This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از کودکی به دختران آموزش میدهند که آینده آنها ازدواج و مادری است، زن باید در خدمت شوهر باشد و در همه موارد از او اطاعت کند. دختر نوجوان را به خانه بخت می فرستند و در گوشش میخوانند مهمترین وظیفه زن تمکین از خواستههای جنسی شوهر است، هر زمان، هر جا و هر طور که او بخواهد. زنی که تمکین نکند ناشزه است و نفقه ندارد.
اما هیچکس نمیگوید کودکهمسری چه لطماتی میزند، هیچکس نمیگوید اگر شوهر رابطه جنسی خشن و تجاوزگونه را دوست داشت زن چه باید بکند؟ اگر شوهر سالهای سال زن را تحقیر میکرد و برایش بیش از یک اسباببازی جنسی ارزشی قائل نبود، خشم انباشته زن چه عاقبتی خواهد داشت؟
#مصاحبه_با_زندانیان
@kherad_jensi
اما هیچکس نمیگوید کودکهمسری چه لطماتی میزند، هیچکس نمیگوید اگر شوهر رابطه جنسی خشن و تجاوزگونه را دوست داشت زن چه باید بکند؟ اگر شوهر سالهای سال زن را تحقیر میکرد و برایش بیش از یک اسباببازی جنسی ارزشی قائل نبود، خشم انباشته زن چه عاقبتی خواهد داشت؟
#مصاحبه_با_زندانیان
@kherad_jensi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در هفتهی گذشته مباحثهای پیرامون موضوع تجاوزات جنسی در ایران به میزبانی برنامهی 《حرف نو》 برگزار شد که در آن آقای یاسر عرب و خانم ندا شمس به بیان نظرات خود پرداختند.
این برنامه به دلایل حقوقی و قضایی چند ساعت پس از بارگذاری توسط میزبان حذف شد و با برشهایی که گفتگو را مطابق هنجارهای قضایی کند دوباره بارگذاری گرديد.
ضمن دعوت از شما برایتماشای آخرین برش انتخابی که در ویدئوی پیوست شده آمده به اطلاع میرسانیم این گفتگو اینک در دسترس شماست؛
لینک آپارات؛
https://aparat.com/v/iwkmh49
لینک یوتوب؛
https://youtu.be/ebWPgiVTuaE?si=gS2JUNPRCLrVCM66
پ.ن:
بزرگوارانی که به رخداد فحاشی ناموسی بسیار شدید در مسابقه فوتبالی که به تازگی برگزار شده، واکنش نشان دادهاند روی مطلب عنوان شده در این برش (جامعهی پرخاشگر) با دقت بیشتری تامل بفرمایند.
@kherad_jensi
این برنامه به دلایل حقوقی و قضایی چند ساعت پس از بارگذاری توسط میزبان حذف شد و با برشهایی که گفتگو را مطابق هنجارهای قضایی کند دوباره بارگذاری گرديد.
ضمن دعوت از شما برایتماشای آخرین برش انتخابی که در ویدئوی پیوست شده آمده به اطلاع میرسانیم این گفتگو اینک در دسترس شماست؛
لینک آپارات؛
https://aparat.com/v/iwkmh49
لینک یوتوب؛
https://youtu.be/ebWPgiVTuaE?si=gS2JUNPRCLrVCM66
پ.ن:
بزرگوارانی که به رخداد فحاشی ناموسی بسیار شدید در مسابقه فوتبالی که به تازگی برگزار شده، واکنش نشان دادهاند روی مطلب عنوان شده در این برش (جامعهی پرخاشگر) با دقت بیشتری تامل بفرمایند.
@kherad_jensi
خانۀ هولناک پدری
🔹سکانس افتتاحیه «خانه پدری» کیانوش عیاری اگر بهترین سکانس افتتاحیه نباشد، حتماً جزو چندتای اول است. گیر فیلم هم همین بود. سکانسی وحشتناک از قتل دختری توسط برادر و پدرش که هر بینندهای را متاثر میکند. من که سالو پازولینی را هنگام غذا خوردن دیده بودم، تا ده روز بعد از این دیدن سکانس اول خانه پدری حال خوشی نداشتم.
🔹آنانکه فیلم را توقیف کردند اصرار داشتند که این سکانس حذف شود، کیانوش عیاری هم به درستی به حذف یکی از مهمترین سکانسهای تاریخ سینمای ایران تن نمیداد. ضابطین معتقدند که خشونت عریان فیلم برای جامعه مناسب نیست. همانها که به سریال و فیلمهای مدشدۀ این روزها که یکسره دعوا، قمهکشی و قتل است مجوز دادند، سکانس کشته شدن دختر را چنین تفسیر کردند.
🔹شوربختانه جامعۀ ایران این سکانس را هر روز زیست میکند. «خانه پدری» هرگز اقبال اکران عمومی پیدا نکرد، ولی بعد از آن دختری با داس پدر سر بریده شد، در شمال کشور. در جنوب هم پسری سر بریده دخترعمویش را در کوی و برزن گرداند و بارها و بارهای دیگر از شرق و غرب و شمال و مرکز و جنوب «خانه پدری» را زیستیم. آنانکه خانه پدری را توقیف میکنند، آمار رسمیای از تکرار مکرر چنین قتلهای دلخراش منتسب به مسائل ناموسی را نمیدهند. طبق آمار غیررسمی تهیهشده توسط روزنامهنگاران، فقط در سه ماه ابتدایی سال 1402، 182 زن به دست نزدیکانشان کشته شدند.
🔹همین روزها هنوز جوهر گزارش همکارم دربارۀ کشته شدن «کانی عبداللهی» دختری در روستای ماشکان پیرانشهر خشک نشده که میشنویم پدر با همدستی پسرش دختر 17 ساله را جلوی چشم نوزادش تیرباران کرده است. اینها خبرهایی است که به قیمت جان از دست رفته میشنویم. خدا میداند هر روز چند زن زیر بار خشونت تا مرز مرگ میروند و هیچ احدی خبردار نمیشود.
🔹مسئله کشته شدن زنان به بهانه ناموسی مسئله دیروز و امروز ما نیست. پژوهشگران زیادی در این رابطه تحقیق کردهاند و از ریشههای این سنت نامیمونِ و پلشت گفتهاند. سنت غیراخلاقی، غیرعرفی و غیردینیای که ریشههای عمیق در وجود همه ما دارد. از بین بردن این سنت فقط کار پژوهشگر و روزنامهنگار نیست. ما با کوه عظیم یخی طرف هستیم که هرازگاهی نوکش را میبینیم. مثلاً نگاه کنید به متون کلاسیک ادبیات فارسی؛ متونی که یکی از معدود داراییهای ماست که در گستره جهان حرفی برای گفتن دارد و جایگاه ویژهای. ریشههای تفکراتی که منجر به تفوق و مالکیت مرد بر زن میشود حتی در متونی که نویسندگان و شعرایش عالمترین و بارزترین چهرههای تاریخ ادب و اندیشه ایران هستند هم میبینیم.
🔹آن داستان مولانا را به خاطر بیاورید که پسری مادرش را میکشد برای اینکه هر روز با مردی بوده و.... مولانا بعدتر استفاده دیگر از آن داستان و مادر را به نفس تشبیه میکند، به این کار نداریم. اینکه مولانا نابغهای بوده که همه نوع بشر حتی در زبانهای دیگر هم از آموزههای او استفاده میکند هم جای خود، مسئله فقط ریشههای سنت غلطی است که حتی در متن مولانای کبیر هم جا خوش کرده است.
🔹برای همین اگر قرار به حذف است باید چنین چیزهایی در فرهنگ ما حذف شود که نتیجه عینی وحشتناک آن را دائم میبینیم. از قضا باید امثال عیاری و سینایی را که هنرمندانه پلشتی سنتی نامبارک را به سطح عموم میآورند، قدر دانست و بر صدر نشاند. پلشتی این رسم باید چنان هر روز و هر روز جلوی صورت همه قرار گیرد تا به وقتش هیچ برادر، پدر، پسر و مردی به خودش اجازه ندهد با زنی به مثابه بخشی از مایملکش برخورد کند و جان و زندگی زنی مایه آبرو و بیآبرویی کسی نشود. چقدر هوشمندانه بود فیلم عیاری که اصلاً مطرح نکرد دلیل کشته شدن دختر توسط پدر و پسر چیست. مسئله اساسی همین است؛ پلشتی این خشونت و اینکه هیچ، مطلقاً هیچ توجیهی برای چنین کاری وجود ندارد.
