✍حجت الاسلام محمد رضا زائری
@morzaeri
نوشته ها و انتخابهاي محمدرضا زائرى
اگر قابل دانستيد نگاهي بیندازد و به دوستانتان نيز معرفي فرماييد!
@kherad_jensi
@morzaeri
نوشته ها و انتخابهاي محمدرضا زائرى
اگر قابل دانستيد نگاهي بیندازد و به دوستانتان نيز معرفي فرماييد!
@kherad_jensi
👍34👎4😁3
فتوای کمال حیدری معاون بهداشت: فرزندآوری تکلیف ملی و شرعی است.
جمعیت و فرزندآوری به عنوان یک تکلیف ملی و شرعی برای ما و یک بحث بسیار مهم برای کشور است چراکه خوابهای پلیدی در این امر برای کشور دیده شده است!
@kherad_jensi
جمعیت و فرزندآوری به عنوان یک تکلیف ملی و شرعی برای ما و یک بحث بسیار مهم برای کشور است چراکه خوابهای پلیدی در این امر برای کشور دیده شده است!
@kherad_jensi
👎96😁17🤔4🤯3👍2
👍18👎2
این تصویر "سپیده رشنو" دختریست که در اتوبوس بر سر حجاب با اون خانم چادری دعوا کرد و ویدیوشون در فضای مجازی وایرال شد.
تحقیر کردن یک انسان هیچگاه عمل پسندیدهای نبوده و نخواهد بود
اگر طبق قانون کشف حجاب کردن جرم است، بر طبق اصل ۳۷ قانون اساسی هم اصل، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد، تاحالا دادگاهی برای این دختر تشکیل نشده، پس به استناد مواد ۹۱ و ۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری، پخش اعترافات سپیده رشنو در تلویزیون ممنوع بود و صداوسیما به استناد ماده ۶۴۸ تعزیرات قابل مجازاته!
کاش بیشتر ازین تخم نفرت کاشته نشه
واقعا پخش این برنامه و دامن زدن صداوسیما به این موضوع و ایجاد دودستگی بین مردم، چه فایدهای داره؟
الان حجاب رو در جامعه تبلیغ و بدحجاب رو منفور کردید؟
پ.ن؛
خانم رشنو و... شما فرزند هیچکدام از مسئولین نیستید، پس باید مجازات شوید.
@kherad_jensi
@EveDaughters
تحقیر کردن یک انسان هیچگاه عمل پسندیدهای نبوده و نخواهد بود
اگر طبق قانون کشف حجاب کردن جرم است، بر طبق اصل ۳۷ قانون اساسی هم اصل، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد، تاحالا دادگاهی برای این دختر تشکیل نشده، پس به استناد مواد ۹۱ و ۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری، پخش اعترافات سپیده رشنو در تلویزیون ممنوع بود و صداوسیما به استناد ماده ۶۴۸ تعزیرات قابل مجازاته!
کاش بیشتر ازین تخم نفرت کاشته نشه
واقعا پخش این برنامه و دامن زدن صداوسیما به این موضوع و ایجاد دودستگی بین مردم، چه فایدهای داره؟
الان حجاب رو در جامعه تبلیغ و بدحجاب رو منفور کردید؟
پ.ن؛
خانم رشنو و... شما فرزند هیچکدام از مسئولین نیستید، پس باید مجازات شوید.
@kherad_jensi
@EveDaughters
👍50😢7❤2
بحران «بیهدفیِ مشترک»
✍ دکتر فردین علیخواه
از آشنایان، که زوجی تحصیل کردهاند، دو دختر هشت و یازده ساله دارند. گاهی آنها را به خانه مادر بزرگشان می برند و کودکان با فشار و اصرار شب را در کنار مادر بزرگ مهربان می گذرانند و به خانه برنمی گردند. می گویند: شب هایی که دختران در خانه نیستند به معنای واقعی کلمه دچار یأس فلسفی و بیمعنایی در زندگی می شوند. در خانه بی هدف راه می روند، حواسشان نیست و گاهی با همدیگر برخورد می کنند، بی جهت به همدیگر گیر می دهند، مدام با خانه مادر بزرگ تماس می گیرند، و در کل نمی دانند که در نبود دختران حتی نسبت شان با همدیگر چیست و چرا با هم اند!
