🔻 تدوین طرح جلوگیری از گشت ارشاد در مجلس
معینالدین سعیدی، نماینده چابهار در مجلس با تاکید بر اینکه «گشت ارشاد باعث روگردانی مردم از حجاب شده است» از تدوین طرحی در بهارستان خبر داد که جلوی گشت ارشاد را می گیرد:
گشت ارشاد، هیچ محمل قانونی ندارد و مشخص نیست مبتنی بر کدام ردیف قانونی این گشتها فعالیت میکنند.
تنها قانون حجاب وجود دارد که در آن اشارهای به گشت ارشاد نشده است.
گروهی از نمایندگان به دنبال آن هستند که با پایان تعطیلات مجلس طرحی را در این زمینه برنامهریزی کرده تا مردم دیگر آزاری از گشتهای ارشاد نبینند.
برخی مسئولیت این فاجعه را متوجه شخص وزیر کشور میدانند، اما به نظر من موضوع ریشهایتر از عملکرد وزیر کشور است و باید سرچشمهها را اصلاح کرد./ اعتماد
@kherad_Jensi
معینالدین سعیدی، نماینده چابهار در مجلس با تاکید بر اینکه «گشت ارشاد باعث روگردانی مردم از حجاب شده است» از تدوین طرحی در بهارستان خبر داد که جلوی گشت ارشاد را می گیرد:
گشت ارشاد، هیچ محمل قانونی ندارد و مشخص نیست مبتنی بر کدام ردیف قانونی این گشتها فعالیت میکنند.
تنها قانون حجاب وجود دارد که در آن اشارهای به گشت ارشاد نشده است.
گروهی از نمایندگان به دنبال آن هستند که با پایان تعطیلات مجلس طرحی را در این زمینه برنامهریزی کرده تا مردم دیگر آزاری از گشتهای ارشاد نبینند.
برخی مسئولیت این فاجعه را متوجه شخص وزیر کشور میدانند، اما به نظر من موضوع ریشهایتر از عملکرد وزیر کشور است و باید سرچشمهها را اصلاح کرد./ اعتماد
@kherad_Jensi
👍45😁2
نامه سرگشاده به مدیر عامل روزنامه همشهری
برای قلمتان حرمت بیشتری قائل شوید
جناب آقای محسن مهدیان
سلام علیکم
یادداشت شما در خبرگزاری فارس انگیزهی من برای این نوشتار شد. نمیدانم شما مرا میشناسید یا نه. ۱۵ سال قبل، در محضر بزرگان روزنامهنگاری و مدیریت رسانه که نامشان در تاریخ مطبوعات جاودان است، افتخار معاونت سردبیری روزنامه همشهری را داشتم. نمیدانم آن زمان شما کجا بودید. هرچه گوگل کردم تاریخ تولد شما را هم نیافتم که تخمین بزنم. بگذریم. شاید خیلی از همکاران مطبوعاتی، شما را در جایگاهی نبینند که بخواهند پاسخی بر یادداشت شما بنویسند، اما باور من این است که تنها راه خروج سالم ما از بنبستی که شما و همفکرانتان در کشور ایجاد کردهاید، گفتگوی برابر است. پس مینویسم به این امید.
۱- نوشته اید: «گشت ارشاد یک ضرورت عقلانی است. علت هم روشن است. فرض کنیم مردی برهنه به خیابان بیاید. باید برخورد کرد یا نه؟ حتما جواب مثبت است. همین، یعنی ضرورت قهریه.» و در سطور بعد اشاره کردهاید که در همه کشورها حدودی برای پوشش وجود دارد. سوال: در همه کشورها گشت ارشاد هست؟ یعنی بخشی از نیروهای پلیس در شهر گشت میزنند تا هروقت مرد برهنهای را دیدند دستگیر کنند؟ شما که از حکومتهای نرمال مثال میآورید میشود بفرمایید چه ضرورتی باعث شده پلیس ما چنین اختراع مهمی را ثبت کند؟
۲- نوشتهاید: «ممکن است درباره حد و مرز اختلاف باشد که اینجا فقه پویا، به شرع و عرف توجه توامان دارد... به همین دلیل بزرگان نظام ما ازجمله امام و رهبری تصریح دارند که حجاب الزامی یک ضرورت است.» جان؟ از آن مقدمه چگونه این موخره را میشود نتیجه گرفت؟ استدلالتان شبیه این است: همه آدمها به غذا نیاز دارند. برای همین من و دوستانم کشک و بادمجان دوست نداریم.
۳- نوشتهاید: «گشت ارشاد برای صیانت از قانون و دفاع از حقوق دیگران است نه باحجاب کردن.» جان هرکس دوست دارید انقدر واژه صیانت را لجنمال نکنید. فقط بفرمایید گشت ارشاد دقیقا از حقوق چند درصد از جامعه در برابر چند درصد دیگر دفاع میکند؟ ادعا میکنید غالب مردم طرفدار حجاب اجباریاند؟ چرا رفراندوم برگزار نمیکنید پس؟
۴- نوشتهاید: «دو دسته ظاهرا مخاطبان گشت ارشاد هستند.» جان؟ مگر گشت ارشاد رسانه است که مخاطب داشته باشد برادر؟ چرا کلمه اصلی را استفاده نمیکنید؟ طعمه واژه دقیقتری نیست؟
۵- نوشتهاید: «یک دسته زنان و دخترانی که عرفا شلحجابند. این گروه ممکن است به جهت شرعی حجابشان کامل نباشد اما نکته بسیار مهم و ضروری این است که همان شلحجابی را حجاب میدانند. این گروه اگر فردا بیحجابی هم آزاد شود قطعا همین حجاب را حفظ میکنند.» این مدعا را از کجا آوردهاید؟ وقتی جامعه را با تراوشات ذهنی اداره کنند، نه پژوهش و آمار، وضع همین میشود که هست.
۶- نوشتهاید: «ماموران گشت ارشاد باید در سطح یک معلم دلسوز رفتار کنند که تنبیهاش نیز مدبرانه است.» عجب! یعنی حتما باید مهسا امینی کشته میشد تا به این نتیجه درخشان برسید؟ تمام سالهایی که صدای اعتراض زنان و دختران ما در برخورد خشونتآمیز گشت ارشاد عالم را برداشت، شما کجا بودی برادر؟ یادداشت قبلیات کو؟
۷- نوشته اید: «امروز با یک پدیده امنیتی در مسئله حجاب مواجهیم. اینجاست که باید به همه جزئیات یک جنگ تمامعیار ذهنی و رسانهای و البته امنیتی توجه کرد.» یک سوال: چرا در جمهوری اسلامی، همه چیز، از نان تا فوتبال، از حجاب تا بنزین، از کوفت تا زهرمار امنیتی است؟ یک بار شما و همفکرانتان که همه حاکمیت را قبضه کردهاید از خودتان نپرسیدهاید چرا ما همیشه باید در همه چیز احساس تهدید امنیتی کنیم؟
۸- نوشتهاید: «مردم ما مسلمانند. متدین هستند؛ ولو با حجاب رنگینکمانی. همین یک گزاره به مسئولان ما قوت قلب میدهد که با اقتدار به وظیفه قانونی و شرعیشان عمل کنند... مسیر حق یک طرفه است و بیبازگشت.» اجازه دارم بپرسم این حقی که از آن صحبت میکنید را چه کسی تعیین میکند؟ معیار حق، شما هستید؟ مگر داعش هم خودش را معیار حق نمیدانست و همین را نمیگفت؟ چرا پشت مردم قایم میشوید؟ راحت تر نیست بگویید: حق ما هستیم و هرکس از ما نیست باطل است؟
۹- نوشتهاید: «هرکس مقابل حقیقت مقاومت کند بهزودی مقابل واقعیت قرار میگیرد و جبرا اصلاح میشود.» با تنها جملهای که از یادداشتتان موافقم همین است. اگر این سنت خداست، آن را خواهیم دید. الملک یبقی مع الکفر، و لایبقی مع الظلم.
۱۰- راستی الان دارم فکر میکنم این جمله آخرتان بیان سنت الهی نبود. یک جور تهدید بود. نه؟ بگو چرا هیچ همکار روزنامهنگاری پاسخی به یادداشت شما نداده. ازتان میترسند شاید. اجازه میدهید من نترسم و یک نصیحت برادرانه کنم؟ برای قلمتان بیشتر حرمت قائل شوید.
محمدرضا رجبی شکیب
۲۷ شهریور ۱۴۰۱
@kherad_Jensi
@nasiri42
برای قلمتان حرمت بیشتری قائل شوید
جناب آقای محسن مهدیان
سلام علیکم
یادداشت شما در خبرگزاری فارس انگیزهی من برای این نوشتار شد. نمیدانم شما مرا میشناسید یا نه. ۱۵ سال قبل، در محضر بزرگان روزنامهنگاری و مدیریت رسانه که نامشان در تاریخ مطبوعات جاودان است، افتخار معاونت سردبیری روزنامه همشهری را داشتم. نمیدانم آن زمان شما کجا بودید. هرچه گوگل کردم تاریخ تولد شما را هم نیافتم که تخمین بزنم. بگذریم. شاید خیلی از همکاران مطبوعاتی، شما را در جایگاهی نبینند که بخواهند پاسخی بر یادداشت شما بنویسند، اما باور من این است که تنها راه خروج سالم ما از بنبستی که شما و همفکرانتان در کشور ایجاد کردهاید، گفتگوی برابر است. پس مینویسم به این امید.
۱- نوشته اید: «گشت ارشاد یک ضرورت عقلانی است. علت هم روشن است. فرض کنیم مردی برهنه به خیابان بیاید. باید برخورد کرد یا نه؟ حتما جواب مثبت است. همین، یعنی ضرورت قهریه.» و در سطور بعد اشاره کردهاید که در همه کشورها حدودی برای پوشش وجود دارد. سوال: در همه کشورها گشت ارشاد هست؟ یعنی بخشی از نیروهای پلیس در شهر گشت میزنند تا هروقت مرد برهنهای را دیدند دستگیر کنند؟ شما که از حکومتهای نرمال مثال میآورید میشود بفرمایید چه ضرورتی باعث شده پلیس ما چنین اختراع مهمی را ثبت کند؟
۲- نوشتهاید: «ممکن است درباره حد و مرز اختلاف باشد که اینجا فقه پویا، به شرع و عرف توجه توامان دارد... به همین دلیل بزرگان نظام ما ازجمله امام و رهبری تصریح دارند که حجاب الزامی یک ضرورت است.» جان؟ از آن مقدمه چگونه این موخره را میشود نتیجه گرفت؟ استدلالتان شبیه این است: همه آدمها به غذا نیاز دارند. برای همین من و دوستانم کشک و بادمجان دوست نداریم.
