This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معاون بانک مرکزی: ثبتنام متقاضیان وام ازدواج و فرزندآوری شبانهروزی میشود
@kherad_Jensi
@kherad_Jensi
📌مطالعاتزنان در تسخیر کمسوادان سیاستباز!
خبرهای نگرانکنندهای از فرصتطلبیهای برخی پادوهای سیاسی برای تحمیل خود بهعنوان اعضای هیئتعلمی گروههای مطالعاتزنان در دانشگاهها به گوش میرسد. این فرصتطلبیها که متأسفانه با موفقیت نیز محقق شدهاند، بهطور خاص در سه دانشگاه تربیت مدرس و الزهرا (س) و ادیان و مذاهب، جامعه علمی مطالعات خانواده، زنان و جنسیت را نگران کرده است. این پادوهای سیاسی که کاملاً با لابیگری و نفوذ، خود را به دانشگاهها تحمیل میکنند تا برخی از اغراض سیاسی را به نمایندگی از گروههای فشار عملی سازند، هم فارغالتحصیلان رقیب خود را که دارای لیاقت علمی لازم هستند کنار میگذارند، و هم حذف اساتید دانشور فعلی را در برنامه خود دارند.
این افراد، که باوجود کمسوادی، عملاً شخصیتی جاه طلب دارند، بلافاصله پس از جذب، مشغول آزار و درنهایت حذف اساتید جاافتاده و رزومه دار می شوند و چون در رقابتی واقعی نمیتوانند محصولات علمی قابلاحترامی ارائه کنند، بنا را بر تحمیل خود به پروژههای علمی دانشجویان میگذارند تا هر طور شده رزومهای دستوپا کنند. آنها بیدرنگ پس از جذب در سمتهای ریزودرشت این دیوانسالاری جای خود را محکم کرده و امکان تنفس علمی را از بدنه علمی و لایقِ اعضای هیئتعلمی میگیرند. در همین راستا، یکی از کارویژههای این شخصیتهای تمامیتخواه و غیرعلمی، کنترلچیگری و پروندهسازی است.
بگذریم، برای اینکه این فضا قدری روشنتر شود، میتوان دو دانشگاه تربیت مدرس و الزهراء (س) را بهطور نمونه بررسی نمود. دانشگاه تربیت مدرس که فقط دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری را میپذیرد و قرار است مدرسین دانشگاهی را تربیت نماید، عملاً در سیطره اکثریت نیروهای تحمیلی قرارگرفته است. یکی از این اعضاء، ه. آ است که علیرغم برخورد دولت روحانی با برخی بورس شدگان غیرقانونی، با لابیگری در گروه مطالعاتزنان هیئتعلمی شد. نفر دیگر، کارمندی است به نام خانم م. ج. ن. که با سهمیه در گروه مذکور استادیار شده و اگر نام ایشان را در جستجوی پیشرفته کتابخانه ملی جستجو کنید هیچ اثری اعم از مقاله و کتاب و ... جز پایاننامهاش به نام او ثبت نشده است. عضو بعدی، خانم ح. ط. است که مانند دو نفر قبل، در یک فضای غیررقابتی و کاملاً رانتی و امنیتی جذبشده است، بدون اینکه هیچ رکورد پژوهشی در جستجوی پیشرفته کتابخانه ملی به نام ایشان پیدا کنید. ناگفته نماند ایشان نیز از موهبت بورس بینصیب نبوده است.
و اما گروه مطالعاتزنان دانشگاه الزهرا س. در دو سال اخیر، علیرغم رقابت بسیاری از فارغالتحصیلان لایق و فاضل دکتری در رشتههای علوم اجتماعی و حقوق و فقه و روانشناسی برای جذب شدن در آنجا، در فضایی کاملاً سیاست زده و غیررقابتی، سه عضو هیئتعلمی به گروه تحمیل شده است. خوانندگان محترم، رزومههای این افراد را خود جداگانه بررسی میکنند، ولی دو نفرشان بسیار نوبرند. یکی آقای الف. الف فارغالتحصیل رشته غیرمرتبط، که اخیراً در پستی اینستاگرامی از خود به عنوان عضو هیئت علمی الزهرا! رونمایی کرده است.
