قانون جدید در انگلستان و ولز
تصویربرداری بدون اجازه از شیر دادن مادر در فضای عمومی ممنوع میشود
✅تصویربرداری از مادرانی که در فضای عمومی مشغول شیر دادن به نوزداشان هستند بدون جلب رضایت آنها در انگلیس و ولز ممنوع خواهد شد
✅دامینیک راب وزیر دادگستری گفت که این لایحه جدید دولت مانع "مزاحمت" برای زنان میشود، مستقل از اینکه فرد مزاحم "قصد تحسین داشته باشد یا آزار".جولیا کوپر طراح اهل منچستر به خاطر برخوردی که چند ماه پیش موقع شیر دادن به فرزندش داشت، کمپینی را آغاز کرد که به تنظیم این لایحه منجر شد.
✅او به بیبیسی گفت: "در پارک نشسته بودم و به دخترم شیر میدادم که متوجه شدم مردی در نیمکت روبهرو به ما خیره شده."من هم به او خیره شدم شاید از رو برود... اما او دوربین دیجیتالش را درآورد، یک لنز زوم به آن وصل کرد و شروع کرد به عکسبرداری از ما."
✅خانم کوپر میگوید بعد از این حادثه "شوکه و بسیار ناراحت شده" اما وقتی به پلیس منجستر مراجعه کرد، ناراحتیاش دو چندان شد، زیرا آنجا به او گفتند که هیچ جرمی رخ نداده و هیچ کاری نمیتوان کرد./بیبیسی
@kherad_jensi
@womenwatcher
تصویربرداری بدون اجازه از شیر دادن مادر در فضای عمومی ممنوع میشود
✅تصویربرداری از مادرانی که در فضای عمومی مشغول شیر دادن به نوزداشان هستند بدون جلب رضایت آنها در انگلیس و ولز ممنوع خواهد شد
✅دامینیک راب وزیر دادگستری گفت که این لایحه جدید دولت مانع "مزاحمت" برای زنان میشود، مستقل از اینکه فرد مزاحم "قصد تحسین داشته باشد یا آزار".جولیا کوپر طراح اهل منچستر به خاطر برخوردی که چند ماه پیش موقع شیر دادن به فرزندش داشت، کمپینی را آغاز کرد که به تنظیم این لایحه منجر شد.
✅او به بیبیسی گفت: "در پارک نشسته بودم و به دخترم شیر میدادم که متوجه شدم مردی در نیمکت روبهرو به ما خیره شده."من هم به او خیره شدم شاید از رو برود... اما او دوربین دیجیتالش را درآورد، یک لنز زوم به آن وصل کرد و شروع کرد به عکسبرداری از ما."
✅خانم کوپر میگوید بعد از این حادثه "شوکه و بسیار ناراحت شده" اما وقتی به پلیس منجستر مراجعه کرد، ناراحتیاش دو چندان شد، زیرا آنجا به او گفتند که هیچ جرمی رخ نداده و هیچ کاری نمیتوان کرد./بیبیسی
@kherad_jensi
@womenwatcher
واقعیت کشف حجاب در دوره رضا شاه چه بود؟
✍️ مهران صولتی
✅ هفدهم دی ماه سالیاد واقعه کشف حجاب در دوره پهلوی اول است. رویدادی که گویا با الهام از تجربه آتاتورک در ترکیه انجام گرفت و هیاهوی بسیاری پیرامون آن در ایران برپا شد. موافقان و مخالفان حول درستی یا نادرستی آن صف آرایی کردند و مجادلات زیادی بر سر آن ایجاد شد. اما حالا با گذشت بیش از هشتاد سال از وقوع این رویداد می توان عالمانه تر آن را مورد تحلیل جامعه شناختی قرار داد؛ به راستی واقعیت کشف حجاب در این دوره چه بود؟
✅ رضا شاه دولتی شبه مدرن بر پا کرد که قرار بود جامعه ایران را از سنت به سوی تجدد راهبری کند. دولتی که کوشید تا مظاهر سنت از قبیل مکتب خانه ها، حوزه های علمیه، نظام قضایی شرعی، تعزیه و شبیه خوانی را از عرصه اجتماعی حذف، و نمادهای تجدد از جمله مدارس نوین، دانشگاه، دادگستری مبتنی بر نظام قضایی مدنی و مدرن را جایگزین سازد!
✅ هم چنین رضاشاه کوشید تا برای تحقق یک دولت متمرکز به تاسیس ارتش ملی و اسکان اجباری عشایر اقدام نماید. تاسیس بوروکراسی هم برای سامان بخشیدن به امور مدیریتی این دولت نوپای شبه مدرن صورت گرفت. اما و هزار اما اجبار مردان به پوشیدن یونیفورم و کلاه رسمی و اجبار زنان به کشف حجاب حکایت از امری ظریف تر و پیچیده تر داشت!
✅ زیگموند باومن جامعه شناس شهیر پست مدرن با وضع مفهوم "دولت باغبانی" برای دولت مدرن، از عزم این دولت برای نظم بخشیدن به بی نظمی ها و اراده برای رام کردن وحشی گری ها از منظر مدرنیته سخن می گوید. براین اساس دولت مدرن می کوشد تا شهروندانی بهنجار و مطیع تربیت کند که قادر باشند نقش عملگی را برای این دولت ایفا نمایند!
✅ بنابراین رضاشاه با درک موقعیت پیرامون ایران در نظام جهانی و لزوم جبران عقب ماندگی ایرانیان نسبت به جهان پیشرفته کوشید تا سخت افزارهایی از جمله بوروکراسی و دانشگاه را وارد نماید. همچنین از جنبه نرم افزاری سعی کرد تا انسانی" تراز نوین" خلق نماید که به برنامه تجدد باور داشته و به اندازه کافی مطیع و رام باشد!