۳- نوشتهاید: «گشت ارشاد برای صیانت از قانون و دفاع از حقوق دیگران است نه باحجاب کردن.» جان هرکس دوست دارید انقدر واژه صیانت را لجنمال نکنید. فقط بفرمایید گشت ارشاد دقیقا از حقوق چند درصد از جامعه در برابر چند درصد دیگر دفاع میکند؟ ادعا میکنید غالب مردم طرفدار حجاب اجباریاند؟ چرا رفراندوم برگزار نمیکنید پس؟
۴- نوشتهاید: «دو دسته ظاهرا مخاطبان گشت ارشاد هستند.» جان؟ مگر گشت ارشاد رسانه است که مخاطب داشته باشد برادر؟ چرا کلمه اصلی را استفاده نمیکنید؟ طعمه واژه دقیقتری نیست؟
۵- نوشتهاید: «یک دسته زنان و دخترانی که عرفا شلحجابند. این گروه ممکن است به جهت شرعی حجابشان کامل نباشد اما نکته بسیار مهم و ضروری این است که همان شلحجابی را حجاب میدانند. این گروه اگر فردا بیحجابی هم آزاد شود قطعا همین حجاب را حفظ میکنند.» این مدعا را از کجا آوردهاید؟ وقتی جامعه را با تراوشات ذهنی اداره کنند، نه پژوهش و آمار، وضع همین میشود که هست.
۶- نوشتهاید: «ماموران گشت ارشاد باید در سطح یک معلم دلسوز رفتار کنند که تنبیهاش نیز مدبرانه است.» عجب! یعنی حتما باید مهسا امینی کشته میشد تا به این نتیجه درخشان برسید؟ تمام سالهایی که صدای اعتراض زنان و دختران ما در برخورد خشونتآمیز گشت ارشاد عالم را برداشت، شما کجا بودی برادر؟ یادداشت قبلیات کو؟
۷- نوشته اید: «امروز با یک پدیده امنیتی در مسئله حجاب مواجهیم. اینجاست که باید به همه جزئیات یک جنگ تمامعیار ذهنی و رسانهای و البته امنیتی توجه کرد.» یک سوال: چرا در جمهوری اسلامی، همه چیز، از نان تا فوتبال، از حجاب تا بنزین، از کوفت تا زهرمار امنیتی است؟ یک بار شما و همفکرانتان که همه حاکمیت را قبضه کردهاید از خودتان نپرسیدهاید چرا ما همیشه باید در همه چیز احساس تهدید امنیتی کنیم؟
۸- نوشتهاید: «مردم ما مسلمانند. متدین هستند؛ ولو با حجاب رنگینکمانی. همین یک گزاره به مسئولان ما قوت قلب میدهد که با اقتدار به وظیفه قانونی و شرعیشان عمل کنند... مسیر حق یک طرفه است و بیبازگشت.» اجازه دارم بپرسم این حقی که از آن صحبت میکنید را چه کسی تعیین میکند؟ معیار حق، شما هستید؟ مگر داعش هم خودش را معیار حق نمیدانست و همین را نمیگفت؟ چرا پشت مردم قایم میشوید؟ راحت تر نیست بگویید: حق ما هستیم و هرکس از ما نیست باطل است؟
۹- نوشتهاید: «هرکس مقابل حقیقت مقاومت کند بهزودی مقابل واقعیت قرار میگیرد و جبرا اصلاح میشود.» با تنها جملهای که از یادداشتتان موافقم همین است. اگر این سنت خداست، آن را خواهیم دید. الملک یبقی مع الکفر، و لایبقی مع الظلم.
۱۰- راستی الان دارم فکر میکنم این جمله آخرتان بیان سنت الهی نبود. یک جور تهدید بود. نه؟ بگو چرا هیچ همکار روزنامهنگاری پاسخی به یادداشت شما نداده. ازتان میترسند شاید. اجازه میدهید من نترسم و یک نصیحت برادرانه کنم؟ برای قلمتان بیشتر حرمت قائل شوید.
محمدرضا رجبی شکیب
۲۷ شهریور ۱۴۰۱
@kherad_Jensi
@nasiri42
👍75👏11😁2
🔹رئیس پلیس تهران امروز در یک نشست خبری ماجرای مهسا امینی را تشریح کرده و توضیحاتی درباره آن داده است. البته در همین توضیحات هم سخنان متناقضی پیدا می شود. اما فارغ از بحث این سخنان متناقض اصل تشکیل نشست خبری توسط پلیس در این زمینه محل اشکال است. پلیس فعلا در این پرونده در مظان اتهام است و اگر مستندات و توضیحاتی دارد باید آنها را در محضر دادگاه ارائه کند نه در نشست خبری. چنین برنامههایی شائبه تلاش برای فضاسازی وتاثیر بر روند رسیدگی قضایی پرونده را ایجاد میکند که نه برای وجهه پلیس مناسب است و نه شان دستگاه قضایی. آیا در پروندههای دیگر هم متهمان میتوانند به همین راحتی نشست خبری تشکیل داده و به نفع خود فضاسازی کنند؟
@kherad_Jensi
@alimojtahedzade
@kherad_Jensi
@alimojtahedzade
👍55
🔴 ظلم را توجیه مکن!
✍شهاب الدین حائری شیرازی
امام صادق (ع) فرمود: هر کس برای ظلمِ ستمگری، عذر بتراشد و آن را توجیه کند، خداوند کسی را بر او چیره میسازد که بر او ستم کند؛ پس اگر خدا را برای دفع آن ظلم بخواند، او را اجابت نخواهد کرد و در عوضِ صبر بر آن ستم، به او پاداش نخواهد داد.
الكافي؛ جلد ۲؛ صفحه ۳۳۴
دختری چون خواهر من و تو را گشت ارشاد گرفته ساعتی بعد نعش او تحویل خانواده اش شده از گوش او خون ریخته که علامت ضربه مغزی است و به اتفاق جماعت طبیب اثر سکته نیست اثر ضربه است.
در کنار این مطلب مشاهدات فراوان داریم از سوء رفتار این گشت با مردم که گویا گشت استخفاف است نه ارشاد!
حال شما سخن از سکوت وتوجیه می کنی که صله دارد!
ما را ارشاد به سکوت می کنی که پاداش دارد!
پناه به خدا می بریم از این همه حقارت!!
"تصویر؛ سخن سردبیرهمشهری است"
@kherad_Jensi
@virayeshe_zehn
✍شهاب الدین حائری شیرازی
امام صادق (ع) فرمود: هر کس برای ظلمِ ستمگری، عذر بتراشد و آن را توجیه کند، خداوند کسی را بر او چیره میسازد که بر او ستم کند؛ پس اگر خدا را برای دفع آن ظلم بخواند، او را اجابت نخواهد کرد و در عوضِ صبر بر آن ستم، به او پاداش نخواهد داد.
الكافي؛ جلد ۲؛ صفحه ۳۳۴
دختری چون خواهر من و تو را گشت ارشاد گرفته ساعتی بعد نعش او تحویل خانواده اش شده از گوش او خون ریخته که علامت ضربه مغزی است و به اتفاق جماعت طبیب اثر سکته نیست اثر ضربه است.
در کنار این مطلب مشاهدات فراوان داریم از سوء رفتار این گشت با مردم که گویا گشت استخفاف است نه ارشاد!
حال شما سخن از سکوت وتوجیه می کنی که صله دارد!
ما را ارشاد به سکوت می کنی که پاداش دارد!
پناه به خدا می بریم از این همه حقارت!!
"تصویر؛ سخن سردبیرهمشهری است"
@kherad_Jensi
@virayeshe_zehn
👍48👎1
🔻 حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران گفته: «پوشش و لباس خانم امینی با آنچه در تصویر کلاس آموزشی منتشر شده متفاوت بوده است.»
این تصاویر پوشش قبل و بعد دستگیری مهسا امینی است که در شبکههای مجازی منتشر شده.👆
@kherad_Jensi
این تصاویر پوشش قبل و بعد دستگیری مهسا امینی است که در شبکههای مجازی منتشر شده.👆
@kherad_Jensi
👎42😢11👍7🤯5
⏹یلدا معیری، سال 1386 این عکس را گرفت. تقریبا 15 سال می گذرد. 15 سال!
دردناک و رنج آور.
آیا می توان انسان بود و به این عکس نگاه کرد و مملو از اندوه و درد نشد؟
استیصال و پریشانی به معنای واقعی کلمه.
از تحقیر زنان فرهیخته این سرزمین دست بردارید. گشت ارشاد را جمع کنید.
@kherad_Jensi
دردناک و رنج آور.
آیا می توان انسان بود و به این عکس نگاه کرد و مملو از اندوه و درد نشد؟
استیصال و پریشانی به معنای واقعی کلمه.
از تحقیر زنان فرهیخته این سرزمین دست بردارید. گشت ارشاد را جمع کنید.
@kherad_Jensi
👍78😢22😱4❤3🤯3
✅نصیحت جمهوری اسلامی توسط سخنگوی طالبان : جمهوری اسلامی باید در قبال حقوق زنان پاسخگو باشد.
@kherad_Jensi
@kherad_Jensi
😁93🤔8🤯6👍5👎1
🔻 «امیرحسین خادمی»، دانشآموز قربانی تجاوز و قتل/ متهمان به تجاوز اعتراف کردند
روزنامه شرق نوشت:
چند روز پیش عکسی از امیرحسین خادمی در فضای مجازی دست به دست شد که به گفته کاربران شبکه های اجتماعی این نوجوان 16 ساله قربانی تجاوز و قتل شده است. خبر آنقدر تلخ و غم انگیز بود که بسیاری از مردم در هیاهویی خبر تلخ درگذشت مهسا امینی در فضای مجازی به آن واکنش نشان دادند.
نزدیکان این نوجوان زرین دشتی، اعلام کردند که او از طرف 3 نفر از جمله 2 صاحب کارش مورد تجاوز قرار گرفته است. امیرحسین فردای آن روز از متجاوزان شکایت می کند. اما آنطور که خانواده امیرحسین می گویند، دادستانی توجه چندانی به این شکایت نمی کند و چند ساعت بعد جنازه اش در بیابان های شهر حاجی آباد پیدا می شود.
خبر وقتی به گوش محلی ها می رسد، شهر شوکه شد ومردم به خیابان رفتند تا صدای اعتراضشان را به گوش مسئولان برسانند.مردم میخواتسند ابعاد این موضوع هرچه زودتر روشن شود. امیرحسین در زمان مرگ فقط ۱۶ سال داشت و دانش آموز کلاس دهم بود. او به خاطر شرایط اقتصادی خانواده تصمیم می گیرد که هم درس بخواند و هم کار کند.
