انسانشناسیِ انزجار
درباره ما و رومینا
✍️ دکتر مرتضی کریمی
✅انزجار یا تهوع یکی از حسها یا عواطف مشترک انسانی (یکی از هفت حس) در سطح جهانی است. انزجار و تهوع از جمله جاهایی است که رابطه میان ذهن، بدن، تخیل از طرفی و رابطه میان امر فرهنگی و امر فردی از طرف دیگر را به خوبی نمایان میکند.
✅انزجار و تهوع با لمس کردن، دیدن، بوییدن، چشیدن و شنیدن ایجاد میشود یا با ظاهر یا رفتار یا حتی فکر به چیزی. در برخی موارد، حتی تجسم یک فکر، یک ایده، یک خاطره یا تصویر میتواند مانند لمسکردنِ یک چیزِ بویناک و گندیده که به تن کسی چسبیده است انزجارآور باشد. اینجاست که بدن و ذهن و در واقع تمام ابعاد وجودی یک فرد متحد میشوند تا آن چیز را از خود دور کنند.
✅یکی از کارکردهای تهوع در واقع همین دور کردن سریع امرِ فاسد و تهوعآور قبل از آمیختهشدن با بدن، وارد شدن به معده و قرار گرفتن کامل در مدار دید یا بویایی و چشایی است.
✅با وجود این، انزجار و تهوع اموری فرهنگی و تاریخی هم هستند. مثلاً در مورد خوردن غذا، این ذائقه فرهنگی به خوبی آشکار است، برای ایرانیها سخت است که خرچنگ زنده بخورند، برای فرانسویها خوردن کلهپاچه و برای هندیها خوردن گوشت گاو یا جگر اردک آسان نیست.
✅مصادیق انزجار و تهوع از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است. با این وجود، «ریختهشدن خون» به شکل خشونتبار در همه جوامع، انزجار آور تلقی میشود.
✅باز هم باید توجه داشت که هر جامعهای ریختنِ خون را به گونهای خاص طبقهبندی و تعریف میکند. مثلاً قمهزنی -که در جامعه سنتی ایران امری رایج بود- به مرور زمان از منظر عمومی دور نگه داشته شد.
✅این روزها انسان مدرن، که بیشترین میزان مصرف گوشت و بنابراین ریختنِ خون را در میان تمام جانداران داراست چشمِ دیدنِ قربانیشدنِ حیوانات در مراسم مذهبی را ندارد و ممکن است دچار تهوع بشود.
✅اما انگار مسئله فقط جلوی چشم نبودن خون است و نه ریختهنشدن آن. بسیاری از فیلمها و سریالهای پر بینندهای که امروزه در دسترس جوانان و حتی نوجوانان و کودکان است ریختهشدن خون را عادی جلوه میدهند. صحنههایی که دیدنش گاه برای یک قمهزن حرفهای هم دشوار است. بعضی کسانی که امروز در فضای مجازی پرچم مبارزه با خونپاشی برداشتهاند، همین سریالها را تبلیغ میکنند.
✅جامعه و رسانهها به ما یاد میدهند که نسبت به ریختهشدن کدام خون حساس، و نسبت به ریخته شدن کدام خون بیتفاوت و حتی خوشحال باشیم. ریختهشدن خونِ دشمن و گرفتن انتقامهای سخت ممکن است باعث مسرت برخی شود. یا ریختهشدن خون کسانی که از ما دور یا با ما همزبان نیستند، کسانی در عراق، سوریه، افغانستان یا حتی سیستان و بلوچستان آنقدرها خون ما را به جوش نمیآورد. بنابرین ما عموماً جایی حساسیت بیشتری نشان میدهیم که احساس خطر کرده و خشونتِ خونبار را به خود نزدیک احساس کنیم.
✅تمرکز فضای مجازی و کابران بر فرد قاتل، این عجله برای محکوم کردن، استفاده از این کلمات تیز و برنده، پارهکردن و دریدنِ لباس کلمات با داسهایی که روی هوا چرخ میزنند، استفاده از کلمات سرخ، این خونپاشی و خونخواهی به جز احساس خطر شخصی، کارکرد دیگری هم دارد: ایجاد نهایت فاصله میان کاربر و قاتل.
✅ما در میان خون زندگی میکنیم، از اعدامهای دهه شصت تا کشتههای هشتاد و هشت، از خونهای آبان و دی تا سقوط هواپیما... از آن دو دختر اصفهانی که از پل پریدند تا آن دخترک کرمانشاهی که خودکشی کرد، تا رومینا... و این احساسِ خلع ید، این احساس که ما مسئولیم اما کاری نمیتوانیم انجام دهیم، اینکه بدمان میآید از دروغ اما خودمان هم مجبوریم دروغ بگوییم و در برابر دروغگو سکوت کنیم.
✅ما در جامعهای زندگی میکنیم که فساد در آن همگانی شده و در حالِ بدلشدن به همان چیزی هستیم که از آن منزجریم. در این شرایط تهوعآور هو کردن عمومی یک مجرم، به ما یک آن، یک لحظه هم که شده، احساس خوببودن، انسانبودن، روشنفکر بودن، مسئولیتپذیر بودن و اخلاقیبودن میدهد.
✅اما این خودِخون نیست که امروز این سطح از انزجار عمومی را ایجاد کرده است. این برخورد حاکمان، اظهار نظر مسئولین، طرز فکر سیاستگذاران است که انزجار و تهوع را به حد نهایی خود رسانده و باعث میشود خشم و خشونت نمادین تا این حد در فضای عمومی بالا برود.
✅انگار که گوشت گندیده مرداری در گلوی آدمی گیر کرده باشد و بخواهد آن را به سرعت تمام بالا بیاورد. با اینکه حکومت مقصر است، با اینکه قتل بد است، خوب است قبل از پرتاب سنگ، به دستانِ خود، به سنگِ خود، به سهمِ خود نگاه کنیم.
@kherad_jensi
@mortezakarimi77
درباره ما و رومینا
✍️ دکتر مرتضی کریمی
✅انزجار یا تهوع یکی از حسها یا عواطف مشترک انسانی (یکی از هفت حس) در سطح جهانی است. انزجار و تهوع از جمله جاهایی است که رابطه میان ذهن، بدن، تخیل از طرفی و رابطه میان امر فرهنگی و امر فردی از طرف دیگر را به خوبی نمایان میکند.
✅انزجار و تهوع با لمس کردن، دیدن، بوییدن، چشیدن و شنیدن ایجاد میشود یا با ظاهر یا رفتار یا حتی فکر به چیزی. در برخی موارد، حتی تجسم یک فکر، یک ایده، یک خاطره یا تصویر میتواند مانند لمسکردنِ یک چیزِ بویناک و گندیده که به تن کسی چسبیده است انزجارآور باشد. اینجاست که بدن و ذهن و در واقع تمام ابعاد وجودی یک فرد متحد میشوند تا آن چیز را از خود دور کنند.
✅یکی از کارکردهای تهوع در واقع همین دور کردن سریع امرِ فاسد و تهوعآور قبل از آمیختهشدن با بدن، وارد شدن به معده و قرار گرفتن کامل در مدار دید یا بویایی و چشایی است.
✅با وجود این، انزجار و تهوع اموری فرهنگی و تاریخی هم هستند. مثلاً در مورد خوردن غذا، این ذائقه فرهنگی به خوبی آشکار است، برای ایرانیها سخت است که خرچنگ زنده بخورند، برای فرانسویها خوردن کلهپاچه و برای هندیها خوردن گوشت گاو یا جگر اردک آسان نیست.
✅مصادیق انزجار و تهوع از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است. با این وجود، «ریختهشدن خون» به شکل خشونتبار در همه جوامع، انزجار آور تلقی میشود.
✅باز هم باید توجه داشت که هر جامعهای ریختنِ خون را به گونهای خاص طبقهبندی و تعریف میکند. مثلاً قمهزنی -که در جامعه سنتی ایران امری رایج بود- به مرور زمان از منظر عمومی دور نگه داشته شد.
✅این روزها انسان مدرن، که بیشترین میزان مصرف گوشت و بنابراین ریختنِ خون را در میان تمام جانداران داراست چشمِ دیدنِ قربانیشدنِ حیوانات در مراسم مذهبی را ندارد و ممکن است دچار تهوع بشود.
✅اما انگار مسئله فقط جلوی چشم نبودن خون است و نه ریختهنشدن آن. بسیاری از فیلمها و سریالهای پر بینندهای که امروزه در دسترس جوانان و حتی نوجوانان و کودکان است ریختهشدن خون را عادی جلوه میدهند. صحنههایی که دیدنش گاه برای یک قمهزن حرفهای هم دشوار است. بعضی کسانی که امروز در فضای مجازی پرچم مبارزه با خونپاشی برداشتهاند، همین سریالها را تبلیغ میکنند.
✅جامعه و رسانهها به ما یاد میدهند که نسبت به ریختهشدن کدام خون حساس، و نسبت به ریخته شدن کدام خون بیتفاوت و حتی خوشحال باشیم. ریختهشدن خونِ دشمن و گرفتن انتقامهای سخت ممکن است باعث مسرت برخی شود. یا ریختهشدن خون کسانی که از ما دور یا با ما همزبان نیستند، کسانی در عراق، سوریه، افغانستان یا حتی سیستان و بلوچستان آنقدرها خون ما را به جوش نمیآورد. بنابرین ما عموماً جایی حساسیت بیشتری نشان میدهیم که احساس خطر کرده و خشونتِ خونبار را به خود نزدیک احساس کنیم.
✅تمرکز فضای مجازی و کابران بر فرد قاتل، این عجله برای محکوم کردن، استفاده از این کلمات تیز و برنده، پارهکردن و دریدنِ لباس کلمات با داسهایی که روی هوا چرخ میزنند، استفاده از کلمات سرخ، این خونپاشی و خونخواهی به جز احساس خطر شخصی، کارکرد دیگری هم دارد: ایجاد نهایت فاصله میان کاربر و قاتل.
✅ما در میان خون زندگی میکنیم، از اعدامهای دهه شصت تا کشتههای هشتاد و هشت، از خونهای آبان و دی تا سقوط هواپیما... از آن دو دختر اصفهانی که از پل پریدند تا آن دخترک کرمانشاهی که خودکشی کرد، تا رومینا... و این احساسِ خلع ید، این احساس که ما مسئولیم اما کاری نمیتوانیم انجام دهیم، اینکه بدمان میآید از دروغ اما خودمان هم مجبوریم دروغ بگوییم و در برابر دروغگو سکوت کنیم.
✅ما در جامعهای زندگی میکنیم که فساد در آن همگانی شده و در حالِ بدلشدن به همان چیزی هستیم که از آن منزجریم. در این شرایط تهوعآور هو کردن عمومی یک مجرم، به ما یک آن، یک لحظه هم که شده، احساس خوببودن، انسانبودن، روشنفکر بودن، مسئولیتپذیر بودن و اخلاقیبودن میدهد.
✅اما این خودِخون نیست که امروز این سطح از انزجار عمومی را ایجاد کرده است. این برخورد حاکمان، اظهار نظر مسئولین، طرز فکر سیاستگذاران است که انزجار و تهوع را به حد نهایی خود رسانده و باعث میشود خشم و خشونت نمادین تا این حد در فضای عمومی بالا برود.
✅انگار که گوشت گندیده مرداری در گلوی آدمی گیر کرده باشد و بخواهد آن را به سرعت تمام بالا بیاورد. با اینکه حکومت مقصر است، با اینکه قتل بد است، خوب است قبل از پرتاب سنگ، به دستانِ خود، به سنگِ خود، به سهمِ خود نگاه کنیم.
@kherad_jensi
@mortezakarimi77
پنج نکته راجع به قتل دختر ایران
✍محمد سجاد زاده
(پژوهشگر و فعال حوزه خانواده)
✅سالهاست که قتل های ناموسی تبدیل شده است به مساله ای لاینحل برای دستگاه قضایی کشور و پرونده هایش بلاتکلیف همچنان روزها را میگذرانند.
1_سالهاست دلسوزان حوزه خانواده و مسایل اجتماعی فریاد می زنند که اصلاح کنید این قوانین ناکارآمد و آسیب زا را.
قوانین حوزه خانواده بویژه جرایم خشونت خانگی باید اصلاح شوند و این فقط کار مجلس، قوه قضاییه و پیگیری نهادهای مدنی نیست. کار مطالبه ی عمومی مردم است.
تا وقتی قوانین ناکارآمد اصلاح نشود و ایجاد بازدارندگی نکند، بازهم نبض فاجعه دارد می زند.
2_ تا وقتی دستگاه های امنیتی و نظارتی و حاکمیتی متوجه مفهوم بد سرپرستی نشوند و هوشمندانه عمل نکنند بازهم همین فجایع در شهرهای کوچک و بزرگ این کشور رخ می دهد.
خانواده ای که نیاز به حمایت مددکاری داشته، صرفا با مداخله ی بجا ولی ناقص نهاد امنیتی بدون حضور مددکار اجتماعی فرزند فراری را تحویل خانواده اش می دهد و از خودش نمی پرسد: چرا فرار رخ داده؟ آیا ممکن است شرایط خانواده، زمینه ی فرار فرزندش را بوجود اورده باشد؟
3_ بجای برخوردهای احساسی کوتاه مدت و ژورنالیستی، فکری عاجل برای پیشگیری از کودک آزاری دردرون خانواده ها کنیم.حمایت های اجتماعی ناکافی است چون باور نداریم که بد سرپرست، وضعیتش از بی سرپرست وخیم تر، شکننده تر و خطرناک تر است.
4_ تا وقتی نهاد حاکمیتی منسجمی در حوزه مسایل اجتماعی و خانواده در کشور ایجاد نشود و همه بار مسایل حمایتی اجتماعی بر دوش سازمان بهزیستی کشور با هزاران مشکل ریز و درشت و هزاران ماموریت بی ربط بیفتد، هیچ دستگاه موثری در این زمینه نمی تواند برنامهریزی نماید.
آیا حوزه آسیب های اجتماعی، ازدواج، خانواده، زنان، کودکان، طلاق، اعتیاد، حاشیه نشینی و.. اهمیتشان از مرغ و گاو و آب و برق کمتر است که برای آنها دستگاه های عریص و طویل و منسجم حاکمیتی شکل میگیرد ، اما مسایل اجتماعی در حد یک سازمان ستادی ناکارامد و غیر منسجم تقلیل می یابد؟
آیا وقت آن نرسیده دولت ها و مجلس ها، هوشمندانه به فکر ایجاد وزارت امور اجتماعی و خانواده بیفتند؟
5_ من و شمای پدر و مادر، تا مراقبت از خود را به فرزندمان نیاموزیم، او را تربیت نکرده ایم.
اینکه رومینا با مردی با بیش از 17 سال تفاوت سنی ارتباط عاشقانه در سن 13 سالگی برقرار میکند این معنی را می دهد که خانواده مراقبت از خود را به فرزندش نیاموخته و از تربیت، فقط بخش تنبیهش را به صورت احمقانه ای یاد گرفته است.
زمینه های اجتماعی شکل گیری بحران را رفع کنیم.
@kherad_jensi
#رومینا_اشرفی
#کودک_آزاری
#خشونت_خانگی
#اصلاح_قوانین_ناکارآمد
#کمیسیون_اجتماعی_مجلس
https://www.instagram.com/p/CAtPtC-A0Ow/?igshid=1ot06ciuguwyk
✍محمد سجاد زاده
(پژوهشگر و فعال حوزه خانواده)
✅سالهاست که قتل های ناموسی تبدیل شده است به مساله ای لاینحل برای دستگاه قضایی کشور و پرونده هایش بلاتکلیف همچنان روزها را میگذرانند.
1_سالهاست دلسوزان حوزه خانواده و مسایل اجتماعی فریاد می زنند که اصلاح کنید این قوانین ناکارآمد و آسیب زا را.
قوانین حوزه خانواده بویژه جرایم خشونت خانگی باید اصلاح شوند و این فقط کار مجلس، قوه قضاییه و پیگیری نهادهای مدنی نیست. کار مطالبه ی عمومی مردم است.
تا وقتی قوانین ناکارآمد اصلاح نشود و ایجاد بازدارندگی نکند، بازهم نبض فاجعه دارد می زند.
2_ تا وقتی دستگاه های امنیتی و نظارتی و حاکمیتی متوجه مفهوم بد سرپرستی نشوند و هوشمندانه عمل نکنند بازهم همین فجایع در شهرهای کوچک و بزرگ این کشور رخ می دهد.
