انیمیشن و زیستِ جنسی
✍دکتر محسن رنانی
حدود پنج سال پیش در مجموعه «خرد جنسی» شرکت کردم و درباره «توسعه و زیست جنسی» صحبت کردم. چرا که گمانم بر این بود که باید پرهیزه (تابو)های غیرعقلانی را شکست و راه را برعقلانیت جمعی گشود. آن مجموعه بدون حمایت نهادهای رسمی، مجموعهای موفق بود و مباحث مهمی را به خانوادهها برد. مصاحبه من با آن مجموعه را در این جا ببینید:
اکنون پس از پنج سال فصل تازهای از آن مجموعه با عنوان «انیمیشن و زیستجنسی» تولید شده است که میتواند آگاهیهای مهمی را به خانوادههایی بدهد که کودک دارند و پویانمایی (انیمیشن) بخش بزرگی از وقت کودکانشان را میگیرد.
مراقبت از دادههایی که ناخودآگاه و در فرایند زندگی روزمره به ذهن کودکانمان وارد میشود وظیفه بزرگی است که بر دوش پِرْمار (پدرومادر) است. انگارههایی که در کودکی از طریق دیدن فیلم و پویانمایی در ذهن کودک نقش میبندد به تدریج کهن الگوهایی را میسازد که تا پایان عمر بر ذهن و زبان فرد سایه میافکند.
بخش بزرگی از وقت کودکان ما بدون هرگونه غربالگری پای گیرندههای تصویری میگذرد و این مهمترین دریچه آسیب به کودکان است. شنیدن و دیدن مجموعه «انیمیشن و زیست جنسی» میتواند پِرْمار را نسبت به انتخاب فیلمها و انیمیشنهایی که کودکان میبینند حساس کند.
این مجموعه از این بابت شایسته ترویج است که نه تنها از سوی نهادهای رسمی فرهنگی حمایت نشده است بلکه حتی به علت تنگنظریهای حاصل از رسوبات فرهنگی مردسالارانه، به آن مجوز رسمی انتشار هم داده نشده است. بنابراین زیبنده است که توانگران دلبسته به توسعه، از اینگونه تولیدات حمایت کنند.
این مجموعه را در پیوند زیر ببینید:
https://t.me/kherad_jensi/3898
محسن رنانی / ۱۳ دی ۱۴۰۳
--------------------
www.renani.net
@kherad_jensi
✍دکتر محسن رنانی
حدود پنج سال پیش در مجموعه «خرد جنسی» شرکت کردم و درباره «توسعه و زیست جنسی» صحبت کردم. چرا که گمانم بر این بود که باید پرهیزه (تابو)های غیرعقلانی را شکست و راه را برعقلانیت جمعی گشود. آن مجموعه بدون حمایت نهادهای رسمی، مجموعهای موفق بود و مباحث مهمی را به خانوادهها برد. مصاحبه من با آن مجموعه را در این جا ببینید:
اکنون پس از پنج سال فصل تازهای از آن مجموعه با عنوان «انیمیشن و زیستجنسی» تولید شده است که میتواند آگاهیهای مهمی را به خانوادههایی بدهد که کودک دارند و پویانمایی (انیمیشن) بخش بزرگی از وقت کودکانشان را میگیرد.
مراقبت از دادههایی که ناخودآگاه و در فرایند زندگی روزمره به ذهن کودکانمان وارد میشود وظیفه بزرگی است که بر دوش پِرْمار (پدرومادر) است. انگارههایی که در کودکی از طریق دیدن فیلم و پویانمایی در ذهن کودک نقش میبندد به تدریج کهن الگوهایی را میسازد که تا پایان عمر بر ذهن و زبان فرد سایه میافکند.
بخش بزرگی از وقت کودکان ما بدون هرگونه غربالگری پای گیرندههای تصویری میگذرد و این مهمترین دریچه آسیب به کودکان است. شنیدن و دیدن مجموعه «انیمیشن و زیست جنسی» میتواند پِرْمار را نسبت به انتخاب فیلمها و انیمیشنهایی که کودکان میبینند حساس کند.
این مجموعه از این بابت شایسته ترویج است که نه تنها از سوی نهادهای رسمی فرهنگی حمایت نشده است بلکه حتی به علت تنگنظریهای حاصل از رسوبات فرهنگی مردسالارانه، به آن مجوز رسمی انتشار هم داده نشده است. بنابراین زیبنده است که توانگران دلبسته به توسعه، از اینگونه تولیدات حمایت کنند.
این مجموعه را در پیوند زیر ببینید:
https://t.me/kherad_jensi/3898
محسن رنانی / ۱۳ دی ۱۴۰۳
--------------------
www.renani.net
@kherad_jensi
Telegram
اندیشکده خرد جنسی
رسانه سکسوالیته!
مورد کاوی کودکی و رویا در انیمیشن با تمرکز بر زیست جنسی و جنسیتی!
✍یاسرعرب
ذات آدمی با رویا و قصه پیوند دارد و چه زیبا قصه میگویند انیمیشنها
رویا ابزاری برای ترسیم آینده و شاید ابزاری برای رفتن به گذشته ما باشد.
همه ما بواسطه همذات پنداری…
مورد کاوی کودکی و رویا در انیمیشن با تمرکز بر زیست جنسی و جنسیتی!
✍یاسرعرب
ذات آدمی با رویا و قصه پیوند دارد و چه زیبا قصه میگویند انیمیشنها
رویا ابزاری برای ترسیم آینده و شاید ابزاری برای رفتن به گذشته ما باشد.
همه ما بواسطه همذات پنداری…
یک پیشنهاد!
✍یاسرعرب
همچنان که میدانید اندیشکده خرد جنسی از سال ١٣٩٦ تولیدات مختلفی در حوزهی آموزش و بهینه سازی زیست جنسی ایرانیان داشته.
مجموعه آموزشی یک پیشنهاد ساده
آموزش جنسی به والدین جهت رشد جنسی کودکان👆
مجموعه آموزشی خرد جنسی
توصيف زیست جنسی ایرانیان از دریچه چشم علوم انسانی
مجموعه رسانه سکسوالیته
تحلیل و بررسی نسبت انیمیشن و سکسوالیته در کودکان
همچنین از همین هفته دو مجموعهی دیگر
١. داستان سکسوالیته ایرانی
٢.سلامت جنسی ایرانیان
به شکل موازی در مدت دو ماه به صورت رایگان بارگذاری شده و در دسترس شما و سایر هموطنان قرار خواهد گرفت.
