▪️ جامعه شناسی معماری؛ معرفی و مرور کتاب
🖋 نگین فانی | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری و انرژی دانشگاه یزد
🔅 یادداشت محصول سری ویژۀ معماری، مرمت و شهرسازی ماراتُن کتابخوانی پرتقال🍊 (با همکاری رسانۀ کوبه و دیگر نهادهای تخصصی)
این کتاب با رویکردی نقادانه و با بهرهگیری از پرسشگری، تلاش کرده است روابط در زندگی روزمره و پدیدههای اجتماعی را با معماری پیوند دهد و معماری را بهعنوان یک «تولید اجتماعی» تحلیل کند، همچنین تلاش میکند به چگونگی هممسیری مسائل اجتماعی و راهکارهای معماری بپردازد. در سادهترین تعریف، معماری هنر خلق فضاهاییست که انسان در آن به کنشهای فردی و اجتماعی میپردازد. در هنگام خلق فضا، چهار المان فضا، زمان، ارتباط و معنا طراحی و مورد تحلیل قرار میگیرد و تعیینکننده نحوهی شکلگیری تعاملات اجتماعی است. همچنین معماری بهعنوان ابزاری حیاتیست که میتواند با ناآرامیهای اجتماعی و بیماریها به مبارزه برخیزد. ذکر این نکته ضروری است که همانطور که معماری برای فضا تعیینکننده است بستر و فضا نیز میتواند برای معماری هویتبخش باشد، درواقع ارتباط معماری و بستر دو سویه است. باید به خاطر داشت که جامعهشناسی و معماری ماهیتی دو زیسته ندارد بلکه باید علوم انسانشناسی، علوم رفتار، پدیدارشناسی و… را نیز مورد بررسی قرار داد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/pnf1-07-22
https://koubeh.com/pnf1-07-22/
@porteghalbookclub
@koubeh
🖋 نگین فانی | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری و انرژی دانشگاه یزد
🔅 یادداشت محصول سری ویژۀ معماری، مرمت و شهرسازی ماراتُن کتابخوانی پرتقال🍊 (با همکاری رسانۀ کوبه و دیگر نهادهای تخصصی)
این کتاب با رویکردی نقادانه و با بهرهگیری از پرسشگری، تلاش کرده است روابط در زندگی روزمره و پدیدههای اجتماعی را با معماری پیوند دهد و معماری را بهعنوان یک «تولید اجتماعی» تحلیل کند، همچنین تلاش میکند به چگونگی هممسیری مسائل اجتماعی و راهکارهای معماری بپردازد. در سادهترین تعریف، معماری هنر خلق فضاهاییست که انسان در آن به کنشهای فردی و اجتماعی میپردازد. در هنگام خلق فضا، چهار المان فضا، زمان، ارتباط و معنا طراحی و مورد تحلیل قرار میگیرد و تعیینکننده نحوهی شکلگیری تعاملات اجتماعی است. همچنین معماری بهعنوان ابزاری حیاتیست که میتواند با ناآرامیهای اجتماعی و بیماریها به مبارزه برخیزد. ذکر این نکته ضروری است که همانطور که معماری برای فضا تعیینکننده است بستر و فضا نیز میتواند برای معماری هویتبخش باشد، درواقع ارتباط معماری و بستر دو سویه است. باید به خاطر داشت که جامعهشناسی و معماری ماهیتی دو زیسته ندارد بلکه باید علوم انسانشناسی، علوم رفتار، پدیدارشناسی و… را نیز مورد بررسی قرار داد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/pnf1-07-22
https://koubeh.com/pnf1-07-22/
@porteghalbookclub
@koubeh
Telegraph
جامعه شناسی معماری؛ معرفی و مرور کتاب
مطالب این یادداشت، حاصل برداشتهای نگارنده از کتاب مطالعه شده در نوزدهمین سری یعنی سری ویژۀ معماری، مرمت و شهرسازی ماراتُن کتابخوانی پرتقال است که به مناسبت تولد چهارسالگی پرتقال و هفتۀ گرامیداشت مقام معمار سال 1403 ه.ش با همکاری رسانۀ کوبه و دیگر نهادهای…
▪️ معماری ایرانی در آینه شرقشناسی: سفر به اعماق هنر و هویت؛ مروری بر کتاب «شرق شناسی معماری ایران»
🖋 صبا مددی | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه تهران
🔅 یادداشت محصول سری ویژۀ معماری، مرمت و شهرسازی ماراتُن کتابخوانی پرتقال🍊 (با همکاری رسانۀ کوبه و دیگر نهادهای تخصصی)
بررسی هنر و معماری ایران از دریچهی شرقشناسی همواره موضوعی چالشبرانگیز و پرمایه بوده است. این دیدگاه، علاوهبر درک عمیقتر ابعاد فرهنگی و تمدنی این هنرها، امکان مقایسه و تحلیل تأثیرات متقابل میان شرق و غرب را نیز فراهم میآورد. در این راستا، کتاب«شرق شناسی معماری ایران» اثر غلامرضا جمال الدین، مرجعی مناسب برای غنای این حوزه به شمار میرود. نویسنده در این کتاب، با بیان مقدماتی از ارتباط بین شرقشناسی و تاریخ معماری ایران، تلاش میکند زمینه لازم برای شروع پژوهش در حوزهی شرقشناسی معماری ایران را فراهم کند. در این نوشتار در چهار بخش به مرور جستارهایی از این کتاب خواهم پرداخت.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/psm1-07-26
https://koubeh.com/psm1-07-26
@porteghalbookclub
@koubeh
🖋 صبا مددی | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه تهران
🔅 یادداشت محصول سری ویژۀ معماری، مرمت و شهرسازی ماراتُن کتابخوانی پرتقال🍊 (با همکاری رسانۀ کوبه و دیگر نهادهای تخصصی)
بررسی هنر و معماری ایران از دریچهی شرقشناسی همواره موضوعی چالشبرانگیز و پرمایه بوده است. این دیدگاه، علاوهبر درک عمیقتر ابعاد فرهنگی و تمدنی این هنرها، امکان مقایسه و تحلیل تأثیرات متقابل میان شرق و غرب را نیز فراهم میآورد. در این راستا، کتاب«شرق شناسی معماری ایران» اثر غلامرضا جمال الدین، مرجعی مناسب برای غنای این حوزه به شمار میرود. نویسنده در این کتاب، با بیان مقدماتی از ارتباط بین شرقشناسی و تاریخ معماری ایران، تلاش میکند زمینه لازم برای شروع پژوهش در حوزهی شرقشناسی معماری ایران را فراهم کند. در این نوشتار در چهار بخش به مرور جستارهایی از این کتاب خواهم پرداخت.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/psm1-07-26
https://koubeh.com/psm1-07-26
@porteghalbookclub
@koubeh
Telegraph
معماری ایرانی در آینه شرقشناسی: سفر به اعماق هنر و هویت؛ مروری بر کتاب «شرق شناسی معماری ایران»
مطالب این یادداشت، حاصل برداشتهای نگارنده از کتاب مطالعه شده در نوزدهمین سری یعنی سری ویژۀ معماری، مرمت و شهرسازی ماراتُن کتابخوانی پرتقال است که به مناسبت تولد چهارسالگی پرتقال و هفتۀ گرامیداشت مقام معمار سال ۱۴۰۳ ه.ش با همکاری رسانۀ کوبه و دیگر نهادهای…
▪️ سینما شیرین آبادان” از گذشتهایی پرافتخار تا آیندهایی نوستالژی”
🖋 محمّد امیر مطوری | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه هنر اصفهان
