🔻یک اشتباه درباره نسبت ما و آمریکا
🔻سخنان روز سه شنبه رهبرانقلاب نشان داد که مساله مذاکره غیرمستقیم نه تحمیل بوده است و نه تخلف. چنین اراده ای را نه کسی می تواند به نظام تحمیل کند و نه می تواند تخلف و تمرد کند. البته اصل چنین اراده ای با نحوه تحقق و اجرای آن متفاوت است.
ضمنا این سخنان نشان داد که مذاکره غیرمستقیم یکی از دهها راهی است که نظام برای رفع تحریم و کاهش فشارهای اقتصادی دنبال می کند. در نهایت اینکه به قاعده دلیل-تجربه به این مذاکرات بیشتر بدبینیم تا خوش بین.
🔻اما درباره این خطای تحلیل باید نوشت. کدام خطا؟ چرا و چطور و با کدام محاسبات، برخی از این ماجرا تحمیل یا تخلف را برداشت کردند؟
به نظر میرسید خطا اینجاست که برخی میان نسبت ایدئولوژیک ما با آمریکا با نسبت دیپلماتیک تفکیک قائل نیستند. ایندو جدا از هم نیستند اما یکی هم نیستند و یکی ذیل دیگری است.
نسبت ایدئولوژیک چه می گوید؟ می گوید دشمنی ما با استکبار هویتی است. تا جمهوری اسلامی هست، دشمنی آمریکا ادامه دارد و تا این شیطان، استکبار می ورزد، دشمنی جمهوری اسلامی با آمریکا ادامه دارد.
اما نسبت دیپلماتیک چیست؟ ما هر زمان و هر اندازه بتوانیم به نفع این مردم وخاک، از آمریکا امتیاز بگیریم کوتاهی نخواهیم کرد.
🔻حالا مساله مذاکره دقیقا کدامیک است؟ رهبرانقلاب و سالها پیش حضرت امام به این سوال پاسخ دادند. تا زمانی که آمریکا از موضع برابر با مردم ایران حرف نزند نشستن پای میز مذاکره خطاست. روی دیگر این سخن چیست؟ اگر آمریکائی ها به هر دلیلی که می تواند ناشی از ضعف داخلی خودشان یا قدرت ایران باشد، قواعد جمهوری اسلامی و گفت وگوی عادلانه را پذیرفتند، می توان به مذاکره هم به عنوان یک راه حل توجه کرد. و البته در این میان کسانی باید پای میز مذاکره بروند که به تعبیرحضرت امام عمیقا کینه آمریکا را به دل داشته باشند.
به سخن ساده تر جمهوری اسلامی همانطور که رهبرانقلاب بارها فرمودند برای خنثی سازی تحریم ها از تمام ابزارها و فرصت ها استفاده خواهد کرد و این با نسبت ایدئولوژیک و دشمنی ما با آمریکا قابل جمع است.
🔻اگر این نسبت ها دقیق و منظم سرجای خودش قرار بگیرد آنوقت موضوع مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم کاملا موکول به شرایط است و شرط اصلی همان است که طرف مقابل بپذیرد و حاضر باشد از موضع برابر و پذیرفتن حقوق اساسی مردم ایران مذاکره کند. کما اینکه همین مذاکره غیرمستقیم در دولت شهید رئیسی چهار مرتبه صورت گرفته بود.
🔻با این مقدمه دیگر دچار این خطای ناشی از ظاهرگرایی نمی شویم که هرجا سخن از مذاکره شد، نظام تن به تحمیل داده یا نسبت به تخلف و تمرد سکوت کرده است که چنین اتهامی سخت تر و دردناک تر از خطای احتمالی صورت گرفته است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻سخنان روز سه شنبه رهبرانقلاب نشان داد که مساله مذاکره غیرمستقیم نه تحمیل بوده است و نه تخلف. چنین اراده ای را نه کسی می تواند به نظام تحمیل کند و نه می تواند تخلف و تمرد کند. البته اصل چنین اراده ای با نحوه تحقق و اجرای آن متفاوت است.
ضمنا این سخنان نشان داد که مذاکره غیرمستقیم یکی از دهها راهی است که نظام برای رفع تحریم و کاهش فشارهای اقتصادی دنبال می کند. در نهایت اینکه به قاعده دلیل-تجربه به این مذاکرات بیشتر بدبینیم تا خوش بین.
🔻اما درباره این خطای تحلیل باید نوشت. کدام خطا؟ چرا و چطور و با کدام محاسبات، برخی از این ماجرا تحمیل یا تخلف را برداشت کردند؟
به نظر میرسید خطا اینجاست که برخی میان نسبت ایدئولوژیک ما با آمریکا با نسبت دیپلماتیک تفکیک قائل نیستند. ایندو جدا از هم نیستند اما یکی هم نیستند و یکی ذیل دیگری است.
نسبت ایدئولوژیک چه می گوید؟ می گوید دشمنی ما با استکبار هویتی است. تا جمهوری اسلامی هست، دشمنی آمریکا ادامه دارد و تا این شیطان، استکبار می ورزد، دشمنی جمهوری اسلامی با آمریکا ادامه دارد.
اما نسبت دیپلماتیک چیست؟ ما هر زمان و هر اندازه بتوانیم به نفع این مردم وخاک، از آمریکا امتیاز بگیریم کوتاهی نخواهیم کرد.
🔻حالا مساله مذاکره دقیقا کدامیک است؟ رهبرانقلاب و سالها پیش حضرت امام به این سوال پاسخ دادند. تا زمانی که آمریکا از موضع برابر با مردم ایران حرف نزند نشستن پای میز مذاکره خطاست. روی دیگر این سخن چیست؟ اگر آمریکائی ها به هر دلیلی که می تواند ناشی از ضعف داخلی خودشان یا قدرت ایران باشد، قواعد جمهوری اسلامی و گفت وگوی عادلانه را پذیرفتند، می توان به مذاکره هم به عنوان یک راه حل توجه کرد. و البته در این میان کسانی باید پای میز مذاکره بروند که به تعبیرحضرت امام عمیقا کینه آمریکا را به دل داشته باشند.
به سخن ساده تر جمهوری اسلامی همانطور که رهبرانقلاب بارها فرمودند برای خنثی سازی تحریم ها از تمام ابزارها و فرصت ها استفاده خواهد کرد و این با نسبت ایدئولوژیک و دشمنی ما با آمریکا قابل جمع است.
🔻اگر این نسبت ها دقیق و منظم سرجای خودش قرار بگیرد آنوقت موضوع مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم کاملا موکول به شرایط است و شرط اصلی همان است که طرف مقابل بپذیرد و حاضر باشد از موضع برابر و پذیرفتن حقوق اساسی مردم ایران مذاکره کند. کما اینکه همین مذاکره غیرمستقیم در دولت شهید رئیسی چهار مرتبه صورت گرفته بود.
🔻با این مقدمه دیگر دچار این خطای ناشی از ظاهرگرایی نمی شویم که هرجا سخن از مذاکره شد، نظام تن به تحمیل داده یا نسبت به تخلف و تمرد سکوت کرده است که چنین اتهامی سخت تر و دردناک تر از خطای احتمالی صورت گرفته است.
همشهری
@mahdian_mohsen
👍14👎5❤2
🔻ده دقیقه هشدار بسیار مهم رهبرانقلاب
🔻پیشنهاد می کنم سخنان رهبرانقلاب در مجلس عزای امام صادق را با دقت چندبار بخوانیم و مباحثه کنیم و تامل داشته باشیم که درسی آموزنده از دل تاریخ اهل بیت برای این روزهای ماست.
🔻خلاصه کنم.
روایتی را از امام صادق نقل کردند که خداوند متعال امر امامت به معنای واقعی یعنی تشکیل حکومت را در زمان مشخص مقرر فرمودند اما عواملی باعث شد این زمان عقب بیافتد و مسیر تاریخ عوض شود.
فرمودند وقتی زمان صلح امام حسن پیش آمد برخی به امام گلایه کردند اما امام فرمودند این زمان گذرا و موقت است. تسلط کفر و نفاق دائمی نیست و تمام می شود.
حکومت اهل بیت قرار بود در سال 70 هجری یعنی دوران امام حسین باشد. اما اعراض مردم و بی اعتنایی شان به دین باعث شد عقب بیافتد تا سال 140 که میرسد به دوران امام صادق. رهبرانقلاب توضیح می دهند که ماجرا چنان به قله و پیروزی نزدیک شده بود که برخی از صحابه کاملا منتظر و قدرت امامت را نزدیک می دیدند.
اما خطای برخی مومنین و خواص باعث شد باز هم این تقدیر عقب بیافتد و مسیر تاریخ عوض شوند.
در ادامه می فرمایند "کوتاهی" ، "دهنلقّی" ، "کمک نکردن" ، "اعتراض کردن بیخودی" ، "صبر نکردن" و "تحلیل غلط از اوضاع" میتواند تحقق پیروزی را عقب انداخته و مسیر تاریخ را عوض کند.
🔻این سخنان دو هشدار روشن دارد. دو عامل روشن برای عقب افتادن پیروزی در تاریخ اهل بیت وجود دارد که می تواند برای این روزهای ما آموزنده باشد
یکم. مردم از دین اعراض کنند
دوم. خواص تحلیل غلط از اوضاع داشته باشند و صبوری نکنند و کوتاهی کنند و به امام نصرت ندهند.
به خودمان بیائیم. به این فهم این هشدار صریح رهبرانقلاب برای من و شماست.
مردم ما بیش از گذشته مومنند. در ظاهر مردم متوقف نشویم. اما امان از تحلیل خواص. خواصی که تحلیل شان از دوران دونقص جدی دارد. نقص در درست دیدن و نقص در ایمان داشتن. نقص منطقی و ایمانی. برخی از خواص و انقلابیون منطقا برخی مباحث امروز در تقابل حق و باطل را می فهمند و قبول دارند اما ایمان ندارند. اینها نیز نمی توانند به امام نصرت دهند و نقش روشنگر داشته باشند.
در نزدیکی قله ایم و اگر کوتاهی کنیم قهرا شکست می خوریم. خدا با احدی عقد اخوت ندارد.
@mahdian_mohsen
🔻پیشنهاد می کنم سخنان رهبرانقلاب در مجلس عزای امام صادق را با دقت چندبار بخوانیم و مباحثه کنیم و تامل داشته باشیم که درسی آموزنده از دل تاریخ اهل بیت برای این روزهای ماست.
🔻خلاصه کنم.
روایتی را از امام صادق نقل کردند که خداوند متعال امر امامت به معنای واقعی یعنی تشکیل حکومت را در زمان مشخص مقرر فرمودند اما عواملی باعث شد این زمان عقب بیافتد و مسیر تاریخ عوض شود.
فرمودند وقتی زمان صلح امام حسن پیش آمد برخی به امام گلایه کردند اما امام فرمودند این زمان گذرا و موقت است. تسلط کفر و نفاق دائمی نیست و تمام می شود.
حکومت اهل بیت قرار بود در سال 70 هجری یعنی دوران امام حسین باشد. اما اعراض مردم و بی اعتنایی شان به دین باعث شد عقب بیافتد تا سال 140 که میرسد به دوران امام صادق. رهبرانقلاب توضیح می دهند که ماجرا چنان به قله و پیروزی نزدیک شده بود که برخی از صحابه کاملا منتظر و قدرت امامت را نزدیک می دیدند.
اما خطای برخی مومنین و خواص باعث شد باز هم این تقدیر عقب بیافتد و مسیر تاریخ عوض شوند.
در ادامه می فرمایند "کوتاهی" ، "دهنلقّی" ، "کمک نکردن" ، "اعتراض کردن بیخودی" ، "صبر نکردن" و "تحلیل غلط از اوضاع" میتواند تحقق پیروزی را عقب انداخته و مسیر تاریخ را عوض کند.
🔻این سخنان دو هشدار روشن دارد. دو عامل روشن برای عقب افتادن پیروزی در تاریخ اهل بیت وجود دارد که می تواند برای این روزهای ما آموزنده باشد
یکم. مردم از دین اعراض کنند
دوم. خواص تحلیل غلط از اوضاع داشته باشند و صبوری نکنند و کوتاهی کنند و به امام نصرت ندهند.
به خودمان بیائیم. به این فهم این هشدار صریح رهبرانقلاب برای من و شماست.
مردم ما بیش از گذشته مومنند. در ظاهر مردم متوقف نشویم. اما امان از تحلیل خواص. خواصی که تحلیل شان از دوران دونقص جدی دارد. نقص در درست دیدن و نقص در ایمان داشتن. نقص منطقی و ایمانی. برخی از خواص و انقلابیون منطقا برخی مباحث امروز در تقابل حق و باطل را می فهمند و قبول دارند اما ایمان ندارند. اینها نیز نمی توانند به امام نصرت دهند و نقش روشنگر داشته باشند.
در نزدیکی قله ایم و اگر کوتاهی کنیم قهرا شکست می خوریم. خدا با احدی عقد اخوت ندارد.
@mahdian_mohsen
❤23👍11👎4👏4
🔻فراتر از خطای رسانه ملی
🔻دیگر ماجرا تغییر کرده است
1⃣یکم. رسانه ملی خطایی کرد و با تمام قوا تلاش کرد جبران کند. اما ماجرای وحدت دیگر تغییر کرده است. جای پای وحدت محکمتر از گذشته است. اجازه دهید این فرصت را غنیمت شمارم برای چند جمله فراتر از این ماجرا.
2⃣دوم. رابطه شیعه و سنی امروز تغییر کرده است. واقعیت اینست که رابطه اسلام و دیگر ادیان نیز. اسلام و هر آنچه غیر اسلام هست نیز. مقدسات دیگر برای برخی، صرفا جامانده در تاریخ نیست. مقدسات تاریخی ما، امروز مقابل چشم ماست. امتداد دارد. امروز معنای وحدت نیز تغییر کرده است.
3⃣سوم. امروز نوحجتیه ای ها و نوتکفیری ها مقابل آرایش جدید عالم سپر انداخته اند و بی آبرو شدند. شیعیان انگلیسی و سکولارهای هیاتی و مذهبی امروز روی دیگر سکه ضدشیعی و وهابیت و تندروهای سلفی گری اند و امروز از هر دو سو بی قیمت اند. امروز مرز ها تغییر کرده است و مقدسات دیگر برای برخی ذهنی نیست و روی زمین مابه ازای روشن و قابل مشاهده دارد.