✅ فاطمه صادقی در کتاب" کشف حجاب" به خوبی نشان می دهد که حتی هنر عکاسی هم در این دوران در خدمت آفرینش سوژه هایی جدید (آلتوسر) کاربرد می یابد. به باور صادقی فیگور زنان کشف حجاب کرده در مقابل دوربین و سپس انتشار گسترده این تصاویر در محافل رسمی و غیر رسمی جامعه نشان از خلق سوژه هایی نوین برای پیشبرد برنامه های تجدد داشت!
✅ نکته مهم تر این که افراد جای گرفته در قالبی فرمال، خود نیز کوشیدند تا انتظارات دیگران از خود (دولت) را برآورده سازند و بهنجار شوند. به عبارت دیگر سوژه ها تلاش داشتند تا این انتظارات را درونی ساخته و به انسانی نوین تبدیل شوند و این البته نقطه خطرناک عملکرد دولت مدرن در سراسر جهان و البته در ایران دوران رضا شاه بود!
✅ در نهایت باید از روشنفکران انتظار داشت که همواره نسبت به امحای تفاوت ها به نفع یکسان اندیشی و زیست همسان در همه دولت ها حساس باشند. امری که می تواند به استحاله ماهیت انسان مطابق میل قدرت انجامیده و خیال باطل تحقق انسان جدید و تمدن نوین را با صرف هزینه های بسیار بر جامعه تحمیل نماید!
@kherad_jensi
✍️ مهران صولتی
✅ هفدهم دی ماه سالیاد واقعه کشف حجاب در دوره پهلوی اول است. رویدادی که گویا با الهام از تجربه آتاتورک در ترکیه انجام گرفت و هیاهوی بسیاری پیرامون آن در ایران برپا شد. موافقان و مخالفان حول درستی یا نادرستی آن صف آرایی کردند و مجادلات زیادی بر سر آن ایجاد شد. اما حالا با گذشت بیش از هشتاد سال از وقوع این رویداد می توان عالمانه تر آن را مورد تحلیل جامعه شناختی قرار داد؛ به راستی واقعیت کشف حجاب در این دوره چه بود؟
✅ رضا شاه دولتی شبه مدرن بر پا کرد که قرار بود جامعه ایران را از سنت به سوی تجدد راهبری کند. دولتی که کوشید تا مظاهر سنت از قبیل مکتب خانه ها، حوزه های علمیه، نظام قضایی شرعی، تعزیه و شبیه خوانی را از عرصه اجتماعی حذف، و نمادهای تجدد از جمله مدارس نوین، دانشگاه، دادگستری مبتنی بر نظام قضایی مدنی و مدرن را جایگزین سازد!
✅ هم چنین رضاشاه کوشید تا برای تحقق یک دولت متمرکز به تاسیس ارتش ملی و اسکان اجباری عشایر اقدام نماید. تاسیس بوروکراسی هم برای سامان بخشیدن به امور مدیریتی این دولت نوپای شبه مدرن صورت گرفت. اما و هزار اما اجبار مردان به پوشیدن یونیفورم و کلاه رسمی و اجبار زنان به کشف حجاب حکایت از امری ظریف تر و پیچیده تر داشت!
✅ زیگموند باومن جامعه شناس شهیر پست مدرن با وضع مفهوم "دولت باغبانی" برای دولت مدرن، از عزم این دولت برای نظم بخشیدن به بی نظمی ها و اراده برای رام کردن وحشی گری ها از منظر مدرنیته سخن می گوید. براین اساس دولت مدرن می کوشد تا شهروندانی بهنجار و مطیع تربیت کند که قادر باشند نقش عملگی را برای این دولت ایفا نمایند!
✅ بنابراین رضاشاه با درک موقعیت پیرامون ایران در نظام جهانی و لزوم جبران عقب ماندگی ایرانیان نسبت به جهان پیشرفته کوشید تا سخت افزارهایی از جمله بوروکراسی و دانشگاه را وارد نماید. همچنین از جنبه نرم افزاری سعی کرد تا انسانی" تراز نوین" خلق نماید که به برنامه تجدد باور داشته و به اندازه کافی مطیع و رام باشد!
✅ فاطمه صادقی در کتاب" کشف حجاب" به خوبی نشان می دهد که حتی هنر عکاسی هم در این دوران در خدمت آفرینش سوژه هایی جدید (آلتوسر) کاربرد می یابد. به باور صادقی فیگور زنان کشف حجاب کرده در مقابل دوربین و سپس انتشار گسترده این تصاویر در محافل رسمی و غیر رسمی جامعه نشان از خلق سوژه هایی نوین برای پیشبرد برنامه های تجدد داشت!
✅ نکته مهم تر این که افراد جای گرفته در قالبی فرمال، خود نیز کوشیدند تا انتظارات دیگران از خود (دولت) را برآورده سازند و بهنجار شوند. به عبارت دیگر سوژه ها تلاش داشتند تا این انتظارات را درونی ساخته و به انسانی نوین تبدیل شوند و این البته نقطه خطرناک عملکرد دولت مدرن در سراسر جهان و البته در ایران دوران رضا شاه بود!
✅ در نهایت باید از روشنفکران انتظار داشت که همواره نسبت به امحای تفاوت ها به نفع یکسان اندیشی و زیست همسان در همه دولت ها حساس باشند. امری که می تواند به استحاله ماهیت انسان مطابق میل قدرت انجامیده و خیال باطل تحقق انسان جدید و تمدن نوین را با صرف هزینه های بسیار بر جامعه تحمیل نماید!