هر چند طبق آمار، بخش قابل توجهی از طلاق ها در پنج و ده سال نخست پس از ازدواج رخ می دهد ولی به این معنا نیست که زوج هایی با بیست یا سی سال زندگی مشترک از هم جدا نمی شوند. مصاحبه های پراکنده ام با بعضی از زوج ها که طلاق در سنین بالا یا به تعبیری «طلاقِ پس از استقلال فرزند» را تجربه کرده اند بیانگر آن است که پس از استقلال اقتصادی و مکانی فرزندان، گَردِ بحران «بی هدفی مشترک» بر خانه پاشیده می شود. در این وضعیت زوج های کهنهکار و پابهسنگذاشته همچون پرستاران کودکی می مانند که با بزرگ شدن او باید چمدان خود را ببندند و با میزبان خداحافظی کنند. یادآوری می کنم که این امر گمانی جامعه شناختی و تنها یکی از دلایل طلاق در بین زوج های قدیمی است و شناخت بیشتر آن تحقیقات میدانی وسیعی را می طلبد.
هر چند در جهان جدید نقش پدری(1) و نقش مادری(2) در مقایسه با گذشته رفتهرفته وسیع تر گشته به طوری که برخی محققان جهان جدید را جهان والدین مضطرب می نامند ولی دوشادوش آن، دیدگاههایی نیز بیان می شوند که مردان و زنان را به تجربه لذت ها و خوشی های مشترک و ایجاد فضایی برای خود- جدا از نقش پدری و مادری شان -دعوت می کنند. نکته آن است که در جهان جدید به طور خاص از سه پروژه صحبت به میان می آید: نخست پروژه «خود»(من نباید خودم را فراموش کنم)، پروژه زندگی مشترک (من و همسرم باید لذت ها و فضای خاص خودمان را داشته باشیم) و سوم پروژه فرزندان(ما به عنوان والدین وظیفه خطیری بر عهده داریم). بی تردید حفظ تعادل بین این سه عرصه آسان نیست.
طلاقِ پس از استقلال فرزند بیانگر زوج هایی است که تمام تخم مرغ هایشان را تنها در یک سبد گذاشته اند. در اینجا پس از رفتن فرزندان توجیه این گروه از زوج ها برای بودن در کنار هم ضعیف می شود و بی اساس نیست اگر بگوییم که حتی گاهی در خصوص نسبت شان با همدیگر نیز دچار شک و تردید می شوند. به طور خلاصه، در این زوج ها هویت پدر-مادری یا والدینی به شکل وسیعی بر هویت فردی و هویت همسری آنان چیره شده است و در واقع مجالی برای شکوفایی دو هویت اخیر نمانده است.
در پایان آیا می توان گفت که پدر-مادری کردن به شکل مادام العمری در بین زوج های ایرانی که پس از استقلال فرزندان همچنان ادامه می یابد، به دلیل هراس از مواجهه با بحران تلخ« بیهدفی مشترک» یا «بحران بی نسبتی» است؟
1-Paternity
2-Maternity
@kherad_Jensi
@fardinalikhah
✍ دکتر فردین علیخواه
از آشنایان، که زوجی تحصیل کردهاند، دو دختر هشت و یازده ساله دارند. گاهی آنها را به خانه مادر بزرگشان می برند و کودکان با فشار و اصرار شب را در کنار مادر بزرگ مهربان می گذرانند و به خانه برنمی گردند. می گویند: شب هایی که دختران در خانه نیستند به معنای واقعی کلمه دچار یأس فلسفی و بیمعنایی در زندگی می شوند. در خانه بی هدف راه می روند، حواسشان نیست و گاهی با همدیگر برخورد می کنند، بی جهت به همدیگر گیر می دهند، مدام با خانه مادر بزرگ تماس می گیرند، و در کل نمی دانند که در نبود دختران حتی نسبت شان با همدیگر چیست و چرا با هم اند!