4⃣چهارم. وحدت و تقابل به قبل و بعد از طوفان الاقصی تقسیم می شود. غزه مرز حق و باطل است. خونخواهی از کودکان و دختران مظلوم نشانه ولایت است و امتداد اهل بیت است. هرکس با هر اسمی و هر ادعایی اگر بی اعتنا به غزه بود دروغگوست. مهم نیست شعارش تبری است یا تولی یا چه. آنها که غزه را دیدند و سکوت کردند و درگوشی گفتند از هرطرف کشته شود به نفع اسلامست، امروز باید زبان بکام بگیرند و از تولی و تبری هیچ نگویند. همان در پستوخانه شان بمانند و توهم دینداری دود کنند؛ مگر توبه کنند و جبران.
5⃣پنجم. مرزها تغییر کرده است. مقدسات روی زمین دارای نشانه است؛ دیروز هم بود. اما خیلی ها ندیدند. شاید کور بودند که دین آل محمد امتداد دارد و متوقف در تاریخ نیست. اما امروز دیگر هیچ حجتی برای ندیدن نیست. نور خورشید است و کتمان شدنی نیست. امروز دغدغه امام معصوم پیش چشم هاست. امروز نقشه امام عصر قابل مشاهده است و آن دانشجوی لائیک دانشگاه هاروارد که پرچم فلسطین را بالا برده است، ناصر حق است و همان نقشه ای رو جلو می برد که برخی به اسم شیعه و سنی برآن چشم بستند. امروز رمز وحدت در غزه است.
6⃣ششم. درباره وحدت شیعه و سنی و بالاتر از آن گفتیم. اما واقعیت اینست که در ذیل مذهب نیز بازهم غزه حکمفرما است. غزه خط کشی های سیاسی و اجتماعی در جامعه ما را تغییر داده است. مرز چپ و راست سیاسی و اصولگرا و اصلاح طلب و وطن پرست و خاکستری و صورتی و غیر آن نیز رنگ باخته است. امروز هرکس با غزه است با حق است. انسان است. هرکس با غزه است مقابل ظلم است و مدافع مظلوم. درد عدالت دارد و دغدغه آزادی. حر است و شرف دارد و حق طلب است. دیگر فرصت جاهل ماندن نیز فراهم نیست. همه چیز عیان است. در پس خونخواهی برای غزه در هرگوشه ای از این عالم باشد، خداخواهی نفهته است. ولایت است که جوشان است. لذا رهبرمان فرمود درس اهل بیت استقامت و ایستادگی است که امروز نمادش در غزه است.
7⃣مرز ما در تقابل با استکبار صهیونیزم است و خونخواهی برای غزه. مرز ما دیگر داستان سنوار است و مجاهدانش و فرزندانش در خرابه های غزه. بزرگترین غصه امام زمان نیز امروز خون های به ناحق ریخته شده از مردم مظلوم غزه است. امتداد بیرق اهل بیت نیز در غزه افراشته است. هرکس آنجا نیست به هر بهانه ای زیر بیرق شیطان است و هرکس هست در هر رنگ و لباسی زیر پرچم الله است. دیگر نگران وحدت نیستیم. غزه اسم رمز وحدت آخرالزمانی است. باقی ماجرا نیز بماند برای یوم تبلی السرائر.
حرف تمام است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻دیگر ماجرا تغییر کرده است
1⃣یکم. رسانه ملی خطایی کرد و با تمام قوا تلاش کرد جبران کند. اما ماجرای وحدت دیگر تغییر کرده است. جای پای وحدت محکمتر از گذشته است. اجازه دهید این فرصت را غنیمت شمارم برای چند جمله فراتر از این ماجرا.
2⃣دوم. رابطه شیعه و سنی امروز تغییر کرده است. واقعیت اینست که رابطه اسلام و دیگر ادیان نیز. اسلام و هر آنچه غیر اسلام هست نیز. مقدسات دیگر برای برخی، صرفا جامانده در تاریخ نیست. مقدسات تاریخی ما، امروز مقابل چشم ماست. امتداد دارد. امروز معنای وحدت نیز تغییر کرده است.
3⃣سوم. امروز نوحجتیه ای ها و نوتکفیری ها مقابل آرایش جدید عالم سپر انداخته اند و بی آبرو شدند. شیعیان انگلیسی و سکولارهای هیاتی و مذهبی امروز روی دیگر سکه ضدشیعی و وهابیت و تندروهای سلفی گری اند و امروز از هر دو سو بی قیمت اند. امروز مرز ها تغییر کرده است و مقدسات دیگر برای برخی ذهنی نیست و روی زمین مابه ازای روشن و قابل مشاهده دارد.
4⃣چهارم. وحدت و تقابل به قبل و بعد از طوفان الاقصی تقسیم می شود. غزه مرز حق و باطل است. خونخواهی از کودکان و دختران مظلوم نشانه ولایت است و امتداد اهل بیت است. هرکس با هر اسمی و هر ادعایی اگر بی اعتنا به غزه بود دروغگوست. مهم نیست شعارش تبری است یا تولی یا چه. آنها که غزه را دیدند و سکوت کردند و درگوشی گفتند از هرطرف کشته شود به نفع اسلامست، امروز باید زبان بکام بگیرند و از تولی و تبری هیچ نگویند. همان در پستوخانه شان بمانند و توهم دینداری دود کنند؛ مگر توبه کنند و جبران.
5⃣پنجم. مرزها تغییر کرده است. مقدسات روی زمین دارای نشانه است؛ دیروز هم بود. اما خیلی ها ندیدند. شاید کور بودند که دین آل محمد امتداد دارد و متوقف در تاریخ نیست. اما امروز دیگر هیچ حجتی برای ندیدن نیست. نور خورشید است و کتمان شدنی نیست. امروز دغدغه امام معصوم پیش چشم هاست. امروز نقشه امام عصر قابل مشاهده است و آن دانشجوی لائیک دانشگاه هاروارد که پرچم فلسطین را بالا برده است، ناصر حق است و همان نقشه ای رو جلو می برد که برخی به اسم شیعه و سنی برآن چشم بستند. امروز رمز وحدت در غزه است.
6⃣ششم. درباره وحدت شیعه و سنی و بالاتر از آن گفتیم. اما واقعیت اینست که در ذیل مذهب نیز بازهم غزه حکمفرما است. غزه خط کشی های سیاسی و اجتماعی در جامعه ما را تغییر داده است. مرز چپ و راست سیاسی و اصولگرا و اصلاح طلب و وطن پرست و خاکستری و صورتی و غیر آن نیز رنگ باخته است. امروز هرکس با غزه است با حق است. انسان است. هرکس با غزه است مقابل ظلم است و مدافع مظلوم. درد عدالت دارد و دغدغه آزادی. حر است و شرف دارد و حق طلب است. دیگر فرصت جاهل ماندن نیز فراهم نیست. همه چیز عیان است. در پس خونخواهی برای غزه در هرگوشه ای از این عالم باشد، خداخواهی نفهته است. ولایت است که جوشان است. لذا رهبرمان فرمود درس اهل بیت استقامت و ایستادگی است که امروز نمادش در غزه است.
7⃣مرز ما در تقابل با استکبار صهیونیزم است و خونخواهی برای غزه. مرز ما دیگر داستان سنوار است و مجاهدانش و فرزندانش در خرابه های غزه. بزرگترین غصه امام زمان نیز امروز خون های به ناحق ریخته شده از مردم مظلوم غزه است. امتداد بیرق اهل بیت نیز در غزه افراشته است. هرکس آنجا نیست به هر بهانه ای زیر بیرق شیطان است و هرکس هست در هر رنگ و لباسی زیر پرچم الله است. دیگر نگران وحدت نیستیم. غزه اسم رمز وحدت آخرالزمانی است. باقی ماجرا نیز بماند برای یوم تبلی السرائر.
حرف تمام است.
همشهری
@mahdian_mohsen
👏13❤5👍5👎3🤔1
🔻جنگ روایت های ترامپ و اهمیت یک هشتگ
🔻یک سوال جدی وجود دارد؛ کارکرد ادعای نابخردانه ترامپ درباره خلیج فارس چیست؟
🔸دقت کنیم که ایندست ادعاها جدید نیست. پیشتر درباره خلیج مکزیک هم گفته بود باید خلیج آمریکا شود.
🔸یا کانادا را ایالت 51 ام آمریکا خطاب کرد.
🔸 یا اینکه آمریکا غزه را تصاحب و فلسطینی ها را به اردن و مصر منتقل کند.
شاید در نگاه اول اینطور وانمود شود که این تعابیر جنون آمیز بیشتر شوخی است و ناشی از حماقت اوست. اما تاریخ نشان می دهد ماجرا اینگونه نیست.
🔻به سخن دیگر تغییر هویت ها از طریق جنگ روایت ها آغاز و بهانه رویارویی اصلی می شود.
🔸به سخن دیگر آشفتگی را ابتدا در ذهن ایجاد می کنند و در گام بعد به تغییر واقعیت می رسند.
🔸ابتدا ذهن ها را به گروگان می گیرند و بعد بدن ها و خاک ها.
🔻تاریخ مملو از تکرار این روایت های جنون آمیز از واقعیت است که بعد از مدتی به بخشی از واقعیت تبدیل شده است.
🔻تقریبا تمام جنگ های سخت با جنگ روایت ها آغاز شده است.
🔸جنگ جهانی دوم با روایت نازی ها از برتری نژادی آغاز شد.
🔸جنگ روایت های میان آمریکا وشوروی بر سر دموکراسی مقابل کمونیسم بود که منجر به جنگ های نیابتی در ویتنام و و کره وغیره شد.
🔸بهانه ورود آمریکا به افغانستان با روایت آمریکا از حضور اسامه بن لادن و القاعده در آفغانستان به عنوان عامل عملیات 11 سپتامبر آغاز شد.
🔸 جنگ عراق با این روایت آمریکایی ها آغاز شد که صدام به سلاح کشتار جمعی دست یافته است.
🔸جنگ خلیج فارس نیز با پروپاگاندای کشتار نوزادان در کویت آغاز شد.
🔸دفاع مقدس نیز خروجی جنگ روایت ها بود. روایت تهدید صدور انقلاب و اینکه خوزستان نام اصلی اش عربستان و خاک عراق است.
🔻عقب تر برویم.
🔸 در تاریخ اهل بیت نیز همه جنگ ها با جنگ روایت ها آغاز شده است.
🔸 وقتی امیرالمومنین در هنگام نماز و در سجده و در مسجد به شهادت رسید، روایت غالب این بود که مگر علی علیه السلام هم نماز می خواند؟
🔸از حضرت زهرا سلام الله علیها برای فدک شاهد خواستند. گوئی نستعیذبالله حضرت واقعیت را نمی گویند.
🔸 غدیر چون درست روایت نشد حوادث دردناک بعد از آن رقم خورد. از کوچه بنی هاشم تا کربلا و بعد از آن.
در کربلا جنگ روایت ها این بود که سیدالشهدا شورشی و خوارج است و خطبه های حضرت زینب و مارایت الا جمیلا برای بهم ریختن همین جنگ روایت بود. عمرسعد ملعون شهادت سیدالشهدا و شکست ظاهری در کربلا را نشانه برتری خود و خواست و قدرت خدا روایت می کرد.
🔻مجدد بازگردیم به این روزها.
🔸اساسا رژیم صهیونیستی با جنگ روایت ها نزدیک به یک قرن بر مردم فلسطین ظلم و جنایت کرد.
🔻با سه افسانه.
🔸اول افسانه مظلومیت. با قصه هلوکاست و اینکه قوم ما مظلوم تاریخ است.
🔸دوم با روایت اینکه فلسطین همان کنعان است و همان ارض موعود که در تورات آمده است
🔸و روایت سوم افسانه قدرت و هیبت که از خود ساخته بود تا کسی نزدیک نشود.
🔻سالها با همین سه افسانه روایی جنایت کرد و عالم در سکوت و خفقان بود تا 7 اکتبر از راه رسید و دودمان این روایت ها را بهم زد.
🔸سنوار و یارانش اساسا برتری صهیونیست ها در جنگ روایت ها بر هم زدند.
🔻حرف تمام است.
جنگ روایت ها آغاز همه جنگ های تاریخ است.
سرنوشت مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا را نیز همین روایت ها تعیین می کند. آنجا که آمریکائی ها تلاش می کنند روایت غنی سازی اورانیوم در ایران را تهدید علیه امنیت جهانی غالب کنند.
🔻اینجاست که باید هوشیار بود که اگر روایت دشمن در افکار عمومی مسلط شود زمینه ساز تحقق آن و ساخت واقعیت از طریق جنگ سخت خواهد بود.
🔻در نهایت باید گفت در جنگی هستیم که همه مردم سربازان آن هستند. جنگ روایت ها را سخنگوی وزارت خارجه جلو نمی برد. در جنگ روایت ها هر کس سهم روشن و معنادار در مسلط شدن یا نشدن یک روایت دارد. اینجاست که هشتگ خلیج همیشه فارس اهمیت اساسی پیدا می کند و موثر است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻یک سوال جدی وجود دارد؛ کارکرد ادعای نابخردانه ترامپ درباره خلیج فارس چیست؟
🔸دقت کنیم که ایندست ادعاها جدید نیست. پیشتر درباره خلیج مکزیک هم گفته بود باید خلیج آمریکا شود.
🔸یا کانادا را ایالت 51 ام آمریکا خطاب کرد.
🔸 یا اینکه آمریکا غزه را تصاحب و فلسطینی ها را به اردن و مصر منتقل کند.
شاید در نگاه اول اینطور وانمود شود که این تعابیر جنون آمیز بیشتر شوخی است و ناشی از حماقت اوست. اما تاریخ نشان می دهد ماجرا اینگونه نیست.
🔻به سخن دیگر تغییر هویت ها از طریق جنگ روایت ها آغاز و بهانه رویارویی اصلی می شود.
🔸به سخن دیگر آشفتگی را ابتدا در ذهن ایجاد می کنند و در گام بعد به تغییر واقعیت می رسند.
🔸ابتدا ذهن ها را به گروگان می گیرند و بعد بدن ها و خاک ها.