@kherad_jensi
♦️بچهدار شدن با این اوضاع؟
✍احمد زید آبادی
📝از زن و شوهر جوانی که تمکن مالی داشتند، پرسیده شد چرا بچهدار نمیشوند تا زندگیشان شیرینتر شود؟
گفتند: از کجا معلوم که زندگیمان شیرینتر شود؟ ما به چه جرأتی موجود زندهای را سر به دنیا دهیم، در حالی که در این سرزمین هزاران خطر در کمین او نشسته است! آمدیم و بچهمان علاقۀ سیاسی پیدا کرد و اینجا و آنجا حرفهایی زد. در آن صورت چه خاکی به سر کنیم؟ پشت درِ کدام بازداشتگاه و زندان سراغش را بگیریم؟ یا شاید به هیجان آمد و در تظاهراتی شرکت کرد و سنگی هم به این سو یا آن سو پراند! خب بعدش چه میشود؟ اینکه داغش را به دلمان بگذارند و جنازهاش را تحویلمان دهند، کم احتمالی است؟ دیگر زندگی برای ما جز جهنم چه معنایی دارد؟
یا آمدیم بچه سیاسی نشد و در عوض میل به خوشیهای معمول در دنیا را پیدا کرد. آنوقت چند بار میتوانیم به دلیل شرکتش در یک پارتی دوستانه، در اماکن ریش گرو بگذاریم و برای آزادیش از بازداشت به خواهش و تمنا بیفتیم و خود را خوار و ذلیل کنیم؟
آمدیم و بچه اهل کنجکاوی بود و دائم از تضاد بین فضای زندگی خصوصی و رفتار عمومی ما پرسش کرد. با چه زبانی این دوگانگی را به او توضیح دهیم که ریا و تظاهر و سالوس را مهمترین ضرورت زندگی نداند؟
یا آمدیم و بچه اصرار کرد پوششش را خودش انتخاب کند. به چه زبانی به او بفهمانیم که در این کشور چنین اختیاری ندارد! بعد اگر به حرفمان گوش نکرد، با هر بار خروج از منزل، چقدر باید دلهره و تشویش و اضطراب تحمل کنیم و دائم دست و دلمان بلرزد که یکی از راه برسد و او را کشان کشان به سمت مینیبوس پارک شده در گوشۀ میدان نبرد؟
یا آمدیم و .....
بله. این قبیل مشکلات است که حتی زوجهای متمول را هم از فرزندآوری باز میدارد. اگر مسئولان واقعاً نگران کاهش نرخ زاد و ولد و پیری جمعیت هستند، فکری به حال این نوع معضلات کنند وگرنه با وعدۀ کمک مالی و یا ایجاد محدودیت در پیشگیری از بچهدار شدن، محال است این نسل حتی به اندازۀ یک بچه به جلوگیری از پیر شدن جمعیت یاری رساند!
@kherad_jensi
@ahmadzeidabad
✍احمد زید آبادی
📝از زن و شوهر جوانی که تمکن مالی داشتند، پرسیده شد چرا بچهدار نمیشوند تا زندگیشان شیرینتر شود؟
گفتند: از کجا معلوم که زندگیمان شیرینتر شود؟ ما به چه جرأتی موجود زندهای را سر به دنیا دهیم، در حالی که در این سرزمین هزاران خطر در کمین او نشسته است! آمدیم و بچهمان علاقۀ سیاسی پیدا کرد و اینجا و آنجا حرفهایی زد. در آن صورت چه خاکی به سر کنیم؟ پشت درِ کدام بازداشتگاه و زندان سراغش را بگیریم؟ یا شاید به هیجان آمد و در تظاهراتی شرکت کرد و سنگی هم به این سو یا آن سو پراند! خب بعدش چه میشود؟ اینکه داغش را به دلمان بگذارند و جنازهاش را تحویلمان دهند، کم احتمالی است؟ دیگر زندگی برای ما جز جهنم چه معنایی دارد؟
یا آمدیم بچه سیاسی نشد و در عوض میل به خوشیهای معمول در دنیا را پیدا کرد. آنوقت چند بار میتوانیم به دلیل شرکتش در یک پارتی دوستانه، در اماکن ریش گرو بگذاریم و برای آزادیش از بازداشت به خواهش و تمنا بیفتیم و خود را خوار و ذلیل کنیم؟
آمدیم و بچه اهل کنجکاوی بود و دائم از تضاد بین فضای زندگی خصوصی و رفتار عمومی ما پرسش کرد. با چه زبانی این دوگانگی را به او توضیح دهیم که ریا و تظاهر و سالوس را مهمترین ضرورت زندگی نداند؟
یا آمدیم و بچه اصرار کرد پوششش را خودش انتخاب کند. به چه زبانی به او بفهمانیم که در این کشور چنین اختیاری ندارد! بعد اگر به حرفمان گوش نکرد، با هر بار خروج از منزل، چقدر باید دلهره و تشویش و اضطراب تحمل کنیم و دائم دست و دلمان بلرزد که یکی از راه برسد و او را کشان کشان به سمت مینیبوس پارک شده در گوشۀ میدان نبرد؟
یا آمدیم و .....
بله. این قبیل مشکلات است که حتی زوجهای متمول را هم از فرزندآوری باز میدارد. اگر مسئولان واقعاً نگران کاهش نرخ زاد و ولد و پیری جمعیت هستند، فکری به حال این نوع معضلات کنند وگرنه با وعدۀ کمک مالی و یا ایجاد محدودیت در پیشگیری از بچهدار شدن، محال است این نسل حتی به اندازۀ یک بچه به جلوگیری از پیر شدن جمعیت یاری رساند!
