کوبه
2.07K subscribers
520 photos
5 videos
50 files
376 links
عرصه‌ای آزاد برای اندیشیدن دربارهٔ معماری ایران
www.koubeh.com
t.me/koubeh
instagram.com/koubeh_com
linkedin.com/company/koubeh/

ارتباط با کوبه:
@koubehmedia_admin
contact.koubeh@gmail.com
Download Telegram
کوبه هفتۀ آینده سومین شمارۀ مجلۀ الکترونیکی خود را با موضوع #ملی‌_گرایی_و_معماری منتشر خواهد کرد. در طول این هفته و تا انتشار نسخۀ کامل مجله با سرفصل مطالب آن آشنا خواهید شد.

koubeh.com/issue3
@koubeh
▪️ معرفی پروندۀ «ملی‌گرایی و معماری»

🖋 علی پوررجبی | دبیر پرونده

موضوع پروندۀ شمارۀ سوم کوبه «معماری و ملی‌گرایی» است. روی جلد این شماره تصویر تغییریافته‌ای از جلد مجلۀ ایرانشهر است؛ مجله‌ای که از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۰۶ در برلین چاپ می‌شد و می‌خواست «وسیلۀ جلوه‌گری تجلیات روح ایرانی در ساحت علم و ادب» باشد و «اسرار ترقی ملت‌های اروپا را ایضاح و احتیاجات حقیقی ایران را به تمدن اروپایی شرح» دهد. دو ستون هخامنشی، که در آن زمان، به‌تازگی توانسته بود نماد کهنگی ایران شود، با تاقی نیم‌دایره‌ای که احتمالاً منظور همان تاق ساسانی است، ترکیب شد و بر پیشانی مجله نقش بست. نمی‌دانیم که کاظم‌زادۀ ایرانشهر، مدیر مجله، و طاهرزادۀ بهزاد، طراح جلد مجله، چه تصوری از معماری ایرانی داشتند. تصور آن‌ها از معماری ایران این ستون‌ها و این تاق‌های پیشااسلامی بود یا شکل‌های نئوکلاسیک طرح طاهرزاده برای مقبرهٔ فردوسی. رجوع به توضیحات کاظم‌زاده دربارهٔ این طرح، تصور عجیب آن‌ها از معماری ایرانی را آشکار می‌کند. او این طرح نئوکلاسیک را «جامع مزایای اسلوب معماری قبل و بعداز اسلام ایران» و «تمثالی از روح جاویدان نژاد ایران» می‌داند. گویی اینجا مرز بین ایران و غرب برداشته می‌شود.
رابطۀ ملی‌گرایی و معماری در ایران همچون مسئلۀ تصویر جلد ایرانشهر و طرح مقبرهٔ فردوسی پیچیده است؛ ترکیبی از تأثیر و تأثرات سبکی، سیاسی، و روشنفکرانه است و سیاستمدار و روشنفکر و معمار و هنرمند بر آن اثر گذاشته است. به‌عبارتی می‌توان گفت ملی‌گرایی ایرانی در معماری متجسد شد و شکل محسوس گرفت و به معماری عمومی ایران مدرن شکل خاص خودش را بخشید. مسئلۀ ملی‌گرایی و معماری در سبک‌شناسی معماری خلاصه نمی‌شود، بلکه به‌زعم من می‌توان ملی‌گرایی را قوی‌ترین نیروی اثرگذار در شکل‌گیری گرایش‌های مختلف هنر ایرانی تا همین امروز دانست. گرایش‌هایی چون مکتب سقاخانه در نقاشی، مرکز حفظ و اشاعه در موسیقی، معماری پهلوی اول و معماری مدرن ایرانی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰.