🖌علی ورامینی | دبیر گروه فرهنگ
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔹سکانس افتتاحیه «خانه پدری» کیانوش عیاری اگر بهترین سکانس افتتاحیه نباشد، حتماً جزو چندتای اول است. گیر فیلم هم همین بود. سکانسی وحشتناک از قتل دختری توسط برادر و پدرش که هر بینندهای را متاثر میکند. من که سالو پازولینی را هنگام غذا خوردن دیده بودم، تا ده روز بعد از این دیدن سکانس اول خانه پدری حال خوشی نداشتم.
🔹آنانکه فیلم را توقیف کردند اصرار داشتند که این سکانس حذف شود، کیانوش عیاری هم به درستی به حذف یکی از مهمترین سکانسهای تاریخ سینمای ایران تن نمیداد. ضابطین معتقدند که خشونت عریان فیلم برای جامعه مناسب نیست. همانها که به سریال و فیلمهای مدشدۀ این روزها که یکسره دعوا، قمهکشی و قتل است مجوز دادند، سکانس کشته شدن دختر را چنین تفسیر کردند.
🔹شوربختانه جامعۀ ایران این سکانس را هر روز زیست میکند. «خانه پدری» هرگز اقبال اکران عمومی پیدا نکرد، ولی بعد از آن دختری با داس پدر سر بریده شد، در شمال کشور. در جنوب هم پسری سر بریده دخترعمویش را در کوی و برزن گرداند و بارها و بارهای دیگر از شرق و غرب و شمال و مرکز و جنوب «خانه پدری» را زیستیم. آنانکه خانه پدری را توقیف میکنند، آمار رسمیای از تکرار مکرر چنین قتلهای دلخراش منتسب به مسائل ناموسی را نمیدهند. طبق آمار غیررسمی تهیهشده توسط روزنامهنگاران، فقط در سه ماه ابتدایی سال 1402، 182 زن به دست نزدیکانشان کشته شدند.
🔹همین روزها هنوز جوهر گزارش همکارم دربارۀ کشته شدن «کانی عبداللهی» دختری در روستای ماشکان پیرانشهر خشک نشده که میشنویم پدر با همدستی پسرش دختر 17 ساله را جلوی چشم نوزادش تیرباران کرده است. اینها خبرهایی است که به قیمت جان از دست رفته میشنویم. خدا میداند هر روز چند زن زیر بار خشونت تا مرز مرگ میروند و هیچ احدی خبردار نمیشود.
🔹مسئله کشته شدن زنان به بهانه ناموسی مسئله دیروز و امروز ما نیست. پژوهشگران زیادی در این رابطه تحقیق کردهاند و از ریشههای این سنت نامیمونِ و پلشت گفتهاند. سنت غیراخلاقی، غیرعرفی و غیردینیای که ریشههای عمیق در وجود همه ما دارد. از بین بردن این سنت فقط کار پژوهشگر و روزنامهنگار نیست. ما با کوه عظیم یخی طرف هستیم که هرازگاهی نوکش را میبینیم. مثلاً نگاه کنید به متون کلاسیک ادبیات فارسی؛ متونی که یکی از معدود داراییهای ماست که در گستره جهان حرفی برای گفتن دارد و جایگاه ویژهای. ریشههای تفکراتی که منجر به تفوق و مالکیت مرد بر زن میشود حتی در متونی که نویسندگان و شعرایش عالمترین و بارزترین چهرههای تاریخ ادب و اندیشه ایران هستند هم میبینیم.
🔹آن داستان مولانا را به خاطر بیاورید که پسری مادرش را میکشد برای اینکه هر روز با مردی بوده و.... مولانا بعدتر استفاده دیگر از آن داستان و مادر را به نفس تشبیه میکند، به این کار نداریم. اینکه مولانا نابغهای بوده که همه نوع بشر حتی در زبانهای دیگر هم از آموزههای او استفاده میکند هم جای خود، مسئله فقط ریشههای سنت غلطی است که حتی در متن مولانای کبیر هم جا خوش کرده است.
🔹برای همین اگر قرار به حذف است باید چنین چیزهایی در فرهنگ ما حذف شود که نتیجه عینی وحشتناک آن را دائم میبینیم. از قضا باید امثال عیاری و سینایی را که هنرمندانه پلشتی سنتی نامبارک را به سطح عموم میآورند، قدر دانست و بر صدر نشاند. پلشتی این رسم باید چنان هر روز و هر روز جلوی صورت همه قرار گیرد تا به وقتش هیچ برادر، پدر، پسر و مردی به خودش اجازه ندهد با زنی به مثابه بخشی از مایملکش برخورد کند و جان و زندگی زنی مایه آبرو و بیآبرویی کسی نشود. چقدر هوشمندانه بود فیلم عیاری که اصلاً مطرح نکرد دلیل کشته شدن دختر توسط پدر و پسر چیست. مسئله اساسی همین است؛ پلشتی این خشونت و اینکه هیچ، مطلقاً هیچ توجیهی برای چنین کاری وجود ندارد.
🖌علی ورامینی | دبیر گروه فرهنگ
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
قتل ۷ زن و دختر توسط مردان خانواده طی دو هفته اول بهمن ماه!
روزنامه اعتماد نوشت:
طی دو هفته اخیر (از ابتدای بهمن تا ۱۳ بهمن ماه جاری) ۷ زن و دختر به دست «پدر و همسر» خود در شهرستانهای «اسدآباد، بروجرد، مراغه، کرمانشاه، شوشتر و پیرانشهر» به قتل رسیدهاند. قبل از سال ۱۴۰۰ مقالههای دانشگاهی که به بررسی قتل زنان و دختران میپرداختند، آمار اینگونه قتلها را سالانه بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد اعلام میکردند که استانهایی همچون «کردستان، خوزستان، ایلام و سیستان و بلوچستان» در رده بالاتری نسبت به استانهای دیگر قرار داشتند.
طبق بررسیهای «اعتماد» از همین مقالههای دانشگاهی؛ قتلهایی با انگیزههای ناموسی یا اختلافات خانوادگی در چنین استانهایی با «نگرش مثبت» رخ میدهد به گونهای که متهم یا متهمان به جنایتی که مرتکب شدهاند، افتخار میکنند؛ متغیر یادگیری اجتماعی، قویترین و مهمترین پیشبینیکننده مستقیم نگرش مثبت به قتل ناموسی است. از میان این عوامل، متغیرهای نابرابری جنسیتی، پذیرش باورهای مردسالارانه و پایبندی به باورهای سنتی، به ترتیب مهمترین متغیرهای پیشبینیکننده نگرش مثبت به قتل ناموسی است!
@kherad_jensi
روزنامه اعتماد نوشت:
طی دو هفته اخیر (از ابتدای بهمن تا ۱۳ بهمن ماه جاری) ۷ زن و دختر به دست «پدر و همسر» خود در شهرستانهای «اسدآباد، بروجرد، مراغه، کرمانشاه، شوشتر و پیرانشهر» به قتل رسیدهاند. قبل از سال ۱۴۰۰ مقالههای دانشگاهی که به بررسی قتل زنان و دختران میپرداختند، آمار اینگونه قتلها را سالانه بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد اعلام میکردند که استانهایی همچون «کردستان، خوزستان، ایلام و سیستان و بلوچستان» در رده بالاتری نسبت به استانهای دیگر قرار داشتند.
طبق بررسیهای «اعتماد» از همین مقالههای دانشگاهی؛ قتلهایی با انگیزههای ناموسی یا اختلافات خانوادگی در چنین استانهایی با «نگرش مثبت» رخ میدهد به گونهای که متهم یا متهمان به جنایتی که مرتکب شدهاند، افتخار میکنند؛ متغیر یادگیری اجتماعی، قویترین و مهمترین پیشبینیکننده مستقیم نگرش مثبت به قتل ناموسی است. از میان این عوامل، متغیرهای نابرابری جنسیتی، پذیرش باورهای مردسالارانه و پایبندی به باورهای سنتی، به ترتیب مهمترین متغیرهای پیشبینیکننده نگرش مثبت به قتل ناموسی است!