محلیها میگویند امیرحسین پسری درسخوان بود و به خاطر کرونا و آموزش مجازی تابستان امسال هم درس خواند و هم کار کرد. امیر حسین یک سال و نیم تعمیرکار برق خودرو بود. با اینکه پول چندانی درنمیاورد ،اما مثل هم سن و سالهای خودش دوست داشت کاری یاد بگیرد تا در آینده خرج خانواده را در آورد.
صبح روز شنبه نوزده شهریورماه مثل همیشه راس ساعت 8 در محل کار حاضر شد و تا ساعت 8 شب هم مشغول به کار بود. بعد از کار به خانه رفت تا به مادر بیمارش کمک کند. ساعت به ده شب که می رسد،یکی از صاحبان کارش به او زنگ می زند و می گوید، آنها در این بیایان در حال خوش گذرانی هستند و اگر امیرحسین می تواند برای آنها غذا بخرد وبه آنجا ببرد.
امیرحسین حرف صاحب کارش را رد نمی کند و با تمام خستگی راهی آدرسی می شود که استاد کارش می فرستد. ساندویچ ها را که می دهد، زمان برگشت هر سه نفر به او حمله می کنند، دو نفرشان امیرحسین را می گیرند و یک نفر دیگر با طناب دست هایش را می بندد و در نهایت به او تجاوز می کنند.
این روایت یکی از نزدیکان امیرحسین است که به دلایل شخصی نمیخواست نامش منتشر شود. او درباره این فاجعه می گوید:" وقتی ساعت 12 می شود مادرش به گوشی امیرحسین زنگ می زند، که بپرسد چرا دیر کرده است . یکی از صاحبکاران جواب تلفن را می دهد و می گوید که امیرحسین در حال تعمیر ماشین است و نمی تواند جواب دهد. او به مادر امیرحسین می گوید خیلی زود به خانه می آید. امیرحسین وقتی به خانه می رود، مادرش با لباسهای کثیف او روبرو میشود و ساق دستش هم سوخته بود. از او می پرسد که دستت چه شده ؟ در جواب امیرحسین می گوید که از موتور افتادم. "
او روایت مادرش را این چنین توضیح می دهد:" مادرش برای ما تعریف کرد، امیر تا صبح نخوابید و فردایش هم صبحانه نخورد. به او گفتم که برویم کارهای مدرسه ات را انجام دهیم اما قبول نکرد. چند ساعت بعد زنگ زد و گفت که جلوی دادگستری هستم و از سه نفر می خواهم شکایت کنم. مادر امیرحسین سریع به دادگستری می رود و ماجرا را تعریف میکند، اما آن روز کسی شکایتى ثبت نمی کند. امیرحسین با خشم و عصبانیتی که داشت به خانه می آید و به مادرش می گوید که برای دیدن یکی از دوستانم به بیرون می روم و برمیگردم که چند ساعت بعد جنازه اش در حوالی شهر پیدا می شود."
او تاکید می کند:" بعد از پیدا شدن جنازه، سه متهم دستگیر می شوند و به تجاوز هم اعتراف می کنند. هم اکنون هم این افراد را به زندان داراب منتقل کرده اند."
@kherad_Jensi
روزنامه شرق نوشت:
چند روز پیش عکسی از امیرحسین خادمی در فضای مجازی دست به دست شد که به گفته کاربران شبکه های اجتماعی این نوجوان 16 ساله قربانی تجاوز و قتل شده است. خبر آنقدر تلخ و غم انگیز بود که بسیاری از مردم در هیاهویی خبر تلخ درگذشت مهسا امینی در فضای مجازی به آن واکنش نشان دادند.
نزدیکان این نوجوان زرین دشتی، اعلام کردند که او از طرف 3 نفر از جمله 2 صاحب کارش مورد تجاوز قرار گرفته است. امیرحسین فردای آن روز از متجاوزان شکایت می کند. اما آنطور که خانواده امیرحسین می گویند، دادستانی توجه چندانی به این شکایت نمی کند و چند ساعت بعد جنازه اش در بیابان های شهر حاجی آباد پیدا می شود.
خبر وقتی به گوش محلی ها می رسد، شهر شوکه شد ومردم به خیابان رفتند تا صدای اعتراضشان را به گوش مسئولان برسانند.مردم میخواتسند ابعاد این موضوع هرچه زودتر روشن شود. امیرحسین در زمان مرگ فقط ۱۶ سال داشت و دانش آموز کلاس دهم بود. او به خاطر شرایط اقتصادی خانواده تصمیم می گیرد که هم درس بخواند و هم کار کند.
محلیها میگویند امیرحسین پسری درسخوان بود و به خاطر کرونا و آموزش مجازی تابستان امسال هم درس خواند و هم کار کرد. امیر حسین یک سال و نیم تعمیرکار برق خودرو بود. با اینکه پول چندانی درنمیاورد ،اما مثل هم سن و سالهای خودش دوست داشت کاری یاد بگیرد تا در آینده خرج خانواده را در آورد.
صبح روز شنبه نوزده شهریورماه مثل همیشه راس ساعت 8 در محل کار حاضر شد و تا ساعت 8 شب هم مشغول به کار بود. بعد از کار به خانه رفت تا به مادر بیمارش کمک کند. ساعت به ده شب که می رسد،یکی از صاحبان کارش به او زنگ می زند و می گوید، آنها در این بیایان در حال خوش گذرانی هستند و اگر امیرحسین می تواند برای آنها غذا بخرد وبه آنجا ببرد.
امیرحسین حرف صاحب کارش را رد نمی کند و با تمام خستگی راهی آدرسی می شود که استاد کارش می فرستد. ساندویچ ها را که می دهد، زمان برگشت هر سه نفر به او حمله می کنند، دو نفرشان امیرحسین را می گیرند و یک نفر دیگر با طناب دست هایش را می بندد و در نهایت به او تجاوز می کنند.
این روایت یکی از نزدیکان امیرحسین است که به دلایل شخصی نمیخواست نامش منتشر شود. او درباره این فاجعه می گوید:" وقتی ساعت 12 می شود مادرش به گوشی امیرحسین زنگ می زند، که بپرسد چرا دیر کرده است . یکی از صاحبکاران جواب تلفن را می دهد و می گوید که امیرحسین در حال تعمیر ماشین است و نمی تواند جواب دهد. او به مادر امیرحسین می گوید خیلی زود به خانه می آید. امیرحسین وقتی به خانه می رود، مادرش با لباسهای کثیف او روبرو میشود و ساق دستش هم سوخته بود. از او می پرسد که دستت چه شده ؟ در جواب امیرحسین می گوید که از موتور افتادم. "
او روایت مادرش را این چنین توضیح می دهد:" مادرش برای ما تعریف کرد، امیر تا صبح نخوابید و فردایش هم صبحانه نخورد. به او گفتم که برویم کارهای مدرسه ات را انجام دهیم اما قبول نکرد. چند ساعت بعد زنگ زد و گفت که جلوی دادگستری هستم و از سه نفر می خواهم شکایت کنم. مادر امیرحسین سریع به دادگستری می رود و ماجرا را تعریف میکند، اما آن روز کسی شکایتى ثبت نمی کند. امیرحسین با خشم و عصبانیتی که داشت به خانه می آید و به مادرش می گوید که برای دیدن یکی از دوستانم به بیرون می روم و برمیگردم که چند ساعت بعد جنازه اش در حوالی شهر پیدا می شود."
او تاکید می کند:" بعد از پیدا شدن جنازه، سه متهم دستگیر می شوند و به تجاوز هم اعتراف می کنند. هم اکنون هم این افراد را به زندان داراب منتقل کرده اند."
@kherad_Jensi
😢83🤯13👍8😱2
💢نشانهای نگرانکننده درباره پرونده مهسا امینی؛ قوه قضائیه توضیح میدهد؟
✍علی مجتهد زاده
🔹یکی از نگرانیهای مهم درباره پرونده مهسا امینی روند دادرسی آن است. درباره این نگرانی و ضرورتهای سیاسی، امنیتی و اجتماعی قانونی بودن، عادلانه بودن و شفاف بودن آن در روزهای قبل مطالبی نوشتهام. اما امروز در شبکههای اجتماعی مطلبی منتشر شد که حقیقتا جای نگرانی بسیار درباره روند دادرسی این پرونده دارد.
🔹آقای عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه همشهری در صفحه توئیتر خود چنین نوشته است: «اینجا که مانند صحرای محشر است و بعدا نمیشود حاشا کرد صریحا به دلسوزان و حق طلبان عرض میکنم در3 روز گذشته شخصا اسناد پزشکی، جلسه با فرماندهان انتظامی، بررسیهای دادیار ویژه، مراحل انتقال از مترو حقانی تا مرکز اصلی پلیس را بررسی کردم. هیچ آسیب فیزیکی و ضربهای به خانم مهسا امینی وارد نشده است. در 8 سالگی هم عمل تومور مغزی داشتهاند. لذا تلاش برای اقناع آنها که مهسا برایشان سوژه است آب در هاون کوبیدن است. دنبال رسیدگی هم نیستند. رسیدگی هم شود نتیجه برایشان مهم نیست. مهسا سنگر آنان است، نباشد سنگر دیگر. البته نتیجه بررسی پزشکی قانونی هنوز رسما منتشر نشده است.»
🔹دلیل نگرانی بابت نوشته بالا از این روست که مراحل دادرسی یک پرونده طبق قانون محرمانه است. سوال ساده است؛ مدیر مسئول روزنامه همشهری چه کاره است که توانسته به اسناد پزشکی و حتی بررسیهای دادیار ویژه پرونده دسترسی داشته باشد؟ این کار بر اساس کدام ضابطه قانونی انجام شده؟ از چه جایگاه قانونی برای ایشان چنین امکانی فراهم شده؟ آقای گنجی در این نوشته «دلسوزان و حق طلبان» را خطاب قرار داده، اما اگر دلسوزی و حقطلبی در کار باشد خود ایشان باید پاسخ دهد چطور ایشان به چنین اسنادی در مرحله محرمانه بازپرسی دسترسی دارند و دیگران ندارند؟ ایشان اصلا چه کاره هستند که برای این پرونده تعیین تکلیف کرده و نظر میدهند که خانم امینی متحمل ضربه شده یا خیر؟ ایشان در مقام دادگاه هستند یا پزشکی قانونی؟ تخصص حقوقی دارند یا متخصص کالبدشکافی هستند؟ در حالیکه پزشکی قانونی به عنوان مرجع متخصص و دارای صلاحیت قانونی گفته اعلام نتیجه بررسی دلایل فوت مهسا امینی ٢ تا ٣ هفته طول میکشد، ایشان کدام اسناد را دیدهاند که چنین حکم کردهاند؟
🔹آنچه آقای گنجی نوشته نکتهای بسیار نگران کننده درباره فرایند رسیدگی قانونی و عادلانه به این پرونده است. اگر حرف ایشان درست باشد دسترسی او به اسناد پرونده کاملا غیرقانونی و اقدام مقامی که این امکان را برای وی فراهم کرده، صد درصد تخلف قضایی است و بدون هیچ تردیدی باید این مقام بلافاصله به دادسرای انتظامی قضات معرفی گردد. اگر هم روایت ایشان صحیح نباشد، اقدامشان حداقل مصداق نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق ایراد اتهام کذب به مقام قضایی است. شکی نیست که قوه قضائیه باید صریح و سریع در این رابطه توضیح دهد و نتیجه کار هم فقط یکی از این دو حالت است؛ یا یک مقام و مأمور قضایی به دلیل تخلف قضایی برکنار شوگده و تحت پیگرد قرار بگیرد و یا آقای گنجی به دلیل نشراکاذیب تعقیب شود. چرا که این پرونده به دلیل ابعاد و حساسیتی که پیدا کرده موضوعی نیست که بتوان با آن دست به چنین بازیهای سیاسی زد. هر بازی سیاسی و جناحی با آن نتایج نامشخص اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی در سطح عمومی خواهد داشت.