از میان هنرها سینما از جمله نزدیکترین هنرها به معماری است. معماری و سینما پدیدههای جامعی در چارچوب منسجم میباشند که از ترکیب اجزاء و عوامل مختلف به وجود میآیند. سینما و معماری نه تنها از نظر ماهیت حرکت بلکه از خیال زمان، فضا، ریتم، رنگ و نور، بافت، حرکت و تداوم به یکدیگر نزدیکاند. سینما با ترکیب عناصری چون رنگ، نور، زاویه دید و صحنه؛ تدوین و صدا در جهت ایجاد رابطهایی مستحکم با بیننده خود و تسهیل سفر ذهنی او به درون فیلم دست به فضاسازی میزند، در حالی که جوهر معماری فضاست. در سینما فیلمساز به طور ذهنی فضاسازی میکند و در معماری، معمار به فضا عینیت میبخشد. سینماگر برای تجلی معانی مورد نظر خود بینیاز از فضای معماری نیست و معماری برای گسترش و تبلیغ واقعیتهای مجازی و تجسم فضایی نیازمند سینما است (رحیمیان، ۱۳۸۳:۱۱). شهر و مکانهای عمومی جدای از اشیای فضایی که پهنه و موقعیتی را اشغال میکنند، به واسطه مولفهها و مشخصاتشان، عبور و اسکان افراد، روابط، نیازها، تعلقات و اخلاق، آلبوم خاطراتی است که گذرگاه جامعه انسانی میگردد. افراد جامعه در رابطهای دو سویه بر شهر تاثیر میگذارند و از آن تاثیر میگیرند. از طرفی سینما به عنوان موثرترین ابزار فرهنگی در مدیریت شهری به وسیله معماری و با توجه به ماهیت مکان، خاطرات جمعی شهری را برای عموم رقم میزند. به طور کلی میتوان گفت: سینما مروج هویت اجتماعی است. بر این اساس، شهر یک واقعیت فیزیکی مرکب از فضاها و روابط اجتماعی است که از خلال آن انسان فضا را میبیند و لمس میکند و به هویت مشخصی راجع به خودش دست پیدا میکند. ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدین شاه سرآغازی برای سینمای ایران به حساب میآید، هر چند ساخت اولین سالن سینمای عمومی تا سال ۱۲۹۱ اتفاق نیوفتاد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mam02-08-13
https://koubeh.com/mam02-08-13/
@koubeh
🖋 محمّد امیر مطوری | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه هنر اصفهان
از میان هنرها سینما از جمله نزدیکترین هنرها به معماری است. معماری و سینما پدیدههای جامعی در چارچوب منسجم میباشند که از ترکیب اجزاء و عوامل مختلف به وجود میآیند. سینما و معماری نه تنها از نظر ماهیت حرکت بلکه از خیال زمان، فضا، ریتم، رنگ و نور، بافت، حرکت و تداوم به یکدیگر نزدیکاند. سینما با ترکیب عناصری چون رنگ، نور، زاویه دید و صحنه؛ تدوین و صدا در جهت ایجاد رابطهایی مستحکم با بیننده خود و تسهیل سفر ذهنی او به درون فیلم دست به فضاسازی میزند، در حالی که جوهر معماری فضاست. در سینما فیلمساز به طور ذهنی فضاسازی میکند و در معماری، معمار به فضا عینیت میبخشد. سینماگر برای تجلی معانی مورد نظر خود بینیاز از فضای معماری نیست و معماری برای گسترش و تبلیغ واقعیتهای مجازی و تجسم فضایی نیازمند سینما است (رحیمیان، ۱۳۸۳:۱۱). شهر و مکانهای عمومی جدای از اشیای فضایی که پهنه و موقعیتی را اشغال میکنند، به واسطه مولفهها و مشخصاتشان، عبور و اسکان افراد، روابط، نیازها، تعلقات و اخلاق، آلبوم خاطراتی است که گذرگاه جامعه انسانی میگردد. افراد جامعه در رابطهای دو سویه بر شهر تاثیر میگذارند و از آن تاثیر میگیرند. از طرفی سینما به عنوان موثرترین ابزار فرهنگی در مدیریت شهری به وسیله معماری و با توجه به ماهیت مکان، خاطرات جمعی شهری را برای عموم رقم میزند. به طور کلی میتوان گفت: سینما مروج هویت اجتماعی است. بر این اساس، شهر یک واقعیت فیزیکی مرکب از فضاها و روابط اجتماعی است که از خلال آن انسان فضا را میبیند و لمس میکند و به هویت مشخصی راجع به خودش دست پیدا میکند. ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدین شاه سرآغازی برای سینمای ایران به حساب میآید، هر چند ساخت اولین سالن سینمای عمومی تا سال ۱۲۹۱ اتفاق نیوفتاد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mam02-08-13
https://koubeh.com/mam02-08-13/
@koubeh
Telegraph
سینما شیرین آبادان" از گذشتهایی پرافتخار تا آیندهایی نوستالژی"
از میان هنرها سینما از جمله نزدیکترین هنرها به معماری است. معماری و سینما پدیدههای جامعی در چارچوب منسجم میباشند که از ترکیب اجزاء و عوامل مختلف به وجود میآیند. سینما و معماری نه تنها از نظر ماهیت حرکت بلکه از خیال زمان، فضا، ریتم، رنگ و نور، بافت، حرکت…
▪️ مرثیهای برای یک شهر؛ نگاهی به زیست در مسکن معاصر تهران از دریچه سریال «در انتهای شب» و رمان «ر ه ش»
🖋 احسان محبوب مقدم | دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران
«تهران با این نماهای رومی شده است برشی از معادن سنگ! معدن سنگ عمودی شده بیریختی است منطقه یک تهران».
پس از تماشای چند قسمت اول سریال جدید و پرمخاطب «در انتهای شب» به کارگردانی آیدا پناهنده، که داستان فروپاشی یک خانواده از طبقه متوسط جامعه و چالشهای خانواده امروزی را هنرمندانه به تصویر میکشد؛ بهصورت ناخودآگاه توجهام نسبت به پسزمینه این معضلات خانوادگی- اجتماعی که در یک فضای شهری رخ میدهند بیشتر و بیشتر شد. گویی کارگردان نیز ناخودآگاه این عناصر را به کار نبرده است و منظوری در پس قابهای سرد و بیروح خستگی و غمزدگی شخصیتهای داستان نهفته است. هماهنگی معنادار حال و هوای دردمند داستان با فضاهای زندگی، کار و رفت آمد افراد کلیدی داستان، بیانگر آن است که میتوان رویکرد انتقادی این اثر نسبت به مسائل خانوادگی- اجتماعی را، به محیط زندگی و مسکن این افراد از دیدگاهی معمارانه، تعمیم داد. از طرف دیگر رمان «ر ه ش» که به خاطر احترام به نویسنده آن -رضا امیرخانی- همانگونه که روی جلد کتاب آمده عنوانش را مینویسم (یعنی «شهر»، اما متلاشی و وارونه)؛ یک رمان معمارانه با نگاهی انتقادی و زبانی صریح، که داستان زوجی معمار را روایت میکند که چگونه در بستر شهر دچار ملالتها و چالشهای گوناگوناند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/emm1-08-17
https://koubeh.com/emm1-08-17/
@koubeh
🖋 احسان محبوب مقدم | دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران
«تهران با این نماهای رومی شده است برشی از معادن سنگ! معدن سنگ عمودی شده بیریختی است منطقه یک تهران».