@kherad_jensi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺برشی از خاطرهای تلخ!
✍یاسرعرب
در سال ١٣٩٦ که مجموعه آموزشی یک پیشنهاد ساده (آموزشی جنسی به والدین جهت رشد جنسی کودکان) را تهیه کردیم وضعیت حوزه سلامت جنسی کودکان چون شب تاریک بیابانی بود که با ایجاد رعد و برقی امکان توجه و روشن کردن جامعه وجود داشت!
امروز که اولین قسمت از مجموعه《سلامت جنسی ما ایرانیان》با ارائه《سرکار خانم دکتر زهرهکشاورز》تقدیم نگاه شما میشود شرایط اما بسیار دشوارتر است!
حالا انواع و اقسام دادههای غلط و نویزهای شبه علم و برشهای زردِ سکسولوژیست نمایانی که معلوم نیست جز جذب لایک و فالوور چه میخواهند، آنچنان در شبکههای اجتماعی گسترده شده که کار ما را دوچندان سختتر کرده!
همتی باید که هم با دادههای آسیبزایی که مردم بيچاره را اسیر کاسبکاران کرده مقابله کرد و هم در میان انبوهی از انفجار ناآگاهیها صدای متخصصین را به گوش مردمی رساند که توان تشخیص سره از ناسره ندارند!
ویدئوی الصاقی را مشاهده فرموده و مخاطب اولین قسمت در لینک زیر باشید👇
https://youtu.be/GcWRABQ4CCg
خرد جنسی هیچ حامی نهادی، سازمانی، یا دولتی ندارد. برای حمایت به این آی دی پیام دهید👇
@Yek_pishnahad_sade
@kherad_jensi
✍یاسرعرب
در سال ١٣٩٦ که مجموعه آموزشی یک پیشنهاد ساده (آموزشی جنسی به والدین جهت رشد جنسی کودکان) را تهیه کردیم وضعیت حوزه سلامت جنسی کودکان چون شب تاریک بیابانی بود که با ایجاد رعد و برقی امکان توجه و روشن کردن جامعه وجود داشت!
امروز که اولین قسمت از مجموعه《سلامت جنسی ما ایرانیان》با ارائه《سرکار خانم دکتر زهرهکشاورز》تقدیم نگاه شما میشود شرایط اما بسیار دشوارتر است!
حالا انواع و اقسام دادههای غلط و نویزهای شبه علم و برشهای زردِ سکسولوژیست نمایانی که معلوم نیست جز جذب لایک و فالوور چه میخواهند، آنچنان در شبکههای اجتماعی گسترده شده که کار ما را دوچندان سختتر کرده!
همتی باید که هم با دادههای آسیبزایی که مردم بيچاره را اسیر کاسبکاران کرده مقابله کرد و هم در میان انبوهی از انفجار ناآگاهیها صدای متخصصین را به گوش مردمی رساند که توان تشخیص سره از ناسره ندارند!
ویدئوی الصاقی را مشاهده فرموده و مخاطب اولین قسمت در لینک زیر باشید👇
https://youtu.be/GcWRABQ4CCg
خرد جنسی هیچ حامی نهادی، سازمانی، یا دولتی ندارد. برای حمایت به این آی دی پیام دهید👇
@Yek_pishnahad_sade
@kherad_jensi
آمار پروندههای طلاق یکی از شعب دادگاههای تهران در دی ماه امسال:
بیشترین علت طلاق: خیانت
و بیشترین آمار خیانت توسط زوج است اما آمار خیانت زوجه نیز قابل توجه است، در واقع از هر سه پرونده با موضوع خیانت، یک خیانت زنانه است.
@EveDaughters
@kherad_jensi
بیشترین علت طلاق: خیانت
و بیشترین آمار خیانت توسط زوج است اما آمار خیانت زوجه نیز قابل توجه است، در واقع از هر سه پرونده با موضوع خیانت، یک خیانت زنانه است.
@EveDaughters
@kherad_jensi
سلام به همراهان
برای ادامه روند تولیدات مجموعه خرد جنسی باید مبلغ ٢٣ میلیون به مرکز تجهیزات پرداخت میکردیم و فردا آخرین مهلت است.
خرد جنسی تا اینجا تنها با حمایت شما توانسته به تولید محتوا ادامه دهد.
با توجه به وضعیت اقتصادی نابسامان مردم لطفا در این مورد خاص هر چه در توان شماست حمایت بفرمایید انشالله این مشکل حل شود.
(لطفا منتظر حمایت دیگران نمانید. توجه به امور فرهنگی و تربیتی در اولویت کمتر کسانی است!)
باتشکر
5022291332099710
شماره کارت.
یاسرعرب
@kherad_jensi
برای ادامه روند تولیدات مجموعه خرد جنسی باید مبلغ ٢٣ میلیون به مرکز تجهیزات پرداخت میکردیم و فردا آخرین مهلت است.
خرد جنسی تا اینجا تنها با حمایت شما توانسته به تولید محتوا ادامه دهد.
با توجه به وضعیت اقتصادی نابسامان مردم لطفا در این مورد خاص هر چه در توان شماست حمایت بفرمایید انشالله این مشکل حل شود.
(لطفا منتظر حمایت دیگران نمانید. توجه به امور فرهنگی و تربیتی در اولویت کمتر کسانی است!)
باتشکر
5022291332099710
شماره کارت.
یاسرعرب
@kherad_jensi
ایران یکی از سالمندترین کشورهای خاورمیانه تا ۲۰۵۰
عضو شورای عالی راهبردی سازمان بهزیستی کشور:
امروز با رشد سالمندی مواجهیم.
جمعیت سالمندی ایران از ۷ درصد در دهه ۷۰ به ۱۰ درصد رسیده است.
پیش بینی میشود که به حدود ۳۰ درصد تا سال ۱۴۳۰ خواهد رسید.
ایران تا سال ۲۰۵۰ یکی از سالمندترین کشورها در خاورمیانه خواهد بود.
@kherad_jensi
عضو شورای عالی راهبردی سازمان بهزیستی کشور:
امروز با رشد سالمندی مواجهیم.
جمعیت سالمندی ایران از ۷ درصد در دهه ۷۰ به ۱۰ درصد رسیده است.
پیش بینی میشود که به حدود ۳۰ درصد تا سال ۱۴۳۰ خواهد رسید.
ایران تا سال ۲۰۵۰ یکی از سالمندترین کشورها در خاورمیانه خواهد بود.
@kherad_jensi
اندیشکده خرد جنسی
سلام به همراهان برای ادامه روند تولیدات مجموعه خرد جنسی باید مبلغ ٢٣ میلیون به مرکز تجهیزات پرداخت میکردیم و فردا آخرین مهلت است. خرد جنسی تا اینجا تنها با حمایت شما توانسته به تولید محتوا ادامه دهد. با توجه به وضعیت اقتصادی نابسامان مردم لطفا در این…
سلام و رحمت
با حمایت شما توانستیم این مبلغ را تهیه و تقدیم کنیم
ممنون لطف همهی بزرگوارانی که میدانند؛
《آیین چراغ خاموشی نیست!》
@kherad_jensi
با حمایت شما توانستیم این مبلغ را تهیه و تقدیم کنیم
ممنون لطف همهی بزرگوارانی که میدانند؛
《آیین چراغ خاموشی نیست!》
@kherad_jensi
♻️فاحشه های واقعی
یکی از عجیبترین و البته مهمترین داستانهای کوتاه جهان، داستانی است به نام Boule de suif نوشته گیدو موپاسانِ فرانسوی که در فارسی به تُپُلی ترجمه شده است و در سال ۱۹۴۵ نیز فیلمی به همین نام بر روی پرده سینمای جهان رفت.
تُپُلی روایتِ اولویتِ غریزه بقا و پیشی گرفتنِ آن از تمام اخلاقیات ساخته بشر در مواقعی است که منافع و امنیتِ آدمیزاد به خطر میافتند و چقدر در جامعه ما روایتی آشناست.
داستان در خلال یکی از جنگهای پروس (آلمان) و فرانسه در قرن نوزدهم اتفاق میافتد. ده تن از اهالی یکی از شهرهای مرزی فرانسه برای فرار از نیروهای اشغالگر پروس تصمیم میگیرند سوار یک کالسکه شوند.