@kherad_Jensi
@alimojtahedzade
✍علی مجتهد زاده
🔹یکی از نگرانیهای مهم درباره پرونده مهسا امینی روند دادرسی آن است. درباره این نگرانی و ضرورتهای سیاسی، امنیتی و اجتماعی قانونی بودن، عادلانه بودن و شفاف بودن آن در روزهای قبل مطالبی نوشتهام. اما امروز در شبکههای اجتماعی مطلبی منتشر شد که حقیقتا جای نگرانی بسیار درباره روند دادرسی این پرونده دارد.
🔹آقای عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه همشهری در صفحه توئیتر خود چنین نوشته است: «اینجا که مانند صحرای محشر است و بعدا نمیشود حاشا کرد صریحا به دلسوزان و حق طلبان عرض میکنم در3 روز گذشته شخصا اسناد پزشکی، جلسه با فرماندهان انتظامی، بررسیهای دادیار ویژه، مراحل انتقال از مترو حقانی تا مرکز اصلی پلیس را بررسی کردم. هیچ آسیب فیزیکی و ضربهای به خانم مهسا امینی وارد نشده است. در 8 سالگی هم عمل تومور مغزی داشتهاند. لذا تلاش برای اقناع آنها که مهسا برایشان سوژه است آب در هاون کوبیدن است. دنبال رسیدگی هم نیستند. رسیدگی هم شود نتیجه برایشان مهم نیست. مهسا سنگر آنان است، نباشد سنگر دیگر. البته نتیجه بررسی پزشکی قانونی هنوز رسما منتشر نشده است.»
🔹دلیل نگرانی بابت نوشته بالا از این روست که مراحل دادرسی یک پرونده طبق قانون محرمانه است. سوال ساده است؛ مدیر مسئول روزنامه همشهری چه کاره است که توانسته به اسناد پزشکی و حتی بررسیهای دادیار ویژه پرونده دسترسی داشته باشد؟ این کار بر اساس کدام ضابطه قانونی انجام شده؟ از چه جایگاه قانونی برای ایشان چنین امکانی فراهم شده؟ آقای گنجی در این نوشته «دلسوزان و حق طلبان» را خطاب قرار داده، اما اگر دلسوزی و حقطلبی در کار باشد خود ایشان باید پاسخ دهد چطور ایشان به چنین اسنادی در مرحله محرمانه بازپرسی دسترسی دارند و دیگران ندارند؟ ایشان اصلا چه کاره هستند که برای این پرونده تعیین تکلیف کرده و نظر میدهند که خانم امینی متحمل ضربه شده یا خیر؟ ایشان در مقام دادگاه هستند یا پزشکی قانونی؟ تخصص حقوقی دارند یا متخصص کالبدشکافی هستند؟ در حالیکه پزشکی قانونی به عنوان مرجع متخصص و دارای صلاحیت قانونی گفته اعلام نتیجه بررسی دلایل فوت مهسا امینی ٢ تا ٣ هفته طول میکشد، ایشان کدام اسناد را دیدهاند که چنین حکم کردهاند؟
🔹آنچه آقای گنجی نوشته نکتهای بسیار نگران کننده درباره فرایند رسیدگی قانونی و عادلانه به این پرونده است. اگر حرف ایشان درست باشد دسترسی او به اسناد پرونده کاملا غیرقانونی و اقدام مقامی که این امکان را برای وی فراهم کرده، صد درصد تخلف قضایی است و بدون هیچ تردیدی باید این مقام بلافاصله به دادسرای انتظامی قضات معرفی گردد. اگر هم روایت ایشان صحیح نباشد، اقدامشان حداقل مصداق نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق ایراد اتهام کذب به مقام قضایی است. شکی نیست که قوه قضائیه باید صریح و سریع در این رابطه توضیح دهد و نتیجه کار هم فقط یکی از این دو حالت است؛ یا یک مقام و مأمور قضایی به دلیل تخلف قضایی برکنار شوگده و تحت پیگرد قرار بگیرد و یا آقای گنجی به دلیل نشراکاذیب تعقیب شود. چرا که این پرونده به دلیل ابعاد و حساسیتی که پیدا کرده موضوعی نیست که بتوان با آن دست به چنین بازیهای سیاسی زد. هر بازی سیاسی و جناحی با آن نتایج نامشخص اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی در سطح عمومی خواهد داشت.
@kherad_Jensi
@alimojtahedzade
👍61🤔3👎1
چرا حجاب به بحران تبدیل میشود؟
✍️ منصور ساعی
♈️یکی از مسائل جامعه ایرانی «ناهمنوایی ارزش های دولت سنت گرا و نسل های اجتماعی نوگرا» است. نظام سیاسی ما به دلیل سنت گرایی و عدم درک تحولات ارزشی در جامعه، امکان درک پذیرش و ارتباط و تعامل و با نمایندگان و حاملان ارزش های نو یعنی خانواده ها و فرزندان آنها را از دست می دهد که در نتیجه به دلیل فقدان حمایت از ارزش های نسل های نو، تعارض و کنش های رفتاری خشونت گرایانه جامعه شکل می گیرد.
♈️نظام حکمرانی ما نماینده سنت و گذشته نگر است و قوانین و سیاست های اجتماعی و فرهنگی بر پایه سنت نوشته و ترویج می شود. جریان ارتباطات در یک نظام سنت راهبر، از بالا به پایین، آمرانه و غیرگفتگویی است. فرمان و دستورالعمل صادر می کند و انتظار تبعیت بدون پرسش را دارد. در صورتی که نسل های اجتماعی جدید، به دلیل زیست در دنیای مدرن، علاوه بر علاقه به ارزش های ستنی، دارای اولویت ها و ترجیحات ارزشی و هنجاری و رفتاری مبتنی بر نظام ارزش های مدرن نظیر آزادی و انتخاب فردی، ارتباطات افقی و گفتگویی، برابری طلبی، پذیرش دیگری متفاوت از خود و ... هست.
♈️به دلیل این تحولات ارزشی در جامعه ایرانی، ما نیاز به یک سیاست اجتماعی و فرهنگی مداراگرا و دموکراتیک مبتنی بر پذیرش تفاوت و احترام به ارزش های متکثر همه هویت های فعال را داریم.
♈️چون نظام حکمرانی ما، بدون توجه به تحولات محیطی و ارزشی پیرامون، همچنان صرفا بر سنت و بازتولید ارزش های سنتی خود تاکید می کند، امکان درک، پذیرش و ارتباط و تعامل را با جهان مدرن و ارزش های دوران نسل های جدید از دست می دهد. در واقع دولت فاقد درک تحولات و تعامل درست با نمایندگان و حاملان ارزش های نوین یعنی نسل خانواده ها و فرزندانی است که در یک دنیای متفاوت از سنت جامعه پذیر شده اند.
♈️ نسل جدید دارای منابع جامعه پذیری و هویتی متنوع و متکثر و نو و نگاه به آینده، ارزش های تک پایه ای و سنت محور را به چالش می کشد. دولت سنت گرا با ارزش ها و هنجارهای نسل های جدید در حوزه باورها و هنجارها و سبک زندگی و تحولات پوشش و مد و رفتارهای فراغتی و تفریحی آنها در خیابان ها به صورت غیرگفتگویی، قهری و آمرانه برخورد می کند که نتیجه آن تعمیق شکاف های اجتماعی، شکاف دولت ملت و فروپاشی سرمایه اجتماعی نظام سیاسی و شکل گیری بحران است.
♈️در واقع دولت سنت گرا ظرفیت و توان پذیرش و گفتگو با حاملان نسل های نو را از دست می دهد و با به کارگیری قوه قهریه (نیروی گشت ارشاد در حوزه پوشش و حجاب) دست به خودزنی سیاسی و اجتماعی می زند و با دست خود بحران می آفریند. ریشه این امر بر می گردد به اینکه بعد از انقلاب این تصور شکل گرفت که چون نظام سیاسی و فرهنگی اسلامی شده است، باید در همه حوزه ها از جمله الگوهای جامعه پذیری و سبک زندگی مردم، قاعده و اندازه تعیین کند.
♈️ وظیفه جامعه پذیری و انتقال ارزش ها و هنجاری ایرانی و اسلامی و مدرن در حوزه سبک زندگی و پوشش و ...، وظیفه مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده است. دولت مدرن، وظیفه اش ایجاد و توسعه بستر و زمینه ها افزایش کیفیت زندگی، رفاه، خلق ثروت، امید اجتماعی، شادابی اجتماعی و ... است نه وظایف تخصصی خانواده. نوعی جابجایی وظایف و مسئولیت ها رخ داده است، دولت کار خانواده را انجام می دهد و خانواده هم کار دولت را. به دلیل جابجایی مسئولیت ها، اکنون تمام دغدغه خانواده تامین معیشت، جبران نارکارآمدی آموزش مدرسه ای و دانشگاهی، یافتن شغل، ازدواج و تامین مسکن و ... برای فرزندان شان است، مواردی که وظیفه اصلی دولت است.
♈️ تمرکز خانواده برای جبران وظایف امور اجتماعی، اقتصادی و معیشتی دولت، فرصتی را برای کنشگری خانواده و والدین در زمینه جامعه پذیری، ترویج سبک زندگی و تعامل و گفتگو با فرزندان باقی نگذاشته است. در بسیاری از خانواده های ایرانی، والدین با فلان شیوه پوشش فرزند مشکلی ندارد، اما در خیابان دولت و نیروی انتظامی جلوی این کار را می گیرد، قانون می گذارد، تنبیه می کند، پرونده می سازد و با خشونت برخورد می کند و به جای راهبرد گفتگویی و اقناع از زور و قدرت استفاده می کند.