عیار علمی او و آنچه به عنوان رساله دکتری تحویل د. تهران داده، خود محل تامل و بررسی است. تنها ممرّ ورود این آقا تحمیل سیاسی از سوی گروه فشاری است که او را از قبل برای این دانشگاه در آب نمک خوابانده بودند.
الغرض، مطالعاتزنان در دانشگاههای ایران در تسخیر پادوهای تحمیلی، نفسهای آخرش را میکشد.
«نویسنده: ناشناس»
https://t.me/kherad_jensi
خبرهای نگرانکنندهای از فرصتطلبیهای برخی پادوهای سیاسی برای تحمیل خود بهعنوان اعضای هیئتعلمی گروههای مطالعاتزنان در دانشگاهها به گوش میرسد. این فرصتطلبیها که متأسفانه با موفقیت نیز محقق شدهاند، بهطور خاص در سه دانشگاه تربیت مدرس و الزهرا (س) و ادیان و مذاهب، جامعه علمی مطالعات خانواده، زنان و جنسیت را نگران کرده است. این پادوهای سیاسی که کاملاً با لابیگری و نفوذ، خود را به دانشگاهها تحمیل میکنند تا برخی از اغراض سیاسی را به نمایندگی از گروههای فشار عملی سازند، هم فارغالتحصیلان رقیب خود را که دارای لیاقت علمی لازم هستند کنار میگذارند، و هم حذف اساتید دانشور فعلی را در برنامه خود دارند.
این افراد، که باوجود کمسوادی، عملاً شخصیتی جاه طلب دارند، بلافاصله پس از جذب، مشغول آزار و درنهایت حذف اساتید جاافتاده و رزومه دار می شوند و چون در رقابتی واقعی نمیتوانند محصولات علمی قابلاحترامی ارائه کنند، بنا را بر تحمیل خود به پروژههای علمی دانشجویان میگذارند تا هر طور شده رزومهای دستوپا کنند. آنها بیدرنگ پس از جذب در سمتهای ریزودرشت این دیوانسالاری جای خود را محکم کرده و امکان تنفس علمی را از بدنه علمی و لایقِ اعضای هیئتعلمی میگیرند. در همین راستا، یکی از کارویژههای این شخصیتهای تمامیتخواه و غیرعلمی، کنترلچیگری و پروندهسازی است.
بگذریم، برای اینکه این فضا قدری روشنتر شود، میتوان دو دانشگاه تربیت مدرس و الزهراء (س) را بهطور نمونه بررسی نمود. دانشگاه تربیت مدرس که فقط دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری را میپذیرد و قرار است مدرسین دانشگاهی را تربیت نماید، عملاً در سیطره اکثریت نیروهای تحمیلی قرارگرفته است. یکی از این اعضاء، ه. آ است که علیرغم برخورد دولت روحانی با برخی بورس شدگان غیرقانونی، با لابیگری در گروه مطالعاتزنان هیئتعلمی شد. نفر دیگر، کارمندی است به نام خانم م. ج. ن. که با سهمیه در گروه مذکور استادیار شده و اگر نام ایشان را در جستجوی پیشرفته کتابخانه ملی جستجو کنید هیچ اثری اعم از مقاله و کتاب و ... جز پایاننامهاش به نام او ثبت نشده است. عضو بعدی، خانم ح. ط. است که مانند دو نفر قبل، در یک فضای غیررقابتی و کاملاً رانتی و امنیتی جذبشده است، بدون اینکه هیچ رکورد پژوهشی در جستجوی پیشرفته کتابخانه ملی به نام ایشان پیدا کنید. ناگفته نماند ایشان نیز از موهبت بورس بینصیب نبوده است.
و اما گروه مطالعاتزنان دانشگاه الزهرا س. در دو سال اخیر، علیرغم رقابت بسیاری از فارغالتحصیلان لایق و فاضل دکتری در رشتههای علوم اجتماعی و حقوق و فقه و روانشناسی برای جذب شدن در آنجا، در فضایی کاملاً سیاست زده و غیررقابتی، سه عضو هیئتعلمی به گروه تحمیل شده است. خوانندگان محترم، رزومههای این افراد را خود جداگانه بررسی میکنند، ولی دو نفرشان بسیار نوبرند. یکی آقای الف. الف فارغالتحصیل رشته غیرمرتبط، که اخیراً در پستی اینستاگرامی از خود به عنوان عضو هیئت علمی الزهرا! رونمایی کرده است.