هر چند طبق آمار، بخش قابل توجهی از طلاق ها در پنج و ده سال نخست پس از ازدواج رخ می دهد ولی به این معنا نیست که زوج هایی با بیست یا سی سال زندگی مشترک از هم جدا نمی شوند. مصاحبه های پراکنده ام با بعضی از زوج ها که طلاق در سنین بالا یا به تعبیری «طلاقِ پس از استقلال فرزند» را تجربه کرده اند بیانگر آن است که پس از استقلال اقتصادی و مکانی فرزندان، گَردِ بحران «بی هدفی مشترک» بر خانه پاشیده می شود. در این وضعیت زوج های کهنهکار و پابهسنگذاشته همچون پرستاران کودکی می مانند که با بزرگ شدن او باید چمدان خود را ببندند و با میزبان خداحافظی کنند. یادآوری می کنم که این امر گمانی جامعه شناختی و تنها یکی از دلایل طلاق در بین زوج های قدیمی است و شناخت بیشتر آن تحقیقات میدانی وسیعی را می طلبد.
هر چند در جهان جدید نقش پدری(1) و نقش مادری(2) در مقایسه با گذشته رفتهرفته وسیع تر گشته به طوری که برخی محققان جهان جدید را جهان والدین مضطرب می نامند ولی دوشادوش آن، دیدگاههایی نیز بیان می شوند که مردان و زنان را به تجربه لذت ها و خوشی های مشترک و ایجاد فضایی برای خود- جدا از نقش پدری و مادری شان -دعوت می کنند. نکته آن است که در جهان جدید به طور خاص از سه پروژه صحبت به میان می آید: نخست پروژه «خود»(من نباید خودم را فراموش کنم)، پروژه زندگی مشترک (من و همسرم باید لذت ها و فضای خاص خودمان را داشته باشیم) و سوم پروژه فرزندان(ما به عنوان والدین وظیفه خطیری بر عهده داریم). بی تردید حفظ تعادل بین این سه عرصه آسان نیست.
طلاقِ پس از استقلال فرزند بیانگر زوج هایی است که تمام تخم مرغ هایشان را تنها در یک سبد گذاشته اند. در اینجا پس از رفتن فرزندان توجیه این گروه از زوج ها برای بودن در کنار هم ضعیف می شود و بی اساس نیست اگر بگوییم که حتی گاهی در خصوص نسبت شان با همدیگر نیز دچار شک و تردید می شوند. به طور خلاصه، در این زوج ها هویت پدر-مادری یا والدینی به شکل وسیعی بر هویت فردی و هویت همسری آنان چیره شده است و در واقع مجالی برای شکوفایی دو هویت اخیر نمانده است.
در پایان آیا می توان گفت که پدر-مادری کردن به شکل مادام العمری در بین زوج های ایرانی که پس از استقلال فرزندان همچنان ادامه می یابد، به دلیل هراس از مواجهه با بحران تلخ« بیهدفی مشترک» یا «بحران بی نسبتی» است؟
1-Paternity
2-Maternity
@kherad_Jensi
@fardinalikhah
👍29👏3😢2
برای اولینبار در یک پویش
✍فاطمه_بهروزفخر
اینستاگرامی شرکت کردم؛ با ضمیمهکردن عکس خودم و هشتگ من محجبهام و با حجاب اجباری و گشت ارشاد اجباری مخالفم.
چیزی که از صبح توجهم را بعد از اشتراک عکس و هشتگ جلب کرده، بازخورد مردان به استوری من و چندنفر از دوستانم است. مضمون پیغامها یکچیز بیشتر نیست که بهشکل ساده و سطحی بیان شده: «زنها با حجاب زیباترند.»
وقتی میگوییم حجاب در گفتمان حکومت دیگر کارکرد امر دینی را ندارد، یک امر سیاسی است و امر سیاسی چیزی نیست جز یک ساختار مردسالارانه سلیقهای دقیقا درباره چنین چیزی حرف میزنیم. در هیچکدام از واکنشها، حرفی از امر خدا نیست. حرف، حرفِ یک سلیقهٔ مردانه است: «زن بهخواستِ من باید زیبا باشد. یعنی یا با حجاب اجباری که خواستِ من است. یا از طریق بدننمایی و برهنگی که خواست بخشی از جوامع غربی است.»
زنی را هم میشناختم که دائم به زنان دیگر برای حجابشان تذکر میداد. دلیلش هم یک چیز ساده بود: «باید از شوهر و پسرم مراقبت کنم تا از دستم نروند.»
آدمهایی با چنین نگاههایی انگار در یک کلونی دورافتاده زندگی میکنند که فاصلهشان از واقعیت جامعه از اینجا تا سیارهٔ مریخ است.
