🔺رنگ قرمز کشورهای دارای رهبران زن هستند،
که تعداد آنها ناچیز است.
🔺عمده آنها در اروپا قرار دارند. رهبری زنانه در شمال غرب اروپا بیشتر ناشی از ساختارهای برابری خواه و در شرق اروپا احتمالا محصول تحولات جامعه شناختی ناشی از دوره کمونیسم است. نظام های اقتدارگرای کمونیستی در بسیج سیاسی زنان مطابق الگوهای اقتدارگرایانه از کشورهای محافظه کارتر غرب اروپا موفق تر بودند. به عبارت بهتر، کمونیسم بیشتر از کلیسا معتقد به برابری جنسی بود.
🔺مورد عجیب در این نقشه چند کشور قرمزرنگ آفریقا و شبه قاره هند است. رهبری زنان در شبه قاره به عنوان سنتی سیاسی قبل از آنکه ریشه در برابری جنسیتی آنها داشته باشد، محصول کاریزمای خانواده ها و رهبران تاریخی عهد استعمار زدایی و استقلال ملی بود.
🔺پی نوشت: زنانه شدن مدیریت شهری بوکان که توجه رسانه ای زیادی برانگیخته، به کلی خارج از چارچوب های رایج تحلیلی در حوزه موصوف است. این راهیابی که با حداقل آرا صورت گرفته را باید یکی از بروندادهای یک انتخابات خاص تلقی کرد.
@kherad_jensi
@sharname1
که تعداد آنها ناچیز است.
🔺عمده آنها در اروپا قرار دارند. رهبری زنانه در شمال غرب اروپا بیشتر ناشی از ساختارهای برابری خواه و در شرق اروپا احتمالا محصول تحولات جامعه شناختی ناشی از دوره کمونیسم است. نظام های اقتدارگرای کمونیستی در بسیج سیاسی زنان مطابق الگوهای اقتدارگرایانه از کشورهای محافظه کارتر غرب اروپا موفق تر بودند. به عبارت بهتر، کمونیسم بیشتر از کلیسا معتقد به برابری جنسی بود.
🔺مورد عجیب در این نقشه چند کشور قرمزرنگ آفریقا و شبه قاره هند است. رهبری زنان در شبه قاره به عنوان سنتی سیاسی قبل از آنکه ریشه در برابری جنسیتی آنها داشته باشد، محصول کاریزمای خانواده ها و رهبران تاریخی عهد استعمار زدایی و استقلال ملی بود.
🔺پی نوشت: زنانه شدن مدیریت شهری بوکان که توجه رسانه ای زیادی برانگیخته، به کلی خارج از چارچوب های رایج تحلیلی در حوزه موصوف است. این راهیابی که با حداقل آرا صورت گرفته را باید یکی از بروندادهای یک انتخابات خاص تلقی کرد.
@kherad_jensi
@sharname1
♨️علل بیشترین تماسها با اورژانس اجتماعی
یک کارشناس مسئول اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی ایران گفت، کودکآزاری در رتبه نخست تماس با اورژانس اجتماعی است. آمار همسرآزاری و طلاق هم نگرانکننده است.
در برنامه رادیویی «گفتگوی اجتماعی» مسئول اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی درباره آسیبهای اجتماعی، عوامل بروز آنها و عملکرد دولت در این حوزه توضیحاتی ارائه کرد.
به گفته آمنه سماوات بیشترین تماسهایی که با این نهاد دولتی گرفته میشود در رابطه با کودکآزاری است.
او تاکید کرد که این معضل تنها ناشی از آسیبهای اجتماعی نیست، بلکه عدم آگاهی بزرگسالان و نبود مهارت در فرزندپروری هم نقش بسزایی در این زمینه دارند.
سماوات آمار و ارقامی ارائه نکرده اما حدود یک سال پیش رئیس سازمان پزشکی قانونی ایران از افزایش ۵/ ۱۲ درصدی کودکآزاری گزارش داده بود.
به گفته عباس مسجدی آرانی در سال ۹۸ دو هزار و ۴۸۸ پرونده به مراکز این سازمان ارجاع شده که «نسبت به سال قبل افزایشی ۵/ ۱۲درصدی» بهشمار میرود.
این مقام مسئول همچنین از آمار بالای همسرآزاری گزارش داد. به گفته او در سال ۹۸ در مجموع ۸۵ هزار و ۴۲۰ مورد همسرآزاری به سازمان پزشکی قانونی گزارش شده است.
بر اساس آمار سازمان بهزیستی در سال ۹۸ حدود ۹۰ درصد تماسها در زمینه همسرآزاری بوده است.
آمار بالای طلاق هم در سالهای اخیر همواره زنگ خطر را برای مسئولان بهصدا درآورده است اما تاکنون اقدامات چشمگیری در این زمینه نشده است.
آمنه سماوات در گفتوگوی رادیویی عدم آموزش مهارتهای پیش از ازدواج به زوجین را از مهمترین دلایل تاثیرگذار در افزایش آمار طلاق برشمرد.
کارشناس مسئول اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی اظهار داشت: «آسیبهای اجتماعی زنجیرهوار هستند و با افزایش یک آسیب اجتماعی آسیبهای دیگر نیز افزایش مییابند، مثلاً با افزایش اعتیاد و مشکلات اقتصادی و معیشتی طلاق نیز افزایش مییابد.»
منبع:
دویچهوله
@kherad_jensi
یک کارشناس مسئول اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی ایران گفت، کودکآزاری در رتبه نخست تماس با اورژانس اجتماعی است. آمار همسرآزاری و طلاق هم نگرانکننده است.
در برنامه رادیویی «گفتگوی اجتماعی» مسئول اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی درباره آسیبهای اجتماعی، عوامل بروز آنها و عملکرد دولت در این حوزه توضیحاتی ارائه کرد.
به گفته آمنه سماوات بیشترین تماسهایی که با این نهاد دولتی گرفته میشود در رابطه با کودکآزاری است.
او تاکید کرد که این معضل تنها ناشی از آسیبهای اجتماعی نیست، بلکه عدم آگاهی بزرگسالان و نبود مهارت در فرزندپروری هم نقش بسزایی در این زمینه دارند.
سماوات آمار و ارقامی ارائه نکرده اما حدود یک سال پیش رئیس سازمان پزشکی قانونی ایران از افزایش ۵/ ۱۲ درصدی کودکآزاری گزارش داده بود.
به گفته عباس مسجدی آرانی در سال ۹۸ دو هزار و ۴۸۸ پرونده به مراکز این سازمان ارجاع شده که «نسبت به سال قبل افزایشی ۵/ ۱۲درصدی» بهشمار میرود.
این مقام مسئول همچنین از آمار بالای همسرآزاری گزارش داد. به گفته او در سال ۹۸ در مجموع ۸۵ هزار و ۴۲۰ مورد همسرآزاری به سازمان پزشکی قانونی گزارش شده است.
بر اساس آمار سازمان بهزیستی در سال ۹۸ حدود ۹۰ درصد تماسها در زمینه همسرآزاری بوده است.