اما به‌نظر می‌آید ملی‌گرایی دیگر الهام‌بخش نیست؛ دیگر هنرمندان را قانع نمی‌کند. انگار با شرایط زمانۀ ما، زمانۀ سفر و مهاجرت و هنرمندان بین‌المللی و رسانه، نمی‌خواند. دیگر تمام پیش‌فرض‌های شکل‌دهنده‌اش زیر سؤال رفته‌اند. گویی ملی‌گرایی باید کنار برود تا جایش را به اندیشه‌هایی نوتر بدهد یا حداقل بازاندیشی شود.
تا کنون رابطۀ معماری و ملی‌گرایی به رابطه‌ای مبتنی بر شکل و سبک فروکاسته شده است. تحلیل‌هایی که بیشتر بر شکل‌های ستون‌ها، تناسبات و عناصر معماری تأکید داشته‌اند بیشترین حجم مطالب دربارۀ ملی‌گرایی و معماری را تشکیل می‌دهند. در این شماره از کوبه سعی ما این بود که اندکی پا را از این فراتر بگذاریم و راجع به ملی‌گرایی و معماری از سویی در بنیان‌های مفهومی‌اش و از سوی دیگر در زمینۀ تاریخ اجتماعی و سیاسی‌اش بحث کنیم.
در این شماره پنج متن که برای کوبه نوشته شده‌اند و یک پیوست که ترجمه‌ای از مقاله‌ای منتشرشده در مجلۀ مقرنس است منتشر شده است. اولین متن گفت‌وگویی است با آیدین ترکمه، مؤسس و عضو هیئت تحریریۀ نشریۀ انتقادی فضا و دیالکتیک. در این گفت‌وگو دربارۀ مفاهیمی چون ملی‌گرایی، ملت، ایدئولوژی و فضا بحث کرده‌ایم. در «ساختن ملت و معماری مدرن در قرن بیستم» تالین گریگور، استاد تاریخ هنر دانشگاه کالیفرنیا، در چارچوب دیدگاه پسااستعماری، فضاهای عمومی و خصوصی و نقش معماری ملی‌گرایانه و معماری مدرن در این فضاها را مقایسه کرده است. سعید خاقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در «ایران کجاست؟» مفهوم «ایران» را به پرسش کشیده است و نقش معماری را در شکل‌گیری درست این مفهوم بررسی کرده است. «معماری ایرانی، سوزن‌بانان و آرشیتکت‌های جوان» متنی است از بابک افشار، عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی، که کوشیده است در آن معنای «معماری ایرانی» را به لحاظ نظری به پرسش بکشد و نحوۀ وجود چنین مفهومی را بررسی کند و جایگاه آن را از «مفهومی انتزاعی» به «پدیداری تاریخی» برساند. فراز طهماسبی، کارشناس ارشد مرمت شهری از دانشگاه تهران، در «شمع، آفتاب، نور، ظلمت: نگاهی به 'دیگری'های ملیت ایرانی از دریچۀ سیاست‌های به‌رسمیت‌شناسی» سعی کرده ملی‌گرایی و جنبه‌های رهایی‌بخش و بحران‌زای آن را از دریچۀ سیاست‌های رسمیت‌شناسی و با اتکا به خوانش چارلز تیلور، فیلسوف کانادایی، از این سیاست‌ها بررسی کند. در انتها، در پیوست این شماره از کوبه ترجمۀ مقاله‌ای از کشور ریزوی منتشر شده است. او در این مقاله به نمایشگاه و کنفرانس «هنر ایرانی» در ۱۹۳۱ لندن و کتاب سیری در هنر ایران پرداخته است و با رویکردی پسااستعماری، نقش آرتور اپهام پوپ در شکل‌گیری تاریخ هنر ملی‌گرایانهٔ ایرانی را بررسی کرده است.