@kherad_jensi
@ahmadzeidabad
مرادی ح:
🔰 هفتمین نشست از سلسله نشست های علمی #امر_جنسی برگزار می شود؛
🔻انگاره های والدین درباره
تربیت جنسی فرزندان🔺
🔸 با حضور:
دکتر سید محسن اصغری نکاح
دانشیار دانشگاه فردوسی
و
دکتر سید علی آذین
دانشیار پژوهشگاه ابن سینا
و
حجت الاسلام دکتر مهدی عباسی
استادیار پژوهشگاه قرآن و حدیث
🔸 دبیر علمی:
حجت الاسلام دکتر حسن بوسلیکی
مدیر گروه تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
⏰ پنجشنبه ۱۴۰۰/۱۰/۲۳ - ساعت ۱۰ تا ۱۲
🌐 لینک شرکت در جلسه:
http://dte.bz/ethicsconf
@kherad_jensi
@isca_ethics
🔰 هفتمین نشست از سلسله نشست های علمی #امر_جنسی برگزار می شود؛
🔻انگاره های والدین درباره
تربیت جنسی فرزندان🔺
🔸 با حضور:
دکتر سید محسن اصغری نکاح
دانشیار دانشگاه فردوسی
و
دکتر سید علی آذین
دانشیار پژوهشگاه ابن سینا
و
حجت الاسلام دکتر مهدی عباسی
استادیار پژوهشگاه قرآن و حدیث
🔸 دبیر علمی:
حجت الاسلام دکتر حسن بوسلیکی
مدیر گروه تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
⏰ پنجشنبه ۱۴۰۰/۱۰/۲۳ - ساعت ۱۰ تا ۱۲
🌐 لینک شرکت در جلسه:
http://dte.bz/ethicsconf
@kherad_jensi
@isca_ethics
Forwarded from یاسر عرب
👍2
ملکه انگلیس تمامی عناوین نظامی و حمایتهای سلطنتی را از شاهزاده اندرو سلب کرد. نوه بزرگ ملکه متهم به فساد جنسی شده و مانند یک شهروند عادی محاکمه خواهد شد.
@kherad_jensi
@kherad_jensi
🔴 توضیحاتی تکمیلی دربارهٔ ازدواجِ برابر در ایران
✍️ محمدرضا جلائیپور
نقدهای پرشماری به یادداشت قبلیام دریافت کردم و شاید انتشار عمومی پاسخها و توضیحات تکمیلیِ زیر دلایل دفاع از ازدواج برابرتر با ثبت چند سند/وکالتنامهٔ برابریخواهانه را روشنتر کند:
🔴 نقد ۱: اگر حقوق زن و مرد برابر شود، باید تکالیفشان هم برابر شود.
پاسخ: کاملا موافقم. اساسا چنانکه از نام ازدواج برابر برمیآید در آن حقوق و تکالیف هر دو برابر و مبتنی بر توافق و تراضی زوجیناند، از جمله مسئولیتهای اقتصادی برای تامین خانواده و زندگی فرزندان. مهریه و اجرت المثل و نفقه خودشان از مصادیق تکالیف نابرابر و توجیهکنندهٔ تبعیض در حقوق شدهاند. امید که با تلاش جمعی بیشتر دور نباشد روزی که امکان ثبت ازدواج برابر (هم در تکالیف و هم در حقوق) در قانون خانوادهٔ ایران فراهم شود و پیش از آن روز هم زنان و مردان پرشمارتری داوطلبانه به اقتضائات برابری در حقوق و تکالیف و ازدواج برابر تن بدهند.
🔴 نقد ۲: امضای اسناد و وکالتنامهها و شروط ضمن عقد برابریخواهانه در ابتدای ازدواج نشانهٔ بیتوجهی به اهمیت توافق و همدلی و عشق در رابطه و باعث تضعیف نهاد خانواده است.
پاسخ: کاملا مخالفم. برابری حقوقی بیشتر اصلا مانع یا جایگزین التزام داوطلبانه به اخلاق ازدواج و رابطهٔ عاشقانه و بالنده و برابر بین زوجین نیست و از قضا مقوم و تقویتکنندهٔ آن و نشانهٔ احترام عملی به حقوق همسر است. قرار نیست حقوق جای اخلاق و آداب را بگیرد یا تنگ کند. رابطهٔ برابر و بهبودبخشِ زندگی مستلزم توجه عملی همزمان به همهٔ این عوامل است: برابری حقوقی، اخلاق ازدواج، عشق و تفاهم و تراضی. همانطور که بهرهمندی مرد از این حقوق تاکنون مانع رابطهٔ عاشقانه و توافقبنیاد و باعث تضعیف نهاد ازدواج نبوده، بهرهمندی برابر زن از این حقوق هم مانعش نیست و حتی تقویتکنندهٔ آن است و در دهها کشور جهان هم تجربهٔ موفقی داشته است.
🔴 نقد ۳: به جای ثبت حق تحصیل و اشتغال در هر کجا برای زن، باید این حقوق را از مرد گرفت چون نافی ازدواج مسئولانه است.
پاسخ: مخالفم. حق انتخاب تحصیل و اشتغال در هر حوزه و مکانی از حقوق و آزادیهای فردی است که در هیچ قانونِ ازدواجِ برابر در جهان از زن و/یا مرد سلب نمیشود. بار اخلاق و آدابِ ازدواجِ مسئولیتشناسانه و مبتنی بر توافق و درک متقابل را نباید روی دوش الزام قانونی گذاشت. کسی که توانایی یا تمایل توافق داوطلبانه در چارچوب ازدواجی برابر و رضایتبخش برای طرفین را ندارد، بهتر است اساسا ازدواج نکند.
🔴 نقد ۴: قانون ارث در ایران نابرابر است و تنصیف اموال هم بعد از طلاق اجرا میشود و نه بعد از مرگ شوهر. بهتر است از مهریه صرف نظر نشود تا در صورت مرگ شوهر، لااقل به اندازهٔ مهریه ارثی به زن برسد.