آمار بالای طلاق هم در سالهای اخیر همواره زنگ خطر را برای مسئولان بهصدا درآورده است اما تاکنون اقدامات چشمگیری در این زمینه نشده است.
آمنه سماوات در گفتوگوی رادیویی عدم آموزش مهارتهای پیش از ازدواج به زوجین را از مهمترین دلایل تاثیرگذار در افزایش آمار طلاق برشمرد.
کارشناس مسئول اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی اظهار داشت: «آسیبهای اجتماعی زنجیرهوار هستند و با افزایش یک آسیب اجتماعی آسیبهای دیگر نیز افزایش مییابند، مثلاً با افزایش اعتیاد و مشکلات اقتصادی و معیشتی طلاق نیز افزایش مییابد.»
منبع:
دویچهوله
@kherad_jensi
Forwarded from jomhourtv
حالا چکارش کنیم؟
✍️یاسر عرب - جمهور تی وی
۰: اگر از احوالات اینجانبان پرسیده باشید ملالی نیست جز دوری روی شما... واقع اینکه تا اواسط اردیبهشت مانع تولیداتمان جناب ویروس کرونا بود و بعد آن نیز با خودمان گفتیم «بگذار تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری بخوابد و دست فرمان حاکمیت روشن، و تکلیف فضای رسانهای نیز مشخص شود! » آن فراز و فرودها چون غباری فرو نشست و روش و منشِ حکمرانی در کشور ما، بیش از پیش بر عارف و عامی عیان شد. جایتان سبز در مدت اخیر یکی از اطرافیان نبوده که محض رضای خدا، زنده نگه داشتن یک رسانهی اجتماعی و تولید در فضای مجازی را به ما توصیه کند! یا حداقل دستی رویشانهی ما بگذارد و بگوید «خدا بزرگ است! » (زمزمهی مهاجرت و تشویق به رفتن با نالهی «دیگر فایده ندارد! » تا دلتان بخواهد!)
۱: حالا این ما هستیم و احساس سرخوردگی و انفعالی که از وضعیت فروبستگی کار جهان و افق زدایی از سیاست ایران در مقابلمان است. این روزها که بعضا برخی رفقای آرمانگرای سابقمان هم ناامید و بیخیال جهانِ «معنی» شده و زده اند توی کار قفسِ «میل» و سرخورده از «فرهنگ»، به دنبال «کاسبی» هستند ما هم با دوستان هم اندیشی داشته و فکر کردیم که «حالا چکار کنیم؟ کرکرهی جمهور تی وی را پایین بکشیم و برویم ماستمان را بخوریم؟ یا این شمع امید را روشن نگه داریم؟»
۲: واقعیت این است که ما ایرانیان احتمالا رویا پردازان خوبی هستیم! مثلا گمان میکنیم زمانهی حافظ زمانه نشستن کنار جوی و دیدن گذر عمر بوده است! یا تاریخ سیصد سال گذشتهی ما رشد اقتصادی و اجتماعی سه دهه اخیر هلند را داشته! نه دوستان کافی است کمی از خیالات خاممان فاصله بگیریم. . . و تمام خاطرات نا انباشته در حافظه تاریخی مردمان خودمان را بازخوانی کنیم. آنگاه میبینیم ما همواره در کشتی شکستهی ایران درون تلاطم طوفانهای خاورمیانه با دردها و رنجها دست و پنجه نرم کردهایم. . ما غرق بودهایم در سیلی از خستگیهای ملی و ادبارهای اجتماعی که کرور کرور شاعر برایش سروده اند «چه کج رفتاری ای چرخ! چه بد کرداریای چرخ! نه دین داری نه آیین داریای چرخ! » و «چرخ» همواره اسم رمز آن بالانشینان و هزار دستانی بوده که کسی جرأت بردن نام آنها را نیز نداشته است!
۳: نگاهی به حافظِ جان میاندازیم «از خلاف آمد عادت بطلب کام که من-کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم! » و این یعنی دقیقا همانجا که امید اکثریت منقطع میشود آدمی باید امیدوار بماند. چرا؟ چون ما انسان هستیم و این فاعلیت، تصمیمگیری، انتخاب و ایستادگی ماست که به زندگی مان معنی میدهد! و فرمود «چو غنچهگر چه فروبستگی است کار جهان - تو همچو باد بهاری گره گشا میباش!» پس تسلیم این زمستان داغ و این ادبار عمومی و این سرخوردگی اجتماعی نمیشویم و سعی میکنیم در وادی «جمهوری معرفتی» دوباره حرکت کنیم. اما دوستان! تنها ایستادگی من، مقاومت ابراهیم و همراهی سید محمد، و همکاری رویا و... برای زنده نگه داشتن یک حرکت اجتماعی و روشن نگه داشتن چراغ خرد و اصلاح فکر دینی و گفتگوی ملی و ترسیم افق و تزریق امید برای چند ده هزار مخاطب برنامههای جمهور تی وی کافی نیست!
۴: اینجاست که به قول خدای خوبمان تصمیم نهایی با شماست. ( همانا خداوند حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند) ما در بهترین حالت دستی هستیم که میشود بر زانوی شمازده شود تا خرد در این ملک جای یابد و سخن در این دیار به سامان یابد. انتخاب با شماست اگر مایلید فضایی اجتماعی-رسانهای زنده بماند (آنهم فارغ از فیلتر غولهای رسانهای و سلیقهسازی امپراطوریهای خبری) لطفا برای حمایت از تولیدات رسانهای جمهور تی وی، به آی دی @roya_iran پیام بدهید. اگر ترافیک کاری سنگینی دارید میتوانید به شماره کارت ۶۱۰۴۳۳۷۷۶۳۷۷۳۴۶۰ مبلغی واریز کنید!
۵: «ز بسم الله رحمانِ رحیم است، گرت فتحی ز فتاح علیم است. »
بسم اللهِ شروع دوباره تولیدات را با پروژه بازخوانی «عصر نزول قرآن» و «تببینِ اجتماعی اسلامِ اجتماعی» و «اللهشناسی! » کلنگ زدیم. میخواهیم برای اولین بار قدم به قدم قبل از ولادت پیامبر زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و. . . عربستان را واکاوی کنیم و در این میان عجیب اینکه از آن تاریخ و آن جغرافیا نسبتمان را با طالبان در شرق، داعش در غرب، جنگ جهانی دوم، موسیقی رپ، کودتای رضا خان، وضعیت سیاسی امروز، تاریخ روان پریشی ایرانیان و... تبیین نماییم! ( میدانم که سخت و پیچیده است) چاره چیست؟ باید یاد بگیریم به سوالات سخت پاسخ بدهیم تا به تدریج بفهمیم با ریاضیات سطح دبستان نمیتوان معادلات دانشگاهی را حل کرد و برای عبور از بن بست کنونی باید جامعهی ما توانِ حل معادلات چند مجهولی را پیدا کند. منتظر حمایت شما هستیم!
