#لطفا_به_کودکانتان_رحم_کنید
قسمت اول
✍️#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
مریم یازده ساله است و در کلاس پنجم ابتدایی یکی از پرآوازه ترین مدارس تهران درس می خواند. تکالیف درسی چند روزش را مرور می کنیم: معلّم ریاضی جمع کسرهای مرکّب را از او خواسته است، معلّم علوم تعاریف نزدیک بینی، دوربینی، آستیگماتیسم، آب مروارید و کوررنگی را از او خواسته است. معلّم فارسی (در واقع عربی!) از او انتظار دارد ریشه های متفاوت واژه های به ظاهر مشابهی همچون «الغاء» و «غالی» را بشناسد (واژه هایی که در زبان محاوره فارسی کاربرد زیادی ندارند)، معلّم دینی می خواهد مریم تفاوت های نماز جمعه و سایر نمازهای دو رکعتی را بداند و معلّم پرورشی (که این روزها معلم مشاور نامیده می شود) از مریم خواسته سر بریدهٔ شهید حُجَجی را نقاشی کند!
فقط یک سوّم سال تحصیلی گذشته و اینها هم توقّعات و تکالیف دو سه روزِ مریم است. فراموش نکنید که مریم یازده سال دارد و نیاز به بازی، تفریح و معاشرت با اعضای خانواده و فامیل هم دارد. مریم صبح خیلی زود به مدرسه می رود و تا دو بعد از ظهر در مدرسه است، عملاً تا به خانه برسد و تکالیف خود را شروع کند 4 بعد از ظهر است و او علاوه بر خستگی روز، بار سنگین تکالیف فردا را هم به دوش دارد.
طبعاً نه قدرت یادگیری یک کودک یازده ساله، نه توان جسمی او و نه وقتی که در اختیار دارد برای یادگیری این همه مطلب و انجام تکالیف مربوطه کافی نیست. راه حل چیست؟ برادر بزرگ مریم راجع به بیماری های چشم برایش می نویسد، خواهر بزرگ مریم سر شهید حججی را برایش نقاشی می کند، پدر مریم با دشواری برای مریم توضیح می دهد که ریشه «غالی»، «غلو» است در حالیکه ریشه «الغاء»، «لغو» است (چون مریم باب های ثلاثی مزید را نخوانده است فهم اینکه چگونه لغو تبدیل به الغاء می شود امکان ندارد و چون مریم اسم فاعل را نخوانده است این که چگونه و چرا غلو تبدیل به غالی می شود غیر ممکن است!). مادر مریم هم باید راجع به نماز جمعه (که هرگز نرفته است!) تحقیق کند و برای مریم راجع به آن توضیح دهد!
تمام خانواده باید دست به دست هم بدهند تا تکالیف هر روزهٔ مریم به سرانجام برسد و مریم دست خالی به مدرسه نرود! و این در حالی است که علیرغم این که این مدرسه برای ثبت نام مریم هر سال پولی برابر با حقوق کامل یک سال یک کارگر دریافت می کند، مرتب دانش آموزان و خانواده هاشان را تهدید به اخراج می کند!
مریم هر روز که به مدرسه می رود می داند که تکالیفش با تلاش جمعی خانواده به ثمر رسیده است ولی نمی داند که این ماجرا برای تمام همکلاسانش اتفاق افتاده است. مریم گمان می کند فقط خود اوست که نمی تواند این همه اطلاعات را هضم و پردازش کند و به خاطر بسپارد. مریم تصور می کند همکلاسانش می توانند و فقط خود اوست که نمی تواند! می دانید چرا مریم این گونه فکر می کند؟ چون در مدرسه، همه باید نقش بازی کنند و تظاهر کنند تکالیف را خودشان انجام داده اند! معلّمان هم در این تظاهر شرکت می کنند!
معلّم مشاوره می داند که قاعدتاً این سرهای بریده شده توسط کودکان یازده ساله کشیده نشده اند ولی به خودش دروغ می گوید و باور دارد که با این پروژهٔ نقاشی، توانسته «ارزش» ها را ترویج کند!
نه تنها مریم بلکه تمام دانش آموزان مدرسهٔ گران قیمتِ پرآوازه دچار احساس حقارت، اعتماد به نفس پایین و تظاهر و ریاکاری می شوند. نتیجهٔ این تظاهر و ریاکاری نیز عزّت نفس پایین است.
حالا خود این اعتماد به نفس پایین، سیکل معیوبی ایجاد می کند که باعث می شود مریم دیگر به اندازهٔ توانایی خودش نیز تکالیفش را انجام ندهد. وِردِ کلام مریم «نمی توانم، یاد نمی گیرم» شده است.
@pishnahad_sade
قسمت اول
✍️#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
مریم یازده ساله است و در کلاس پنجم ابتدایی یکی از پرآوازه ترین مدارس تهران درس می خواند. تکالیف درسی چند روزش را مرور می کنیم: معلّم ریاضی جمع کسرهای مرکّب را از او خواسته است، معلّم علوم تعاریف نزدیک بینی، دوربینی، آستیگماتیسم، آب مروارید و کوررنگی را از او خواسته است. معلّم فارسی (در واقع عربی!) از او انتظار دارد ریشه های متفاوت واژه های به ظاهر مشابهی همچون «الغاء» و «غالی» را بشناسد (واژه هایی که در زبان محاوره فارسی کاربرد زیادی ندارند)، معلّم دینی می خواهد مریم تفاوت های نماز جمعه و سایر نمازهای دو رکعتی را بداند و معلّم پرورشی (که این روزها معلم مشاور نامیده می شود) از مریم خواسته سر بریدهٔ شهید حُجَجی را نقاشی کند!
فقط یک سوّم سال تحصیلی گذشته و اینها هم توقّعات و تکالیف دو سه روزِ مریم است. فراموش نکنید که مریم یازده سال دارد و نیاز به بازی، تفریح و معاشرت با اعضای خانواده و فامیل هم دارد. مریم صبح خیلی زود به مدرسه می رود و تا دو بعد از ظهر در مدرسه است، عملاً تا به خانه برسد و تکالیف خود را شروع کند 4 بعد از ظهر است و او علاوه بر خستگی روز، بار سنگین تکالیف فردا را هم به دوش دارد.