غرض این است که بگویم با همه این هیاهوها چطور انتخاب حجاب توسط زنی بهعنوان یک امر عبادی که در نسبت رابطه او با خدا تعریف میشود، کاملا به حاشیه میرود./زن امروزی
@kherad_Jensi
@EveDaughters
✍فاطمه_بهروزفخر
اینستاگرامی شرکت کردم؛ با ضمیمهکردن عکس خودم و هشتگ من محجبهام و با حجاب اجباری و گشت ارشاد اجباری مخالفم.
چیزی که از صبح توجهم را بعد از اشتراک عکس و هشتگ جلب کرده، بازخورد مردان به استوری من و چندنفر از دوستانم است. مضمون پیغامها یکچیز بیشتر نیست که بهشکل ساده و سطحی بیان شده: «زنها با حجاب زیباترند.»
وقتی میگوییم حجاب در گفتمان حکومت دیگر کارکرد امر دینی را ندارد، یک امر سیاسی است و امر سیاسی چیزی نیست جز یک ساختار مردسالارانه سلیقهای دقیقا درباره چنین چیزی حرف میزنیم. در هیچکدام از واکنشها، حرفی از امر خدا نیست. حرف، حرفِ یک سلیقهٔ مردانه است: «زن بهخواستِ من باید زیبا باشد. یعنی یا با حجاب اجباری که خواستِ من است. یا از طریق بدننمایی و برهنگی که خواست بخشی از جوامع غربی است.»
زنی را هم میشناختم که دائم به زنان دیگر برای حجابشان تذکر میداد. دلیلش هم یک چیز ساده بود: «باید از شوهر و پسرم مراقبت کنم تا از دستم نروند.»
آدمهایی با چنین نگاههایی انگار در یک کلونی دورافتاده زندگی میکنند که فاصلهشان از واقعیت جامعه از اینجا تا سیارهٔ مریخ است.
غرض این است که بگویم با همه این هیاهوها چطور انتخاب حجاب توسط زنی بهعنوان یک امر عبادی که در نسبت رابطه او با خدا تعریف میشود، کاملا به حاشیه میرود./زن امروزی
@kherad_Jensi
@EveDaughters
👍58👎3❤2
با محدودیت غربالگری خطر افزایش معلولزایی زیاد است
افزایش تولد نوزادان معلول و بیمار در خانوادههای فقیر و ناتوان مالی.
✍️گزارشی از سحر جعفری
آمارها تکاندهندهاند. هر سال نزدیک به ۲۰۰ هزار فرد دارای معلولیت به جمعیت بزرگ افراد با نیازهای خاص اضافه میشود که سهم نوزادان معلول از این جمع، حدود ۴۰ هزار نفر است.
♦️نتایج یک بررسی هم نشان میدهد که هر سال حدود ۳۰ هزار کودک با اختلالات ژنتیکی در کشور به دنیا میآیند و حالا با این شرایط، منع غربالگری جنین سختگیرانهتر شده است.
♦️آنها که در حوزه تالاسمی فعالیت میکنند میگویند با اجرای برنامه غربالگری و شناسایی ناقلان، تا سال ۷۶، هر سال ۱۵۰۰ بیمار تالاسمی به دنیا میآمد و حالا به سالی ۲۰۰ کودک رسیده.
♦️اکنون اما پیشبینیها از برگشت به عقب، یعنی افزایش تولد نوزادان معلول و بیمار، حکایت دارد؛ افزایش کودکان معلول و بیمار در خانوادههای فقیر و ناتوان مالی.
♦️در روزهای پایانی سال ۹۹ بود که ماجرای حذف غربالگری مادران باردار در یکی از فراکسیونهای مجلس یازدهم مطرح شد. اولین بار «کبری خزعلی»، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر لغو غربالگری اجباری جنین را در توئیتی منتشر کرد.
♦️«فرخنده میراحمدی» با سابقه ۲۴ سال فعالیت برای کودکان معلول بیسرپرست است؛ او وقتی درباره مشکلات این کودکان صحبت میکند، اشکهایش جاری میشود. میراحمدی از سرنوشت این کودکان باخبر است و میگوید که ۹۰ درصد کودکان معلول بدونسرپرست، رها شدهاند.