یک فاحشه که نام اصلی او الیزابت روزت (Elisabeth Rousset) است، یک کُنت، یک زوج مغازه دار از طبقه متوسط، یک کارخانه دار ثروتمند و همسرش، یک روشنفکرِ جمهوری خواه، دو زنِ راهبه و چند بورژوای دیگر که سبب میشوند کالسکه یک جهان کوچک از جامعه فرانسه را تشکیل بدهد...
الیزابت که برخلاف باقی مهمانها شخصیتی رُک و غیرنمایشی دارد نه به نظرات سیاسی باقی حاضران در کالسکه گوش میدهد و نه محافظه کار و محاسبه گر است. برخلاف بقیه که پس از پیمودن چند ساعت از راه گرسنگی را سرکوب میکنند و آذوقه هایشان را رو نمیکنند، تُپُلی (الیزابت) سبد غدایش را باز میکند و به بقیه هم تعارف میکند...
مهمانها که در بدو ورود و به دلیل دانستنِ شغلِ تُپلی با اکراه و انزجار به او نگاه میگردند و از همسفر بودن با او احساس حقارت میکردند دست رد به غذاهای خوشمزه تُپُلی نمیزنند...
در این میان کالسکه به دلیل هوای بد و مه گرفتگی وارد نواحی تحت اشغال آلمانیها میشود و اعضای کالسکه که برای شب مانی به یک مسافرخانه مراجعه میکنند متوجه حضور نظامیان پروس در آنجا میشوند...
افسر آلمانی تمام اعضای کالسکه را در مسافرخانه بازداشت میکند و پس از دو روز که فرانسویها جویای دلیل میشوند افسر آلمانی به آنها میگوید شرط آزادی شان این است که تُپُلی بپذیرد که یک شب پیش او بخوابد...
فرانسویها که ابتدا از شنیدن این درخواست بیشرمانه خشمگین شده بودند رفتهرفته از غرور و مقاومت الیزابت برای نخوابیدن با افسر آلمانی به ستوه میآیند.
روشنفکر و ثروتمند و راهبه و تاجر و فرهیخته همه دست به یکی میکنند تا تُپُلی را راضی به قحبگی کنند...
موپاسان در این داستان به طرزی شگفت انگیزی وابسته بودنِ اخلاق به شرایط را نشان میدهد. تمام کسانی که تا چند ساعت پیش ظاهرا فاحشگی را زشت و قبیح میدانستند به هر روشی که بلد بودند از توجیهات مذهبی تا شیوههای رایزنیِ تجاری استفاده میکنند تا دختر بینوا را راضی کنند با افسر آلمانی بخوابَد...
صحنههای پایانیِ داستان یک تراژدی محض است. تُپُلی برخلاف غرور و خواست قلبی برای خیر جمعی با افسر آلمانی خوابیده، کالسکه در حال حرکت است و افرادی که در روز روشن برای تُپُلی دیوثی کردهاند حالا آذوقههایشان را در آوردهاند و میخورند.
تُپُلی گرسنه و غمگین در گوشه کالسکه نشسته است و به جماعتی نگاه میکند که دوباره بر سر میهن و غرور و آزادی و خدا و پاکدامنی دارند حرف میزنند. هیچکس به الیزابت نگاه نمیکند ولی گی دو موپاسان او را در تاریخ ادبیات جهان جاودانه میکند. دختری مهربان و پاک که بین فاحشههای واقعی نشسته است..
@hooreechannel
@kherad_jensi
یکی از عجیبترین و البته مهمترین داستانهای کوتاه جهان، داستانی است به نام Boule de suif نوشته گیدو موپاسانِ فرانسوی که در فارسی به تُپُلی ترجمه شده است و در سال ۱۹۴۵ نیز فیلمی به همین نام بر روی پرده سینمای جهان رفت.
تُپُلی روایتِ اولویتِ غریزه بقا و پیشی گرفتنِ آن از تمام اخلاقیات ساخته بشر در مواقعی است که منافع و امنیتِ آدمیزاد به خطر میافتند و چقدر در جامعه ما روایتی آشناست.
داستان در خلال یکی از جنگهای پروس (آلمان) و فرانسه در قرن نوزدهم اتفاق میافتد. ده تن از اهالی یکی از شهرهای مرزی فرانسه برای فرار از نیروهای اشغالگر پروس تصمیم میگیرند سوار یک کالسکه شوند.
یک فاحشه که نام اصلی او الیزابت روزت (Elisabeth Rousset) است، یک کُنت، یک زوج مغازه دار از طبقه متوسط، یک کارخانه دار ثروتمند و همسرش، یک روشنفکرِ جمهوری خواه، دو زنِ راهبه و چند بورژوای دیگر که سبب میشوند کالسکه یک جهان کوچک از جامعه فرانسه را تشکیل بدهد...
الیزابت که برخلاف باقی مهمانها شخصیتی رُک و غیرنمایشی دارد نه به نظرات سیاسی باقی حاضران در کالسکه گوش میدهد و نه محافظه کار و محاسبه گر است. برخلاف بقیه که پس از پیمودن چند ساعت از راه گرسنگی را سرکوب میکنند و آذوقه هایشان را رو نمیکنند، تُپُلی (الیزابت) سبد غدایش را باز میکند و به بقیه هم تعارف میکند...
مهمانها که در بدو ورود و به دلیل دانستنِ شغلِ تُپلی با اکراه و انزجار به او نگاه میگردند و از همسفر بودن با او احساس حقارت میکردند دست رد به غذاهای خوشمزه تُپُلی نمیزنند...
در این میان کالسکه به دلیل هوای بد و مه گرفتگی وارد نواحی تحت اشغال آلمانیها میشود و اعضای کالسکه که برای شب مانی به یک مسافرخانه مراجعه میکنند متوجه حضور نظامیان پروس در آنجا میشوند...
افسر آلمانی تمام اعضای کالسکه را در مسافرخانه بازداشت میکند و پس از دو روز که فرانسویها جویای دلیل میشوند افسر آلمانی به آنها میگوید شرط آزادی شان این است که تُپُلی بپذیرد که یک شب پیش او بخوابد...
فرانسویها که ابتدا از شنیدن این درخواست بیشرمانه خشمگین شده بودند رفتهرفته از غرور و مقاومت الیزابت برای نخوابیدن با افسر آلمانی به ستوه میآیند.
روشنفکر و ثروتمند و راهبه و تاجر و فرهیخته همه دست به یکی میکنند تا تُپُلی را راضی به قحبگی کنند...
موپاسان در این داستان به طرزی شگفت انگیزی وابسته بودنِ اخلاق به شرایط را نشان میدهد. تمام کسانی که تا چند ساعت پیش ظاهرا فاحشگی را زشت و قبیح میدانستند به هر روشی که بلد بودند از توجیهات مذهبی تا شیوههای رایزنیِ تجاری استفاده میکنند تا دختر بینوا را راضی کنند با افسر آلمانی بخوابَد...
صحنههای پایانیِ داستان یک تراژدی محض است. تُپُلی برخلاف غرور و خواست قلبی برای خیر جمعی با افسر آلمانی خوابیده، کالسکه در حال حرکت است و افرادی که در روز روشن برای تُپُلی دیوثی کردهاند حالا آذوقههایشان را در آوردهاند و میخورند.
تُپُلی گرسنه و غمگین در گوشه کالسکه نشسته است و به جماعتی نگاه میکند که دوباره بر سر میهن و غرور و آزادی و خدا و پاکدامنی دارند حرف میزنند. هیچکس به الیزابت نگاه نمیکند ولی گی دو موپاسان او را در تاریخ ادبیات جهان جاودانه میکند. دختری مهربان و پاک که بین فاحشههای واقعی نشسته است..
@hooreechannel
@kherad_jensi
ناموسپرستان قاتل
بررسیها نشان میدهد که طی ۳ ماهه نخست سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دستکم ۸۵ زن و دختر توسط شوهر، پدر، برادر و … که جزو مردان نزدیک به آنها بوده، کشته شدهاند. طبق این بررسی در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۱ دستکم ۲۲ زن و دختر، در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۲ دستکم ۲۸ زن و دختر و در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۳ نیز دستکم ۳۵ زن و دختر در شهرهای مختلف ایران به قتل رسیدهاند.