عیار علمی او و آنچه به عنوان رساله دکتری تحویل د. تهران داده، خود محل تامل و بررسی است. تنها ممرّ ورود این آقا تحمیل سیاسی از سوی گروه فشاری است که او را از قبل برای این دانشگاه در آب نمک خوابانده بودند.
الغرض، مطالعاتزنان در دانشگاههای ایران در تسخیر پادوهای تحمیلی، نفسهای آخرش را میکشد.
«نویسنده: ناشناس»
https://t.me/kherad_jensi
با حکم همتی، وزیر اقتصاد، دکتر زهره عالیپور سرپرست سازمان خصوصیسازی کشور شد!
زهره عالیپور، دانشآموخته کارشناسی اقتصاد از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از مرکز مدیریت دولتی، و دکتری مدیریت اقتصادی از سوئیس است. او اولین فرماندار زن دولت خاتمی در شمیران و معاون وزارت تعاون دولت خاتمی بود.
@kherad_Jensi
زهره عالیپور، دانشآموخته کارشناسی اقتصاد از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از مرکز مدیریت دولتی، و دکتری مدیریت اقتصادی از سوئیس است. او اولین فرماندار زن دولت خاتمی در شمیران و معاون وزارت تعاون دولت خاتمی بود.
@kherad_Jensi
🔴فرآیند مردزدایی از جامعهی ایران
✍سید هاشم فیروزی
قانون مجتمع ما اینگونه است که همسایه جدید در بدو ورود، باید هزینه ۶ ماه شارژ سالیانه را یکجا بپردازد.
خانم مانتویی و محترمی جلو آمد. پس از عرض خیرمقدم، گفتم:
- ۶ماه شارژ سالیانه معادل ۱میلیون و ۲۰۰هزار تومان را باید بپردازید تا امکان اسباب کشی فراهم شود.
همسرش از دور ماجرا را نظاره می کرد. بنده خدا خیلی محترمانه بیان داشت من اطلاع نداشتم. اکنون باید ۳میلیون برای هزینه ماشین و کارگر بدهیم. کمیسیون بنگاه هم بوده. کرایه ماه اول نیز همچنین.
نمیشود فعلا شارژ ۲ماه را بپردازم؟
📌از آنجایی که از عمق زخمهای وارده بر پیکر مستأجر جماعت و مستضعف جماعت حسب «تحریم تحمیلی» در این کشور اطلاع داشتم، قبول کردم.
مقدس ترین قوانین آن هنگام که بینسبت با امر واقع و درد و رنج ملت شوند، کاغذ پارهای بیش نیستند. حال اینکه مجتمع ما اساسا هیئت مدیرهای نداشته و من هم از سر «بی مسئولیتی جمعی» دیگران، علی رغم گرفتاری زیاد، به امورات مجتمع می پردازم.
حقیقتا دلم هم برای آن «مرد» بنده خدا و هم برای آن «خانم» سوخت.
📌آن زمان که شاخصه قدرت تکاملی مرد که شمایل امروزیاش می شود «اقتصاد» را از او سلب کردند، همانجا نقطه سرآغاز فرآیند «مردزدایی» در جامعه ایران است.
مسیری که ما در میانه آن قرار داریم.
«اقتصاد» در زمین «مرد» عنصر حیاتی حیاط بخش است. اگر اقتصاد مرد را از او گرفتند به درون خود می خزد. از اعتیاد گرفته تا افسردگی، از کناره گیری گرفته تا پرخاشگری...
https://t.me/kherad_jensi
✍سید هاشم فیروزی
قانون مجتمع ما اینگونه است که همسایه جدید در بدو ورود، باید هزینه ۶ ماه شارژ سالیانه را یکجا بپردازد.
خانم مانتویی و محترمی جلو آمد. پس از عرض خیرمقدم، گفتم:
- ۶ماه شارژ سالیانه معادل ۱میلیون و ۲۰۰هزار تومان را باید بپردازید تا امکان اسباب کشی فراهم شود.