طبعاً نه قدرت یادگیری یک کودک یازده ساله، نه توان جسمی او و نه وقتی که در اختیار دارد برای یادگیری این همه مطلب و انجام تکالیف مربوطه کافی نیست. راه حل چیست؟ برادر بزرگ مریم راجع به بیماری های چشم برایش می نویسد، خواهر بزرگ مریم سر شهید حججی را برایش نقاشی می کند، پدر مریم با دشواری برای مریم توضیح می دهد که ریشه «غالی»، «غلو» است در حالیکه ریشه «الغاء»، «لغو» است (چون مریم باب های ثلاثی مزید را نخوانده است فهم اینکه چگونه لغو تبدیل به الغاء می شود امکان ندارد و چون مریم اسم فاعل را نخوانده است این که چگونه و چرا غلو تبدیل به غالی می شود غیر ممکن است!). مادر مریم هم باید راجع به نماز جمعه (که هرگز نرفته است!) تحقیق کند و برای مریم راجع به آن توضیح دهد!
تمام خانواده باید دست به دست هم بدهند تا تکالیف هر روزهٔ مریم به سرانجام برسد و مریم دست خالی به مدرسه نرود! و این در حالی است که علیرغم این که این مدرسه برای ثبت نام مریم هر سال پولی برابر با حقوق کامل یک سال یک کارگر دریافت می کند، مرتب دانش آموزان و خانواده هاشان را تهدید به اخراج می کند!
مریم هر روز که به مدرسه می رود می داند که تکالیفش با تلاش جمعی خانواده به ثمر رسیده است ولی نمی داند که این ماجرا برای تمام همکلاسانش اتفاق افتاده است. مریم گمان می کند فقط خود اوست که نمی تواند این همه اطلاعات را هضم و پردازش کند و به خاطر بسپارد. مریم تصور می کند همکلاسانش می توانند و فقط خود اوست که نمی تواند! می دانید چرا مریم این گونه فکر می کند؟ چون در مدرسه، همه باید نقش بازی کنند و تظاهر کنند تکالیف را خودشان انجام داده اند! معلّمان هم در این تظاهر شرکت می کنند!
معلّم مشاوره می داند که قاعدتاً این سرهای بریده شده توسط کودکان یازده ساله کشیده نشده اند ولی به خودش دروغ می گوید و باور دارد که با این پروژهٔ نقاشی، توانسته «ارزش» ها را ترویج کند!
نه تنها مریم بلکه تمام دانش آموزان مدرسهٔ گران قیمتِ پرآوازه دچار احساس حقارت، اعتماد به نفس پایین و تظاهر و ریاکاری می شوند. نتیجهٔ این تظاهر و ریاکاری نیز عزّت نفس پایین است.
حالا خود این اعتماد به نفس پایین، سیکل معیوبی ایجاد می کند که باعث می شود مریم دیگر به اندازهٔ توانایی خودش نیز تکالیفش را انجام ندهد. وِردِ کلام مریم «نمی توانم، یاد نمی گیرم» شده است.
@pishnahad_sade
💢جزییات آزار بهاره خمینی شهر را در گزارش قانون بخوانید
✍️هدیه کیمیایی
❗️کوچههای محله فتح آباد همانجایی که بهاره را دزدیدند و به اوتجاوز کردند پر از خانههایی با نماهای سیمانی و کاهگلی است و بهندرت خانه ای بیشتر از دوطبقه با نمای سنگی در آن دیده می شود.در تمام کوچه های تو درتوی مشرف به خانه بهاره، یک یا چند خرابه متروکه که بقایای تخریب خانههاست، دیده می شود. خرابههایی با گوشه های دنج که فعالیت را برای خلافکارها آسانتر می کندر این محله معماری حسینیه ها و مسجدها با خانه ها متفاوت است.
❗️مادر بهاره: برای تحویل مدارک پزشکی قانونی از بالا دستور رسیده تا مدارک معاینه را به ما ندهند. فقط توانستیم چند دقیقه آن را تماشا کنیم
❗️پلیس گفته گوشی هایتان را پس نمی دهیم مگر اینکه سیم کارت جدید داخلش بیندازیم. سیم کارت های خودمان را نمی دهند.
❗️بهاره 6 برادر و 2خواهر دارد که تنها دو نفرشان به مدرسه می روند. یخواهرهای 13 و 14 ساله اش سالهاست با دوخت شلوار کردی زندگی شان را می گذرانند. پدرشان معتاد است و از پس مخارج زندگی بر نمی آید.
❗️خاله بهاره: دیروز رفته بودم مدرسه دخترم تا کارنامهاش را بگیرم و او را در کلاس بالاتر ثبت نام کنم. معاون مدرسه موقع اسم نویسی گفت: باید 180 هزارتومان بدهی تا اسم دخترت را کلاس ششم بنویسم. گفتم دیگر دلم نمیخواهد دخترم را به مدرسه بفرستم. وقتی به یک دختربچه پنج ساله تجاوز می کنند، من دیگر چطور بچه ام را بفرستم تا مدرسه بیاید؟ مدیر مدرسه هم در جواب به من گفت: این همه سال جوان های افغان این کارها را در حق ایرانی ها کردند، حالا این بار یک ایرانی این کار را در حق دختربچه ای افغان کرده است!
❗️روی دکور چوبی چسبیده به دیوار اتاق یک قاب عکس بزرگ از جوانی افغان است که بلوز قرمزرنگ به تن دارد. جوان، عموی بهاره است که مقنی بود و دو سال پیش در حادثه ای داخل چاه، برق او را گرفت و کشته شد. حالا تماشای این عکس روی دکور خانه، رنج غربت و دورماندن از سرزمینشان را بیشتر می کند.
❗️بهاره شکم عروسک را فشار می دهد و صدای جیغ می آید. آرام آرام فریادهای عروسک در فاصله های ممتد و به هم پیوسته به گوش می رسد و با فریادهای بهاره یکی می شود.« قرار بود از بهزیستی هر روز برایش روانشناس بیاورند اما یک روز بیشتر نیامد و حتی نتوانست با بهاره حرف بزند.
http://www.ghanoondaily.ir/fa/news/main/103112
✍️هدیه کیمیایی
❗️کوچههای محله فتح آباد همانجایی که بهاره را دزدیدند و به اوتجاوز کردند پر از خانههایی با نماهای سیمانی و کاهگلی است و بهندرت خانه ای بیشتر از دوطبقه با نمای سنگی در آن دیده می شود.در تمام کوچه های تو درتوی مشرف به خانه بهاره، یک یا چند خرابه متروکه که بقایای تخریب خانههاست، دیده می شود. خرابههایی با گوشه های دنج که فعالیت را برای خلافکارها آسانتر می کندر این محله معماری حسینیه ها و مسجدها با خانه ها متفاوت است.