خانواده ای که نیاز به حمایت مددکاری داشته، صرفا با مداخله ی بجا ولی ناقص نهاد امنیتی بدون حضور مددکار اجتماعی فرزند فراری را تحویل خانواده اش می دهد و از خودش نمی پرسد: چرا فرار رخ داده؟ آیا ممکن است شرایط خانواده، زمینه ی فرار فرزندش را بوجود اورده باشد؟
3_ بجای برخوردهای احساسی کوتاه مدت و ژورنالیستی، فکری عاجل برای پیشگیری از کودک آزاری دردرون خانواده ها کنیم.حمایت های اجتماعی ناکافی است چون باور نداریم که بد سرپرست، وضعیتش از بی سرپرست وخیم تر، شکننده تر و خطرناک تر است.
4_ تا وقتی نهاد حاکمیتی منسجمی در حوزه مسایل اجتماعی و خانواده در کشور ایجاد نشود و همه بار مسایل حمایتی اجتماعی بر دوش سازمان بهزیستی کشور با هزاران مشکل ریز و درشت و هزاران ماموریت بی ربط بیفتد، هیچ دستگاه موثری در این زمینه نمی تواند برنامهریزی نماید.
آیا حوزه آسیب های اجتماعی، ازدواج، خانواده، زنان، کودکان، طلاق، اعتیاد، حاشیه نشینی و.. اهمیتشان از مرغ و گاو و آب و برق کمتر است که برای آنها دستگاه های عریص و طویل و منسجم حاکمیتی شکل میگیرد ، اما مسایل اجتماعی در حد یک سازمان ستادی ناکارامد و غیر منسجم تقلیل می یابد؟
آیا وقت آن نرسیده دولت ها و مجلس ها، هوشمندانه به فکر ایجاد وزارت امور اجتماعی و خانواده بیفتند؟
5_ من و شمای پدر و مادر، تا مراقبت از خود را به فرزندمان نیاموزیم، او را تربیت نکرده ایم.
اینکه رومینا با مردی با بیش از 17 سال تفاوت سنی ارتباط عاشقانه در سن 13 سالگی برقرار میکند این معنی را می دهد که خانواده مراقبت از خود را به فرزندش نیاموخته و از تربیت، فقط بخش تنبیهش را به صورت احمقانه ای یاد گرفته است.
زمینه های اجتماعی شکل گیری بحران را رفع کنیم.
@kherad_jensi
#رومینا_اشرفی
#کودک_آزاری
#خشونت_خانگی
#اصلاح_قوانین_ناکارآمد
#کمیسیون_اجتماعی_مجلس
https://www.instagram.com/p/CAtPtC-A0Ow/?igshid=1ot06ciuguwyk
درباره فرار دختران تالشی (یادداشت اختصاصی خرد جنسی)
✍️شیوا پروائی، دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران و متولد تالش.
(قمست اول)
✅لازم است اشاره کنم این نوشتار را کسی می نویسد که خود، فرزند تالش است. در آن فرهنگ زیسته است و آن را خوب می شناسد. فرزند آن خطه و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی اش را در آن خطه گذرانده و با زیر و بم آن فرهنگ زیسته و دردهای آنها را چشیده است. فرزند دیاری که در آن فرار دختران از خانه به قصد ازدواج یک فرهنگ دیرپاست.
✅من دختران بسیاری را دیده ام که در اوائل نوجوانی فرار از خانه را برگزیده اند. از میان آنها برخی ثمره ای دیده اند ولی اغلب آن ها تلخی فرار را چشیده و سال ها در آن تلخی زیسته اند.
✅فرار دختران از خانه به قصد اخذ مجوز ازدواج به وفور در روستاها و شهرهای تالش دیده میشود. دخترانی که از این طریق به خواسته خود می رسند؛ یعنی با جریحه دار کردن غیرت پدر موفق می شوند به ازدواج با پسر مورد علاقه خود برسند. غرور و اقتدار پدر با فرار دختران از خانه خدشه دار می شود و پدر به خاطر حفظ آبروی خانوادگی مجوز ازدواج می دهد اما این بار چنین تکنیکی جواب نمی دهد و پدر نه تنها مجوز ازدواج نمی دهد بلکه فرزند اش را به شکل وحشتناکی به قتل می رساند.
✅پس نمی توان مسئله را به خشمی آنی تقلیل داد و سوالات بسیاری در مقابل ماست! آیا پدر رومینا خود قربانی نبوده است؟ آیا او می خواسته در مقابل نظام فکری و فرهنگی موجود مقاومت کند؟ چرا نمی پذیرد که دخترش در سن 14 سالگی ازدواج کند؟ چرا در مقابل ازدواج دخترش مقاومت می کند؟ چرا قتل دخترش را انتخاب می کند؟ چرا این بار فرار دختر از خانه به ازدواج منتهی نمی شود؟
✅و اما درباره رومینا، او می خواهد در سن پایین ازدواج کند و از تکنیک فرار استفاده می کند تا با ایجاد فشار اجتماعی و روانی بر پدر خانواده مجوز ازدواج اش صادر شود. حتی اگر فرض بگیریم که فضای متشنج و پرتنشی در روابط خانوادگی شان حاکم بوده، با اینحال باز این سوال مطرح می شود که چرا رومینا تنها ازدواج را برای فرار از تشنج ها و تنش های خانوادگی انتخاب می کند؟ چرا رومینا نتوانسته راه بهتری جز ازدواج پیدا کند؟
✅چرا دخترکانی چون رومینا راه های دیگری برای تغییر شرایط زندگی شان پیدا نمی کنند؟ چرا او اهداف دیگری برای پیگیری ندارد؟ چرا او همچنان در دنیای مادران و مادربزرگان خود سیر می کند و ازدواج در سن پایین از طریق فرار از خانه را برمی گزیند؟ آیا دخترانی چون رومینا نباید در این سن به دنبال تحصیل، مطالعه و یادگیری مهارت های مختلف باشند؟
✅چرا دختران دیار ما همانند گذشته تصمیم می گیرند که در سنین پایین، ازدواج کنند؟ آن هم نه با رضایت پدر و مادر بلکه حتی از طریق فرار. چه می شود که خانه برای کودک ناامن می شود و او در این سن دنبال عشق و عاشقی می رود و حرف از ازدواج می¬زند؟
بسیاری از دختران آنجا درگیر چنین مشکلاتی هستند هر چند همیشه مرگ نصیبشان نمی شود بلکه پیامدهای دیگری را به جان می خرند!
@kherad_jensi
ادامه یادداشت در بخش بعدی👇
✍️شیوا پروائی، دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران و متولد تالش.
(قمست اول)
✅لازم است اشاره کنم این نوشتار را کسی می نویسد که خود، فرزند تالش است. در آن فرهنگ زیسته است و آن را خوب می شناسد. فرزند آن خطه و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی اش را در آن خطه گذرانده و با زیر و بم آن فرهنگ زیسته و دردهای آنها را چشیده است. فرزند دیاری که در آن فرار دختران از خانه به قصد ازدواج یک فرهنگ دیرپاست.
✅من دختران بسیاری را دیده ام که در اوائل نوجوانی فرار از خانه را برگزیده اند. از میان آنها برخی ثمره ای دیده اند ولی اغلب آن ها تلخی فرار را چشیده و سال ها در آن تلخی زیسته اند.
✅فرار دختران از خانه به قصد اخذ مجوز ازدواج به وفور در روستاها و شهرهای تالش دیده میشود. دخترانی که از این طریق به خواسته خود می رسند؛ یعنی با جریحه دار کردن غیرت پدر موفق می شوند به ازدواج با پسر مورد علاقه خود برسند. غرور و اقتدار پدر با فرار دختران از خانه خدشه دار می شود و پدر به خاطر حفظ آبروی خانوادگی مجوز ازدواج می دهد اما این بار چنین تکنیکی جواب نمی دهد و پدر نه تنها مجوز ازدواج نمی دهد بلکه فرزند اش را به شکل وحشتناکی به قتل می رساند.
✅پس نمی توان مسئله را به خشمی آنی تقلیل داد و سوالات بسیاری در مقابل ماست! آیا پدر رومینا خود قربانی نبوده است؟ آیا او می خواسته در مقابل نظام فکری و فرهنگی موجود مقاومت کند؟ چرا نمی پذیرد که دخترش در سن 14 سالگی ازدواج کند؟ چرا در مقابل ازدواج دخترش مقاومت می کند؟ چرا قتل دخترش را انتخاب می کند؟ چرا این بار فرار دختر از خانه به ازدواج منتهی نمی شود؟
✅و اما درباره رومینا، او می خواهد در سن پایین ازدواج کند و از تکنیک فرار استفاده می کند تا با ایجاد فشار اجتماعی و روانی بر پدر خانواده مجوز ازدواج اش صادر شود. حتی اگر فرض بگیریم که فضای متشنج و پرتنشی در روابط خانوادگی شان حاکم بوده، با اینحال باز این سوال مطرح می شود که چرا رومینا تنها ازدواج را برای فرار از تشنج ها و تنش های خانوادگی انتخاب می کند؟ چرا رومینا نتوانسته راه بهتری جز ازدواج پیدا کند؟
✅چرا دخترکانی چون رومینا راه های دیگری برای تغییر شرایط زندگی شان پیدا نمی کنند؟ چرا او اهداف دیگری برای پیگیری ندارد؟ چرا او همچنان در دنیای مادران و مادربزرگان خود سیر می کند و ازدواج در سن پایین از طریق فرار از خانه را برمی گزیند؟ آیا دخترانی چون رومینا نباید در این سن به دنبال تحصیل، مطالعه و یادگیری مهارت های مختلف باشند؟
✅چرا دختران دیار ما همانند گذشته تصمیم می گیرند که در سنین پایین، ازدواج کنند؟ آن هم نه با رضایت پدر و مادر بلکه حتی از طریق فرار. چه می شود که خانه برای کودک ناامن می شود و او در این سن دنبال عشق و عاشقی می رود و حرف از ازدواج می¬زند؟
بسیاری از دختران آنجا درگیر چنین مشکلاتی هستند هر چند همیشه مرگ نصیبشان نمی شود بلکه پیامدهای دیگری را به جان می خرند!
@kherad_jensi
ادامه یادداشت در بخش بعدی👇
درباره فرار دختران تالشی (یادداشت اختصاصی خرد جنسی)
✍️شیوا پروائی، دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران و متولد تالش.
(قمست دوم)
✅آنها تلخی فرار از منزل را در همه مسیر زندگی شان تجربه می کنند. دختران آنجا با انتخاب ازدواج از طریق فرار از خانه نه تنها از اقتدار و منزلت خانوادگی پدر می کاهند بلکه در جامعه ای با فرهنگ مردسالارانه از همان شروع زندگی متاهلی، قرب و منزلت فردی خود را نیز از دست می دهند.
✅سالیان سال است که بخشی از دختران برای ازدواج، فرار را انتخاب می کنند و از این طریق در برابر قدرت و اقتدار پدر، مقاومت می کنند؛ فرار دختران به راهکاری برای ایجاد فشار اجتماعی و فرهنگی برای والدین مبدل گشته است و دختران به خوبی دریافته اند که والدین شان تاب تحمل این فشارها را ندارند و به راحتی کوتاه می آیند. مادران نیز این را فهمیده اند و حتی گاهی به دختران خود یادآوری می کنند که تنها راهی که باقی مانده، فرار است.
و اما این بار تکنیک فرار جواب نمی دهد. تکنیکی که در اغلب موارد به مثابه ابزار و اهرم فشاری برای اقتدار زدایی از والدین و کسب مجوز ازدواج عمل می کرد.
✅شاید به این دلیل که پدر رومینا از نسل جدید است و مایه هایی از مقاومت در برابر ساختارهای فرهنگی و جنسیتی را در خود پرورش داده است. شاید او با این اقدام می خواسته در برابر ازدواج دخترِ کودک خود مقاومت کند. آیا می توان اقدام او را مقاومت در برابر کودک همسری رایج در آن منطقه تلقی کرد؟ آیا می توان واکنش پدر را مقاومتی در برابر فرهنگ ازدواج زودهنگام و نامناسب دخترش تعبیر کرد؟
✅این اتفاق حتی اگر نشانه مقاومت پدر در برابر کودک همسری، ازدواج در سنین پایین، ازدواج دختر با فردی نامناسب و ... باشد اما او توان مواجهه و مدیریت این چالش را نداشته است. پدر رومینا نیز قربانی ساختار فرهنگی این سرزمین است. این ساختار فرهنگی از او یک قاتلِ فرزند ساخت.
✅پدر رومینا با قتل دخترش با این شکل از خشونت، مرتکب تصمیم اشتباهی شده است درحالی که می توانست تغییرات دیگری را رقم بزند و دخترش را از چنین ازدواجی مصون نگه دارد. او را متقاعد کند، او را به ادامه تحصیل تشویق کند، برایش اهداف بزرگ بیافریند، او را آماده ورود به دانشگاه کند، برای او اهداف فرهنگی والا تعیین کند و مواردی از این قبیل.
✅اگر اهداف زندگی رومینا بزرگ بود آیا او در سنین کودکی به ازدواج فکر می کرد؟ چرا دختران ساکن این روستاها کمتر تمایلی به ادامه تحصیل دارند و اغلب در سنین پایین ازدواج می کنند. چرا دختران تصمیم می گیرند که در سنین پایین و بدون مهارت، استقلال و هویت شخصی به فرد دیگری پناه آورند.
✅خبر قتل رومینا بازنمای اوج خشونت در آن منطقه نیز بود. شواهد میدانی دیگر نیز نشان می دهد که خشونت های خانگی در این منطقه بالاست اما کمتر دیده و شنیده میشود. زیاد شنیده ام که در تالش پدران، فرزندانشان را با تهدید به قتل می ترسانند. حتی مادران به دختران و پسرانشان گوشزد می کنند که مراقب باش پدرت تو را می کشد، حتی می گویند پدرت مجاز است که تو را بکشد.
✅در آن مناطق این گونه جا افتاده است که پدر مالک و صاحبِ فرزندانش است به نحوی که می تواند حتی آنها را بکشد. مردم روستا که از سواد کمی نیز برخوردارند، این گونه تصور می کنند که پدر بدون هیچ گونه مجازاتی می تواند دست به قتل فرزندش بزند.
ریشه های این ماجرا را کجاها می توان رصد کرد؟
✅همانطور که نوشتم کودک همسری در این مناطق بسیار رایج است؛ دختران در سنین پایین ازدواج می کنند، تحصیل را رها می کنند و بلافاصله صاحب فرزند می شوند. برای خانواده ها امری رایج است که دختران خود را در سنین پایین به خانه بخت بفرستند. درباره فرار دختران از منزل به قصد ازدواج که فرهنگ دیرپایی است نیز صحبت شد. غلبه فرهنگ مردسالاری و فرهنگ جنسیتی را نیز نباید فراموش کرد.
✅اما در این میان باید جهل فرهنگی را هم اضافه کرد که در مواردی چون فقر فرهنگی، نبود سواد جنسی، فقدان سواد ارتباطی، عدم توانایی مدیریت خشم، نبود فرهنگ استفاده از مشاوره، حضور تعصب های جنسیتی، قومیتی و مذهبی دیده می شود. مظاهر جهل فرهنگی در این مناطق با شدت بالایی در جریان است و افراد راه های مواجهه با تعصبات جنسیتی، قومیتی و مذهبی را نیاموخته اند.
✅جامعه ای که در آن همچنان تولد فرزند پسر ستایش و تولد فرزند دختر نکوهش می شود، اسیر جهل فرهنگی است. جامعه ای که در آن پسر 29 ساله هنوز معنای رابطه عاطفی را نمی داند؛ او از یک سو از رابطه تلفنی اش با رومینا صحبت می کند اما از سوی دیگر اظهار می کند با او رابطه عاطفی نداشته است. جالب است که در جایی دیگر از حرف هایش می گوید ما عاشق هم بودیم. رومینا، پدر رومینا و بهمن همگی قربانی حضور چنین ساختارهایی هستند. آن ها تولید این نظام فکری و فرهنگی پرسابقه و محصول محرومیت های فرهنگی هستند.
@kherad_jensi
ادامه یادداشت در بخش بعدی👇
✍️شیوا پروائی، دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران و متولد تالش.
(قمست دوم)
✅آنها تلخی فرار از منزل را در همه مسیر زندگی شان تجربه می کنند. دختران آنجا با انتخاب ازدواج از طریق فرار از خانه نه تنها از اقتدار و منزلت خانوادگی پدر می کاهند بلکه در جامعه ای با فرهنگ مردسالارانه از همان شروع زندگی متاهلی، قرب و منزلت فردی خود را نیز از دست می دهند.