اما اگر لایحه حمایت از زنان برای چند سال در مجلس خاک نمیخورد و دولت وقت پیگیر تصویب و ابلاغ آن بود، شاید بازدارندگی این قانون جدید، در کاهش زنکشی موثر بود.
از آن زمان تاکنون این لایحه، نه به دستگاههای ذیربط برای اجرایی شدن از سوی مجلس ابلاغ شده و نه هیچ نهاد مسئولی پیگیر آن در طول یک سالونیم گذشته شده است. هرچند لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت دارای نواقص متعددی ازجمله عدم بازدارندگی کودکهمسری، ممانعت از ادامه تحصیل دختران توسط پدر و ندادن حق طلاق و حضانت فرزند به زنان است.
سازندگی
@kherad_jensi
بررسیها نشان میدهد که طی ۳ ماهه نخست سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دستکم ۸۵ زن و دختر توسط شوهر، پدر، برادر و … که جزو مردان نزدیک به آنها بوده، کشته شدهاند. طبق این بررسی در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۱ دستکم ۲۲ زن و دختر، در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۲ دستکم ۲۸ زن و دختر و در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۳ نیز دستکم ۳۵ زن و دختر در شهرهای مختلف ایران به قتل رسیدهاند.
اما اگر لایحه حمایت از زنان برای چند سال در مجلس خاک نمیخورد و دولت وقت پیگیر تصویب و ابلاغ آن بود، شاید بازدارندگی این قانون جدید، در کاهش زنکشی موثر بود.
از آن زمان تاکنون این لایحه، نه به دستگاههای ذیربط برای اجرایی شدن از سوی مجلس ابلاغ شده و نه هیچ نهاد مسئولی پیگیر آن در طول یک سالونیم گذشته شده است. هرچند لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت دارای نواقص متعددی ازجمله عدم بازدارندگی کودکهمسری، ممانعت از ادامه تحصیل دختران توسط پدر و ندادن حق طلاق و حضانت فرزند به زنان است.
سازندگی
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرد اغواگر!
✍یاسرعرب
در عرف و تاریخ اجتماعی و ادبیات و شعر و غزل و داستان و رمان و خاطرات گعدهها و همنشینیها هر وقت سخن از خباثت و اغواگری در میان است یعنی نام و نشان زنی اهل طنازی و ناز و کرشمه درخشیدن گرفته!
حیلهگری زیبا روی که چون ساحران با نیروی سیاهی چشم خود شهری به آشوب کشیده و زلف زیبا را دامی کرده زیر پای مردان ساده دل که چون شکاری ناچیز و پروازی تشنهی شهد لب او گشته و به تارهای اغوای او افتادهاند!
واقعیت اما چنین نیست!
تاریخ مردان اغواگر بسیاری به خود دیده که جنس زن برایشان چون آب شور دریا شده و هر چه با زنان بیشتری بوده و بیشتر نوشیدهاند تشنهتر و مکارتر شدهاند!
داستان این مردان اغواگر و تناسب ایشان با《تاریخ سکسوالیته ایرانی》را میتوانید در قسمت هفتم این مجموعه از زبان 《دکتر محسن بدره》در لینک زیر شنیده و مشاهده کنید👇
https://youtu.be/wEL3qgmAfMw
خرد جنسی هیچ حامی نهادی، سازمانی، یا دولتی ندارد.
برای عضويت در گروه حامیان خرد جنسی یا حمایت از چنین تولیداتی در تلگرام به این آی دی پیام دهید👇
@Yek_pishnahad_sade
@kherad_jensi
✍یاسرعرب
در عرف و تاریخ اجتماعی و ادبیات و شعر و غزل و داستان و رمان و خاطرات گعدهها و همنشینیها هر وقت سخن از خباثت و اغواگری در میان است یعنی نام و نشان زنی اهل طنازی و ناز و کرشمه درخشیدن گرفته!
حیلهگری زیبا روی که چون ساحران با نیروی سیاهی چشم خود شهری به آشوب کشیده و زلف زیبا را دامی کرده زیر پای مردان ساده دل که چون شکاری ناچیز و پروازی تشنهی شهد لب او گشته و به تارهای اغوای او افتادهاند!
واقعیت اما چنین نیست!
تاریخ مردان اغواگر بسیاری به خود دیده که جنس زن برایشان چون آب شور دریا شده و هر چه با زنان بیشتری بوده و بیشتر نوشیدهاند تشنهتر و مکارتر شدهاند!
داستان این مردان اغواگر و تناسب ایشان با《تاریخ سکسوالیته ایرانی》را میتوانید در قسمت هفتم این مجموعه از زبان 《دکتر محسن بدره》در لینک زیر شنیده و مشاهده کنید👇
https://youtu.be/wEL3qgmAfMw
خرد جنسی هیچ حامی نهادی، سازمانی، یا دولتی ندارد.
برای عضويت در گروه حامیان خرد جنسی یا حمایت از چنین تولیداتی در تلگرام به این آی دی پیام دهید👇
@Yek_pishnahad_sade
@kherad_jensi
جنین ها باید زنده بمانند، کودکان چطور؟
✍فاطمه علمدار
۱. وسط زایمان فینت کردم.برای لحظاتی از این دنیا رفتم و بلوک زایمان پر از استرس شد.وقتی که برگشتم میشنیدم که زنگ زده اند به اورژانس که کسی بیاید و نوار قلبم را بگیرد و کسی از آنطرف خط داشت میگفت در اورژانس فقط مرد هست و مرد نمی تواند بیاید بلوک زایمان و داشتند بحث میکردند که مریض را هم نمیشود تکان داد.روبه رویم پوستر سیاهی بود که وسطش زنی بود که نوزادی را درونش دار زده بودند/زده بود و بالای پوستر نوشته بود "سقط عمدی جنین با مادر چه میکند؟". دور زن دایره هایی بود که جواب سوال را میداد: احساس خشم، افسردگی، اختلالات عصبی،بی خوابی و خواب پریشان، احساس اضطراب...بلوک زایمان پر از اضطراب بود تا اینکه کسی آنطرف خط قبول کرد که بیاید و از من نوار قلب بگیرد. در شرح وظایفش اینکار نبود. داشت لطف میکرد.کسی مجبورش نکرده بود که بیاید بالای سر من ولی مردهای اورژانس را کسی مجبور کرده بود که نیایند بلوک زایمان حتی وقتیکه ممکن بود هرلحظه من بمیرم و شاید جنینم...برای کسی مهم نبود مادر در این حالت چه چیزی را تجربه میکند...احساس خشم، اضطراب، بی ارزشی...
۲_آبان بود که کسی در رویداد ملی طرح نفس گفت باید برای مبارزه با سقط جنین قرارگاه تشکیل دهیم و عرصه جلوگیری از سقط جنین عرصه جهاد است.آنروز که اینها را میگفت چندماهی بود که دخترکی شش ساله در بوکان در خانه پدری که قبلتر مادرش را کتک میزد و از خانه بیرونش کرده بود ولی طلاقش نمیداد،تحت تجاوز و شکنجه بود و آنقدر کسی به دادش نرسید که عاقبت ۲۸دی جان داد.کسی چه میداند همین الان چند کودک در اطراف ما زیر سقف خانه ها و پرورشگاه ها و آسایشگاه ها و ...تحت خشونت فیزیکی و روانی هستند ولی چون هنوز کارشان به بیمارستان و مرگ نکشیده، رنجشان رسانه ای نشده و به گوش ما نرسیده است.همان کودکانی که وقتی فقط رویان بودند_ و نه حتی جنین_ اگر مادرشان تصمیم میگرفت به بارداری اش خاتمه بدهد قانون تمام قد جلویش می ایستاد و حواسش بود که زنده بمانند و متولد شوند.بعد از تولد ولی دیگر قانون نمیپرسد آیا نوزاد را کسی دوست دارد؟کسی حوصله گریه هایش و بی خوابی هایش را دارد؟مادرش قوت شیردهی دارد؟پول شیرخشک را چطور؟واکسن هایش را میزند؟قطره هایش را میخورد؟خانه برایش امن است؟
هیچ سازمانی پوستر چاپ نمیکند برای آگاهی بخشی راجع به این که خانه ناامن با مادر و نوزاد چه میکند.