❗️مادر بهاره: برای تحویل مدارک پزشکی قانونی از بالا دستور رسیده تا مدارک معاینه را به ما ندهند. فقط توانستیم چند دقیقه آن را تماشا کنیم
❗️پلیس گفته گوشی هایتان را پس نمی دهیم مگر اینکه سیم کارت جدید داخلش بیندازیم. سیم کارت های خودمان را نمی دهند.
❗️بهاره 6 برادر و 2خواهر دارد که تنها دو نفرشان به مدرسه می روند. یخواهرهای 13 و 14 ساله اش سالهاست با دوخت شلوار کردی زندگی شان را می گذرانند. پدرشان معتاد است و از پس مخارج زندگی بر نمی آید.
❗️خاله بهاره: دیروز رفته بودم مدرسه دخترم تا کارنامهاش را بگیرم و او را در کلاس بالاتر ثبت نام کنم. معاون مدرسه موقع اسم نویسی گفت: باید 180 هزارتومان بدهی تا اسم دخترت را کلاس ششم بنویسم. گفتم دیگر دلم نمیخواهد دخترم را به مدرسه بفرستم. وقتی به یک دختربچه پنج ساله تجاوز می کنند، من دیگر چطور بچه ام را بفرستم تا مدرسه بیاید؟ مدیر مدرسه هم در جواب به من گفت: این همه سال جوان های افغان این کارها را در حق ایرانی ها کردند، حالا این بار یک ایرانی این کار را در حق دختربچه ای افغان کرده است!
❗️روی دکور چوبی چسبیده به دیوار اتاق یک قاب عکس بزرگ از جوانی افغان است که بلوز قرمزرنگ به تن دارد. جوان، عموی بهاره است که مقنی بود و دو سال پیش در حادثه ای داخل چاه، برق او را گرفت و کشته شد. حالا تماشای این عکس روی دکور خانه، رنج غربت و دورماندن از سرزمینشان را بیشتر می کند.
❗️بهاره شکم عروسک را فشار می دهد و صدای جیغ می آید. آرام آرام فریادهای عروسک در فاصله های ممتد و به هم پیوسته به گوش می رسد و با فریادهای بهاره یکی می شود.« قرار بود از بهزیستی هر روز برایش روانشناس بیاورند اما یک روز بیشتر نیامد و حتی نتوانست با بهاره حرف بزند.
http://www.ghanoondaily.ir/fa/news/main/103112
قانون
به قلبش آتش ریختند :: قانون
هدیه کیمیایی
در روزهای گذشته مطلبی در فضای مجازی منتشر شد تحت عنوان از قضا آموزش جنسی صفرا فزود!
که در آن نویسنده مدعی شده بود در غرب راهکار آموزش جنسی به کودکان نه تنها باعث کاهش آسیبها نمی شود بلکه بر درصد رفتارهای پر خطر آنها میافزاید و خسران بار بودن این آموزش ها در کشور را مورد تاکید قرار داده بود.
سرکار خانم الهام فخرایی در یادداشتی به ادعای سطحی متن مذکور پاسخ داده اند؛
http://alephba.org/2018/06/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8/
که در آن نویسنده مدعی شده بود در غرب راهکار آموزش جنسی به کودکان نه تنها باعث کاهش آسیبها نمی شود بلکه بر درصد رفتارهای پر خطر آنها میافزاید و خسران بار بودن این آموزش ها در کشور را مورد تاکید قرار داده بود.
سرکار خانم الهام فخرایی در یادداشتی به ادعای سطحی متن مذکور پاسخ داده اند؛
http://alephba.org/2018/06/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8/
الـفـبـــــا
آیا آموزش جنسی کودکان و نوجوانان، آسیبپذیری جنسی آنها را افزایش میدهد؟ - الـفـبـــــا
الهام فخرایی// در نوشتاری با عنوان «از قضا آموزش جنسی صفرا فزود»، میثم ظهوریان به نتایج تحقیقی در حوزۀ آموزش جنسی در کشور انگلیس اشاره کرده است؛ مبنی بر اینکه […]
به اخبار کودک آزاری و تجاوز به کودکان عاااااادت می کنیم؟
✍️ یاسرعرب
✅در سالهای گذشته به علت عدم همراهی رسانه های رسمی با پوشش اخبار هولناک اجتماعی از جمله قتل های سریالی و زنجیره ای، کودک آزاری، تجاوزات جنسی و ... شاخکهای اجتماعی نسبت به این مقولات سرد و غافل بود. هر چه بود اخبار منطقه ای و در حد شایعه قلمداد می شد. تا اینکه به برکت حضور شبکه های اجتماعی (به خصوص تلگرام) مردم در چند سال اخیر در جریان شرایط تاسف بار حوزه ی آسیبهای اجتماعی قرار گرفتند و این مقوله از جنبه بحث های ویترینی کمی خارج شد.خوشبختانه هر چند نهاد و سیستم و ساختار های عمودی بی دغدغه در کنار گود نشستند اما کنش گران اجتماعی، مدد کاران، روانپزشکان، مستند سازان، و.. در رسانه های غیر رسمی به وسیله صوت و عکس و متن و کلیپ و انتشار مقالات و ساده سازی زبان مفاهیم و مهارتهای کاربردی و همگانی کردن آموزش ها و هشدارها در حد توان کوشیدند تا در این شب ظلمت چراغی بیفروزند و راهی به دهی بگشایند.
✅این امتیاز هم مثل سایر پتانسیل ها البته تهدید خودش را به همراه دارد. چند روز بیشتر از خبر آتنا نگذشته بود که جسد دختری هفت ساله در یکی از روستاهای خراسان کشف شد. آن واقعه و چند حادثه ی رسانه ای شده دیگر تحت تاثیر "اشباع خبر تجاوز و قتل" در سطح جامعه نادیده گرفته شد و این روند باز هم تکرار شد تا همین اواخر مورد تجاوز جنسی به دختری پنج ساله در خمینی شهر اصفهان در حاشیه ی ماجرای تعرض جنسی نوجوانان دانش آموز تهرانی بازتاب یافت!
✅ترس نگارنده از اینجاست که احساس می کند انتشار اخبار کودک آزاری و تجاوزات جنسی به خصوص به کودکان دارد در جامعه ی ما به نحوی زیر پوستی عادی می شود. فرایندی چون نحوه برخورد ما با اخبار هر روزه ی بمب گذاری در بغداد یا انفجار انتحاری در کابل، یا اعلام آمار اعتیاد در ایران، یا کشته شدن یک بازداشتی دیگر در بازداشتگاهی در کشور و ... مثل تمام خبرهای فاجعه باری که علی رغم تکان دهنده بودن شان دیگر شنیدن اش واکنشی در مردم بر نمی انگیزد!