♦️باید روی پیشگیری از تولد نوزادان دارای معلولیت سرمایهگذاری میشد نه حذف غربالگری:«مدیری که از یک سازمان بیربط آمده، مشکلات و آسیبها را نمیشناسد. نمیداند هیدروسفالی چیست، کودک سیپی (فلج مغزی) کیست. اصلا چرا سندرم داون ایجاد میشود.
♦️آخرین روز تیر بود که بیش از ۵۰ تشکل علمی پزشکی، در نامهای خطاب به وزیر بهداشت نسبت به دستورالعمل غربالگری ناهنجاری جنین اعتراض کردند.
♦️بر اساس اعلام دبیر انجمن حمایت از بیماران تالاسمی، در سال ۷۶، سالانه ۱۲۰۰ نوزاد با این بیماری به دنیا میآمدند و با برنامههای غربالگری تعداد آنها به ۲۰۰ رسیده است. اما با وضعیتی که پیش آمده قطعا دوباره به همان وضعیت سال ۷۶ باز خواهیم گشت.
♦️«نرگس آزادی»، فعال در حوزه افراد دارای اوتیسم است و خودش هم فرزند ۲۶ ساله اوتیسم دارد. او میگوید حذف غربالگری ضربه شدیدی به خانوادهها وارد میکند:«همین حالا امکانات خوبی برای این کودکان وجود ندارد.
@kherad_Jensi
افزایش تولد نوزادان معلول و بیمار در خانوادههای فقیر و ناتوان مالی.
✍️گزارشی از سحر جعفری
آمارها تکاندهندهاند. هر سال نزدیک به ۲۰۰ هزار فرد دارای معلولیت به جمعیت بزرگ افراد با نیازهای خاص اضافه میشود که سهم نوزادان معلول از این جمع، حدود ۴۰ هزار نفر است.
♦️نتایج یک بررسی هم نشان میدهد که هر سال حدود ۳۰ هزار کودک با اختلالات ژنتیکی در کشور به دنیا میآیند و حالا با این شرایط، منع غربالگری جنین سختگیرانهتر شده است.
♦️آنها که در حوزه تالاسمی فعالیت میکنند میگویند با اجرای برنامه غربالگری و شناسایی ناقلان، تا سال ۷۶، هر سال ۱۵۰۰ بیمار تالاسمی به دنیا میآمد و حالا به سالی ۲۰۰ کودک رسیده.
♦️اکنون اما پیشبینیها از برگشت به عقب، یعنی افزایش تولد نوزادان معلول و بیمار، حکایت دارد؛ افزایش کودکان معلول و بیمار در خانوادههای فقیر و ناتوان مالی.
♦️در روزهای پایانی سال ۹۹ بود که ماجرای حذف غربالگری مادران باردار در یکی از فراکسیونهای مجلس یازدهم مطرح شد. اولین بار «کبری خزعلی»، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر لغو غربالگری اجباری جنین را در توئیتی منتشر کرد.
♦️«فرخنده میراحمدی» با سابقه ۲۴ سال فعالیت برای کودکان معلول بیسرپرست است؛ او وقتی درباره مشکلات این کودکان صحبت میکند، اشکهایش جاری میشود. میراحمدی از سرنوشت این کودکان باخبر است و میگوید که ۹۰ درصد کودکان معلول بدونسرپرست، رها شدهاند.
♦️باید روی پیشگیری از تولد نوزادان دارای معلولیت سرمایهگذاری میشد نه حذف غربالگری:«مدیری که از یک سازمان بیربط آمده، مشکلات و آسیبها را نمیشناسد. نمیداند هیدروسفالی چیست، کودک سیپی (فلج مغزی) کیست. اصلا چرا سندرم داون ایجاد میشود.
♦️آخرین روز تیر بود که بیش از ۵۰ تشکل علمی پزشکی، در نامهای خطاب به وزیر بهداشت نسبت به دستورالعمل غربالگری ناهنجاری جنین اعتراض کردند.
♦️بر اساس اعلام دبیر انجمن حمایت از بیماران تالاسمی، در سال ۷۶، سالانه ۱۲۰۰ نوزاد با این بیماری به دنیا میآمدند و با برنامههای غربالگری تعداد آنها به ۲۰۰ رسیده است. اما با وضعیتی که پیش آمده قطعا دوباره به همان وضعیت سال ۷۶ باز خواهیم گشت.