همسرش از دور ماجرا را نظاره می کرد. بنده خدا خیلی محترمانه بیان داشت من اطلاع نداشتم. اکنون باید ۳میلیون برای هزینه ماشین و کارگر بدهیم. کمیسیون بنگاه هم بوده. کرایه ماه اول نیز همچنین.
نمیشود فعلا شارژ ۲ماه را بپردازم؟
📌از آنجایی که از عمق زخمهای وارده بر پیکر مستأجر جماعت و مستضعف جماعت حسب «تحریم تحمیلی» در این کشور اطلاع داشتم، قبول کردم.
مقدس ترین قوانین آن هنگام که بینسبت با امر واقع و درد و رنج ملت شوند، کاغذ پارهای بیش نیستند. حال اینکه مجتمع ما اساسا هیئت مدیرهای نداشته و من هم از سر «بی مسئولیتی جمعی» دیگران، علی رغم گرفتاری زیاد، به امورات مجتمع می پردازم.
حقیقتا دلم هم برای آن «مرد» بنده خدا و هم برای آن «خانم» سوخت.
📌آن زمان که شاخصه قدرت تکاملی مرد که شمایل امروزیاش می شود «اقتصاد» را از او سلب کردند، همانجا نقطه سرآغاز فرآیند «مردزدایی» در جامعه ایران است.
مسیری که ما در میانه آن قرار داریم.
«اقتصاد» در زمین «مرد» عنصر حیاتی حیاط بخش است. اگر اقتصاد مرد را از او گرفتند به درون خود می خزد. از اعتیاد گرفته تا افسردگی، از کناره گیری گرفته تا پرخاشگری...
https://t.me/kherad_jensi
Telegram
اندیشکده خرد جنسی
تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.
ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
باز هم زنان ثابت کردند!
✍یاسرعرب
علی رغم جیغ و داد سیاه انسدادگرایان اما، حضور خانمها در جوکر بانوان تفاوت چشمگیری با تولید جوکر آقایان داشت!
-بیا بخور، کی میری زیر؟، ناله نکن، اینو میخوری؟ مال تو چقدره؟ و ...
جوکر مردان مملو بود از تکههای جنسی و اشارههای زیر شکمی که نشان از قابليت پائين طنز پردازی بازيگران و دریدگی هنجارهای رسانهای داشت که در ازای خفقان نقد سیاسی به نشانهی باز بودن فضای اجتماعی اجازه انواع پرده دریها را دارند!
جوکر بانوان اما علی رغم صحنههای طنز و نوآوریهای بسیار جذاب فاقد عناصر اروتیک و نشانگان جنسی بود.
پاکیزگی گویش و طهارت زبان بدن بازيگران خانم بار دیگر نشان داد، در ایجاد مفاسد اجتماعی این پای زنان نیست که در میان است!
@kherad_Jensi
✍یاسرعرب
علی رغم جیغ و داد سیاه انسدادگرایان اما، حضور خانمها در جوکر بانوان تفاوت چشمگیری با تولید جوکر آقایان داشت!
-بیا بخور، کی میری زیر؟، ناله نکن، اینو میخوری؟ مال تو چقدره؟ و ...
جوکر مردان مملو بود از تکههای جنسی و اشارههای زیر شکمی که نشان از قابليت پائين طنز پردازی بازيگران و دریدگی هنجارهای رسانهای داشت که در ازای خفقان نقد سیاسی به نشانهی باز بودن فضای اجتماعی اجازه انواع پرده دریها را دارند!
جوکر بانوان اما علی رغم صحنههای طنز و نوآوریهای بسیار جذاب فاقد عناصر اروتیک و نشانگان جنسی بود.
پاکیزگی گویش و طهارت زبان بدن بازيگران خانم بار دیگر نشان داد، در ایجاد مفاسد اجتماعی این پای زنان نیست که در میان است!