#پرونده #ملی‌_گرایی_و_معماری

https://telegra.ph/issue3-06-28
http://koubeh.com/issue3/
@koubeh
کوبه pinned a photo
⭕️ ایدئولوژی در گفتار وجود ندارد. ایدئولوژی وقتی ایدئولوژی است که فضامند و در نتیجه تاریخ‌مند شده است و این فضامندی است که باید برجسته شود. در صورتی که ما معمولاً می‌‏بینیم بحث دربارۀ ملی‌گرایی هم دیسیپلینی شده است یعنی عمدتاً در علوم سیاسی و جامعه‌‏شناسی دربارۀ آن بحث می‏‌کنند که باعث می‌‏شود آن نگاه کل‏‌نگر خدشه‌‏دار شود.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ درجغرافیاهایی بسیار دور از وطن، در جایی مثل نیویورک یا لس‌انجلس، ایرانیان هویت ملی خود را به کمک همین آثار نشان می‌دهند: حالا مقبرۀ مقوایی فردوسی بر روی چرخ‌ها در خیابان‌های شهر نیویورک به عنوان نشانگر هویت ملی ایرانیان گردانده می‌شود. می‌توان نشان داد که استفادۀ ملی‌گرایانه از معماری ایران به همان اندازۀ غنای تنوع فرهنگی ایرانی متنوع بوده است. سبک معماری ذاتاً ملی‌گرا یا بین‌المللی نیست. سبک گفتمانی است که از اول تاریخ فراخور دامنه‌ای از مقاصد ایدئولوژیک پرداخته شده است. ایران مدرن می‌تواند یک قرن تجربیات سبکی را به رخ بکشد و طبقه‌بندی این سبک‌ها از لیاقت فرهنگ آن در مقام یک کلیت سخن می‌گوید.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ این «خرابه ایران نیست» «ایران کجاست؟». در قالب این فریاد، میرزادۀ عشقی در اپرای «رستاخیز شهریاران ایران» از ایران شبحی می‌جست که فرسنگ‌ها دور از واقعیت آن روزش بود. مرحوم یارشاطر نیز از دو وطن می‌گفت: «ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد». ایشان هم از ایرانی می‌گفت که در ادب فارسی متجلی است که در آن رودکی چنگ می‌نوازد و حافظ شادخواری می‌کند. همچون آلمان اوان قرن نوزدهم که در نبود ایده‌ای سیاسی، به سرزمین ادبیات و فلسفه معروف شد. انگار ایران نیز بیرون از واقعیت سیاسی‌اش، وجودی برین در لابه‌لای ادبیات و تاریخ دارد. این حکایتی تکراری دست‌کم در دوران مدرن است، خیالی از ایران که در فاصله‌ای از واقعیت و تاریخ قرار می‌گیرد و یکی را خیالی برای نقد واقعیت دیگری می‌کند.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ هیچ فاکت کلیدی و هیچ روش‌ پژوهشی در تاریخ قادر به روشن‌کردن این نکته برای اذهان امروزی نیست که چه چیزی در آغاز ـ کدام «نیاز»، کدام «فرمان» یا کدام «آرزو»ی آغازین ـ «بنیان‌گذارانی مفروض» را وادار کرده است تا چنین شکلی به ابنیه و شهرهای تاریخی ایران بدهند؛ و ارابهٔ زمان را به‌ این طرز مخصوص در مسیر مشخصی به‌حرکت درآورند که ما ایرانیان امروز در نقطهٔ انتهایی آن ایستاده‌ایم. درنتیجه به هیچ طریق عالمانه‌ای نمی‌توان پاسخ داد که آیا آن نیاز، فرمان یا آرزوی مفروض آغازین، با درآمدن ابنیه و شهرهای پیشین به این شکل، برآورده‌ شده‌ است یا نه. پس مفهوم «معماری ایرانی» را ناگزیر باید از زیر سایهٔ سنگین این طرز تلقی بیرون کشید که گویی همواره به پرسش یا خواهشی بنیادین پاسخ ‌می‌داده است.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ در آغاز قرن بیستم گفتمان هنر ایرانی هم‌‌زمان در آکادمی‌‌ها و موزه‌‌های اروپا و آمریکا و پارلمان ایران جای گرفت، مکان‌‌هایی که به شکل پیچیده‌‌ای به هم متصل بودند. بنابراین ضروری است معانی سیاسی و اقتصادی و مهم‌‌تر از همه زیبایی‌‌شناختی هنر ایرانی در هر دو بافتار غربی و ایرانی باهم تجزیه و تحلیل شود. من دربارۀ این روابط پیچیده از طریق مطالعۀ پروژه‌‌های خاص حمایت‌‌شده توسط انجمن آثار ملی بحث می‌‌کنم، مؤسسه‌‌ای که برای حفظ میراث ایرانیان تأسیس شد. به‌‌طور خاص تمرکز این مقاله روی دو واقعۀ فرهنگی و دانشگاهی مهم است که هر دوی آن‌‌ها با تأمین مالی انجمن [آثار ملی] در 1931 در لندن برگزار شدند، یعنی: نمایشگاه هنر ایرانی در برلینگتون هاوس و دومین کنگرۀ بین‌‌المللی هنر و باستان‌‌شناسی ایران. این رویدادها با انتشار کتاب سیری در هنر ایران در 1938-1939 و با ویراستاری آرتور اوپهام پوپ و فیلیس آکرمن دنبال شد.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پیشنهاد #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
⭕️ آخوندزاده وضع موجود را ظلمت محض توصیف و وضع مطلوب‌تر (شمع) را از دل ساختن نوعی «گذشتۀ حاضر» احضار می‌کند. مطلوب‌ترین وضع متصور هم برای او روزگارِ آفتابیِ غرب است. آسیب‌شناسیِ صریح او در مکتوبات تقصیر این وضعیت ظلمانی را گردن دین و سنت و سلطنت فاسد دیسپوت‌ها می‌اندازد. نمایشنامه‌هایش مثال‌هایی ملموس برای این نگاه پاتولوژیک‌اند. اندیشۀ خانِ قصۀ موسی ژوردان در قبال پیشرفت (پروقره) اندیشه‌ای عام و واپس‌گرا و متعصبانه است؛ تعصبی قبیح در قبال هر چیزی غیر از مای محصور در فرقه‌های کوچک و ذلیلمان. راهکار ناسیونالیسم حداقل در آغاز کار این است که این «ما» بزرگ‌تر و شامل‌تر شود و دیگریِ همیشه‌در‌صحنه‌حاضرش را بازتعریف کند. ترقیِ اندیشۀ امثال آخوندزاده نسبت به پیشینیانشان هم در همین هویداست: اگر پیش‌تر دیگری فقط برای طرد و لعن ساخته می‌شد، حالا دیگریِ تازه‌ای آمده تا در گفتگو با او خود را بشناسیم.