مجموعه خرد جنسی تاکنون توفیق دریافت هیچ گونه حمایت دولتی یا نهادی، مارکت یا ... را نداشته و صرفا به یاری شما مخاطبان امکان تداوم این حرکت ایجاد شده.
✅پیشنهاد این است که از بین يازده هزار مخاطب مستقیم افرادی که امکان حمایت ماهیانه مستمر بین صد تا سیصد هزار تومان دارند #حامی_همراه اندیشکده شوند.
✅هرچند امر عمومی و خیر جمعی در جامعه ما کم رنگ شده (و به عنوان مثال از سی هزار بازدید فراخوان قبلی تنها صد و بیست و سه نفر دعوت حمایت را عملی پاسخ دادند) اما معتقدیم در همین شرایط میتوان ادامه داد و باید ادامه داد و اصلا هنر همین حرکت در کمبودها و نقصانها است!
✅برای پیوستن به جمع《حامیان همراه》 لطفا به آی دی @Yek_pishnahad_sade
پیام دهید. و لطفا منتظر حمایت دیگران نمانید، همانطور که ما در حرکت و روشن کردن چراغ خرد جنسی به انتظار حمایت فلان مسئول و بهمان نهاد و ... ننشستیم.
با احترام و سپاس.
@kherad_jensi
@yaser_arab57
✍یاسرعرب
همچنان که میدانید اندیشکده خرد جنسی از سال ١٣٩٦ تولیدات مختلفی در حوزهی آموزش و بهینه سازی زیست جنسی ایرانیان داشته.
مجموعه آموزشی یک پیشنهاد ساده
آموزش جنسی به والدین جهت رشد جنسی کودکان👆
مجموعه آموزشی خرد جنسی
توصيف زیست جنسی ایرانیان از دریچه چشم علوم انسانی
مجموعه رسانه سکسوالیته
تحلیل و بررسی نسبت انیمیشن و سکسوالیته در کودکان
همچنین از همین هفته دو مجموعهی دیگر
١. داستان سکسوالیته ایرانی
٢.سلامت جنسی ایرانیان
به شکل موازی در مدت دو ماه به صورت رایگان بارگذاری شده و در دسترس شما و سایر هموطنان قرار خواهد گرفت.
مجموعه خرد جنسی تاکنون توفیق دریافت هیچ گونه حمایت دولتی یا نهادی، مارکت یا ... را نداشته و صرفا به یاری شما مخاطبان امکان تداوم این حرکت ایجاد شده.
✅پیشنهاد این است که از بین يازده هزار مخاطب مستقیم افرادی که امکان حمایت ماهیانه مستمر بین صد تا سیصد هزار تومان دارند #حامی_همراه اندیشکده شوند.
✅هرچند امر عمومی و خیر جمعی در جامعه ما کم رنگ شده (و به عنوان مثال از سی هزار بازدید فراخوان قبلی تنها صد و بیست و سه نفر دعوت حمایت را عملی پاسخ دادند) اما معتقدیم در همین شرایط میتوان ادامه داد و باید ادامه داد و اصلا هنر همین حرکت در کمبودها و نقصانها است!
✅برای پیوستن به جمع《حامیان همراه》 لطفا به آی دی @Yek_pishnahad_sade
پیام دهید. و لطفا منتظر حمایت دیگران نمانید، همانطور که ما در حرکت و روشن کردن چراغ خرد جنسی به انتظار حمایت فلان مسئول و بهمان نهاد و ... ننشستیم.
با احترام و سپاس.
@kherad_jensi
@yaser_arab57
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
آپارات | مجموعه آموزشی یک پیشنهاد ساده
ما اطلاعات و آگاهی های مورد نیاز پدران و مادران را در مجموعه ای همراه با کارشناسان و حضوروالدین، تولید کرده ای
آغاز کار یاسمین انصاری اولین زن دموکرات ایرانیتبار در کنگره آمریکا
یاسمین انصاری، سیاستمدار ایرانیتبار و عضو حزب دموکرات آمریکا، با ادای سوگند رسمی در روز جمعه، ۱۴ دیماه، کار خود را در مجلس نمایندگان این کشور آغاز کرد.
او که ۳۲ ساله است، به عنوان نماینده حوزه سوم کنگره آریزونا انتخاب شده و جوانترین عضو در دوره جدید کنگره محسوب میشود. این دستاورد تاریخی او را به اولین زن دموکرات ایرانیتبار در کنگره آمریکا و دومین ایرانیتبار در تاریخ مجلس نمایندگان تبدیل کرده است.
انصاری قول داده است که در کنگره از حقوق دموکراتیک، حقوق باروری و مسائل مرتبط با تغییرات اقلیمی حمایت کند و صدای جامعه ایرانی-آمریکایی باشد.
@kherad_jensi
یاسمین انصاری، سیاستمدار ایرانیتبار و عضو حزب دموکرات آمریکا، با ادای سوگند رسمی در روز جمعه، ۱۴ دیماه، کار خود را در مجلس نمایندگان این کشور آغاز کرد.
او که ۳۲ ساله است، به عنوان نماینده حوزه سوم کنگره آریزونا انتخاب شده و جوانترین عضو در دوره جدید کنگره محسوب میشود. این دستاورد تاریخی او را به اولین زن دموکرات ایرانیتبار در کنگره آمریکا و دومین ایرانیتبار در تاریخ مجلس نمایندگان تبدیل کرده است.
انصاری قول داده است که در کنگره از حقوق دموکراتیک، حقوق باروری و مسائل مرتبط با تغییرات اقلیمی حمایت کند و صدای جامعه ایرانی-آمریکایی باشد.
@kherad_jensi
سیمایِ زن در آثارِ علی حاتمی (بخشِ اوّل)
✅در "حسن کچل" و "طوقی" و "باباشمل" و "قلندر" و "خواستگار" و "سوتهدلان"، تصویرِ زن، تصویری بود که کمابیش از زنان نمود داشت؛ یعنی همان "لکّاته" یا "جنسِ ضعیف". ما این تصویر را کمابیش بعد از مشروطه در آثارِ ادبی میبینیم. در آثاری چون "حاجی بابایِ اصفهانی"، "معصومه شیرازی"، "طهرانِ مخوف"، "شوهرِ آهوخانم"، "همسایهها" و...، در این آثار، زن موجودی اغواگر، لکّاته، ضعیفه، جنسِ دوّم و... است که یا محوریّتی در داستان ندارد یا تحتِالحمایهیِ مرد است و یا اینکه آنانند که مردان را به بیراهه میکشانند.
