🔴 به سمت دولت ضعیفتر میرویم!
پیشبینی «محمدجواد غلامرضا کاشی» از چشمانداز تحولات کنونی جامعه ایران
♦️کسانی که از زوال سیاست سخن میگفتند و میگفتند که مردم در سکوت و انفعال بهسر میبرند، باید چیز دیگری را نیز میدیدند و به آن اضافه میکردند: همزمان این مردم تحقیر میشوند و در فشار ناشی از تحقیرشدگی، نادیدهانگاری، حس انسانبودگی خود را از دست میدهند. اما واقعا مردم انسان هستند و این فشار نادیده گرفتهشدگی مدتی دوام میآورد. مردم غلیان خواهند کرد.
♦️معتقدم این اعتراضات یک حرکت انقلابی است، زیرا خواست یک تاسیس تازه است اما انقلاب نیست. مسیری طولانی در پیش دارد. ممکن است رویدادهای فراوانی رخ دهند.
♦️بسیاری از مردم با این حرکت همدل هستند و از پنجرههای خانه و اینستاگرام با تحسین به این بچهها نگاه میکنند، اما خودشان در حرکت حضور پیدا نمیکنند. چون اطمینان ندارند این حرکت آنها را به سرمنزلی برساند، به قدرت جمعیشان نیز اعتمادی ندارند که در آخر قرار است چه اتفاقی بیفتد. گویی چشماندازی وجود ندارد. خواست تاسیس امر نو شکل گرفته است، اما برای تبدیل شدن به یک اراده جمعی، کار زیادی دارد.
♦️بهترین صورتی که آن را آرزو میکنم این است که جمهوری اسلامی با نقد رادیکال خود، از خودشیفتگی و نگاه از بالای فعلی اش پایین بیاید تا صداقت و اعتماد لازم را کسب بکند تا در این میدان امکان سنتزی میان خود و این امر نو را پیدا کند.
♦️صورتبندی حقیقی و عینی جمهوری اسلامی در شرایط امروز یک صورتبندی متصلب است و مجموعه از فقدان بالندگی رنج میبرد. گویاقدرت هیچ تصمیم بزرگی ندارد و در این میدان هرچه جلو برود، پیچیدگی مشکلات آن بیشتر میشود. مشکل سیستم این است که همهچیز آن بیمعنی شده است. در چنین شرایطی اگر بخواهیم سه، چهار سال آینده را پیشبینی کنیم به سوی دولتی ضعیف و ضعیفتر میرویم.
♦️آن حرکت کف خیابان سر زنده، جوان است و میتواند اندکاندک نیروگیری کند اما در کوتاهمدت این حاصل نمیشود. یکی از مشکلات این حرکت این است که نمیتواند با دیگری خود گفتوگو کند و فوری آن را طرد میکند. این جنبش از نظر رسانهای از همین الان دارد خط و نشان میکشد برای گروههایی که شاید سی چهل سال آنها را تحقیر کرده است. من این را خطر بزرگی میدانم. ممکن است گاهی تحقیر دیگری قابل درک باشد، اما از حیث سیاسی خطرناک است و قابلیتهای یک نیروی سیاسی را تخریب میکند.
♦️حالت اصولی اصلاحطلبی، کمک به مردم برای وادارکردن مجموعه به اصلاحات بود. آنچه در سالهای 72 و 73 و حتی قبل از 76 مطرح بود و در جنبشهای دانشجویی و ... جریان داشت. اصلاحطلبی باید به حالت اصیل خود رجوع کند. نشستن کنار مردم برای آنکه سیستم، اصلاحاتی برای تداوم وضعیتسیاسی ایجاد کند.
وجه بالنده این جنبش، زنانگی آن است. آنچه به آن بقا میدهد، حتی اگر کف خیابان جمع بشود، همین زنانگی است. زنانهبودن این حرکت، تضمین میکند در قاعده هرماجتماعی گسترش یافته و این جامعه را در شالودههای بنیادینش عوض میکند. روزی هم این تحولات در سازمان بوروکراتیک و کلان سیاسی نیز تجلی خواهد کرد. این اتفاق هم در تاریخ سیاسی ایران نو است، هم در تاریخ سیاسی منطقه.
♦️دانشجویی به من گفت، نمیخواهم بدانم دموکراسی چیست، لاک چه گفت و... من از دموکراسی این را میفهمم؛ روسری را اجباری نمیخواهم. این یعنی زبان اشارهای یا نشانهای. اگر همه آن حرفهای قلمبه سلمبه تو یعنی این، بسیار خب قبول دارم. اگر نه، وقت مرا نگیر. این زبان 100سال است در ایران نبوده. بنابراین تا حقش را نگیرد، رها نمیکند. هرچه میخواهید، بگویید. دیگر این جامعه را نمیشود گفتاردرمانی کرد.