@jomhourtv
اگر ما را نمی شناسید این لینک را ببینید:
https://www.aparat.com/jomhour.tv
✍️یاسر عرب - جمهور تی وی
۰: اگر از احوالات اینجانبان پرسیده باشید ملالی نیست جز دوری روی شما... واقع اینکه تا اواسط اردیبهشت مانع تولیداتمان جناب ویروس کرونا بود و بعد آن نیز با خودمان گفتیم «بگذار تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری بخوابد و دست فرمان حاکمیت روشن، و تکلیف فضای رسانهای نیز مشخص شود! » آن فراز و فرودها چون غباری فرو نشست و روش و منشِ حکمرانی در کشور ما، بیش از پیش بر عارف و عامی عیان شد. جایتان سبز در مدت اخیر یکی از اطرافیان نبوده که محض رضای خدا، زنده نگه داشتن یک رسانهی اجتماعی و تولید در فضای مجازی را به ما توصیه کند! یا حداقل دستی رویشانهی ما بگذارد و بگوید «خدا بزرگ است! » (زمزمهی مهاجرت و تشویق به رفتن با نالهی «دیگر فایده ندارد! » تا دلتان بخواهد!)
۱: حالا این ما هستیم و احساس سرخوردگی و انفعالی که از وضعیت فروبستگی کار جهان و افق زدایی از سیاست ایران در مقابلمان است. این روزها که بعضا برخی رفقای آرمانگرای سابقمان هم ناامید و بیخیال جهانِ «معنی» شده و زده اند توی کار قفسِ «میل» و سرخورده از «فرهنگ»، به دنبال «کاسبی» هستند ما هم با دوستان هم اندیشی داشته و فکر کردیم که «حالا چکار کنیم؟ کرکرهی جمهور تی وی را پایین بکشیم و برویم ماستمان را بخوریم؟ یا این شمع امید را روشن نگه داریم؟»
۲: واقعیت این است که ما ایرانیان احتمالا رویا پردازان خوبی هستیم! مثلا گمان میکنیم زمانهی حافظ زمانه نشستن کنار جوی و دیدن گذر عمر بوده است! یا تاریخ سیصد سال گذشتهی ما رشد اقتصادی و اجتماعی سه دهه اخیر هلند را داشته! نه دوستان کافی است کمی از خیالات خاممان فاصله بگیریم. . . و تمام خاطرات نا انباشته در حافظه تاریخی مردمان خودمان را بازخوانی کنیم. آنگاه میبینیم ما همواره در کشتی شکستهی ایران درون تلاطم طوفانهای خاورمیانه با دردها و رنجها دست و پنجه نرم کردهایم. . ما غرق بودهایم در سیلی از خستگیهای ملی و ادبارهای اجتماعی که کرور کرور شاعر برایش سروده اند «چه کج رفتاری ای چرخ! چه بد کرداریای چرخ! نه دین داری نه آیین داریای چرخ! » و «چرخ» همواره اسم رمز آن بالانشینان و هزار دستانی بوده که کسی جرأت بردن نام آنها را نیز نداشته است!
۳: نگاهی به حافظِ جان میاندازیم «از خلاف آمد عادت بطلب کام که من-کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم! » و این یعنی دقیقا همانجا که امید اکثریت منقطع میشود آدمی باید امیدوار بماند. چرا؟ چون ما انسان هستیم و این فاعلیت، تصمیمگیری، انتخاب و ایستادگی ماست که به زندگی مان معنی میدهد! و فرمود «چو غنچهگر چه فروبستگی است کار جهان - تو همچو باد بهاری گره گشا میباش!» پس تسلیم این زمستان داغ و این ادبار عمومی و این سرخوردگی اجتماعی نمیشویم و سعی میکنیم در وادی «جمهوری معرفتی» دوباره حرکت کنیم. اما دوستان! تنها ایستادگی من، مقاومت ابراهیم و همراهی سید محمد، و همکاری رویا و... برای زنده نگه داشتن یک حرکت اجتماعی و روشن نگه داشتن چراغ خرد و اصلاح فکر دینی و گفتگوی ملی و ترسیم افق و تزریق امید برای چند ده هزار مخاطب برنامههای جمهور تی وی کافی نیست!
۴: اینجاست که به قول خدای خوبمان تصمیم نهایی با شماست. ( همانا خداوند حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند) ما در بهترین حالت دستی هستیم که میشود بر زانوی شمازده شود تا خرد در این ملک جای یابد و سخن در این دیار به سامان یابد. انتخاب با شماست اگر مایلید فضایی اجتماعی-رسانهای زنده بماند (آنهم فارغ از فیلتر غولهای رسانهای و سلیقهسازی امپراطوریهای خبری) لطفا برای حمایت از تولیدات رسانهای جمهور تی وی، به آی دی @roya_iran پیام بدهید. اگر ترافیک کاری سنگینی دارید میتوانید به شماره کارت ۶۱۰۴۳۳۷۷۶۳۷۷۳۴۶۰ مبلغی واریز کنید!
۵: «ز بسم الله رحمانِ رحیم است، گرت فتحی ز فتاح علیم است. »
بسم اللهِ شروع دوباره تولیدات را با پروژه بازخوانی «عصر نزول قرآن» و «تببینِ اجتماعی اسلامِ اجتماعی» و «اللهشناسی! » کلنگ زدیم. میخواهیم برای اولین بار قدم به قدم قبل از ولادت پیامبر زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و. . . عربستان را واکاوی کنیم و در این میان عجیب اینکه از آن تاریخ و آن جغرافیا نسبتمان را با طالبان در شرق، داعش در غرب، جنگ جهانی دوم، موسیقی رپ، کودتای رضا خان، وضعیت سیاسی امروز، تاریخ روان پریشی ایرانیان و... تبیین نماییم! ( میدانم که سخت و پیچیده است) چاره چیست؟ باید یاد بگیریم به سوالات سخت پاسخ بدهیم تا به تدریج بفهمیم با ریاضیات سطح دبستان نمیتوان معادلات دانشگاهی را حل کرد و برای عبور از بن بست کنونی باید جامعهی ما توانِ حل معادلات چند مجهولی را پیدا کند. منتظر حمایت شما هستیم!
@jomhourtv
اگر ما را نمی شناسید این لینک را ببینید:
https://www.aparat.com/jomhour.tv
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
آپارات | جمهور تی وی
جمهور تی وی
رسانه ای از مردم و برای مردم
رسانه ای از مردم و برای مردم
♨️درگیری مرگبار سه نوجوان بر سر یک دختر
سرکلانتر یکم پلیس تهران:
✅روز گذشته ماجرای درگیری سه جوان در خیابان وطنپور به پلیس مخابره شد. ماموران پلیس با حضور در محل درگیری مطلع شدند ۲ پسر ۱۶ ساله با یک پسر ۱۳ ساله درگیر شده و باعث زمینگیر شدن وی شدند.
✅طی تحقیقات برای دستگیری عاملان این نزاع دسته جمعی، مشخص شد یکی از ۲ نوجوان دستش را دور گردن پسر ۱۳ ساله انداخته تا او را به زمین بیندازند و همین ضربه باعث مرگ وی شده است.
✅همچنین ماموران دریافتند در درگیری مذکور، سه پسر نوجوان و یک دختر ۱۷ ساله حضور داشته و درگیری بر سر این دختر بوده است.