✅تا اینجا که به تدریج و از پس انبوه اخبار ارسالی خدای ناکرده توده مردم مثل واکنش به اخبار کشتار داعش در سوریه یا کودکان زیر آوار مانده ی یمن و ... به محض مواجه شدن با خبر کودک آزاری و یا تجاوزات جنسی به آنها بلافاصله دریافت خبر را قطع کرده و بگویند :«کاری که از دست ما ساخته نیست حداقل اعصاب خودمان را خرد نکنیم!» واکنشی که بارها در خصوص مثال های قبلی که زده شد به چشم دیده ام.
✅قطعا بازگشت به سیاستِ سکوت و کتمان رسانه های رسمی راه حل مسائل ما نیست. پس چه می توان کرد؟ هنوز نمی دانم... شما نظری دارید؟ لطفا برایم ارسال کنید👇
https://t.me/yaserarab
@pishnahad_sade
✍️ یاسرعرب
✅در سالهای گذشته به علت عدم همراهی رسانه های رسمی با پوشش اخبار هولناک اجتماعی از جمله قتل های سریالی و زنجیره ای، کودک آزاری، تجاوزات جنسی و ... شاخکهای اجتماعی نسبت به این مقولات سرد و غافل بود. هر چه بود اخبار منطقه ای و در حد شایعه قلمداد می شد. تا اینکه به برکت حضور شبکه های اجتماعی (به خصوص تلگرام) مردم در چند سال اخیر در جریان شرایط تاسف بار حوزه ی آسیبهای اجتماعی قرار گرفتند و این مقوله از جنبه بحث های ویترینی کمی خارج شد.خوشبختانه هر چند نهاد و سیستم و ساختار های عمودی بی دغدغه در کنار گود نشستند اما کنش گران اجتماعی، مدد کاران، روانپزشکان، مستند سازان، و.. در رسانه های غیر رسمی به وسیله صوت و عکس و متن و کلیپ و انتشار مقالات و ساده سازی زبان مفاهیم و مهارتهای کاربردی و همگانی کردن آموزش ها و هشدارها در حد توان کوشیدند تا در این شب ظلمت چراغی بیفروزند و راهی به دهی بگشایند.
✅این امتیاز هم مثل سایر پتانسیل ها البته تهدید خودش را به همراه دارد. چند روز بیشتر از خبر آتنا نگذشته بود که جسد دختری هفت ساله در یکی از روستاهای خراسان کشف شد. آن واقعه و چند حادثه ی رسانه ای شده دیگر تحت تاثیر "اشباع خبر تجاوز و قتل" در سطح جامعه نادیده گرفته شد و این روند باز هم تکرار شد تا همین اواخر مورد تجاوز جنسی به دختری پنج ساله در خمینی شهر اصفهان در حاشیه ی ماجرای تعرض جنسی نوجوانان دانش آموز تهرانی بازتاب یافت!
✅ترس نگارنده از اینجاست که احساس می کند انتشار اخبار کودک آزاری و تجاوزات جنسی به خصوص به کودکان دارد در جامعه ی ما به نحوی زیر پوستی عادی می شود. فرایندی چون نحوه برخورد ما با اخبار هر روزه ی بمب گذاری در بغداد یا انفجار انتحاری در کابل، یا اعلام آمار اعتیاد در ایران، یا کشته شدن یک بازداشتی دیگر در بازداشتگاهی در کشور و ... مثل تمام خبرهای فاجعه باری که علی رغم تکان دهنده بودن شان دیگر شنیدن اش واکنشی در مردم بر نمی انگیزد!
✅تا اینجا که به تدریج و از پس انبوه اخبار ارسالی خدای ناکرده توده مردم مثل واکنش به اخبار کشتار داعش در سوریه یا کودکان زیر آوار مانده ی یمن و ... به محض مواجه شدن با خبر کودک آزاری و یا تجاوزات جنسی به آنها بلافاصله دریافت خبر را قطع کرده و بگویند :«کاری که از دست ما ساخته نیست حداقل اعصاب خودمان را خرد نکنیم!» واکنشی که بارها در خصوص مثال های قبلی که زده شد به چشم دیده ام.
✅قطعا بازگشت به سیاستِ سکوت و کتمان رسانه های رسمی راه حل مسائل ما نیست. پس چه می توان کرد؟ هنوز نمی دانم... شما نظری دارید؟ لطفا برایم ارسال کنید👇
https://t.me/yaserarab
@pishnahad_sade
Telegram
Ariana
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ......
Forwarded from یاسر عرب
کودکان ما و شیشه ی نوشابه آنها!
✍یاسر عرب
✅همین چند روز پیش بود که در خصوص احتمال عادی شدن اخبار کودک آزاری و تجاوز به کودکان یادداشتی تقدیم دوستان کردم تا چاره جویی کنم از روند عادی شدن انتشار این خبرها در جامعه و چه خوش گفت که؛
- عادی شدن یعنی پذیرش!
✅از قضا به یک هفته هم نرسید که ابطحی نماینده خمینی شهر با توپ پر و لحن طلبکارانه زمین و زمان را مورد خطاب قرار که از کجا معلوم تجاوز به وسیله شیشه ی نوشابه ی پپسی! نبوده است؟
✅جل الخالق! خلاقیت را نگاه کن! اینکه طرف با خودش فکر کرده چگونه بر اساس قاعده ی "زدی ضربتی، ضربتی نوش کن" حال معترضان به این حادثه را می شود گرفت؟ بعد با خودش می گوید " خوب الان مسئله تشخیص پزشکی قانونی است! پزشکی قانونی که نمی تواند بگوید چه چیزی صدمه را به درون واژن انجام داده پس ازاله ی بکارت می تواند توسط آلت تناسلی انجام نشده باشد!"
✅من در این چند خط نمی خواهم با ایده ی ناشیانه ی ایشان مخالفتی کنم. بلکه می خواهم نشان بدهم این ایده از کجا آبشخور دارد؟ چرا که موضع گیری این نماینده ی مجلس می تواند روشنگر محل دعوایی وسیع تر باشد. و پاسخی را که اهل فن مدتهاست تلاش دارند به گوش مردم برسانند شفاف و مصداقی بیان کند.
✅در ذهنیت جمعی ما همواره ریشه ی تجاوز در جوع جنسی نهفته. لزوما "مردی" احتمال زیاد "زنی" یا "دختری" را به زور وادار ساخته تا "آتش شهوت" خود را به وسیله ی تن او فرو نشاند!