پس از تماشای چند قسمت اول سریال جدید و پرمخاطب «در انتهای شب» به کارگردانی آیدا پناهنده، که داستان فروپاشی یک خانواده از طبقه متوسط جامعه و چالشهای خانواده امروزی را هنرمندانه به تصویر میکشد؛ بهصورت ناخودآگاه توجهام نسبت به پسزمینه این معضلات خانوادگی- اجتماعی که در یک فضای شهری رخ میدهند بیشتر و بیشتر شد. گویی کارگردان نیز ناخودآگاه این عناصر را به کار نبرده است و منظوری در پس قابهای سرد و بیروح خستگی و غمزدگی شخصیتهای داستان نهفته است. هماهنگی معنادار حال و هوای دردمند داستان با فضاهای زندگی، کار و رفت آمد افراد کلیدی داستان، بیانگر آن است که میتوان رویکرد انتقادی این اثر نسبت به مسائل خانوادگی- اجتماعی را، به محیط زندگی و مسکن این افراد از دیدگاهی معمارانه، تعمیم داد. از طرف دیگر رمان «ر ه ش» که به خاطر احترام به نویسنده آن -رضا امیرخانی- همانگونه که روی جلد کتاب آمده عنوانش را مینویسم (یعنی «شهر»، اما متلاشی و وارونه)؛ یک رمان معمارانه با نگاهی انتقادی و زبانی صریح، که داستان زوجی معمار را روایت میکند که چگونه در بستر شهر دچار ملالتها و چالشهای گوناگوناند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/emm1-08-17
https://koubeh.com/emm1-08-17/
@koubeh
Telegraph
مرثیهای برای یک شهر؛ نگاهی به زیست در مسکن معاصر تهران از دریچه سریال «در انتهای شب» و رمان «ر ه ش»
_____ این یادداشت، برگرفته از مطالب پروژۀ نهایی نویسنده در بخش عملی کلاس «آشنایی با معماری معاصر 1» به تدریس دکتر سعید حقیر، عضو هیئتعلمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، و دستیاری آموزشی مهندس وحید آقایی، دانشآموختۀ کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران…
▪️ انجمنی ملی برای قهرمانانی ملی
🖋 امیر مهدی بصیری | کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
یکی از مهمترین جریانهای تاریخی که اوج آن در دورهی پهلوی اول و سپس در دوران پهلوی دوم پیگری شد، جریانی موسوم به «ملیگرایی» بود. جریانی که دامنهی تأثیرگذاری آن نه تنها محدود به سیاست نبود بلکه تاریخ هنر و معماری ایران در سدهی چهاردهم شمسی را نیز تحتالشعاع خویش قرار داد. ریشههای این جریان ملیگرا را میتوان در اروپای قرن هجدهم و نوزدهم ردیابی کرد. اروپایی که انقلاب فرانسه و شکلگیری ملتهای گوناگون از جمله ملت یکپارچهی آلمانی که با تلاشهای بیسمارک محقق شد، را بهخود دیده بود. از عناصری که برای ساخت یک ملت بهمعنای یک جماعت پایدار انسانی که در سرزمینی معین و در رابطه با دولتِ واحد، لازم بود میتوان به نژاد، زبان، کیش، تاریخ و احساس مشترک، یگانگی فرهنگی و سرنوشت مشترک اشاره کرد (آشوری، ۱۳۸۷: ۱۷۶ و ۱۷۷) (بیگدلو، ۱۳۸۰: ۹۰). در تقابل با قومگرایی پیشین که اسطورههای مربوط به خود را دارا بود، ملت مدرن دارای حافظهی تاریخی است، خوراک این حافظهی تاریخی توسط دستاوردهای علم تاریخ و کاوشهای باستانشناسی فراهم میشود، بههمین دلیل تاریخنگاری ملی که قصد مورخین آن قصد دارند تاریخ ملت را بنویسند، از سدهی نوزدهم در اروپا رواج مییابد (آشوری، ۱۳۸۷: ۱۸۰). علاوهبر این پس از مطالعاتی که فیلسوفان و مستشرقین اروپایی دربارهی ایران علیالخصوص دورهی باستان انجام داده بودند، ملتسازان ایرانی نیز بههمان صورت توجه خود را بیش از پیش به ایران پیش از اسلام معطوف کردند. مثلاً هگل ایرانیها را اولین مردمان تاریخی جهان میدانست (هگل، ۱۳۹۶: ۲۲۰). او عقیده داشت، نوری که از سرزمین پارس طلوع کرده بر تمدنهای دیگر نیز پرتو افکنده و از این روی او آغاز اصل تکامل را از سرزمین ایران میدانست (همان: ۲۲۰ و ۲۲۱). طبیعی بود که ایرانیان نیز مانند اروپاییان دورههای باشکوه تاریخ خود، پیش از آنکه امپراطوری ایران موردحملهی اعراب قرار گیرد و فروبپاشد را برجسته میساختند. در این میان نیز سرگذشت قهرمانان ملی که از فرهنگ و تاریخ ایران در برابر بیگانگان دفاع کرده بودند نیز موردتوجه تاریخنگاران قرار گرفت، کسانی مانند فردوسی یا دیگر شاعرا قهرمانانی بودند که زبان فارسی را از هجوم زبانهای بیگانه حفظ کرده و بههمین دلیل شایستهی تجلیل و احترام قرار گرفتند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ab4-08-21
https://koubeh.com/ab4-08-21
@koubeh
🖋 امیر مهدی بصیری | کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
یکی از مهمترین جریانهای تاریخی که اوج آن در دورهی پهلوی اول و سپس در دوران پهلوی دوم پیگری شد، جریانی موسوم به «ملیگرایی» بود. جریانی که دامنهی تأثیرگذاری آن نه تنها محدود به سیاست نبود بلکه تاریخ هنر و معماری ایران در سدهی چهاردهم شمسی را نیز تحتالشعاع خویش قرار داد. ریشههای این جریان ملیگرا را میتوان در اروپای قرن هجدهم و نوزدهم ردیابی کرد. اروپایی که انقلاب فرانسه و شکلگیری ملتهای گوناگون از جمله ملت یکپارچهی آلمانی که با تلاشهای بیسمارک محقق شد، را بهخود دیده بود. از عناصری که برای ساخت یک ملت بهمعنای یک جماعت پایدار انسانی که در سرزمینی معین و در رابطه با دولتِ واحد، لازم بود میتوان به نژاد، زبان، کیش، تاریخ و احساس مشترک، یگانگی فرهنگی و سرنوشت مشترک اشاره کرد (آشوری، ۱۳۸۷: ۱۷۶ و ۱۷۷) (بیگدلو، ۱۳۸۰: ۹۰). در تقابل با قومگرایی پیشین که اسطورههای مربوط به خود را دارا بود، ملت مدرن دارای حافظهی تاریخی است، خوراک این حافظهی تاریخی توسط دستاوردهای علم تاریخ و کاوشهای باستانشناسی فراهم میشود، بههمین دلیل تاریخنگاری ملی که قصد مورخین آن قصد دارند تاریخ ملت را بنویسند، از سدهی نوزدهم در اروپا رواج مییابد (آشوری، ۱۳۸۷: ۱۸۰). علاوهبر این پس از مطالعاتی که فیلسوفان و مستشرقین اروپایی دربارهی ایران علیالخصوص دورهی باستان انجام داده بودند، ملتسازان ایرانی نیز بههمان صورت توجه خود را بیش از پیش به ایران پیش از اسلام معطوف کردند. مثلاً هگل ایرانیها را اولین مردمان تاریخی جهان میدانست (هگل، ۱۳۹۶: ۲۲۰). او عقیده داشت، نوری که از سرزمین پارس طلوع کرده بر تمدنهای دیگر نیز پرتو افکنده و از این روی او آغاز اصل تکامل را از سرزمین ایران میدانست (همان: ۲۲۰ و ۲۲۱). طبیعی بود که ایرانیان نیز مانند اروپاییان دورههای باشکوه تاریخ خود، پیش از آنکه امپراطوری ایران موردحملهی اعراب قرار گیرد و فروبپاشد را برجسته میساختند. در این میان نیز سرگذشت قهرمانان ملی که از فرهنگ و تاریخ ایران در برابر بیگانگان دفاع کرده بودند نیز موردتوجه تاریخنگاران قرار گرفت، کسانی مانند فردوسی یا دیگر شاعرا قهرمانانی بودند که زبان فارسی را از هجوم زبانهای بیگانه حفظ کرده و بههمین دلیل شایستهی تجلیل و احترام قرار گرفتند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ab4-08-21
https://koubeh.com/ab4-08-21
@koubeh
Telegraph
انجمنی ملی برای قهرمانانی ملی
مقدمه یکی از مهمترین جریانهای تاریخی که اوج آن در دورهی پهلوی اول و سپس در دوران پهلوی دوم پیگری شد، جریانی موسوم به «ملیگرایی» بود. جریانی که دامنهی تأثیرگذاری آن نه تنها محدود به سیاست نبود بلکه تاریخ هنر و معماری ایران در سدهی چهاردهم شمسی را نیز…
▪️ از طهران تا تهران: داستان شهری از گور برخاسته در گذر تاریخ
🖋 سیده مبینا مرتضوی اسکویی | دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران
از چندی پیش، در شهر تهران که قدم میزدم، سؤالاتی ذهنم را بازیچه کلمات تشکیل دهندشان میکردند، هر شهرگشت، باظرافت روح تاریخیاش، دلایل بیشتری برای پرسش از سیر دست یافتنِ دیروزِ خاکخوردهاش به امروز دود پیکرش، بازگو میکرد؛ نهایتاً همه پرسشها، به گنگ بودنِ یافتنِ امتدادی از معماری کهن در معماری معاصر ختم میشد پس با تاریخ همدست شدم و برگهای داستانش را برعکس ورق زدم. سادهتر چشم اندوختم، تا به برگهای زیرخاک رسیدم، از همان نقطه، مرور کردم تا جایی که دستم روی خاک را لمس کند، زیر نقاط عطف داستانش خط کشیدم و انتهای هر خطِ مختصری از یک دورهاش، نقطه انتهای بند را قراردادم، روایت نهاییام از گور برخاست، بازگو شد تا از طهرانی که تنها، خواندم و شنیدمش، به تهرانی که دیدم و زندگی کردم، برسد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mmo1-08-26
https://koubeh.com/mmo1-08-26
@koubeh
🖋 سیده مبینا مرتضوی اسکویی | دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران
از چندی پیش، در شهر تهران که قدم میزدم، سؤالاتی ذهنم را بازیچه کلمات تشکیل دهندشان میکردند، هر شهرگشت، باظرافت روح تاریخیاش، دلایل بیشتری برای پرسش از سیر دست یافتنِ دیروزِ خاکخوردهاش به امروز دود پیکرش، بازگو میکرد؛ نهایتاً همه پرسشها، به گنگ بودنِ یافتنِ امتدادی از معماری کهن در معماری معاصر ختم میشد پس با تاریخ همدست شدم و برگهای داستانش را برعکس ورق زدم. سادهتر چشم اندوختم، تا به برگهای زیرخاک رسیدم، از همان نقطه، مرور کردم تا جایی که دستم روی خاک را لمس کند، زیر نقاط عطف داستانش خط کشیدم و انتهای هر خطِ مختصری از یک دورهاش، نقطه انتهای بند را قراردادم، روایت نهاییام از گور برخاست، بازگو شد تا از طهرانی که تنها، خواندم و شنیدمش، به تهرانی که دیدم و زندگی کردم، برسد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mmo1-08-26
https://koubeh.com/mmo1-08-26
@koubeh
Telegraph
از طهران تا تهران: داستان شهری از گور برخاسته در گذر تاریخ
_____ این یادداشت، برگرفته از مطالب پروژۀ نهایی نویسنده در بخش عملی کلاس «آشنایی با معماری معاصر ۱» به تدریس دکتر سعید حقیر، عضو هیئتعلمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، و دستیاری آموزشی مهندس وحید آقایی، دانشآموختۀ کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران…
انجمن علمی دانشجویی مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران با همکاری رسانۀ کوبه برگزار میکند:
🔴 سلسله وبینار پایاننامههای دانشآموختگان مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
📢 نشست اوّل:
روایت پیدایش و رشد یوسفآباد
قصۀ شکلگیری و توسعۀ محلهای در تهران
🎙نرگس عافی
🗓 دوشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۳۰
🖥 به صورت مجازی در پلتفرم گوگلمیت به نشانی:
https://meet.google.com/hek-jnne-ara
▪️حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
@iasa_ut
@koubeh
🔴 سلسله وبینار پایاننامههای دانشآموختگان مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
📢 نشست اوّل:
روایت پیدایش و رشد یوسفآباد
قصۀ شکلگیری و توسعۀ محلهای در تهران
🎙نرگس عافی
🗓 دوشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۳۰
🖥 به صورت مجازی در پلتفرم گوگلمیت به نشانی:
https://meet.google.com/hek-jnne-ara
▪️حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
@iasa_ut
@koubeh
▪️ مناظری که نمیبینیم
🖋 امیرحسین مقتدایی| کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
📑 [بازنشر از فصلنامۀ علمی - ترویجی دریچه، شمارۀ ۸]
روزانه بسیاری از مردم در شهرها از بوستانها و باغهای عمومی بازدید میکنند و در دوردستها مناظری چون کوه و جنگل را میبینند. نهادهای گوناگون مسئول حفظ این فضاها و میراث طبیعی یا مصنوع هستند. مراتع، کوهها و جنگلها به عنوان میراث طبیعی به ثبت ملی و جهانی میرسند و بوستانها و باغها نیز به عنوان میراث فرهنگی حفظ میشوند. همچنین بودجه بسیاری برای رسیدگی به آنها اختصاص یافته و محیطبان و باغبان حافظ سلامت و رشد آنها هستند. اما آیا مناظر اطراف ما منحصر به همینها است. آیا میان محیط طبیعی دستکاری نشده و محیط مصنوع تحت نگهداری و آرایش میتوان در جستجوی محیط دیگری بود که از نظر ما جا افتاده و نادیده مانده است؟
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am20-09-02
https://koubeh.com/am20-09-02/
@koubeh
🖋 امیرحسین مقتدایی| کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
📑 [بازنشر از فصلنامۀ علمی - ترویجی دریچه، شمارۀ ۸]
روزانه بسیاری از مردم در شهرها از بوستانها و باغهای عمومی بازدید میکنند و در دوردستها مناظری چون کوه و جنگل را میبینند. نهادهای گوناگون مسئول حفظ این فضاها و میراث طبیعی یا مصنوع هستند. مراتع، کوهها و جنگلها به عنوان میراث طبیعی به ثبت ملی و جهانی میرسند و بوستانها و باغها نیز به عنوان میراث فرهنگی حفظ میشوند. همچنین بودجه بسیاری برای رسیدگی به آنها اختصاص یافته و محیطبان و باغبان حافظ سلامت و رشد آنها هستند. اما آیا مناظر اطراف ما منحصر به همینها است. آیا میان محیط طبیعی دستکاری نشده و محیط مصنوع تحت نگهداری و آرایش میتوان در جستجوی محیط دیگری بود که از نظر ما جا افتاده و نادیده مانده است؟
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am20-09-02
https://koubeh.com/am20-09-02/
@koubeh
Telegraph
مناظری که نمیبینیم
بازنشر از فصلنامه علمی ترویجی دریچه، شماره ۸، ۱۴۰۱ روزانه بسیاری از مردم در شهرها از بوستانها و باغهای عمومی بازدید میکنند و در دوردستها مناظری چون کوه و جنگل را میبینند. نهادهای گوناگون مسئول حفظ این فضاها و میراث طبیعی یا مصنوع هستند. مراتع، کوهها…
▪️ساختار، ساخت، تکتونیک
🖋 نویسنده: ادوارد سکلر | 1965
🖋 مترجمان: پارسا موثقی | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه تهران - سیاوش صداقتزاده | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه تهران
گاهی ممکن است به هنگام تلاش برای اشراف کلامی بر جهان بصری، به ناامیدی برسیم. هر چه بیشتر سعی کنیم، به نظر بیشتر در کشاکشهای گیجکننده میان بیربطی، نابهجایی و پوچی گم میشویم. بیشک محتمل است هنرمندی چنین حس کند که در معماری و هنرهای بصری هیچ جایی برای صورتبندیهای کلامی نیست؛ با این حال، او بدون راهنماییِ اصولی مشخص، قادر به خلق [اثری] نخواهد بود؛ اصولی که به خودی خود نه بصری بلکه مفهومیاند و هنرمند در طی زمان به آنها دستیافته و صورتبندیشان کرده است. [آن اصول،] ممکن است ساده باشند، مانند تصمیمی برای تأثیر نپذیرفتن از امور فکری در حین فرآیند خلق، یا ممکن است بسیار متعدد و متنوع باشند و [رواجِ] اعتبار آنها فراتر از یک فرد و به یک گروه بسط پیدا کند، که در این صورت به رویکردهای فکری و عملی بیشتری مرتبط میشوند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/pm01-09-07
https://koubeh.com/pm01-09-07
@koubeh
🖋 نویسنده: ادوارد سکلر | 1965
🖋 مترجمان: پارسا موثقی | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه تهران - سیاوش صداقتزاده | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه تهران
گاهی ممکن است به هنگام تلاش برای اشراف کلامی بر جهان بصری، به ناامیدی برسیم. هر چه بیشتر سعی کنیم، به نظر بیشتر در کشاکشهای گیجکننده میان بیربطی، نابهجایی و پوچی گم میشویم. بیشک محتمل است هنرمندی چنین حس کند که در معماری و هنرهای بصری هیچ جایی برای صورتبندیهای کلامی نیست؛ با این حال، او بدون راهنماییِ اصولی مشخص، قادر به خلق [اثری] نخواهد بود؛ اصولی که به خودی خود نه بصری بلکه مفهومیاند و هنرمند در طی زمان به آنها دستیافته و صورتبندیشان کرده است. [آن اصول،] ممکن است ساده باشند، مانند تصمیمی برای تأثیر نپذیرفتن از امور فکری در حین فرآیند خلق، یا ممکن است بسیار متعدد و متنوع باشند و [رواجِ] اعتبار آنها فراتر از یک فرد و به یک گروه بسط پیدا کند، که در این صورت به رویکردهای فکری و عملی بیشتری مرتبط میشوند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/pm01-09-07