@kherad_jensi
سرکلانتر یکم پلیس تهران:
✅روز گذشته ماجرای درگیری سه جوان در خیابان وطنپور به پلیس مخابره شد. ماموران پلیس با حضور در محل درگیری مطلع شدند ۲ پسر ۱۶ ساله با یک پسر ۱۳ ساله درگیر شده و باعث زمینگیر شدن وی شدند.
✅طی تحقیقات برای دستگیری عاملان این نزاع دسته جمعی، مشخص شد یکی از ۲ نوجوان دستش را دور گردن پسر ۱۳ ساله انداخته تا او را به زمین بیندازند و همین ضربه باعث مرگ وی شده است.
✅همچنین ماموران دریافتند در درگیری مذکور، سه پسر نوجوان و یک دختر ۱۷ ساله حضور داشته و درگیری بر سر این دختر بوده است.
@kherad_jensi
✅در محرم امسال توجه ویژه به بحث فرزند آوری و جمعیت خواهد شد
هیچ برنامه مذهبی به خاطر محدودیت های کرونا تعطیل نخواهد شد
حریزاوی،قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی:
«برنامه ۱۰۰ روزه محرم» طراحی شده است که طبق این برنامه «۴۰ روز استقبال از ماه محرم، ۳۰ روز برنامههای عملیات محرم و ۳۰ روز نیز برنامههای ماه صفر و اربعین خواهد بود».
موضوعی که امسال قرار است نسبت به آن پرداخته شود، «مسئولیت اجتماعی به خصوص مسئولیت اجتماعی هیئتها، مجموعههای مذهبی و مردمی، توجه ویژه به بحث جمعیت و فرزندآوری است که مطالبه به حق مقام معظم رهبری از مجموعههای دینی بوده، است»
@kherad_jensi
هیچ برنامه مذهبی به خاطر محدودیت های کرونا تعطیل نخواهد شد
حریزاوی،قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی:
«برنامه ۱۰۰ روزه محرم» طراحی شده است که طبق این برنامه «۴۰ روز استقبال از ماه محرم، ۳۰ روز برنامههای عملیات محرم و ۳۰ روز نیز برنامههای ماه صفر و اربعین خواهد بود».
موضوعی که امسال قرار است نسبت به آن پرداخته شود، «مسئولیت اجتماعی به خصوص مسئولیت اجتماعی هیئتها، مجموعههای مذهبی و مردمی، توجه ویژه به بحث جمعیت و فرزندآوری است که مطالبه به حق مقام معظم رهبری از مجموعههای دینی بوده، است»
@kherad_jensi
عشق سالهای نوجوانی ...
✍️ رسول اسدزاده
✅نزاع ۳ نوجوان بر سر یک دختر به مرگ یکی از آنها منجر شد. در توضیح آن هم تنها به سن چهار نوجوانی اشاره شده که در اجرای این تراژدی خیابانی نقش داشتهاند. دو پسر ۱۶ ساله بر سر یک دختر ۱۷ ساله با یک پسر ۱۳ ساله درگیر و او را روی آسفالت داغ تهران حوالی میدان تجریش به قتل رساندهاند. مجموع سن این چهار مرتکب کمتر از متوسط سن یک انسان است. در انشای خبر هم به دختر طوری اشاره شده که انگار مالِ دزدی یا گنجی است که شرکا بر سر تقسیم آن به جان هم افتادهاند. تمام عناصر این خبر آزار دهنده است.
✅این خبر به لباس زمخت و تنگی میماند که به هیچ راه و روشی نمیشود به قد و قواره شهر پوشاند. عشق و تَنانگی در روزگار کنونی به سنین پایین رخنه کرده است. تازه بالغهای کشور برخلاف اسلافِ خودشان در نسلهای پیش، فاش و بی پروا غرایزشان را به عمل تبدیل میکنند. به جای فکر کردن به عشق و رویا پردازی درباره نیمه گم شده، طغیانهای هورمونی و روحیشان را عملی تجربه میکنند. تجربیات خامی که با موسیقی تتلو و بوی عَلَف و درون گسلهای عمیق نسلی اتفاق میافتند.
✅من ۳۸ سالم است و خوب میدانم تفاوت عشق نوجوانی در نسل من با نسل امروزی چیست. بیست و چند سال پیش ظلّ تابستان، بعد از صلات ظهر که اهالی محل چای بعد از ناهار را هم خورده بودند و بی حال و کرخت مثل کفترهای گرما زده چرت میزدند، تَهِ بن بست جای ما بود. اوایل که یخمان آب نشده بود، چمباتمه میزدیم ته بن بستِ آقا ناصر از فوتبال حرف میزدیم بعدها شدیم سه جفت چشم که چین و شِکَنِ زن های محل را میپاییدیم. بس که برای زن های محل نان خریده بودیم، زنبیلِ خرید اینور و آنور کرده بودیم ،ماشین مردها را دستمال کشیده بودیم و در صف عزای محرّم زنجیر بر سر و کله مان کوبیده بودیم، کسی گمان نمی کرد اینطور بارآمده باشیم. مینا زن همسایه ی دیوار به دیوار خانهی مرتضی و پروانه دخترِ بیوهی حاج ناصر را در کامِ هیولای حسرت سازِ جسم تازه بالغ مان میریختیم و مانند سیگارهای پنهانی به درون خیالاتمان میکشیدیم. از حرف زدن در باره این زنها چنان نشئه میشدیم که ته بن بست آقا ناصر برای ما سه نفر حکم عشرتکده پیدا کرده بود. در همان تابستان داغ بود که اولین داغِ جدّی حیات بر دلم نشست. در همان حالت چمباتمه ی ته بن بست روی پله پادری خانه مرتضی نشسته بودم که چشمم به موهای بلند صبا افتاد. انگار نه انگار که بارها او را در لباس مدرسه در کوچه دیده بودم. بر آمدگی پستانها و موهای بلندش او را متفاوت از یک دختر بچه مدرسهای نشان میداد. از همان لحظه برای اینکه توجه دو دوست دیگرم به او جلب نشود، آنطور که توجه من جلب بود، چه بیچارگیها که نکشیدم، دوست نداشتم او هم ورقِ بازیِ بلوغ ما بشود. میدانستم او با مینا زن همسایه و پروانه دختر حاج ناصر متفاوت است. میدانستم او در کنار آن دو زنِ دیگر نمیگنجد. ولی توضیحی برای علت آن حال و هوای عجیب در درون خودم پیدا نمیکردم .از همان نوجوانی و از همان بار اولی که صبا را بی روسری دیدم، فهمیدم که بعضی چیزها در زندگی هست که آدمی هرگز توضیحی برای آن پیدا نمیکند اما میداند که آن چیز وجود دارد، واقعی تر از هر واقعیتی وجود دارد، حتی از خود آدم هم واقعیتر است. شلوار پلیسهدار با جیب های خالی، پیراهنی که شانههایش روی بازوهایم گریه میکرد، به اضافه یک اندام استخوانی و صورتِ پر از جوش و لک، ترکیبی از من ساخته بود که خودم هم علاقهای به آن نداشتم. تابستان های بلوغ من اینگونه گذشت، ته بن بست آقا ناصر روی پله پادری خانه، بعد از ظهر یک روز تابستانی که خورشید تمام زورش را میزند تا آدم را بچزاند، عاشق شدم..... به هیچ کس هم نگفتم حتی به چشمهای خودِ صبا در انگشت شمار دفعاتی که در کوچه روبروی هم ظاهر میشدیم ... تا ما به سن برسیم و آدم حساب بشویم، صبا را هم باد برد. او رفت پی بختش، لابد مثل بیشتر ما که پدر و مادر سوار قالی سرنوشت مان میکرد، او هم رفت پی بختش .... نمی دانم اگر فرصت حرف زدن شبانه با او را داشتم، اگر او را در آغوش میکشیدم و می بوسیدم شاید من هم میتوانستم کسی را به قتل برسانم...