متن کامل گفتوگوی فرزاد نعمتی، خبرنگار گروه فرهنگ را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/r64235
#هممیهن
با خیام نامه در اینستاگرام نیز همراه شوید:
https://instagram.com/khayyamnameh.ir
فیس بوک:
https://www.facebook.com/khayyamnameh.news
تلگرام:
🆔@khayyamnameh
پیشبینی «محمدجواد غلامرضا کاشی» از چشمانداز تحولات کنونی جامعه ایران
♦️کسانی که از زوال سیاست سخن میگفتند و میگفتند که مردم در سکوت و انفعال بهسر میبرند، باید چیز دیگری را نیز میدیدند و به آن اضافه میکردند: همزمان این مردم تحقیر میشوند و در فشار ناشی از تحقیرشدگی، نادیدهانگاری، حس انسانبودگی خود را از دست میدهند. اما واقعا مردم انسان هستند و این فشار نادیده گرفتهشدگی مدتی دوام میآورد. مردم غلیان خواهند کرد.
♦️معتقدم این اعتراضات یک حرکت انقلابی است، زیرا خواست یک تاسیس تازه است اما انقلاب نیست. مسیری طولانی در پیش دارد. ممکن است رویدادهای فراوانی رخ دهند.
♦️بسیاری از مردم با این حرکت همدل هستند و از پنجرههای خانه و اینستاگرام با تحسین به این بچهها نگاه میکنند، اما خودشان در حرکت حضور پیدا نمیکنند. چون اطمینان ندارند این حرکت آنها را به سرمنزلی برساند، به قدرت جمعیشان نیز اعتمادی ندارند که در آخر قرار است چه اتفاقی بیفتد. گویی چشماندازی وجود ندارد. خواست تاسیس امر نو شکل گرفته است، اما برای تبدیل شدن به یک اراده جمعی، کار زیادی دارد.
♦️بهترین صورتی که آن را آرزو میکنم این است که جمهوری اسلامی با نقد رادیکال خود، از خودشیفتگی و نگاه از بالای فعلی اش پایین بیاید تا صداقت و اعتماد لازم را کسب بکند تا در این میدان امکان سنتزی میان خود و این امر نو را پیدا کند.
♦️صورتبندی حقیقی و عینی جمهوری اسلامی در شرایط امروز یک صورتبندی متصلب است و مجموعه از فقدان بالندگی رنج میبرد. گویاقدرت هیچ تصمیم بزرگی ندارد و در این میدان هرچه جلو برود، پیچیدگی مشکلات آن بیشتر میشود. مشکل سیستم این است که همهچیز آن بیمعنی شده است. در چنین شرایطی اگر بخواهیم سه، چهار سال آینده را پیشبینی کنیم به سوی دولتی ضعیف و ضعیفتر میرویم.
♦️آن حرکت کف خیابان سر زنده، جوان است و میتواند اندکاندک نیروگیری کند اما در کوتاهمدت این حاصل نمیشود. یکی از مشکلات این حرکت این است که نمیتواند با دیگری خود گفتوگو کند و فوری آن را طرد میکند. این جنبش از نظر رسانهای از همین الان دارد خط و نشان میکشد برای گروههایی که شاید سی چهل سال آنها را تحقیر کرده است. من این را خطر بزرگی میدانم. ممکن است گاهی تحقیر دیگری قابل درک باشد، اما از حیث سیاسی خطرناک است و قابلیتهای یک نیروی سیاسی را تخریب میکند.
♦️حالت اصولی اصلاحطلبی، کمک به مردم برای وادارکردن مجموعه به اصلاحات بود. آنچه در سالهای 72 و 73 و حتی قبل از 76 مطرح بود و در جنبشهای دانشجویی و ... جریان داشت. اصلاحطلبی باید به حالت اصیل خود رجوع کند. نشستن کنار مردم برای آنکه سیستم، اصلاحاتی برای تداوم وضعیتسیاسی ایجاد کند.
وجه بالنده این جنبش، زنانگی آن است. آنچه به آن بقا میدهد، حتی اگر کف خیابان جمع بشود، همین زنانگی است. زنانهبودن این حرکت، تضمین میکند در قاعده هرماجتماعی گسترش یافته و این جامعه را در شالودههای بنیادینش عوض میکند. روزی هم این تحولات در سازمان بوروکراتیک و کلان سیاسی نیز تجلی خواهد کرد. این اتفاق هم در تاریخ سیاسی ایران نو است، هم در تاریخ سیاسی منطقه.