✅ در "حسن کچل"، سه زن، نقش دارند. مادرِ حسن، مادرِ چهلگیسو و چهلگیسو. مادرِ حسن زنیست که پس از انجامِ رسالتِ فرزندآوری، کاری ندارد و تلاشِ او برایِ معاش راه به جایی نمیبرد. او همچنان که پیشتر در کنفِ حمایتِ همسرش بود، این بار فرزند را تحریک میکند تا او نانآور خانواده باشد. مادرِ چهلگیسو هم همان کهنالگویِ مادرزنِ بدجنس را دارد که نادختریِ خود را گرفتارِ دیو میکند. اساساً در طولِ تاریخِ قصّهگویی این مادرزنها همیشه بدجنس بودند و کسی نمیگوید شاید نادختری جانش را به لب آورده که دست به کاری شنیع بزند!؟! و در آخر چهلگیسو که همان نادختریِ معصوم است که در چنگِ دیو افتاد. ویژگیهایِ هویّتبخش به او زیبایی، معصومیّت و تروخشککردنِ دیو است. اگر نه زیبایی و صدا و معصومیّت را داشت، نمیارزید که حسن کچل، جانِ خود را فدایش کند، چون کارکردِ دیگری نداشت.
✅در طوقی، بیبی مادرِ آسیّد مرتضی، گوهر، و طوبی بودند. بیبی که همان کهنالگویِ مادرِ فداکار است که برایِ معاش، چشمانش را از دست داده، او قصدِ هدایتِ فرزند، درست در سنینِ جوانی و بلوغ دارد و دائم غر میزند، و کسی نیست از او بپرسد چرا در کودکیاش تلاشی نکردی. گوهر هم همان زن اثیری و لکّاته، که هدفش فقط اغوا و ارضایِ مردان است.
✅و "طوبی"، همچون طوقی که در هر خانه آمد نحسی را میآورد. نامش همتا و همآهنگ طوقی است.
✅ در "باباشمل" و "قلندر" و "خواستگار" و "سوتهدلان" هم زنان نقشِ محوری ندارند. بلکه اسبابی هستند برای اطفایِ شهوتِ مرد. مرد به دنبالِ زن میگردد نه تا چون دوبالی شوند برایِ رشد و تکامل، بلکه آبریزگاهی شود تا مردان به کارهایِ خود برسند. در سوتهدلان هم تصویرِ دیگری از زن نمیبینیم.
✅ در "ستّارخان" و "کمالالملک" و "حاجی واشنگتن"، اصلاً زنی را نمیبینیم یا اگر هست بسیار کمرنگ و پردهنشین. در مورد فیلمِ ستّارخان میشود این احتمال را داد چون مشروطه، ماهیّتی مردانه داشت، میطلبید که مردانه هم باشد. یا میتوان احتمالِ دیگری داد که اوّلین تجربهیِ جدّیِ حاتمی بود و حاتمی بیشترِ توش و توانش را مصروفِ جلوههایِ ویژه و اکشن کرد. قطعاً اگر این احتمالات و حدسها نبود، میشد و میتوانست کمی رنگِ زنانگی هم بر فیلمِ مشروطه پاشیده شود و از زنانِ واقعی و نه تخیّلی که در مشروطه اثرگذار بودند، هم نام ببرد؛ زنانی چون "زینب پاشا"، بانویِ آذری و "بیبی مریم" بانویِ بختیاری و...
✅ امّا در موردِ دو فیلم از فیلمهایِ بعد از انقلاب هم زن دیده نمیشود (مانندِ کمالالملک و حاجی واشنگتن). البتّه بداقبالیِ حاتمی هم بود که فعالیّتش مصادف شد با یک انقلاب. در اوایلِ انقلابِ ۵۷، هنوز اولاً ماهیّتِ سینما و ثانیاً جایگاه و پوششِ زن، موردِ چالش و سؤال بود. تا چند سال بعد از انقلابِ ۵۷، زنان اساساً در هیچ فیلمی حضورِ فیزیکی نداشتند. فیلمهایِ بسیاری همچون "سفیر"، "استعاذه" و... بدون حتّی یک سکانس از زن بود. بعضاً هم اگر زنی بود در حدِ یک تدارکاتچی که در لفّافه و مستوری، با هزار حجب و حیا، چای برایِ مردش میآورد.
@DirectorAliHatami
ادامه در بخش دوم👇
@kherad_jensi
✅در "حسن کچل" و "طوقی" و "باباشمل" و "قلندر" و "خواستگار" و "سوتهدلان"، تصویرِ زن، تصویری بود که کمابیش از زنان نمود داشت؛ یعنی همان "لکّاته" یا "جنسِ ضعیف". ما این تصویر را کمابیش بعد از مشروطه در آثارِ ادبی میبینیم. در آثاری چون "حاجی بابایِ اصفهانی"، "معصومه شیرازی"، "طهرانِ مخوف"، "شوهرِ آهوخانم"، "همسایهها" و...، در این آثار، زن موجودی اغواگر، لکّاته، ضعیفه، جنسِ دوّم و... است که یا محوریّتی در داستان ندارد یا تحتِالحمایهیِ مرد است و یا اینکه آنانند که مردان را به بیراهه میکشانند.
✅ در "حسن کچل"، سه زن، نقش دارند. مادرِ حسن، مادرِ چهلگیسو و چهلگیسو. مادرِ حسن زنیست که پس از انجامِ رسالتِ فرزندآوری، کاری ندارد و تلاشِ او برایِ معاش راه به جایی نمیبرد. او همچنان که پیشتر در کنفِ حمایتِ همسرش بود، این بار فرزند را تحریک میکند تا او نانآور خانواده باشد. مادرِ چهلگیسو هم همان کهنالگویِ مادرزنِ بدجنس را دارد که نادختریِ خود را گرفتارِ دیو میکند. اساساً در طولِ تاریخِ قصّهگویی این مادرزنها همیشه بدجنس بودند و کسی نمیگوید شاید نادختری جانش را به لب آورده که دست به کاری شنیع بزند!؟! و در آخر چهلگیسو که همان نادختریِ معصوم است که در چنگِ دیو افتاد. ویژگیهایِ هویّتبخش به او زیبایی، معصومیّت و تروخشککردنِ دیو است. اگر نه زیبایی و صدا و معصومیّت را داشت، نمیارزید که حسن کچل، جانِ خود را فدایش کند، چون کارکردِ دیگری نداشت.
✅در طوقی، بیبی مادرِ آسیّد مرتضی، گوهر، و طوبی بودند. بیبی که همان کهنالگویِ مادرِ فداکار است که برایِ معاش، چشمانش را از دست داده، او قصدِ هدایتِ فرزند، درست در سنینِ جوانی و بلوغ دارد و دائم غر میزند، و کسی نیست از او بپرسد چرا در کودکیاش تلاشی نکردی. گوهر هم همان زن اثیری و لکّاته، که هدفش فقط اغوا و ارضایِ مردان است.