۳_اسمش نیان بود.مادرش ۱۶ماه بود که نتوانسته بود او را ببیند و آواره راهروهای دادگاهها بود تا قاضی حکم دهد که پدر موظف است یک روز و نیم در هفته بگذارد مادر بچه را ببیند و بعد آواره اتاق های اجرای احکام بود تا بتواند ثابت کند پدر نمیگذارد بچه اش را ببیند و حکم جلب بگیرد برای این مرد و بعد آواره کلانتری ها بود و خیابان تا بتواند پدر نیان را جلب کند. خودش باید پدر نیان را در موقعیت مناسب برای بازداشت قرار میداد و بعد تماس میگرفت که ماموران کلانتری بیایند برای جلبش. قانون، مردانی که برای ندادن نفقه فرزند یا محروم کردن مادرش از ملاقات با او حکم جلب برایشان صادر شده را در خیابان توقیف نمی کند.پلاکهای ماشین هایشان ثبت نمیشود در دستگاهی در دست همه پلیس های شهر تا رصد شوند و بترسند از اینکه ناگهان ماشینشان توقیف شود و خودشان راهی کلانتری شوند مثل زنانی که حجاب را رعایت نمیکنند...شهر برای مردی که به جرم آزار زن و فرزندش برایش حکم جلب صادر شده ناامن نیست...هیچ سازمانی پوستر چاپ نمیکند برای آگاهی بخشی درباره اینکه محروم شدن از دیدن فرزند با مادر چه میکند.
۴_برای زنده ماندن رویان و جنین در ۹ماهی که در شکم مادر است،باید جهاد کرد و قرارگاه ساخت.برای زنده ماندن و زندگی کردن نوزادان و خردسالان و کودکان و نوجوانان در جامعه ای که قانون منع خشونت علیه زنان ۱۴سال است که تصویب نمیشود و مدام اسم عوض میکند، چه باید کرد؟برای زنده ماندن و زندگی کردنشان در جامعه ای که قانون حمایت از کودکان و نوجوانانش ۱۱سال طول کشید تا بعد از کلی جرح و تعدیل تصویب شود چطور؟قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که تصویب شد چندهفته ای از قتل رومینا اشرفی ۱۳ساله توسط پدرش میگذشت.حالا ولی ۴سال از تصویب این قانون گذشته است و با همه نقدهایی که به آن وجود دارد، باز هم حتی اگر ماده ۳ همین قانون اجرا شده بود و صدای مادر نیان شنیده میشد و دستگاه های مسئول او را به عنوان "کودک در وضعیت مخاطره آمیز" شناسایی میکردند و مداخلات و حمایت های قانونی لازم را در موردش انجام میدادند، نیان الان زنده بود.کسی برای اجرای این قانونها ولی جهاد نمیکند.
@kherad_jensi
@fsalamdar63
✍فاطمه علمدار
۱. وسط زایمان فینت کردم.برای لحظاتی از این دنیا رفتم و بلوک زایمان پر از استرس شد.وقتی که برگشتم میشنیدم که زنگ زده اند به اورژانس که کسی بیاید و نوار قلبم را بگیرد و کسی از آنطرف خط داشت میگفت در اورژانس فقط مرد هست و مرد نمی تواند بیاید بلوک زایمان و داشتند بحث میکردند که مریض را هم نمیشود تکان داد.روبه رویم پوستر سیاهی بود که وسطش زنی بود که نوزادی را درونش دار زده بودند/زده بود و بالای پوستر نوشته بود "سقط عمدی جنین با مادر چه میکند؟". دور زن دایره هایی بود که جواب سوال را میداد: احساس خشم، افسردگی، اختلالات عصبی،بی خوابی و خواب پریشان، احساس اضطراب...بلوک زایمان پر از اضطراب بود تا اینکه کسی آنطرف خط قبول کرد که بیاید و از من نوار قلب بگیرد. در شرح وظایفش اینکار نبود. داشت لطف میکرد.کسی مجبورش نکرده بود که بیاید بالای سر من ولی مردهای اورژانس را کسی مجبور کرده بود که نیایند بلوک زایمان حتی وقتیکه ممکن بود هرلحظه من بمیرم و شاید جنینم...برای کسی مهم نبود مادر در این حالت چه چیزی را تجربه میکند...احساس خشم، اضطراب، بی ارزشی...
۲_آبان بود که کسی در رویداد ملی طرح نفس گفت باید برای مبارزه با سقط جنین قرارگاه تشکیل دهیم و عرصه جلوگیری از سقط جنین عرصه جهاد است.آنروز که اینها را میگفت چندماهی بود که دخترکی شش ساله در بوکان در خانه پدری که قبلتر مادرش را کتک میزد و از خانه بیرونش کرده بود ولی طلاقش نمیداد،تحت تجاوز و شکنجه بود و آنقدر کسی به دادش نرسید که عاقبت ۲۸دی جان داد.کسی چه میداند همین الان چند کودک در اطراف ما زیر سقف خانه ها و پرورشگاه ها و آسایشگاه ها و ...تحت خشونت فیزیکی و روانی هستند ولی چون هنوز کارشان به بیمارستان و مرگ نکشیده، رنجشان رسانه ای نشده و به گوش ما نرسیده است.همان کودکانی که وقتی فقط رویان بودند_ و نه حتی جنین_ اگر مادرشان تصمیم میگرفت به بارداری اش خاتمه بدهد قانون تمام قد جلویش می ایستاد و حواسش بود که زنده بمانند و متولد شوند.بعد از تولد ولی دیگر قانون نمیپرسد آیا نوزاد را کسی دوست دارد؟کسی حوصله گریه هایش و بی خوابی هایش را دارد؟مادرش قوت شیردهی دارد؟پول شیرخشک را چطور؟واکسن هایش را میزند؟قطره هایش را میخورد؟خانه برایش امن است؟
هیچ سازمانی پوستر چاپ نمیکند برای آگاهی بخشی راجع به این که خانه ناامن با مادر و نوزاد چه میکند.
۳_اسمش نیان بود.مادرش ۱۶ماه بود که نتوانسته بود او را ببیند و آواره راهروهای دادگاهها بود تا قاضی حکم دهد که پدر موظف است یک روز و نیم در هفته بگذارد مادر بچه را ببیند و بعد آواره اتاق های اجرای احکام بود تا بتواند ثابت کند پدر نمیگذارد بچه اش را ببیند و حکم جلب بگیرد برای این مرد و بعد آواره کلانتری ها بود و خیابان تا بتواند پدر نیان را جلب کند. خودش باید پدر نیان را در موقعیت مناسب برای بازداشت قرار میداد و بعد تماس میگرفت که ماموران کلانتری بیایند برای جلبش. قانون، مردانی که برای ندادن نفقه فرزند یا محروم کردن مادرش از ملاقات با او حکم جلب برایشان صادر شده را در خیابان توقیف نمی کند.پلاکهای ماشین هایشان ثبت نمیشود در دستگاهی در دست همه پلیس های شهر تا رصد شوند و بترسند از اینکه ناگهان ماشینشان توقیف شود و خودشان راهی کلانتری شوند مثل زنانی که حجاب را رعایت نمیکنند...شهر برای مردی که به جرم آزار زن و فرزندش برایش حکم جلب صادر شده ناامن نیست...هیچ سازمانی پوستر چاپ نمیکند برای آگاهی بخشی درباره اینکه محروم شدن از دیدن فرزند با مادر چه میکند.
۴_برای زنده ماندن رویان و جنین در ۹ماهی که در شکم مادر است،باید جهاد کرد و قرارگاه ساخت.برای زنده ماندن و زندگی کردن نوزادان و خردسالان و کودکان و نوجوانان در جامعه ای که قانون منع خشونت علیه زنان ۱۴سال است که تصویب نمیشود و مدام اسم عوض میکند، چه باید کرد؟برای زنده ماندن و زندگی کردنشان در جامعه ای که قانون حمایت از کودکان و نوجوانانش ۱۱سال طول کشید تا بعد از کلی جرح و تعدیل تصویب شود چطور؟قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که تصویب شد چندهفته ای از قتل رومینا اشرفی ۱۳ساله توسط پدرش میگذشت.حالا ولی ۴سال از تصویب این قانون گذشته است و با همه نقدهایی که به آن وجود دارد، باز هم حتی اگر ماده ۳ همین قانون اجرا شده بود و صدای مادر نیان شنیده میشد و دستگاه های مسئول او را به عنوان "کودک در وضعیت مخاطره آمیز" شناسایی میکردند و مداخلات و حمایت های قانونی لازم را در موردش انجام میدادند، نیان الان زنده بود.کسی برای اجرای این قانونها ولی جهاد نمیکند.