♦️«نرگس آزادی»، فعال در حوزه افراد دارای اوتیسم است و خودش هم فرزند ۲۶ ساله اوتیسم دارد. او میگوید حذف غربالگری ضربه شدیدی به خانوادهها وارد میکند:«همین حالا امکانات خوبی برای این کودکان وجود ندارد.
@kherad_Jensi
👍26😢6🤯3
👍11👎3
تکلمهای بر بحث حضور زنان در روضه:
به موازات دلایل فرهنگی اجتماعی دیگر، یک دلیل که میتوان برای تغییر فرم جنسیتی مجالس عزاداری و راندهشدن زنان از متن به حاشیه ذکر کرد، ظهور فرم «هیئت» است.
هیئت گونهی متأخری از سازمانها و گروههای آیینی است که قدمت نخستین نمونههای آن به اواخر دورهی قاجار برمیگردد. به یک معنا میتوان هیئت را نقطهی تلاقی و حاصلجمع دو کلانفرمِ رایج یعنی «دسته» و «روضه» دانست.
دستهها چنانکه گفته شد نوعاً مردانه اند (بهجز برخی آیینهای خاص مثل تشییعجنازهی زنان بنیاسد). محتوای مجالس روضه، یکی منبرِ واعظ بوده و دیگری روضهخوانیِ روضهخوان. مشتری اصلی روضهخوانها و وعاظ هم زنان بودهاند و برای همین طبیعی بود که مرکز مجلس به آنها اختصاص داشته باشد.
سینهزنی، که نوعاً آیینی مردانه است، متعلق به دستهها بوده است؛ مثل زنجیرزنی، قمهزنی، شاخسیواخسی، سنگزنی و... .
با ظهور هیئت (که زمینههای اجتماعی خودش را دارد و در مقالهی «عاشورای ساکن ـ عاشورای متحرک» دربارهاش نوشتهام) اتفاقی که افتاد، آمدن سینهزنی به روضه بود. چون هیئت، علاوه بر منبر و روضه، نوحه را هم شامل میشد.
به تدریج و با شیوع الگوی هیئت، بهموازات دلایل دیگر، مردان در مرکز هیئت قرار گرفتند. چون سینهزنی به تدریج به یکی از ارکان هیئت و مجالس روضه مبدل شد. (در امتداد بحث ارتقای منزلت مداحان)
@mohsenhesammazaheri
https://t.me/kherad_jensi/2021?single
به موازات دلایل فرهنگی اجتماعی دیگر، یک دلیل که میتوان برای تغییر فرم جنسیتی مجالس عزاداری و راندهشدن زنان از متن به حاشیه ذکر کرد، ظهور فرم «هیئت» است.
هیئت گونهی متأخری از سازمانها و گروههای آیینی است که قدمت نخستین نمونههای آن به اواخر دورهی قاجار برمیگردد. به یک معنا میتوان هیئت را نقطهی تلاقی و حاصلجمع دو کلانفرمِ رایج یعنی «دسته» و «روضه» دانست.
دستهها چنانکه گفته شد نوعاً مردانه اند (بهجز برخی آیینهای خاص مثل تشییعجنازهی زنان بنیاسد). محتوای مجالس روضه، یکی منبرِ واعظ بوده و دیگری روضهخوانیِ روضهخوان. مشتری اصلی روضهخوانها و وعاظ هم زنان بودهاند و برای همین طبیعی بود که مرکز مجلس به آنها اختصاص داشته باشد.
سینهزنی، که نوعاً آیینی مردانه است، متعلق به دستهها بوده است؛ مثل زنجیرزنی، قمهزنی، شاخسیواخسی، سنگزنی و... .
با ظهور هیئت (که زمینههای اجتماعی خودش را دارد و در مقالهی «عاشورای ساکن ـ عاشورای متحرک» دربارهاش نوشتهام) اتفاقی که افتاد، آمدن سینهزنی به روضه بود. چون هیئت، علاوه بر منبر و روضه، نوحه را هم شامل میشد.
به تدریج و با شیوع الگوی هیئت، بهموازات دلایل دیگر، مردان در مرکز هیئت قرار گرفتند. چون سینهزنی به تدریج به یکی از ارکان هیئت و مجالس روضه مبدل شد. (در امتداد بحث ارتقای منزلت مداحان)
@mohsenhesammazaheri
https://t.me/kherad_jensi/2021?single
Telegram
اندیشکده خرد جنسی
👍4👎1