پاسخ: نکتهٔ مهمی است، برای بعضی از زوجین میتواند دلیل موجهی برای تعیین مهریه باشد و نابرابری قانون ارث در ایران هم واقعیت تلخی است که برای عادلانهسازیاش باید کوشید. اما ما ترجیح دادیم که برای جبران این تبعیض از مهریه سنگین استفاده نکنیم و در عوض از تنصیف و بهنامکردن اموال و وصیت قبل از مرگ استفاده کنیم. دلیل ترجیح ما برای عدم تعیین مهریه این بود که اولا مهریه باید به محض مطالبه (که میتواند فردای ازدواج باشد) پرداخته شود و اخلاقا نباید به پرداخت عندالمطالبهٔ مبلغی که اکنون توان مالیاش را ندارم تعهد بدهم. ثانیا خود قاعدهٔ مردسالارِ مهریه در کنار نفقه و اجرت المثل توجیهگر تبعیضهای حقوقی و عرفی علیه زنان شدهاند. ثالثا مهریه یکطرفه است و بالذات نابرابر. و رابعا مهریه در نکاح سنتی عملا نوعی قیمتگذاری برای مالکیت تن زن محسوب میشود و بازتولید آن و تجاریسازی ازدواج را نمیپسندیدیم. البته دیگران میتوانند ترجیح دیگری داشته باشند.
🔴 نقد ۵: شروط ضمن عقدی که گذاشتهاید ضمانت اجرایی و حقوقی ندارد.
پاسخ: از قضا در اکثر موارد (از جمله طلاق مطلق و تحصیل و اشتغال و گذرنامه و خروج از کشور و تعیین مکان اقامتگاه و تنصیف اموال در صورت جدایی) به شرط ثبت محضری و رسمیِ اسناد و وکالتنامههای ذکرشده با شرایط و مفاد قیدشده ضمانت اجرایی پیدا میکند و دادگاهها بر اساس آن به نفع زن حکم میدهند. اما این درست است که صرف ثبت شروط ضمن عقد در قبالهٔ ازدواج کافی نیست و حتما باید با شرایط و مفادی که ذکر شدهاند ثبت محضری شوند. در چند مورد (از جمله اسقاط تمکین) هم متاسفانه هنوز ضمانت اجرایی ندارند و البته ذکر و امضای آن میتواند در پارهای از دادگاهها موثر باشد یا لااقل نوعی نشر فرهنگ ازدواج برابر شود و برای تبدیل آن به قانون زمینهسازی کند.
@kherad_jensi
@jalaeipour
✍️ محمدرضا جلائیپور
نقدهای پرشماری به یادداشت قبلیام دریافت کردم و شاید انتشار عمومی پاسخها و توضیحات تکمیلیِ زیر دلایل دفاع از ازدواج برابرتر با ثبت چند سند/وکالتنامهٔ برابریخواهانه را روشنتر کند:
🔴 نقد ۱: اگر حقوق زن و مرد برابر شود، باید تکالیفشان هم برابر شود.
پاسخ: کاملا موافقم. اساسا چنانکه از نام ازدواج برابر برمیآید در آن حقوق و تکالیف هر دو برابر و مبتنی بر توافق و تراضی زوجیناند، از جمله مسئولیتهای اقتصادی برای تامین خانواده و زندگی فرزندان. مهریه و اجرت المثل و نفقه خودشان از مصادیق تکالیف نابرابر و توجیهکنندهٔ تبعیض در حقوق شدهاند. امید که با تلاش جمعی بیشتر دور نباشد روزی که امکان ثبت ازدواج برابر (هم در تکالیف و هم در حقوق) در قانون خانوادهٔ ایران فراهم شود و پیش از آن روز هم زنان و مردان پرشمارتری داوطلبانه به اقتضائات برابری در حقوق و تکالیف و ازدواج برابر تن بدهند.
🔴 نقد ۲: امضای اسناد و وکالتنامهها و شروط ضمن عقد برابریخواهانه در ابتدای ازدواج نشانهٔ بیتوجهی به اهمیت توافق و همدلی و عشق در رابطه و باعث تضعیف نهاد خانواده است.
پاسخ: کاملا مخالفم. برابری حقوقی بیشتر اصلا مانع یا جایگزین التزام داوطلبانه به اخلاق ازدواج و رابطهٔ عاشقانه و بالنده و برابر بین زوجین نیست و از قضا مقوم و تقویتکنندهٔ آن و نشانهٔ احترام عملی به حقوق همسر است. قرار نیست حقوق جای اخلاق و آداب را بگیرد یا تنگ کند. رابطهٔ برابر و بهبودبخشِ زندگی مستلزم توجه عملی همزمان به همهٔ این عوامل است: برابری حقوقی، اخلاق ازدواج، عشق و تفاهم و تراضی. همانطور که بهرهمندی مرد از این حقوق تاکنون مانع رابطهٔ عاشقانه و توافقبنیاد و باعث تضعیف نهاد ازدواج نبوده، بهرهمندی برابر زن از این حقوق هم مانعش نیست و حتی تقویتکنندهٔ آن است و در دهها کشور جهان هم تجربهٔ موفقی داشته است.
🔴 نقد ۳: به جای ثبت حق تحصیل و اشتغال در هر کجا برای زن، باید این حقوق را از مرد گرفت چون نافی ازدواج مسئولانه است.
پاسخ: مخالفم. حق انتخاب تحصیل و اشتغال در هر حوزه و مکانی از حقوق و آزادیهای فردی است که در هیچ قانونِ ازدواجِ برابر در جهان از زن و/یا مرد سلب نمیشود. بار اخلاق و آدابِ ازدواجِ مسئولیتشناسانه و مبتنی بر توافق و درک متقابل را نباید روی دوش الزام قانونی گذاشت. کسی که توانایی یا تمایل توافق داوطلبانه در چارچوب ازدواجی برابر و رضایتبخش برای طرفین را ندارد، بهتر است اساسا ازدواج نکند.