https://koubeh.com/pm01-09-07
@koubeh
Telegraph
ساختار، ساخت، تکتونیک
(این متن ترجمهای است از مقاله ساختار، ساخت، تکتونیک نوشته ادوارد سکلر[1]، در متن، اعداد پینوشت مترجمین به صورت بالانویس و اعداد پینوشت نویسنده در کروشه نوشته شدهاند) گاهی ممکن است به هنگام تلاش برای اشراف کلامی بر جهان بصری، به ناامیدی برسیم. هر چه بیشتر…
Forwarded from فراکسیون مطالعات معماری ایران - IAS Faction
فراکسیون مطالعات معماری ایران اتحادیۀ معماری، مرمت و شهرسازی ایران با همکاری رسانۀ کوبه و جامعۀ منتقدین و نویسندگان معماری برگزار میکند:
جایگاه متن و نوشتن در معماری
بههمراه گفتوگو دربارۀ کتاب «معماری نویسی: معماران چگونه باید بنویسند؟»
👤 سخنران:
مهشید معتمد - دکتری معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، معمار، استاد دانشگاه و مترجم کتاب
👤 میزبان:
حبیب طالبی - همکار دورۀ اوّل شورای فراکسیون مطالعات معماری ایران، معمار و پژوهشگر
🗓 پنجشنبه ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۳
🕕 ساعت ۱۸:۰۰
🖥 به صورت مجازی در پلتفرم گوگلمیت به نشانی:
https://meet.google.com/dvc-maip-oef
▪️ حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
@koubeh
@uaurir
@iasfaction
جایگاه متن و نوشتن در معماری
بههمراه گفتوگو دربارۀ کتاب «معماری نویسی: معماران چگونه باید بنویسند؟»
👤 سخنران:
مهشید معتمد - دکتری معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، معمار، استاد دانشگاه و مترجم کتاب
👤 میزبان:
حبیب طالبی - همکار دورۀ اوّل شورای فراکسیون مطالعات معماری ایران، معمار و پژوهشگر
🗓 پنجشنبه ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۳
🕕 ساعت ۱۸:۰۰
🖥 به صورت مجازی در پلتفرم گوگلمیت به نشانی:
https://meet.google.com/dvc-maip-oef
▪️ حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
@koubeh
@uaurir
@iasfaction
Audio
📻 صوت نشست مجازی
جایگاه متن و نوشتن در معماری؛ بههمراه گفتوگو دربارۀ کتاب «معماری نویسی: معماران چگونه باید بنویسند؟»
🗓 پنجشنبه ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۳
👤 سخنران:
مهشید معتمد - دکتری معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، معمار، استاد دانشگاه و مترجم کتاب
👤 میزبان:
حبیب طالبی - همکار دورۀ اوّل شورای فراکسیون مطالعات معماری ایران، معمار و پژوهشگر
❇️ به همت فراکسیون مطالعات معماری ایران اتحادیۀ معماری، مرمت و شهرسازی ایران با همکاری رسانۀ کوبه و جامعۀ منتقدین و نویسندگان معماری
@koubeh
@uaurir
@iasfaction
جایگاه متن و نوشتن در معماری؛ بههمراه گفتوگو دربارۀ کتاب «معماری نویسی: معماران چگونه باید بنویسند؟»
🗓 پنجشنبه ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۳
👤 سخنران:
مهشید معتمد - دکتری معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، معمار، استاد دانشگاه و مترجم کتاب
👤 میزبان:
حبیب طالبی - همکار دورۀ اوّل شورای فراکسیون مطالعات معماری ایران، معمار و پژوهشگر
❇️ به همت فراکسیون مطالعات معماری ایران اتحادیۀ معماری، مرمت و شهرسازی ایران با همکاری رسانۀ کوبه و جامعۀ منتقدین و نویسندگان معماری
@koubeh
@uaurir
@iasfaction
▪️ اُبژگی فرودست به مثابۀ محصول جذاب آکادمیک؛ چرا مطالعات فرودستی در ایران، بنبست نظری را بازتولید میکند
🖋 امیرمحمد یوسفی | دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت شهری دانشگاه تهران
این وضعیت متناقض بدین معناست که جامعه، با وجود اینکه فرودست را به عنوان یکی از اعضای خود میشناسد، تمایل دارد تا او را به عنوان یک “دیگری” تلقی کند. دیگریای که از خود تریبون ندارد و حالا نیاز دارد توسط انبوه دانشگاهیان، هنرمندان، خبرنگاران و مدیران، “بازنمایی” بشود. بازنماییای که ذیل منطق آسیبشناسانهی رایج در بهترین حالت فرودست و فضای زندگی او را همچون چیزی برونافتاده، کانون آسیبهای اجتماعی معرفی میکند. سپس با منطقی که “دانش کاربردی” نامیده میشود، مجموعهای راهبرد پیشنهاد میدهد که به اصطلاح آسیبها را کاهش و محله را ارتقاء داده باشد. برای گفتمان رایج، بدون اینکه تاریخمندی پدیده و منطق تولید و بازتولیدش مورد سؤال قرار بگیرد، فرودست و فضای زندگی او چیزی نیست جز فرصتی برای مهندسی کردن، موضوعی برای متخصصان اجتماعی و امکانی برای مدیران جهت تعریف پروژه و تخصیص بودجه برای همان متخصصان و مهندسان.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ay02-09-12
https://koubeh.com/ay02-09-12
@koubeh
🖋 امیرمحمد یوسفی | دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت شهری دانشگاه تهران
این وضعیت متناقض بدین معناست که جامعه، با وجود اینکه فرودست را به عنوان یکی از اعضای خود میشناسد، تمایل دارد تا او را به عنوان یک “دیگری” تلقی کند. دیگریای که از خود تریبون ندارد و حالا نیاز دارد توسط انبوه دانشگاهیان، هنرمندان، خبرنگاران و مدیران، “بازنمایی” بشود. بازنماییای که ذیل منطق آسیبشناسانهی رایج در بهترین حالت فرودست و فضای زندگی او را همچون چیزی برونافتاده، کانون آسیبهای اجتماعی معرفی میکند. سپس با منطقی که “دانش کاربردی” نامیده میشود، مجموعهای راهبرد پیشنهاد میدهد که به اصطلاح آسیبها را کاهش و محله را ارتقاء داده باشد. برای گفتمان رایج، بدون اینکه تاریخمندی پدیده و منطق تولید و بازتولیدش مورد سؤال قرار بگیرد، فرودست و فضای زندگی او چیزی نیست جز فرصتی برای مهندسی کردن، موضوعی برای متخصصان اجتماعی و امکانی برای مدیران جهت تعریف پروژه و تخصیص بودجه برای همان متخصصان و مهندسان.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ay02-09-12
https://koubeh.com/ay02-09-12
@koubeh
Telegraph
اُبژگی فرودست به مثابۀ محصول جذاب آکادمیک؛ چرا مطالعات فرودستی در ایران، بنبست نظری را بازتولید میکند
مفهوم فرودستی و مطالعات فرودستی در دنیا اولین بار آنتونیو گرامشی[1] در اثر دفترهای زندان[2] مفهوم "فرودست[3]" را به کار گرفت و به آن خصلتی انتقادی بخشید. مفهوم فرودست را میتوان وسیعتر از پرولتاریا دانست، او از این اصطلاح برای اشاره به گروه های تحت سلطه…
انجمن علمی دانشجویی مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران با همکاری رسانۀ کوبه برگزار میکند:
🔴 سلسله وبینار پایاننامههای دانشآموختگان مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
📢 نشست دوّم:
درآمدی بر مفهوم تاریخ از منظر روشنفکران ایرانی و پیامدهای آن برای معماری ایران (دورۀ مشروطه و رضاشاه)
🎙 پوریا محمودی
🗓 سهشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۰۰
🖥 به صورت مجازی در پلتفرم گوگلمیت به نشانی:
https://meet.google.com/xqt-ojtm-cpq
▪️حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
@iasa_ut
@koubeh
🔴 سلسله وبینار پایاننامههای دانشآموختگان مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
📢 نشست دوّم:
درآمدی بر مفهوم تاریخ از منظر روشنفکران ایرانی و پیامدهای آن برای معماری ایران (دورۀ مشروطه و رضاشاه)
🎙 پوریا محمودی