✅سالیان سال است که بخشی از دختران برای ازدواج، فرار را انتخاب می کنند و از این طریق در برابر قدرت و اقتدار پدر، مقاومت می کنند؛ فرار دختران به راهکاری برای ایجاد فشار اجتماعی و فرهنگی برای والدین مبدل گشته است و دختران به خوبی دریافته اند که والدین شان تاب تحمل این فشارها را ندارند و به راحتی کوتاه می آیند. مادران نیز این را فهمیده اند و حتی گاهی به دختران خود یادآوری می کنند که تنها راهی که باقی مانده، فرار است.
و اما این بار تکنیک فرار جواب نمی دهد. تکنیکی که در اغلب موارد به مثابه ابزار و اهرم فشاری برای اقتدار زدایی از والدین و کسب مجوز ازدواج عمل می کرد.
✅شاید به این دلیل که پدر رومینا از نسل جدید است و مایه هایی از مقاومت در برابر ساختارهای فرهنگی و جنسیتی را در خود پرورش داده است. شاید او با این اقدام می خواسته در برابر ازدواج دخترِ کودک خود مقاومت کند. آیا می توان اقدام او را مقاومت در برابر کودک همسری رایج در آن منطقه تلقی کرد؟ آیا می توان واکنش پدر را مقاومتی در برابر فرهنگ ازدواج زودهنگام و نامناسب دخترش تعبیر کرد؟
✅این اتفاق حتی اگر نشانه مقاومت پدر در برابر کودک همسری، ازدواج در سنین پایین، ازدواج دختر با فردی نامناسب و ... باشد اما او توان مواجهه و مدیریت این چالش را نداشته است. پدر رومینا نیز قربانی ساختار فرهنگی این سرزمین است. این ساختار فرهنگی از او یک قاتلِ فرزند ساخت.
✅پدر رومینا با قتل دخترش با این شکل از خشونت، مرتکب تصمیم اشتباهی شده است درحالی که می توانست تغییرات دیگری را رقم بزند و دخترش را از چنین ازدواجی مصون نگه دارد. او را متقاعد کند، او را به ادامه تحصیل تشویق کند، برایش اهداف بزرگ بیافریند، او را آماده ورود به دانشگاه کند، برای او اهداف فرهنگی والا تعیین کند و مواردی از این قبیل.
✅اگر اهداف زندگی رومینا بزرگ بود آیا او در سنین کودکی به ازدواج فکر می کرد؟ چرا دختران ساکن این روستاها کمتر تمایلی به ادامه تحصیل دارند و اغلب در سنین پایین ازدواج می کنند. چرا دختران تصمیم می گیرند که در سنین پایین و بدون مهارت، استقلال و هویت شخصی به فرد دیگری پناه آورند.
✅خبر قتل رومینا بازنمای اوج خشونت در آن منطقه نیز بود. شواهد میدانی دیگر نیز نشان می دهد که خشونت های خانگی در این منطقه بالاست اما کمتر دیده و شنیده میشود. زیاد شنیده ام که در تالش پدران، فرزندانشان را با تهدید به قتل می ترسانند. حتی مادران به دختران و پسرانشان گوشزد می کنند که مراقب باش پدرت تو را می کشد، حتی می گویند پدرت مجاز است که تو را بکشد.
✅در آن مناطق این گونه جا افتاده است که پدر مالک و صاحبِ فرزندانش است به نحوی که می تواند حتی آنها را بکشد. مردم روستا که از سواد کمی نیز برخوردارند، این گونه تصور می کنند که پدر بدون هیچ گونه مجازاتی می تواند دست به قتل فرزندش بزند.
ریشه های این ماجرا را کجاها می توان رصد کرد؟
✅همانطور که نوشتم کودک همسری در این مناطق بسیار رایج است؛ دختران در سنین پایین ازدواج می کنند، تحصیل را رها می کنند و بلافاصله صاحب فرزند می شوند. برای خانواده ها امری رایج است که دختران خود را در سنین پایین به خانه بخت بفرستند. درباره فرار دختران از منزل به قصد ازدواج که فرهنگ دیرپایی است نیز صحبت شد. غلبه فرهنگ مردسالاری و فرهنگ جنسیتی را نیز نباید فراموش کرد.
✅اما در این میان باید جهل فرهنگی را هم اضافه کرد که در مواردی چون فقر فرهنگی، نبود سواد جنسی، فقدان سواد ارتباطی، عدم توانایی مدیریت خشم، نبود فرهنگ استفاده از مشاوره، حضور تعصب های جنسیتی، قومیتی و مذهبی دیده می شود. مظاهر جهل فرهنگی در این مناطق با شدت بالایی در جریان است و افراد راه های مواجهه با تعصبات جنسیتی، قومیتی و مذهبی را نیاموخته اند.
✅جامعه ای که در آن همچنان تولد فرزند پسر ستایش و تولد فرزند دختر نکوهش می شود، اسیر جهل فرهنگی است. جامعه ای که در آن پسر 29 ساله هنوز معنای رابطه عاطفی را نمی داند؛ او از یک سو از رابطه تلفنی اش با رومینا صحبت می کند اما از سوی دیگر اظهار می کند با او رابطه عاطفی نداشته است. جالب است که در جایی دیگر از حرف هایش می گوید ما عاشق هم بودیم. رومینا، پدر رومینا و بهمن همگی قربانی حضور چنین ساختارهایی هستند. آن ها تولید این نظام فکری و فرهنگی پرسابقه و محصول محرومیت های فرهنگی هستند.
@kherad_jensi
ادامه یادداشت در بخش بعدی👇
درباره فرار دختران تالشی (یادداشت اختصاصی خرد جنسی)
✍️شیوا پروائی، دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران و متولد تالش.
(قسمت سوم و پایانی)
✅تا دیروز دختران با فرار با پسر مورد علاقه خود اغلب به خواسته خود می رسیدند و جامعه محلی نیز از آنها حمایت می کرد. همه مهر تایید ازدواج را می زدند و ازدواج صورت می گرفت اما این بار این اتفاق نیفتاد. پدر نخواست واقعیت ازدواج دختر را بپذیرد. او مقاومت کرد.
✅این اقدام شاید نشانه تغییری باشد. او یک پدر دهه شصتی است و تنها 37 سال دارد. حرکت او می تواند نشانه ای از مقاومت در برابر کودک همسری باشد اما او دانش و روش مقاومت را نمی دانست.
✅او نمی دانست با دختر کودک خود چگونه باید رفتار کند. توان اقناع و پاسخگویی به دغدغه های فرزند خود را نداشت چون خود آموزش ندیده و بی مهارت است. او در جامعه ای زیسته است که از روابط پیش از ازدواج و از بین رفتن بکارت دختر به شدت می هراسد و آن را ننگی تمام عیار می داند به حدی که دختر را مستحق مرگ می داند.
✅او در جامعه ای زیسته است که همیشه سنگ آبرو را به سینه می زند. در این اجتماعات آبرو است که حرف اول را می زند به نحوی که حتی پدر قتل دختر را بر گزینه های دیگر ترجیح می دهد. پدر با سر بریدن دختر می خواهد داغ ننگ آبروریزی را از خود و خانواده اش بزداید.
✅یکی از مهم ترین ترسها در این جوامع، ترس از نگاه ها، حرف ها و برچسب های مردم است. حرفهای مردم از جان فرزندشان هم مهم تر است. آنها تاب تحمل حرف های دیگران را ندارند.
@kherad_jensi
پایان.
✍️شیوا پروائی، دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران و متولد تالش.
(قسمت سوم و پایانی)
✅تا دیروز دختران با فرار با پسر مورد علاقه خود اغلب به خواسته خود می رسیدند و جامعه محلی نیز از آنها حمایت می کرد. همه مهر تایید ازدواج را می زدند و ازدواج صورت می گرفت اما این بار این اتفاق نیفتاد. پدر نخواست واقعیت ازدواج دختر را بپذیرد. او مقاومت کرد.
✅این اقدام شاید نشانه تغییری باشد. او یک پدر دهه شصتی است و تنها 37 سال دارد. حرکت او می تواند نشانه ای از مقاومت در برابر کودک همسری باشد اما او دانش و روش مقاومت را نمی دانست.
✅او نمی دانست با دختر کودک خود چگونه باید رفتار کند. توان اقناع و پاسخگویی به دغدغه های فرزند خود را نداشت چون خود آموزش ندیده و بی مهارت است. او در جامعه ای زیسته است که از روابط پیش از ازدواج و از بین رفتن بکارت دختر به شدت می هراسد و آن را ننگی تمام عیار می داند به حدی که دختر را مستحق مرگ می داند.
✅او در جامعه ای زیسته است که همیشه سنگ آبرو را به سینه می زند. در این اجتماعات آبرو است که حرف اول را می زند به نحوی که حتی پدر قتل دختر را بر گزینه های دیگر ترجیح می دهد. پدر با سر بریدن دختر می خواهد داغ ننگ آبروریزی را از خود و خانواده اش بزداید.
✅یکی از مهم ترین ترسها در این جوامع، ترس از نگاه ها، حرف ها و برچسب های مردم است. حرفهای مردم از جان فرزندشان هم مهم تر است. آنها تاب تحمل حرف های دیگران را ندارند.
@kherad_jensi
پایان.
همه قربانی هستيم
✍عباس عبدی
✅قتل فجيع يك دختر بچه ۱۳ يا ۱۴ ساله همه را متأثر كرد، بويژه هنگامي كه تصويري سرزنده و شاداب از او نيز منتشر، و نحوه قتل نيز تشريح شده باشد. هنگامي كه اين خبر را در چنين فضايي میشنویم، بلافاصله صحنه قتل را در ذهن خود تصوير كرده و دچار ناراحتي مضاعف ميشويم. داوريهای عمومی نيز به درستي عليه پدر اين كودك است. به همين علت اطلاعيه مجلس ترحيم اين كودك كه پدرش را در صدر عزاداران قيد كرده بودند، در فضاي مجازي مورد تمسخر واقع شد. با اين حال به گمان بنده بد نيست كه موضوع را از زاويه ديگري نيز ببينيم.
✅آن كودك به ناحق كشته شد و رفت، ولي آيا نبايد بپرسيم كه دیگران بویژه اين پدر از اين پس چه خواهند كرد؟ آيا او جاني بالفطره است كه از كشتن دخترش هيچ عذابي نخواهد كشيد؟ او چرا دخترش را كشت، تحت چه فشار اجتماعي قرار داشت؟ چه راههايي در برابر او وجود داشت و نرفت و يا نتوانست برود؟ اين دختر و حتی پدر او قرباني جامعه و مقررات حقوقي و اخلاقی مربوط به اين موضوع و نيز نظام آموزشي آن هستند. سعي ميكنم برخی از اين موارد را توضيح دهم.
@kherad_jensi
@abdiabbas
https://telegra.ph/همه-قربانی-هستيم-05-28
✍عباس عبدی
✅قتل فجيع يك دختر بچه ۱۳ يا ۱۴ ساله همه را متأثر كرد، بويژه هنگامي كه تصويري سرزنده و شاداب از او نيز منتشر، و نحوه قتل نيز تشريح شده باشد. هنگامي كه اين خبر را در چنين فضايي میشنویم، بلافاصله صحنه قتل را در ذهن خود تصوير كرده و دچار ناراحتي مضاعف ميشويم. داوريهای عمومی نيز به درستي عليه پدر اين كودك است. به همين علت اطلاعيه مجلس ترحيم اين كودك كه پدرش را در صدر عزاداران قيد كرده بودند، در فضاي مجازي مورد تمسخر واقع شد. با اين حال به گمان بنده بد نيست كه موضوع را از زاويه ديگري نيز ببينيم.
✅آن كودك به ناحق كشته شد و رفت، ولي آيا نبايد بپرسيم كه دیگران بویژه اين پدر از اين پس چه خواهند كرد؟ آيا او جاني بالفطره است كه از كشتن دخترش هيچ عذابي نخواهد كشيد؟ او چرا دخترش را كشت، تحت چه فشار اجتماعي قرار داشت؟ چه راههايي در برابر او وجود داشت و نرفت و يا نتوانست برود؟ اين دختر و حتی پدر او قرباني جامعه و مقررات حقوقي و اخلاقی مربوط به اين موضوع و نيز نظام آموزشي آن هستند. سعي ميكنم برخی از اين موارد را توضيح دهم.
@kherad_jensi
@abdiabbas
https://telegra.ph/همه-قربانی-هستيم-05-28
Telegraph
همه قربانی هستيم
🔻منتشر شده در روزنامه ایران ۸ خرداد ۱۳۹۹ 🔘قتل فجيع يك دختر بچه ۱۳ يا ۱۴ ساله همه را متأثر كرد، بويژه هنگامي كه تصويري سرزنده و شاداب از او نيز منتشر، و نحوه قتل نيز تشريح شده باشد. هنگامي كه اين خبر را در چنين فضايي میشنویم، بلافاصله صحنه قتل را در ذهن…
اندیشکده خرد جنسی
سيزده سؤال درباره قتل رومینا سيزده ساله ✍محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي ✅ رومينا دختر سيزده سالهاي که با پسري از خانه فرار کرده بود، بعد از دستگيري و بازگرداندن به خانه، توسط پدرش، با داس، در قتلی ناموسي، کشته شده است. چند خبرنگار از صبح…
جناب دکتر محمد فاضلی
با احترام!
افرادی مثل شما هم در مرگ دختر روستای سفید سنگان لمیر از بخش حویق تالشی مقصرند
✍یاسر شاه پیری
✅ شما جامعه شناس هستید و سالهاست در دانشگاه عضو هیئت علمی و در صحنه اجتماعی کشور نیز فعال هستید
آقای دکتر
✅ جستجو کنید، نه فقط در دانشگاه خودتان در تمام دانشکده های جامعه شناسی سرچ کنید، ببینید چند پایان نامه در خصوص دختران روستایی می یابید؟
✅ آقای دکتر، دختر روستایی امروز غیر از محرومیت های رفاهی، محرومیت های هویتی دارد، هویتی که کسی برایش در کشور فکر نمیکند و برنامه ی ندارد؟
✅ آقای دکتر چند یاداشت/ مقاله و پایان نامه در خصوص تحلیل رفتاری دختران روستایی در این سالها دیده اید؟
✅ اینکه دختر روستایی دیر یا زود ازدواج میکند یا طلاق میگیرد، اینکه دختر روستایی دوست دارد لباس خوب و زیبا بپوشد!
✅ اینکه دختر روستایی با ابعاد مختلف و متنوع سبک زندگی مواجه است. اینکه دختران روستاهای کشور دوست دارند در خانه اش یخچال ساید داشته باشند؟ و پسر تهرانی خواستگار شان شود!
✅ اینکه دختران روستایی علاقمند هستند به شهرهای بزرگ خصوصا شمال تهران سفر کنند؟
✅ کجا و کی به دختران روستایی توجه کرده ایم؟! امروز پسران وقتی به سن و سالی میرسند غالبا از روستاها راهی شهرها می شوند و دختران روستایی می ماند و حسرت و آرزوهای بسیار.
✅ مقصر هستید، به خاطر اینکه که حساسیت های هویتی و منزلتی دختران روستایی را پر اهمیت نکردید.
✅ رومینا های زیادی در روستا ها و شهرستانهای کم برخوردار هستند، که فقر و محرومیت های فرهنگی واجتماعی را چشیده اند و به خاطر تصویری که از پایتخت و شهرهای بزرگ در رسانه ها به نمایش گذاشته شده است، حاضرند با 35 سالها همراه شوند.
✅ کی و کجا بیان شده است دختر روستایی مهم است؟ کجا ارائه شده نقش دختر روستایی اینچنین است؟ دختر روستایی دلش و انگیزه اش به چه چیزی باید خوش باشد، تا حس خوب بودن و برای ماندن در روستا تلاش کند؟!
✅ دکتر فاضلی مباحث قانونی، آموزشی و نگاه اجتماعی صرف درست، اما دختران محترم روستایی را هم ببنیید.
✅ اندکی دو فیلم کامیون(کامیز پرتویی) و فراری( داوود نژاد) فاصله و هویت رها شده دختر روستایی و تصویر گمراه کننده از شهر های بزرگ را به نمایش گذاشتند، پیشنهاد میکنم ببینید.
@kherad_jensi
با احترام!
افرادی مثل شما هم در مرگ دختر روستای سفید سنگان لمیر از بخش حویق تالشی مقصرند
✍یاسر شاه پیری
✅ شما جامعه شناس هستید و سالهاست در دانشگاه عضو هیئت علمی و در صحنه اجتماعی کشور نیز فعال هستید
آقای دکتر
✅ جستجو کنید، نه فقط در دانشگاه خودتان در تمام دانشکده های جامعه شناسی سرچ کنید، ببینید چند پایان نامه در خصوص دختران روستایی می یابید؟
✅ آقای دکتر، دختر روستایی امروز غیر از محرومیت های رفاهی، محرومیت های هویتی دارد، هویتی که کسی برایش در کشور فکر نمیکند و برنامه ی ندارد؟
✅ آقای دکتر چند یاداشت/ مقاله و پایان نامه در خصوص تحلیل رفتاری دختران روستایی در این سالها دیده اید؟
✅ اینکه دختر روستایی دیر یا زود ازدواج میکند یا طلاق میگیرد، اینکه دختر روستایی دوست دارد لباس خوب و زیبا بپوشد!