@kherad_Jensi
✅زنان بدون گواهینامه #موتور_سواری میکنند و اگر دراثر تصادف خسارتی وارد شود،هیچ بیمه ای متقبل نمیشود.اشکال از زنان نیست که آنان را مجرم بنامیم؛ایراد از سامانه تقنینی است که خود را با نیازها،روزآمد نمی کند.دولت زودتر لایحه ای بفرستد یا هیئت وزیران معضل را حل کند.
@kherad_Jensi
@kherad_Jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طبق قانون، موتور سوار خانم مجرم است و اگر تصادف کند تمام هزینه های مصدوم با وی است.
شیما قوشه، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان به خبرهای فوری مهم گفت:
هیچ منع قانونی برای صدور گواهینامه موتور برای زنان وجود ندارد و برای صدور گواهینامه در قانون موضوع جنسیت مطرح نشده است.
اینکه در سریالهای نمایش خانگی، دختران موتور سوار حضور دارند و به راحتی در خیابان با موتور رفتوآمد میکنند اما در واقعیت این اتفاق نمیافتد یک تناقض است.
اما تعارض اصلی و مهم نیز اینجاست که اگر هرنوع محدودیت سنتی و عرفی برای موتور سواری زنان وجود دارد، پس چرا خانمها میتوانند پشتِ موتورسوار بنشینند اما خودشان نمیتوانند موتورسوار باشند!/ خبرهای فوری مهم
@kherad_Jensi
شیما قوشه، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان به خبرهای فوری مهم گفت:
هیچ منع قانونی برای صدور گواهینامه موتور برای زنان وجود ندارد و برای صدور گواهینامه در قانون موضوع جنسیت مطرح نشده است.
اینکه در سریالهای نمایش خانگی، دختران موتور سوار حضور دارند و به راحتی در خیابان با موتور رفتوآمد میکنند اما در واقعیت این اتفاق نمیافتد یک تناقض است.
اما تعارض اصلی و مهم نیز اینجاست که اگر هرنوع محدودیت سنتی و عرفی برای موتور سواری زنان وجود دارد، پس چرا خانمها میتوانند پشتِ موتورسوار بنشینند اما خودشان نمیتوانند موتورسوار باشند!/ خبرهای فوری مهم
@kherad_Jensi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گود تی وی؛
12 سال پیش، احتمالا اگر میخواستی گفتگویی رسانهای درباره زیست جنسی داشته باشی، با درهای بسته بسیاری مواجه میشدی. این درهای بسته، نقطه آغاز مسیری است که یاسر عرب در 12 سال گذشته طی کرده و حالا در فصل چهارم گود، بخشی از آن روایت کرده است.
یاسر عرب، مستندسازی است که میتوان باز شدن درهای رسانه به روی مسائل جنسی جامعه ایران را تا حد زیادی به تلاشهای او نسبت داد. چه آن زمانی که با «یک پیشنهاد ساده» اتفاق جدیدی را در مستندسازی اجتماعی پدید آورد و چه آن زمانی که با «خرد جنسی» داشت بستری برای گفتگو حول این تابوی ممنوعه ایجاد میکرد.
یاسر عرب که پس از 12 سال تولید محتوای رسانهای در حوزه زیست جنسی عملا به پژوهشگر این حوزه بدل شده، اما هنوز خودش را در نقطه ارائهی ایدههای شخصی خودش نمیبیند. او هنوز بر «توصیف» تکیه میکند و معتقد است راه حلها همه نهفته در توصیفی است که ما از مسائل داریم. او در این روایت، ضمن گفتن از مسیر 12 سالهی حرف زدن از ممنوعهها، توصیفی از وضعیت امروز هم دارد، که توصیفی قابل تامل و شنیدنی است.
لینک سخنان او؛
https://www.aparat.com/v/zgy82p9
@kherad_Jensi
12 سال پیش، احتمالا اگر میخواستی گفتگویی رسانهای درباره زیست جنسی داشته باشی، با درهای بسته بسیاری مواجه میشدی. این درهای بسته، نقطه آغاز مسیری است که یاسر عرب در 12 سال گذشته طی کرده و حالا در فصل چهارم گود، بخشی از آن روایت کرده است.