♈️جان باختن ژینا امینی به ما یادآوری می کند که استمرار این شیوه ها و رفتارها می تواند به انباشته شدن نارضایتی ها و هم آیندی بحران ها در جامعه بینجامد و خسارت ها و زیان ها و پیامدهای جبران ناپذیری نظیر مرگ امید اجتماعی و مهاجرت نسل های نو و در همان حال فروپاشی اعتبار و سرمایه اجتماعی نظام سیاسی به دنبال داشته باشد.
@TahlilZamane
@kherad_Jensi
✍️ منصور ساعی
♈️یکی از مسائل جامعه ایرانی «ناهمنوایی ارزش های دولت سنت گرا و نسل های اجتماعی نوگرا» است. نظام سیاسی ما به دلیل سنت گرایی و عدم درک تحولات ارزشی در جامعه، امکان درک پذیرش و ارتباط و تعامل و با نمایندگان و حاملان ارزش های نو یعنی خانواده ها و فرزندان آنها را از دست می دهد که در نتیجه به دلیل فقدان حمایت از ارزش های نسل های نو، تعارض و کنش های رفتاری خشونت گرایانه جامعه شکل می گیرد.
♈️نظام حکمرانی ما نماینده سنت و گذشته نگر است و قوانین و سیاست های اجتماعی و فرهنگی بر پایه سنت نوشته و ترویج می شود. جریان ارتباطات در یک نظام سنت راهبر، از بالا به پایین، آمرانه و غیرگفتگویی است. فرمان و دستورالعمل صادر می کند و انتظار تبعیت بدون پرسش را دارد. در صورتی که نسل های اجتماعی جدید، به دلیل زیست در دنیای مدرن، علاوه بر علاقه به ارزش های ستنی، دارای اولویت ها و ترجیحات ارزشی و هنجاری و رفتاری مبتنی بر نظام ارزش های مدرن نظیر آزادی و انتخاب فردی، ارتباطات افقی و گفتگویی، برابری طلبی، پذیرش دیگری متفاوت از خود و ... هست.
♈️به دلیل این تحولات ارزشی در جامعه ایرانی، ما نیاز به یک سیاست اجتماعی و فرهنگی مداراگرا و دموکراتیک مبتنی بر پذیرش تفاوت و احترام به ارزش های متکثر همه هویت های فعال را داریم.
♈️چون نظام حکمرانی ما، بدون توجه به تحولات محیطی و ارزشی پیرامون، همچنان صرفا بر سنت و بازتولید ارزش های سنتی خود تاکید می کند، امکان درک، پذیرش و ارتباط و تعامل را با جهان مدرن و ارزش های دوران نسل های جدید از دست می دهد. در واقع دولت فاقد درک تحولات و تعامل درست با نمایندگان و حاملان ارزش های نوین یعنی نسل خانواده ها و فرزندانی است که در یک دنیای متفاوت از سنت جامعه پذیر شده اند.
♈️ نسل جدید دارای منابع جامعه پذیری و هویتی متنوع و متکثر و نو و نگاه به آینده، ارزش های تک پایه ای و سنت محور را به چالش می کشد. دولت سنت گرا با ارزش ها و هنجارهای نسل های جدید در حوزه باورها و هنجارها و سبک زندگی و تحولات پوشش و مد و رفتارهای فراغتی و تفریحی آنها در خیابان ها به صورت غیرگفتگویی، قهری و آمرانه برخورد می کند که نتیجه آن تعمیق شکاف های اجتماعی، شکاف دولت ملت و فروپاشی سرمایه اجتماعی نظام سیاسی و شکل گیری بحران است.
♈️در واقع دولت سنت گرا ظرفیت و توان پذیرش و گفتگو با حاملان نسل های نو را از دست می دهد و با به کارگیری قوه قهریه (نیروی گشت ارشاد در حوزه پوشش و حجاب) دست به خودزنی سیاسی و اجتماعی می زند و با دست خود بحران می آفریند. ریشه این امر بر می گردد به اینکه بعد از انقلاب این تصور شکل گرفت که چون نظام سیاسی و فرهنگی اسلامی شده است، باید در همه حوزه ها از جمله الگوهای جامعه پذیری و سبک زندگی مردم، قاعده و اندازه تعیین کند.
♈️ وظیفه جامعه پذیری و انتقال ارزش ها و هنجاری ایرانی و اسلامی و مدرن در حوزه سبک زندگی و پوشش و ...، وظیفه مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده است. دولت مدرن، وظیفه اش ایجاد و توسعه بستر و زمینه ها افزایش کیفیت زندگی، رفاه، خلق ثروت، امید اجتماعی، شادابی اجتماعی و ... است نه وظایف تخصصی خانواده. نوعی جابجایی وظایف و مسئولیت ها رخ داده است، دولت کار خانواده را انجام می دهد و خانواده هم کار دولت را. به دلیل جابجایی مسئولیت ها، اکنون تمام دغدغه خانواده تامین معیشت، جبران نارکارآمدی آموزش مدرسه ای و دانشگاهی، یافتن شغل، ازدواج و تامین مسکن و ... برای فرزندان شان است، مواردی که وظیفه اصلی دولت است.
♈️ تمرکز خانواده برای جبران وظایف امور اجتماعی، اقتصادی و معیشتی دولت، فرصتی را برای کنشگری خانواده و والدین در زمینه جامعه پذیری، ترویج سبک زندگی و تعامل و گفتگو با فرزندان باقی نگذاشته است. در بسیاری از خانواده های ایرانی، والدین با فلان شیوه پوشش فرزند مشکلی ندارد، اما در خیابان دولت و نیروی انتظامی جلوی این کار را می گیرد، قانون می گذارد، تنبیه می کند، پرونده می سازد و با خشونت برخورد می کند و به جای راهبرد گفتگویی و اقناع از زور و قدرت استفاده می کند.
♈️جان باختن ژینا امینی به ما یادآوری می کند که استمرار این شیوه ها و رفتارها می تواند به انباشته شدن نارضایتی ها و هم آیندی بحران ها در جامعه بینجامد و خسارت ها و زیان ها و پیامدهای جبران ناپذیری نظیر مرگ امید اجتماعی و مهاجرت نسل های نو و در همان حال فروپاشی اعتبار و سرمایه اجتماعی نظام سیاسی به دنبال داشته باشد.
@TahlilZamane
@kherad_Jensi
👍32
نماینده مجلس: گشت ارشاد نه تنها جامعه را باحجاب نکرد بلکه بیاعتقاد و بیعفت کرد!
نوری قزلجه رییس فراکسیون مستقلین ولایی مجلس گفت: چه کسی وضعیت حجاب را به اینجا رساند؟ وقتی ما میگوییم این کار به نفع حجاب و عفت جامعه و اسلام نیست به این دلیل است که همانهایی که حجاب دارند را از دست میدهیم.
اینطور نیست که فردی بعد از دستگیری توسط گشت ارشاد، ارشاد شود و وضو بگیرد و دو رکعت نماز شکر بخواند که خدا را شکر من را گرفتند و ارشادم کردند، در حالی که این اتفاق اثر برعکس و بدی در ذهن ایجاد میکند.
این افراد این مسائل را در کدام سنت و سیره ائمه و پیامبر (ص) کشف کردهاند که باعث شده یک مرد قلچماق یا یک ورزشکار، دختر مردم را بگیرد و در ون پرت کند./رویداد24
@kherad_Jensi
نوری قزلجه رییس فراکسیون مستقلین ولایی مجلس گفت: چه کسی وضعیت حجاب را به اینجا رساند؟ وقتی ما میگوییم این کار به نفع حجاب و عفت جامعه و اسلام نیست به این دلیل است که همانهایی که حجاب دارند را از دست میدهیم.
اینطور نیست که فردی بعد از دستگیری توسط گشت ارشاد، ارشاد شود و وضو بگیرد و دو رکعت نماز شکر بخواند که خدا را شکر من را گرفتند و ارشادم کردند، در حالی که این اتفاق اثر برعکس و بدی در ذهن ایجاد میکند.
این افراد این مسائل را در کدام سنت و سیره ائمه و پیامبر (ص) کشف کردهاند که باعث شده یک مرد قلچماق یا یک ورزشکار، دختر مردم را بگیرد و در ون پرت کند./رویداد24
@kherad_Jensi
👍76
◀️ پاسخ به یک سئوال و نگرانی در باره فردای آزادی حجاب / با پدیده عریانی چه می کنید؟
✍️مهدی نصیری
یکی از شایع ترین پرسشهای مدافعان حجاب الزامی و قانونی این است که اگر حجاب آزاد اعلام شود، این نگرانی به طور جدی وجود دارد که فردای آن، مردم خواستار آزادی عریانی و یا حتی آزادی همجنس گرایی شوند! آن وقت آیا باید این خواسته را پذیرفت؟
در پاسخ به این پرسش چند نکته لازم به ذکر است:
۱. مخالفت با حجاب الزامی یک خواسته حداکثری در میان جامعه ایران است. بر اساس پیمایش وضعیت پوشش ایرانیان که طی سالهای ۹۰ و ۹۱ در دولت اصولگرای آقای احمدی نژاد و توسط دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور صورت گرفت، بیش از ۷۲ درصد ایرانیان در پاسخ به این سئوال (که در ضمن سئوالاتی دیگر در امر پوشش و حجاب مطرح شده بود) که نظر شما در باره این گزاره که «عمل به دستورات اسلامی در جامعه باید اختیاری باشد» چیست؟، پاسخ «موافقم» داده بودند در عین حال که بیش از ۸۰ درصد آنان واجب بودن حجاب را از منظر شرع قبول داشتند. همچنین بر اساس این پیمایش ۷۱/۸ زنان متردد در معابر تهران و ۶۴/۸ درصد از زنان متردد در سراسر کشور (به استثنای تهران) فاقد حجاب شرعی بوده اند.
طبعا وقتی اکثریت مردم به هر دلیل درست یا غلط، مخالف یک قانون باشند، مشروعیت و معقولیت آن قانون زیر سئوال خواهد رفت و تا معروف کردن آن قانون و متقاعد کردن مردم برای پذیرش آن، باید دست نگهداشت. چرا که اجرای آن قانون با مقاومت مردمی مواجه شده و منشآ تنشهای فراوان اجتماعی و سیاسی خواهد شد.
۲. از منظر مبانی اسلامی، مشروعیت یک نظام و حکومت دینی علاوه بر ضرروت انطباق آن با معیارهای دینی، باید همراه با پذیرش و رضایت اکثریت مردم باشد. این امر نه تنها در مورد اصل حکومت بلکه در باره نحوه حکمرانی و تک تک قوانین از جمله قانون مربوط به پوشش و حجاب نیز صادق است و حاکم دینی نمی تواند در صدد تحمیل هیچ امر و قانونی در سیاست داخلی و یا خارجی باشد.