🔻تاریخ مملو از تکرار این روایت های جنون آمیز از واقعیت است که بعد از مدتی به بخشی از واقعیت تبدیل شده است.
🔻تقریبا تمام جنگ های سخت با جنگ روایت ها آغاز شده است.
🔸جنگ جهانی دوم با روایت نازی ها از برتری نژادی آغاز شد.
🔸جنگ روایت های میان آمریکا وشوروی بر سر دموکراسی مقابل کمونیسم بود که منجر به جنگ های نیابتی در ویتنام و و کره وغیره شد.
🔸بهانه ورود آمریکا به افغانستان با روایت آمریکا از حضور اسامه بن لادن و القاعده در آفغانستان به عنوان عامل عملیات 11 سپتامبر آغاز شد.
🔸 جنگ عراق با این روایت آمریکایی ها آغاز شد که صدام به سلاح کشتار جمعی دست یافته است.
🔸جنگ خلیج فارس نیز با پروپاگاندای کشتار نوزادان در کویت آغاز شد.
🔸دفاع مقدس نیز خروجی جنگ روایت ها بود. روایت تهدید صدور انقلاب و اینکه خوزستان نام اصلی اش عربستان و خاک عراق است.
🔻عقب تر برویم.
🔸 در تاریخ اهل بیت نیز همه جنگ ها با جنگ روایت ها آغاز شده است.
🔸 وقتی امیرالمومنین در هنگام نماز و در سجده و در مسجد به شهادت رسید، روایت غالب این بود که مگر علی علیه السلام هم نماز می خواند؟
🔸از حضرت زهرا سلام الله علیها برای فدک شاهد خواستند. گوئی نستعیذبالله حضرت واقعیت را نمی گویند.
🔸 غدیر چون درست روایت نشد حوادث دردناک بعد از آن رقم خورد. از کوچه بنی هاشم تا کربلا و بعد از آن.
در کربلا جنگ روایت ها این بود که سیدالشهدا شورشی و خوارج است و خطبه های حضرت زینب و مارایت الا جمیلا برای بهم ریختن همین جنگ روایت بود. عمرسعد ملعون شهادت سیدالشهدا و شکست ظاهری در کربلا را نشانه برتری خود و خواست و قدرت خدا روایت می کرد.
🔻مجدد بازگردیم به این روزها.
🔸اساسا رژیم صهیونیستی با جنگ روایت ها نزدیک به یک قرن بر مردم فلسطین ظلم و جنایت کرد.
🔻با سه افسانه.
🔸اول افسانه مظلومیت. با قصه هلوکاست و اینکه قوم ما مظلوم تاریخ است.
🔸دوم با روایت اینکه فلسطین همان کنعان است و همان ارض موعود که در تورات آمده است
🔸و روایت سوم افسانه قدرت و هیبت که از خود ساخته بود تا کسی نزدیک نشود.
🔻سالها با همین سه افسانه روایی جنایت کرد و عالم در سکوت و خفقان بود تا 7 اکتبر از راه رسید و دودمان این روایت ها را بهم زد.
🔸سنوار و یارانش اساسا برتری صهیونیست ها در جنگ روایت ها بر هم زدند.
🔻حرف تمام است.
جنگ روایت ها آغاز همه جنگ های تاریخ است.
سرنوشت مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا را نیز همین روایت ها تعیین می کند. آنجا که آمریکائی ها تلاش می کنند روایت غنی سازی اورانیوم در ایران را تهدید علیه امنیت جهانی غالب کنند.
🔻اینجاست که باید هوشیار بود که اگر روایت دشمن در افکار عمومی مسلط شود زمینه ساز تحقق آن و ساخت واقعیت از طریق جنگ سخت خواهد بود.
🔻در نهایت باید گفت در جنگی هستیم که همه مردم سربازان آن هستند. جنگ روایت ها را سخنگوی وزارت خارجه جلو نمی برد. در جنگ روایت ها هر کس سهم روشن و معنادار در مسلط شدن یا نشدن یک روایت دارد. اینجاست که هشتگ خلیج همیشه فارس اهمیت اساسی پیدا می کند و موثر است.
همشهری
@mahdian_mohsen
👏17👍4❤3
🔻بااحترام حرف مفت
🔻چند روز پیش برای مناظره ای به دانشگاه دعوت شدم که البته به دلائلی از سوی مدیریت دانشگاه مورد مخالفت قرار گرفت و برگزار نشد. چرایی بماند. اما قبل از جلسه به طور طبیعی مواضع طرف مقابل را مرور کردم. چند جمله بسیار عجیب توجهم را جلب کرد و دچار تردید شدم که آیا باید به این مواضع پاسخ داد یا خیر؟ چرا تردید؟ توضیح میدهم.
🔻ابتدا مواضع شاذ طرف مقابل را با هم ببینیم تا ماجرای ابهام روشن شود. البته غرضم پرداختن به این سخنان نیست و پای حرف بااهمیت تری وسط است.
🔻5 موضع جنجالی:
🔸یکم. هسته ای بجز بدبختی و فلاکت هیچ ثمری برای ایران ندارد
🔸دوم.حمله صدام بخاطر این بود که امام عراق را تهدید به صدور انقلاب کرد
🔸سوم. مردم ایران نتانیاهو را به عنوان قهرمان تحسین می کنند
🔸چهارم. اسرائیل مردم بی گناه را نمی کشد( بعد از عملیات تروریستی کرمان)
🔸پنجم. اینکه اسرائیل به ایران حمله گسترده نکرد بخاطر پادرمیانی آمریکائی هاست. آنها اهل جنگ با ایران نیستند
🔻بیائید از این مواضع عبور کنیم. اساسا غرض متن نیز همین است که عبور کنیم. اما چرا؟
🔻فرض کنید خدای نکرده یک نفر در خیابان به شما ناسزا دهد. آیا ناسزا را نقد منطقی و محترمانه می کنید؟ مثلا می گویید به این 4 دلیل این ناسزا واقعیت ندارد؟
🔻واقعیت اینست که ما از این دست جملات متاسفانه در فضای مجازی زیاد می بینیم.
مثلا:
"همه جا را فساد گرفته.". "همه مسوولین فاسدند". "فساد سیستمی است". "همه مردم دروغگویند". "فردا از امروز بدتر است". "آن دولت و این دولت ندارد همه مثل همند". "مامورین ناجا همه شیتیل بگیرن". "عدلیه خودش دزد سر گردنه است".
وجه مشترک این گزاره ها چیست؟
🔻به این گزاره ها می گویند حرف مفت. عجله نکنید. غرض کلام خارج از ادب نیست.
🔻سالها پیش هری فرانکفورت، استاد فلسفه اخلاق در یک سخنرانی از تعبیر حرف مفت استفاده کرد و لب کلامش این بود که حرف مفت امری متفاوت از دروغگوئی است. دروغگو حقیقت را می داند و آنرا کتمان می کند و اما حرف مفت زن اساسا کار به حقیقت ندارد.
پژوهش فرانکفورت بعدها کتاب و در ایران با همین عنوان حرف مفت ترجمه و منتشر شده است که پیشنهاد می کنم حتما بخوانید. این روزها همه با پدیده حرف مفت بسیار درگیرند.
🔻اما ویژگی کلیدی حرف مفت چیست؟
حرف مفت تنها برای جلوه فروشی است. حرف مفت زن، تنها می خواهد بگوید: "هستم". او اساسا کار با حقیقت ندارد. حرف هایی مطرح می شود که فیو و لایک بگیرد و مقبولیت اجتماعی کسب کند.
🔻اما حرف مفت چطور شکل می گیرد؟
افراد برای گفتن حرف مفت روایت شان را می گویند و یا به تعبیر دقیقتر حس شان را می گویند و بنای حرف مستند ندارند. مثلا وقتی یکی در صف نان ایستاده و با عصبانیت به شاطر می گوید دو ساعت در صف هستم روایت اش از خستگی است. اتفاقا بقیه هم می دانند غرض این فرد یگ گزاره علمی نیست که تائید یا تکذیب شود لذا گوش می دهند و رد می شوند. شاطر هم سند نمی خواهد.
🔻حالا این مثال چکار داشت به سیاست؟
حرف سیاسی در شبکه های اجتماعی نیز خیلی وقت ها مثل صف نان است. روایت یا حس افراد می تواند ناشی از هیجان یا وحشت یا نفرت یا ترس یا خوشی و یا غیره باشد. خلاصه هرچه هست حس است نه منطق و استدلال. طرف از تهدید دشمن ترسیده است و می گوید همه چیز را بدهیم برود. به این آدم باید گفت نترس ما هستیم. نه اینکه بگوئیم به 5 دلیل وا دادن خطاست.
🔻حالا چرا حرف مفت موجب نگرانی است؟
چون اساسا روایت مثل گزاره های خبری، صدق و کذب بر نمی دارد. خبر "فلان مسوول دزد است" را می شود رد یا تائید کرد اما حس "همه مسئولین ما دزدند" را نه. چون حس فرد است. روایت اوست. همین.
🔻اما چرخه ماندگار حرف مفت چیست؟
حرف مفت خوب وایراال می شود. چرا؟ چون حرف مفت، حرف مفت می سازد. حرف مفت زدن سکه رایج می شود چون بی هزینه است.
حالا چه حرف مفتی بیشتر می گیرد؟
حرف مفتی که حرف های دوقطبی ساز و هیجانی و احساسی بیشتر دارد. چون نیاز به فکر کردن ندارد. نیاز به اثبات هم ندارد. فقط ارضا کننده است. گفته می شود که گفته شود.
🔻نتیجه حرف مفت چیست؟
ترویج حرف مفت اساسا بساط حقیقت را جمع می کند و فرصت بسیار خوبی برای رسانه هایی است که دنبال حرف مفت هستند. مثل رسانه های ضدایرانی.
🔻و اما چه باید کرد؟
نه حرف مفت بزنیم و نه اجازه دهیم حرف مفت بزنند. اما یک جاهایی توجه به حرف مفت موجب تکثیر آن می شود. یک وقت هایی تکذیب حرف مفت، تثبیت حرف مفت است. اگر هم خواستیم پاسخ دهیم به مخاطب توجه دهیم که حرف مفت زده نمی شود که پاسخ منطقی بگیرد. گفته می شود که روایتش را بگوید. گفته می شود که حسش را به اشتراک بگذارد. گفته می شود که توجه جلب کند
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻چند روز پیش برای مناظره ای به دانشگاه دعوت شدم که البته به دلائلی از سوی مدیریت دانشگاه مورد مخالفت قرار گرفت و برگزار نشد. چرایی بماند. اما قبل از جلسه به طور طبیعی مواضع طرف مقابل را مرور کردم. چند جمله بسیار عجیب توجهم را جلب کرد و دچار تردید شدم که آیا باید به این مواضع پاسخ داد یا خیر؟ چرا تردید؟ توضیح میدهم.
🔻ابتدا مواضع شاذ طرف مقابل را با هم ببینیم تا ماجرای ابهام روشن شود. البته غرضم پرداختن به این سخنان نیست و پای حرف بااهمیت تری وسط است.
🔻5 موضع جنجالی:
🔸یکم. هسته ای بجز بدبختی و فلاکت هیچ ثمری برای ایران ندارد
🔸دوم.حمله صدام بخاطر این بود که امام عراق را تهدید به صدور انقلاب کرد
🔸سوم. مردم ایران نتانیاهو را به عنوان قهرمان تحسین می کنند
🔸چهارم. اسرائیل مردم بی گناه را نمی کشد( بعد از عملیات تروریستی کرمان)
🔸پنجم. اینکه اسرائیل به ایران حمله گسترده نکرد بخاطر پادرمیانی آمریکائی هاست. آنها اهل جنگ با ایران نیستند
🔻بیائید از این مواضع عبور کنیم. اساسا غرض متن نیز همین است که عبور کنیم. اما چرا؟
🔻فرض کنید خدای نکرده یک نفر در خیابان به شما ناسزا دهد. آیا ناسزا را نقد منطقی و محترمانه می کنید؟ مثلا می گویید به این 4 دلیل این ناسزا واقعیت ندارد؟
🔻واقعیت اینست که ما از این دست جملات متاسفانه در فضای مجازی زیاد می بینیم.
مثلا:
"همه جا را فساد گرفته.". "همه مسوولین فاسدند". "فساد سیستمی است". "همه مردم دروغگویند". "فردا از امروز بدتر است". "آن دولت و این دولت ندارد همه مثل همند". "مامورین ناجا همه شیتیل بگیرن". "عدلیه خودش دزد سر گردنه است".
وجه مشترک این گزاره ها چیست؟
🔻به این گزاره ها می گویند حرف مفت. عجله نکنید. غرض کلام خارج از ادب نیست.
🔻سالها پیش هری فرانکفورت، استاد فلسفه اخلاق در یک سخنرانی از تعبیر حرف مفت استفاده کرد و لب کلامش این بود که حرف مفت امری متفاوت از دروغگوئی است. دروغگو حقیقت را می داند و آنرا کتمان می کند و اما حرف مفت زن اساسا کار به حقیقت ندارد.
پژوهش فرانکفورت بعدها کتاب و در ایران با همین عنوان حرف مفت ترجمه و منتشر شده است که پیشنهاد می کنم حتما بخوانید. این روزها همه با پدیده حرف مفت بسیار درگیرند.
🔻اما ویژگی کلیدی حرف مفت چیست؟
حرف مفت تنها برای جلوه فروشی است. حرف مفت زن، تنها می خواهد بگوید: "هستم". او اساسا کار با حقیقت ندارد. حرف هایی مطرح می شود که فیو و لایک بگیرد و مقبولیت اجتماعی کسب کند.
🔻اما حرف مفت چطور شکل می گیرد؟
افراد برای گفتن حرف مفت روایت شان را می گویند و یا به تعبیر دقیقتر حس شان را می گویند و بنای حرف مستند ندارند. مثلا وقتی یکی در صف نان ایستاده و با عصبانیت به شاطر می گوید دو ساعت در صف هستم روایت اش از خستگی است. اتفاقا بقیه هم می دانند غرض این فرد یگ گزاره علمی نیست که تائید یا تکذیب شود لذا گوش می دهند و رد می شوند. شاطر هم سند نمی خواهد.