🔴 نقد ۴: قانون ارث در ایران نابرابر است و تنصیف اموال هم بعد از طلاق اجرا میشود و نه بعد از مرگ شوهر. بهتر است از مهریه صرف نظر نشود تا در صورت مرگ شوهر، لااقل به اندازهٔ مهریه ارثی به زن برسد.
پاسخ: نکتهٔ مهمی است، برای بعضی از زوجین میتواند دلیل موجهی برای تعیین مهریه باشد و نابرابری قانون ارث در ایران هم واقعیت تلخی است که برای عادلانهسازیاش باید کوشید. اما ما ترجیح دادیم که برای جبران این تبعیض از مهریه سنگین استفاده نکنیم و در عوض از تنصیف و بهنامکردن اموال و وصیت قبل از مرگ استفاده کنیم. دلیل ترجیح ما برای عدم تعیین مهریه این بود که اولا مهریه باید به محض مطالبه (که میتواند فردای ازدواج باشد) پرداخته شود و اخلاقا نباید به پرداخت عندالمطالبهٔ مبلغی که اکنون توان مالیاش را ندارم تعهد بدهم. ثانیا خود قاعدهٔ مردسالارِ مهریه در کنار نفقه و اجرت المثل توجیهگر تبعیضهای حقوقی و عرفی علیه زنان شدهاند. ثالثا مهریه یکطرفه است و بالذات نابرابر. و رابعا مهریه در نکاح سنتی عملا نوعی قیمتگذاری برای مالکیت تن زن محسوب میشود و بازتولید آن و تجاریسازی ازدواج را نمیپسندیدیم. البته دیگران میتوانند ترجیح دیگری داشته باشند.
🔴 نقد ۵: شروط ضمن عقدی که گذاشتهاید ضمانت اجرایی و حقوقی ندارد.
پاسخ: از قضا در اکثر موارد (از جمله طلاق مطلق و تحصیل و اشتغال و گذرنامه و خروج از کشور و تعیین مکان اقامتگاه و تنصیف اموال در صورت جدایی) به شرط ثبت محضری و رسمیِ اسناد و وکالتنامههای ذکرشده با شرایط و مفاد قیدشده ضمانت اجرایی پیدا میکند و دادگاهها بر اساس آن به نفع زن حکم میدهند. اما این درست است که صرف ثبت شروط ضمن عقد در قبالهٔ ازدواج کافی نیست و حتما باید با شرایط و مفادی که ذکر شدهاند ثبت محضری شوند. در چند مورد (از جمله اسقاط تمکین) هم متاسفانه هنوز ضمانت اجرایی ندارند و البته ذکر و امضای آن میتواند در پارهای از دادگاهها موثر باشد یا لااقل نوعی نشر فرهنگ ازدواج برابر شود و برای تبدیل آن به قانون زمینهسازی کند.
@kherad_jensi
@jalaeipour
🔴 ازدواج برابر در ایران
✍️ محمدرضا جلائیپور
اخیرا ازدواج کردم و در برابر این پرسش بودم که آیا ورود به نهاد قانونی کنونی ازدواج در ایران اخلاقا روا است؟ در قوانین کنونی ایران ساختار حقوقی نهاد ازدواج آشکارا و شدیدا مردسالار و تبعیضآمیز است و من هم باور دارم که ورود به چنین نهاد تبعیضآمیزی با اقتضائات زندگی اخلاقی و التزام به عدالت جنسیتی سازگار نیست. شکی ندارم که مطالبه و تلاش جمعی موثر برای عادلانه و برابرسازی این نهاد اجتماعی و قانونی ضروری است، اما تا زمانیکه این تلاشها ثمر بدهد و به نتیجهٔ اصلاح عملی قوانین ازدواج بیانجامد چه میتوان و باید کرد؟ پاسخی که به آن رسیدم این بود که تنها در صورت پارهای از اقدامات حقوقی مکمل و برابرساز رواست که وارد این نهاد شوم و برای ملتزمان به عدالت جنسیتی جبران ابعاد قانونی نابرابر این نهاد مستلزم ثبت چند وکالتنامه و شروط ضمن عقد برابریخواهانه است.
قرارداد حقوقی نکاح فعلی در ایران در واقع نوعی قرارداد پرتبعیض برای خریدن تن زن توسط شوهر با اجازهٔ پدر زن است و مهریه نیز بهایی است که برای این خرید تعیین میشود. از همین روست که شرایط فسخ قرارداد نکاح همه مرتبط به تن و امر جنسی است و زن بعد از عقد نکاح حتی اختیار نه گفتن به تقاضاهای جنسی مرد را ندارد، تجاوز و آزار جنسی در چارچوب ازدواج کنونی در ایران تعریف نشده است، زن عملا بدون اجازهٔ شوهر حق جابجایی تناش را هم ندارد و حتی برای خروج از منزل و سفر و اشتغال هم باید از شوهرش اجازه بگیرد. طبیعی است کسانیکه میخواهند رابطهای برابر داشته باشند به چنین قراردادی تن ندهند. در عمل ولی مهریه به نوعی اهرم فشار برای جبران نابرابریهای نهاد قانونی کنونی ازدواج تبدیل شده است و تهدید به مطالبه و به اجرا گذاشتن آن در مواردی موجب تن دادن مرد به خواست زن برای طلاق یا تحصیل یا اشتغال و دریافت گذرنامه و ... میشود. اما به نظر میرسد به جای استفاده از اهرم مهریه (که خود نهادی عمیقا مردسالار و نوعی قیمتگذاری برای مالکیتِ تن زن است) و بازتولید این نهاد مردسالار بهتر است شرایط قانونی ازدواج برابر (ولو با وکالتنامههای ضمانتکنندهٔ تکمیلی) تامین شود تا اساسا نیازی به استفاده از این اهرم مردسالار نشود.