۳. وقتی می گوییم رضایت اکثریت مردم شرط مشروعیت حکومت دینی و قوانین آن است، معنایش این نیست که اکثریت، حق تعیین احکام الهی و یا حرام وحلال را دارند بلکه بدین مفهوم است که حکومت دینی و احکام الهی بدون پذیرش و رغبت اکثریت نباید به عرصه تحقق و اجرا در آید و بر مردم تحمیل شود، هر چند که اگر مردم آگاهانه در برابر احکام شرعی ایستادگی و مخالفت کنند در قیامت ـ و نه دنیا ـ مورد بازخواست و پرسش خداوند قرار خواهند گرفت. تفاوت دموکراسی دینی و لیبرال در همین نکته است.
۴. نه تنها اکثریت زنان جامعه ایرانی به دنبال عریانی ـ که امری غیر اخلاقی و خلاف فطرت آدمی به نظر می رسد ـ نیستند بلکه ممکن است درصد بسیار اندک و محدودی که شاید کمتر از یک درصد باشد، در پی این مقدار آزادی در پوشش باشند که در این صورت به دلیل مخالفت عرف غالب و اکثریت جامعه، ضمن آن که فشار طبیعی عرف در برابر عریانی خواهد بود، می توان با تصویب قانونی در یک روند دموکراتیک، عریانی را ممنوع و مشمول مجازاتی بازدارنده و عقلایی قرار داد. طبیعی است وقتی در برابر یک قانون، مقاومت مثلا یک درصدی و یا حتی چنددرصد اندک باشد، اجرای آن قانون امر دشواری نبوده و منجر به تنش اجتماعی نخواهد شد.
۵. و اما در برابر ادعای تقاضای آزاد سازی همجنس گرایی علاوه بر عریانی در فردای آزادی حجاب، باید گفت چنین امری نیز جایگاهی در عرف ایرانی نداشته و تاکید بر آن عمدتا به دلیل ایجاد هراس از آزاد کردن حجاب است اما با فرض این که اندک کسانی تحت تاثیرامواج جهانی در پی چنین امری باشند، طبیعی است که می توان هم با اتکای به عرف غالب و تلاش فرهنگی و هم با تصویب قانون در مجلسی که تبلور رای و خواست اکثریت مردم باشد، در برابر تظاهر و ترویج آن ایستاد و آن را ممنوع اعلام کرد.
۶. اگر کسانی از نیروهای انقلابی و مدافع نظام و حجاب اجباری همچنان بر این باور باشند که مطالبه عریانی و همجنس گرایی روندی صعودی و رو به اکثریت در جامعه ایران دارد و به همین دلیل نباید تن به آزادی حجاب داد، ضمن آن که به تمسخر و تخطئه خود بابت حکمرانی چهل ساله شان به نام دین پرداخته اند که نتیجه اش مطالبه اکثری برای عریانی و همجنس گرایی بوده!، منطقی ترین و بلکه تنها راه مجاز، انحلال حکومت دینی و برپایی یک رفراندوم برای تعیین نوع حکومت جدید است. و خداوند و شریعت هرگز به کسی و اقلیتی، اجازه سرکوب اکثریت را ولو آن که حکومتی سکولار و یا لائیکِ ضد دین را خواسته باشند، نمی دهد و دینداران تنها مجاز و محق به تبلیغ ارزشهای دینی مورد نظرشان هستند و بس، و چنانچه موفق به جلب نظر اکثریت شدند، می توانند بر اساس یک انتخابات و رفراندم مجددا خیمه حکمرانی دینی را بر پا کنند.
@kherad_Jensi
@nasiri42
✍️مهدی نصیری
یکی از شایع ترین پرسشهای مدافعان حجاب الزامی و قانونی این است که اگر حجاب آزاد اعلام شود، این نگرانی به طور جدی وجود دارد که فردای آن، مردم خواستار آزادی عریانی و یا حتی آزادی همجنس گرایی شوند! آن وقت آیا باید این خواسته را پذیرفت؟
در پاسخ به این پرسش چند نکته لازم به ذکر است:
۱. مخالفت با حجاب الزامی یک خواسته حداکثری در میان جامعه ایران است. بر اساس پیمایش وضعیت پوشش ایرانیان که طی سالهای ۹۰ و ۹۱ در دولت اصولگرای آقای احمدی نژاد و توسط دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور صورت گرفت، بیش از ۷۲ درصد ایرانیان در پاسخ به این سئوال (که در ضمن سئوالاتی دیگر در امر پوشش و حجاب مطرح شده بود) که نظر شما در باره این گزاره که «عمل به دستورات اسلامی در جامعه باید اختیاری باشد» چیست؟، پاسخ «موافقم» داده بودند در عین حال که بیش از ۸۰ درصد آنان واجب بودن حجاب را از منظر شرع قبول داشتند. همچنین بر اساس این پیمایش ۷۱/۸ زنان متردد در معابر تهران و ۶۴/۸ درصد از زنان متردد در سراسر کشور (به استثنای تهران) فاقد حجاب شرعی بوده اند.
طبعا وقتی اکثریت مردم به هر دلیل درست یا غلط، مخالف یک قانون باشند، مشروعیت و معقولیت آن قانون زیر سئوال خواهد رفت و تا معروف کردن آن قانون و متقاعد کردن مردم برای پذیرش آن، باید دست نگهداشت. چرا که اجرای آن قانون با مقاومت مردمی مواجه شده و منشآ تنشهای فراوان اجتماعی و سیاسی خواهد شد.
۲. از منظر مبانی اسلامی، مشروعیت یک نظام و حکومت دینی علاوه بر ضرروت انطباق آن با معیارهای دینی، باید همراه با پذیرش و رضایت اکثریت مردم باشد. این امر نه تنها در مورد اصل حکومت بلکه در باره نحوه حکمرانی و تک تک قوانین از جمله قانون مربوط به پوشش و حجاب نیز صادق است و حاکم دینی نمی تواند در صدد تحمیل هیچ امر و قانونی در سیاست داخلی و یا خارجی باشد.
۳. وقتی می گوییم رضایت اکثریت مردم شرط مشروعیت حکومت دینی و قوانین آن است، معنایش این نیست که اکثریت، حق تعیین احکام الهی و یا حرام وحلال را دارند بلکه بدین مفهوم است که حکومت دینی و احکام الهی بدون پذیرش و رغبت اکثریت نباید به عرصه تحقق و اجرا در آید و بر مردم تحمیل شود، هر چند که اگر مردم آگاهانه در برابر احکام شرعی ایستادگی و مخالفت کنند در قیامت ـ و نه دنیا ـ مورد بازخواست و پرسش خداوند قرار خواهند گرفت. تفاوت دموکراسی دینی و لیبرال در همین نکته است.
۴. نه تنها اکثریت زنان جامعه ایرانی به دنبال عریانی ـ که امری غیر اخلاقی و خلاف فطرت آدمی به نظر می رسد ـ نیستند بلکه ممکن است درصد بسیار اندک و محدودی که شاید کمتر از یک درصد باشد، در پی این مقدار آزادی در پوشش باشند که در این صورت به دلیل مخالفت عرف غالب و اکثریت جامعه، ضمن آن که فشار طبیعی عرف در برابر عریانی خواهد بود، می توان با تصویب قانونی در یک روند دموکراتیک، عریانی را ممنوع و مشمول مجازاتی بازدارنده و عقلایی قرار داد. طبیعی است وقتی در برابر یک قانون، مقاومت مثلا یک درصدی و یا حتی چنددرصد اندک باشد، اجرای آن قانون امر دشواری نبوده و منجر به تنش اجتماعی نخواهد شد.
۵. و اما در برابر ادعای تقاضای آزاد سازی همجنس گرایی علاوه بر عریانی در فردای آزادی حجاب، باید گفت چنین امری نیز جایگاهی در عرف ایرانی نداشته و تاکید بر آن عمدتا به دلیل ایجاد هراس از آزاد کردن حجاب است اما با فرض این که اندک کسانی تحت تاثیرامواج جهانی در پی چنین امری باشند، طبیعی است که می توان هم با اتکای به عرف غالب و تلاش فرهنگی و هم با تصویب قانون در مجلسی که تبلور رای و خواست اکثریت مردم باشد، در برابر تظاهر و ترویج آن ایستاد و آن را ممنوع اعلام کرد.
۶. اگر کسانی از نیروهای انقلابی و مدافع نظام و حجاب اجباری همچنان بر این باور باشند که مطالبه عریانی و همجنس گرایی روندی صعودی و رو به اکثریت در جامعه ایران دارد و به همین دلیل نباید تن به آزادی حجاب داد، ضمن آن که به تمسخر و تخطئه خود بابت حکمرانی چهل ساله شان به نام دین پرداخته اند که نتیجه اش مطالبه اکثری برای عریانی و همجنس گرایی بوده!، منطقی ترین و بلکه تنها راه مجاز، انحلال حکومت دینی و برپایی یک رفراندوم برای تعیین نوع حکومت جدید است. و خداوند و شریعت هرگز به کسی و اقلیتی، اجازه سرکوب اکثریت را ولو آن که حکومتی سکولار و یا لائیکِ ضد دین را خواسته باشند، نمی دهد و دینداران تنها مجاز و محق به تبلیغ ارزشهای دینی مورد نظرشان هستند و بس، و چنانچه موفق به جلب نظر اکثریت شدند، می توانند بر اساس یک انتخابات و رفراندم مجددا خیمه حکمرانی دینی را بر پا کنند.
@kherad_Jensi
@nasiri42
👍61👎9❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥نقویان: چه کسی گفته این مدل ارشاد کنیم؟
دبیر پیشین هیات عالی گزینش کشور:
سرتیتر آبروریزی رسانههای بزرگ دنیا شده ایم
دختر مردم رو به خیال نهیاز منکر جنازهاش را تحویل دادیم.
@kherad_Jensi
دبیر پیشین هیات عالی گزینش کشور:
سرتیتر آبروریزی رسانههای بزرگ دنیا شده ایم
دختر مردم رو به خیال نهیاز منکر جنازهاش را تحویل دادیم.
@kherad_Jensi
👍56👎6😁2
🔻نماینده مجلس: به جای گشت ارشاد، از دوربین ثبت چهره استفاده شود!
موسی غضنفرآبادی، رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، خواستار آن شد که دوربینهای ثبت چهره جایگزین پلیس گشت ارشاد شود تا «برخوردی میان پلیس و شهروندان به وجود نیاید.»