🔻حالا این مثال چکار داشت به سیاست؟
حرف سیاسی در شبکه های اجتماعی نیز خیلی وقت ها مثل صف نان است. روایت یا حس افراد می تواند ناشی از هیجان یا وحشت یا نفرت یا ترس یا خوشی و یا غیره باشد. خلاصه هرچه هست حس است نه منطق و استدلال. طرف از تهدید دشمن ترسیده است و می گوید همه چیز را بدهیم برود. به این آدم باید گفت نترس ما هستیم. نه اینکه بگوئیم به 5 دلیل وا دادن خطاست.
🔻حالا چرا حرف مفت موجب نگرانی است؟
چون اساسا روایت مثل گزاره های خبری، صدق و کذب بر نمی دارد. خبر "فلان مسوول دزد است" را می شود رد یا تائید کرد اما حس "همه مسئولین ما دزدند" را نه. چون حس فرد است. روایت اوست. همین.
🔻اما چرخه ماندگار حرف مفت چیست؟
حرف مفت خوب وایراال می شود. چرا؟ چون حرف مفت، حرف مفت می سازد. حرف مفت زدن سکه رایج می شود چون بی هزینه است.
حالا چه حرف مفتی بیشتر می گیرد؟
حرف مفتی که حرف های دوقطبی ساز و هیجانی و احساسی بیشتر دارد. چون نیاز به فکر کردن ندارد. نیاز به اثبات هم ندارد. فقط ارضا کننده است. گفته می شود که گفته شود.
🔻نتیجه حرف مفت چیست؟
ترویج حرف مفت اساسا بساط حقیقت را جمع می کند و فرصت بسیار خوبی برای رسانه هایی است که دنبال حرف مفت هستند. مثل رسانه های ضدایرانی.
🔻و اما چه باید کرد؟
نه حرف مفت بزنیم و نه اجازه دهیم حرف مفت بزنند. اما یک جاهایی توجه به حرف مفت موجب تکثیر آن می شود. یک وقت هایی تکذیب حرف مفت، تثبیت حرف مفت است. اگر هم خواستیم پاسخ دهیم به مخاطب توجه دهیم که حرف مفت زده نمی شود که پاسخ منطقی بگیرد. گفته می شود که روایتش را بگوید. گفته می شود که حسش را به اشتراک بگذارد. گفته می شود که توجه جلب کند
همشهری
@mahdian_mohsen
👍26👏7🔥1
🔻این پیشنهاد را یک جا ذخیره کنید
🔸این سوال خیلی هاست که برای کمک به انقلاب چه کتابی بخوانیم؟
🔸برای تقویت تحلیل سیاسی چی؟
🔸 یا اینکه اگر بخواهیم نظام اندیشه مان را تقویت کنیم، چه کتبی و با چه ترتیبی باید خوانده شود؟
🔻اولا باید به شما تبریک گفت. کسی که دنبال نظام اندیشه است و تصمیم گرفته است خود را با کتاب مجهز کند انسان دغدغه مند و فرهیخته و ماموریت گرایی است.
نداشتن نظام اندیشه آسیب و آفت جبران ناپذیری دارد. تا جائیکه بدون تعارف فقدان آن تهدیدی جدی برای عاقبت بخیری است.
🔸دقت کردید برخی افراد ظاهرا مذهبی و انقلابی، در بزنگاه های روزگار مسیرشان از امام جامعه جدا می شود؟ حالا یا تندتر می روند و جلو می زنند و رهبر و نظام و انقلاب را متهم به عقب ماندن می کنند ویا فاصله می گیرند و به امام جامعه نمی رسند.
🔸یا اینکه خیلی ها در حوادث سیاسی دچار تعلل و سرگشتگی می شوند. حتما از این دست آدم ها هم زیاد دیدید. آدم هایی که با یک خبر و یک رخداد وا می مانند که چه کنند و چه نکنند و نمی دانند درست و غلط چیست.
🔸برخی دیگر هم هستند که حرف حق را می دانند و زبان شان کوتاه است . اینها نیز مشکل نظام اندیشه دارند. کسی که نظام اندیشه نداشته باشند اعتماد به نفس بیان حرف حق ندارد.
🔸عده دیگری هم هستند که آنچه در نظام اعتقادی شان می فهمند را نمی توانند در عرصه عمل و زندگی امتداد بخشند. اینها نیز دچار نقص نظام اندیشه اند. اساسا تفاوت اعتقاد و نظام اندیشه در همین است که اعتقادات امری ذهنی و نظام اندیشه امتداد یافته در زندگی و عمل است.
🔸برخی دیگر را هم شاید توجه کردید که همواره در فهم اصل و فرع امور دچار اشتباه می شوند. متوجه نیستند در یک نظام دینی اصل چیست و فرع کجاست؟ جائی که باید رگ گردنشان برجسته شود ساکت اند و جایی که باید سکوت کنند همه جا را بهم می زنند.
🔸برخی هم هستند که گیر اصلی شان اخلاق است. فکر می کنند کار انقلاب را می توان با بی اخلاقی جلو برد. مثل آب خوردن تهمت می زنند ودروغ می گویند آنهم به اسم دفاع از دین و مذهب و انقلاب.
🔻از این دسته افراد کم نیستند و تلخ تر اینکه درباره خودمان هم باید نگران باشیم.
خلاصه این روزها نظام اندیشه برای جوان مومن انقلابی از نان شب واجب تر است.
🔻حالا در موسسه همشهری یک پیشنهاد ویژه برای شما داریم.
🔸مجله همشهری ماه در شماره اخیر خود ویژه نامه ای را منتشر کرده است به نام " این کتاب ها را حتما بخوانید"
این ویژه نامه هر آنچه شما لازم دارید برای تقویت نظام اندیشه ای تان با رعایت ترتیب و اولویت معرفی کرده است. ضمن اینکه توضیح می دهد دقیقا هر کتابی چه مساله ای را در ذهن شما حل می کند و کجا به کارتان می آید. در هر بخش نیز برشی از کتاب آمده است که با ادبیات کتاب بیشتر آشنا شوید.
🔻دسته بندی کتاب از نظام معارفی و اسلام شناسی است تا اخلاق و سلوک و حتا هنر و ادبیات. هرآنچه یک جوان مومن انقلاب نیاز دارد که بداند.
حتما این مجله کتاب را تهیه و اگر فرصت دارید از نمایشگاه کتاب، کتب معرفی شده را تهیه کنید و اگر نه سرفرصت سراغ این کتاب های پیشنهادی روید .
@mahdian_mohsen
🔻بااین ادرس به کتاب دسترسی دارید:
https://hamshahrimarket.com/product/مجله-ماه-ویژه-نامه-نمایشگاه-کتاب/
🔸این سوال خیلی هاست که برای کمک به انقلاب چه کتابی بخوانیم؟
🔸برای تقویت تحلیل سیاسی چی؟
🔸 یا اینکه اگر بخواهیم نظام اندیشه مان را تقویت کنیم، چه کتبی و با چه ترتیبی باید خوانده شود؟
🔻اولا باید به شما تبریک گفت. کسی که دنبال نظام اندیشه است و تصمیم گرفته است خود را با کتاب مجهز کند انسان دغدغه مند و فرهیخته و ماموریت گرایی است.
نداشتن نظام اندیشه آسیب و آفت جبران ناپذیری دارد. تا جائیکه بدون تعارف فقدان آن تهدیدی جدی برای عاقبت بخیری است.
🔸دقت کردید برخی افراد ظاهرا مذهبی و انقلابی، در بزنگاه های روزگار مسیرشان از امام جامعه جدا می شود؟ حالا یا تندتر می روند و جلو می زنند و رهبر و نظام و انقلاب را متهم به عقب ماندن می کنند ویا فاصله می گیرند و به امام جامعه نمی رسند.
🔸یا اینکه خیلی ها در حوادث سیاسی دچار تعلل و سرگشتگی می شوند. حتما از این دست آدم ها هم زیاد دیدید. آدم هایی که با یک خبر و یک رخداد وا می مانند که چه کنند و چه نکنند و نمی دانند درست و غلط چیست.
🔸برخی دیگر هم هستند که حرف حق را می دانند و زبان شان کوتاه است . اینها نیز مشکل نظام اندیشه دارند. کسی که نظام اندیشه نداشته باشند اعتماد به نفس بیان حرف حق ندارد.
🔸عده دیگری هم هستند که آنچه در نظام اعتقادی شان می فهمند را نمی توانند در عرصه عمل و زندگی امتداد بخشند. اینها نیز دچار نقص نظام اندیشه اند. اساسا تفاوت اعتقاد و نظام اندیشه در همین است که اعتقادات امری ذهنی و نظام اندیشه امتداد یافته در زندگی و عمل است.
🔸برخی دیگر را هم شاید توجه کردید که همواره در فهم اصل و فرع امور دچار اشتباه می شوند. متوجه نیستند در یک نظام دینی اصل چیست و فرع کجاست؟ جائی که باید رگ گردنشان برجسته شود ساکت اند و جایی که باید سکوت کنند همه جا را بهم می زنند.
🔸برخی هم هستند که گیر اصلی شان اخلاق است. فکر می کنند کار انقلاب را می توان با بی اخلاقی جلو برد. مثل آب خوردن تهمت می زنند ودروغ می گویند آنهم به اسم دفاع از دین و مذهب و انقلاب.
🔻از این دسته افراد کم نیستند و تلخ تر اینکه درباره خودمان هم باید نگران باشیم.
خلاصه این روزها نظام اندیشه برای جوان مومن انقلابی از نان شب واجب تر است.
🔻حالا در موسسه همشهری یک پیشنهاد ویژه برای شما داریم.
🔸مجله همشهری ماه در شماره اخیر خود ویژه نامه ای را منتشر کرده است به نام " این کتاب ها را حتما بخوانید"
این ویژه نامه هر آنچه شما لازم دارید برای تقویت نظام اندیشه ای تان با رعایت ترتیب و اولویت معرفی کرده است. ضمن اینکه توضیح می دهد دقیقا هر کتابی چه مساله ای را در ذهن شما حل می کند و کجا به کارتان می آید. در هر بخش نیز برشی از کتاب آمده است که با ادبیات کتاب بیشتر آشنا شوید.
🔻دسته بندی کتاب از نظام معارفی و اسلام شناسی است تا اخلاق و سلوک و حتا هنر و ادبیات. هرآنچه یک جوان مومن انقلاب نیاز دارد که بداند.
حتما این مجله کتاب را تهیه و اگر فرصت دارید از نمایشگاه کتاب، کتب معرفی شده را تهیه کنید و اگر نه سرفرصت سراغ این کتاب های پیشنهادی روید .
@mahdian_mohsen
🔻بااین ادرس به کتاب دسترسی دارید:
https://hamshahrimarket.com/product/مجله-ماه-ویژه-نامه-نمایشگاه-کتاب/
👍14❤3👏3👎1🔥1
🔻امنیت عاریتی
1⃣یکم. دو جمله معروف از ترامپ درباره کشورهای عربی وجود دارد. یکی همان گاو شیردهی است که چند سال پیش به عربستان گفت. یکی هم همین جمله ای که در سفر اخیر به یکی دیگر از کشورهای عربی گفت که بدون آمریکا دو هفته هم دوام نمی آورید.
2⃣دوم. در ادبیات نظری وابستگی یک جمله معروف وجود دارد که می گوید توسعه یافتگی در توسعه نیافتگی است. به سخن دیگر روی دیگر توسعه یافتگی برخی کشورها در توسعه نیافتن برخی کشورهای دیگر است.
حالا برگردید به بند اول. دو جمله ترامپ کنار هم همین نظریه وابستگی است. "گاو شیرده" روی دیگر "دوام تان باماست".
3⃣سوم. دوازده میلیارد دلار صادرات نفت عربستان به آمریکاست و در قبال آن 19 میلیارد دلار وارد می کند. 80 درصد کالای مصرفی عربستان واردات از آمریکاست. طی چند سال گذشته میزان سرمایه گذاری آمریکا در عربستان 15 میلیارد دلار است و میزان سرمایه گذاری عربستان در آمریکا 600 میلیارد دلار. تنها 135 میلیارد دلار از آمریکا تسلیحات وارد کرده است. بزرگترین قرارداد خرید اسلحه.
به اعداد و توازن و مقایسه آنها توجه کنید تا مسائل روشن شود.
4⃣چهارم. وضعیت امارات نیز از این بهتر نیست. برای سرمایه گذاری در آمریکا رقابت می کنند. اگر عربستان 600 میلیارد دلار سرمایه گذاری می کند او باید 1200 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند. چرا؟ تا دل ارباب را بدست آورد. تضمین ؟ هیچ. ممکن است بایدن بعد از ترامپ بیاید و هواپیمای اف 35 که ترامپ وعده داده بود را ندهد که نداد. اما سفیر امارات در واشنگتن همچنان با افتخار می گوید 3000 سرباز آمریکایی ما را محافظت می کند.
5⃣پنجم. امنیت عاریتی چیست؟ امنیتی که درونزا نیست و خارج از مرزهای یک کشور تعیین تکلیف می شود. امنیتی که بند به تصمیم گرفتن یا نگرفتن دیگر کشورهاست. مبادله نامتوازن و نامتقارن اقتصادی ناشی از همین نگرانی برای امنیت است. ارباب نباشد امنیت شان به خطر می افتد.
6⃣ششم. توافق ابراهیم در امارات با فشار آمریکایی ها بسته شد تا رژیم صهیونیستی را به رسمت بشناسند. احدی در امارات حق اعتراض نداشت. احدی اعتراض کرد و 5 سال زندان و احدی مصری از مهاجرین اعتراض کرد و ظرف 48 ساعت از امارات اخراج شد. همان زمان یک نظرسنجی آمریکایی نشان می داد 80 درصد مردم امارات با این توافق مخالفند اما ناچار بودند سکوت کنند.
7⃣هفتم. سرنوشت امنیت عاریتی، وابستگی است. پایش برسد عزت و انسانیت شان را هم ناچارند بدهند. حالا روشن شد چرا در مقابل جنایات غزه منفعل اند؟
8⃣هشتم. راز در چشم کردن برج خلیفه و دبی مال روشن است. برق بزنند تا تاریکی ها دیده نشود.