✅برای همین در ناخودآگاه ذهن ابطحی وقتی قرار است از "تجاوز" به موضوعات دیگر منتقل شویم چاره ای جز حذف شهوت و آلت تناسلی و انزال و ... نیست!
✅حال اینکه ریشه ی تجاوزات اتفاقا علی رغم باور غلط توده نه در تشنگی جنسی متجاوز، بلکه جای دیگری است. تجاوز باز تولید خشونت است و ریشه در خشم دارد. این خشم گاه با مشتی در خیابان به صورت فردی اعمال می شود و گاه با زمینه چینی در خانه و با آلت تناسلی.
✅بارها دیده ام وقتی پرونده هایی چون پرونده تجاوز جنسی به حدود بیست کودک در یکی از مدارس تهران مطرح می شود (که در آن یکی از پرسنل خانم با دست تجاوز را انجام می داده) مخاطب مات و مبهوت می ماند! چراکه فهم نمی کند یک زن چرا باید به کودکی تجاوز کند؟ و چگونه ممکن است با انگشت کردن کودکان به ارگاسم برسد؟
✅این همان راه فرار ناشیانه ی نماینده خمینی شهر است. این که از باور عامیانه ی عوام خود کاریزی زدن به اینکه؛ چه کسی در خلوت بوده و دیده؟ اصلا شاید تجاوز با آلت تناسلی صورت نگرفته! (پس یعنی شاید اصلا تجاوز جنسی در کار نبوده...)
✅غافل از اینکه تجاوز جنسی معنی بسیار گسترده ای دارد و اینکه به وسیله آلت تناسلی یا دست یا اشیاء یا .... انجام شود اصلا ربطی به اصل وقوع تجاوز جنسی ندارد!
✅مسئله اینجاست که اعمال خشونت روی کودک در بین اندام های گوناگون چون صورت و دست یا پا، روی اندام جنسی او صورت گرفته!
✅اهل فن و کارشناسان و کارآگاهان باید از باور عامیانه ی این نماینده مجلس و گفته های قشری و ساده لوحانه اش که نماد فهم توده ی بی اطلاع است کمال استفاده را کرده و مسئله چیستی تجاوزات جنسی، و چرایی کودک آزاری را برای مردم با همین مثال تبیین کنند.
@RESANEYE_MA
✍یاسر عرب
✅همین چند روز پیش بود که در خصوص احتمال عادی شدن اخبار کودک آزاری و تجاوز به کودکان یادداشتی تقدیم دوستان کردم تا چاره جویی کنم از روند عادی شدن انتشار این خبرها در جامعه و چه خوش گفت که؛
- عادی شدن یعنی پذیرش!
✅از قضا به یک هفته هم نرسید که ابطحی نماینده خمینی شهر با توپ پر و لحن طلبکارانه زمین و زمان را مورد خطاب قرار که از کجا معلوم تجاوز به وسیله شیشه ی نوشابه ی پپسی! نبوده است؟
✅جل الخالق! خلاقیت را نگاه کن! اینکه طرف با خودش فکر کرده چگونه بر اساس قاعده ی "زدی ضربتی، ضربتی نوش کن" حال معترضان به این حادثه را می شود گرفت؟ بعد با خودش می گوید " خوب الان مسئله تشخیص پزشکی قانونی است! پزشکی قانونی که نمی تواند بگوید چه چیزی صدمه را به درون واژن انجام داده پس ازاله ی بکارت می تواند توسط آلت تناسلی انجام نشده باشد!"
✅من در این چند خط نمی خواهم با ایده ی ناشیانه ی ایشان مخالفتی کنم. بلکه می خواهم نشان بدهم این ایده از کجا آبشخور دارد؟ چرا که موضع گیری این نماینده ی مجلس می تواند روشنگر محل دعوایی وسیع تر باشد. و پاسخی را که اهل فن مدتهاست تلاش دارند به گوش مردم برسانند شفاف و مصداقی بیان کند.
✅در ذهنیت جمعی ما همواره ریشه ی تجاوز در جوع جنسی نهفته. لزوما "مردی" احتمال زیاد "زنی" یا "دختری" را به زور وادار ساخته تا "آتش شهوت" خود را به وسیله ی تن او فرو نشاند!
✅برای همین در ناخودآگاه ذهن ابطحی وقتی قرار است از "تجاوز" به موضوعات دیگر منتقل شویم چاره ای جز حذف شهوت و آلت تناسلی و انزال و ... نیست!
✅حال اینکه ریشه ی تجاوزات اتفاقا علی رغم باور غلط توده نه در تشنگی جنسی متجاوز، بلکه جای دیگری است. تجاوز باز تولید خشونت است و ریشه در خشم دارد. این خشم گاه با مشتی در خیابان به صورت فردی اعمال می شود و گاه با زمینه چینی در خانه و با آلت تناسلی.
✅بارها دیده ام وقتی پرونده هایی چون پرونده تجاوز جنسی به حدود بیست کودک در یکی از مدارس تهران مطرح می شود (که در آن یکی از پرسنل خانم با دست تجاوز را انجام می داده) مخاطب مات و مبهوت می ماند! چراکه فهم نمی کند یک زن چرا باید به کودکی تجاوز کند؟ و چگونه ممکن است با انگشت کردن کودکان به ارگاسم برسد؟
✅این همان راه فرار ناشیانه ی نماینده خمینی شهر است. این که از باور عامیانه ی عوام خود کاریزی زدن به اینکه؛ چه کسی در خلوت بوده و دیده؟ اصلا شاید تجاوز با آلت تناسلی صورت نگرفته! (پس یعنی شاید اصلا تجاوز جنسی در کار نبوده...)
✅غافل از اینکه تجاوز جنسی معنی بسیار گسترده ای دارد و اینکه به وسیله آلت تناسلی یا دست یا اشیاء یا .... انجام شود اصلا ربطی به اصل وقوع تجاوز جنسی ندارد!
✅مسئله اینجاست که اعمال خشونت روی کودک در بین اندام های گوناگون چون صورت و دست یا پا، روی اندام جنسی او صورت گرفته!
✅اهل فن و کارشناسان و کارآگاهان باید از باور عامیانه ی این نماینده مجلس و گفته های قشری و ساده لوحانه اش که نماد فهم توده ی بی اطلاع است کمال استفاده را کرده و مسئله چیستی تجاوزات جنسی، و چرایی کودک آزاری را برای مردم با همین مثال تبیین کنند.