عشق نوجوانی نسل من غالبا این شکلی است، کشتنِ عشق و دفن درونِ خویشتن ...
@kherad_jensi
@IRANSOCIOLOGY
✍️ رسول اسدزاده
✅نزاع ۳ نوجوان بر سر یک دختر به مرگ یکی از آنها منجر شد. در توضیح آن هم تنها به سن چهار نوجوانی اشاره شده که در اجرای این تراژدی خیابانی نقش داشتهاند. دو پسر ۱۶ ساله بر سر یک دختر ۱۷ ساله با یک پسر ۱۳ ساله درگیر و او را روی آسفالت داغ تهران حوالی میدان تجریش به قتل رساندهاند. مجموع سن این چهار مرتکب کمتر از متوسط سن یک انسان است. در انشای خبر هم به دختر طوری اشاره شده که انگار مالِ دزدی یا گنجی است که شرکا بر سر تقسیم آن به جان هم افتادهاند. تمام عناصر این خبر آزار دهنده است.
✅این خبر به لباس زمخت و تنگی میماند که به هیچ راه و روشی نمیشود به قد و قواره شهر پوشاند. عشق و تَنانگی در روزگار کنونی به سنین پایین رخنه کرده است. تازه بالغهای کشور برخلاف اسلافِ خودشان در نسلهای پیش، فاش و بی پروا غرایزشان را به عمل تبدیل میکنند. به جای فکر کردن به عشق و رویا پردازی درباره نیمه گم شده، طغیانهای هورمونی و روحیشان را عملی تجربه میکنند. تجربیات خامی که با موسیقی تتلو و بوی عَلَف و درون گسلهای عمیق نسلی اتفاق میافتند.
✅من ۳۸ سالم است و خوب میدانم تفاوت عشق نوجوانی در نسل من با نسل امروزی چیست. بیست و چند سال پیش ظلّ تابستان، بعد از صلات ظهر که اهالی محل چای بعد از ناهار را هم خورده بودند و بی حال و کرخت مثل کفترهای گرما زده چرت میزدند، تَهِ بن بست جای ما بود. اوایل که یخمان آب نشده بود، چمباتمه میزدیم ته بن بستِ آقا ناصر از فوتبال حرف میزدیم بعدها شدیم سه جفت چشم که چین و شِکَنِ زن های محل را میپاییدیم. بس که برای زن های محل نان خریده بودیم، زنبیلِ خرید اینور و آنور کرده بودیم ،ماشین مردها را دستمال کشیده بودیم و در صف عزای محرّم زنجیر بر سر و کله مان کوبیده بودیم، کسی گمان نمی کرد اینطور بارآمده باشیم. مینا زن همسایه ی دیوار به دیوار خانهی مرتضی و پروانه دخترِ بیوهی حاج ناصر را در کامِ هیولای حسرت سازِ جسم تازه بالغ مان میریختیم و مانند سیگارهای پنهانی به درون خیالاتمان میکشیدیم. از حرف زدن در باره این زنها چنان نشئه میشدیم که ته بن بست آقا ناصر برای ما سه نفر حکم عشرتکده پیدا کرده بود. در همان تابستان داغ بود که اولین داغِ جدّی حیات بر دلم نشست. در همان حالت چمباتمه ی ته بن بست روی پله پادری خانه مرتضی نشسته بودم که چشمم به موهای بلند صبا افتاد. انگار نه انگار که بارها او را در لباس مدرسه در کوچه دیده بودم. بر آمدگی پستانها و موهای بلندش او را متفاوت از یک دختر بچه مدرسهای نشان میداد. از همان لحظه برای اینکه توجه دو دوست دیگرم به او جلب نشود، آنطور که توجه من جلب بود، چه بیچارگیها که نکشیدم، دوست نداشتم او هم ورقِ بازیِ بلوغ ما بشود. میدانستم او با مینا زن همسایه و پروانه دختر حاج ناصر متفاوت است. میدانستم او در کنار آن دو زنِ دیگر نمیگنجد. ولی توضیحی برای علت آن حال و هوای عجیب در درون خودم پیدا نمیکردم .از همان نوجوانی و از همان بار اولی که صبا را بی روسری دیدم، فهمیدم که بعضی چیزها در زندگی هست که آدمی هرگز توضیحی برای آن پیدا نمیکند اما میداند که آن چیز وجود دارد، واقعی تر از هر واقعیتی وجود دارد، حتی از خود آدم هم واقعیتر است. شلوار پلیسهدار با جیب های خالی، پیراهنی که شانههایش روی بازوهایم گریه میکرد، به اضافه یک اندام استخوانی و صورتِ پر از جوش و لک، ترکیبی از من ساخته بود که خودم هم علاقهای به آن نداشتم. تابستان های بلوغ من اینگونه گذشت، ته بن بست آقا ناصر روی پله پادری خانه، بعد از ظهر یک روز تابستانی که خورشید تمام زورش را میزند تا آدم را بچزاند، عاشق شدم..... به هیچ کس هم نگفتم حتی به چشمهای خودِ صبا در انگشت شمار دفعاتی که در کوچه روبروی هم ظاهر میشدیم ... تا ما به سن برسیم و آدم حساب بشویم، صبا را هم باد برد. او رفت پی بختش، لابد مثل بیشتر ما که پدر و مادر سوار قالی سرنوشت مان میکرد، او هم رفت پی بختش .... نمی دانم اگر فرصت حرف زدن شبانه با او را داشتم، اگر او را در آغوش میکشیدم و می بوسیدم شاید من هم میتوانستم کسی را به قتل برسانم...
عشق نوجوانی نسل من غالبا این شکلی است، کشتنِ عشق و دفن درونِ خویشتن ...
@kherad_jensi
@IRANSOCIOLOGY
دیوارنگارهای که بدون #مادر روح ندارد!
تصویر مادر شهیدان افراسیابی رو از دیوارنگاره ساختمان مخابرات خیابان پیروزی حذف کردند و عکس قاب رهبری و امام رو جایگزین کردند!
@kherad_jensi
تصویر مادر شهیدان افراسیابی رو از دیوارنگاره ساختمان مخابرات خیابان پیروزی حذف کردند و عکس قاب رهبری و امام رو جایگزین کردند!
@kherad_jensi
جای خالی زنان در مجموعه تمبرهای ایرانی!