✅ اینکه دختر روستایی با ابعاد مختلف و متنوع سبک زندگی مواجه است. اینکه دختران روستاهای کشور دوست دارند در خانه اش یخچال ساید داشته باشند؟ و پسر تهرانی خواستگار شان شود!
✅ اینکه دختران روستایی علاقمند هستند به شهرهای بزرگ خصوصا شمال تهران سفر کنند؟
✅ کجا و کی به دختران روستایی توجه کرده ایم؟! امروز پسران وقتی به سن و سالی میرسند غالبا از روستاها راهی شهرها می شوند و دختران روستایی می ماند و حسرت و آرزوهای بسیار.
✅ مقصر هستید، به خاطر اینکه که حساسیت های هویتی و منزلتی دختران روستایی را پر اهمیت نکردید.
✅ رومینا های زیادی در روستا ها و شهرستانهای کم برخوردار هستند، که فقر و محرومیت های فرهنگی واجتماعی را چشیده اند و به خاطر تصویری که از پایتخت و شهرهای بزرگ در رسانه ها به نمایش گذاشته شده است، حاضرند با 35 سالها همراه شوند.
✅ کی و کجا بیان شده است دختر روستایی مهم است؟ کجا ارائه شده نقش دختر روستایی اینچنین است؟ دختر روستایی دلش و انگیزه اش به چه چیزی باید خوش باشد، تا حس خوب بودن و برای ماندن در روستا تلاش کند؟!
✅ دکتر فاضلی مباحث قانونی، آموزشی و نگاه اجتماعی صرف درست، اما دختران محترم روستایی را هم ببنیید.
✅ اندکی دو فیلم کامیون(کامیز پرتویی) و فراری( داوود نژاد) فاصله و هویت رها شده دختر روستایی و تصویر گمراه کننده از شهر های بزرگ را به نمایش گذاشتند، پیشنهاد میکنم ببینید.
@kherad_jensi
با این جملات ما هم داس برداشته و گلوی رومینا و رومیناها را میبریم.
✍سروش علیزاده
✅سال ها پیش که دانشجوی حقوق بودم ارتباط بسیار خوبی با اساتید و کارمندهای دانشگاه داشتم و این ارتباط سبب می شد تا هروقت اراده کنم در دادگاه هایی که اساتیدم قاضی آن شعبات بودند حضور داشته باشم و پشت میزی بنشینم و البته دسترسی به پرونده ها و پیگیر روند دادرسی ها در زمان قاضی القضات بودن آیت الله یزدی که دادسرا را برچیده بود و محاکم حقوقی و کیفری در شعبات جداگانه ای نداشت.
✅یکی از شعباتی که به آن زیاد رفت و آمد داشتم از اساتید ارجمندم به نام قاضی ...... بود و پرونده ای داشت که دختری ۱۵ ساله به همراه مردی ۳۵ اقامه دعوا کرده بودند تا از دادگاه به دلیل مخالفت خانواده دختر اجازه عقد بگیرند.
پدر و مادری که مثل مار به خود می پیچیدند و دختری که کوتاه نمی آمد و مردی که اتفاقا یک بار ازدواج هم کرده بود منتظر بود تا اجازه عقد بگیرد و دختر نوجوان را با حکم دادگاه به حجله ببرد.
قاضی در ابتدا دختر را فراخواند و حرف هایش را شنید. سپس خواستگار را فراخواند و با پرخاش و تندی و حتی تهدید به او فهماند که تا پایان حکم اگر بفهمد هرگونه ارتباطی به هر شکل با دختر داشته باشد عواقب وحشتناکی خواهد داشت.
✅سپس مادر دختر را صدا کرد. از مادر پرسید آیا شده پدر دختر نوازشش کند و شب ها برایش قصه بخواند یا با او حرف بزند تا بخوابد؟ زن گفت به هیچ عنوان اجازه نمی دهم یعنی چه. چه معنی دارد پدر به دختر دست بزند! قاضی نگاهی کرد و گفت آیا شما این کار را انجام می دهی و تاکید کرد واقعیت را بگو. مادر گفت نه این کار را نمی کنم. گفت از چه سنی دیگر دخترت را حمام نمی کنی؟ مادر گفت از کودکی به او آموختم خودش حمام کند. و چند سوال دیگر نظیر این سوال ها پرسید و جواب هایی شبیه این جواب ها گرفت.
✅سپس قاضی دستور داد پدر هم بیاید داخل و به پدر و مادر گفت با این ازدواج مخالفید؟ آن ها گفتند بله ...
قاضی گفت برای سه ماه آینده وقت تعیین می کنم. در این مدت باید به دستوراتی که می دهم عمل کنید. هر شب پدر باید دختر را نوازش کند با او حرف بزند تا بخوابد. مادر هم باید مدام فرزند تان را نوازش کنید و حتی گاهی او را به حمام ببرید و ... دستور های دیگری که برای من عجیب بود.
✅تاریخ سه ماه بعد را جایی یادداشت کردم و راس مقرر هماهنگ کردم و در شعبه حضور یافتم. به شدت هم می ترسیدم با اصرار دختر و آن مرد به دلیل بلوغ و رشد دختر قاضی و سایر شرایط که مهیا بود قاضی رأی به ازدواج آن دو بدون اذن پدر دهد. در کمال ناباوری دختر به همراه پدر و مادر در شعبه حضور یافت و اعلام کرد که دیگر تمایلی به ازدواج ندارد و ماجرا به اتمام رسید.
✅پس از خروج آن ها استاد رو به من کرد و گفت من خودم هم دختر دارم این دختر بچه عاشق نبود و شوهر نمی خواست نیاز به نوازش و لمس و توجه داشت.
حال من با شما دوباره قصه ای را مرور می کنیم رومینا دختری سیزده ساله بود ... و پدر رومینا با داس در حالی که دختر خواب بود گردنش را برید...
✅رومینا و رومیناها نه عاشقند و نه مشکل ناموسی دارند این دختر ها - زن ها- توجه و احترام و لمس و نوازش نیاز دارند که از پدر و مادر دریافت نمی کنند و برای رفع مشکل به سمت بیرون از خانواده می روند. رومینا که رفت اما ما یاد بگیریم که دختر های مان نیاز به توجه و عشق و لمس و نوازش پدر و مادرهای شان دارند.
✅با گفتن اینکه رومینا عاشق بود، نگوییم کودک همسری چاره درد است ، نگوییم این بچه خودش هم مشکل اخلاقی داشت و چرا به دنبال آن مرد رفت و ...و... بدانیم با این جملات ماهم داس برداشته و گلوی رومینا و رومیناها را می بریم.
@kherad_jensi
✍سروش علیزاده
✅سال ها پیش که دانشجوی حقوق بودم ارتباط بسیار خوبی با اساتید و کارمندهای دانشگاه داشتم و این ارتباط سبب می شد تا هروقت اراده کنم در دادگاه هایی که اساتیدم قاضی آن شعبات بودند حضور داشته باشم و پشت میزی بنشینم و البته دسترسی به پرونده ها و پیگیر روند دادرسی ها در زمان قاضی القضات بودن آیت الله یزدی که دادسرا را برچیده بود و محاکم حقوقی و کیفری در شعبات جداگانه ای نداشت.
✅یکی از شعباتی که به آن زیاد رفت و آمد داشتم از اساتید ارجمندم به نام قاضی ...... بود و پرونده ای داشت که دختری ۱۵ ساله به همراه مردی ۳۵ اقامه دعوا کرده بودند تا از دادگاه به دلیل مخالفت خانواده دختر اجازه عقد بگیرند.
پدر و مادری که مثل مار به خود می پیچیدند و دختری که کوتاه نمی آمد و مردی که اتفاقا یک بار ازدواج هم کرده بود منتظر بود تا اجازه عقد بگیرد و دختر نوجوان را با حکم دادگاه به حجله ببرد.
قاضی در ابتدا دختر را فراخواند و حرف هایش را شنید. سپس خواستگار را فراخواند و با پرخاش و تندی و حتی تهدید به او فهماند که تا پایان حکم اگر بفهمد هرگونه ارتباطی به هر شکل با دختر داشته باشد عواقب وحشتناکی خواهد داشت.
✅سپس مادر دختر را صدا کرد. از مادر پرسید آیا شده پدر دختر نوازشش کند و شب ها برایش قصه بخواند یا با او حرف بزند تا بخوابد؟ زن گفت به هیچ عنوان اجازه نمی دهم یعنی چه. چه معنی دارد پدر به دختر دست بزند! قاضی نگاهی کرد و گفت آیا شما این کار را انجام می دهی و تاکید کرد واقعیت را بگو. مادر گفت نه این کار را نمی کنم. گفت از چه سنی دیگر دخترت را حمام نمی کنی؟ مادر گفت از کودکی به او آموختم خودش حمام کند. و چند سوال دیگر نظیر این سوال ها پرسید و جواب هایی شبیه این جواب ها گرفت.
✅سپس قاضی دستور داد پدر هم بیاید داخل و به پدر و مادر گفت با این ازدواج مخالفید؟ آن ها گفتند بله ...
قاضی گفت برای سه ماه آینده وقت تعیین می کنم. در این مدت باید به دستوراتی که می دهم عمل کنید. هر شب پدر باید دختر را نوازش کند با او حرف بزند تا بخوابد. مادر هم باید مدام فرزند تان را نوازش کنید و حتی گاهی او را به حمام ببرید و ... دستور های دیگری که برای من عجیب بود.
✅تاریخ سه ماه بعد را جایی یادداشت کردم و راس مقرر هماهنگ کردم و در شعبه حضور یافتم. به شدت هم می ترسیدم با اصرار دختر و آن مرد به دلیل بلوغ و رشد دختر قاضی و سایر شرایط که مهیا بود قاضی رأی به ازدواج آن دو بدون اذن پدر دهد. در کمال ناباوری دختر به همراه پدر و مادر در شعبه حضور یافت و اعلام کرد که دیگر تمایلی به ازدواج ندارد و ماجرا به اتمام رسید.
✅پس از خروج آن ها استاد رو به من کرد و گفت من خودم هم دختر دارم این دختر بچه عاشق نبود و شوهر نمی خواست نیاز به نوازش و لمس و توجه داشت.
حال من با شما دوباره قصه ای را مرور می کنیم رومینا دختری سیزده ساله بود ... و پدر رومینا با داس در حالی که دختر خواب بود گردنش را برید...
✅رومینا و رومیناها نه عاشقند و نه مشکل ناموسی دارند این دختر ها - زن ها- توجه و احترام و لمس و نوازش نیاز دارند که از پدر و مادر دریافت نمی کنند و برای رفع مشکل به سمت بیرون از خانواده می روند. رومینا که رفت اما ما یاد بگیریم که دختر های مان نیاز به توجه و عشق و لمس و نوازش پدر و مادرهای شان دارند.
✅با گفتن اینکه رومینا عاشق بود، نگوییم کودک همسری چاره درد است ، نگوییم این بچه خودش هم مشکل اخلاقی داشت و چرا به دنبال آن مرد رفت و ...و... بدانیم با این جملات ماهم داس برداشته و گلوی رومینا و رومیناها را می بریم.
@kherad_jensi
نظر جناب دکتر محمد فاضلی را راجع به یادداشت اعتراضی آقای یاسر شاه پیری جویا شدیم.
در این لینک :
https://t.me/kherad_jensi/924
پاسخ جناب فاضلی:
سلام
اولا که جستجو نکردهاند که پایان نامهای انجام شده یا نشده. مفروض گرفتهاند که نشده. اگر هم نشده باشد به من ارتباط ندارد، حوزه من جامعهشناسی سیاسی است، نه هویت نه روستا نه جنسیت. اگر مخاطب کل علوم اجتماعی است قابل تامل است، اما خطاب به من بیمعنی است.
در عین حال من یک بانک اطلاعاتی ساده نورمگز را جستجو کردم کلی تحقیق درباره دختران روستایی یافتم. نود درصدش هم از علوم اجتماعی است.
با کلید واژه زنان روستایی نورمگز را بگردند، بیش از چند هزار مقاله می یابند. اهل قلم که نباید بدون اندازه گرفتن، برش بزنند.
@kherad_jensi
در این لینک :
https://t.me/kherad_jensi/924
پاسخ جناب فاضلی:
سلام
اولا که جستجو نکردهاند که پایان نامهای انجام شده یا نشده. مفروض گرفتهاند که نشده. اگر هم نشده باشد به من ارتباط ندارد، حوزه من جامعهشناسی سیاسی است، نه هویت نه روستا نه جنسیت. اگر مخاطب کل علوم اجتماعی است قابل تامل است، اما خطاب به من بیمعنی است.
در عین حال من یک بانک اطلاعاتی ساده نورمگز را جستجو کردم کلی تحقیق درباره دختران روستایی یافتم. نود درصدش هم از علوم اجتماعی است.
با کلید واژه زنان روستایی نورمگز را بگردند، بیش از چند هزار مقاله می یابند. اهل قلم که نباید بدون اندازه گرفتن، برش بزنند.
@kherad_jensi
رومینا، جامعه حبابی و حبابهای آبرویی که بالاخره روزی خواهد ترکید
✍محمد حسین بادامچی
✅نوروز سال ۹۸ و پس از سیل شیراز بود که به نظریه «جامعه حبابی یا ربوی ایرانی» رسیدم و هرچه که پیش آمدیم شواهد بیشتری بر این دیدگاه یافتم. جامعه حبابی یا جامعه ربوی جامعهای در همه عرصه ها «حبابساز» است که تمام نظامات آن برای این ساخته شدهاند که در مقابل بحران ها و ریسک ها و آزمونهایی که حباب های پوشالی آنرا به چالش میکشد، سازوکاری محافظتی و امنیتی ایجاد کند که ناتوانی و ناکارآمدی خود را با سرشکن کردن ریسک از طبقات بالا و قدرتمند به طبقات فرودست بپوشاند. (یادداشت ریسک و ربا)
بنابراین این تنها زمین و خانه و ماشین و ایرانخودرو و سایپا و بورس نیستند که در ایران دچار حباب هستند، بلکه همه نظامات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی ما بر منطقی حبابی استوار است. (یادداشت بحران، فرافکنی دولت و هزینه ملت) به بهانه ترور سردار سلیمانی نوشتم که «انتقام سخت» آزمون حبابی است که تحت عنوان «اقتدار نظامی» ساختهایم و اکنون نگهبانی از آنرا به دیپلمات ها سپردهایم (یادداشت پیروزی دیپلماتها بر سردارها) و به بهانه کرونا نوشتم که نظام آموزشی ما حباب متورمی است که حول پدیده منحوس کنکور ساخته شده و کار عمده دستاندرکاران آن دمیدن در این حباب از یکسو و نگاهبانی آن از سوی کسانی است که یا مقدسینی جاهلند و یا کسب و کارهای بزرگی حول این حباب آموزشی ساختهاند. (اینجا) به بهانه بالا بودن قیمت خدمات عمومی پلیس+۱۰ و تحلیل پراید و بورس و دانشگاه آزاد و روبیکا در ایران نوشتم که همه اینها از منطق حبابسازی واحدی تبعیت میکنند و آن ایجاد انحصار دولتی در عرصه خدمات و خصوصیسازی همان خدمات است؛ شیوهای که سودآوری همیشگی بنجلترین خدمات و محصولات مورد نیاز ملت را تا زمان حفاظت بخش امنیتی سیستم تضمین میکند. به راستی مگر کسی می تواند منکر آن باشد که نهاد معظَم صداوسیما نهاد رسانهای بیفایده ایست که نه بخاطر کارایی خود بلکه تنها و تنها به خاطر حذف رقبا و تضمین امنیت همه حبابهای دیگر و تبدیل سرمایههای اقتصادی و سیاسی و رسانهای به یکدیگر است که همچنان برپای ایستاده؟ مگر نه آنکه عمده نظامهای حقوقی و اجرایی و امنیتی ما چه در روابط کارفرما-کارگر، چه در رابطه استاد-دانشجو، چه در رابطه مجتهد-مقلد، چه در رابطه پزشک-بیمار، چه در رابطه سیاستمدار- مردم، چه در رابطه مرکز-پیرامون و چه در رابطه پدر-دختر بر پایه تضمین قدرت پیشینی طرف قدرتمند بنا شده و حال آنکه روبنای نمایشی ارائه شده از صحنه، دائماً خلاف آنرا تبلیغ میکند و به هر وسیله ممکن میکوشد که «گاف» های طرف قدرتمند که میتواند به بازآرایی معادلات قدرت منجر شود «رفو» کند؟
✅و آن آخری یعنی رابطه پدر-دختری همان چیزی است که رومینا با خون خود حباب کاذب آنرا آشکار کرد. اقتدار پدر و آبروی خانواده در ایران همچون همه ساختارهای ما از منطقی حبابی تبعیت می کند. پدر بی آنکه خود را مسئول عینیت مشکلات همسر و فرزندان کند، دلمشغول «متافیزیک اقتدار خود» و «نگهبانی از آبروی خیالی» خانواده است. در ظاهر همه چیز عالی و پرفکت به نظر میرسد اما دقیقاً همین سازوکاری که پیرامون (زن و بچه) را به تقدیس دائمی جهان پدری وامیدارد، درون خود به نحو متناقضی نطفههای گسست و واگرایی از سلطه مرکزی را میپروراند. رومینا با فرار خود کوشید این حباب پوشالی «نظام اخلاقی ایدهآل خانواده پدرسالار» را در هم بشکند، اما افسوس که از صدق و شور نوجوانیاش نمیدانست که در این سیستم مجازات سنگینی در انتظار رسواکنندگان حباب آبروست.