⭕️ در سومین شمارۀ مجله الکترونیکی کوبه که هفتۀ آینده با عنوان «معماری و ملی‌گرایی» منتشر خواهد شد بخوانید.

#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری

www.koubeh.com
@Koubeh
🔹شمارۀ سوم کوبه با موضوع «ملی گرایی و معماری» منتشر شد.

📌برای دریافت رایگان فایل پی‌دی‌اف این شماره به کانال کوبه در تلگرام مراجعه کنید.

@koubeh
▪️ سوزن به خود؛ جوال‌دوز به مدیریت شهری

🖋 امیرمحمد یوسفی| دانشجوی کارشناسی مهندسی شهرسازی دانشگاه تهران

می‌شود حدس زد حدود سی‌ سال پیش وقتی که اعضای هیئت‌دولت قانون استقلال مالی شهرداری‌ها را تصویب می‌کردند نمی‌دانستند که به سرگردانیِ کلافی که دور شهرداری‌ها پیچیده شده چه ضریبی می‌دهند. نهادهایی که تا قبل از آن دولت جیبشان را پرمی‌کرد، حالا مجبور بودند تقریباً روی پای خودشان بایستند. به‌این‌ترتیب بدون آن‌که برایشان منابع مالی پایدار تعریف شود، رها شدند و این بلاتکلیفی به زودی همۀ وجودشان را فراگرفت.
آن‌ها به حالت نیمه‌خصوصی درآمدند. از اسمشان هم پیداست که نه خصوصی هستند و نه دولتی؛ نه مستقل هستند و نه زیرمجموعه. این ویژگی که در ذات شهرداری نهادینه شده بود در مدیریت شهر هم بروز کرد. شهرهای ما نه آمادگی تمهید شرایط همکاری با بخش خصوصی را دارند و نه دارای مدیریت متمرکز هستند. در ساختار نهادی کشور ما در سطوح مختلف، از قانون‌گذاری تا تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی تا اجرا، با مجموعه‌های زیادی در حوزه شهر روبه‌رو هستیم که عبارتند از: وزارت راه‌وشهرسازی به‌عنوان مهم‌ترین قانون‌گذار، شوراهای شهر، فرمانداری‌ها، استانداری‌ها تا بخش خصوصی/ خصوصی-دولتی/ خصوصی-حکومتی که همه و همه در سطوح مختلف در شهر دخیل‌اند. اضافه کنید سازمان‌های مختلفی را که در موضوعات مختلف وارد میدان می‌شوند: شهرداری‌ می‌خواهد آسفالت کند و ادارۀ ‌ گازی که می‌خواهد آسفالت را بکّند! گویا این وضع در همه‌جای شهر دیده می‌شود. برای مثال اگر موضوع حاشیه‌نشینی را درنظر بگیرید، علاوه بر مجموعه‌های بالا، با نقش بنیادمسکن و ‌قرارگاه‌های سازندگی در نیروهای مسلح هم مواجه خواهید شد. شهرداری‌ها نیز در برخورد با این سازمان‌ها دچار بلاتکلیفی هستند. از سمتی شهرداری به آن‌ها امتیازاتی می‌دهد تا اعتبار و درآمدی کسب کند و سمت دیگر در کشاکشِ رقابت قدرت با آن‌ها در مدیریت شهر است. شهرداری‌ها در الگوی حکمرانی کشور جانمایی نشده‌اند و شهرهایمان پر شده از نهادهای خودمختار هماهنگ و ناهماهنگ با یکدیگر و با شهرداری.