🗓 سهشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۰۰
🖥 به صورت مجازی در پلتفرم گوگلمیت به نشانی:
https://meet.google.com/xqt-ojtm-cpq
▪️حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
@iasa_ut
@koubeh
Forwarded from انجمن مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
جلسۀ دفاع از پایاننامۀ کارشناسیارشد مطالعات معماری ایران
ظهور سخنگفتن از «سنت» در افق مباحث معماری ایران؛ تبارها و شرایط امکان نظام گفتار حس وحدت
پژوهشگر:
امیرعباس علیاری
اساتید راهنما:
دکتر حامد مظاهریان
دکتر سعید خاقانی
استاد مشاور: دکتر بابک افشار
داوران:
دکتر پیروز حناچی
دکتر علی عمرانیپور
چهارشنبه ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۰۰
دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، ساختمان تحصیلات تکمیلی معماری
ظهور سخنگفتن از «سنت» در افق مباحث معماری ایران؛ تبارها و شرایط امکان نظام گفتار حس وحدت
پژوهشگر:
امیرعباس علیاری
اساتید راهنما:
دکتر حامد مظاهریان
دکتر سعید خاقانی
استاد مشاور: دکتر بابک افشار
داوران:
دکتر پیروز حناچی
دکتر علی عمرانیپور
چهارشنبه ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۰۰
دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، ساختمان تحصیلات تکمیلی معماری
Forwarded from انجمن مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
جلسۀ دفاع از پایاننامۀ کارشناسیارشد مطالعات معماری ایران
«هویت گرایی در رویکرد معماران معاصر ایران
مطالعه موردی: آثار معماران معاصر تبریز در دهه ۹۰ شمسی»
پژوهشگر:
لاله آشنا
استاد راهنما:
دکتر حامد مظاهریان
داوران:
دکتر پیروز حناچی
دکتر علی عمرانی پور
چهارشنبه ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۳، ساعت۱۱:۰۰
دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، ساختمان تحصیلات تکمیلی معماری
«هویت گرایی در رویکرد معماران معاصر ایران
مطالعه موردی: آثار معماران معاصر تبریز در دهه ۹۰ شمسی»
پژوهشگر:
لاله آشنا
استاد راهنما:
دکتر حامد مظاهریان
داوران:
دکتر پیروز حناچی
دکتر علی عمرانی پور
چهارشنبه ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۳، ساعت۱۱:۰۰
دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، ساختمان تحصیلات تکمیلی معماری
▪️ یادداشتی در باب بافت تاریخی سمنان
🖋 امیرحسین مقتدایی | کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
توجه به شاهکارهای معماری باعث نابودی بافت تاریخی در ایران شده است. شاید این جمله کمی به دور از انصاف باشد اما برای اندیشیدن درباره آنچه در صد سال گذشته در فضای دانشگاهی و دستاندرکاران میراث فرهنگی کشور رخ داده لازم است. برای این جمله میتوان مصادیق متعددی معرفی کرد که چندان هم گمنام نخواهند بود، چه آنکه اصفهان خود بزرگترین قربانی چنین مسئلهای است. معماران شیفته تغییر مسیر در شیخ لطفالله هستند و گردشگران بهدنبال پخش شدن صدایشان در گنبدخانه جامع عباسی و هیچکس هم درباره حجم انبوه تخریبهای خانههای ارزشمند چند صد ساله اطراف مسجد جامع سخنی نمیگوید. اما این متن درباره شهر دیگری است. شهری به دور از حاشیه و تا حدی کم توجه شده در فضای پژوهشهای تاریخ معماری و شهر در ایران؛ سمنان. حتی با بازدید کوتاه هم میتوان دریافت چه میزان نکات حائز اهمیت در بافت تاریخی آن وجود دارد اما هیچگاه بحثی مفصل درباره آن انجام نپذیرفته است. شاید هم در محفلی در میان دوستدارانش مباحثههای صورت پذیرفته باشد اما در جایی منتشر نشده باشد که این غمانگیزتر است. در باب مسائل گوناگون سمنان از نظام انتقال آب تا میادین شهری میتوان مقالات علمی-پژوهشی متعدد نوشت و باید هم نوشت اما در این متن ترجیح من بیان نظراتم است بدون مقیدات آکادمیک.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am21-09-17
https://koubeh.com/am21-09-17
@koubeh
🖋 امیرحسین مقتدایی | کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
توجه به شاهکارهای معماری باعث نابودی بافت تاریخی در ایران شده است. شاید این جمله کمی به دور از انصاف باشد اما برای اندیشیدن درباره آنچه در صد سال گذشته در فضای دانشگاهی و دستاندرکاران میراث فرهنگی کشور رخ داده لازم است. برای این جمله میتوان مصادیق متعددی معرفی کرد که چندان هم گمنام نخواهند بود، چه آنکه اصفهان خود بزرگترین قربانی چنین مسئلهای است. معماران شیفته تغییر مسیر در شیخ لطفالله هستند و گردشگران بهدنبال پخش شدن صدایشان در گنبدخانه جامع عباسی و هیچکس هم درباره حجم انبوه تخریبهای خانههای ارزشمند چند صد ساله اطراف مسجد جامع سخنی نمیگوید. اما این متن درباره شهر دیگری است. شهری به دور از حاشیه و تا حدی کم توجه شده در فضای پژوهشهای تاریخ معماری و شهر در ایران؛ سمنان. حتی با بازدید کوتاه هم میتوان دریافت چه میزان نکات حائز اهمیت در بافت تاریخی آن وجود دارد اما هیچگاه بحثی مفصل درباره آن انجام نپذیرفته است. شاید هم در محفلی در میان دوستدارانش مباحثههای صورت پذیرفته باشد اما در جایی منتشر نشده باشد که این غمانگیزتر است. در باب مسائل گوناگون سمنان از نظام انتقال آب تا میادین شهری میتوان مقالات علمی-پژوهشی متعدد نوشت و باید هم نوشت اما در این متن ترجیح من بیان نظراتم است بدون مقیدات آکادمیک.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am21-09-17
https://koubeh.com/am21-09-17
@koubeh
Telegraph
یادداشتی در باب بافت تاریخی سمنان
توجه به شاهکارهای معماری باعث نابودی بافت تاریخی در ایران شده است. شاید این جمله کمی به دور از انصاف باشد اما برای اندیشیدن درباره آنچه در صد سال گذشته در فضای دانشگاهی و دستاندرکاران میراث فرهنگی کشور رخ داده لازم است. برای این جمله میتوان مصادیق متعددی…
▪️ انسانزدایی از هوش مصنوعی
🖋 وحید وحدت | استادیار معماری و طراحی داخلی در دانشگاه ایالتی واشنگتن ایالات متحدۀ آمریکا
📑 [بازنشر از روزنامۀ شرق]
آیا هوش مصنوعی می تواند خلاق باشد؟ می تواند هنر بیافریند؟ شعر بسراید؟ اگر اینها هنوز برایتان سوال است، تحولات هوش مصنوعی را از نزدیک پی نگرفتهاید. چرا که مدتی است از شعر گفتن و نقش زدن و طرح انداختن هوش مصنوعی میگذرد. در این صورت چرا همچنان بحثهای نظری در انکار این دستاوردهای شگفتانگیز از رواج نیافتاده؟ به نظر میرسد بخشی از تقلای ما برای منحصر دانستن شاعرانگی، آفرینشگری، و تالیف به امری انسانی ناشی از نگرانی نسبت به پیامدهای پذیرش عاملیت عینی غیرانسانی باشد. شاید ناخودآگاه دریافتهایم که پاسخ مثبت به همین چند پرسش ساده چطور تعاریف و تصورات ما از مفاهیمی کلانتر را فرو میریزد. تمرکز این نوشته بر همین جهشهای معرفتی است که متاثر از عاملیت هوش مصنوعی شکل میگیرد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/vv2-09-23
https://koubeh.com/vv2-09-23
@koubeh
🖋 وحید وحدت | استادیار معماری و طراحی داخلی در دانشگاه ایالتی واشنگتن ایالات متحدۀ آمریکا
📑 [بازنشر از روزنامۀ شرق]
آیا هوش مصنوعی می تواند خلاق باشد؟ می تواند هنر بیافریند؟ شعر بسراید؟ اگر اینها هنوز برایتان سوال است، تحولات هوش مصنوعی را از نزدیک پی نگرفتهاید. چرا که مدتی است از شعر گفتن و نقش زدن و طرح انداختن هوش مصنوعی میگذرد. در این صورت چرا همچنان بحثهای نظری در انکار این دستاوردهای شگفتانگیز از رواج نیافتاده؟ به نظر میرسد بخشی از تقلای ما برای منحصر دانستن شاعرانگی، آفرینشگری، و تالیف به امری انسانی ناشی از نگرانی نسبت به پیامدهای پذیرش عاملیت عینی غیرانسانی باشد. شاید ناخودآگاه دریافتهایم که پاسخ مثبت به همین چند پرسش ساده چطور تعاریف و تصورات ما از مفاهیمی کلانتر را فرو میریزد. تمرکز این نوشته بر همین جهشهای معرفتی است که متاثر از عاملیت هوش مصنوعی شکل میگیرد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/vv2-09-23