✅اما خصلت خون افشاکنندگی متافیزیکهای دروغین است. خون رومینا و رومیناها همچون بسیاری خونهای دیگر، مثل خون شهدای دفاع از کشور و انقلاب، هدر نخواهد شد اگر این حوادث را «یک لحظه استثنایی» ندانیم، بلکه با کنار هم گذاشتن آنها به «پادروایتی تازه از مقاومت» دست یابیم که نطفه های جهانی نو را درون خود فریاد میزند. همه حبابها بالاخره روزی خواهند ترکید.
✅پینوشت:
متاسفانه در هنگام نگارش این مطلب صدق خبر ناگوار قتل آسیه پناهی در جریان عملیات تخریب آلونکهای حاشیهنشینان کرمانشاه توسط شهرداری و پلیس نیز اعلام شد. گناه او تنها آن بود که وجود و ایستادنش نشانهای رسواکننده از نظم پوشالی دیگری بود: حباب توسعه شهری که تنها با حذف حاشیهنشینان زیبا و بدون نقص و آبرومند و در حال توسعه و «اسلامی» نمایانده میشود.
@kherad_jensi
✍محمد حسین بادامچی
✅نوروز سال ۹۸ و پس از سیل شیراز بود که به نظریه «جامعه حبابی یا ربوی ایرانی» رسیدم و هرچه که پیش آمدیم شواهد بیشتری بر این دیدگاه یافتم. جامعه حبابی یا جامعه ربوی جامعهای در همه عرصه ها «حبابساز» است که تمام نظامات آن برای این ساخته شدهاند که در مقابل بحران ها و ریسک ها و آزمونهایی که حباب های پوشالی آنرا به چالش میکشد، سازوکاری محافظتی و امنیتی ایجاد کند که ناتوانی و ناکارآمدی خود را با سرشکن کردن ریسک از طبقات بالا و قدرتمند به طبقات فرودست بپوشاند. (یادداشت ریسک و ربا)
بنابراین این تنها زمین و خانه و ماشین و ایرانخودرو و سایپا و بورس نیستند که در ایران دچار حباب هستند، بلکه همه نظامات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی ما بر منطقی حبابی استوار است. (یادداشت بحران، فرافکنی دولت و هزینه ملت) به بهانه ترور سردار سلیمانی نوشتم که «انتقام سخت» آزمون حبابی است که تحت عنوان «اقتدار نظامی» ساختهایم و اکنون نگهبانی از آنرا به دیپلمات ها سپردهایم (یادداشت پیروزی دیپلماتها بر سردارها) و به بهانه کرونا نوشتم که نظام آموزشی ما حباب متورمی است که حول پدیده منحوس کنکور ساخته شده و کار عمده دستاندرکاران آن دمیدن در این حباب از یکسو و نگاهبانی آن از سوی کسانی است که یا مقدسینی جاهلند و یا کسب و کارهای بزرگی حول این حباب آموزشی ساختهاند. (اینجا) به بهانه بالا بودن قیمت خدمات عمومی پلیس+۱۰ و تحلیل پراید و بورس و دانشگاه آزاد و روبیکا در ایران نوشتم که همه اینها از منطق حبابسازی واحدی تبعیت میکنند و آن ایجاد انحصار دولتی در عرصه خدمات و خصوصیسازی همان خدمات است؛ شیوهای که سودآوری همیشگی بنجلترین خدمات و محصولات مورد نیاز ملت را تا زمان حفاظت بخش امنیتی سیستم تضمین میکند. به راستی مگر کسی می تواند منکر آن باشد که نهاد معظَم صداوسیما نهاد رسانهای بیفایده ایست که نه بخاطر کارایی خود بلکه تنها و تنها به خاطر حذف رقبا و تضمین امنیت همه حبابهای دیگر و تبدیل سرمایههای اقتصادی و سیاسی و رسانهای به یکدیگر است که همچنان برپای ایستاده؟ مگر نه آنکه عمده نظامهای حقوقی و اجرایی و امنیتی ما چه در روابط کارفرما-کارگر، چه در رابطه استاد-دانشجو، چه در رابطه مجتهد-مقلد، چه در رابطه پزشک-بیمار، چه در رابطه سیاستمدار- مردم، چه در رابطه مرکز-پیرامون و چه در رابطه پدر-دختر بر پایه تضمین قدرت پیشینی طرف قدرتمند بنا شده و حال آنکه روبنای نمایشی ارائه شده از صحنه، دائماً خلاف آنرا تبلیغ میکند و به هر وسیله ممکن میکوشد که «گاف» های طرف قدرتمند که میتواند به بازآرایی معادلات قدرت منجر شود «رفو» کند؟
✅و آن آخری یعنی رابطه پدر-دختری همان چیزی است که رومینا با خون خود حباب کاذب آنرا آشکار کرد. اقتدار پدر و آبروی خانواده در ایران همچون همه ساختارهای ما از منطقی حبابی تبعیت می کند. پدر بی آنکه خود را مسئول عینیت مشکلات همسر و فرزندان کند، دلمشغول «متافیزیک اقتدار خود» و «نگهبانی از آبروی خیالی» خانواده است. در ظاهر همه چیز عالی و پرفکت به نظر میرسد اما دقیقاً همین سازوکاری که پیرامون (زن و بچه) را به تقدیس دائمی جهان پدری وامیدارد، درون خود به نحو متناقضی نطفههای گسست و واگرایی از سلطه مرکزی را میپروراند. رومینا با فرار خود کوشید این حباب پوشالی «نظام اخلاقی ایدهآل خانواده پدرسالار» را در هم بشکند، اما افسوس که از صدق و شور نوجوانیاش نمیدانست که در این سیستم مجازات سنگینی در انتظار رسواکنندگان حباب آبروست.
✅اما خصلت خون افشاکنندگی متافیزیکهای دروغین است. خون رومینا و رومیناها همچون بسیاری خونهای دیگر، مثل خون شهدای دفاع از کشور و انقلاب، هدر نخواهد شد اگر این حوادث را «یک لحظه استثنایی» ندانیم، بلکه با کنار هم گذاشتن آنها به «پادروایتی تازه از مقاومت» دست یابیم که نطفه های جهانی نو را درون خود فریاد میزند. همه حبابها بالاخره روزی خواهند ترکید.
✅پینوشت:
متاسفانه در هنگام نگارش این مطلب صدق خبر ناگوار قتل آسیه پناهی در جریان عملیات تخریب آلونکهای حاشیهنشینان کرمانشاه توسط شهرداری و پلیس نیز اعلام شد. گناه او تنها آن بود که وجود و ایستادنش نشانهای رسواکننده از نظم پوشالی دیگری بود: حباب توسعه شهری که تنها با حذف حاشیهنشینان زیبا و بدون نقص و آبرومند و در حال توسعه و «اسلامی» نمایانده میشود.
@kherad_jensi
Forwarded from jomhourtv
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توی فرهنگ ایرانی قصه های زیادی هست.
از بزبز قندی تا رستم و سهراب.
در این ویدئو اما بالاخره داستانی گفته میشه که بسیاری از ایرانی ها توی این روزهای سخت منتظر شنیدن اون بودند.
ما داستانهای زیادی رو نشنیدیم!
حرف های بچه هایی که توی پارکها گل مصرف می کنند!
صدای آدمهایی که با سرود ملی امروز مان ارتباط بر قرارنمی کنند.
روایت نوجوانهایی که در فضای دوست دختر، دوست پسری قرار دارند!
حرفهای موافقین داشتن حیوان خانگی رو!
صحبتهای کسانی که «جوکر» قهرمان زندگی شون هست....
و خیلی روایتها از بسیاری آدمهای دیگه که قضاوت شدند اما هیچ وقت شنیده نشدند!
بدون شنیدن داستانهای واقعی همدیگه #رویای_ایران ساخته نمیشه...
لینک ارتباطی:
@Roya_iran
https://t.me/jomhortv
از بزبز قندی تا رستم و سهراب.
در این ویدئو اما بالاخره داستانی گفته میشه که بسیاری از ایرانی ها توی این روزهای سخت منتظر شنیدن اون بودند.
ما داستانهای زیادی رو نشنیدیم!
حرف های بچه هایی که توی پارکها گل مصرف می کنند!
صدای آدمهایی که با سرود ملی امروز مان ارتباط بر قرارنمی کنند.
روایت نوجوانهایی که در فضای دوست دختر، دوست پسری قرار دارند!
حرفهای موافقین داشتن حیوان خانگی رو!
صحبتهای کسانی که «جوکر» قهرمان زندگی شون هست....
و خیلی روایتها از بسیاری آدمهای دیگه که قضاوت شدند اما هیچ وقت شنیده نشدند!
بدون شنیدن داستانهای واقعی همدیگه #رویای_ایران ساخته نمیشه...
لینک ارتباطی:
@Roya_iran
https://t.me/jomhortv
پاسخ استاد فاضلی به نقد جناب آقای شاه پیری حداقل من را چندان قانع نکرد.
✍دکتر سید علی آذین
✅از نوشته ایشان احساس نکردم که انتقادی به شخص استاد وارد است. همه می دانیم که ایشان از جمله جامعه شناسانی هستند که همواره با احساس مسئولیت به دنبال بیان و تحلیل و در مواردی چاره جویی برای مشکلات اجتماعی بوده اند. اما آن چه من را (شاید هم جناب شاه پیری را) قانع نمی کند، "پیامد" تحقیقات انجام شده و مقالات منتشر شده است. مسئولیت بخش عمده کم نتیجه بودن عملی پژوهش ها در کشور، البته مستقیما متوجه امثال بنده و جناب آقای دکتر فاضلی نیست و به سیستم بیمار آموزش عالی و دانشگاهی ما که افراد را فقط به چشم ماشین تولید مقاله نگاه می کند برمی گردد.
✅نقد جناب شاه پیری هم به همین سیستم است. امثال دکتر فاضلی از اساتید در اقلیت این سیستم هستند؛ در برابر تعداد قابل توجهی که یا کنج عافیت را برگزیده اند یا حتی در همراهی با جهت باد و قدرت، بعضا به شکل علنی رو در روی منتقدین و فعالان اجتماعی می ایستند (چوب تعدادی از این بزرگواران قبلا به تن شخص من خورده است!)
دانشگاهیان ما باید یاد می گرفتند که حاصل کار و پژوهش های خود را در جهت حمایت طلبی و ارتقاء سیاست ها و فرایندها به کار گیرند.
✅اما سیستم مسیری کاملا برعکس را در پیش گرفته است؛ یعنی به حاشیه راندن همین اقلیت و جذب نیروهایی که "حداکثر" چرخ های همان ماشین تولید مقاله را به حرکت درآورند تا بعد به اسم تولید علم، گزارش جایگاه ها و رتبه های من درآوردی علمی کشور را به عنوان کارنامه خود به حضور مسئولین رده بالای نظام ببرند.
✅این وسط دو راهبرد برای مواجهه با مشکلات جامعه و آسیب های اجتماعی مد نظر قرار می گیرد:
- نخست انکار و پنهان کاری
- و اگر آسیب یا فشار افکار عمومی قابل توجه بود، آزمون و خطا و خطا و خطا و اصرار بر آن!
@kherad_jensi
✍دکتر سید علی آذین
✅از نوشته ایشان احساس نکردم که انتقادی به شخص استاد وارد است. همه می دانیم که ایشان از جمله جامعه شناسانی هستند که همواره با احساس مسئولیت به دنبال بیان و تحلیل و در مواردی چاره جویی برای مشکلات اجتماعی بوده اند. اما آن چه من را (شاید هم جناب شاه پیری را) قانع نمی کند، "پیامد" تحقیقات انجام شده و مقالات منتشر شده است. مسئولیت بخش عمده کم نتیجه بودن عملی پژوهش ها در کشور، البته مستقیما متوجه امثال بنده و جناب آقای دکتر فاضلی نیست و به سیستم بیمار آموزش عالی و دانشگاهی ما که افراد را فقط به چشم ماشین تولید مقاله نگاه می کند برمی گردد.
✅نقد جناب شاه پیری هم به همین سیستم است. امثال دکتر فاضلی از اساتید در اقلیت این سیستم هستند؛ در برابر تعداد قابل توجهی که یا کنج عافیت را برگزیده اند یا حتی در همراهی با جهت باد و قدرت، بعضا به شکل علنی رو در روی منتقدین و فعالان اجتماعی می ایستند (چوب تعدادی از این بزرگواران قبلا به تن شخص من خورده است!)
دانشگاهیان ما باید یاد می گرفتند که حاصل کار و پژوهش های خود را در جهت حمایت طلبی و ارتقاء سیاست ها و فرایندها به کار گیرند.
✅اما سیستم مسیری کاملا برعکس را در پیش گرفته است؛ یعنی به حاشیه راندن همین اقلیت و جذب نیروهایی که "حداکثر" چرخ های همان ماشین تولید مقاله را به حرکت درآورند تا بعد به اسم تولید علم، گزارش جایگاه ها و رتبه های من درآوردی علمی کشور را به عنوان کارنامه خود به حضور مسئولین رده بالای نظام ببرند.
✅این وسط دو راهبرد برای مواجهه با مشکلات جامعه و آسیب های اجتماعی مد نظر قرار می گیرد:
- نخست انکار و پنهان کاری
- و اگر آسیب یا فشار افکار عمومی قابل توجه بود، آزمون و خطا و خطا و خطا و اصرار بر آن!
@kherad_jensi
🔺از بیلزریان تا تتلو: حرمسراهای مدرن؟
/در گفتوگو با یاسر عرب و نفیسه شریفی و گزارش مردمی/
پریسا صالحی، انصاف نیوز: کرونا که شروع شد پادشاه تایلند با ۲۰ زن حرمسرای خود به قرنطینه رفت. ابوبکر البغدادی حرمسرایی با حضور زنانی که به داعش پیوستند داشت در نهایت نیز این ام سیاف، مدیر حرمسرای او و همسر یکی از مقامات ارشد داعش بود که مخفیگاه بغدادی را لو داد. اینها شاید نمونههایی از حرمسرا باشند که هنوز به شکل قدیمی و تاریخی خود وجود دارند. حرمسرایی که شاید در ذهن بیشتر ما باشد مربوط به شاهان قاجار است، فتحعلیشاه حرمسرایی با جمعیت بیش از ۱۰۰۰ نفر داشت. ماجراهای حرمسرای ناصرالدین شاه اما شاید معروفترین ماجراهای حرمسرا بین ما ایرانیان باشد از روابط قدرتی که جریان داشت تا سرسرهبازی!