⭕️ ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/AY1-07-09-2 http://koubeh.com/ay1/

@koubeh
گنبدها و زیبایی؛ نگاهی به آرایه‌های گنبد در اروپا

🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران

گنبدها پای ثابت تاریخ معماری هستند. به‌میزان حضورشان در تاریخ معماری نیز محمل نظریه‌پردازی پژوهشگران بودند. در نتیجه امروزه، گنبد بار معنایی فراوانی را با خود حمل می‌کند. صحبت پیرامون چیستی گنبد از سطح مسائل فنی و روشی برای پوشاندن دهانه‌های بزرگ تا سطح معنا و تجلی هندسۀ کیهانی متغیر است. اما فارغ از اینکه آن‌ها دقیقاً چه انجام می‌دهند و چه محتوایی را در فرم خود دارند، آن‌ها محلی برای آفرینش زیبایی بوده‌اند. برای ما که در جوار بناهایی با کاشی‌کاری‌های درخشان زیسته‌ایم داخل گنبدها معمولاً بدون تزیین رها نشده و بسته به ذوق و روح زمانه و میزان هزینه‌ای که برای بنا می‌شد، آن‌ها رنگ و روی متفاوتی به خود گرفته‌اند. سنت معماری غرب نیز تا قرن‌ها گنبد را همراه خود داشته و آن را پرورده است. در اروپا نیز گنبد جایی برای آفرینش هنری بوده. دیوید استفنسون[۱] عکاس، سال‌ها پیش در پروژه‌ای بزرگ از بیش از ۱۲۰ گنبد در اروپا عکاسی کرده و آن‌ها را در مجموعه‌ای با عنوان «جلوه‌هایی از بهشت»[۲] گردآورده است. تماشای این تعداد گنبد، تمایل به دسته‌بندی را در بیننده ایجاد می‌کند. جستار تصویری پیش رو حاصل نگاهی گذرا به این موضوع است.

ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/am6-07-22
http://koubeh.com/am7

@koubeh
▪️ ۲+۲=۴-۱=۳؛ نگاهی به طرح خانه‌های ۲۵ متری

🖋 نویسنده: مسعود تقوی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
🖌 تصویرسازی: حسین ارشدی| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران

در زمانِ نداری، کم‌کردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از این‌ستون تا آن ستون کردن است؛ مثلاً برخی لباس کمتری می‌خرند؛ بعضی دیرتر آرایشگاه می‌روند؛ تعدادی کمتر می‌خوابند؛ عده‌ای کمتر می‌خورند؛ گروهی کمتر ماشین می‌خرند. تنها چیزی که زیادتر می‌شود، شمردن است؛ مثلاً تعداد شلیل‌های داخل یخچال را می‌شمارند؛ ساعت می‌گذارند تا بیش از حد نخوابند؛ برگه‌های مرخصی را احتکار می‌کنند؛ به دوستانشان نمی‌پیوندند تا تجمع بیش از سه نفر نشود؛ و خانه‌ها را متر می‌کنند. این آخری از قدیمی‌ترین ترفندهای بشری برای کم‌کردن است. درواقع آن‌هایی که نداشتند، خانه‌هایشان کوچک‌تر بود. و قدیم‌ها، خیلی‌ها نداشتند. امروز نیز وضعیتمان بی‌شباهت به گذشته‌ها نیست. به همین علت دولتمردان پیشنهاد داده‌اند برای گذر از این روزهای متلاطم، خانه‌های کوچک‌تری ساخته شوند. اما قضیه آن‌قدر هم ساده نیست. شاید حتی بتوان گفت پیچیده‌تر هم می‌شود.

⭕️ ادامۀ مطلب را می‌توانید در Instant View یا در وب‌سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/mt8-07-24
http://koubeh.com/mt8

@koubeh
کوبه
▪️ ۲+۲=۴-۱=۳؛ نگاهی به طرح خانه‌های ۲۵ متری 🖋 نویسنده: مسعود تقوی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران 🖌 تصویرسازی: حسین ارشدی| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران در زمانِ نداری، کم‌کردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از این‌ستون…
تصویر ۴: مهم‌ترین چیزی که خانه‌های ۲۵متری احتیاج دارند، بستری برای شکل گرفتن سبکی از زندگی است که تا به‌حال در ایران رایج نبود. محلات باید پیاده‌محور طراحی شوند. همچنین بسیاری از فعالیت‌هایی که در خانه رخ می‌داد، باید جای دیگری برای بروز پیدا کند.
@koubeh