♦️دانشجویی به من گفت، نمیخواهم بدانم دموکراسی چیست، لاک چه گفت و... من از دموکراسی این را میفهمم؛ روسری را اجباری نمیخواهم. این یعنی زبان اشارهای یا نشانهای. اگر همه آن حرفهای قلمبه سلمبه تو یعنی این، بسیار خب قبول دارم. اگر نه، وقت مرا نگیر. این زبان 100سال است در ایران نبوده. بنابراین تا حقش را نگیرد، رها نمیکند. هرچه میخواهید، بگویید. دیگر این جامعه را نمیشود گفتاردرمانی کرد.
متن کامل گفتوگوی فرزاد نعمتی، خبرنگار گروه فرهنگ را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/r64235
#هممیهن
با خیام نامه در اینستاگرام نیز همراه شوید:
https://instagram.com/khayyamnameh.ir
فیس بوک:
https://www.facebook.com/khayyamnameh.news
تلگرام:
🆔@khayyamnameh
روز خبرنگار، مشکلات همیشگی و هشدارهای تکراری
دولت چهاردهم حقوق روزنامهنگاری را به رسمیت بشناسد
✍🏻افشین امیرشاهی
سردبیرهممیهن آنلاین
🔹دوباره روز خبرنگار رسید و اهالی رسانه یک بار دیگر عزیز شدند. طبق روال مألوف دشواریهای کار خبرنگاری برجسته میشود. مقامات و مسئولان از جایگاه ویژه خبرنگاران میگویند و ضرورتهای رفع مشکلات اهالی رسانه مورد تاکید قرار میگیرد؛ یک کلیشه تکراری مثل همه سالهای گذشته. درحالیکه مشکلات مطبوعات و رسانهها و به تبع آن مشکلات خبرنگاران سالهاست که لاینحل باقی مانده و نهتنها از شدت آن کاسته نشده که به مقدار آن نیز افزوده شده است.
🔹واقعیت این است که مطبوعات، روزنامهها، خبرنگاران و اهالی رسانه سالهاست که به حال خود رها شدهاند. انگار عمدی در این مسئله وجود داشته باشد،چون هیچ وقت مشکلات شان رفع نشده است. حتی اگر یک روز در سال همه از حرفه خبرنگاری تعریف کنند و فعالیت آزادانه روزنامهها و قلم زدن روزنامهنگاران را به نفع جامعه بدانند. اما از حرف که بگذریم درعمل هیچوقت رسانههای ایران حال و روز خوبی نداشتهاند.
🔹کدام سال بوده که رسانهها بهخصوص رسانههای مستقل با انواع مشکلات ریز و درشت روبهرو نبودهاند؟ فقط یک سال را نام ببرید که روزنامهنگاران کشور با مشکلات فراوان معیشتی، مسائل صنفی بسیار، وضعیت بیمه، وضعیت آزادی بیان، برخوردهای قضایی و امنیتی، دسترسی آزاد به اطلاعات، امنیت شغلی مناسب، خطرات برخورد با فساد و... مواجه نباشند؛ هیچوقت و هیچ زمان. در بیشتر کشورهای جهان بهخصوص کشورهای توسعهیافته خبرنگاران بیشترین دستمزد را دریافت میکنند، ولی در ایران وضعیت دستمزدها یک شوخی است.
🔹فرقی هم نمیکند در چه روزنامه، سایت، خبرگزاری یا نشریهای کار کنید، وضعیت درباره بیشتر آنها یکسان است. دستمزد ناچیز و کار پراسترس. برخی از روزنامهها نیز با وجود صرفهجویی فراوان در مرز ورشکستگی و تعطیلی هستند.
🔹حقیقت این است که تکرار کردن یک موضوع لاینحل و بینتیجه بودن هشدارها وضعیتی خستهکننده و فرسایشی به وجود میآورد. وقتی رسانهها سیر نزولی به خودشان میگیرند و به سمت زوال به معنی نقصان و کاهش میروند و از سوی دیگری میبینند مطبوعات به سمت سراشیبی سقوط میروند، اما انتهای این مسیر خطرناک برای مسئولان و متولیان مهم نیست، حق داریم نگران و پریشان شویم حتی عصبانی باشیم. چون چنین مسیری که به سقوط ختم میشود یک زیان بزرگ برای کل کشور خواهد بود.
🔹طبیعی است وقتی رسانهای نباشد، روزنامهنگاری هم نخواهد بود. پس لازم است که برای تغییر این مسیر اقدامی صورت گیرد، اما بخش عمده این تغییر مسیر برعهده نهادهای حاکمیتی، سیاستگذاران و دستگاههای نظارتی است و قطعاً از عهده مطبوعات به تنهایی بر نمیآید. چون تغییر این مسیر نیازمند تصمیمگیریهای مهمی است که در نهایت باید منجر به کاهش دخالت نظام سیاسی در فعالیت رسانهها شود. سیاست ضعیف نگه داشتن مطبوعات از لحاظ اقتصادی جای خودش را به تقویت اقتصادی مطبوعات بدهد و برخوردهای قهری با روزنامهنگاران نیز متوقف شود.