@RESANEYE_MA
خلاقیت در انعکاس دردهای كودكان
سؤاستفاده جنسى كشيشها
بردگى جنسى در تايلند
آوارگى جنگ در سوريه
قاچاق اعضاى بدن
آزادى اسلحه
سوء تغذیه منجر به چاقى
@kherad_jensi
سؤاستفاده جنسى كشيشها
بردگى جنسى در تايلند
آوارگى جنگ در سوريه
قاچاق اعضاى بدن
آزادى اسلحه
سوء تغذیه منجر به چاقى
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توضیح درخصوص تجاوز جنسی به چهل و یک دختر در ایرانشهر.
تجاوز نویسنده ۵۷ ساله به چند دختر زیر ۲۵ سال
روزنامه شرق نوشت:
کیفرخواست علیه مردی که به بهانه کار تحقیقاتی اقدام به فریب و تهدید دختران جوان میکرد، در داسرای ارشاد تهران صادر شد.
کیفرخواست صادره برای این مرد دو بخش دارد. به همین دلیل بخشی از پرونده که مربوط به تهیه فیلم مستهجن است، در دادگاه انقلاب و عمومی تهران رسیدگی خواهد شد و بخش دیگری از پرونده که مربوط به آزار و تجاوز به قربانیان است، در دادگاه ارشاد رسیدگی میشود. دهقانی دادیار در غیاب بازپرس شعبه ۶ دادسرای ارشاد تهران که مرحله تحقیقات این پرونده را برعهده داشت، خبر دستگیری و شروع تحقیقات درباره شکایت طرحشده از این مرد را اعلام کرده و خبر داده بود پس از دستگیری او، خانهاش بررسی شد و اسناد و مدارکی دال بر دیگر جرائم نیز به دست آمد.
متهم ۵۷ ساله با طرح این ادعا که نویسنده است و برای کتاب جدیدش به کار تحقیقی، نظرسنجی و مصاحبه نیاز دارد، اقدام به اغفال دختران جوان میکرد. او با چربزبانی و اغفال دختران به این بهانه که شما جوان و خوشفکر هستی و باید با شما مصاحبه کنم، با آنها قرار حضوری میگذاشت و بعد با این حرفها مانند من جای پدربزرگ شما هستم، آنها را اغفال و بعد در ارتباط پیشروی میکرد تا جایی که کار به ارتباط جنسی میرسید. به گفته بازپرس دهقانی، در برخی از موارد نیز قربانیان خود را در اماکن عمومی بسیار خلوت مثل کافهها و قهوهخانهها و در زمانهایی خاص که رفتوآمد در آنجا نبوده است، مجبور به نوع خاصی از معاشرت جنسی میکرد.
دهقانی ادامه داد: با توجه به بررسیهای انجامشده بیشتر قربانیان دختران جوانی هستند که زیر ۲۵ سال دارند؛ البته نباید فراموش شود که این آقا واقعا نویسنده است و چند کتاب او نیز منتشر شده است. بههرحال، او به شیوههای مختلف روی ذهن قربانیان خود کار میکرد و پس از جلب اعتماد آنها بهمرور اهداف بیشرمانه و غیرانسانی خود را که در زمینه سوءاستفاده جنسی از این دختران بود، عملی میکرد. در مواردی هم که طعمهها پس از پیبردن به اهداف شیطانی این مرد از ادامه رابطه با او خودداری میکردند، او با تهدید و ارعاب و بیان اینکه فیلمهایی را که تهیه کرده است به خانوادههای آنها نشان میدهد، آنها را مجبور به ادامه رابطه میکرد.
این مقام قضائی افزود: با توجه به اظهارات چند شاکی که برای طرح شکایت مراجعه کردهاند، مشخص شده متهم به این شیوه همزمان از چند نفر از قربانیان خود سوءاستفاده میکرده است. حتی در مواردی قربانیان را مجبور به ترک تحصیل یا مرخصی موقتی از دانشگاه میکرد تا بتوانند بیشتر در خدمت او باشند. این متهم با تهدید، آنها را گاهی مجبور میکرد به یک مغازه بروند و به نحوی با مغازهدار صحبت کنند که او تحریک شود. متهم از قربانیان میخواسته از این رفتار خود فیلم بگیرند و برای او بفرستند یا وقتی سوار تاکسی میشوند، با لمس راننده او را وادار به واکنش کنند. در یکی، دو مورد قربانیان که دیگر تحمل رفتارهای این مرد متجاوز را نداشتهاند، قصد خودکشی داشتند. در پرونده اخیر این متهم با اتهامات صدمه عمدی، تشویق به فساد و فحشا و تهیه فیلم مستهجن و تهدید به انتشار فیلمهای مستهجن روبهروست و حداقل شش قربانی شناسایی شدهاند، اما حتی برخی از قربانیان در پی تماس مقامات قضائی از ترس آبرویشان حاضر به شکایت نشدهاند و در نهایت قرار مجرمیت و کیفرخواست پرونده با چهار شاکی صادر شد.
به گفته بازپرس پرونده، شاکیان چنین پروندههایی اطمینان داشته باشند که حتی اگر بهتنهایی در دادسرای ارشاد حاضر شوند، به شکایت آنها رسیدگی خواهد شد و با توجه به قید رعایت حریم خصوصی ضرورتی برای حضور والدینشان وجود ندارد.
صدور قرار مجرمیت این متهم در حالی است که پزشکی قانونی داشتن اختلال روانی تحریکپذیری این متهم را تأیید کرده است، ولی میزان اختلالات او در حدی نیست که رافع مسئولیت کیفری او باشد. بازپرس پرونده نیز معتقد است او رفتاری جامعهستیز و سابقه مشکل روانی دارد. علاوه بر این موارد متهم یک سابقه کیفری مشابه در اصفهان دارد که سال قبل به تحمل کیفر محکوم شده است.
@kherad_jensi
روزنامه شرق نوشت:
کیفرخواست علیه مردی که به بهانه کار تحقیقاتی اقدام به فریب و تهدید دختران جوان میکرد، در داسرای ارشاد تهران صادر شد.
کیفرخواست صادره برای این مرد دو بخش دارد. به همین دلیل بخشی از پرونده که مربوط به تهیه فیلم مستهجن است، در دادگاه انقلاب و عمومی تهران رسیدگی خواهد شد و بخش دیگری از پرونده که مربوط به آزار و تجاوز به قربانیان است، در دادگاه ارشاد رسیدگی میشود. دهقانی دادیار در غیاب بازپرس شعبه ۶ دادسرای ارشاد تهران که مرحله تحقیقات این پرونده را برعهده داشت، خبر دستگیری و شروع تحقیقات درباره شکایت طرحشده از این مرد را اعلام کرده و خبر داده بود پس از دستگیری او، خانهاش بررسی شد و اسناد و مدارکی دال بر دیگر جرائم نیز به دست آمد.