9⃣نهم. سعدی علیه رحمه از دو برادر گفت که یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زورِ بازو نان خوردی.. توانگر گفت درویش را که: چرا خدمت نکنی تا از مشقّتِ کار کردن برهی؟...دیگری گفت: تو چرا کار نکنی تا از مَذَلَّتِ خدمت رهایی یابی؟ که خردمندان گفتهاند: نانِ خود خوردن و نشستن به که کمرشمشیرِ زرّین بهخدمت بستن.
🔟دهم. از برادر اهل خدمت نزد سلطان، نسلی تربیت می شود که به ناچار و از سر ذلت مقابل کدخدای موهوم رقص مو می کند و از برادری که اهل مشقت است و اتکا به زور بازو، نسلی تربیت می شود که از سر عزت، دامن شهید پروری دارد.
🔻این هم فرق ما و آنها؛ کافی نیست؟
همشهری
@mahdian_mohsen
1⃣یکم. دو جمله معروف از ترامپ درباره کشورهای عربی وجود دارد. یکی همان گاو شیردهی است که چند سال پیش به عربستان گفت. یکی هم همین جمله ای که در سفر اخیر به یکی دیگر از کشورهای عربی گفت که بدون آمریکا دو هفته هم دوام نمی آورید.
2⃣دوم. در ادبیات نظری وابستگی یک جمله معروف وجود دارد که می گوید توسعه یافتگی در توسعه نیافتگی است. به سخن دیگر روی دیگر توسعه یافتگی برخی کشورها در توسعه نیافتن برخی کشورهای دیگر است.
حالا برگردید به بند اول. دو جمله ترامپ کنار هم همین نظریه وابستگی است. "گاو شیرده" روی دیگر "دوام تان باماست".
3⃣سوم. دوازده میلیارد دلار صادرات نفت عربستان به آمریکاست و در قبال آن 19 میلیارد دلار وارد می کند. 80 درصد کالای مصرفی عربستان واردات از آمریکاست. طی چند سال گذشته میزان سرمایه گذاری آمریکا در عربستان 15 میلیارد دلار است و میزان سرمایه گذاری عربستان در آمریکا 600 میلیارد دلار. تنها 135 میلیارد دلار از آمریکا تسلیحات وارد کرده است. بزرگترین قرارداد خرید اسلحه.
به اعداد و توازن و مقایسه آنها توجه کنید تا مسائل روشن شود.
4⃣چهارم. وضعیت امارات نیز از این بهتر نیست. برای سرمایه گذاری در آمریکا رقابت می کنند. اگر عربستان 600 میلیارد دلار سرمایه گذاری می کند او باید 1200 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند. چرا؟ تا دل ارباب را بدست آورد. تضمین ؟ هیچ. ممکن است بایدن بعد از ترامپ بیاید و هواپیمای اف 35 که ترامپ وعده داده بود را ندهد که نداد. اما سفیر امارات در واشنگتن همچنان با افتخار می گوید 3000 سرباز آمریکایی ما را محافظت می کند.
5⃣پنجم. امنیت عاریتی چیست؟ امنیتی که درونزا نیست و خارج از مرزهای یک کشور تعیین تکلیف می شود. امنیتی که بند به تصمیم گرفتن یا نگرفتن دیگر کشورهاست. مبادله نامتوازن و نامتقارن اقتصادی ناشی از همین نگرانی برای امنیت است. ارباب نباشد امنیت شان به خطر می افتد.
6⃣ششم. توافق ابراهیم در امارات با فشار آمریکایی ها بسته شد تا رژیم صهیونیستی را به رسمت بشناسند. احدی در امارات حق اعتراض نداشت. احدی اعتراض کرد و 5 سال زندان و احدی مصری از مهاجرین اعتراض کرد و ظرف 48 ساعت از امارات اخراج شد. همان زمان یک نظرسنجی آمریکایی نشان می داد 80 درصد مردم امارات با این توافق مخالفند اما ناچار بودند سکوت کنند.
7⃣هفتم. سرنوشت امنیت عاریتی، وابستگی است. پایش برسد عزت و انسانیت شان را هم ناچارند بدهند. حالا روشن شد چرا در مقابل جنایات غزه منفعل اند؟
8⃣هشتم. راز در چشم کردن برج خلیفه و دبی مال روشن است. برق بزنند تا تاریکی ها دیده نشود.
9⃣نهم. سعدی علیه رحمه از دو برادر گفت که یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زورِ بازو نان خوردی.. توانگر گفت درویش را که: چرا خدمت نکنی تا از مشقّتِ کار کردن برهی؟...دیگری گفت: تو چرا کار نکنی تا از مَذَلَّتِ خدمت رهایی یابی؟ که خردمندان گفتهاند: نانِ خود خوردن و نشستن به که کمرشمشیرِ زرّین بهخدمت بستن.
🔟دهم. از برادر اهل خدمت نزد سلطان، نسلی تربیت می شود که به ناچار و از سر ذلت مقابل کدخدای موهوم رقص مو می کند و از برادری که اهل مشقت است و اتکا به زور بازو، نسلی تربیت می شود که از سر عزت، دامن شهید پروری دارد.
🔻این هم فرق ما و آنها؛ کافی نیست؟
همشهری
@mahdian_mohsen
👏16👍5🔥3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا مقایسه ما و ژاپن اشتباه است؟
@mahdian_mohsen
@mahdian_mohsen
👍10👏2👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر مشکل توسعه ما بخاطر تقابل با امریکاست چرا قبل انقلاب عقب مانده بودیم؟
@mahdian_mohsen
@mahdian_mohsen
👍10👎2👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سه دلیل برای دروغ بودن توسعه امارات و عربستان
@mahdian_mohsen
@mahdian_mohsen
👍13👏2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مشکل امریکا، ایران است یا جمهوری اسلامی؟
@mahdian_mohsen
@mahdian_mohsen
👍7👏3👎2
🔻فناوری تربیت مسوول
رهبرانقلاب به مسوولین فرمودند به میان مردم بروید و حتا اگر تندی کردند با حوصله بشنوید. در ادامه فرمودند این کار تمرین می خواهد.
اجازه دهید دو نکته کلیدی از ثمره این تذکر را مختصرا اشاره کنم.
🔻یکم. فناوری شکست زبان بیگانه
دقت کردید که در مواردی میان مردم و مسوولین گویا یک زبان بیگانه حاکم است؟ نه مسوول مساله و نیاز مردم را می شناسد و نه مردم کارها و اقدامات مسوول را می بیند. چرا؟
اساسا سه چالش میان مردم و مسوولین وجود دارد.
🔸یک.چالش و نیاز حقیقی مردم را مسوول نمی بیند
🔸دو.اقدامات مسوول را مردم نمی بینند
🔸سه. رسانه ها اعم از رسانه جاهل و رسانه دشمن، تصویری غیر واقعی از نیاز مردم و کارهای انجام شده و نشده نشان می دهد.
اما راه شکست این سه در ارتباط چهره به چهره است. چطور؟
در عصری به سر می بریم که مسوول و مردم از لنز رسانه و شبکه های اجتماعی همدیگر را قضاوت می کنند. طبیعت این عرصه بدفهمی و شناخت نادرست است، خاصه که دستکاری ادراکی دشمن نیز اضافه شود. با این توضیح راه شکست این محاصره شناختی در ارتباط موثر و حقیقی است.
🔸مردم اعتماد پیدا می کنند و مسوول هم اعتبار.
🔸مردم نیاز حقیقی شان را می گویند و مسوول اثر تصمیمش را می بیند.
🔸مردم احساس ارزشمندی پیدا می کنند و مسوول احساس تواضع و فروتنی.
🔸در نتیجه مردم امیدوار می شوند و مسوول در مسیر تلاش.
🔻و اما دوم فناوری سلوک مسوول
رهبرانقلاب سالها پیش فرمودند: " امروز بهترین چیزی که ممکن است ما بتوانیم برای تصحیح اخلاق و رفتار و منش خودمان یعنی مسئولان کشور ملاک قرار دهیم، مردمسالاری دینی است"
یکی از جلوه های مردم سالاری دینی همین چهره به چهره با مردم است. ثمره این دیدار فناوری تربیت مدیر و حاکم است. مدیری که اهل سلوک و رشد اخلاقی نباشد نمی تواند به مردم خدمت کند ولو متخصص باشد. باید تلاش کند خودساخته شود لذا فرمود "تمرین کنید"
🔸بین مردم رفتن تکبرها را می شکند وفروتنی می آورد.
🔸تمرین مدارا و مراعات است.
هم نفسی با اقشار ضعیف است و دوری از خاص نشینی.
🔸 تقویت روحیه جهادی است و تمرین صبر و تحمل.
🔸صداقت و شفافیت است و تلاش برای عدالت.
🔸اگر تربیت یابیم و بزرگ شویم، اهل خدمت حقیقی خواهیم بود.
🔻خلاصه اینکه میراث خمینی کبیر برای مسوولین امروز، همین مردمسالاری است که یکی از مهمترین ثمراتش سلوک و تمرین تقوا است. انشالله امانت دار باشیم.
همشهری
@mahdian_mohsen
رهبرانقلاب به مسوولین فرمودند به میان مردم بروید و حتا اگر تندی کردند با حوصله بشنوید. در ادامه فرمودند این کار تمرین می خواهد.
اجازه دهید دو نکته کلیدی از ثمره این تذکر را مختصرا اشاره کنم.
🔻یکم. فناوری شکست زبان بیگانه
دقت کردید که در مواردی میان مردم و مسوولین گویا یک زبان بیگانه حاکم است؟ نه مسوول مساله و نیاز مردم را می شناسد و نه مردم کارها و اقدامات مسوول را می بیند. چرا؟
اساسا سه چالش میان مردم و مسوولین وجود دارد.
🔸یک.چالش و نیاز حقیقی مردم را مسوول نمی بیند
🔸دو.اقدامات مسوول را مردم نمی بینند
🔸سه. رسانه ها اعم از رسانه جاهل و رسانه دشمن، تصویری غیر واقعی از نیاز مردم و کارهای انجام شده و نشده نشان می دهد.
اما راه شکست این سه در ارتباط چهره به چهره است. چطور؟
در عصری به سر می بریم که مسوول و مردم از لنز رسانه و شبکه های اجتماعی همدیگر را قضاوت می کنند. طبیعت این عرصه بدفهمی و شناخت نادرست است، خاصه که دستکاری ادراکی دشمن نیز اضافه شود. با این توضیح راه شکست این محاصره شناختی در ارتباط موثر و حقیقی است.
🔸مردم اعتماد پیدا می کنند و مسوول هم اعتبار.
🔸مردم نیاز حقیقی شان را می گویند و مسوول اثر تصمیمش را می بیند.
🔸مردم احساس ارزشمندی پیدا می کنند و مسوول احساس تواضع و فروتنی.
🔸در نتیجه مردم امیدوار می شوند و مسوول در مسیر تلاش.
🔻و اما دوم فناوری سلوک مسوول
رهبرانقلاب سالها پیش فرمودند: " امروز بهترین چیزی که ممکن است ما بتوانیم برای تصحیح اخلاق و رفتار و منش خودمان یعنی مسئولان کشور ملاک قرار دهیم، مردمسالاری دینی است"
یکی از جلوه های مردم سالاری دینی همین چهره به چهره با مردم است. ثمره این دیدار فناوری تربیت مدیر و حاکم است. مدیری که اهل سلوک و رشد اخلاقی نباشد نمی تواند به مردم خدمت کند ولو متخصص باشد. باید تلاش کند خودساخته شود لذا فرمود "تمرین کنید"
🔸بین مردم رفتن تکبرها را می شکند وفروتنی می آورد.
🔸تمرین مدارا و مراعات است.
هم نفسی با اقشار ضعیف است و دوری از خاص نشینی.
🔸 تقویت روحیه جهادی است و تمرین صبر و تحمل.
🔸صداقت و شفافیت است و تلاش برای عدالت.
🔸اگر تربیت یابیم و بزرگ شویم، اهل خدمت حقیقی خواهیم بود.
🔻خلاصه اینکه میراث خمینی کبیر برای مسوولین امروز، همین مردمسالاری است که یکی از مهمترین ثمراتش سلوک و تمرین تقوا است. انشالله امانت دار باشیم.
همشهری
@mahdian_mohsen
❤9👏5👍2
🔻خمینی و انقلاب در سلوک
1⃣یکم. سالها پیش یکی از رفقای انقلابی و پرشور جهادی غافلگیرانه از صحنه فعالیت اجتماعی ناپدید شد. سراغش گرفتیم و سوال کردیم و علت خواستیم. دلش نبود و پاسخ نداد. تا روزی روزگاری باب درد ودلش باز شد. گفت در دو راهیم. گفتم کدام دو راه؟ گفت مگر رهبرانقلاب نگفتند اگر خواستی از سیم خاردار عبور کنی ابتدا باید از سیم خاردار نفست عبور کنی؟ گفتم بله. گفت من هنوز از منیت و نفسم عبور نکردم. چطور حرف از انقلاب و جهاد بزنم؟ از سویی نیز وامانده ام. می بینم کشور و مردم و دینم مدد می خواهد و حالا حیرت زده ام چه کنم.
در ظاهر دوگانه درستی بود. سالها برای من هم سوال بود. چه باید کرد؟ اول جهاد با نفس و بعد جهاد با دشمن؟ خب چه کنیم؟ بیتوته کنیم؟ تا چه وقت؟ تا کجا؟
2⃣دوم. ما چه تعریفی از دنیا داریم؟ از آخرت؟ از ظهور؟ از معنویت؟ از مبارزه با نفس؟ از سلوک؟ از انقلابی گری؟
چه بسا تصویر ذهنی ما از معارف انقلاب نقصی های فراوان دارد. در بهترین حالت خیال مان بر این است که دنیا فتنه است. باید عبور کرد تا آخرت. ظهور نیز زمان رهایی است. باید دعا کرد تا امام از راه برسد و نجات مان دهد. سلوک نیز یعنی عبا به دوش انداختن و سرسجاده نشستن. انقلابی گری نیز امری است اجتماعی که در اوقات فراغت مان بعد از کار و تلاش برای زندگی، باید برایش فکری کرد.
ماجرا چنین نیست. واقعیت اینست که معارف حقه انقلاب به هر دلیل دست ما نرسیده است. خودمان هم اهمال کردیم. اما آموزش و پرورش و مسجد و منبر و غیره و ذالک هم کم گذاشتند.