https://koubeh.com/vv2-09-23
@koubeh
Telegraph
انسانزدایی از هوش مصنوعی
بازنشر از روزنامه شرق آیا هوش مصنوعی می تواند خلاق باشد؟ می تواند هنر بیافریند؟ شعر بسراید؟ اگر اینها هنوز برایتان سوال است، تحولات هوش مصنوعی را از نزدیک پی نگرفتهاید. چرا که مدتی است از شعر گفتن و نقش زدن و طرح انداختن هوش مصنوعی میگذرد. در این صورت…
▪️ سفید رود: ناگفتۀ کامران دیبا
🖋 وحید آقایی | کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
در جریان معماری و شهرسازی مدرن و معاصر ایران، دو دستۀ «ناساختهها» و «ناگفتهها»، پروژههایی مهم امّا کمتر توجه شده توسط محققان تاریخ معماری و شهر است؛ «ناساختهها» منظور طرحهایی است که از سوی معماران داخلی و خارجی ارائه میشود امّا به دلیلهای گوناگون، مجال اجرایی شدن آنها فراهم نمیشود و «ناگفتهها» مقصود پروژههایی، چه اجراشده و چه در حد طرح باقیمانده که جای روایت آنها در تاریخنگاریهایی که تاکنون انجامگرفته است، خالی است و ممکن است، تا امروز فرصت پژوهش بر روی آنها و معرفیشان پیش نیامده یا محدودیتی پیش روی ذکرشان بوده و متأثر از فشار بیرونی، عریضه خالی از آنها مانده است. بههرروی، آنچه این دو گروه را شایان توجّه مینماید، نهفقط نام طراحان و ویژگیهای معماری و شهری کالبد و طرح، بلکه اطلاعاتی است که از بستر زمانی و مکانیشان و مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه و شبکۀ عوامل شکلدهندۀ پروژه، در اختیار ما میگذارند. پروژۀ طراحی منظر جزیرۀ دریاچۀ سد «سفیدرود» واقع در استان گیلان، اثر کامران طباطبایی دیبا، معمار صاحبنام معاصر ایرانی، یک نمونه از گروه ناگفتههاست که اگرچه، نام و تصاویر آن، در بخش اختصاص دادهشده به معرفی معمار در شمارۀ ۱۸ - ۱۹ (بینالملل) نشریۀ «هنر و معماری» در سال ۱۳۵۱ ه.ش، تکشمارهای مهم و ویژۀ مخاطب غیرفارسیزبان برای آشنایی با پیشینۀ تاریخی و اقدامات معماری و شهری در ایران عصر پهلوی، در صدر لیست آثار دیبا قرار دارد امّا بعدها هیچ ذکری از آن به میان نمیآید و حتی خود او نیز در مکتوبات مرتبط به وی یا تألیفی خودش نظیر کتاب «کامران دیبا: ساختمانها و پروژهها» (تألیف 1981 م، ترجمه ۱۳۹۳ ه.ش) و مصاحبهها و گفتوگوهایش در سالهای اخیر تا آنجا که منابع بررسیشده است، نامی از آن نمیبرد. اثری که حیات و ممات آن چون شماری دیگر از ابنیۀ معاصر ایران به قبل و بعد از وقوع انقلاب جمهوری اسلامی در ایران گره میخورد. بهخصوص که سد از سال ١٣۴۶ ه.ش تا پیش از انقلاب، «فرح پهلوی» نامگذاری شده و پسازآن، دیبا در طرح خود، مرکز پروژه را محل قرارگیری مجسمۀ ملکۀ وقت در یک چشمانداز طبیعی جانمایی میکند؛ اتفاقی نادر که دستکم بر اساس شواهد موجود، از نخستین نمونههای کاربرد پیکرتراشی و مجسمۀ یک زن صاحب قدرت در ایران همردیف شاه و رجال ادیب و شاخص کشوری، است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/va05-09-28
https://koubeh.com/va05-09-28/
@koubeh
🖋 وحید آقایی | کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
در جریان معماری و شهرسازی مدرن و معاصر ایران، دو دستۀ «ناساختهها» و «ناگفتهها»، پروژههایی مهم امّا کمتر توجه شده توسط محققان تاریخ معماری و شهر است؛ «ناساختهها» منظور طرحهایی است که از سوی معماران داخلی و خارجی ارائه میشود امّا به دلیلهای گوناگون، مجال اجرایی شدن آنها فراهم نمیشود و «ناگفتهها» مقصود پروژههایی، چه اجراشده و چه در حد طرح باقیمانده که جای روایت آنها در تاریخنگاریهایی که تاکنون انجامگرفته است، خالی است و ممکن است، تا امروز فرصت پژوهش بر روی آنها و معرفیشان پیش نیامده یا محدودیتی پیش روی ذکرشان بوده و متأثر از فشار بیرونی، عریضه خالی از آنها مانده است. بههرروی، آنچه این دو گروه را شایان توجّه مینماید، نهفقط نام طراحان و ویژگیهای معماری و شهری کالبد و طرح، بلکه اطلاعاتی است که از بستر زمانی و مکانیشان و مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه و شبکۀ عوامل شکلدهندۀ پروژه، در اختیار ما میگذارند. پروژۀ طراحی منظر جزیرۀ دریاچۀ سد «سفیدرود» واقع در استان گیلان، اثر کامران طباطبایی دیبا، معمار صاحبنام معاصر ایرانی، یک نمونه از گروه ناگفتههاست که اگرچه، نام و تصاویر آن، در بخش اختصاص دادهشده به معرفی معمار در شمارۀ ۱۸ - ۱۹ (بینالملل) نشریۀ «هنر و معماری» در سال ۱۳۵۱ ه.ش، تکشمارهای مهم و ویژۀ مخاطب غیرفارسیزبان برای آشنایی با پیشینۀ تاریخی و اقدامات معماری و شهری در ایران عصر پهلوی، در صدر لیست آثار دیبا قرار دارد امّا بعدها هیچ ذکری از آن به میان نمیآید و حتی خود او نیز در مکتوبات مرتبط به وی یا تألیفی خودش نظیر کتاب «کامران دیبا: ساختمانها و پروژهها» (تألیف 1981 م، ترجمه ۱۳۹۳ ه.ش) و مصاحبهها و گفتوگوهایش در سالهای اخیر تا آنجا که منابع بررسیشده است، نامی از آن نمیبرد. اثری که حیات و ممات آن چون شماری دیگر از ابنیۀ معاصر ایران به قبل و بعد از وقوع انقلاب جمهوری اسلامی در ایران گره میخورد. بهخصوص که سد از سال ١٣۴۶ ه.ش تا پیش از انقلاب، «فرح پهلوی» نامگذاری شده و پسازآن، دیبا در طرح خود، مرکز پروژه را محل قرارگیری مجسمۀ ملکۀ وقت در یک چشمانداز طبیعی جانمایی میکند؛ اتفاقی نادر که دستکم بر اساس شواهد موجود، از نخستین نمونههای کاربرد پیکرتراشی و مجسمۀ یک زن صاحب قدرت در ایران همردیف شاه و رجال ادیب و شاخص کشوری، است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/va05-09-28
https://koubeh.com/va05-09-28/
@koubeh
Telegraph
سفید رود: ناگفتۀ کامران دیبا
در جریان معماری و شهرسازی مدرن و معاصر ایران، دو دستۀ «ناساختهها» و «ناگفتهها»1، پروژههایی مهم امّا کمتر توجه شده توسط محققان تاریخ معماری و شهر است؛ «ناساختهها» منظور طرحهایی است که از سوی معماران داخلی و خارجی ارائه میشود امّا به دلیلهای گوناگون،…
▪️ گذشتهی نزدیک؛ معماری مدرنیستی لار
🖋 حبیب طالبی | معمار و پژوهشگر
متن ِ پیش رو مقدمهای است بر مجموعه ای از یادداشتهایی چندگانه با موضوع معماری مدرنیستی شهر لار، کیفیتی ناملموس و فراموش شده که مولف سعی دارد از طریق این سلسله متنها آنها را معرفی و احیانا پررنگ و شاخص نماید.
از شهر لار در جنوب استان فارس با نامها و کالبدهای مهمییاد میشود. لار، شهری به رنگ خاک، لار شهر برکهها و بازار قیصریه لار که لایههای تاریخی آن به پیش از صفویه میرسد. شهر لار شهر زلزله خیزی است و در نقشه زلزلهنمای دنیااین شهر در خط کمربندی زمینلرزه و بهعنوان منطقه زلزلهخیز نشان داده شده است.
در سالهای ۱۲۵۳ و ۱۲۹۰ دو زلزلهی مخرب شهر را ویران کرده است و آخرین زلزله ویرانکننده مربوط به ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ است. در ساعت ۳ و ۴۸ دقیقه بعد از ظهر، شهر لار ۳۴ ثانیه میلرزد و در همان لحظات نخست ۴۰۰ تن قربانی زلزله میشوند.
فرماندار شهر دقایقی چند پس از وقوعاین حادثه توانست عظمت فاجعه را درک کند و با چنین کلماتی واقعه را به استانداری فارس اطلاع بدهد :
کمک… کمک… به داد ما برسید پنج دقیقه قبل شهر لار در اثر زلزله نابود شد. میزان تلفات هنوز بر اثر گرد و خاک معلوم نیست، به داد ما برسید، دکتر… چادر… غذا… زود.