@kherad_jensi
@fsalamdar63
در جشنواره فجر یک پیرمرد 80 ساله به یک خانم مسن 75 ساله دست داده
✍سلمان کدیور
حالا قوه قضائیه پرونده قضایی تشکیل داده و رئیس حوزه علمیه فرموده که از این حرکت خجالت زده است و البته جای بسی شکر که فرمان تعطیلی حوزه را ندادند.
در قرآن در بیان اوصاف مؤمنان (عبدالرحمن) می فرماید
إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً (72 - فرقان)
یعنی مومن واقعی کسی است که وقتی کار بیهوده ای می بیند، کریمانه عبور می کند. چوب توی هر سوراخی نمی کند. پیرامون هر چیزی اظهار نظر نمی کند.
منتها این جماعت از هر درز دیواری یک مسئله ناموسی و حیثیتی خلق می کنند و می گویند خدا چنین گفته!
حالا اینقدر داغش می کنند که کمپین دست دادن زن و مرد را باب کنند یا این مسئله را تبدیل به نوعی کنش سیاسی نمایند.
@kherad_jensi
@Falaakhon
✍سلمان کدیور
حالا قوه قضائیه پرونده قضایی تشکیل داده و رئیس حوزه علمیه فرموده که از این حرکت خجالت زده است و البته جای بسی شکر که فرمان تعطیلی حوزه را ندادند.
در قرآن در بیان اوصاف مؤمنان (عبدالرحمن) می فرماید
إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً (72 - فرقان)
یعنی مومن واقعی کسی است که وقتی کار بیهوده ای می بیند، کریمانه عبور می کند. چوب توی هر سوراخی نمی کند. پیرامون هر چیزی اظهار نظر نمی کند.
منتها این جماعت از هر درز دیواری یک مسئله ناموسی و حیثیتی خلق می کنند و می گویند خدا چنین گفته!
حالا اینقدر داغش می کنند که کمپین دست دادن زن و مرد را باب کنند یا این مسئله را تبدیل به نوعی کنش سیاسی نمایند.
@kherad_jensi
@Falaakhon
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگو با زندانیان👆
دوازدهمین بار برای چه به زندان رفتی؟
کودک در سن پایین و در خانواده مهارتهای اجتماعی لازم مانند مدیریت احساسات، حل مساله و روابط موثر را میآموزد. خانوادهای که در آن پدر به هر بهانه بچهها را به باد کتک میگیرد چه چیزی آموخته میشود جز رها کردن خشم و ضرب و شتم هر کس که در آن لحظه دم دست است؟
پسر نوجوان پس از اولین درگیری، از سوی پدر طرد میشود و معالاسف با اشتباه دستگاه قضایی به زندان بزرگسالان میرود و چه مییابد؟ توجه، علاقه و احترامی که در خانه از او دریغ شده. هر بار که با دیگران درگیر میشود دوباره به زندان برمیگردد و حالا اینجاست به اتهام قتل نوجوانی که نمیدانسته با همراهی او چه کند چون مهارت مدیریت شرایطی که در آن گیر افتاده یا برقراری رابطه اجتماعی سالم را نداشته. چه کسی از پدر خطاکار سراغی میگیرد؟
@kherad_jensi
دوازدهمین بار برای چه به زندان رفتی؟
کودک در سن پایین و در خانواده مهارتهای اجتماعی لازم مانند مدیریت احساسات، حل مساله و روابط موثر را میآموزد. خانوادهای که در آن پدر به هر بهانه بچهها را به باد کتک میگیرد چه چیزی آموخته میشود جز رها کردن خشم و ضرب و شتم هر کس که در آن لحظه دم دست است؟
پسر نوجوان پس از اولین درگیری، از سوی پدر طرد میشود و معالاسف با اشتباه دستگاه قضایی به زندان بزرگسالان میرود و چه مییابد؟ توجه، علاقه و احترامی که در خانه از او دریغ شده. هر بار که با دیگران درگیر میشود دوباره به زندان برمیگردد و حالا اینجاست به اتهام قتل نوجوانی که نمیدانسته با همراهی او چه کند چون مهارت مدیریت شرایطی که در آن گیر افتاده یا برقراری رابطه اجتماعی سالم را نداشته. چه کسی از پدر خطاکار سراغی میگیرد؟
@kherad_jensi
این راهش نیست!
✍یاسرعرب
البته که ما اهالی رسانه نوعا مسئلهمان، جنجال و جذب فالور و بالابردن کليک و ژست افشاگری است، تا حل مسئله!
مضاف براینکه حاکمیت هم ملت را عادت داده به این سیستم پروپاگاند که اگر مشکلی جنجال رسانهای شد پاسخی هم دارد و اگر نشد که باز نوعا هیچ!
اما این راهش نیست!
برای مصداق آمبولانسها میتوان به نصب دوربینی کوچک باکارکرد نظارتی بسنده کرد. اما این شیوهی شبیه حمله به آمبولانسها واقعا بیش از حل مسئله، معضل نمیآفریند؟
از فردا هر فردی از اعضای خانواده، لازم نمیبیند که در هر شرایطی حتما همراه بيمار سوارشود؟
این حضور انواع مداخلات را در لحظاتی بسیار حساس رقم نخواهد زد؟
واقعا مشکل آمبولانس است یا فرهنگ عمومی؟
انواع تعرض، و تجاوز در مدارس، ورزشگاهها، مهمانیها، پادگانها، زندانها، حتی جنگلهای ما اتفاق نیفتاده و نمیافتد؟
برای درست کردن ابرو چرا حتما باید چشم را کور کرد؟
از صد هزاران تعرض و تجاوز چند مورد در آمبولانس بوده؟
با عموم مردم کاری نداریم. همین رسانههای علاقهمند به جنجال، وقت حمایت از جامعه و آموزش و مطالبه صحیح از مسئولین آموزشی کجا هستند؟
@kherad_jensi
✍یاسرعرب
البته که ما اهالی رسانه نوعا مسئلهمان، جنجال و جذب فالور و بالابردن کليک و ژست افشاگری است، تا حل مسئله!
مضاف براینکه حاکمیت هم ملت را عادت داده به این سیستم پروپاگاند که اگر مشکلی جنجال رسانهای شد پاسخی هم دارد و اگر نشد که باز نوعا هیچ!
اما این راهش نیست!
برای مصداق آمبولانسها میتوان به نصب دوربینی کوچک باکارکرد نظارتی بسنده کرد. اما این شیوهی شبیه حمله به آمبولانسها واقعا بیش از حل مسئله، معضل نمیآفریند؟
از فردا هر فردی از اعضای خانواده، لازم نمیبیند که در هر شرایطی حتما همراه بيمار سوارشود؟
این حضور انواع مداخلات را در لحظاتی بسیار حساس رقم نخواهد زد؟
واقعا مشکل آمبولانس است یا فرهنگ عمومی؟
انواع تعرض، و تجاوز در مدارس، ورزشگاهها، مهمانیها، پادگانها، زندانها، حتی جنگلهای ما اتفاق نیفتاده و نمیافتد؟
برای درست کردن ابرو چرا حتما باید چشم را کور کرد؟
از صد هزاران تعرض و تجاوز چند مورد در آمبولانس بوده؟
با عموم مردم کاری نداریم. همین رسانههای علاقهمند به جنجال، وقت حمایت از جامعه و آموزش و مطالبه صحیح از مسئولین آموزشی کجا هستند؟
@kherad_jensi
کاخ سفید:
ترامپ امروز فرمانی اجرایی را امضا خواهد کرد که مانع از شرکت مردان در رقابتهای ورزشی زنان میشود / انتخاب
@kherad_jensi
ترامپ امروز فرمانی اجرایی را امضا خواهد کرد که مانع از شرکت مردان در رقابتهای ورزشی زنان میشود / انتخاب
@kherad_jensi
ناظم مدرسه دختران و نا«زنانگی» در مدیریت
مضمون اصلی در اهمیت ورود زنان به مدیریت منابع انسانی، گذشته از بهره مندی جامعه از فضیلت های علمی و تجارب بانوان، نیاز به لطافت نگاه زنانه و مادرانه در شکوفایی بنی آدم، خاصّه در محیط های علمی و آموزشی است. اما شوربختانه، مدیریت زنانه، گذشته از نرسالاریِ صریح و بی نفاق، از آفت جانکاه دیگری رنج می برد که همانا مدیریت نا«زنانه» زنانی است که یا ادامه و نقابِ مردان تمامیت خواهاند و یا به مثابه بازویی از بازوهای هشتپای خونسالاری عمل می کنند. اینگونه زنانِ رئیس مآب، نه به زن و زنانگی خدمت می کنند و نه جامعه انسانی را لطافتی می بخشند. بگذریم که مدیریت زنانه را نیز بدنام می سازند.