@kherad_Jensi
موسی غضنفرآبادی، رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، خواستار آن شد که دوربینهای ثبت چهره جایگزین پلیس گشت ارشاد شود تا «برخوردی میان پلیس و شهروندان به وجود نیاید.»
@kherad_Jensi
👎105😁26🤯22😱4👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 مناظره در شبکه چهار
▫️اسفندیاری: شرکتهای فیلم سازی غربی هیچ وقت اجازه نمیدهند، در مورد موفقیت زن ایرانی فیلم بسازید
▪️عسگرپور (کارگردان): مگر شما اجازه میدهید در مورد مریم میرزاخانی فیلم ساخته شود
@kherad_Jensi
▫️اسفندیاری: شرکتهای فیلم سازی غربی هیچ وقت اجازه نمیدهند، در مورد موفقیت زن ایرانی فیلم بسازید
▪️عسگرپور (کارگردان): مگر شما اجازه میدهید در مورد مریم میرزاخانی فیلم ساخته شود
@kherad_Jensi
👍93👏8😁7👎1🤯1
✅انسیه خزعلی: آموزشهای ۲ ساعته گشت ارشاد تاثیرگذاری ندارند
معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری:
🔹آموزشها باید حتما توسط دستگاههای متولی و با فنون لازمی که تاثیرگذار است، انجام بگیرد، نه در ۲ ساعت و در شرایط ویژهای که شاید شرایط مناسبی برای آموزش نباشد.
پ ن: کشور چه میزان التهاب دیگر باید تحمل کند تا این گزاره مورد تفهیم مدیران ارشد کشور قرار گیرد؟
@kherad_Jensi
معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری:
🔹آموزشها باید حتما توسط دستگاههای متولی و با فنون لازمی که تاثیرگذار است، انجام بگیرد، نه در ۲ ساعت و در شرایط ویژهای که شاید شرایط مناسبی برای آموزش نباشد.
پ ن: کشور چه میزان التهاب دیگر باید تحمل کند تا این گزاره مورد تفهیم مدیران ارشد کشور قرار گیرد؟
@kherad_Jensi
👎61🤯16👍6🤔6
🔻امام جمعه همدان: میدان را باز کنید و بگذارید دختران خودشان انتخاب کنند
حجتالاسلام والمسلمین شعبانیموثقی گفت:
جوان معترض شغل، مسکن و آب میخواهد که یک حق طبیعی است.
میدان را بازکنید و بگذارید دختران خودشان انتخاب کنند
@kherad_Jensi.
حجتالاسلام والمسلمین شعبانیموثقی گفت:
جوان معترض شغل، مسکن و آب میخواهد که یک حق طبیعی است.
میدان را بازکنید و بگذارید دختران خودشان انتخاب کنند
@kherad_Jensi.
👍93🤔11😁2😱2
💢 مردسالاری، بدفهمی مشهور از قرآن 💢
❇️ عبارت «لِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ» در آیهٔ ۲۲۸ سورهٔ بقره یکی دیگر از فرازهای پرچالشی است که فهم و تبیین آن به دقت بیشتری از آنچه در کتب تفسیر دیده میشود نیاز دارد. البته در ترجمهٔ این عبارت، مشکل خاصی به نظر نمیرسد و باید آن را همچون دیگران، «و مردان رتبهٔ بالاتری از زنان دارند» ترجمه کرد.
🔺مشکل در برداشت مشهوری است که چنین آیاتی را بیانگر نگاه مردسالارانهٔ قرآن میداند و برای دفاع از آن به واقعیتهای اجتماعی و پژوهشهایی علمی در زمینهٔ برتری جسمی و عقلانی مردان استناد میکند. مستندی که با رفع تدریجی تبعیض تاریخی علیه زنان هر روز بیش از گذشته اعتبارش را از دست میدهد.
🔸برای درک معنای این آیه و شناخت نگاه قرآن به زن لازم است آیات دیگری را که با صراحت بیشتری در این باره سخن میگوید در کنار آن قرار دهیم و جملهٔ قبل از همین فراز را نیز لحاظ کنیم تا هماهنگی آنچه اینجا گفته میشود را با امثال آیهٔ ۱۳ حجرات که زن یا مرد بودن را ملاک ارزش نمیداند، بهتر در یابیم.
🔸حتی در آیهٔ ۳۴ نساء که به نقش مرد در قبال زن میپردازد نیز فضیلت مردان مطرح نمیشود؛ بلکه سخن از این است که چون زن و مرد بر هم برتریهایی دارند، مردان باید در پشتیبانی از زنان و رفع نیازهای آنان «قوّام» و «پا به کار» باشند و چون هزینهها بر عهدهٔ مردان است، در ازای آن از حقوقی برخوردار میشوند.
🔸قرآن از یک سو تأثیر جنسیت در فضیلت را نفی میکند و از سویی دیگر، فضیلتهایی متفاوت در زن و مرد را یادآور میشود. این نکته اگر در کنار دقت به کاربردهای واژهٔ «درجه» در قرآن قرار گیرد، کلید فهم عبارت موضوع این یادداشت را در اختیار ما میگذارد و هماهنگی آیات قرآن را بهتر به نمایش میگذارد.
🔻مروری بر کاربردهای کلمهٔ «درجه» نشان میدهد قرآن این واژه را برای بیان دو نوع برتری استفاده میکند: گاهی برای بیان درجاتی معنوی که ملاک برتری واقعی نزد خداست (انفال، ۴) و گاهی برای برتریهایی دنیایی که آن را وسیلهٔ امتحان، مسئولیت (انعام، ۱۶۵) و سامان معیشت (زخرف، ۳۲) به شمار میآورد.
✅ بنا بر این، برتری خاصی که «للرجال علیهنّ درجة» از آن سخن میگوید، بالاتر بودن مقام و حتی حقوق مرد نیست، بلکه قدرت و امکانی مادی است که آن را پس از جملهٔ «زن و مرد نسبت به هم حقوق و وظایفی متقابل دارند» مطرح میکند تا مسئولیت و امتحان دشوارتر مردان را در قبال زنان گوشزد کند.
#ترجمه_گروهی_قرآن
@kherad_Jensi
@hamidhossaini
❇️ عبارت «لِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ» در آیهٔ ۲۲۸ سورهٔ بقره یکی دیگر از فرازهای پرچالشی است که فهم و تبیین آن به دقت بیشتری از آنچه در کتب تفسیر دیده میشود نیاز دارد. البته در ترجمهٔ این عبارت، مشکل خاصی به نظر نمیرسد و باید آن را همچون دیگران، «و مردان رتبهٔ بالاتری از زنان دارند» ترجمه کرد.
🔺مشکل در برداشت مشهوری است که چنین آیاتی را بیانگر نگاه مردسالارانهٔ قرآن میداند و برای دفاع از آن به واقعیتهای اجتماعی و پژوهشهایی علمی در زمینهٔ برتری جسمی و عقلانی مردان استناد میکند. مستندی که با رفع تدریجی تبعیض تاریخی علیه زنان هر روز بیش از گذشته اعتبارش را از دست میدهد.
🔸برای درک معنای این آیه و شناخت نگاه قرآن به زن لازم است آیات دیگری را که با صراحت بیشتری در این باره سخن میگوید در کنار آن قرار دهیم و جملهٔ قبل از همین فراز را نیز لحاظ کنیم تا هماهنگی آنچه اینجا گفته میشود را با امثال آیهٔ ۱۳ حجرات که زن یا مرد بودن را ملاک ارزش نمیداند، بهتر در یابیم.
🔸حتی در آیهٔ ۳۴ نساء که به نقش مرد در قبال زن میپردازد نیز فضیلت مردان مطرح نمیشود؛ بلکه سخن از این است که چون زن و مرد بر هم برتریهایی دارند، مردان باید در پشتیبانی از زنان و رفع نیازهای آنان «قوّام» و «پا به کار» باشند و چون هزینهها بر عهدهٔ مردان است، در ازای آن از حقوقی برخوردار میشوند.
🔸قرآن از یک سو تأثیر جنسیت در فضیلت را نفی میکند و از سویی دیگر، فضیلتهایی متفاوت در زن و مرد را یادآور میشود. این نکته اگر در کنار دقت به کاربردهای واژهٔ «درجه» در قرآن قرار گیرد، کلید فهم عبارت موضوع این یادداشت را در اختیار ما میگذارد و هماهنگی آیات قرآن را بهتر به نمایش میگذارد.
🔻مروری بر کاربردهای کلمهٔ «درجه» نشان میدهد قرآن این واژه را برای بیان دو نوع برتری استفاده میکند: گاهی برای بیان درجاتی معنوی که ملاک برتری واقعی نزد خداست (انفال، ۴) و گاهی برای برتریهایی دنیایی که آن را وسیلهٔ امتحان، مسئولیت (انعام، ۱۶۵) و سامان معیشت (زخرف، ۳۲) به شمار میآورد.
✅ بنا بر این، برتری خاصی که «للرجال علیهنّ درجة» از آن سخن میگوید، بالاتر بودن مقام و حتی حقوق مرد نیست، بلکه قدرت و امکانی مادی است که آن را پس از جملهٔ «زن و مرد نسبت به هم حقوق و وظایفی متقابل دارند» مطرح میکند تا مسئولیت و امتحان دشوارتر مردان را در قبال زنان گوشزد کند.
#ترجمه_گروهی_قرآن
@kherad_Jensi
@hamidhossaini
tanzil.net
تنزيل - پیمایشگر قرآن کریم
متن، ترجمه، و ترتیل قرآن کریم. با امکان جستجو و ترجمه گویا به زبان فارسی.
👎29👍23❤1🤔1
🔴چه کار باید کرد؟
🔺اعتماد ۹ مهر ۱۴۰۱
✍️عباس عبدی
🔘گفتگوی چهارشنبه شب آقای رییسی در تلویزیون به لحاظ ادبیات و لحن اظهارات واجد نقاط قوت و ضعفی بود که باید مورد توجه قرار گیرد. اولین و در واقع مهمترین مشکل این است که افکار عمومی مابهازای عینی از این سخنان به دست نمیآورند.
🔘همان زمان هم که این اتفاق برای خانم امینی رخ داد آقای رییسی گامی رو بجلو برداشت و تماسی را با خانواده آنان گرفت و اظهارات خوبی را بیان کرد ولی به علت بیاعتمادی ریشهدار در این موارد، موجب آرام شدن جامعه نگردید و اکنون حدود ده روز پس از آن و پیش آمدن وضعیت جدید، گفتارهایی اینچنینی قادر به حل هیچ مسألهای نیست.