متهم ۵۷ ساله با طرح این ادعا که نویسنده است و برای کتاب جدیدش به کار تحقیقی، نظرسنجی و مصاحبه نیاز دارد، اقدام به اغفال دختران جوان میکرد. او با چربزبانی و اغفال دختران به این بهانه که شما جوان و خوشفکر هستی و باید با شما مصاحبه کنم، با آنها قرار حضوری میگذاشت و بعد با این حرفها مانند من جای پدربزرگ شما هستم، آنها را اغفال و بعد در ارتباط پیشروی میکرد تا جایی که کار به ارتباط جنسی میرسید. به گفته بازپرس دهقانی، در برخی از موارد نیز قربانیان خود را در اماکن عمومی بسیار خلوت مثل کافهها و قهوهخانهها و در زمانهایی خاص که رفتوآمد در آنجا نبوده است، مجبور به نوع خاصی از معاشرت جنسی میکرد.
دهقانی ادامه داد: با توجه به بررسیهای انجامشده بیشتر قربانیان دختران جوانی هستند که زیر ۲۵ سال دارند؛ البته نباید فراموش شود که این آقا واقعا نویسنده است و چند کتاب او نیز منتشر شده است. بههرحال، او به شیوههای مختلف روی ذهن قربانیان خود کار میکرد و پس از جلب اعتماد آنها بهمرور اهداف بیشرمانه و غیرانسانی خود را که در زمینه سوءاستفاده جنسی از این دختران بود، عملی میکرد. در مواردی هم که طعمهها پس از پیبردن به اهداف شیطانی این مرد از ادامه رابطه با او خودداری میکردند، او با تهدید و ارعاب و بیان اینکه فیلمهایی را که تهیه کرده است به خانوادههای آنها نشان میدهد، آنها را مجبور به ادامه رابطه میکرد.
این مقام قضائی افزود: با توجه به اظهارات چند شاکی که برای طرح شکایت مراجعه کردهاند، مشخص شده متهم به این شیوه همزمان از چند نفر از قربانیان خود سوءاستفاده میکرده است. حتی در مواردی قربانیان را مجبور به ترک تحصیل یا مرخصی موقتی از دانشگاه میکرد تا بتوانند بیشتر در خدمت او باشند. این متهم با تهدید، آنها را گاهی مجبور میکرد به یک مغازه بروند و به نحوی با مغازهدار صحبت کنند که او تحریک شود. متهم از قربانیان میخواسته از این رفتار خود فیلم بگیرند و برای او بفرستند یا وقتی سوار تاکسی میشوند، با لمس راننده او را وادار به واکنش کنند. در یکی، دو مورد قربانیان که دیگر تحمل رفتارهای این مرد متجاوز را نداشتهاند، قصد خودکشی داشتند. در پرونده اخیر این متهم با اتهامات صدمه عمدی، تشویق به فساد و فحشا و تهیه فیلم مستهجن و تهدید به انتشار فیلمهای مستهجن روبهروست و حداقل شش قربانی شناسایی شدهاند، اما حتی برخی از قربانیان در پی تماس مقامات قضائی از ترس آبرویشان حاضر به شکایت نشدهاند و در نهایت قرار مجرمیت و کیفرخواست پرونده با چهار شاکی صادر شد.
به گفته بازپرس پرونده، شاکیان چنین پروندههایی اطمینان داشته باشند که حتی اگر بهتنهایی در دادسرای ارشاد حاضر شوند، به شکایت آنها رسیدگی خواهد شد و با توجه به قید رعایت حریم خصوصی ضرورتی برای حضور والدینشان وجود ندارد.
صدور قرار مجرمیت این متهم در حالی است که پزشکی قانونی داشتن اختلال روانی تحریکپذیری این متهم را تأیید کرده است، ولی میزان اختلالات او در حدی نیست که رافع مسئولیت کیفری او باشد. بازپرس پرونده نیز معتقد است او رفتاری جامعهستیز و سابقه مشکل روانی دارد. علاوه بر این موارد متهم یک سابقه کیفری مشابه در اصفهان دارد که سال قبل به تحمل کیفر محکوم شده است.
@kherad_jensi
فاطمه دانشور:
پدر و نا مادری که سه فرزند خودشان را در ماهشهر مورد شکنجه و آزار قرار دادند بعد از یک ماه بازداشت، با فیش حقوقی آزاد شدند!
یادآوری1:
سه کودک این خانواده توسط پدر و نامادری به گونهای مورد شکنجه قرار گرفتند که با چکش دندان های دختر شکسته شده است و تمام بدن آنها نشان از شکنجه های بسیار وحشتناک دارد. کودکانی که لبهای آنها با چسب حرارتی به هم متصل شد بود.
یادآوری2:
قانون حمایت از کودکان سالهاست در مجلس شورای اسلامی خاک می خورد!
@pishnahad_sade
پدر و نا مادری که سه فرزند خودشان را در ماهشهر مورد شکنجه و آزار قرار دادند بعد از یک ماه بازداشت، با فیش حقوقی آزاد شدند!
یادآوری1:
سه کودک این خانواده توسط پدر و نامادری به گونهای مورد شکنجه قرار گرفتند که با چکش دندان های دختر شکسته شده است و تمام بدن آنها نشان از شکنجه های بسیار وحشتناک دارد. کودکانی که لبهای آنها با چسب حرارتی به هم متصل شد بود.
یادآوری2:
قانون حمایت از کودکان سالهاست در مجلس شورای اسلامی خاک می خورد!
@pishnahad_sade
بازگشت حیرتآور لایحه حمایت از حقوق کودکان به کمیسیون قضایی و اعتراض نائب رییسکمیسیون اجتماعی مجلس
@kherad_jensi
@kherad_jensi
💢 آزار کودک ۷ ساله گیلانی با سموم کشاورزی توسط پدر بی رحم
❗️طی روزهای اخیر در شبکه های اجتماعی ماجرای وقوع یک کودک آزاری وحشتناک دیگر در یکی از روستاهای شهرستان خمام در استان گیلان منتشر شده است.
❗️ماجرا از این قرار است که سرپرستی پسری ۷ ساله پس از جدایی والدین وی از یکدیگر، به پدر خود سپرده شده است و پدر کودک بیچاره را با خود به شالیزاری واقع در یک مزرعه انتقال داده است و البته محل سکونت کودک فوق درون یک چادر در نزدیکی مزرعه قرار داشته است.
❗️پس از حدود یک هفته از استقرار پدر و پسر در شالیزار فوق، برخی از مردم محلی وضعیت نامناسب زندگی این پدر و پسر را به اورژانس اجتماعی و نیروی انتظامی گزارش داده اند.