دانشگاه الزهرا س، که امسال به شصت سالگی رسیده، با بیش از ده هزار دانشجو در ده ها رشته تحصیلی و صدها عضو هیئت علمی، بی شک یکی از دیرپاترین و مهم ترین موسسات آموزشی زنانه است که با چندین دهه تلاش و زحمتِ یک جامعه علمی قابل احترام، سیر رشد خود را از مدرسه عالی دختران به یک دانشگاه بین المللی طی نموده است. اما از آنجا که به طور سنتی، در صندلی ریاست دانشگاه الزهرا س یک خانم قرار می گیرد، این صندلی معمولا مورد طمع همسرانِ سیاستمردانی است که جلوس خودشان بر صندلی های متعدد دیگر را برای «شوق خدمت» کافی نمی دانند. و در معامله سیاست مردان، این دانشگاه نیز بعضا بازیچه کسانی قرار می گیرد که نه شایستگی مدیریت دانشگاه را دارند و نه منتخب و یا دست کم مقبول جامعه دانشگاهی اند. چنین شخصیت هایی، عملا دانشگاه الزهرا س را به یک مدرسه دخترانه بزرگ و متورم تقلیل می دهند و با ایجاد یک فضای نیممرده، ناظم «مدرسه دختران» باقی می مانند.
یکی از این ناظم ها، خانم دکتر زهرا ناظم بکایی است که با مدرک دکتری از دانشگاه آزاد، رئیس یک دانشگاه دولتی مهم در سطح ملی است. دکتر ناظم بکایی، همسر محمدرضا مخبر دزفولی است که با تخصص دامپزشکی به مدت 13 سال (۱۳۸۴–۱۳۹۷) دبیر شورای عالی انقلاب «فرهنگی» بود و اکنون رئیس فرهنگستان علوم است. گفتنی است آقای دکتر زلفی گل وزیر سابق علوم در دولت سیزدهم، یعنی کسی که خانم دکتر ناظم بکایی را به ریاست دانشگاه الزهرا س منصوب کرد، در همین فرهنگستان علوم به عضویت پیوسته مفتخر گردید.
اما ناظم مدرسه دختران، اکنون که با فشارهای مزمن به شمار زیادی از اساتید دانشگاه الزهرا و اخراج شماری و بازنشسته کردن شماری دیگر و اعمال قدرت مطلقه متمرکز در عزل و نصب ها و به طور کلی، کنار گذاشتن بدنه اعضای هیئت علمی از مشارکت در مدیریت دانشگاه و نیز برخوردهای دلگزا با برخی از دانشجویان، دانشگاه را به فضایی امنیتی، سرد و ملال آور بدل نموده است، در دولت جدید به دنبال ابقای خود «احتمالا» با نفوذ فامیل های دور و نزدیک شان هستند.
باید دید دولت د. پزشکیان، با انتخابی شایسته و مقبول برای ریاست دانشگاه الزهرا س، به وظیفه ملی خود در باب این نهاد پراهمیت عمل می کند یا اجازه می دهد همچنان خونسالاری، زندگی علمی هزاران دانشجو و صدها عضو هیئت علمی این دانشگاه را در زمستانی تمام نشدنی افسرده نگه دارد.
جمعی از اساتید دانشگاهها
@kherad_Jensi
مضمون اصلی در اهمیت ورود زنان به مدیریت منابع انسانی، گذشته از بهره مندی جامعه از فضیلت های علمی و تجارب بانوان، نیاز به لطافت نگاه زنانه و مادرانه در شکوفایی بنی آدم، خاصّه در محیط های علمی و آموزشی است. اما شوربختانه، مدیریت زنانه، گذشته از نرسالاریِ صریح و بی نفاق، از آفت جانکاه دیگری رنج می برد که همانا مدیریت نا«زنانه» زنانی است که یا ادامه و نقابِ مردان تمامیت خواهاند و یا به مثابه بازویی از بازوهای هشتپای خونسالاری عمل می کنند. اینگونه زنانِ رئیس مآب، نه به زن و زنانگی خدمت می کنند و نه جامعه انسانی را لطافتی می بخشند. بگذریم که مدیریت زنانه را نیز بدنام می سازند.
دانشگاه الزهرا س، که امسال به شصت سالگی رسیده، با بیش از ده هزار دانشجو در ده ها رشته تحصیلی و صدها عضو هیئت علمی، بی شک یکی از دیرپاترین و مهم ترین موسسات آموزشی زنانه است که با چندین دهه تلاش و زحمتِ یک جامعه علمی قابل احترام، سیر رشد خود را از مدرسه عالی دختران به یک دانشگاه بین المللی طی نموده است. اما از آنجا که به طور سنتی، در صندلی ریاست دانشگاه الزهرا س یک خانم قرار می گیرد، این صندلی معمولا مورد طمع همسرانِ سیاستمردانی است که جلوس خودشان بر صندلی های متعدد دیگر را برای «شوق خدمت» کافی نمی دانند. و در معامله سیاست مردان، این دانشگاه نیز بعضا بازیچه کسانی قرار می گیرد که نه شایستگی مدیریت دانشگاه را دارند و نه منتخب و یا دست کم مقبول جامعه دانشگاهی اند. چنین شخصیت هایی، عملا دانشگاه الزهرا س را به یک مدرسه دخترانه بزرگ و متورم تقلیل می دهند و با ایجاد یک فضای نیممرده، ناظم «مدرسه دختران» باقی می مانند.
یکی از این ناظم ها، خانم دکتر زهرا ناظم بکایی است که با مدرک دکتری از دانشگاه آزاد، رئیس یک دانشگاه دولتی مهم در سطح ملی است. دکتر ناظم بکایی، همسر محمدرضا مخبر دزفولی است که با تخصص دامپزشکی به مدت 13 سال (۱۳۸۴–۱۳۹۷) دبیر شورای عالی انقلاب «فرهنگی» بود و اکنون رئیس فرهنگستان علوم است. گفتنی است آقای دکتر زلفی گل وزیر سابق علوم در دولت سیزدهم، یعنی کسی که خانم دکتر ناظم بکایی را به ریاست دانشگاه الزهرا س منصوب کرد، در همین فرهنگستان علوم به عضویت پیوسته مفتخر گردید.
اما ناظم مدرسه دختران، اکنون که با فشارهای مزمن به شمار زیادی از اساتید دانشگاه الزهرا و اخراج شماری و بازنشسته کردن شماری دیگر و اعمال قدرت مطلقه متمرکز در عزل و نصب ها و به طور کلی، کنار گذاشتن بدنه اعضای هیئت علمی از مشارکت در مدیریت دانشگاه و نیز برخوردهای دلگزا با برخی از دانشجویان، دانشگاه را به فضایی امنیتی، سرد و ملال آور بدل نموده است، در دولت جدید به دنبال ابقای خود «احتمالا» با نفوذ فامیل های دور و نزدیک شان هستند.
باید دید دولت د. پزشکیان، با انتخابی شایسته و مقبول برای ریاست دانشگاه الزهرا س، به وظیفه ملی خود در باب این نهاد پراهمیت عمل می کند یا اجازه می دهد همچنان خونسالاری، زندگی علمی هزاران دانشجو و صدها عضو هیئت علمی این دانشگاه را در زمستانی تمام نشدنی افسرده نگه دارد.
جمعی از اساتید دانشگاهها
@kherad_Jensi