🔘آقای رییس جمهور همه چیز را احاله دادهاند به ارزیابی روالهای رسمی و مرسوم، در حالی که مشکل افکار عمومی با همین روالها است. چگونه میتوان با ارجاع به نتایج این روالها مردم را قانع کرد؟
🔘مشکل سخنان آقای رییسی این است که برخلاف پیشینه حرفهای خود که حقوقی است، گزارههای ایشان واجد منطق حقوقی نیست، لذا در مخاطب اعتماد کافی ایجاد نمیکند. برای نمونه مشکل قانون حجاب، ربطی به شیوه اجرا ندارد. شیوه اجرا در قانون آیین دادرسی آمده و همه مأموران باید دقیقاً مطابق آن عمل کنند و همه آنچه که تا کنون اجرا میکردند، جرم بود چون هیچ ربطی به آیین دادرسی نداشت.
🔘قانون حجاب روشن است و وظایف پلیس و ضابط نیز در قانون روشن و دقیق تعریف شده است. بنابراین نباید در باره شیوه اجرا سخن گفته شود. قانون موجود غیر عملی و مورد اعتراض است. این چیزی است که بارها و بارها تکرار شده و قرار نیست در میانه این وضعیت شیوه اجرا به بحث و گفتگو گذاشته شود، مسأله اصلی قانون مربوط است.
🔘در خصوص احقاق حق در مورد خانم امینی نیز اکتفا کردن به نظرات رسمی و احاله دادن به آینده مطلقاً مشکل را حل نمیکند. سرعت تحولات خیلی خیلی بیش از سرعت تصمیمگیریهای کُند اداری است. تصمیماتی که شفاف و اعتمادآفرین هم نیست.
🔘لذا تنها راهی که میتوانست حلال مشکلات باشد، و باید در همان زمان تماس با خانواده مرحوم امینی میپذیرفتند که هیأت مستقلی که مرکب از افراد معتبر و بویژه نمایندگانی از سوی خانواده آن مرحومه با همه اختیارات عهدهدار رسیدگی به ماجرا و تهیه گزارش شوند.
🔘امروز حتی همین راهحل هم مشکلی را حل نخواهد کرد، هر چند میتواند امیدآفرین باشد. متأسفانه این پیشنهاد همان زمان هم مطرح شد ولی ظاهراً دولت محترم عادت به رسیدگیهای مستقل ندارد و گمان میکنند که با تکیه بر همین شیوههای ناکارآمد قادر به جلب اعتماد از دست رفته هستند و خیال میکنند با گفتن اینکه پزشکی قانونی نظر داده مسأله حل خواهد شد.
🔘البته مطابق قانون نظرات کارشناسی پزشکی قانونی معتبر است، ولی این کار باید مطابق آیین دادرسی و با فوریت و حق اعتراض شکات و ذینفعها انجام شود. استناد به گزارشهای اداری مشکلی را حل نمیکند.
🔘دولت آقای رییسی که یکدستی لازم را برای اتخاذ تصمیمات فوری دارد، باید میدانست که محدود کردن شیوههای برخورد با مشکلات و اعتراضات اجتماعی به ذهنیتهای انتظامی و امنیتی مسألهای را حل نخواهد کرد. تردیدی نیست که همیشه کسانی هستند که میخواهند از این آب گِلآلود ماهی بگیرند، ولی این واقعیت دلیلی بر آن نیست که سایر ضعفها و تصمیمات نادرست و دیر هنگام، نادیده گرفته شود.
🔘گرچه قدری دیر شده است، و دولت نباید با تکرار واکنشهای مشابه با گذشته، اجازه میداد که کار به اینجا کشیده شود، ولی راه دیگری نیست، جز اینکه اعتماد بخش قابل توجهی از جامعه را به دست آورد و این کسب اعتماد مستلزم تغییر در رویهها است.
🔘به این معنی که در این جامعه اتفاقات ریز و درشتی رخ میدهد. تا کنون حکومت فقط و فقط خود را مُحِقّ در تصمیمگیری و رسیدگی میدانسته است. تقریباً در همه موارد در برابر تحقیقات مستقل مقاومت کرده است. در نتیجه گزارشهای رسمی هیچ گاه مورد قبول جامعه واقع نشدهاند و بیاعتمادی را عمیقتر کردهاند.
🔘راهحل واقعی ایجاد کمیتههای حقیقتیاب و مورد قبول مردم است. ساز و کار تعیین این کمیتهها را میتوان به سرعت تعریف کرد، البته نه اینکه دو باره مختص خودیها باشد. ترکیبی کاملاً مستقل. آغاز آن میتواند از پرونده مهسا باشد.
🔘اگر مرگ این دختر بتواند آغازی به شکلگیری چنین نهادی باشد، میتوان گفت که در این صورت یکی از پربارترین مرگهای تاریخ ایران خواهد بود، هر چند داغ آن برای خانواده وی همچنان تازه خواهد ماند.
🔘در کنار این فورا دستور اصلاح و تغییر قانونی را دهد که از ابتدا هم اجرا نشده چون قابل اجرا نبوده است.
@kherad_Jensi
@abdiabbas
🔺اعتماد ۹ مهر ۱۴۰۱
✍️عباس عبدی
🔘گفتگوی چهارشنبه شب آقای رییسی در تلویزیون به لحاظ ادبیات و لحن اظهارات واجد نقاط قوت و ضعفی بود که باید مورد توجه قرار گیرد. اولین و در واقع مهمترین مشکل این است که افکار عمومی مابهازای عینی از این سخنان به دست نمیآورند.
🔘همان زمان هم که این اتفاق برای خانم امینی رخ داد آقای رییسی گامی رو بجلو برداشت و تماسی را با خانواده آنان گرفت و اظهارات خوبی را بیان کرد ولی به علت بیاعتمادی ریشهدار در این موارد، موجب آرام شدن جامعه نگردید و اکنون حدود ده روز پس از آن و پیش آمدن وضعیت جدید، گفتارهایی اینچنینی قادر به حل هیچ مسألهای نیست.
🔘آقای رییس جمهور همه چیز را احاله دادهاند به ارزیابی روالهای رسمی و مرسوم، در حالی که مشکل افکار عمومی با همین روالها است. چگونه میتوان با ارجاع به نتایج این روالها مردم را قانع کرد؟
🔘مشکل سخنان آقای رییسی این است که برخلاف پیشینه حرفهای خود که حقوقی است، گزارههای ایشان واجد منطق حقوقی نیست، لذا در مخاطب اعتماد کافی ایجاد نمیکند. برای نمونه مشکل قانون حجاب، ربطی به شیوه اجرا ندارد. شیوه اجرا در قانون آیین دادرسی آمده و همه مأموران باید دقیقاً مطابق آن عمل کنند و همه آنچه که تا کنون اجرا میکردند، جرم بود چون هیچ ربطی به آیین دادرسی نداشت.
🔘قانون حجاب روشن است و وظایف پلیس و ضابط نیز در قانون روشن و دقیق تعریف شده است. بنابراین نباید در باره شیوه اجرا سخن گفته شود. قانون موجود غیر عملی و مورد اعتراض است. این چیزی است که بارها و بارها تکرار شده و قرار نیست در میانه این وضعیت شیوه اجرا به بحث و گفتگو گذاشته شود، مسأله اصلی قانون مربوط است.
🔘در خصوص احقاق حق در مورد خانم امینی نیز اکتفا کردن به نظرات رسمی و احاله دادن به آینده مطلقاً مشکل را حل نمیکند. سرعت تحولات خیلی خیلی بیش از سرعت تصمیمگیریهای کُند اداری است. تصمیماتی که شفاف و اعتمادآفرین هم نیست.
🔘لذا تنها راهی که میتوانست حلال مشکلات باشد، و باید در همان زمان تماس با خانواده مرحوم امینی میپذیرفتند که هیأت مستقلی که مرکب از افراد معتبر و بویژه نمایندگانی از سوی خانواده آن مرحومه با همه اختیارات عهدهدار رسیدگی به ماجرا و تهیه گزارش شوند.
🔘امروز حتی همین راهحل هم مشکلی را حل نخواهد کرد، هر چند میتواند امیدآفرین باشد. متأسفانه این پیشنهاد همان زمان هم مطرح شد ولی ظاهراً دولت محترم عادت به رسیدگیهای مستقل ندارد و گمان میکنند که با تکیه بر همین شیوههای ناکارآمد قادر به جلب اعتماد از دست رفته هستند و خیال میکنند با گفتن اینکه پزشکی قانونی نظر داده مسأله حل خواهد شد.
🔘البته مطابق قانون نظرات کارشناسی پزشکی قانونی معتبر است، ولی این کار باید مطابق آیین دادرسی و با فوریت و حق اعتراض شکات و ذینفعها انجام شود. استناد به گزارشهای اداری مشکلی را حل نمیکند.
🔘دولت آقای رییسی که یکدستی لازم را برای اتخاذ تصمیمات فوری دارد، باید میدانست که محدود کردن شیوههای برخورد با مشکلات و اعتراضات اجتماعی به ذهنیتهای انتظامی و امنیتی مسألهای را حل نخواهد کرد. تردیدی نیست که همیشه کسانی هستند که میخواهند از این آب گِلآلود ماهی بگیرند، ولی این واقعیت دلیلی بر آن نیست که سایر ضعفها و تصمیمات نادرست و دیر هنگام، نادیده گرفته شود.
🔘گرچه قدری دیر شده است، و دولت نباید با تکرار واکنشهای مشابه با گذشته، اجازه میداد که کار به اینجا کشیده شود، ولی راه دیگری نیست، جز اینکه اعتماد بخش قابل توجهی از جامعه را به دست آورد و این کسب اعتماد مستلزم تغییر در رویهها است.
🔘به این معنی که در این جامعه اتفاقات ریز و درشتی رخ میدهد. تا کنون حکومت فقط و فقط خود را مُحِقّ در تصمیمگیری و رسیدگی میدانسته است. تقریباً در همه موارد در برابر تحقیقات مستقل مقاومت کرده است. در نتیجه گزارشهای رسمی هیچ گاه مورد قبول جامعه واقع نشدهاند و بیاعتمادی را عمیقتر کردهاند.
🔘راهحل واقعی ایجاد کمیتههای حقیقتیاب و مورد قبول مردم است. ساز و کار تعیین این کمیتهها را میتوان به سرعت تعریف کرد، البته نه اینکه دو باره مختص خودیها باشد. ترکیبی کاملاً مستقل. آغاز آن میتواند از پرونده مهسا باشد.
🔘اگر مرگ این دختر بتواند آغازی به شکلگیری چنین نهادی باشد، میتوان گفت که در این صورت یکی از پربارترین مرگهای تاریخ ایران خواهد بود، هر چند داغ آن برای خانواده وی همچنان تازه خواهد ماند.
🔘در کنار این فورا دستور اصلاح و تغییر قانونی را دهد که از ابتدا هم اجرا نشده چون قابل اجرا نبوده است.
@kherad_Jensi
@abdiabbas
👎22👍21🥰1