#هممیهن
#یادداشت
🔗متن کامل را اینجا بخوانید
با خیام نامه همراه شوید:
@khayyamnameh
دولت چهاردهم حقوق روزنامهنگاری را به رسمیت بشناسد
✍🏻افشین امیرشاهی
سردبیرهممیهن آنلاین
🔹دوباره روز خبرنگار رسید و اهالی رسانه یک بار دیگر عزیز شدند. طبق روال مألوف دشواریهای کار خبرنگاری برجسته میشود. مقامات و مسئولان از جایگاه ویژه خبرنگاران میگویند و ضرورتهای رفع مشکلات اهالی رسانه مورد تاکید قرار میگیرد؛ یک کلیشه تکراری مثل همه سالهای گذشته. درحالیکه مشکلات مطبوعات و رسانهها و به تبع آن مشکلات خبرنگاران سالهاست که لاینحل باقی مانده و نهتنها از شدت آن کاسته نشده که به مقدار آن نیز افزوده شده است.
🔹واقعیت این است که مطبوعات، روزنامهها، خبرنگاران و اهالی رسانه سالهاست که به حال خود رها شدهاند. انگار عمدی در این مسئله وجود داشته باشد،چون هیچ وقت مشکلات شان رفع نشده است. حتی اگر یک روز در سال همه از حرفه خبرنگاری تعریف کنند و فعالیت آزادانه روزنامهها و قلم زدن روزنامهنگاران را به نفع جامعه بدانند. اما از حرف که بگذریم درعمل هیچوقت رسانههای ایران حال و روز خوبی نداشتهاند.
🔹کدام سال بوده که رسانهها بهخصوص رسانههای مستقل با انواع مشکلات ریز و درشت روبهرو نبودهاند؟ فقط یک سال را نام ببرید که روزنامهنگاران کشور با مشکلات فراوان معیشتی، مسائل صنفی بسیار، وضعیت بیمه، وضعیت آزادی بیان، برخوردهای قضایی و امنیتی، دسترسی آزاد به اطلاعات، امنیت شغلی مناسب، خطرات برخورد با فساد و... مواجه نباشند؛ هیچوقت و هیچ زمان. در بیشتر کشورهای جهان بهخصوص کشورهای توسعهیافته خبرنگاران بیشترین دستمزد را دریافت میکنند، ولی در ایران وضعیت دستمزدها یک شوخی است.
🔹فرقی هم نمیکند در چه روزنامه، سایت، خبرگزاری یا نشریهای کار کنید، وضعیت درباره بیشتر آنها یکسان است. دستمزد ناچیز و کار پراسترس. برخی از روزنامهها نیز با وجود صرفهجویی فراوان در مرز ورشکستگی و تعطیلی هستند.
🔹حقیقت این است که تکرار کردن یک موضوع لاینحل و بینتیجه بودن هشدارها وضعیتی خستهکننده و فرسایشی به وجود میآورد. وقتی رسانهها سیر نزولی به خودشان میگیرند و به سمت زوال به معنی نقصان و کاهش میروند و از سوی دیگری میبینند مطبوعات به سمت سراشیبی سقوط میروند، اما انتهای این مسیر خطرناک برای مسئولان و متولیان مهم نیست، حق داریم نگران و پریشان شویم حتی عصبانی باشیم. چون چنین مسیری که به سقوط ختم میشود یک زیان بزرگ برای کل کشور خواهد بود.
🔹طبیعی است وقتی رسانهای نباشد، روزنامهنگاری هم نخواهد بود. پس لازم است که برای تغییر این مسیر اقدامی صورت گیرد، اما بخش عمده این تغییر مسیر برعهده نهادهای حاکمیتی، سیاستگذاران و دستگاههای نظارتی است و قطعاً از عهده مطبوعات به تنهایی بر نمیآید. چون تغییر این مسیر نیازمند تصمیمگیریهای مهمی است که در نهایت باید منجر به کاهش دخالت نظام سیاسی در فعالیت رسانهها شود. سیاست ضعیف نگه داشتن مطبوعات از لحاظ اقتصادی جای خودش را به تقویت اقتصادی مطبوعات بدهد و برخوردهای قهری با روزنامهنگاران نیز متوقف شود.
#هممیهن
#یادداشت
🔗متن کامل را اینجا بخوانید
با خیام نامه همراه شوید:
@khayyamnameh
هممیهن
دولت چهاردهم حقوق روزنامهنگاری را به رسمیت بشناسد
دوباره روز خبرنگار رسید و اهالی رسانه یک بار دیگر عزیز شدند. طبق روال مألوف دشواریهای کار خبرنگاری برجسته میشود. مقامات و مسئولان از جایگاه ویژه