✅و "طوبی"، همچون طوقی که در هر خانه آمد نحسی را میآورد. نامش همتا و همآهنگ طوقی است.
✅ در "باباشمل" و "قلندر" و "خواستگار" و "سوتهدلان" هم زنان نقشِ محوری ندارند. بلکه اسبابی هستند برای اطفایِ شهوتِ مرد. مرد به دنبالِ زن میگردد نه تا چون دوبالی شوند برایِ رشد و تکامل، بلکه آبریزگاهی شود تا مردان به کارهایِ خود برسند. در سوتهدلان هم تصویرِ دیگری از زن نمیبینیم.
✅ در "ستّارخان" و "کمالالملک" و "حاجی واشنگتن"، اصلاً زنی را نمیبینیم یا اگر هست بسیار کمرنگ و پردهنشین. در مورد فیلمِ ستّارخان میشود این احتمال را داد چون مشروطه، ماهیّتی مردانه داشت، میطلبید که مردانه هم باشد. یا میتوان احتمالِ دیگری داد که اوّلین تجربهیِ جدّیِ حاتمی بود و حاتمی بیشترِ توش و توانش را مصروفِ جلوههایِ ویژه و اکشن کرد. قطعاً اگر این احتمالات و حدسها نبود، میشد و میتوانست کمی رنگِ زنانگی هم بر فیلمِ مشروطه پاشیده شود و از زنانِ واقعی و نه تخیّلی که در مشروطه اثرگذار بودند، هم نام ببرد؛ زنانی چون "زینب پاشا"، بانویِ آذری و "بیبی مریم" بانویِ بختیاری و...
✅ امّا در موردِ دو فیلم از فیلمهایِ بعد از انقلاب هم زن دیده نمیشود (مانندِ کمالالملک و حاجی واشنگتن). البتّه بداقبالیِ حاتمی هم بود که فعالیّتش مصادف شد با یک انقلاب. در اوایلِ انقلابِ ۵۷، هنوز اولاً ماهیّتِ سینما و ثانیاً جایگاه و پوششِ زن، موردِ چالش و سؤال بود. تا چند سال بعد از انقلابِ ۵۷، زنان اساساً در هیچ فیلمی حضورِ فیزیکی نداشتند. فیلمهایِ بسیاری همچون "سفیر"، "استعاذه" و... بدون حتّی یک سکانس از زن بود. بعضاً هم اگر زنی بود در حدِ یک تدارکاتچی که در لفّافه و مستوری، با هزار حجب و حیا، چای برایِ مردش میآورد.
@DirectorAliHatami
ادامه در بخش دوم👇
@kherad_jensi
سیمایِ زن در آثارِ علی حاتمی (بخشِ دوّم)
✅ امّا در سریالِ "سلطانِ صاحبقران" نقشِ زن، جایِ تأمّل دارد. در "سلطانِ صاحبقران"، ما با زن در قالبِ "کاراکتر" مواجهیم و نه "تیپ". زن هویّت دارد. هم زنِ خوب داریم و هم زنِ بد. درست است که "عزّت الدولّه"، همسرِ امیرکبیر و مادرش "مهدعلیا" چهرههایِ واقعی در تاریخاند و جایی برایِ تخیّل نداشت، امّا بر خلافِ ستّارخان، سریال از وجودِ زن خالی نیست و نقشی اساسی دارند و تأثیرگذارند. اگرچه مطابقِ تاریخِ مردسالارانهیِ ایران پردهنشینند، امّا شعاعِ وجودشان از پرده بیرون میزند. آنان محوریّت دارند و اثربخشند. این درحالی بود که در غالب فیلمها و سریالهایِ قبل از انقلاب، تصویرِ زن همان بود که گفته شد. و حضورشان در فیلم یا برای پیشبردِ فیلم بود یا جلبِ مخاطب.
✅ حکایتِ تصویرِ زن، در "هزاردستان" امّا یکی داستان است پر آبِ چشم. علی حاتمی سالِ ۱۳۵۴، این سریال را با نامِ "جادهیِ ابریشم" کلید زد. قرار بود سریالی بسازد که برایِ تمامِ اعصار و ازمنه، شاهکاری باشد. امّا شوربختانه مصادف شد با انقلابِ ۵۷. از آن شاهکارِ "جادهیِ ابریشم"، "هزاردستانی" برون آمد که با تمامِ ضعفهایش هنوز صد سر-و-گردن از سریالها و فیلمهایِ مشابهش برتراست. حاتمی در سالِ ۱۳۵۴، برایِ "جادهیِ ابریشم" میخواست از جانش مایه بگذارد.
امّا وقوعِ انقلابِ ۵۷، او را به هزاردستان راضی کرد. هزاردستانی که دهها بار مجبورش کردند، فیلمنامهاش را بازنویسی کند، حدودِ ۱۱ ساعت که مربوط به بازیِ "ایرن" بود، سانسور شد و غیر از چند بازی از "شهلا میربختیار" و "زری خوشکام"، زنی را نمیبینیم و این اندک حضورِ زن هم طیِ هربار پخش از تلویزیون، کاسته میشود. بنابراین یا باید گفت حضورِ زن در هزاردستان هم، به همان سرنوشتِ شومِ "حاجی واشنگتن" و "کمالالملک" دچار شد که در آن زن موجودی نادیدنی است یا اینکه بایست منتظر ماند آن ۱۱ ساعت-و-اندی که در آرشیوِ صداوسیماست، بیرون بیاید تا بشود در موردِ جایگاهِ و تصویرِ زن در هزاردستان، صحبت کرد. به هرحال نمیتوان دربابِ هزاردستان، قضاوتی منصفانه کرد.
✅ امّا "مادر". کاراکترِ مادر اگر نگوییم در سینمایِ ایران، بینظیر، قطعاً کمنظیر است. زن، کمافیالسّابق نه لکّاته، اغواگر، فریفته، جنسِ دوّم، توسریخورده، بیخبر از همه جا، بلکه در ساحتی قدسی و عرفانی که خود به استقبالِ مرگ رفته است. اینبار نه چون سنّتِ تصوّفِ پیشین، که مردانند، که سالکِ حقیقتاند، بلکه پیرِ طریقت، بانوییست سالخورده، که عظمتش را بخاطرِ "مادر بودن" دارد. او مرگی شکوهمند دارد، همچون ادریس.