✍سارا بصیری
✅شورای تمبر در اقدامی شایسته از انتشار ۴۵ تمبر از چهرهها و آثار ماندگار خبر داده است. اما بانوان فرهیخته در این مجموعه جدید جایی ندارند.
✅بانوان ماندگاری که جای آنها در مجموعه جدید تمبرهای ایرانی «خالی» است:
توران میرهادی
ایران درودی
مجتهده امین
منصوره اتحادیه
امیربانو کریمی
نوشآفرین انصاری
بدرالزمان قريب
مرضیه دباغ
فروغ فرخزاد
سیمین بهبهانی
مه لقا ملاح
پروین اعتصامی
ژاله آموزگار
مريم ميرزاخانى و…
@kherad_jensi
✍سارا بصیری
✅شورای تمبر در اقدامی شایسته از انتشار ۴۵ تمبر از چهرهها و آثار ماندگار خبر داده است. اما بانوان فرهیخته در این مجموعه جدید جایی ندارند.
✅بانوان ماندگاری که جای آنها در مجموعه جدید تمبرهای ایرانی «خالی» است:
توران میرهادی
ایران درودی
مجتهده امین
منصوره اتحادیه
امیربانو کریمی
نوشآفرین انصاری
بدرالزمان قريب
مرضیه دباغ
فروغ فرخزاد
سیمین بهبهانی
مه لقا ملاح
پروین اعتصامی
ژاله آموزگار
مريم ميرزاخانى و…
@kherad_jensi
میترا حجازیپور، چهره بینالمللی و نابغه شطرنج ایران، که به دلیل شرکت بدون حجاب در مسابقات شطرنج به میزبانی روسیه از تیم ملی اخراج شده بود؛ از این پس با پرچم فرانسه در رقابتهای بینالمللی حاضر خواهدشد.
او از معترضان به حجاب اجباریست.
(توییت عبدالله عبدی)
@kherad_jensi
او از معترضان به حجاب اجباریست.
(توییت عبدالله عبدی)
@kherad_jensi
Forwarded from جمهورى سوم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺چرا مسأله زنان مهم است؟
🔴در این پانزده دقیقه توضیح میدهم که چرا مسأله زنان یک مسأله صنفی حاشیهای و صرفا مربوط به مشکلات حقوقی زنان در خانواده نیست. مسألهی بسیار اساسیتر، این است که «جمهوری شهروندان برابر» برآمده از انقلاب اسلامی ۵۷ خیلی زود به دست روحانیون به یک زیستسیاسی پدرسالار ماقبل سیاسی یعنی نظام ولایت-صغارت خانوادگی منحرف شد و کل عرصه عمومی را تصرف کرد. امروز صحبت از اسلامیت و جمهوریت، عدالت و آزادی، لاجرم و به نحوی اجتنابناپذیر بحث درباره زنان است.
🔴در این پانزده دقیقه توضیح میدهم که چرا مسأله زنان یک مسأله صنفی حاشیهای و صرفا مربوط به مشکلات حقوقی زنان در خانواده نیست. مسألهی بسیار اساسیتر، این است که «جمهوری شهروندان برابر» برآمده از انقلاب اسلامی ۵۷ خیلی زود به دست روحانیون به یک زیستسیاسی پدرسالار ماقبل سیاسی یعنی نظام ولایت-صغارت خانوادگی منحرف شد و کل عرصه عمومی را تصرف کرد. امروز صحبت از اسلامیت و جمهوریت، عدالت و آزادی، لاجرم و به نحوی اجتنابناپذیر بحث درباره زنان است.
🔺خیالپردازی جنسی و خشونت سیاسی
✍️ فاطمه موسوی ویایه، دکترای جامعهشناسی
🔸ده تیر ۱۴۰۰، تصاویری از مسجد و حسینیهٔ شیعیان هزاره ویران شده توسط طالبان، منتشر شد و فردی در توئیتر کنار عکسها نوشت: « از دید طالبِ شمالی، اینجا مسجد نیست، «تقیهخانه» است و تقیهخانه، جایی است که شیعیان، عمل «چراغگولی» را انجام میدهند. چراغگولی یعنی زنان و مردان شیعه، شب جمع میشوند، چراغ را خاموش میکنند و هر کسی با دیگری میخوابد. شیعیان ایران و افغانستان، همگی حرامزادهاند چون حاصل چراغگولیاند.»
🔸داستان «چراغگولی» یکی از فانتزیهای جنسی است که به شکل خیالپردازی یا عملی، در جوامع و فرهنگهای دیگر هم وجود داشته است. در غرب، با عنوان sexual swinging مطرح است (در فرهنگستان، معادل آن، تاختزنی جنسی مصوب شده است). در تاریخ ایران هم، شواهدی یافت میشود. مشابه داستان «چراِغگولی» را پناهی سمنانی در کتاب شاه عباس کبیر، مرد هزار چهره (۱۳۶۹) روایت میکند. به شاه خبر رسید در روستایی از گبرها در نزدیکی اصفهان، هر شب جمعه، زنان و مردان متاهل در بزرگترین خانهٔ روستا جمع میشوند و پس از شرابخواری، چراغ را میکُشند و در تاریکی، زن و مردِ بیگانه بهم میآمیزند. شاه عباس، با لباس مردم عادی و ناشناس، به روستا رفت و پس از مشاهدهٔ درستی خبر جاسوسان، دستور داد تمامی اهالی روستا از کبیر و صغیر را از دم تیغ گذراندند.
🔸در اواخرِ عصر پهلوی این فانتزی جنسی بارِ دیگر اما در شکل مدرن، موضوع شایعات شد. در سال ۱۳۵۵، به انقلابیون خبر رسید قدرتمندان فاسد پهلوی، هر شب جمعه در یک هتل، «کلید پارتی» برگزار میکنند. مردان با زنان و گاه دخترانشان به پارتی میآیند و هر کدام اتاقی کرایه میکنند، آخر شب پس از شام و رقص و عیش و عشرت، زنان به اتاق برمیگردند و مردان، کلید خود را در ظرفی میریزند و بهم میزنند. سپس تک به تک، قرعه برمیدارند و هر مردی، شب را در اتاقی به صبح میرساند که کلیدش را تصادفی برداشته است. این داستان، آنچنان معروف بود که برای مدتی، یکی از زنان انقلابی در نقش گدا در کنار کاخ سعدآباد مینشست تا بلکه نشانی از هتل پیدا کند و انقلابیون، این افراد فاجر را ترور کنند. در بحبوحهٔ انقلاب هم، مطلبی منتشر شد که در آن ادعا شده بود شاه و کارتر در دیدار یکدیگر، زنانشان را تعویض کردهاند! و این، فقط از عکسی مستفاد شده بود که زنان به سنت تشریفات دیدار رهبران که هنوز هم برقرار است، نه در کنار شوهرانشان که در کنار میزبان ایستاده بودند.
🔸 دربارهٔ فساد اخلاقی و جنسی میان گروههای اقلیت دینی چون بهائیان یا حلقهٔ دراویش نعمتاللهی نیز اتهامات مشابهی مطرح شده است. داستان چراغ خاموشکردن دربارهٔ روستاهایی که همهٔ اهالی آن از یک اقلیت دینی بودند نیز بازگو میشد. امروزه هم دربارهٔ فساد و فحشای حاصل از شبکههای اجتماعی و از گروههای مجازی میگویند که در آن، زوجهای فاسد، با یکدیگر آشنا می شوند، برنامههای مهمانی شام یا تور مسافرتی میگذارند و زمان خواب، همسر خود را مبادله میکنند.