تا جایی که من و همسرم احصا کردیم برای عادلانه و برابرسازی ازدواج در ایران، علاوه بر تعهدات اخلاقی داوطلبانه و توافقی، باید لااقل ۱۱ شرط حقوقی (علاوه بر آنچه در قانون عمومی و کنونیِ ازدواج آمده است) تامین شود:
1️⃣ حق زن برای طلاق مطلق
2️⃣ حق زن برای دریافت گذرنامه و خروج از کشور بدون نیاز به اجازهٔ شوهر
3️⃣ حق زن برای ادامهٔ تحصیل تا هر مرحله و هر کجا بدون نیاز به اجازهٔ شوهر
4️⃣ حق زن برای اشتغال به هر شغلی در هر کجا بدون نیاز به اجازهٔ شوهر
5️⃣ حق زن برای تعیین مکان اقامتگاه مشترک با رضایت و توافق و نظر زوجین
6️⃣ حق زن برای اجازه دادن برای عمل جراحی فرزند و انجام امور ثبتی و آموزشی فرزند بدون نیاز به اجازهٔ شوهر
7️⃣ در صورت جدایی، حق تنصیف (نصف شدن) اموالی که در طول زندگی مشترک به دست آمده است بین زن و مرد (اعم از منقول و غیرمنقول و صرف نظر از اینکه درخواستدهندهٔ طلاق مرد است یا زن)
8️⃣ در صورت جدایی (اعم از اینکه به درخواست مرد باشد یا زن)، حق زن برای حضانت فرزند یا فرزندان احتمالی
9️⃣ عدم جواز هر گونه ارتباط جنسی مرد خارج از ازدواج
🔟 عدم جواز ازدواج دائم یا موقت مرد همزمان با این ازدواج
1️⃣1️⃣ ساقط شدن وظیفهٔ تمکین
از موارد فوق ۸ مورد اول در بسیاری از قبالههای ازدواج ذکر و توسط بسیاری از زوجها پذیرفته و امضا میشود ولی ضمانت قانونی و اجرایی ندارد. ۳ مورد آخر را هم متوجه شدیم که ظاهرا متاسفانه اولین زوجی بودهایم که در شرایط ضمن عقد ذکر کردهایم. برای ضمانت حقوقی و اجرایی پیدا کردن هر ۱۱ مورد ضروری است که علاوه بر ذکر شدن در قبالهٔ ازدواج در دفترخانهٔ اسناد رسمی ثبت شوند و پارهای شرایط هم داشته باشند (از جمله بلاعزل بودن وکالت و اسقاط حق تجدیدنظرخواهی مرد برای درخواست طلاق زن).
ما این کار را در قالب سه سند/وکالتنامهٔ جداگانهٔ حقوقی انجام دادیم (یک سند برای شرایط ضمن عقد و دو وکالتنامه برای «حق دریافت گذرنامه» و «حق طلاق مطلق») و ثبت رسمی کردیم. ثبت سند چهارمی هم برای ضمانت اجرایی پیدا کردن حق حضانت فرزند ضروری است که تنها بعد از تولد فرزند قابلیت ثبت رسمی دارد.
متن هر سه سند را در این لینک میتوانید ببینید اگر میخواهید ازدواج برابر کنید یا برای کسانی بفرستید که میخواهند چنین کنند. متاسفانه تعداد انگشتشماری از دفاتر اسناد رسمی حاضر به تنظیم و ثبت رسمی این اسناد برای ازدواج برابرند، اما اگر از متنهای تنظیمشدهٔ سهگانهٔ فوق استفاده کنید قاعدتا در دفاتر پرشمارتری میتوانید آن را ثبت کنید.
@kherad_jensi
@jalaeipour
✍️ محمدرضا جلائیپور
اخیرا ازدواج کردم و در برابر این پرسش بودم که آیا ورود به نهاد قانونی کنونی ازدواج در ایران اخلاقا روا است؟ در قوانین کنونی ایران ساختار حقوقی نهاد ازدواج آشکارا و شدیدا مردسالار و تبعیضآمیز است و من هم باور دارم که ورود به چنین نهاد تبعیضآمیزی با اقتضائات زندگی اخلاقی و التزام به عدالت جنسیتی سازگار نیست. شکی ندارم که مطالبه و تلاش جمعی موثر برای عادلانه و برابرسازی این نهاد اجتماعی و قانونی ضروری است، اما تا زمانیکه این تلاشها ثمر بدهد و به نتیجهٔ اصلاح عملی قوانین ازدواج بیانجامد چه میتوان و باید کرد؟ پاسخی که به آن رسیدم این بود که تنها در صورت پارهای از اقدامات حقوقی مکمل و برابرساز رواست که وارد این نهاد شوم و برای ملتزمان به عدالت جنسیتی جبران ابعاد قانونی نابرابر این نهاد مستلزم ثبت چند وکالتنامه و شروط ضمن عقد برابریخواهانه است.