✅ و در آخر دلشدگان. در سالهایِ آخر حاتمی قصد داشت روایتی از زن را بیان کند که بعضاً در آثارِ عرفانی میبینیم. عشقِ مجازی که قنطرهای باشد برایِ عشقِ حقیقی. حتّی حاتمی فراتر رفت. وجهِ مردانهیِ عرفان را در فیلمِ مادر، به یک زن داد و این زن بود که در طریقِ معنا، سلوک میکند.
✅ سیما و تصویرِ زن را میتوان در آثارِ حاتمی در سه بخش خلاصه کرد. اوّل نگاهی که حاکم بر فرهنگِ شفاهی و مکتوبِ جامعه بود. دوّم نگاهی که به دلیلِ انقلابِ ۵۷ و قوانینِ حاکمِ آن موقع بر او تحمیل شد. سوّم تقلّاهایِ اوّلیهیِ حاتمی برایِ نمایش دادنِ زن آن گونه که خود میخواست. سیمایی از زن که سنّتی دیرینه در ادبیّاتِ ایران داشت. زنانی چون شیرین، لیلی، ویس، عذرا، که وجودشان، جانبخش و جهانبخش است. زنانی که به مرد، هویت میبخشیدند. مرد حتّی به یک مازوخیزم، برایِ دست یافتن به زن دچار میشود. زنانِ پاکِ اهوراییِ دستنایافتنی. حاتمی در دلشدگان و مادر درست زمانی که سینمایِ ضدِ زن قبل از انقلاب برایِ فروشِ فیلم، دیگر نبود و حوادثِ تلخ بعد از انقلاب که زنان از نمود و نمایش محروم شده بودند، نبود. درست حالا که زن ماهیّتِ خود را یافته بود، در حال دست یافتن به سیمایی از زنانگی بود که هم جنبهای زمینی داشت و هم آسمانی.
✅ اجمالاً و نهایتاً اینکه سینمایِ علیِ حاتمی، مانده بود تا زن درش به آن شخصیّتپردازیِ شایسته برسد. حاتمی فرصت نکرد تا آنگونه که خود میخواست و آنگونه که حق بود، به تشریحِ جایگاهِ زن بپردازد. شاید اگر اجل مهلتش میداد تا "ملکههایِ برفی" را بسازد، میتوانست یا میشد حقِ مطلب را آنگونه که شایسته بود دربارهیِ شخصیّتِ زن ادا کند.
پایان
@kherad_jensi
@DirectorAliHatami
✅ امّا در سریالِ "سلطانِ صاحبقران" نقشِ زن، جایِ تأمّل دارد. در "سلطانِ صاحبقران"، ما با زن در قالبِ "کاراکتر" مواجهیم و نه "تیپ". زن هویّت دارد. هم زنِ خوب داریم و هم زنِ بد. درست است که "عزّت الدولّه"، همسرِ امیرکبیر و مادرش "مهدعلیا" چهرههایِ واقعی در تاریخاند و جایی برایِ تخیّل نداشت، امّا بر خلافِ ستّارخان، سریال از وجودِ زن خالی نیست و نقشی اساسی دارند و تأثیرگذارند. اگرچه مطابقِ تاریخِ مردسالارانهیِ ایران پردهنشینند، امّا شعاعِ وجودشان از پرده بیرون میزند. آنان محوریّت دارند و اثربخشند. این درحالی بود که در غالب فیلمها و سریالهایِ قبل از انقلاب، تصویرِ زن همان بود که گفته شد. و حضورشان در فیلم یا برای پیشبردِ فیلم بود یا جلبِ مخاطب.
✅ حکایتِ تصویرِ زن، در "هزاردستان" امّا یکی داستان است پر آبِ چشم. علی حاتمی سالِ ۱۳۵۴، این سریال را با نامِ "جادهیِ ابریشم" کلید زد. قرار بود سریالی بسازد که برایِ تمامِ اعصار و ازمنه، شاهکاری باشد. امّا شوربختانه مصادف شد با انقلابِ ۵۷. از آن شاهکارِ "جادهیِ ابریشم"، "هزاردستانی" برون آمد که با تمامِ ضعفهایش هنوز صد سر-و-گردن از سریالها و فیلمهایِ مشابهش برتراست. حاتمی در سالِ ۱۳۵۴، برایِ "جادهیِ ابریشم" میخواست از جانش مایه بگذارد.
امّا وقوعِ انقلابِ ۵۷، او را به هزاردستان راضی کرد. هزاردستانی که دهها بار مجبورش کردند، فیلمنامهاش را بازنویسی کند، حدودِ ۱۱ ساعت که مربوط به بازیِ "ایرن" بود، سانسور شد و غیر از چند بازی از "شهلا میربختیار" و "زری خوشکام"، زنی را نمیبینیم و این اندک حضورِ زن هم طیِ هربار پخش از تلویزیون، کاسته میشود. بنابراین یا باید گفت حضورِ زن در هزاردستان هم، به همان سرنوشتِ شومِ "حاجی واشنگتن" و "کمالالملک" دچار شد که در آن زن موجودی نادیدنی است یا اینکه بایست منتظر ماند آن ۱۱ ساعت-و-اندی که در آرشیوِ صداوسیماست، بیرون بیاید تا بشود در موردِ جایگاهِ و تصویرِ زن در هزاردستان، صحبت کرد. به هرحال نمیتوان دربابِ هزاردستان، قضاوتی منصفانه کرد.
✅ امّا "مادر". کاراکترِ مادر اگر نگوییم در سینمایِ ایران، بینظیر، قطعاً کمنظیر است. زن، کمافیالسّابق نه لکّاته، اغواگر، فریفته، جنسِ دوّم، توسریخورده، بیخبر از همه جا، بلکه در ساحتی قدسی و عرفانی که خود به استقبالِ مرگ رفته است. اینبار نه چون سنّتِ تصوّفِ پیشین، که مردانند، که سالکِ حقیقتاند، بلکه پیرِ طریقت، بانوییست سالخورده، که عظمتش را بخاطرِ "مادر بودن" دارد. او مرگی شکوهمند دارد، همچون ادریس.
✅ و در آخر دلشدگان. در سالهایِ آخر حاتمی قصد داشت روایتی از زن را بیان کند که بعضاً در آثارِ عرفانی میبینیم. عشقِ مجازی که قنطرهای باشد برایِ عشقِ حقیقی. حتّی حاتمی فراتر رفت. وجهِ مردانهیِ عرفان را در فیلمِ مادر، به یک زن داد و این زن بود که در طریقِ معنا، سلوک میکند.
