآفرینند.
🌼 در این فضای تجربه به کودکان آموزشی داده نمیشود، بلکه کودکان از عمل خود و تعاملی که با دیگر کودکان در گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال دارند، یاد میگیرند و توانمند میشوند.
🥀 بسترهایی که کودکان در مدرسه طبیعت بر روی آن داستانهای خود را میسازند، عبارتند از:
طبیعت وحشی (قسمتی از یک باغ قدیمی که در آن گیاهان خودرو قرار دارند و حشرات مختلف در آن حضور دارند)،
طبیعت رام (قسمتی از مدرسه طبیعت است که در آن کشتوکارهای مختلف مبتنی بر فصلهای مختلف اتفاق میافتد)،
حیوانات مزرعه (در این فضا انواع حیوانات مزرعه مثل مرغ، بوقلمون، اردک، گوسفند، خرگوش، سگ و گربه قرار دارند و کودکان میتوانند بیواسطه با آنها تعامل کنند)،
مواد طبیعی مثل خاک، گل و سنگ، چوب و… به همراه ابزار ساخت و مجموعهای از بازیهای جسمی- حرکتی با تمرکز بر روی بازیهای تعادلی.
منبع: کاویکنج
#مدرسه #طبیعت #کودک
@khansarngo
@darvishnameh
♥️ خوشا به حالِ پدر و مادرهای باسوادی که میدانند، نشانه کودکِ باسواد؛ نشاط، بازی و تعلق خاطر به سرزمین است و نه توانایی خواندن و نوشتن!
✅ راستی! چقدر #مدرسه_طبیعت کم داریم؟
@khansarngo
♥️ خوشا به حالِ پدر و مادرهای باسوادی که میدانند، نشانه کودکِ باسواد؛ نشاط، بازی و تعلق خاطر به سرزمین است و نه توانایی خواندن و نوشتن!
✅ راستی! چقدر #مدرسه_طبیعت کم داریم؟
@khansarngo
✅ آفرین به #شهرداری_اصفهان؛ همه باید به چنین خلاقیت، دانش و آیندهنگری؛ برای ساختنِ شهری در قامت #نصفجهان افتخار کنیم.
#نفیخودرومحوری
#زیستمحوری
#مدرسه_با_دوچرخه
🇮🇷: @darvishnameh
@khansarngo
#نفیخودرومحوری
#زیستمحوری
#مدرسه_با_دوچرخه
🇮🇷: @darvishnameh
@khansarngo
#زندگی_سبز
چه طور دانش آموز محیط زیستی باشیم؟(۲)
#مدرسه_خوب #مدرسه_بیزباله
#مدرسه_سبز #مدرسه_بی_زباله
فرزندانمان را با الگوهای زندگی سبز اشنا کنیم .
🌳🌷 @khansarngo
چه طور دانش آموز محیط زیستی باشیم؟(۲)
#مدرسه_خوب #مدرسه_بیزباله
#مدرسه_سبز #مدرسه_بی_زباله
فرزندانمان را با الگوهای زندگی سبز اشنا کنیم .
🌳🌷 @khansarngo