دین را باید با تمام اجزایش از دست امام گرفت. خمینی به دین رنگ دیگری زد و اسلام را از سر طاقچه روی زمین آورد.
3⃣سوم. امام خمینی نشان داد سلوک فردی جدا از سلوک اجتماعی نیست. مبارزه با نفس، منحصر به نفس نیست. مبارزه با نفس با جمع و در اجتماع میسر است.
🔻 امام نشان داد اگر امتی سلوک کند و بلند شود مسیر تاریخ عوض می شود. برای همین انقلاب اسلامی را یقظه و بیداری یک ملت می دانست. ملتی بیدار شد و قیام کرد. بهمن 57 ثمره سلوک در ابعاد یک ملت بود.
🔻امام نشان داد شیطان روی زمین چیست و کیست؟ شیطان یک موجود در ساحت خیال نیست. شیطان در سطح حکمرانی و دولت ها و ابزارها و نهادها امتداد دارد.
🔻امام مهدویت را نیز به نحو دیگری توضیح داد. ظهور صرفا با دعا محقق نمی شود. ظهور ثمره سلوک فردی و اجتماعی ماست. برای ظهور باید حرکت کرد. مقدمات ظهور در حرکت ماست نه نشستن ما.
🔻امام سلوک و رشد معنوی را از سر سجاده تا کف خیابان ها کشید.
🔻 امام مبارزه با نفس را در مبارزه با آمریکا نشان داد.
🔻 امام عبادت را در خدمت به مردم شرح داد.
🔻امام تقوای فردی را با استقامت و مقاومت یک ملت توضیح داد.
🔻امام ذکر و تسبیح را تا شهرسازی و معماری بسط داد.
🔻امام توضیح داد سلوک و رشد معنوی در سلوک انقلابی و اجتماعی است. برای رشد کردن باید به میدان آمد. برای مبارزه با نفس باید با شیطان بزرگ مبارزه کرد. انقلابی گری اوقات فراغت ما نیست. همه زندگی ماست. دین ماست. سجده و رکوع و قیام ماست.
حرف تمام است.
4⃣چهارم. سالها گذشت و آن رفیق خوب ما یک روز گفت مزه کردم و چشیدم که سلوک با انقلاب عمق و سرعتش بیشتر است. وسط میدان جهاد و مبارزه و کاراجتماعی و خدمت رسانی باید حواس مان به خودمان باشد. اما این حواس جمعی در حرکت اجتماعی است.
🔻 مبارزه با نفس در عبور از دنیا است و نه ترک دنیا.
🔻 مبارزه با اهریمن در چنگ انداختن با شیطان کبیر است نه غفلت از آن.
🔻تقوا در مقاومت سیاسی و اجتماعی است نه سرسجاده نشستن.
🔻ذکر گفتن در به چشم اوردن اجتماعی اسماالله است نه صرفا ورد و تکرار زبان.
انقلاب 57 ثمره سلوک امام خمینی بود. قیام او یک ملت را به قیام رساند. قیام انفسی اش، قیام آفاقی ساخت. تک تک مردم بلند شدند و امروز اگر انقلاب زنده است به مقاومتی است که ثمره تقوای یک ملت است.
🔻 او ابتدا در سلوک انقلاب کرد.....
اکیدا پیشنهاد می کنم شماره آخر خردنامه را با همین عنوان بخوانید: "انقلاب در سلوک" با یادداشت ها و گفت وگوهایی از آیت الله یزدان پناه و آیت الله ممدوحی و آیت الله عابدینی و حجت الاسلام پناهیان و بانو فاطمه طباطبائی و غیره...
@mahdian_mohsen
خردنامه:
https://hamshahrimarket.com/?p=13954
1⃣یکم. سالها پیش یکی از رفقای انقلابی و پرشور جهادی غافلگیرانه از صحنه فعالیت اجتماعی ناپدید شد. سراغش گرفتیم و سوال کردیم و علت خواستیم. دلش نبود و پاسخ نداد. تا روزی روزگاری باب درد ودلش باز شد. گفت در دو راهیم. گفتم کدام دو راه؟ گفت مگر رهبرانقلاب نگفتند اگر خواستی از سیم خاردار عبور کنی ابتدا باید از سیم خاردار نفست عبور کنی؟ گفتم بله. گفت من هنوز از منیت و نفسم عبور نکردم. چطور حرف از انقلاب و جهاد بزنم؟ از سویی نیز وامانده ام. می بینم کشور و مردم و دینم مدد می خواهد و حالا حیرت زده ام چه کنم.
در ظاهر دوگانه درستی بود. سالها برای من هم سوال بود. چه باید کرد؟ اول جهاد با نفس و بعد جهاد با دشمن؟ خب چه کنیم؟ بیتوته کنیم؟ تا چه وقت؟ تا کجا؟
2⃣دوم. ما چه تعریفی از دنیا داریم؟ از آخرت؟ از ظهور؟ از معنویت؟ از مبارزه با نفس؟ از سلوک؟ از انقلابی گری؟
چه بسا تصویر ذهنی ما از معارف انقلاب نقصی های فراوان دارد. در بهترین حالت خیال مان بر این است که دنیا فتنه است. باید عبور کرد تا آخرت. ظهور نیز زمان رهایی است. باید دعا کرد تا امام از راه برسد و نجات مان دهد. سلوک نیز یعنی عبا به دوش انداختن و سرسجاده نشستن. انقلابی گری نیز امری است اجتماعی که در اوقات فراغت مان بعد از کار و تلاش برای زندگی، باید برایش فکری کرد.
ماجرا چنین نیست. واقعیت اینست که معارف حقه انقلاب به هر دلیل دست ما نرسیده است. خودمان هم اهمال کردیم. اما آموزش و پرورش و مسجد و منبر و غیره و ذالک هم کم گذاشتند.
دین را باید با تمام اجزایش از دست امام گرفت. خمینی به دین رنگ دیگری زد و اسلام را از سر طاقچه روی زمین آورد.
3⃣سوم. امام خمینی نشان داد سلوک فردی جدا از سلوک اجتماعی نیست. مبارزه با نفس، منحصر به نفس نیست. مبارزه با نفس با جمع و در اجتماع میسر است.
🔻 امام نشان داد اگر امتی سلوک کند و بلند شود مسیر تاریخ عوض می شود. برای همین انقلاب اسلامی را یقظه و بیداری یک ملت می دانست. ملتی بیدار شد و قیام کرد. بهمن 57 ثمره سلوک در ابعاد یک ملت بود.
🔻امام نشان داد شیطان روی زمین چیست و کیست؟ شیطان یک موجود در ساحت خیال نیست. شیطان در سطح حکمرانی و دولت ها و ابزارها و نهادها امتداد دارد.
🔻امام مهدویت را نیز به نحو دیگری توضیح داد. ظهور صرفا با دعا محقق نمی شود. ظهور ثمره سلوک فردی و اجتماعی ماست. برای ظهور باید حرکت کرد. مقدمات ظهور در حرکت ماست نه نشستن ما.
🔻امام سلوک و رشد معنوی را از سر سجاده تا کف خیابان ها کشید.
🔻 امام مبارزه با نفس را در مبارزه با آمریکا نشان داد.
🔻 امام عبادت را در خدمت به مردم شرح داد.
🔻امام تقوای فردی را با استقامت و مقاومت یک ملت توضیح داد.
🔻امام ذکر و تسبیح را تا شهرسازی و معماری بسط داد.
🔻امام توضیح داد سلوک و رشد معنوی در سلوک انقلابی و اجتماعی است. برای رشد کردن باید به میدان آمد. برای مبارزه با نفس باید با شیطان بزرگ مبارزه کرد. انقلابی گری اوقات فراغت ما نیست. همه زندگی ماست. دین ماست. سجده و رکوع و قیام ماست.
حرف تمام است.
4⃣چهارم. سالها گذشت و آن رفیق خوب ما یک روز گفت مزه کردم و چشیدم که سلوک با انقلاب عمق و سرعتش بیشتر است. وسط میدان جهاد و مبارزه و کاراجتماعی و خدمت رسانی باید حواس مان به خودمان باشد. اما این حواس جمعی در حرکت اجتماعی است.
🔻 مبارزه با نفس در عبور از دنیا است و نه ترک دنیا.
🔻 مبارزه با اهریمن در چنگ انداختن با شیطان کبیر است نه غفلت از آن.
🔻تقوا در مقاومت سیاسی و اجتماعی است نه سرسجاده نشستن.
🔻ذکر گفتن در به چشم اوردن اجتماعی اسماالله است نه صرفا ورد و تکرار زبان.
انقلاب 57 ثمره سلوک امام خمینی بود. قیام او یک ملت را به قیام رساند. قیام انفسی اش، قیام آفاقی ساخت. تک تک مردم بلند شدند و امروز اگر انقلاب زنده است به مقاومتی است که ثمره تقوای یک ملت است.
🔻 او ابتدا در سلوک انقلاب کرد.....
اکیدا پیشنهاد می کنم شماره آخر خردنامه را با همین عنوان بخوانید: "انقلاب در سلوک" با یادداشت ها و گفت وگوهایی از آیت الله یزدان پناه و آیت الله ممدوحی و آیت الله عابدینی و حجت الاسلام پناهیان و بانو فاطمه طباطبائی و غیره...
@mahdian_mohsen
خردنامه:
https://hamshahrimarket.com/?p=13954
❤11👏4
اینفوگرافی سخنان رهبرانقلاب به زبان ساده
🔻این هنر رهبرماست که مفاهیم سخت و پیچیده را گوئی تصویری بیان می کنند.
🔻شروع کنیم
🔸درباره جایگاه امام چه گفتند؟
🔹 امروز هرانچه از مقاومت و افول آمریکا می بینیم ثمره انقلاب امام است.
🔸کدام امام؟
🔹امامی که هیچ چیز نداشت؛ تنها و بدون منابع مالی
🔸قدرتش در چه بود؟
🔹امام توانست یک ملت را وارد میدان کند
🔸چطور توانست؟
🔹با تقویت عقلانیت
🔸عقلانیت چیست؟
🔹استقلال و ولایت فقیه
🔸استقلال چیست؟
🔹مقاومت و قدرت و استقامت
مقاومت یعنی ایستادن مقابل مشکلات. قدرت یعنی قوی شدن در همه امور. ایستادن یعنی ادامه راه
🔸ثمره این عقلانیت چه شد؟
🔹هویت یک ملت را تشکیل داد. هم رفاه ایجاد می کند و هم پیشرفت و هم امنیت پایدار
🔸عقلانیت انحرافی چیست؟
🔹برخی عقلانیت را سازش قلمداد می کنند
🔸امام چطور این هویت را ایجاد کرد؟
🔹با تبیین
🔸تبیین امام چه ویژگی داشت؟
🔹هم احساسات را درگیر می کرد و هم عقل ها. احساسات را هدایت می کرد و عقلها را قانع
🔸تبیین از چه زمان شروع شد؟
🔹از آغاز نهضت تا پایان عمر امام.
🔸ثمره تببین چه بود؟
🔹امام با ایجاد اعتماد به نفس ملی، "ما می توانیم" را در ملت زنده کرد
🔻تا اینجا کل ماجرای انقلاب و مکتب امام را به زبان ساده توضیح دادند. در انتها به یکی از ثمرات این عقلانیت اشاره کردند؛ چه؟ هسته ای
🔸ما چرا هسته ای می خواهیم؟
🔹به همان حکم عقلانیت و استقلال و به جهت "ما می توانیم"
🔸چه ثمره ای دارد؟
🔹صنعت هسته ای یک صنعت مادر است که همه حوزه ها را از انرژی تا پزشکی و کشاورزی در گیر می کند.
🔸طرح آمریکا برای هسته ای چیست؟
🔹صد در صد ضد ما "می توانیم"
🔸حرف شان چیست؟
🔹غنی سازی نداشته باشید
🔸غنی سازی چه اهمیتی دارد؟
🔹کلید اصلی صنعت هسته ای است. بدون غنی سازی چرخه کامل هسته ای بی فایده است
🔸بهانه شان چیست؟
🔹شما نداشته باشید ما به شما می دهیم
🔸دادند؟
🔹دهه هشتاد تجربه کردیم و مثل همیشه خلف وعده کردند.
🔸نتیجه؟
🔹همین را می خواهند. همواره دست مان مقابل آنها دراز باشد.
🔸چه کردیم؟
🔹دانشمندان هسته ای ما چرخه سوخت را کامل کردند
🔸حالا حرف شان چیست؟
🔹کلا غنی سازی نداشته باشید
🔸پاسخ ما؟
🔹پاسخ ما به این یاوه گوئی ها اینست که هیچ غلطی نمی توانید بکنید
🔻یکبار دیگر این منظومه را مرور کنید. پشتوانه "هیچ غلطی نمی توانید کنید" عقلانیت است. عقلانیتی که از هویت یک ملت حرف می زند. ملتی که به حکم استقامت و مقاومت و قدرتش امروز استقلال دارد و زیربار حرف زور نمی رود.
حق همین است. زور دارد به این مردم حرف زور زدن.
@mahdian_mohsen
🔻این هنر رهبرماست که مفاهیم سخت و پیچیده را گوئی تصویری بیان می کنند.
🔻شروع کنیم
🔸درباره جایگاه امام چه گفتند؟
🔹 امروز هرانچه از مقاومت و افول آمریکا می بینیم ثمره انقلاب امام است.
🔸کدام امام؟
🔹امامی که هیچ چیز نداشت؛ تنها و بدون منابع مالی
🔸قدرتش در چه بود؟
🔹امام توانست یک ملت را وارد میدان کند
🔸چطور توانست؟
🔹با تقویت عقلانیت
🔸عقلانیت چیست؟
🔹استقلال و ولایت فقیه
🔸استقلال چیست؟
🔹مقاومت و قدرت و استقامت
مقاومت یعنی ایستادن مقابل مشکلات. قدرت یعنی قوی شدن در همه امور. ایستادن یعنی ادامه راه
🔸ثمره این عقلانیت چه شد؟
🔹هویت یک ملت را تشکیل داد. هم رفاه ایجاد می کند و هم پیشرفت و هم امنیت پایدار
🔸عقلانیت انحرافی چیست؟
🔹برخی عقلانیت را سازش قلمداد می کنند
🔸امام چطور این هویت را ایجاد کرد؟
🔹با تبیین
🔸تبیین امام چه ویژگی داشت؟
🔹هم احساسات را درگیر می کرد و هم عقل ها. احساسات را هدایت می کرد و عقلها را قانع
🔸تبیین از چه زمان شروع شد؟
🔹از آغاز نهضت تا پایان عمر امام.