✅ سیما و تصویرِ زن را میتوان در آثارِ حاتمی در سه بخش خلاصه کرد. اوّل نگاهی که حاکم بر فرهنگِ شفاهی و مکتوبِ جامعه بود. دوّم نگاهی که به دلیلِ انقلابِ ۵۷ و قوانینِ حاکمِ آن موقع بر او تحمیل شد. سوّم تقلّاهایِ اوّلیهیِ حاتمی برایِ نمایش دادنِ زن آن گونه که خود میخواست. سیمایی از زن که سنّتی دیرینه در ادبیّاتِ ایران داشت. زنانی چون شیرین، لیلی، ویس، عذرا، که وجودشان، جانبخش و جهانبخش است. زنانی که به مرد، هویت میبخشیدند. مرد حتّی به یک مازوخیزم، برایِ دست یافتن به زن دچار میشود. زنانِ پاکِ اهوراییِ دستنایافتنی. حاتمی در دلشدگان و مادر درست زمانی که سینمایِ ضدِ زن قبل از انقلاب برایِ فروشِ فیلم، دیگر نبود و حوادثِ تلخ بعد از انقلاب که زنان از نمود و نمایش محروم شده بودند، نبود. درست حالا که زن ماهیّتِ خود را یافته بود، در حال دست یافتن به سیمایی از زنانگی بود که هم جنبهای زمینی داشت و هم آسمانی.
✅ اجمالاً و نهایتاً اینکه سینمایِ علیِ حاتمی، مانده بود تا زن درش به آن شخصیّتپردازیِ شایسته برسد. حاتمی فرصت نکرد تا آنگونه که خود میخواست و آنگونه که حق بود، به تشریحِ جایگاهِ زن بپردازد. شاید اگر اجل مهلتش میداد تا "ملکههایِ برفی" را بسازد، میتوانست یا میشد حقِ مطلب را آنگونه که شایسته بود دربارهیِ شخصیّتِ زن ادا کند.
پایان
@kherad_jensi
@DirectorAliHatami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده مجلس طی اظهاراتی اعلام کرد «فرزندآوری اتباع بیگانه در ایران اگر نگوییم پنج برابر، دستکم سه برابر زوج های ایرانی است.»
@kherad_jensi
@kherad_jensi
محمدمهدی کریمینیا، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن: برخی برای فرار از خدمت سربازی درخواست تغییر جنسیت دارند و عدهای دیگر به دلیل مسائل عاطفی و عشقی چنین درخواستی را مطرح میکنند.
او افزود: «این افراد با انگیزههای غیرعقلانی به دنبال تغییر جنسیت هستند.»
@kherad_jensi
او افزود: «این افراد با انگیزههای غیرعقلانی به دنبال تغییر جنسیت هستند.»
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
احتمالا از ۷ سال آینده، قدرت خرید مستمری صندوقهای بازنشستگی خیلی پایینتر از الان خواهد آمد/ در هر خانواده ۴ سالمند خواهیم داشت
فرهاد نیلی، اقتصاددان و نماینده اسبق ایران در بانک جهانی: به زودی دو نفر در هر خانواده باید ۴ سالمند را حمایت کند.
فرزندان نمیتوانند هزینه پرستاری از والدینشان را بپردازند.
@kherad_jensi
فرهاد نیلی، اقتصاددان و نماینده اسبق ایران در بانک جهانی: به زودی دو نفر در هر خانواده باید ۴ سالمند را حمایت کند.
فرزندان نمیتوانند هزینه پرستاری از والدینشان را بپردازند.
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درگیری بر سر حجاب این بار در فرودگاه مهرآباد/ رسانه اصولگرا:زن معترض بیماری روحی روانی دارد!
به تازگی فیلمی در رسانههای اجتماعی منتشر شده است که نشان میدهد یک زن به دلیل خشم از تذکر حجاب یک روحانی، به سمت روحانی میرود، عمامه او را برمیدارد و به عنوان شال استفاده میکند.
مشرق رسانه اصولگرا، با استناد به «منابع آگاه» مدعی شده این خانم دارای مشکلات روحی- روانی است!
@kherad_jensi
به تازگی فیلمی در رسانههای اجتماعی منتشر شده است که نشان میدهد یک زن به دلیل خشم از تذکر حجاب یک روحانی، به سمت روحانی میرود، عمامه او را برمیدارد و به عنوان شال استفاده میکند.
مشرق رسانه اصولگرا، با استناد به «منابع آگاه» مدعی شده این خانم دارای مشکلات روحی- روانی است!
@kherad_jensi
مراقبت از مراقبت!
✍ دکتر مریم نصر
✅ چند سال پیش یکی از استادان مشهور صداوسیما در مصاحبهای پیرامون فرزندآوری گفته بود: «هم اکنون برخی خانم ها میگویند بچهدار نمیشویم برای اینکه هیکلمون به هم میخوره. ای مردهشور ببره هیکلت رو . مگه هیکلت رو میخوای ببری آخرت؟ تو این هیکل رو می خوای چه کار؟ غیر از اینه که می خوای ببری تو قبر یا اینکه میخوای هیکلت رو ببری تو خیابون نشون بدی. استفاده هیکلت برای شوهرته و البته شوهرت برای توئه و برای بچه آوردن.»
✅دیشب به بهانه صحبت درباره کتاب ما ایوب نبودیم بحثی شد پیرامون اینکه باید از مراقبت مراقبت کنیم. مراقبت کنیم مبادا مقدس شود، مبادا فرا-برود به عبادت، مبادا منحصر به زنان بشود، مبادا مراقبتکنندگان فقط در پیشگاه خداوند دیده شوند و از رادار جامعه حذف شوند، مبادا با رنجشان تنها بمانند، مبادا نگاه سانتیمانتال به مراقبت باعث شود هرگونه پاداشی برای آن به جهان دیگر موکول شود، مبادا همه مراقبتها به سرنوشت مراقبت مادرانه دچار شوند ...