🔸 بیشتر از آنکه حقیقت تاریخی این روایتها مهم باشد، پیشفرضها، علایقِ سرکوب شده و فانتزیهای جنسیِ پرورانده شده در پسِ این داستانها مهم است. شکی نیست در هر جامعهای مواردی از کجرویهای جنسی مانند تجاوز به کودکان، تجاوز به محارم و تاخت زنی جنسی رخ میدهد اما سوال اینجاست چرا شنوندگان درباره کل افراد یک جامعه فرهنگی چنین قضاوتی دارند و این داستان را با کمترین تردید باور میکنند؟ چرا شنوندگان با این روایتها، درگیری ذهنی شدیدی پیدا میکنند؟ چرا با اشتیاق برای دیگران نقل میکنند و آن را موضوع بحث و شوخی قرار میدهند؟ پاسخ به این سوالات برای درک زیستِ جنسی ما ایرانیان/ مسلمانان مهم است.
🔸به گمان من، در جوامع مسلمان، تمتع جنسی، همواره دغدغهٔ اصلی و مشغولیت ذهنی بوده است و دیگری و بیگانهای که هممذهب و هممسلک نیست، همواره در مظان این اتهام است که خویشتنداری جنسی ندارد و به هرزگی و بیبندوباری دچار است. دین، خط قرمزی است که ورای آن، هر عمل غیراخلاقی مجاز است. مهم نبوده و نیست که این فساد جنسی در عالم واقع رخ میدهد یا نه، بلکه خیالپردازی جنسی دربارهٔ آنچه دیگریِ بیدین میتواند انجام دهد، دستمایهٔ خشونت علیه دیگری است. دیگریای که چون هممسلک ما نیست، پس ممکن نیست اخلاقمدار باشد و پاکدامنی و تعهد زناشویی را رعایت کند. چون به دین ما نیست، پس بیغیرت، فاسد، زناکار و حرامزاده است و برای صلاح خودش و حفظ پاکی جامعه، باید کنترل و سرکوب شود.
🔸همهٔ این جهد و خشونت برای پاک کردن و تهذیب اخلاقی جهان، از قرون وسطی تا طالبان بیثمر مانده است. شاید چون مشکل جای دیگری است و نمیتوان با خیالاتِ زشتِ برآمده از عطش جنسی و تعصب دینی، جهانی بهتر ساخت.
@kherad_jensi
✍️ فاطمه موسوی ویایه، دکترای جامعهشناسی
🔸ده تیر ۱۴۰۰، تصاویری از مسجد و حسینیهٔ شیعیان هزاره ویران شده توسط طالبان، منتشر شد و فردی در توئیتر کنار عکسها نوشت: « از دید طالبِ شمالی، اینجا مسجد نیست، «تقیهخانه» است و تقیهخانه، جایی است که شیعیان، عمل «چراغگولی» را انجام میدهند. چراغگولی یعنی زنان و مردان شیعه، شب جمع میشوند، چراغ را خاموش میکنند و هر کسی با دیگری میخوابد. شیعیان ایران و افغانستان، همگی حرامزادهاند چون حاصل چراغگولیاند.»
🔸داستان «چراغگولی» یکی از فانتزیهای جنسی است که به شکل خیالپردازی یا عملی، در جوامع و فرهنگهای دیگر هم وجود داشته است. در غرب، با عنوان sexual swinging مطرح است (در فرهنگستان، معادل آن، تاختزنی جنسی مصوب شده است). در تاریخ ایران هم، شواهدی یافت میشود. مشابه داستان «چراِغگولی» را پناهی سمنانی در کتاب شاه عباس کبیر، مرد هزار چهره (۱۳۶۹) روایت میکند. به شاه خبر رسید در روستایی از گبرها در نزدیکی اصفهان، هر شب جمعه، زنان و مردان متاهل در بزرگترین خانهٔ روستا جمع میشوند و پس از شرابخواری، چراغ را میکُشند و در تاریکی، زن و مردِ بیگانه بهم میآمیزند. شاه عباس، با لباس مردم عادی و ناشناس، به روستا رفت و پس از مشاهدهٔ درستی خبر جاسوسان، دستور داد تمامی اهالی روستا از کبیر و صغیر را از دم تیغ گذراندند.
🔸در اواخرِ عصر پهلوی این فانتزی جنسی بارِ دیگر اما در شکل مدرن، موضوع شایعات شد. در سال ۱۳۵۵، به انقلابیون خبر رسید قدرتمندان فاسد پهلوی، هر شب جمعه در یک هتل، «کلید پارتی» برگزار میکنند. مردان با زنان و گاه دخترانشان به پارتی میآیند و هر کدام اتاقی کرایه میکنند، آخر شب پس از شام و رقص و عیش و عشرت، زنان به اتاق برمیگردند و مردان، کلید خود را در ظرفی میریزند و بهم میزنند. سپس تک به تک، قرعه برمیدارند و هر مردی، شب را در اتاقی به صبح میرساند که کلیدش را تصادفی برداشته است. این داستان، آنچنان معروف بود که برای مدتی، یکی از زنان انقلابی در نقش گدا در کنار کاخ سعدآباد مینشست تا بلکه نشانی از هتل پیدا کند و انقلابیون، این افراد فاجر را ترور کنند. در بحبوحهٔ انقلاب هم، مطلبی منتشر شد که در آن ادعا شده بود شاه و کارتر در دیدار یکدیگر، زنانشان را تعویض کردهاند! و این، فقط از عکسی مستفاد شده بود که زنان به سنت تشریفات دیدار رهبران که هنوز هم برقرار است، نه در کنار شوهرانشان که در کنار میزبان ایستاده بودند.
🔸 دربارهٔ فساد اخلاقی و جنسی میان گروههای اقلیت دینی چون بهائیان یا حلقهٔ دراویش نعمتاللهی نیز اتهامات مشابهی مطرح شده است. داستان چراغ خاموشکردن دربارهٔ روستاهایی که همهٔ اهالی آن از یک اقلیت دینی بودند نیز بازگو میشد. امروزه هم دربارهٔ فساد و فحشای حاصل از شبکههای اجتماعی و از گروههای مجازی میگویند که در آن، زوجهای فاسد، با یکدیگر آشنا می شوند، برنامههای مهمانی شام یا تور مسافرتی میگذارند و زمان خواب، همسر خود را مبادله میکنند.
🔸 بیشتر از آنکه حقیقت تاریخی این روایتها مهم باشد، پیشفرضها، علایقِ سرکوب شده و فانتزیهای جنسیِ پرورانده شده در پسِ این داستانها مهم است. شکی نیست در هر جامعهای مواردی از کجرویهای جنسی مانند تجاوز به کودکان، تجاوز به محارم و تاخت زنی جنسی رخ میدهد اما سوال اینجاست چرا شنوندگان درباره کل افراد یک جامعه فرهنگی چنین قضاوتی دارند و این داستان را با کمترین تردید باور میکنند؟ چرا شنوندگان با این روایتها، درگیری ذهنی شدیدی پیدا میکنند؟ چرا با اشتیاق برای دیگران نقل میکنند و آن را موضوع بحث و شوخی قرار میدهند؟ پاسخ به این سوالات برای درک زیستِ جنسی ما ایرانیان/ مسلمانان مهم است.