🔸ثمره تببین چه بود؟
🔹امام با ایجاد اعتماد به نفس ملی، "ما می توانیم" را در ملت زنده کرد
🔻تا اینجا کل ماجرای انقلاب و مکتب امام را به زبان ساده توضیح دادند. در انتها به یکی از ثمرات این عقلانیت اشاره کردند؛ چه؟ هسته ای
🔸ما چرا هسته ای می خواهیم؟
🔹به همان حکم عقلانیت و استقلال و به جهت "ما می توانیم"
🔸چه ثمره ای دارد؟
🔹صنعت هسته ای یک صنعت مادر است که همه حوزه ها را از انرژی تا پزشکی و کشاورزی در گیر می کند.
🔸طرح آمریکا برای هسته ای چیست؟
🔹صد در صد ضد ما "می توانیم"
🔸حرف شان چیست؟
🔹غنی سازی نداشته باشید
🔸غنی سازی چه اهمیتی دارد؟
🔹کلید اصلی صنعت هسته ای است. بدون غنی سازی چرخه کامل هسته ای بی فایده است
🔸بهانه شان چیست؟
🔹شما نداشته باشید ما به شما می دهیم
🔸دادند؟
🔹دهه هشتاد تجربه کردیم و مثل همیشه خلف وعده کردند.
🔸نتیجه؟
🔹همین را می خواهند. همواره دست مان مقابل آنها دراز باشد.
🔸چه کردیم؟
🔹دانشمندان هسته ای ما چرخه سوخت را کامل کردند
🔸حالا حرف شان چیست؟
🔹کلا غنی سازی نداشته باشید
🔸پاسخ ما؟
🔹پاسخ ما به این یاوه گوئی ها اینست که هیچ غلطی نمی توانید بکنید
🔻یکبار دیگر این منظومه را مرور کنید. پشتوانه "هیچ غلطی نمی توانید کنید" عقلانیت است. عقلانیتی که از هویت یک ملت حرف می زند. ملتی که به حکم استقامت و مقاومت و قدرتش امروز استقلال دارد و زیربار حرف زور نمی رود.
حق همین است. زور دارد به این مردم حرف زور زدن.
@mahdian_mohsen
👏18❤11
🔽باقی مانده از حادثه تلخ الهه حسین نژاد
🔽آنقدر ماجرا دردناک است که تا مدتها تلخی آن آزار دهنده است. دخترمعصومی که در چنگال هرزگی و شرارت گرفتار می شود و چنین یک خانواده و بلکه یک شهر و کشور را داغدیده و غمزده می کند.
🔽اما چند نکته که نباید از کنار آن ساده گذشت:
1⃣یکم. کفتارها و لاشخورهای سیاسی حق ندارند ندبه کنند. از روز اول تلاش کردند ماجرا را مثل همیشه به حجاب ربط دهند که هو شدند. جلوتر تلاش کردند ماجرا را به دوگانه ایرانی-افغانی بکشند که موفق نشدند. بعد گفتند مقتول را به حکم گرایش سیاسی اش کشتند که محل نگرفتند. حالا دست و پا می زنند که قاتل در فلان نهاد شاغل بوده و یا گرایش چنان و چنین داشته است که باز هم بی آبرو می شوند. مردم شما ها را شناختند. دور شوید که سراسر خباثتید.
2⃣دوم. آنها که علیه قصاص صف می کشیدند امروز زبان به کام گرفتند. نه از شعار "نه به اعدام" شان خبری است و نه گزافه گوئی های حقوق بشری. حق دارند لب گزیده و لکنت بگیرند. اینها نیز خواسته یا ناخواسته در چنین فجایعی سهم دارند. این واماندگی ثمره ایستادن مقابل حکم خداست.
امیدوارم در جاهای دیگر هم درس بگیریم.
3⃣سوم. حادثه تلخ است ولو یک مورد آن. این روزها مردم ما از دست به دست شدن ایندست اخبار روح شان آزرده است. متاسفانه هیچ قانون مشخصی نیز در انتشار و حدود و ثغور این اخبار وجود ندارد. فیلم دردناک جنازه مقتول هم منتشر می شود و یک نفر نیست بپرسد چرا و چگونه و به چه حقی؟ خبر کشته شدن مقتول را هم باید یک خبرنگار به خانواده داغدیده بدهد. جزئیات بازجوئی از قاتل هم باید منتشر شود. زشت نیست؟ همه جای دنیا انتشار چنین اخباری قاعده مند است و حساب وکتاب دارد. خلاصه اینکه فکری برای روح و روان مردم کنیم.
4⃣چهارم. ماجرا سیاسی نیست. اما مسئولین امنیتی و انتظامی تماشا کنند که خناسان نشسته بر کمین روح و روان ملت، چه کره ای از این حادثه تلخ می گیرند. سخن بر سر اینست که فتنه آینده قطعا فتنه اوباش خواهد بود. وقتی آمریکایی ها و صهیونیست ها در بی نقاب ترین حالت اهریمنی شان جلو آمدند، یقین بدانید عوامل داخلی شان، پست ترین جاهل ها یعنی اراذل و اوباش خواهد بود. از امروز فکر کنیم.
@mahdian_mohsen
🔽آنقدر ماجرا دردناک است که تا مدتها تلخی آن آزار دهنده است. دخترمعصومی که در چنگال هرزگی و شرارت گرفتار می شود و چنین یک خانواده و بلکه یک شهر و کشور را داغدیده و غمزده می کند.
🔽اما چند نکته که نباید از کنار آن ساده گذشت:
1⃣یکم. کفتارها و لاشخورهای سیاسی حق ندارند ندبه کنند. از روز اول تلاش کردند ماجرا را مثل همیشه به حجاب ربط دهند که هو شدند. جلوتر تلاش کردند ماجرا را به دوگانه ایرانی-افغانی بکشند که موفق نشدند. بعد گفتند مقتول را به حکم گرایش سیاسی اش کشتند که محل نگرفتند. حالا دست و پا می زنند که قاتل در فلان نهاد شاغل بوده و یا گرایش چنان و چنین داشته است که باز هم بی آبرو می شوند. مردم شما ها را شناختند. دور شوید که سراسر خباثتید.
2⃣دوم. آنها که علیه قصاص صف می کشیدند امروز زبان به کام گرفتند. نه از شعار "نه به اعدام" شان خبری است و نه گزافه گوئی های حقوق بشری. حق دارند لب گزیده و لکنت بگیرند. اینها نیز خواسته یا ناخواسته در چنین فجایعی سهم دارند. این واماندگی ثمره ایستادن مقابل حکم خداست.
امیدوارم در جاهای دیگر هم درس بگیریم.
3⃣سوم. حادثه تلخ است ولو یک مورد آن. این روزها مردم ما از دست به دست شدن ایندست اخبار روح شان آزرده است. متاسفانه هیچ قانون مشخصی نیز در انتشار و حدود و ثغور این اخبار وجود ندارد. فیلم دردناک جنازه مقتول هم منتشر می شود و یک نفر نیست بپرسد چرا و چگونه و به چه حقی؟ خبر کشته شدن مقتول را هم باید یک خبرنگار به خانواده داغدیده بدهد. جزئیات بازجوئی از قاتل هم باید منتشر شود. زشت نیست؟ همه جای دنیا انتشار چنین اخباری قاعده مند است و حساب وکتاب دارد. خلاصه اینکه فکری برای روح و روان مردم کنیم.
4⃣چهارم. ماجرا سیاسی نیست. اما مسئولین امنیتی و انتظامی تماشا کنند که خناسان نشسته بر کمین روح و روان ملت، چه کره ای از این حادثه تلخ می گیرند. سخن بر سر اینست که فتنه آینده قطعا فتنه اوباش خواهد بود. وقتی آمریکایی ها و صهیونیست ها در بی نقاب ترین حالت اهریمنی شان جلو آمدند، یقین بدانید عوامل داخلی شان، پست ترین جاهل ها یعنی اراذل و اوباش خواهد بود. از امروز فکر کنیم.
@mahdian_mohsen
👍16👏13❤4
🔻به شما چه ربطی داره؟
"به شما ربطی ندارد". یک وقتی تذکر لازم است. خیلی وقت ها ما درگیر جزئیات یک اختلاف می شویم و از تحلیل کلان آن غفلت می کنیم.
مثال ساده بزنم. فرض کنید یک نفر ولگرد از راه برسد و تندی کند که چرا رنگ خانه شما آبی است. پاسخش چیست؟ درباره روان شناسی رنگ آبی بحث می کنید؟ یا محکم و مقتدر جواب می دهید:" به تو چه"
🔻ماجرای صنعت هسته ای و غنی سازی نیز کم وبیش همین است. آنقدر غرق جزئیات هسته ای و غنی سازی و درصد و سانتریفیوژ شدیم که لازم بود بزرگی از راه برسد و به طرف آمریکایی بگوید اصلا به تو چه؟
اما این تندی از سر عصبانیت نیست و دارای یک منطق بااهمیت است که رهبرانقلاب در همان سخنان مربوط به سالگرد امام توضیح دادند. خوب دقت کنیم.
🔻تا به حال غنی سازی را با منطق هویتی یک ملت تحلیل کردیم؟
سخنان رهبرانقلاب از عبارت عقلانیت شروع شد و توضیح دادند که عقلانیت یعنی قانون و عزت نفس و یا ولایت فقیه و استقلال. چرا ولایت فقیه و چرا استقلال؟ ولایت فقیه یعنی قانون. یعنی حد و مرز. انسان عاقل به حکم خرد می فهمد پایبندی به قانون محدودیت نیست و بلوغ انسان است.
اما استقلال چه ربطی به عقلانیت دارد؟ انسان رشدیافته، اول از همه عزت نفس پیدا می کند. عزت نفس نقطه آغاز همه فضائل است. یک جامعه اگر عزت نفس پیدا کرد آماده بزرگترین تحولات و پیشرفت ها می شود. اینکه ملت انقلابی ایران در بدو امر گفتند نه این و نه آن ثمره رشد عقلی شان است.
اما ایندو چیست؟ ایندو هویت یک ملت است.
🔻هویت ملت ما آنقدر رشد یافته است که ضرورت قانون الهی را می فهمد و آنقدر عزت نفس دارد که روی پای خودش بایستد. از این جهت شعار ما می توانیم شعار هویتی ملت ماست.
امنیت و پیشرفت و رفاه یک ملت که نمی تواند خارج از هویتش رقم بخورد. می شود؟ ما که مثل برخی کشورهای عربی نیستیم که امنیت و توسعه مان عاریتی باشد. بگذریم.
حرف تمام است.
🔻رهبرانقلاب این صدای هویتی را به گوش غربی ها و آمریکایی ها رساند. اینکه چرا مردم ما برای پیشرفت کشورشان باید از دیگری اجازه بگیرند؟ و اینکه به چه حقی دخالت می کنند؟
این تذکر رهبرانقلاب کمک کرد وسط این مباحث فنی و سیاسی فراموش نکنیم که هویت ملت ایران بر پایه همان عقلانیت انقلابی اجازه زورگویی نمی دهد. همین. ساده است.
همشهری
@mahdian_mohsen
"به شما ربطی ندارد". یک وقتی تذکر لازم است. خیلی وقت ها ما درگیر جزئیات یک اختلاف می شویم و از تحلیل کلان آن غفلت می کنیم.
مثال ساده بزنم. فرض کنید یک نفر ولگرد از راه برسد و تندی کند که چرا رنگ خانه شما آبی است. پاسخش چیست؟ درباره روان شناسی رنگ آبی بحث می کنید؟ یا محکم و مقتدر جواب می دهید:" به تو چه"
🔻ماجرای صنعت هسته ای و غنی سازی نیز کم وبیش همین است. آنقدر غرق جزئیات هسته ای و غنی سازی و درصد و سانتریفیوژ شدیم که لازم بود بزرگی از راه برسد و به طرف آمریکایی بگوید اصلا به تو چه؟
اما این تندی از سر عصبانیت نیست و دارای یک منطق بااهمیت است که رهبرانقلاب در همان سخنان مربوط به سالگرد امام توضیح دادند. خوب دقت کنیم.
🔻تا به حال غنی سازی را با منطق هویتی یک ملت تحلیل کردیم؟
سخنان رهبرانقلاب از عبارت عقلانیت شروع شد و توضیح دادند که عقلانیت یعنی قانون و عزت نفس و یا ولایت فقیه و استقلال. چرا ولایت فقیه و چرا استقلال؟ ولایت فقیه یعنی قانون. یعنی حد و مرز. انسان عاقل به حکم خرد می فهمد پایبندی به قانون محدودیت نیست و بلوغ انسان است.
اما استقلال چه ربطی به عقلانیت دارد؟ انسان رشدیافته، اول از همه عزت نفس پیدا می کند. عزت نفس نقطه آغاز همه فضائل است. یک جامعه اگر عزت نفس پیدا کرد آماده بزرگترین تحولات و پیشرفت ها می شود. اینکه ملت انقلابی ایران در بدو امر گفتند نه این و نه آن ثمره رشد عقلی شان است.
اما ایندو چیست؟ ایندو هویت یک ملت است.
🔻هویت ملت ما آنقدر رشد یافته است که ضرورت قانون الهی را می فهمد و آنقدر عزت نفس دارد که روی پای خودش بایستد. از این جهت شعار ما می توانیم شعار هویتی ملت ماست.
امنیت و پیشرفت و رفاه یک ملت که نمی تواند خارج از هویتش رقم بخورد. می شود؟ ما که مثل برخی کشورهای عربی نیستیم که امنیت و توسعه مان عاریتی باشد. بگذریم.
حرف تمام است.
🔻رهبرانقلاب این صدای هویتی را به گوش غربی ها و آمریکایی ها رساند. اینکه چرا مردم ما برای پیشرفت کشورشان باید از دیگری اجازه بگیرند؟ و اینکه به چه حقی دخالت می کنند؟
این تذکر رهبرانقلاب کمک کرد وسط این مباحث فنی و سیاسی فراموش نکنیم که هویت ملت ایران بر پایه همان عقلانیت انقلابی اجازه زورگویی نمی دهد. همین. ساده است.