✅ صحبتهایمان تا امروز و در مجاز با دوستان دیگر ادامه پیدا کرد. درباره اینکه علاوه بر همه ملاحظات، وقتی میخواهیم درباره سختیهای مراقبت صحبت کنیم، زبانمان قفل میشود؟ چرا فکر میکنیم فرد تیمارگر دیگر نباید به خودش و بهروزی خودش فکر کند؟ چرا برایمان جا افتاده که «اَجرمان زایل میشود» اگر از رنج و تنها ماندن بگوییم؟ چرا حتی وقتی قرار است گفتمانی پیرامون مفهوم گستردهای مانند پرواداری/دگرپروایی/ مراقبت شکل بگیرد باز هم فرمان ذهنمان میکشد به سمت سانتیمانتالیسم و عرفان و نمیتوانیم با صدای بلند از اهمیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و حتی معرفتی مراقبت و مراقبتکنندگان و مراقبتشوندگان بگوییم؟
✅ نه فقط جامعه که ذهن خودمان سرکوب را در ما درونی کرده است. ما زبانی نداریم که از اهمیت و حق سلامت و بهروزی مراقبتکننده بگوییم و باعث تحقیرهایی از جنس تحقیر استاد نشود. همین مادری را ببینید: ما برای هم از سختیها و احساسات متناقض و حتی منفی بارداری، زایمان، شیردهی، فرزندپروری، رفتن فرزندان از خانه و تنهایی و احساس پوچی بعد از آن میگوییم، ولی زبان مناسبی برای بیان آن نداریم. دستمان خالی است. فکر و فرهنگ و سیاستگذاری و عرف و حتی خود زبان به ما کمک نمیکنند برای بیان اینکه چقدر سخت است وقتی، از خود بیمارستان تا جامعه، به ما این حس را میدهند که خودمان مهم نیستیم. که صرفاً ابزاریم. که خیلی وقتها با شکم پارهشده و تازهدوخته تنها میمانیم (به قول دوستم فاطمه وقتی بیشترین نیاز روحی و جسمی به مراقبت را داریم با مسئولیت مراقبت از موجودی تماماً وابسته تنها میمانیم)، که در دوران اوج سلامت جسم و باردهی ذهن با ما مانند کالای مصرفی برخورد میشود و بعد دورانداخته میشویم. آن وقت که دیر شده و چیزی نمییابیم که به آن بیاویزیم. اما اگر جور دیگری حرف بزنیم / بخواهیم یا به درد خیابان میخوریم یا خاک...
@neocritic
@kherad_jensi
✍ دکتر مریم نصر
✅ چند سال پیش یکی از استادان مشهور صداوسیما در مصاحبهای پیرامون فرزندآوری گفته بود: «هم اکنون برخی خانم ها میگویند بچهدار نمیشویم برای اینکه هیکلمون به هم میخوره. ای مردهشور ببره هیکلت رو . مگه هیکلت رو میخوای ببری آخرت؟ تو این هیکل رو می خوای چه کار؟ غیر از اینه که می خوای ببری تو قبر یا اینکه میخوای هیکلت رو ببری تو خیابون نشون بدی. استفاده هیکلت برای شوهرته و البته شوهرت برای توئه و برای بچه آوردن.»
✅دیشب به بهانه صحبت درباره کتاب ما ایوب نبودیم بحثی شد پیرامون اینکه باید از مراقبت مراقبت کنیم. مراقبت کنیم مبادا مقدس شود، مبادا فرا-برود به عبادت، مبادا منحصر به زنان بشود، مبادا مراقبتکنندگان فقط در پیشگاه خداوند دیده شوند و از رادار جامعه حذف شوند، مبادا با رنجشان تنها بمانند، مبادا نگاه سانتیمانتال به مراقبت باعث شود هرگونه پاداشی برای آن به جهان دیگر موکول شود، مبادا همه مراقبتها به سرنوشت مراقبت مادرانه دچار شوند ...
✅ صحبتهایمان تا امروز و در مجاز با دوستان دیگر ادامه پیدا کرد. درباره اینکه علاوه بر همه ملاحظات، وقتی میخواهیم درباره سختیهای مراقبت صحبت کنیم، زبانمان قفل میشود؟ چرا فکر میکنیم فرد تیمارگر دیگر نباید به خودش و بهروزی خودش فکر کند؟ چرا برایمان جا افتاده که «اَجرمان زایل میشود» اگر از رنج و تنها ماندن بگوییم؟ چرا حتی وقتی قرار است گفتمانی پیرامون مفهوم گستردهای مانند پرواداری/دگرپروایی/ مراقبت شکل بگیرد باز هم فرمان ذهنمان میکشد به سمت سانتیمانتالیسم و عرفان و نمیتوانیم با صدای بلند از اهمیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و حتی معرفتی مراقبت و مراقبتکنندگان و مراقبتشوندگان بگوییم؟
✅ نه فقط جامعه که ذهن خودمان سرکوب را در ما درونی کرده است. ما زبانی نداریم که از اهمیت و حق سلامت و بهروزی مراقبتکننده بگوییم و باعث تحقیرهایی از جنس تحقیر استاد نشود. همین مادری را ببینید: ما برای هم از سختیها و احساسات متناقض و حتی منفی بارداری، زایمان، شیردهی، فرزندپروری، رفتن فرزندان از خانه و تنهایی و احساس پوچی بعد از آن میگوییم، ولی زبان مناسبی برای بیان آن نداریم. دستمان خالی است. فکر و فرهنگ و سیاستگذاری و عرف و حتی خود زبان به ما کمک نمیکنند برای بیان اینکه چقدر سخت است وقتی، از خود بیمارستان تا جامعه، به ما این حس را میدهند که خودمان مهم نیستیم. که صرفاً ابزاریم. که خیلی وقتها با شکم پارهشده و تازهدوخته تنها میمانیم (به قول دوستم فاطمه وقتی بیشترین نیاز روحی و جسمی به مراقبت را داریم با مسئولیت مراقبت از موجودی تماماً وابسته تنها میمانیم)، که در دوران اوج سلامت جسم و باردهی ذهن با ما مانند کالای مصرفی برخورد میشود و بعد دورانداخته میشویم. آن وقت که دیر شده و چیزی نمییابیم که به آن بیاویزیم. اما اگر جور دیگری حرف بزنیم / بخواهیم یا به درد خیابان میخوریم یا خاک...
@neocritic
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم کاملتر حادثه فرودگاه مهرآباد: قبل از برداشتن عمامه روحانی، چه اتفاقاتی افتاده بود؟
آنچه می خوانید توضیحات پلیس فرودگاه درباره ماجرای تنش در فرودگاه مهرآباد است که به همراه فیلم کامل از دوربین مداربسته منتشر می شود:
ساعت۱۴:۴۰ مورخ ۱۵ دیماه ۱۴۰۳ در ترمینال شماره ۴ فرودگاه مهرآباد مشاجره ای لفظی بینِ خانمی جوان با همسرش رخ که باعث جلب توجه حاضران شده و در کنار آنها فردی روحانی نیز حضور داشته است.
براساس تصویر دوربینها، پس از تشدید مشاجره وی با همسرش؛ متاسفانه نامبرده از حالت عادی خارج که منجر به ضرب و شتم بین زوجین میشود. در بررسیهای تکمیلی و اظهارات همسر ایشان و شاهدان حاضر در صحنه، همانطور که در فیلم مشخص است هیچ گونه مواجهه کلامی از سمت روحانی به خانم جوان رخ نداده است و با وجود توهین و تعرّضِ فیزیکی به فرد روحانی، ایشان شکایتی از خانم جوان نداشتهاند.