امروزه اما روابط متعدد شکل دیگری به خود گرفتهاند در اینستاگرام نمایش داده میشوند و دیگر مختص به شاهان نیستند. دن بیلزریان، ساشا سبحانی و تتلو شاید نمونههایی هستند که اصرار بر نمایش روابط متعدد خود دارند، تتلو چندی پیش فراخوانی برای جمع کردن یک حرمسرا را نیز داده بود. عدنان اکتار مجری ترکیهای نیز یکی از این افراد است که روابط متعدد خود را عمومی میکند و در نهایت هم برنامهی او بهخاطر زیرپا گذاشتن اصل برابری جنسیتی قطع شد و خودش هم دستگیر شد. اما آیا این موارد را میتوانیم نمونههای مدرن شدهی حرمسراها بدانیم؟ آیا مسائل و ریشههایی که موجب ایجاد حرمسراها میشد با این شکل مدرنشدهی آن قابل مقایسه است؟
این سوال را با یاسر عرب، مستندساز و سازندهی برنامهی خرد جنسی و نفیسه شریفی، جامعهشناس مطرح کردیم. یاسر عرب به انصاف نیوز میگوید آنچه که ما در اینستاگرام و امثال تتلو و ساشا سبحانی میببینیم مصرف تمایزی زن است یعنی از مصرف زن برای ایجاد تمایز بین خود و دیگران استفاده میشود اما در حرمسراهای سنتی زن مصرف سیاسی داشت. او نقطهی اشتراک را مصرف زن میداند و معتقد است شکل مصرف عوض شده تا الان این افراد با مصرف زن خودشان را از بقیه متمایز کنند. بر خلاف عرب، شریفی ریشه این رفتارها را فانتزیهای سکشوال میداند معتقد است این تعریف از مردانگی میتواند برای نوجوانان جذاب باشد و قدرت مردانه تشویق کند.
حرمسراهایی به وسعت یک گوشی
برای پرسیدن نظر مردم در مورد حرمسراها از عابران خیابان انقلاب در مورد حسی که بعد از شنیدن این واژه به آنها دست میدهد پرسیدیم. بیشتر مردانی که با آنها در مورد حرمسراها صحبت کردیم معتقد بودند که حرمسرا چیزی مربوط به گذشته است که تمام شده است مردان برای توصیف حرمسرا از واژههایی مثل «خیانت»، «تنوعطلبی»، «هوس»، «عیش و نوش بیش از حد» و «بیبندوباری» استفاده کردند. زنان اما تقریبا همه معتقد بودند که حرمسرا تمام نشده بلکه داخل خانهها و داخل موبایلها رفته است. یکی از زنانی که به سوالهای ما پاسخ داد میگوید: «هر خانهای الان حرمسرا شده است و خیانت زیاد شده.» زن دیگری میگوید: «من این کلمه را که میشنوم یاد حرمسرای ناصرالدین شاه میافتم اما واقعیت این است که به شکل کوچک و سرپوش گذاشته شدهی آن در خانهها وجود دارد. در واقع یک جور خرده حرمسرا است.
نگاهها تغییر کرده و انسان در محوریت قرار گرفته، برای همین آدمها فکر میکنند من همین یک بار را زنده هستم یک بار فرصت دارم زندگی کنم و لذت ببرم و این نگاه همهی محدودیتها را از بین میبرد. هرچه سن بالاتر میرود این موضوع بیشتر میشود مثلا همنسلهای ما یعنی دههی پنجاهیها و دههی شصتیها بیشتر سراغ این رفتارها میروند چون فکر میکنند چیزی را از دست دادهاند و نتوانستهاند زندگی کنند.» زن دیگری اضافه میکند: «زنانی که حاضر هستند وارد این ارتباطات شوند، اطلاع دارند که این مرد متاهل است یا با زن یا زنان دیگری رابطه دارد اما این کار را میکنند و برایشان مقبول است، نمیتوانم بگویم آنها جزو این جامعه نیستند پس فکر میکنم این روابط میان بخشی از جامعه پذیرفته شده است.»
یاسر عرب: اتوبان زیست جنسی قفل شده
عرب تا حدی استفاده از واژهی حرمسرا را برای توصیف اینگونه روابط درست نمیداند و به انصاف نیوز میگوید: «وقتی حوزهی علوم اجتماعی را رصد میکنیم باید مواظب باشیم که دستمان در حوزهی روانشناسی خالی نباشد. ممکن است فردی در یک جایی فراخوانی هم بدهد، بیست نفر هم بهخاطر ویژگیهای روانیشان از فراخوان این شخص استقبال کنند، نباید این موضوع را به عنوان پدیدهی اجتماعی در نظر بگیریم. در مورد تتلو در عرصهی سیاسی برداشت سیاستگذار سادهانگار این بود که اگر تتلو که چهار میلیون فالور دارد با آقای رئیسی دیدار کند، ناگهان سه میلیون بر رای او اضافه خواهد شد ولی آن دیدار ۳۰۰ هزار رای هم نیاورد.
@kherad_jensi
متن کامل👇
http://www.ensafnews.com/233786/
@ensafnews
/در گفتوگو با یاسر عرب و نفیسه شریفی و گزارش مردمی/
پریسا صالحی، انصاف نیوز: کرونا که شروع شد پادشاه تایلند با ۲۰ زن حرمسرای خود به قرنطینه رفت. ابوبکر البغدادی حرمسرایی با حضور زنانی که به داعش پیوستند داشت در نهایت نیز این ام سیاف، مدیر حرمسرای او و همسر یکی از مقامات ارشد داعش بود که مخفیگاه بغدادی را لو داد. اینها شاید نمونههایی از حرمسرا باشند که هنوز به شکل قدیمی و تاریخی خود وجود دارند. حرمسرایی که شاید در ذهن بیشتر ما باشد مربوط به شاهان قاجار است، فتحعلیشاه حرمسرایی با جمعیت بیش از ۱۰۰۰ نفر داشت. ماجراهای حرمسرای ناصرالدین شاه اما شاید معروفترین ماجراهای حرمسرا بین ما ایرانیان باشد از روابط قدرتی که جریان داشت تا سرسرهبازی!
امروزه اما روابط متعدد شکل دیگری به خود گرفتهاند در اینستاگرام نمایش داده میشوند و دیگر مختص به شاهان نیستند. دن بیلزریان، ساشا سبحانی و تتلو شاید نمونههایی هستند که اصرار بر نمایش روابط متعدد خود دارند، تتلو چندی پیش فراخوانی برای جمع کردن یک حرمسرا را نیز داده بود. عدنان اکتار مجری ترکیهای نیز یکی از این افراد است که روابط متعدد خود را عمومی میکند و در نهایت هم برنامهی او بهخاطر زیرپا گذاشتن اصل برابری جنسیتی قطع شد و خودش هم دستگیر شد. اما آیا این موارد را میتوانیم نمونههای مدرن شدهی حرمسراها بدانیم؟ آیا مسائل و ریشههایی که موجب ایجاد حرمسراها میشد با این شکل مدرنشدهی آن قابل مقایسه است؟
این سوال را با یاسر عرب، مستندساز و سازندهی برنامهی خرد جنسی و نفیسه شریفی، جامعهشناس مطرح کردیم. یاسر عرب به انصاف نیوز میگوید آنچه که ما در اینستاگرام و امثال تتلو و ساشا سبحانی میببینیم مصرف تمایزی زن است یعنی از مصرف زن برای ایجاد تمایز بین خود و دیگران استفاده میشود اما در حرمسراهای سنتی زن مصرف سیاسی داشت. او نقطهی اشتراک را مصرف زن میداند و معتقد است شکل مصرف عوض شده تا الان این افراد با مصرف زن خودشان را از بقیه متمایز کنند. بر خلاف عرب، شریفی ریشه این رفتارها را فانتزیهای سکشوال میداند معتقد است این تعریف از مردانگی میتواند برای نوجوانان جذاب باشد و قدرت مردانه تشویق کند.
حرمسراهایی به وسعت یک گوشی
برای پرسیدن نظر مردم در مورد حرمسراها از عابران خیابان انقلاب در مورد حسی که بعد از شنیدن این واژه به آنها دست میدهد پرسیدیم. بیشتر مردانی که با آنها در مورد حرمسراها صحبت کردیم معتقد بودند که حرمسرا چیزی مربوط به گذشته است که تمام شده است مردان برای توصیف حرمسرا از واژههایی مثل «خیانت»، «تنوعطلبی»، «هوس»، «عیش و نوش بیش از حد» و «بیبندوباری» استفاده کردند. زنان اما تقریبا همه معتقد بودند که حرمسرا تمام نشده بلکه داخل خانهها و داخل موبایلها رفته است. یکی از زنانی که به سوالهای ما پاسخ داد میگوید: «هر خانهای الان حرمسرا شده است و خیانت زیاد شده.» زن دیگری میگوید: «من این کلمه را که میشنوم یاد حرمسرای ناصرالدین شاه میافتم اما واقعیت این است که به شکل کوچک و سرپوش گذاشته شدهی آن در خانهها وجود دارد. در واقع یک جور خرده حرمسرا است.
نگاهها تغییر کرده و انسان در محوریت قرار گرفته، برای همین آدمها فکر میکنند من همین یک بار را زنده هستم یک بار فرصت دارم زندگی کنم و لذت ببرم و این نگاه همهی محدودیتها را از بین میبرد. هرچه سن بالاتر میرود این موضوع بیشتر میشود مثلا همنسلهای ما یعنی دههی پنجاهیها و دههی شصتیها بیشتر سراغ این رفتارها میروند چون فکر میکنند چیزی را از دست دادهاند و نتوانستهاند زندگی کنند.» زن دیگری اضافه میکند: «زنانی که حاضر هستند وارد این ارتباطات شوند، اطلاع دارند که این مرد متاهل است یا با زن یا زنان دیگری رابطه دارد اما این کار را میکنند و برایشان مقبول است، نمیتوانم بگویم آنها جزو این جامعه نیستند پس فکر میکنم این روابط میان بخشی از جامعه پذیرفته شده است.»
یاسر عرب: اتوبان زیست جنسی قفل شده
عرب تا حدی استفاده از واژهی حرمسرا را برای توصیف اینگونه روابط درست نمیداند و به انصاف نیوز میگوید: «وقتی حوزهی علوم اجتماعی را رصد میکنیم باید مواظب باشیم که دستمان در حوزهی روانشناسی خالی نباشد. ممکن است فردی در یک جایی فراخوانی هم بدهد، بیست نفر هم بهخاطر ویژگیهای روانیشان از فراخوان این شخص استقبال کنند، نباید این موضوع را به عنوان پدیدهی اجتماعی در نظر بگیریم. در مورد تتلو در عرصهی سیاسی برداشت سیاستگذار سادهانگار این بود که اگر تتلو که چهار میلیون فالور دارد با آقای رئیسی دیدار کند، ناگهان سه میلیون بر رای او اضافه خواهد شد ولی آن دیدار ۳۰۰ هزار رای هم نیاورد.
@kherad_jensi
متن کامل👇
http://www.ensafnews.com/233786/
@ensafnews
انصاف نیوز
از بیلزریان تا تتلو: حرمسراهای مدرن؟ | پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز
کرونا که شروع شد پادشاه تایلند با 20 زن حرمسرای خود به قرنطینه رفت. ابوبکر البغدادی حرمسرا با حضور زنانی که به داعش پیوستند داشت در نهایت نیز این
برشی از گفتگوی یاسر عرب با انصاف نیوز در مورد حرمسراهای مدرن!
✅اینکه آقای تتلو نشان میدهد که «نیوفیسهای» زیادی دارد که هفتگی میآیند و میروند و این مسئله را بولد میکند مهم است. اگر بخواهیم نگاه مصداقی داشته باشیم برای مثال ممکن است تتلو فکر کند که تا وقتی حاشیه دارد زنده است و برای همین میرود به سمت اینکه از این مسئله برای تولید حاشیه استفاده کند.
✅اگر نگاه غیرمصداقی داشته باشیم باید این موضوع را به دودسته تقسیم کنیم، مواردی که موجود دارند اما نمایش داده نمیشوند و دستهای که نمایش داده میشوند. کسانی مثل تتلو، سبحانی و بیلزیریان اصرار بر دیده شدن این موضوع دارند. من فرقی بین مصرف بدن خود و بدن دیگری در تتلو نمیبینم. تتلو یک چیزی را مصرف میکند تا دیده شود، باید چیزی را مصرف کند که دیگران نمیتوانند مصرف کنند. آقای ساشا سبحانی ماشینی را مصرف میکند که دیگران نمیتوانند مصرف کنند. اینگونه برای خود تمایز ایجاد میکند. پولی را آتش میزند که دیگران به آن احتیاج دارند. این مصرف تمایزی است. آقای تتلو به جایی رسیده که بدن خود را مصرف میکند، تتو میزد و از بدن خود مصرف میکند و کاری را با بدن خود میکند که دیگران به خاطر سبک زندگی یا آبرو نمیتوانند بکنند.
✅آنچنان که بدن را مصرف میکند و چیزی را مصرف میکند که دیگران نمیتوانند و آن را به رخ میکشد، یک دختر را هم مصرف میکند. یعنی بین تن زن و ماشین و پول در مصرف تمایزی و تظاهر به این مصرف که «تو جامعهای هستی که دسترسی راحت و آزادانه به شیوهی معقول و مرسوم همهی جوامع -یعنی ازدواج- را نداری و من ده تا ده تا دارم» فرقی نیست. این را من نمیبرم در حوزهی سکسوالیته، یعنی گول ظاهر این موضوع را نمیخورم؛ این برای من هنوز در راستای مصرف تمایزی است چرا که آن را فریاد میزند.
✅در زمان قاجار به دلایل متنوعی چیزی به نام حرمسرا داشتیم. یکی از دلایل این بود که مملکت ملوکالطوایفی بود، هرکسی حوزههای قدرت داشت، یکی از حربههای اینکه این شیرازه از هم نپاشد و ارتباط حفظ شود و این بافت ایران را نگه دارند این بود که از هریک از این اقوام شاه یک زن به حرمسرا میآورد که رابط بود و به نوعی امانت قوم پیش شاه بود. بسیاری از ازدواجهایی که به صورت عقد موقت یا دائم انجام میگرفت، صرفا سیاسی بود. شاید شاه به لحاظ جنسی دو یا سه سوگلی داشت، بقیه صرفا حضور داشتند. هرچند شاه به اینها محرم بود، هرچند سرسرهبازی بود، هرچند تعیشات آنچنانی داشتند اما واقعیت این است که تصور ما از اینکه شاه هر شب با یکی تا دو نفر از اینها رابطه داشت و دوماه یک بار نوبتشان میشد، شاید تصور درستی نباشد.
✅میخواهم بگویم ما آنجا هم نباید گول ظاهر حرمسرا را بخوریم و بگوییم این شاه شهو تران است که پول زیاد و قدرت زیادی دارد و میتواند زنان زیادی داشته باشد. ظاهر این است اما باطن آن این است که بخش زیادی از این ازدواجها سیاسی بودند و صرفا برای این بود که پادشاه بتواند شیرازهی کل کشور را داشته باشد و از همهی اقوام امانتی در دست دارد.»
✅او در مورد مصرف شدن زن و نگاه ابژگی به او میگوید: «آنجا زن مصرف سیاسی شده و اینجا زن مصرف تمایزی میشود، در این بین، بین بدن زن و خود شاه تفاوتی نیست. وقتی یک ورزشکار بدن قشنگی دارد خب دارد اما وقتی این را عمومی میکند، این بدن در شبکههای اجتماعی مصرف میشود.
✅وقتی ما میگوییم مصرف، صرفا مصرف جنسی نیست. زن به تعداد زیاد در هر دو مصرف میشود اما باید فرقش را بدانیم، آنجا مصرف تمایزی خیلی نماد و نمود نداشته، اینطور نبود که شاه بخواهد به بقیه بگوید شما یک زن دارید و من هفتاد زن. از سر یک سنت یا حتی شاید ناچاری اتفاق میافتد. این دو مورد دو گونهی متفاوت از مصرف هستند. نه رفتار شاه قاجار و نه رفتار آقای تتلو ریشه در نیاز جنسی ندارد.
✅زن همچنان ابژه است، حتی رسانه هم زن را مصرف میکند تا خبر [تولید شده را پروپاگاند] کند. یک نفر راجع به کلیپ ساسی مانکن نکتهی جالبی گفته بود؛ در این کلیپ چند دختر با ظاهر بزککرده دور یک پسربچه نشسته بودند؛ گفته بود اگر جای او یک دختربچه نشسته بود و دور او چند مرد سیبیلو نشسته بودند چه اتفاقی میافتاد؟ به نظر من واقعا جامعه به شدت واکنش نشان میداد ولی وقتی پسربچه است و دور او چند دختر بزککرده نشستهاند، جامعه خیلی واکنشی ندارد!
✅ما متوجه این باشیم که این رفتارها مصرف زن است. یک وقتی مصرف تمایزی است، یک وقتی مصرف سیاسی است. چون زن اینجا ابژه شده او را صرفا ابژهی شهوترانی نبینیم. در مورد تتلو جامعه همان واکنشی را نشان داد که امیر تتلو دوست داشت جامعه نشان دهد و باور داشت که نشان خواهد داد.»