مدیر عامل جمعیت شیر و خورشید سرخ بلافاصله پس از اطلاع از چگونگیاین حادثه دردناک بهحضور شاهنشاه و شاهدخت شمس پهلوی ریاست عالیه جمعیت شیر و خورشید سرخ میرسد و گزارش حادثه را به آنها اعلام میکند، در همان ابتدا تمام شعب جمعیت شیر و خورشید در جریان حادثه قرار میگیرند و به دستور شمس پهلوی تمام نیروها برای کمک به لار فرستاده میشوند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ht01-10-01
https://koubeh.com/ht01-10-01
@koubeh
🖋 حبیب طالبی | معمار و پژوهشگر
متن ِ پیش رو مقدمهای است بر مجموعه ای از یادداشتهایی چندگانه با موضوع معماری مدرنیستی شهر لار، کیفیتی ناملموس و فراموش شده که مولف سعی دارد از طریق این سلسله متنها آنها را معرفی و احیانا پررنگ و شاخص نماید.
از شهر لار در جنوب استان فارس با نامها و کالبدهای مهمییاد میشود. لار، شهری به رنگ خاک، لار شهر برکهها و بازار قیصریه لار که لایههای تاریخی آن به پیش از صفویه میرسد. شهر لار شهر زلزله خیزی است و در نقشه زلزلهنمای دنیااین شهر در خط کمربندی زمینلرزه و بهعنوان منطقه زلزلهخیز نشان داده شده است.
در سالهای ۱۲۵۳ و ۱۲۹۰ دو زلزلهی مخرب شهر را ویران کرده است و آخرین زلزله ویرانکننده مربوط به ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ است. در ساعت ۳ و ۴۸ دقیقه بعد از ظهر، شهر لار ۳۴ ثانیه میلرزد و در همان لحظات نخست ۴۰۰ تن قربانی زلزله میشوند.
فرماندار شهر دقایقی چند پس از وقوعاین حادثه توانست عظمت فاجعه را درک کند و با چنین کلماتی واقعه را به استانداری فارس اطلاع بدهد :
کمک… کمک… به داد ما برسید پنج دقیقه قبل شهر لار در اثر زلزله نابود شد. میزان تلفات هنوز بر اثر گرد و خاک معلوم نیست، به داد ما برسید، دکتر… چادر… غذا… زود.
مدیر عامل جمعیت شیر و خورشید سرخ بلافاصله پس از اطلاع از چگونگیاین حادثه دردناک بهحضور شاهنشاه و شاهدخت شمس پهلوی ریاست عالیه جمعیت شیر و خورشید سرخ میرسد و گزارش حادثه را به آنها اعلام میکند، در همان ابتدا تمام شعب جمعیت شیر و خورشید در جریان حادثه قرار میگیرند و به دستور شمس پهلوی تمام نیروها برای کمک به لار فرستاده میشوند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ht01-10-01
https://koubeh.com/ht01-10-01
@koubeh
Telegraph
گذشتهی نزدیک؛ معماری مدرنیستی لار
متن ِ پیش رو مقدمهای است بر مجموعه ای از یادداشتهایی چندگانه با موضوع معماری مدرنیستی شهر لار، کیفیتی ناملموس و فراموش شده که مولف سعی دارد از طریق این سلسله متنها آنها را معرفی و احیانا پررنگ و شاخص نماید. از شهر لار در جنوب استان فارس با نامها و کالبدهای…
▪️ مسجدی که در «مسجد» بودن ناکام ماند؛ روایتی کوتاه از حیات مسجد «شهدا» دانشگاه شهید چمران اهواز
🖋 وحید آقایی | کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
📑 [بازنشر از فصلنامۀ علمی - ترویجی دریچه، شمارۀ ۹]
از دیرباز تاکنون، بناها و معماریهایی که بشر پدید آورده است، حیاتشان تنها منحصر به مسائل مرتبط با طراحی و فن ساخت نبوده است؛ بلکه عواملی برآمده از زندگی اجتماعی انسانها و مناسبات قدرت میان حاکمیتها نیز بوده که موجودیت آنها و کیفیت کارکردشان را، تحتالشعاع قرار میداده است. ازاینرو به نظر من، هنگام روایت تاریخ معماری، تنها نباید به تعدادی عکس از بنا در سالهای مختلف و مدارک فنی بسنده کرد؛ بلکه داستان را باید فراتر برد و اثر را چون مابهازای کالبدی شبکهای از رخدادها و وقایع دانست که همه در کنار هم موجودیت و تاریخ آن را رقمزده و میزنند. در تاریخ معاصر ایران، چنین اتفاقی پرتکرار است؛ برای نمونه، مقبرۀ رضاشاه پهلوی سوای از کاربری آن، باوجود معماری غنی، به دلیل مغضوب بودن در سیستم حکمرانی جدید در همان روزهای ابتدایی با هر وسیلهای که شده، از کلنگ گرفته تا دینامیت، تخریب میشود. بااینحال، بنای برج شهیاد، باآنکه نمادی برای تمدن جدید به رهبری شاه وقت و گرامیداشت شاهنشاهی در ایران است، به دلیل پیوندی که با متن جامعه برقرار کرده و نقشی که در تجمعات زمان انقلاب ایفا میکند، نام خود را به «آزادی» تغییر میدهد و دورهای متفاوت از حیات را سپری میکند. در این میان، مواردی هم هستند که حالتی میانه دارند؛ یعنی به دلیل پایگاه مردمی یا کاربریشان، امکان تخریب آنها وجود ندارد اما اقبالی نیز به بودن و رونقشان از بالا نیست و گویی همیشه به دید فرزندی ناخلف به آنها نگاه میشود. دلیل این امر هم شاید این باشد که در باطن خود ویژگیهایی را دارا هستند که چندان با رویۀ حکمرانان جدید سنخیت ندارد. مسجد پیشین دانشگاه جندیشاپور اهواز یک بنا از همین دستۀ متأخر است. مسجدی که هیچگاه نتوانست در قامت یک مسجد ایفای نقش کند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/va06-10-05
https://koubeh.com/va06-10-05
@koubeh
🖋 وحید آقایی | کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
📑 [بازنشر از فصلنامۀ علمی - ترویجی دریچه، شمارۀ ۹]
از دیرباز تاکنون، بناها و معماریهایی که بشر پدید آورده است، حیاتشان تنها منحصر به مسائل مرتبط با طراحی و فن ساخت نبوده است؛ بلکه عواملی برآمده از زندگی اجتماعی انسانها و مناسبات قدرت میان حاکمیتها نیز بوده که موجودیت آنها و کیفیت کارکردشان را، تحتالشعاع قرار میداده است. ازاینرو به نظر من، هنگام روایت تاریخ معماری، تنها نباید به تعدادی عکس از بنا در سالهای مختلف و مدارک فنی بسنده کرد؛ بلکه داستان را باید فراتر برد و اثر را چون مابهازای کالبدی شبکهای از رخدادها و وقایع دانست که همه در کنار هم موجودیت و تاریخ آن را رقمزده و میزنند. در تاریخ معاصر ایران، چنین اتفاقی پرتکرار است؛ برای نمونه، مقبرۀ رضاشاه پهلوی سوای از کاربری آن، باوجود معماری غنی، به دلیل مغضوب بودن در سیستم حکمرانی جدید در همان روزهای ابتدایی با هر وسیلهای که شده، از کلنگ گرفته تا دینامیت، تخریب میشود. بااینحال، بنای برج شهیاد، باآنکه نمادی برای تمدن جدید به رهبری شاه وقت و گرامیداشت شاهنشاهی در ایران است، به دلیل پیوندی که با متن جامعه برقرار کرده و نقشی که در تجمعات زمان انقلاب ایفا میکند، نام خود را به «آزادی» تغییر میدهد و دورهای متفاوت از حیات را سپری میکند. در این میان، مواردی هم هستند که حالتی میانه دارند؛ یعنی به دلیل پایگاه مردمی یا کاربریشان، امکان تخریب آنها وجود ندارد اما اقبالی نیز به بودن و رونقشان از بالا نیست و گویی همیشه به دید فرزندی ناخلف به آنها نگاه میشود. دلیل این امر هم شاید این باشد که در باطن خود ویژگیهایی را دارا هستند که چندان با رویۀ حکمرانان جدید سنخیت ندارد. مسجد پیشین دانشگاه جندیشاپور اهواز یک بنا از همین دستۀ متأخر است. مسجدی که هیچگاه نتوانست در قامت یک مسجد ایفای نقش کند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/va06-10-05
https://koubeh.com/va06-10-05
@koubeh
Telegraph
مسجدی که در «مسجد» بودن ناکام ماند؛ روایتی کوتاه از حیات مسجد «شهدا» دانشگاه شهید چمران اهواز
بازنشر از یادداشت نگارنده در شمارۀ نهم-تابستان و پاییز ۱۴۰۱ ه.ش- نشریۀ علمی - ترویجی دریچه به صاحبامتیازی انجمن علمی دانشجویی معماری دانشگاه تهران، ص. ۹۵ – ۹۹(همراه با دخل و تصرف نگارشی برای انتشار در رسانۀ کوبه) از دیرباز تاکنون، بناها و معماریهایی که…