❗️بر اساس گفته های شاهدان عینی شرایط کودک ۷ ساله به قدری حاد و تامل برانگیز بود که پدر این پسر بچه ۷ ساله برای استحمام وی از سموم کشاورزی موجود در مزرعه استفاده می کرده و مردم محلی در حالی کودک را مشاهده کردند که هیچ گونه لباسی بر تن نداشته است و از شدت ترس و اضطراب به خود می لرزیده است.
❗️پس از تماس مردم با نیروی انتظامی و اورژانس اجتماعی برای نجات جان کودک از چنگال پدر کودک آزار که به گفته برخی منابع محلی به بیماری روانی مبتلا است، نیروهای اورژانس اجتماعی در محل استقرار پدر و کودک حاضر شده و با مشاهده وجود سلاح سرد (چکش و چاقو) در کنار پدر کودک، محل را ترک کرده و رسیدگی به موضوع را منوط به حضور پلیس برشمرده اند.
❗️یکی از اهالی روستا مجددا به کلانتری مربوطه مراجعه کرده است و در نهایت با پیگیری های نیروی انتظامی و قاضی کشیک پدر کودک آزار به کلانتری منتقل شده و کودک نیز با هماهنگی های صورت گرفته به مادر وی تحویل داده شده و نگهداری او تا صدور رای نهایی دادگاه به مادر واگذار شده است.
❗️بر اساس گفته افراد مطلع از وضعیت کودک مورد آزار قرار گرفته ۷ ساله گیلانی، پدر این کودک به منظور ارزیابی بیماری حاد روانی به یکی از بیمارستان های تشخیص اختلالات روانی انتقال داده شده است و در حال حاضر کودک نزد مادر خود حضور دارد.
❗️اگر اختلال روانی پدر کودک آزار خُمامی به اثبات نرسد و به جرم کودک آزاری به زندان انداخته شود، بدون تردید او هم با شرایط فعلی که قانون مستحکمی در حمایت از کودکان وجود ندارد، مثل پدر و نامادری کودکان شکنجه شده ماهشهری می تواند با ارائه فیش حقوقی از مخمصه بازداشت و زندان آزاد شود/باشگاه خبرنگاران
@kherad_jensi
❗️طی روزهای اخیر در شبکه های اجتماعی ماجرای وقوع یک کودک آزاری وحشتناک دیگر در یکی از روستاهای شهرستان خمام در استان گیلان منتشر شده است.
❗️ماجرا از این قرار است که سرپرستی پسری ۷ ساله پس از جدایی والدین وی از یکدیگر، به پدر خود سپرده شده است و پدر کودک بیچاره را با خود به شالیزاری واقع در یک مزرعه انتقال داده است و البته محل سکونت کودک فوق درون یک چادر در نزدیکی مزرعه قرار داشته است.
❗️پس از حدود یک هفته از استقرار پدر و پسر در شالیزار فوق، برخی از مردم محلی وضعیت نامناسب زندگی این پدر و پسر را به اورژانس اجتماعی و نیروی انتظامی گزارش داده اند.
❗️بر اساس گفته های شاهدان عینی شرایط کودک ۷ ساله به قدری حاد و تامل برانگیز بود که پدر این پسر بچه ۷ ساله برای استحمام وی از سموم کشاورزی موجود در مزرعه استفاده می کرده و مردم محلی در حالی کودک را مشاهده کردند که هیچ گونه لباسی بر تن نداشته است و از شدت ترس و اضطراب به خود می لرزیده است.
❗️پس از تماس مردم با نیروی انتظامی و اورژانس اجتماعی برای نجات جان کودک از چنگال پدر کودک آزار که به گفته برخی منابع محلی به بیماری روانی مبتلا است، نیروهای اورژانس اجتماعی در محل استقرار پدر و کودک حاضر شده و با مشاهده وجود سلاح سرد (چکش و چاقو) در کنار پدر کودک، محل را ترک کرده و رسیدگی به موضوع را منوط به حضور پلیس برشمرده اند.
❗️یکی از اهالی روستا مجددا به کلانتری مربوطه مراجعه کرده است و در نهایت با پیگیری های نیروی انتظامی و قاضی کشیک پدر کودک آزار به کلانتری منتقل شده و کودک نیز با هماهنگی های صورت گرفته به مادر وی تحویل داده شده و نگهداری او تا صدور رای نهایی دادگاه به مادر واگذار شده است.
❗️بر اساس گفته افراد مطلع از وضعیت کودک مورد آزار قرار گرفته ۷ ساله گیلانی، پدر این کودک به منظور ارزیابی بیماری حاد روانی به یکی از بیمارستان های تشخیص اختلالات روانی انتقال داده شده است و در حال حاضر کودک نزد مادر خود حضور دارد.
❗️اگر اختلال روانی پدر کودک آزار خُمامی به اثبات نرسد و به جرم کودک آزاری به زندان انداخته شود، بدون تردید او هم با شرایط فعلی که قانون مستحکمی در حمایت از کودکان وجود ندارد، مثل پدر و نامادری کودکان شکنجه شده ماهشهری می تواند با ارائه فیش حقوقی از مخمصه بازداشت و زندان آزاد شود/باشگاه خبرنگاران
@kherad_jensi
👍1
💢 انتشار مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده" برای مشاهده در گوشی همراه شما
دوستان و سروران گرامی
مدتی از انتشار مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده" به طور رایگان در سایت آپارات می گذرد.
برای دسترسی آسانتر کاربران تلگرامی، نسخه کم حجم و با کیفیت مناسب تمامی ۲۱ قسمت برای مشاهده در گوشی همراه در اختیارتان قرار می گیرد.
امید که با انتشار آن در گروه ها و کانال های مرتبط با کودکان (چون کانال های مهدهای کودک و دبستان ها) در ارتقاء تربیت و آموزش جنسی فرزندانمان بکوشیم.
دوستان و سروران گرامی
مدتی از انتشار مجموعه آموزشی "یک پیشنهاد ساده" به طور رایگان در سایت آپارات می گذرد.
برای دسترسی آسانتر کاربران تلگرامی، نسخه کم حجم و با کیفیت مناسب تمامی ۲۱ قسمت برای مشاهده در گوشی همراه در اختیارتان قرار می گیرد.
امید که با انتشار آن در گروه ها و کانال های مرتبط با کودکان (چون کانال های مهدهای کودک و دبستان ها) در ارتقاء تربیت و آموزش جنسی فرزندانمان بکوشیم.