@kherad_jensi
لینک گفتگوی کامل:
http://www.ensafnews.com/233786/
http://uupload.ir/files/ykbu_index.jpg
✅اینکه آقای تتلو نشان میدهد که «نیوفیسهای» زیادی دارد که هفتگی میآیند و میروند و این مسئله را بولد میکند مهم است. اگر بخواهیم نگاه مصداقی داشته باشیم برای مثال ممکن است تتلو فکر کند که تا وقتی حاشیه دارد زنده است و برای همین میرود به سمت اینکه از این مسئله برای تولید حاشیه استفاده کند.
✅اگر نگاه غیرمصداقی داشته باشیم باید این موضوع را به دودسته تقسیم کنیم، مواردی که موجود دارند اما نمایش داده نمیشوند و دستهای که نمایش داده میشوند. کسانی مثل تتلو، سبحانی و بیلزیریان اصرار بر دیده شدن این موضوع دارند. من فرقی بین مصرف بدن خود و بدن دیگری در تتلو نمیبینم. تتلو یک چیزی را مصرف میکند تا دیده شود، باید چیزی را مصرف کند که دیگران نمیتوانند مصرف کنند. آقای ساشا سبحانی ماشینی را مصرف میکند که دیگران نمیتوانند مصرف کنند. اینگونه برای خود تمایز ایجاد میکند. پولی را آتش میزند که دیگران به آن احتیاج دارند. این مصرف تمایزی است. آقای تتلو به جایی رسیده که بدن خود را مصرف میکند، تتو میزد و از بدن خود مصرف میکند و کاری را با بدن خود میکند که دیگران به خاطر سبک زندگی یا آبرو نمیتوانند بکنند.
✅آنچنان که بدن را مصرف میکند و چیزی را مصرف میکند که دیگران نمیتوانند و آن را به رخ میکشد، یک دختر را هم مصرف میکند. یعنی بین تن زن و ماشین و پول در مصرف تمایزی و تظاهر به این مصرف که «تو جامعهای هستی که دسترسی راحت و آزادانه به شیوهی معقول و مرسوم همهی جوامع -یعنی ازدواج- را نداری و من ده تا ده تا دارم» فرقی نیست. این را من نمیبرم در حوزهی سکسوالیته، یعنی گول ظاهر این موضوع را نمیخورم؛ این برای من هنوز در راستای مصرف تمایزی است چرا که آن را فریاد میزند.
✅در زمان قاجار به دلایل متنوعی چیزی به نام حرمسرا داشتیم. یکی از دلایل این بود که مملکت ملوکالطوایفی بود، هرکسی حوزههای قدرت داشت، یکی از حربههای اینکه این شیرازه از هم نپاشد و ارتباط حفظ شود و این بافت ایران را نگه دارند این بود که از هریک از این اقوام شاه یک زن به حرمسرا میآورد که رابط بود و به نوعی امانت قوم پیش شاه بود. بسیاری از ازدواجهایی که به صورت عقد موقت یا دائم انجام میگرفت، صرفا سیاسی بود. شاید شاه به لحاظ جنسی دو یا سه سوگلی داشت، بقیه صرفا حضور داشتند. هرچند شاه به اینها محرم بود، هرچند سرسرهبازی بود، هرچند تعیشات آنچنانی داشتند اما واقعیت این است که تصور ما از اینکه شاه هر شب با یکی تا دو نفر از اینها رابطه داشت و دوماه یک بار نوبتشان میشد، شاید تصور درستی نباشد.
✅میخواهم بگویم ما آنجا هم نباید گول ظاهر حرمسرا را بخوریم و بگوییم این شاه شهو تران است که پول زیاد و قدرت زیادی دارد و میتواند زنان زیادی داشته باشد. ظاهر این است اما باطن آن این است که بخش زیادی از این ازدواجها سیاسی بودند و صرفا برای این بود که پادشاه بتواند شیرازهی کل کشور را داشته باشد و از همهی اقوام امانتی در دست دارد.»
✅او در مورد مصرف شدن زن و نگاه ابژگی به او میگوید: «آنجا زن مصرف سیاسی شده و اینجا زن مصرف تمایزی میشود، در این بین، بین بدن زن و خود شاه تفاوتی نیست. وقتی یک ورزشکار بدن قشنگی دارد خب دارد اما وقتی این را عمومی میکند، این بدن در شبکههای اجتماعی مصرف میشود.
✅وقتی ما میگوییم مصرف، صرفا مصرف جنسی نیست. زن به تعداد زیاد در هر دو مصرف میشود اما باید فرقش را بدانیم، آنجا مصرف تمایزی خیلی نماد و نمود نداشته، اینطور نبود که شاه بخواهد به بقیه بگوید شما یک زن دارید و من هفتاد زن. از سر یک سنت یا حتی شاید ناچاری اتفاق میافتد. این دو مورد دو گونهی متفاوت از مصرف هستند. نه رفتار شاه قاجار و نه رفتار آقای تتلو ریشه در نیاز جنسی ندارد.
✅زن همچنان ابژه است، حتی رسانه هم زن را مصرف میکند تا خبر [تولید شده را پروپاگاند] کند. یک نفر راجع به کلیپ ساسی مانکن نکتهی جالبی گفته بود؛ در این کلیپ چند دختر با ظاهر بزککرده دور یک پسربچه نشسته بودند؛ گفته بود اگر جای او یک دختربچه نشسته بود و دور او چند مرد سیبیلو نشسته بودند چه اتفاقی میافتاد؟ به نظر من واقعا جامعه به شدت واکنش نشان میداد ولی وقتی پسربچه است و دور او چند دختر بزککرده نشستهاند، جامعه خیلی واکنشی ندارد!
✅ما متوجه این باشیم که این رفتارها مصرف زن است. یک وقتی مصرف تمایزی است، یک وقتی مصرف سیاسی است. چون زن اینجا ابژه شده او را صرفا ابژهی شهوترانی نبینیم. در مورد تتلو جامعه همان واکنشی را نشان داد که امیر تتلو دوست داشت جامعه نشان دهد و باور داشت که نشان خواهد داد.»
@kherad_jensi
لینک گفتگوی کامل:
http://www.ensafnews.com/233786/
http://uupload.ir/files/ykbu_index.jpg
انصاف نیوز
از بیلزریان تا تتلو: حرمسراهای مدرن؟ | پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز
کرونا که شروع شد پادشاه تایلند با 20 زن حرمسرای خود به قرنطینه رفت. ابوبکر البغدادی حرمسرا با حضور زنانی که به داعش پیوستند داشت در نهایت نیز این
👍1
رومینا؛ فهمیدی چقدر ما ملت شریفی هستیم
✍️ دکتر نظام بهرامی کمیل
۱. چقدر شرافت میخواهد در فاجعه قتل رومینا؛ او و دوست پسرش را مقصر بدانی، پدر و خویشاوندان رومینا و جامعه سنتی را نقد کنی؛ هنرمند، معلم، روانشناس، جامعهشناس و روشنفکر را به خیانت و کمکاری متهم کنی؛ اما شهامت نداشته باشی به سهم قانونی اشاره کنی که طبق آن "ولّیِ دَم اگر خودش قاتل باشد، کسی نمیتواند از او شکایت کند و تبرئه میشود."
۲. چقدر شرافت میخواهد که هشتک من رومینا هستم بزنی و عکس و پست و استوری و... برای رومینا بگذاری؛ اما اگر قرار باشد برای مبارزه با این بیعدالتی و خشونت یک قدم برداری در جایت کاملاً میخکوب شوی.
۳. چقدر شرافت میخواهد که یک هفته از قتل رومینا گذشته دم برنیاوری؛ اما ۲۴ ساعت از قتل سیاه پوستی در مینه سوتا نگذشته چندتا مطلب در نقد تبعیض و خشونت در آمریکا منتشر کنی.
۴. چقدر شرافت میخواهد عمل امثال پدر رومینا را از سر غیرت و مردانگی بدانی و پشت سرت را نگاه نکنی که آنها که برای حفظ ناموسشان جلوی صدام و محمود افغان و چنگیز مغول و اعراب و اسکندر ایستادند و جان دادند؛ هیچگاه دخترانشان را در خواب با داس قطعه قطعه نکردند.
۵. چقدر شرافت میخواهد که در دفاع از حقوق زنان بگویی؛ چرا پدر اگر قاتل فرزندش باشد تبرئه میشود؛ اما مادر اگر قاتل باشد اعدام میشود؟!
۶. چند سال پیش کودک چند ماهه ای را بیهوش به بیمارستان آوردند؛ کودک مرده بود و پس از دروغهای اولیهی والدین در نهایت پدر کودک اعتراف کرد که بچه را محکم به دیوار کوبیده است. تاسف بارتر از کار پدر، سخنان مادر بود که گفت؛ شوهرم کارگری میکرد و شب خسته و کوفته به خانه میآمد و بچه مدام گریه میکرد و او هم یک لحظه عصبانی شد و....
کسانی که در تحلیل این فاجعه به نقش و شرایط رومینا و دوست پسرش اشاره میکنند حرفهای همان مادر را میزنند.
❇️ واقعیت این است که اگر قانون فعلی ایران در مورد ولّی دمی که قاتل است در توسعه یافتهترین جوامع وجود داشته باشد آمار فرزندکشی آنها هم بالا میرود.
درست است که، کار فرهنگی اصل است و نباید صرفاً به تغییر قوانین دلخوش کنیم؛ اما زمانی که حقوق دیگری مطرح میشود به کار فرهنگی نمیتوان و نباید بسنده کرد.
پدری که بداند بعد از قتل فرزندش مجازات میشود سریعتر میفهمد که هیچ انسانی برده و مال و اموال دیگری نیست تا با او هرکار خواست بکند.
@kherad_jensi
✍️ دکتر نظام بهرامی کمیل
۱. چقدر شرافت میخواهد در فاجعه قتل رومینا؛ او و دوست پسرش را مقصر بدانی، پدر و خویشاوندان رومینا و جامعه سنتی را نقد کنی؛ هنرمند، معلم، روانشناس، جامعهشناس و روشنفکر را به خیانت و کمکاری متهم کنی؛ اما شهامت نداشته باشی به سهم قانونی اشاره کنی که طبق آن "ولّیِ دَم اگر خودش قاتل باشد، کسی نمیتواند از او شکایت کند و تبرئه میشود."
۲. چقدر شرافت میخواهد که هشتک من رومینا هستم بزنی و عکس و پست و استوری و... برای رومینا بگذاری؛ اما اگر قرار باشد برای مبارزه با این بیعدالتی و خشونت یک قدم برداری در جایت کاملاً میخکوب شوی.
۳. چقدر شرافت میخواهد که یک هفته از قتل رومینا گذشته دم برنیاوری؛ اما ۲۴ ساعت از قتل سیاه پوستی در مینه سوتا نگذشته چندتا مطلب در نقد تبعیض و خشونت در آمریکا منتشر کنی.
۴. چقدر شرافت میخواهد عمل امثال پدر رومینا را از سر غیرت و مردانگی بدانی و پشت سرت را نگاه نکنی که آنها که برای حفظ ناموسشان جلوی صدام و محمود افغان و چنگیز مغول و اعراب و اسکندر ایستادند و جان دادند؛ هیچگاه دخترانشان را در خواب با داس قطعه قطعه نکردند.
۵. چقدر شرافت میخواهد که در دفاع از حقوق زنان بگویی؛ چرا پدر اگر قاتل فرزندش باشد تبرئه میشود؛ اما مادر اگر قاتل باشد اعدام میشود؟!
۶. چند سال پیش کودک چند ماهه ای را بیهوش به بیمارستان آوردند؛ کودک مرده بود و پس از دروغهای اولیهی والدین در نهایت پدر کودک اعتراف کرد که بچه را محکم به دیوار کوبیده است. تاسف بارتر از کار پدر، سخنان مادر بود که گفت؛ شوهرم کارگری میکرد و شب خسته و کوفته به خانه میآمد و بچه مدام گریه میکرد و او هم یک لحظه عصبانی شد و....
کسانی که در تحلیل این فاجعه به نقش و شرایط رومینا و دوست پسرش اشاره میکنند حرفهای همان مادر را میزنند.
❇️ واقعیت این است که اگر قانون فعلی ایران در مورد ولّی دمی که قاتل است در توسعه یافتهترین جوامع وجود داشته باشد آمار فرزندکشی آنها هم بالا میرود.
درست است که، کار فرهنگی اصل است و نباید صرفاً به تغییر قوانین دلخوش کنیم؛ اما زمانی که حقوق دیگری مطرح میشود به کار فرهنگی نمیتوان و نباید بسنده کرد.
پدری که بداند بعد از قتل فرزندش مجازات میشود سریعتر میفهمد که هیچ انسانی برده و مال و اموال دیگری نیست تا با او هرکار خواست بکند.
@kherad_jensi
بعد از قتل رومینا چه کنیم؟
✍️یاسر عرب
✅رومینا رفت! دختری که نه اولین قربانی خشونت خانگی بود و نه آخرین اش. رومینا رفت و ما را با واقعیت جامعه ای که هنوز گمان می کند مسائل «زیست جنسی» مطالب مرتبط به نقاط خصوصی بدن است تنها گذاشت! آیا جامعه ایران حالا می فهمد «زیست جنسی» چه ابعاد گسترده و پیچیده ای دارد؟ آیا این جامعه با خود اش به زمزمه در میاید که «چطور یک ماه قبل پدر این دختر مظلوم با گرفتن مشاوره حقوقی، از تبعات قانونی اقدام به قتل دختر اش مطلع شده و با فهم اینکه هیچگاه بخاطر این قتل مجازات سنگینی برای اش ایجاد نخواهد شد دست به این جنایت زده است؟»
✅آیا جامعه خواهد پرسید «پدری باهوش که می تواند چنین مشاوره حقوقی بگیرد. چرا نمی توانست برای همدلی و صبر بر رشد رومینا، مشاوره ای از یک روانشناس یا مشاور خانواده بگیرد؟» درد قتل رومیناها را به کجا باید برد؟ کدام مسئول و سیاستگذار و حاکم از این غصه شبی را نخفت؟ و پس از این واقعه چه خواهد شد؟
✅اجازه بدهید ابتدا ناامید تان کنم. تا جایی که نگارنده روند سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی را در این کشور دنبال کرده باید بگویم «هیچ!» یک «هیچ بزرگ!» پس از فروکش کردن ماجرای قتل رومینا در انتظار جامعه ی ایران است. یک «هیچ» تا قتل بعدی که شانس «برساخت اجتماعی» شدن و طوفان توییتری شدن را پیدا کند و باز مدتی در صدر اخبار بنشیند. و دوباره «هیچ!» ...
✅بهبود وضعیت ما در زیست جنسی مقوله ای بسیار پیچیده است. از معماری، آموزش، رسانه، اشتغال، اقتصاد، عرف، فرایند جهانی شدن، تکنولوژی و ... ابعاد گسترده ی بسیاری برخوردار است. هیچ جادویی بر روی هیچ منبری و تریبونی نیست که کسی وِردِ زبان کند و بتواند مقابل تعرض جنسی به کودکان را بگیرد! یا حتی بتواند آمار طلاق را پایین بیاورد! یا مثلا جمعیت روسپیان را کاهش دهد! و یا دوازده میلیون جوان مانده پشت سد ازدواج را چاره ای کند!
✅به زبان ساده برای شما می نویسم که علاوه بر مسئولین خود به خواب زده ، متاسفانه از کره ی مریخ هیچ آدم فضایی با سفینه اش روی «ایران» نمی نشیند و با اشعه ای نامرئی ذهنیت و فرهنگ ما ایرانیان را اصلاح نکرده و ذهن ما را مسلح به سلاح دانش نمی کند. فهم همین نکات بدیهی بود که نگارنده را بر آن داشت تا در سال 1390 الی 1394 «مجموعه مستند یک پیشنهاد ساده» را تولید و در آن به سیاستگذار و مسئول و مردم هشدار بدهد که با درک عالمانه ی پدیده های اجتماعی به داد «زیست جنسی» در ایران برسد.
✅همین ناامیدی از ساختارهای اداره کننده کشور بود که در سال 1395 وقتی خواب سنگین مسئولین را دید شخصا آستین بالا زد و «مجموعه آموزشی یک پیشنهاد ساده» را برای رشد جنسی کودکان تهیه و آن را به شکل خود جوش در سایت آپارات بارگذاری کرد. و پس از بازخورد چند میلیونی آن مجموعه با کمک و حمایت خود شما مجموعه ی «خرد جنسی» را تا کنون در چهل قسمت ساخت. آری هیچ چیز در یک شب اصلاح نمی شود و چاره ای جز چاره جویی خودمان نمانده!