همسر این خانم با تأیید سابقه بیماری چندین ساله و اختلال اعصاب و روان پس از مراجعه به پزشک فرودگاه وی را از محل ترمینال خارج نمود.
@kherad_jensi
آنچه می خوانید توضیحات پلیس فرودگاه درباره ماجرای تنش در فرودگاه مهرآباد است که به همراه فیلم کامل از دوربین مداربسته منتشر می شود:
ساعت۱۴:۴۰ مورخ ۱۵ دیماه ۱۴۰۳ در ترمینال شماره ۴ فرودگاه مهرآباد مشاجره ای لفظی بینِ خانمی جوان با همسرش رخ که باعث جلب توجه حاضران شده و در کنار آنها فردی روحانی نیز حضور داشته است.
براساس تصویر دوربینها، پس از تشدید مشاجره وی با همسرش؛ متاسفانه نامبرده از حالت عادی خارج که منجر به ضرب و شتم بین زوجین میشود. در بررسیهای تکمیلی و اظهارات همسر ایشان و شاهدان حاضر در صحنه، همانطور که در فیلم مشخص است هیچ گونه مواجهه کلامی از سمت روحانی به خانم جوان رخ نداده است و با وجود توهین و تعرّضِ فیزیکی به فرد روحانی، ایشان شکایتی از خانم جوان نداشتهاند.
همسر این خانم با تأیید سابقه بیماری چندین ساله و اختلال اعصاب و روان پس از مراجعه به پزشک فرودگاه وی را از محل ترمینال خارج نمود.
@kherad_jensi
افزایش سهم فارغالتحصیلان از جمعیت بیکار ایران به ۴۳.۱٪
طبق گزارش جدید مرکز آمار ایران ، در پاییز ۱۴۰۳ سهم جمعیت بیکار فارغ التحصیل آموزش عالی از کل بیکاران با رشد ۰.۳ درصدی به ۴۳.۱ درصد افزایش یافته است.
@kherad_jensi
طبق گزارش جدید مرکز آمار ایران ، در پاییز ۱۴۰۳ سهم جمعیت بیکار فارغ التحصیل آموزش عالی از کل بیکاران با رشد ۰.۳ درصدی به ۴۳.۱ درصد افزایش یافته است.
@kherad_jensi
زندانبان بریتانیایی پس از انتشار فیلم رابطه جنسی با یک زندانی به ۱۵ ماه زندان محکوم شد
لیندا دی سوسا آبرو، مامور ۳۰ ساله زندان وانزوورث در حومه لندن، در پی انتشار و پربازدید شدن ویدوی رابطه جنسی با یک زندانی، به ۱۵ ماه حبس محکوم شد.
به گزارش رسانههای بریتانیایی، مقامهای این زندان، خانم پلیس را در این ویدیو شناسایی و تخلف او را به مقامهای قضایی گزارش کردند.
فرماندار وانزوورث با انتشار بیانیهای اعلام کرد این تخلف، تاثیر ویرانگری بر فعالیت تمام کارکنان زن در زندانهای مردان گذاشته است.
لیندا دی سوسا آبرو، زمانی که با پدرش در فرودگاه هیثرو لندن آماده سفر به مادرید بود، بازداشت شد.
@kherad_jensi
لیندا دی سوسا آبرو، مامور ۳۰ ساله زندان وانزوورث در حومه لندن، در پی انتشار و پربازدید شدن ویدوی رابطه جنسی با یک زندانی، به ۱۵ ماه حبس محکوم شد.
به گزارش رسانههای بریتانیایی، مقامهای این زندان، خانم پلیس را در این ویدیو شناسایی و تخلف او را به مقامهای قضایی گزارش کردند.
فرماندار وانزوورث با انتشار بیانیهای اعلام کرد این تخلف، تاثیر ویرانگری بر فعالیت تمام کارکنان زن در زندانهای مردان گذاشته است.
لیندا دی سوسا آبرو، زمانی که با پدرش در فرودگاه هیثرو لندن آماده سفر به مادرید بود، بازداشت شد.
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺شکارگری جنسی!
✍یاسرعرب
ماهیگیران هم چند نوع《تور》مختلف برای صید انواع ماهی دارند. ولی اینکه چرا ادبیات پلنگ و تور و شکار وارد حوزه زیست جنسی ما شده، دلیلش احتمالا ارتباط معنایی خاصی با ماهیگیری هم دارد. مخصوصا قلابهایی که داف شکار میکند!
قدیمها البته به عکس بود!
این شکارچی بود که به کمند مشکین زلف یار گرفتار و شکار شده، و با تیزی خم ابروی آن نازنین دلبر، شهید چشماش میگشت!
تفصیل این قصه اما در تحصیل قسمت اول از داستان سکسوالیته ایرانی با ارائه دکتر محسن بدره نهفته که اینک منتظر نگاه شماست!👇
https://youtu.be/uOgmmNdfaQc
و باز هم...
خرد جنسی هیچ حامی نهادی، سازمانی، یا دولتی ندارد.
برای عضويت در گروه حامیان خرد جنسی یا حمایت از چنین تولیداتی لطفا در تلگرام به این آی دی پیام دهید👇
@Yek_pishnahad_sade
@kherad_jensi
✍یاسرعرب
ماهیگیران هم چند نوع《تور》مختلف برای صید انواع ماهی دارند. ولی اینکه چرا ادبیات پلنگ و تور و شکار وارد حوزه زیست جنسی ما شده، دلیلش احتمالا ارتباط معنایی خاصی با ماهیگیری هم دارد. مخصوصا قلابهایی که داف شکار میکند!
قدیمها البته به عکس بود!
این شکارچی بود که به کمند مشکین زلف یار گرفتار و شکار شده، و با تیزی خم ابروی آن نازنین دلبر، شهید چشماش میگشت!
تفصیل این قصه اما در تحصیل قسمت اول از داستان سکسوالیته ایرانی با ارائه دکتر محسن بدره نهفته که اینک منتظر نگاه شماست!👇
https://youtu.be/uOgmmNdfaQc
و باز هم...
خرد جنسی هیچ حامی نهادی، سازمانی، یا دولتی ندارد.
برای عضويت در گروه حامیان خرد جنسی یا حمایت از چنین تولیداتی لطفا در تلگرام به این آی دی پیام دهید👇
@Yek_pishnahad_sade
@kherad_jensi