یاسر عرب، مستندسازی است که میتوان باز شدن درهای رسانه به روی مسائل جنسی جامعه ایران را تا حد زیادی به تلاشهای او نسبت داد. چه آن زمانی که با «یک پیشنهاد ساده» اتفاق جدیدی را در مستندسازی اجتماعی پدید آورد و چه آن زمانی که با «خرد جنسی» داشت بستری برای گفتگو حول این تابوی ممنوعه ایجاد میکرد.
یاسر عرب که پس از 12 سال تولید محتوای رسانهای در حوزه زیست جنسی عملا به پژوهشگر این حوزه بدل شده، اما هنوز خودش را در نقطه ارائهی ایدههای شخصی خودش نمیبیند. او هنوز بر «توصیف» تکیه میکند و معتقد است راه حلها همه نهفته در توصیفی است که ما از مسائل داریم. او در این روایت، ضمن گفتن از مسیر 12 سالهی حرف زدن از ممنوعهها، توصیفی از وضعیت امروز هم دارد، که توصیفی قابل تامل و شنیدنی است.
لینک سخنان او؛
https://www.aparat.com/v/zgy82p9
@kherad_Jensi
اتوبانی که به اسم بانوان نیست!
✍یاسرعرب
سیامک راست میگوید مشکل نه ساخت رسانهی مسئلهمند است نه دوگانهی جامعهی رسمی و جامعهی رسمی.
مشکل امثال ما این است که میخواهیم بر اساس حقیقت زندگی کنیم و همین باعث میشود نتوانیم خودمان را توضیح بدهیم!
چرا که کار این جهان بر اساس واقعیتها و شبکهی روابط و منافع جلو میرود. و آنان که میخواهند از این آب گلآلود کرهای بگیرند خوب میدانند، چطور باید با قلبی محجوب و لبخندی محسوب، کار خود را با ندیدن حقیقت و تن دادن مصلحت جلو ببرند!
از کنار میدان انقلاب که رد شدم و کاردستی عظیم قطار جنگ را دیدم با خودم گفتم چطور میشود که صدای سالها سخنرانی، یادداشت، کتاب و تولید فیلم با موضوع حضور موثر بانوان در هشت سال دفاع مقدس نقل محافل ادبی و رسانهای بشود و آوازهاش موجب چاپ کتاب《زنان در جنگ ایران و عراق》در آمریکا گردد، اما باز در هفته دفاع مقدس شاهد کمترین ظهور و بازنمایی از رشادت بانوان ایرانی باشیم و قطار انقلاب سازمانها مملو از مردان باشد آنچنان که گویا ما در ایران اساسا زن نداریم!
پ.ن:
و البته از نهاد و قرارگاه ارزشی که ورود زنان به آنها ممنوع است چه انتظار؟
@kherad_Jensi
✍یاسرعرب
سیامک راست میگوید مشکل نه ساخت رسانهی مسئلهمند است نه دوگانهی جامعهی رسمی و جامعهی رسمی.
مشکل امثال ما این است که میخواهیم بر اساس حقیقت زندگی کنیم و همین باعث میشود نتوانیم خودمان را توضیح بدهیم!
چرا که کار این جهان بر اساس واقعیتها و شبکهی روابط و منافع جلو میرود. و آنان که میخواهند از این آب گلآلود کرهای بگیرند خوب میدانند، چطور باید با قلبی محجوب و لبخندی محسوب، کار خود را با ندیدن حقیقت و تن دادن مصلحت جلو ببرند!
از کنار میدان انقلاب که رد شدم و کاردستی عظیم قطار جنگ را دیدم با خودم گفتم چطور میشود که صدای سالها سخنرانی، یادداشت، کتاب و تولید فیلم با موضوع حضور موثر بانوان در هشت سال دفاع مقدس نقل محافل ادبی و رسانهای بشود و آوازهاش موجب چاپ کتاب《زنان در جنگ ایران و عراق》در آمریکا گردد، اما باز در هفته دفاع مقدس شاهد کمترین ظهور و بازنمایی از رشادت بانوان ایرانی باشیم و قطار انقلاب سازمانها مملو از مردان باشد آنچنان که گویا ما در ایران اساسا زن نداریم!
پ.ن:
و البته از نهاد و قرارگاه ارزشی که ورود زنان به آنها ممنوع است چه انتظار؟
@kherad_Jensi