✅آثار ذکر شده در این لینک ها قابل رویت است:
https://b2n.ir/pishnehah
https://www.aparat.com/pishnahad_sade
https://www.aparat.com/kheradjensi/%D8%AE%D8%B1%D8%AF%20%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C
✅همچنان که مستحضر هستید در کشور ما هزینه های بسیاری از بیت المال و جیب مردم برداشت، و خرج مسائلی می شود که هیچ ربطی به بهبود کیفیت زندگی ما ندارد. در کشور ما پولهایی گم می شود که بخاطر ازدیاد صفر، نوشتن عددی آن روی کاغذ در توان بنده و شما نیست! اما در عین حال دغدغه و هزینه ای برای بهبود «زیست جنسی» نیز مشاهده نشده و دهان بزرگ صدا و سیما نیز همواره به دنبال نشر اخبار بد از کشور آمریکا است!
✅ما در خرد جنسی دست به زانوی شما زدیم، تا این مرحله جلو آمدیم و راه بسیار طولانی است. حال بر آنیم علاوه بر شروع تولید «مجموعه سوم خرد جنسی» که گفتگوی جمعی بین اساتید مختلف این حوزه است شبکه ای از تولیدات دیگر را نیز شکل دهیم. تولیداتی که به شکل آموزشی با توده ی مردم ارتباطی عالمانه برقرار نماید.
✅تولید رسانه ای علاوه و بر ایده، همت، تجربه و پشتکار به هزینه هایی جدی نیاز دارد. چهار روز فرصت می گذاریم برای دریافت حمایت مالی شما در همین شرایط سخت اقتصادی.
اگر اهل حمایت هستید می توانید از این شماره کارت استفاده نمایید:
6104337763773460
@kherad_jensi
✍️یاسر عرب
✅رومینا رفت! دختری که نه اولین قربانی خشونت خانگی بود و نه آخرین اش. رومینا رفت و ما را با واقعیت جامعه ای که هنوز گمان می کند مسائل «زیست جنسی» مطالب مرتبط به نقاط خصوصی بدن است تنها گذاشت! آیا جامعه ایران حالا می فهمد «زیست جنسی» چه ابعاد گسترده و پیچیده ای دارد؟ آیا این جامعه با خود اش به زمزمه در میاید که «چطور یک ماه قبل پدر این دختر مظلوم با گرفتن مشاوره حقوقی، از تبعات قانونی اقدام به قتل دختر اش مطلع شده و با فهم اینکه هیچگاه بخاطر این قتل مجازات سنگینی برای اش ایجاد نخواهد شد دست به این جنایت زده است؟»
✅آیا جامعه خواهد پرسید «پدری باهوش که می تواند چنین مشاوره حقوقی بگیرد. چرا نمی توانست برای همدلی و صبر بر رشد رومینا، مشاوره ای از یک روانشناس یا مشاور خانواده بگیرد؟» درد قتل رومیناها را به کجا باید برد؟ کدام مسئول و سیاستگذار و حاکم از این غصه شبی را نخفت؟ و پس از این واقعه چه خواهد شد؟
✅اجازه بدهید ابتدا ناامید تان کنم. تا جایی که نگارنده روند سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی را در این کشور دنبال کرده باید بگویم «هیچ!» یک «هیچ بزرگ!» پس از فروکش کردن ماجرای قتل رومینا در انتظار جامعه ی ایران است. یک «هیچ» تا قتل بعدی که شانس «برساخت اجتماعی» شدن و طوفان توییتری شدن را پیدا کند و باز مدتی در صدر اخبار بنشیند. و دوباره «هیچ!» ...
✅بهبود وضعیت ما در زیست جنسی مقوله ای بسیار پیچیده است. از معماری، آموزش، رسانه، اشتغال، اقتصاد، عرف، فرایند جهانی شدن، تکنولوژی و ... ابعاد گسترده ی بسیاری برخوردار است. هیچ جادویی بر روی هیچ منبری و تریبونی نیست که کسی وِردِ زبان کند و بتواند مقابل تعرض جنسی به کودکان را بگیرد! یا حتی بتواند آمار طلاق را پایین بیاورد! یا مثلا جمعیت روسپیان را کاهش دهد! و یا دوازده میلیون جوان مانده پشت سد ازدواج را چاره ای کند!
✅به زبان ساده برای شما می نویسم که علاوه بر مسئولین خود به خواب زده ، متاسفانه از کره ی مریخ هیچ آدم فضایی با سفینه اش روی «ایران» نمی نشیند و با اشعه ای نامرئی ذهنیت و فرهنگ ما ایرانیان را اصلاح نکرده و ذهن ما را مسلح به سلاح دانش نمی کند. فهم همین نکات بدیهی بود که نگارنده را بر آن داشت تا در سال 1390 الی 1394 «مجموعه مستند یک پیشنهاد ساده» را تولید و در آن به سیاستگذار و مسئول و مردم هشدار بدهد که با درک عالمانه ی پدیده های اجتماعی به داد «زیست جنسی» در ایران برسد.
✅همین ناامیدی از ساختارهای اداره کننده کشور بود که در سال 1395 وقتی خواب سنگین مسئولین را دید شخصا آستین بالا زد و «مجموعه آموزشی یک پیشنهاد ساده» را برای رشد جنسی کودکان تهیه و آن را به شکل خود جوش در سایت آپارات بارگذاری کرد. و پس از بازخورد چند میلیونی آن مجموعه با کمک و حمایت خود شما مجموعه ی «خرد جنسی» را تا کنون در چهل قسمت ساخت. آری هیچ چیز در یک شب اصلاح نمی شود و چاره ای جز چاره جویی خودمان نمانده!
✅آثار ذکر شده در این لینک ها قابل رویت است:
https://b2n.ir/pishnehah
https://www.aparat.com/pishnahad_sade
https://www.aparat.com/kheradjensi/%D8%AE%D8%B1%D8%AF%20%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C
✅همچنان که مستحضر هستید در کشور ما هزینه های بسیاری از بیت المال و جیب مردم برداشت، و خرج مسائلی می شود که هیچ ربطی به بهبود کیفیت زندگی ما ندارد. در کشور ما پولهایی گم می شود که بخاطر ازدیاد صفر، نوشتن عددی آن روی کاغذ در توان بنده و شما نیست! اما در عین حال دغدغه و هزینه ای برای بهبود «زیست جنسی» نیز مشاهده نشده و دهان بزرگ صدا و سیما نیز همواره به دنبال نشر اخبار بد از کشور آمریکا است!
✅ما در خرد جنسی دست به زانوی شما زدیم، تا این مرحله جلو آمدیم و راه بسیار طولانی است. حال بر آنیم علاوه بر شروع تولید «مجموعه سوم خرد جنسی» که گفتگوی جمعی بین اساتید مختلف این حوزه است شبکه ای از تولیدات دیگر را نیز شکل دهیم. تولیداتی که به شکل آموزشی با توده ی مردم ارتباطی عالمانه برقرار نماید.
✅تولید رسانه ای علاوه و بر ایده، همت، تجربه و پشتکار به هزینه هایی جدی نیاز دارد. چهار روز فرصت می گذاریم برای دریافت حمایت مالی شما در همین شرایط سخت اقتصادی.
اگر اهل حمایت هستید می توانید از این شماره کارت استفاده نمایید:
6104337763773460
@kherad_jensi
دخترکشی!
✍️عرفان نظرآهاری
✅دو سال پیش یک آپارتمان کوچک خریدم که دفتر کارم بشود؛ اما جناب بنگاهی بدون هماهنگی با من برای آپارتمان مستاجری پیدا کرد و قرار دادی بست.
به بنگاهی اعتراض کردم که من اصلا مستاجر نمی خواستم و چرا بی اجازه چنین کردی!
✅با مستاجر قرار گذاشتم که قرار داد را فسخ کنم؛ اما دیدم مستاجر خانم جوان فرهیخته سی ساله ای است که مدرس تاریخ است و پسر شش ساله ای دارد و دو روز در تهران تدریس می کند و دو روز در شهرستان.
✅از ملاقاتاش خوشحال شدم و گفتم شما همین جا باش ولی خیلی مراقبت کن از همه چیز چون اینجا دفتر انتشارات من است و بعد از یکسال به آن احتیاج دارم و نمیتوانم قرارداد را تمدید کنم. دختر هم قبول کرد و ماجرا ختم به خیر شد.
✅پنج ماه بعد دختر پیش پدرم آمد که همسر سابقم که پسر دایی ام است مرا اذیت و آزار می کند و من می ترسم و می خواهم خانه را عوض کنم یا بروم شهرستان پیش پدرم.
✅پدرم می گوید باشد من اول با شوهر سابقت صحبت می کنم و اتمام حجت می کنم اما اگر فایده نداشت پول تو آماده است، شاید صلاح این باشد که به خانواده ات پناه ببری.
✅چند روز گذشت و دیگر از دختر خبری نشد تا اینکه پلیس با پدرم تماس گرفت و گفت که مستاجرتان را کشته اند و معلوم نیست قاتل کیست.
✅اینکه بر سر شاعری که از نَفَس فرشته ها ملول می شود و از مرگ پروانه ای بیمار، با چنین فاجعه ای چه آمد؛ بگذریم.
اما آپارتمان پلمپ شد و ما یقین داشتیم که زن جوان را شوهر سابقش کشته است تا اینکه بعدها معلوم شد پدر و برادرش با اسلحه او را جلوی چشم پسر کوچکش کشته اند و جرمش این بوده که چرا درس خوانده، چرا به تهران آمده، چرا تدریس می کرده و چرا از پسر دایی معتادش جدا شده است.
✅پدری که قاتل بود از ما شکایت کرد و افراد قبیله به آپارتمانم حمله کردند و پلمپ را شکستند وسایل مقتول را بردند. دیوارها را تخریب کردند و هنوز که هنوز است ما در گیر دادگاه قاتلانیم و همچنان ما را تهدید می کنند و آزار می دهند.
روزی مادرم به پدر دختر مقتول گفت: این دختر چند قرن برای شما زود بود شما لیاقت چنان دختری را نداشتید، او را کشتید تا دیگر نبینیدش تا نفهمید چقدر متعصب و جاهل و بی لیاقتید.
✅نه آن پدر هرگز مجازات شد نه آن برادر نه آن شوهر سابق.
نه می دانم قبر آن دختر کجاست و نه می دانم روی سنگ قبرش چه نوشته اند.
✅دختر هم استاد تاریخ بود و هم قربانی تاریخ سرزمینش. من هر روز به مظلومیت چشم های آن پسرک معصوم فکر می کنم که به دیوار اتاقم تکیه داده بود؛ من از او پرسیدم «اسمت چیه و کلاس چندمی؟»
گفت: «اسمم سروش است و سال دیگر به کلاس اول می روم.»
آن روز او نمی دانست که اسم خودش مظلوم است اسم مادرش مقتول و اسم پدر و پدربزرگ و دایی اش قاتل...
پسر بچه را به روستا بردند؛ او هرگز به کلاس اول نرفت!
@kherad_jensi
@NewHasanMohaddesi
✍️عرفان نظرآهاری
✅دو سال پیش یک آپارتمان کوچک خریدم که دفتر کارم بشود؛ اما جناب بنگاهی بدون هماهنگی با من برای آپارتمان مستاجری پیدا کرد و قرار دادی بست.
به بنگاهی اعتراض کردم که من اصلا مستاجر نمی خواستم و چرا بی اجازه چنین کردی!
✅با مستاجر قرار گذاشتم که قرار داد را فسخ کنم؛ اما دیدم مستاجر خانم جوان فرهیخته سی ساله ای است که مدرس تاریخ است و پسر شش ساله ای دارد و دو روز در تهران تدریس می کند و دو روز در شهرستان.
✅از ملاقاتاش خوشحال شدم و گفتم شما همین جا باش ولی خیلی مراقبت کن از همه چیز چون اینجا دفتر انتشارات من است و بعد از یکسال به آن احتیاج دارم و نمیتوانم قرارداد را تمدید کنم. دختر هم قبول کرد و ماجرا ختم به خیر شد.
✅پنج ماه بعد دختر پیش پدرم آمد که همسر سابقم که پسر دایی ام است مرا اذیت و آزار می کند و من می ترسم و می خواهم خانه را عوض کنم یا بروم شهرستان پیش پدرم.
✅پدرم می گوید باشد من اول با شوهر سابقت صحبت می کنم و اتمام حجت می کنم اما اگر فایده نداشت پول تو آماده است، شاید صلاح این باشد که به خانواده ات پناه ببری.
✅چند روز گذشت و دیگر از دختر خبری نشد تا اینکه پلیس با پدرم تماس گرفت و گفت که مستاجرتان را کشته اند و معلوم نیست قاتل کیست.
✅اینکه بر سر شاعری که از نَفَس فرشته ها ملول می شود و از مرگ پروانه ای بیمار، با چنین فاجعه ای چه آمد؛ بگذریم.
اما آپارتمان پلمپ شد و ما یقین داشتیم که زن جوان را شوهر سابقش کشته است تا اینکه بعدها معلوم شد پدر و برادرش با اسلحه او را جلوی چشم پسر کوچکش کشته اند و جرمش این بوده که چرا درس خوانده، چرا به تهران آمده، چرا تدریس می کرده و چرا از پسر دایی معتادش جدا شده است.
✅پدری که قاتل بود از ما شکایت کرد و افراد قبیله به آپارتمانم حمله کردند و پلمپ را شکستند وسایل مقتول را بردند. دیوارها را تخریب کردند و هنوز که هنوز است ما در گیر دادگاه قاتلانیم و همچنان ما را تهدید می کنند و آزار می دهند.
روزی مادرم به پدر دختر مقتول گفت: این دختر چند قرن برای شما زود بود شما لیاقت چنان دختری را نداشتید، او را کشتید تا دیگر نبینیدش تا نفهمید چقدر متعصب و جاهل و بی لیاقتید.
✅نه آن پدر هرگز مجازات شد نه آن برادر نه آن شوهر سابق.
نه می دانم قبر آن دختر کجاست و نه می دانم روی سنگ قبرش چه نوشته اند.
✅دختر هم استاد تاریخ بود و هم قربانی تاریخ سرزمینش. من هر روز به مظلومیت چشم های آن پسرک معصوم فکر می کنم که به دیوار اتاقم تکیه داده بود؛ من از او پرسیدم «اسمت چیه و کلاس چندمی؟»
گفت: «اسمم سروش است و سال دیگر به کلاس اول می روم.»
آن روز او نمی دانست که اسم خودش مظلوم است اسم مادرش مقتول و اسم پدر و پدربزرگ و دایی اش قاتل...
پسر بچه را به روستا بردند؛ او هرگز به کلاس اول نرفت!
@kherad_jensi
@NewHasanMohaddesi
😢1
اندیشکده خرد جنسی
بعد از قتل رومینا چه کنیم؟ ✍️یاسر عرب ✅رومینا رفت! دختری که نه اولین قربانی خشونت خانگی بود و نه آخرین اش. رومینا رفت و ما را با واقعیت جامعه ای که هنوز گمان می کند مسائل «زیست جنسی» مطالب مرتبط به نقاط خصوصی بدن است تنها گذاشت! آیا جامعه ایران حالا می فهمد…
با سلام. گزارش روز یکم حمایت طلبی
از مجموع 9581 نفر (تاکنون) بازدید پست حمایت طلبی اول. تنها 19 واریزی داشته ایم.
برای این عدم مشارکت دلایلی حدس زده می شود:
1/ به محاق رفتن امر اجتماعی در ایران و اتمیزه شدن جامعه.
2/ خستگی و عدم باور به اصلاح جامعه با فرایندهای آموزشی!
3/ علاقه به حرکت های خیری که وجدان را به سرعت آرام کند و نتیجه آن آنی و ملموس باشد.
4/ اعتماد به حمایت دیگران و اینکه « چرا من؟ دیگرانی هستند که حمایت کنند!»
5/ وضعیت بسیار بد اقتصادی!
پ.ن:
خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! (رعد/ یازده)
اگر اهل حمایت هستید می توانید از این شماره کارت استفاده نمایید:
6104337763773460
@kherad_jensi
از مجموع 9581 نفر (تاکنون) بازدید پست حمایت طلبی اول. تنها 19 واریزی داشته ایم.
برای این عدم مشارکت دلایلی حدس زده می شود:
1/ به محاق رفتن امر اجتماعی در ایران و اتمیزه شدن جامعه.
2/ خستگی و عدم باور به اصلاح جامعه با فرایندهای آموزشی!
3/ علاقه به حرکت های خیری که وجدان را به سرعت آرام کند و نتیجه آن آنی و ملموس باشد.
4/ اعتماد به حمایت دیگران و اینکه « چرا من؟ دیگرانی هستند که حمایت کنند!»
5/ وضعیت بسیار بد اقتصادی!
پ.ن:
خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! (رعد/ یازده)
اگر اهل حمایت هستید می توانید از این شماره کارت استفاده نمایید:
6104337763773460
@kherad_jensi