🔸به گمان من، در جوامع مسلمان، تمتع جنسی، همواره دغدغهٔ اصلی و مشغولیت ذهنی بوده است و دیگری و بیگانهای که هممذهب و هممسلک نیست، همواره در مظان این اتهام است که خویشتنداری جنسی ندارد و به هرزگی و بیبندوباری دچار است. دین، خط قرمزی است که ورای آن، هر عمل غیراخلاقی مجاز است. مهم نبوده و نیست که این فساد جنسی در عالم واقع رخ میدهد یا نه، بلکه خیالپردازی جنسی دربارهٔ آنچه دیگریِ بیدین میتواند انجام دهد، دستمایهٔ خشونت علیه دیگری است. دیگریای که چون هممسلک ما نیست، پس ممکن نیست اخلاقمدار باشد و پاکدامنی و تعهد زناشویی را رعایت کند. چون به دین ما نیست، پس بیغیرت، فاسد، زناکار و حرامزاده است و برای صلاح خودش و حفظ پاکی جامعه، باید کنترل و سرکوب شود.
🔸همهٔ این جهد و خشونت برای پاک کردن و تهذیب اخلاقی جهان، از قرون وسطی تا طالبان بیثمر مانده است. شاید چون مشکل جای دیگری است و نمیتوان با خیالاتِ زشتِ برآمده از عطش جنسی و تعصب دینی، جهانی بهتر ساخت.
@kherad_jensi
👍2
🟣 قتل یک دختر ۱۶ سالهی ساکن کرمانشاه توسط پدرش
بر اساس گزارش ههنگاو، روز یکشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۰، یک دختر نوجوان ۱۶ ساله بهنام «شکیبا بختیار» توسط پدرش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید.
به گفته یک منبع مطلع، این دختر نوجوان به دلیل آنکه دیر از بازار به منزل بازگشته، توسط پدرش با هویت «شاپور بختیار» ابتدا مورد ضرب و شتم قرار گرفته و سپس با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.
با استناد به آمار به ثبت رسیده ههنگاو، از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون ۹ زن و دختر در شهرهای مختلف کُردستان به قتل رسیدهاند که ۸ مورد آن توسط افراد نزدیک خانواده صورت گرفته و ٢ مورد نیز قتل ناموسی بوده است.
▪️تصویر: از تجمعات فعالان زنان سنندج پیرامون خشونت علیه زنان و قتلهای موسوم به «ناموسی»
#خشونت_علیه_زنان
#زن_کشی
@bidarzani
@kherad_jensi
بر اساس گزارش ههنگاو، روز یکشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۰، یک دختر نوجوان ۱۶ ساله بهنام «شکیبا بختیار» توسط پدرش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید.
به گفته یک منبع مطلع، این دختر نوجوان به دلیل آنکه دیر از بازار به منزل بازگشته، توسط پدرش با هویت «شاپور بختیار» ابتدا مورد ضرب و شتم قرار گرفته و سپس با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.
با استناد به آمار به ثبت رسیده ههنگاو، از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون ۹ زن و دختر در شهرهای مختلف کُردستان به قتل رسیدهاند که ۸ مورد آن توسط افراد نزدیک خانواده صورت گرفته و ٢ مورد نیز قتل ناموسی بوده است.
▪️تصویر: از تجمعات فعالان زنان سنندج پیرامون خشونت علیه زنان و قتلهای موسوم به «ناموسی»
#خشونت_علیه_زنان
#زن_کشی
@bidarzani
@kherad_jensi
✅افزایش آمار ازدواج دختران زیر ۱۳ سال در ایران به دلیل وام ازدواج
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان ایران اعلام کرده تسهیلات وام ازدواج موجب شده تا آمار ازدواج دختران زیر ۱۳ سال در کشور افزایش پیدا کند.
به گزارش ایلنا، محمدمهدی تندگویان با اشاره به فوت یک دختر ۱۳ سراوانی در حین زایمان، گفت: «خواسته ما جلوگیری از ازدواج اجباری است. به هر حال علما و برخی از نهادها معتقدند دختران وقتی به یک سنی رسیدند و آمادگی ازدواج داشته باشند باید این اتفاق بیفتد. ما هم نمیخواهیم وارد بحثهای شرعی و فقهی این موضوع شویم.»
این مقام مسئول افزود "این وزارتخانه معترض افزایش تسهیلات ازدواج و عدم ازدواج دختران نیست، بلکه دولت باید حامی حق و حقوق دختران باشد و "دختر بداند میتواند برای حقوقش در زمانی که وارد سن قانونی شد، تصمیمبگیرد."
تندگویان با ابراز نگرانی نسبت به اختلاف سنی بالای دختران و همسرانشان در ازدواجهایی از این دست گفت: «وقتی ما شاهد این هستیم که یک دختری با اختلاف سنی بیش از ۱۰ سال ازدواج میکند، به نظر ما خود این موضوع یک آسیب است.»
@kherad_jensi
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان ایران اعلام کرده تسهیلات وام ازدواج موجب شده تا آمار ازدواج دختران زیر ۱۳ سال در کشور افزایش پیدا کند.
به گزارش ایلنا، محمدمهدی تندگویان با اشاره به فوت یک دختر ۱۳ سراوانی در حین زایمان، گفت: «خواسته ما جلوگیری از ازدواج اجباری است. به هر حال علما و برخی از نهادها معتقدند دختران وقتی به یک سنی رسیدند و آمادگی ازدواج داشته باشند باید این اتفاق بیفتد. ما هم نمیخواهیم وارد بحثهای شرعی و فقهی این موضوع شویم.»
این مقام مسئول افزود "این وزارتخانه معترض افزایش تسهیلات ازدواج و عدم ازدواج دختران نیست، بلکه دولت باید حامی حق و حقوق دختران باشد و "دختر بداند میتواند برای حقوقش در زمانی که وارد سن قانونی شد، تصمیمبگیرد."
تندگویان با ابراز نگرانی نسبت به اختلاف سنی بالای دختران و همسرانشان در ازدواجهایی از این دست گفت: «وقتی ما شاهد این هستیم که یک دختری با اختلاف سنی بیش از ۱۰ سال ازدواج میکند، به نظر ما خود این موضوع یک آسیب است.»
@kherad_jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فقط استیصالِ خانم سهرابیان وقتی میزنه توی سر خودش و میگه:
«دیگه از این جلوتر نمیاد بابا»
گوشهای از نگرانیهای صدا و سیما در اوج کرونا و بیبرقی در مملکت!
@kherad_jensi
«دیگه از این جلوتر نمیاد بابا»
گوشهای از نگرانیهای صدا و سیما در اوج کرونا و بیبرقی در مملکت!
@kherad_jensi