⬆️ معماری نقشهکشیدن نیست. معماری خلق فضایی است که داستان زندگی در آن به وقوع میپیوندد یا بهتعبیر آن اصطلاح رایج در محافل معماری ایران، «معماری ظرف زندگی» است. بنابراین از همین عامل، یعنی داستان مرتبط با طراحی هر فضای معماری میتوان بهعنوان عاملی برای ایجاد امکان نقد طرحهای معماری بهره برد. جریان مورد نظر ما باید لزوم نگاشتن داستانی کوتاه در حد یک صفحۀ A4 را برای هر پروژۀ طراحی معماری در هر مقیاسی بهعنوان بخشی مهم از وظایف معمار یا گروه طراحی نهادینه کند. یعنی همانگونهکه طراحی و تحویل پلانها، نماها، مقاطع، جزئیات اجرایی، تصاویر سهبعدی و... جزء جداییناپذیر مسئولیت معمار هستند، نوشتۀ مذکور هم باید چنین جایگاهی پیدا کند. برگ برنده در ایجاد و موفقیت این جریان این است که هرچهبیشتر همگانی و عمومی شود؛ بهصورتیکه تمامی کارفرمایان خواستار داستان طرح خود باشند و دریافت آن را مانند سایر مدارک معماری پروژه از شروط اصلی قرارداد خود با معمار قلمداد کنند؛ در این صورت هیچ معمار یا سازندۀ بنایی نمیتواند از آن فرار کند. در نتیجه در قدم اول معماری کشور از بیداستانی رهایی مییابد و ازآنجاکه همین «داستان» معیار نقد طرح قرار خواهد گرفت، اندکاندک این جریان داستاننگاشتن از امری صوری و ظاهری و فرمالیته خارج شده و به جزئی موثر در فرآیند طراحی پروژهها تبدیل خواهد شد. این داستان قرار نیست نوشتهای ادبی باشد، قرار نیست طولانی باشد. بلکه یک نوشته در حد یک کاغذ A4 خواهد بود ولی همین نوشتۀ کوتاه میتواند تأثیر زیادی داشته باشد.
اکنون این سؤال مطرح است که چگونه میتوان از یک داستان مختصرِ یک صفحهای، برای نقد یک طرح معماری یا یک بنا بهره برد. پیش از پاسخگویی به این سؤال باید به این مسئله توجه داشت که آن نوعی از نقد که در این نوشته در پی بهجریانانداختن آن هستیم، نقدی کاملاً تخصصی و عمیق نیست؛ اما میتواند مقدمهای برای فراهمشدن شرایط، جهت انواع عمیقتر از نقد معماری باشد. بههرروی آن نقدی که در اینجا صحبت از آن داریم بر مبنای میزان مطابقت معماریِ بنا، با آن داستان نگاشتهشده است و اینکه تا چه حد طراحی معماری پروژه، بستر یا ظرف یا مکانی متناسب با داستان مذکور است. خودِ داستان و چگونگی زندگی فرضشده برای استفادهکنندگان موضوع نقد نیست؛ بلکه میزان موفقیت طراحی معماری بنا در خلق جایی که آنچنان داستانی داشته باشد موضوع این نقد است. مشخص است که این نوع نقد با توجه به آنچه بیان شد، سختگیرانه و عمیق نیست: اول اینکه معمار باید برای زندگی در هر مکانی که طراحی میکند، داستانی متصور باشد؛ دوم اینکه معماریِ پروژه باید جهت تحقق آن داستان زندگی، طراحی شده باشد.
سه نکته در این نوشتار مورد توجه قرار گرفت:
- توجه و علاقۀ عمومی (حتی اگر ظاهری و سطحی) در جامعه به نقد و نقد کردن.
- ویژگیهای خاص دوران ما که امکان ایجاد جریانها و حرکتهای همگانی و فراگیر را در جهت هدفی خاص فراهم میآورد (برای مثال #نقد_عمومی_معماری ، #معماری_داستان_میخواهد و ...).
- رابطۀ تنگاتنگ معماری با زندگی و امکان بهرهگیری از همین رابطه برای نقد طرحهای معماری.
این سه در کنار هم مثلثی را به وجود میآورند که به اعتقاد نگارندۀ این نوشتار و به طریقی که شرح آن رفت، میتواند معماری امروز ایران را از بینقدی برهاند و آغازگر جریانی در جهت بهبود وضعیت معماری کشور باشد.
@Koubeh
اکنون این سؤال مطرح است که چگونه میتوان از یک داستان مختصرِ یک صفحهای، برای نقد یک طرح معماری یا یک بنا بهره برد. پیش از پاسخگویی به این سؤال باید به این مسئله توجه داشت که آن نوعی از نقد که در این نوشته در پی بهجریانانداختن آن هستیم، نقدی کاملاً تخصصی و عمیق نیست؛ اما میتواند مقدمهای برای فراهمشدن شرایط، جهت انواع عمیقتر از نقد معماری باشد. بههرروی آن نقدی که در اینجا صحبت از آن داریم بر مبنای میزان مطابقت معماریِ بنا، با آن داستان نگاشتهشده است و اینکه تا چه حد طراحی معماری پروژه، بستر یا ظرف یا مکانی متناسب با داستان مذکور است. خودِ داستان و چگونگی زندگی فرضشده برای استفادهکنندگان موضوع نقد نیست؛ بلکه میزان موفقیت طراحی معماری بنا در خلق جایی که آنچنان داستانی داشته باشد موضوع این نقد است. مشخص است که این نوع نقد با توجه به آنچه بیان شد، سختگیرانه و عمیق نیست: اول اینکه معمار باید برای زندگی در هر مکانی که طراحی میکند، داستانی متصور باشد؛ دوم اینکه معماریِ پروژه باید جهت تحقق آن داستان زندگی، طراحی شده باشد.
سه نکته در این نوشتار مورد توجه قرار گرفت:
- توجه و علاقۀ عمومی (حتی اگر ظاهری و سطحی) در جامعه به نقد و نقد کردن.
- ویژگیهای خاص دوران ما که امکان ایجاد جریانها و حرکتهای همگانی و فراگیر را در جهت هدفی خاص فراهم میآورد (برای مثال #نقد_عمومی_معماری ، #معماری_داستان_میخواهد و ...).
- رابطۀ تنگاتنگ معماری با زندگی و امکان بهرهگیری از همین رابطه برای نقد طرحهای معماری.
این سه در کنار هم مثلثی را به وجود میآورند که به اعتقاد نگارندۀ این نوشتار و به طریقی که شرح آن رفت، میتواند معماری امروز ایران را از بینقدی برهاند و آغازگر جریانی در جهت بهبود وضعیت معماری کشور باشد.
@Koubeh