قرارداد حقوقی نکاح فعلی در ایران در واقع نوعی قرارداد پرتبعیض برای خریدن تن زن توسط شوهر با اجازهٔ پدر زن است و مهریه نیز بهایی است که برای این خرید تعیین میشود. از همین روست که شرایط فسخ قرارداد نکاح همه مرتبط به تن و امر جنسی است و زن بعد از عقد نکاح حتی اختیار نه گفتن به تقاضاهای جنسی مرد را ندارد، تجاوز و آزار جنسی در چارچوب ازدواج کنونی در ایران تعریف نشده است، زن عملا بدون اجازهٔ شوهر حق جابجایی تناش را هم ندارد و حتی برای خروج از منزل و سفر و اشتغال هم باید از شوهرش اجازه بگیرد. طبیعی است کسانیکه میخواهند رابطهای برابر داشته باشند به چنین قراردادی تن ندهند. در عمل ولی مهریه به نوعی اهرم فشار برای جبران نابرابریهای نهاد قانونی کنونی ازدواج تبدیل شده است و تهدید به مطالبه و به اجرا گذاشتن آن در مواردی موجب تن دادن مرد به خواست زن برای طلاق یا تحصیل یا اشتغال و دریافت گذرنامه و ... میشود. اما به نظر میرسد به جای استفاده از اهرم مهریه (که خود نهادی عمیقا مردسالار و نوعی قیمتگذاری برای مالکیتِ تن زن است) و بازتولید این نهاد مردسالار بهتر است شرایط قانونی ازدواج برابر (ولو با وکالتنامههای ضمانتکنندهٔ تکمیلی) تامین شود تا اساسا نیازی به استفاده از این اهرم مردسالار نشود.
تا جایی که من و همسرم احصا کردیم برای عادلانه و برابرسازی ازدواج در ایران، علاوه بر تعهدات اخلاقی داوطلبانه و توافقی، باید لااقل ۱۱ شرط حقوقی (علاوه بر آنچه در قانون عمومی و کنونیِ ازدواج آمده است) تامین شود:
1️⃣ حق زن برای طلاق مطلق
2️⃣ حق زن برای دریافت گذرنامه و خروج از کشور بدون نیاز به اجازهٔ شوهر
3️⃣ حق زن برای ادامهٔ تحصیل تا هر مرحله و هر کجا بدون نیاز به اجازهٔ شوهر
4️⃣ حق زن برای اشتغال به هر شغلی در هر کجا بدون نیاز به اجازهٔ شوهر
5️⃣ حق زن برای تعیین مکان اقامتگاه مشترک با رضایت و توافق و نظر زوجین
6️⃣ حق زن برای اجازه دادن برای عمل جراحی فرزند و انجام امور ثبتی و آموزشی فرزند بدون نیاز به اجازهٔ شوهر
7️⃣ در صورت جدایی، حق تنصیف (نصف شدن) اموالی که در طول زندگی مشترک به دست آمده است بین زن و مرد (اعم از منقول و غیرمنقول و صرف نظر از اینکه درخواستدهندهٔ طلاق مرد است یا زن)
8️⃣ در صورت جدایی (اعم از اینکه به درخواست مرد باشد یا زن)، حق زن برای حضانت فرزند یا فرزندان احتمالی
9️⃣ عدم جواز هر گونه ارتباط جنسی مرد خارج از ازدواج
🔟 عدم جواز ازدواج دائم یا موقت مرد همزمان با این ازدواج
1️⃣1️⃣ ساقط شدن وظیفهٔ تمکین
از موارد فوق ۸ مورد اول در بسیاری از قبالههای ازدواج ذکر و توسط بسیاری از زوجها پذیرفته و امضا میشود ولی ضمانت قانونی و اجرایی ندارد. ۳ مورد آخر را هم متوجه شدیم که ظاهرا متاسفانه اولین زوجی بودهایم که در شرایط ضمن عقد ذکر کردهایم. برای ضمانت حقوقی و اجرایی پیدا کردن هر ۱۱ مورد ضروری است که علاوه بر ذکر شدن در قبالهٔ ازدواج در دفترخانهٔ اسناد رسمی ثبت شوند و پارهای شرایط هم داشته باشند (از جمله بلاعزل بودن وکالت و اسقاط حق تجدیدنظرخواهی مرد برای درخواست طلاق زن).
ما این کار را در قالب سه سند/وکالتنامهٔ جداگانهٔ حقوقی انجام دادیم (یک سند برای شرایط ضمن عقد و دو وکالتنامه برای «حق دریافت گذرنامه» و «حق طلاق مطلق») و ثبت رسمی کردیم. ثبت سند چهارمی هم برای ضمانت اجرایی پیدا کردن حق حضانت فرزند ضروری است که تنها بعد از تولد فرزند قابلیت ثبت رسمی دارد.
متن هر سه سند را در این لینک میتوانید ببینید اگر میخواهید ازدواج برابر کنید یا برای کسانی بفرستید که میخواهند چنین کنند. متاسفانه تعداد انگشتشماری از دفاتر اسناد رسمی حاضر به تنظیم و ثبت رسمی این اسناد برای ازدواج برابرند، اما اگر از متنهای تنظیمشدهٔ سهگانهٔ فوق استفاده کنید قاعدتا در دفاتر پرشمارتری میتوانید آن را ثبت کنید.
@kherad_jensi
@jalaeipour
✅اسب دواني زن موجب چشم چراني مي شود
امینالله حجازی، امام جمعه گچساران، گفت «اسبدوانی زن در منظر نامحرم که تهییج میکند و چشمچرانی میشود، حرام است و این دولت و آن دولت هم ندارد»
او افزود: نباید دختر و پسر بزک کرده مقابل هم قرار بگیرند و این جلسات تشکیل شود
@kherad_jensi
امینالله حجازی، امام جمعه گچساران، گفت «اسبدوانی زن در منظر نامحرم که تهییج میکند و چشمچرانی میشود، حرام است و این دولت و آن دولت هم ندارد»
او افزود: نباید دختر و پسر بزک کرده مقابل هم قرار بگیرند و این جلسات تشکیل شود
@kherad_jensi
چشمان امثال من حکایت فقها و حقوقدانانی که حکم و قانون برای زنان مینویسند را اینگونه میبیند....همینقدر مضحک....
@kherad_jensi
@kherad_jensi