همشهری
@mahdian_mohsen
👍15❤7🔥2
🔻چرا مرگ الهه حسیننژاد بیشتر از زهرا میرزایی دیده شد؟
🔻پرسشی در شبکههای اجتماعی توجهم را جلب کرد: چرا ماجرای قتل الهه حسیننژاد بیش از زهرا میرزایی بازتاب یافت، با اینکه هر دو زن و هر دو قربانی سرقت بودند. برخی دلیل را تفاوت در حجاب دانستهاند، برخی ورود رسانههای معاند را عامل میدانند؛ اما ماجرا ریشهایتر است.
چه بسا ورود این لاشخورهای سیاسی ریشه در همین روانشناسی ادراکی داشته باشد.
🔻در رسانه، مفهومی به نام ژورنالیسم غوطهوری وجود دارد که توضیح میدهد چگونه مخاطب دچار غرقگی (فلو) در خبر میشود. این وضعیت زمانی رخ میدهد که مخاطب چنان درگیر یک روایت میشود که مرز واقعیت و بازنمایی برایش کمرنگ میشود. چند عامل کلیدی در ایجاد این غوطهوری نقش دارند:
1⃣۱. درگیری شدید عاطفی: در ماجرای الهه، روایت چندروزه ناپدیدشدن، تعلیق و رمزگشایی تدریجی، هیجان و عاطفه مخاطب را درگیر کرد. در حالیکه روایت زهرا یکباره و خطی بود.
2⃣۲. تجربه اولشخص: قتل الهه در فضای عمومی و توسط رانندهای ناشناس رخ داد؛ مخاطب راحتتر خود را جای او میگذاشت. در مقابل، قتل زهرا در محیط خصوصی و توسط یک آشنا (پسرخاله) رخ داد و به اندازه کافی احساس ناامنی عمومی ایجاد نکرد.
3⃣3.خرده روایت ها و بازتولید جمعی: پرونده الهه، بهدلیل قابل تجسم بودن، امکان روایتهای شخصی و بازنشر فراوان را فراهم کرد؛ الگوریتمها آن را بیشتر پخش کردند. اما روایت زهرا چنین ظرفیتی نداشت.
4⃣۴. ابرروایت ها یا طرحوارههای ذهنی: ترس از "ماشین ناشناس" عمومیتر و پررنگتر از ترس از "آشنای خانوادگی" است. در نتیجه، روایت الهه به یک خطر اجتماعی بدل شد، نه صرفاً یک تراژدی فردی.
🔻اما نکته اصلی اینجاست: آیا واقعاً این دو مرگ متفاوت بودند؟ نه. هر دو فاجعهبار بودند. اما شبکههای اجتماعی اغلب ما را در وضعیت "فلو" یا غرقگی قرار میدهند؛ جایی که واکنش ما از روی آگاهی نیست، بلکه از روی غریزه و موج رسانهای است.
🔻همین حالت باعث میشود از یک خبر متأثر شویم و از دیگری عبور کنیم؛ یا به شهادت روزانه دهها زن و کودک در غزه بیتفاوت شویم. این بی حسی خبری نتیجهی همین غوطهوری بیخودآگاه است.
🔻برای اینکه احساس و رفتار ما اسیر موجهای شبکهای نشود، باید یاد بگیریم خودآگاه در رسانهها حضور داشته باشیم. تمرین کنیم. مهم است.
@mahdian_mohsen
🔻پرسشی در شبکههای اجتماعی توجهم را جلب کرد: چرا ماجرای قتل الهه حسیننژاد بیش از زهرا میرزایی بازتاب یافت، با اینکه هر دو زن و هر دو قربانی سرقت بودند. برخی دلیل را تفاوت در حجاب دانستهاند، برخی ورود رسانههای معاند را عامل میدانند؛ اما ماجرا ریشهایتر است.
چه بسا ورود این لاشخورهای سیاسی ریشه در همین روانشناسی ادراکی داشته باشد.
🔻در رسانه، مفهومی به نام ژورنالیسم غوطهوری وجود دارد که توضیح میدهد چگونه مخاطب دچار غرقگی (فلو) در خبر میشود. این وضعیت زمانی رخ میدهد که مخاطب چنان درگیر یک روایت میشود که مرز واقعیت و بازنمایی برایش کمرنگ میشود. چند عامل کلیدی در ایجاد این غوطهوری نقش دارند:
1⃣۱. درگیری شدید عاطفی: در ماجرای الهه، روایت چندروزه ناپدیدشدن، تعلیق و رمزگشایی تدریجی، هیجان و عاطفه مخاطب را درگیر کرد. در حالیکه روایت زهرا یکباره و خطی بود.
2⃣۲. تجربه اولشخص: قتل الهه در فضای عمومی و توسط رانندهای ناشناس رخ داد؛ مخاطب راحتتر خود را جای او میگذاشت. در مقابل، قتل زهرا در محیط خصوصی و توسط یک آشنا (پسرخاله) رخ داد و به اندازه کافی احساس ناامنی عمومی ایجاد نکرد.
3⃣3.خرده روایت ها و بازتولید جمعی: پرونده الهه، بهدلیل قابل تجسم بودن، امکان روایتهای شخصی و بازنشر فراوان را فراهم کرد؛ الگوریتمها آن را بیشتر پخش کردند. اما روایت زهرا چنین ظرفیتی نداشت.
4⃣۴. ابرروایت ها یا طرحوارههای ذهنی: ترس از "ماشین ناشناس" عمومیتر و پررنگتر از ترس از "آشنای خانوادگی" است. در نتیجه، روایت الهه به یک خطر اجتماعی بدل شد، نه صرفاً یک تراژدی فردی.
🔻اما نکته اصلی اینجاست: آیا واقعاً این دو مرگ متفاوت بودند؟ نه. هر دو فاجعهبار بودند. اما شبکههای اجتماعی اغلب ما را در وضعیت "فلو" یا غرقگی قرار میدهند؛ جایی که واکنش ما از روی آگاهی نیست، بلکه از روی غریزه و موج رسانهای است.
🔻همین حالت باعث میشود از یک خبر متأثر شویم و از دیگری عبور کنیم؛ یا به شهادت روزانه دهها زن و کودک در غزه بیتفاوت شویم. این بی حسی خبری نتیجهی همین غوطهوری بیخودآگاه است.
🔻برای اینکه احساس و رفتار ما اسیر موجهای شبکهای نشود، باید یاد بگیریم خودآگاه در رسانهها حضور داشته باشیم. تمرین کنیم. مهم است.
@mahdian_mohsen
👏11❤5👍5
🔻لطفاً قانون سگگردانی را اجرا نکنید
در اخبار آمده که قرار است با پدیدهی اجتماعی «سگگردانی» در شهر برخورد شود. این خبر نشاندهندهی عزم ساماندهی است، اما پیشنهاد من این است: لطفاً فعلاً این قانون را اجرا نکنید. نه از سر مخالفت با قانون، بلکه از سر دغدغه برای حفظ حرمت و اقتدار آن.
🔻۱. مردم را قانونشکن نکنید
صدور قوانینی که بستر اجرای آنها فراهم نیست، شهروندان را در تنگنای انتخاب میان نیاز و قانونگریزی قرار میدهد. چنین قوانینی، اگر جامع و دقیق تدوین نشوند، جامعه را به بنبست میکشاند و افراد ناگزیر به تخلف میشوند.
برای بسیاری از کسانی که سگ نگهداری میکنند، سگگردانی فقط یک تفریح نیست؛ ضرورتی است برای حفظ سلامت حیوان. نمیتوان از یکسو مجوز نگهداری حیوان خانگی صادر کرد، دامپزشک تعیین نمود، غذای وارداتی فراهم کرد، و از سوی دیگر ابتداییترین امکان مراقبت از آن را منع کرد.
در این شرایط یک شبه و با یک تصمیم، جماعتی را قانون شکن می کنیم. درحالیکه میتوان با تدبیری ساده، مانند اختصاص فضاهای مشخص با ضوابط معین برای سگگردانی، هم نیاز این گروه را پاسخ داد و هم حرمت قانون را حفظ کرد.
🔻۲. پاس گل به خناسها ندهیم
نکتهی مهمتر چگونگی اجرای قانون است. قرار است چه نهادی مانع سگگردانی شود؟ پلیس؟ نگهبان پارک؟ مأمور شهرداری؟ یا چه؟ و اگر قرار بر برخورد باشد، با چه شیوهای؟ در برخی خبرها از «جمعآوری سگ از دست مردم» گفته شده است. آیا به تبعات اجتماعی، فرهنگی و رسانهای این تصمیمات فکر کردیم؟ آیا باز هم قرار است بهانه دست خناسان رسانه ای دهیم؟
اگر بناست تخلفی ثبت شود، آیا زیرساخت لازم مانند دوربینهای هوشمند فراهم است؟ یا قرار است به شیوههای پرهزینه و بیاثر گذشته بازگردیم؟
🔻۳. از همه مهمتر: اقتدار قانون را حفظ کنیم
نگرانی اصلی درباره روزهای بعد از انتشار این اخبار است؛ اینکه خبری منتشر شود و بعد هم همچنان همه چیز سرجای خودش باقی بماند. همان سگ گردانی ها و همان قانون شکنی ها. مثل دهها مورد که اجازه دهید فهرست نکنیم.
قانونی که اعلام شود اما اجرا نشود، یا اجرا شود اما اثر نگذارد، اقتدار قانون و قانونگذار را میشکند.
عزیزی میگفت: "من از چراغ قرمز عبور نمیکنم؛ نه بهخاطر پلیس و جریمه، نه برای رعایت قانون و نه حتی حرمت شرعی آن؛ این سه حتما هست اما فراتر از آن اقتدار نظام اسلامی است.
اگر اقتدار قانون در ذهن جمعی شکسته شود، دیگر فقط این قانون نیست که آسیب میبیند؛ اعتماد عمومی فرو میریزد و راه برای بیتفاوتی به هر قانون دیگری باز میشود.
پس اگر هنوز نتوانستهایم به موضوع سگگردانی نگاهی جامع داشته باشیم و لوازم اجرای آن را فراهم کنیم، لطفاً فعلا اجرا نکنیم.
همشهری
@mahdian_mohsen
در اخبار آمده که قرار است با پدیدهی اجتماعی «سگگردانی» در شهر برخورد شود. این خبر نشاندهندهی عزم ساماندهی است، اما پیشنهاد من این است: لطفاً فعلاً این قانون را اجرا نکنید. نه از سر مخالفت با قانون، بلکه از سر دغدغه برای حفظ حرمت و اقتدار آن.
🔻۱. مردم را قانونشکن نکنید
صدور قوانینی که بستر اجرای آنها فراهم نیست، شهروندان را در تنگنای انتخاب میان نیاز و قانونگریزی قرار میدهد. چنین قوانینی، اگر جامع و دقیق تدوین نشوند، جامعه را به بنبست میکشاند و افراد ناگزیر به تخلف میشوند.
برای بسیاری از کسانی که سگ نگهداری میکنند، سگگردانی فقط یک تفریح نیست؛ ضرورتی است برای حفظ سلامت حیوان. نمیتوان از یکسو مجوز نگهداری حیوان خانگی صادر کرد، دامپزشک تعیین نمود، غذای وارداتی فراهم کرد، و از سوی دیگر ابتداییترین امکان مراقبت از آن را منع کرد.
در این شرایط یک شبه و با یک تصمیم، جماعتی را قانون شکن می کنیم. درحالیکه میتوان با تدبیری ساده، مانند اختصاص فضاهای مشخص با ضوابط معین برای سگگردانی، هم نیاز این گروه را پاسخ داد و هم حرمت قانون را حفظ کرد.
🔻۲. پاس گل به خناسها ندهیم
نکتهی مهمتر چگونگی اجرای قانون است. قرار است چه نهادی مانع سگگردانی شود؟ پلیس؟ نگهبان پارک؟ مأمور شهرداری؟ یا چه؟ و اگر قرار بر برخورد باشد، با چه شیوهای؟ در برخی خبرها از «جمعآوری سگ از دست مردم» گفته شده است. آیا به تبعات اجتماعی، فرهنگی و رسانهای این تصمیمات فکر کردیم؟ آیا باز هم قرار است بهانه دست خناسان رسانه ای دهیم؟
اگر بناست تخلفی ثبت شود، آیا زیرساخت لازم مانند دوربینهای هوشمند فراهم است؟ یا قرار است به شیوههای پرهزینه و بیاثر گذشته بازگردیم؟
🔻۳. از همه مهمتر: اقتدار قانون را حفظ کنیم
نگرانی اصلی درباره روزهای بعد از انتشار این اخبار است؛ اینکه خبری منتشر شود و بعد هم همچنان همه چیز سرجای خودش باقی بماند. همان سگ گردانی ها و همان قانون شکنی ها. مثل دهها مورد که اجازه دهید فهرست نکنیم.
قانونی که اعلام شود اما اجرا نشود، یا اجرا شود اما اثر نگذارد، اقتدار قانون و قانونگذار را میشکند.
عزیزی میگفت: "من از چراغ قرمز عبور نمیکنم؛ نه بهخاطر پلیس و جریمه، نه برای رعایت قانون و نه حتی حرمت شرعی آن؛ این سه حتما هست اما فراتر از آن اقتدار نظام اسلامی است.
اگر اقتدار قانون در ذهن جمعی شکسته شود، دیگر فقط این قانون نیست که آسیب میبیند؛ اعتماد عمومی فرو میریزد و راه برای بیتفاوتی به هر قانون دیگری باز میشود.
پس اگر هنوز نتوانستهایم به موضوع سگگردانی نگاهی جامع داشته باشیم و لوازم اجرای آن را فراهم کنیم، لطفاً فعلا اجرا نکنیم.
همشهری
@mahdian_mohsen
👍25👏7❤6👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸ما با پدیده عبور از الهه مواجیهم
🔸 چرا کسی سراغ کلثوم خانم نرفت
🔸مراقب باشیم "آدم کش های رسانه ای"، "گریه کن مجلس" نشوند
@mahdian_mohsen
🔸 چرا کسی سراغ کلثوم خانم نرفت
🔸مراقب باشیم "آدم کش های رسانه ای"، "گریه کن مجلس" نشوند
@mahdian_mohsen
👏11👍2👎1