#فلسفه™️
هر كتابي كه به خواندنش مي ارزد بايد در آن واحد دوبار خوانده شود.
رعايت دستور فوق دو علت دارد: يكي اينكه در مطالعه دوم، قسمت هاي مختلف كتاب بهتر درك مي شود و قسمت اول كتاب زماني نيك فهميده مي شود كه از پايان آن نيز آگاه باشيم و ديگر اينكه در اين دو مطالعه وضع روحي ما يكسان نيست، در مطالعه ي دوم ما نظر تازه اي نسبت به هر قسمت پيدا كرده و جور ديگري تحت تأثير آن كتاب قرار مي گيريم.
آرتور_شوپنهاور
هر كتابي كه به خواندنش مي ارزد بايد در آن واحد دوبار خوانده شود.
رعايت دستور فوق دو علت دارد: يكي اينكه در مطالعه دوم، قسمت هاي مختلف كتاب بهتر درك مي شود و قسمت اول كتاب زماني نيك فهميده مي شود كه از پايان آن نيز آگاه باشيم و ديگر اينكه در اين دو مطالعه وضع روحي ما يكسان نيست، در مطالعه ي دوم ما نظر تازه اي نسبت به هر قسمت پيدا كرده و جور ديگري تحت تأثير آن كتاب قرار مي گيريم.
آرتور_شوپنهاور
👍4
گاهي با دویدن برای رسیدن به کسی نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت؛
پس با کسی بمان که نصف راه را به سمتت دویده باشد...!
@Radiorahpodcast 🎧
پس با کسی بمان که نصف راه را به سمتت دویده باشد...!
عباس معروفی
@Radiorahpodcast 🎧
👍5❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ دنیا از دید حیوانات
➕وقتی با چشم حیوانات مختلف به دنیا نگاه میکنیم، تصاویر متفاوتی میبینیم.
mehrdadbeigloo
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
➕وقتی با چشم حیوانات مختلف به دنیا نگاه میکنیم، تصاویر متفاوتی میبینیم.
mehrdadbeigloo
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
👏1😍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"The love for my own self is inseparably connected with the love for any other being."
Erich Fromm,
🔖The Art of Loving, p. 59
«عشق به خودم، جداییناپذیر از عشق به هر موجود دیگری است.»
@HONARBARTTAR💎
Erich Fromm,
🔖The Art of Loving, p. 59
«عشق به خودم، جداییناپذیر از عشق به هر موجود دیگری است.»
@HONARBARTTAR💎
❤3
ليتني أستطيع أن أُخبىء الأطفال
في قلبِي رَيثما تَنتهي الحروب.
«کاش میتوانستم کودکان را در قلبم پنهان کنم
تا زمانی که جنگها به پایان برسند.»
🌹჻ᭂ࿐🔴 @AFARINESH8
في قلبِي رَيثما تَنتهي الحروب.
«کاش میتوانستم کودکان را در قلبم پنهان کنم
تا زمانی که جنگها به پایان برسند.»
🌹჻ᭂ࿐🔴 @AFARINESH8
😢3🔥2
از عجایب روزگار یکی این است که وسوسهی نوشتن تاریخ خنده را ملتی دارد که بیش از همه استبداد و دیکتاتوری را تحمل کرده است. آیا این وسوسه نوعی استراتژی مقاومت است یا نوعی فراموش کردن کابوسهای تاریخ؟
باختین فصلِ اول کتاب«رابله و جهانش» یعنی فصل جایگاه رابله در تاریخ خنده را با این جمله از الکساندر هرتسن نویسندهی مشهور قرن نوزدهم روسیه آغاز میکند: «چه عالی میشد اگر تاریخ خنده را مینوشتیم»
سینا جهاندیده
@tabarshenasi_ketab
باختین فصلِ اول کتاب«رابله و جهانش» یعنی فصل جایگاه رابله در تاریخ خنده را با این جمله از الکساندر هرتسن نویسندهی مشهور قرن نوزدهم روسیه آغاز میکند: «چه عالی میشد اگر تاریخ خنده را مینوشتیم»
سینا جهاندیده
@tabarshenasi_ketab
گفتار دینی
امر به معروف در قرآن
معنی معروف و منکر:
آنچنان که من برداشت کردهام دعوت الی الله در قرآن برای مخاطبانی است که در مقابل آن مفاهیمی که به سویش فراخوانده میشوند یا بیطرف هستند و نفیاً یا اثباتاً موضعی ندارند و یا مخالف هستند و داعی میخواهد آنها را به پذیرش آن مفاهیم متقاعد کند.
اما امر به معروف و نهی از منکر، برای مخاطبانی است که درست بودن آن مفاهیمی را که به آن امر میشوند، میدانند و به آن مُقِرّ و معترفاند (معروف) و آن مفاهیمی را که از آن نهی میشوند، درست نمیدانند و به آن مُقِرّ و معترف نیستند (منکر). یعنی در امر به معروف و نهی از منکر، شخصِ آمر و ناهی و شخص مأمور و منهی در قبول نظری مفاهیم، همسو و همباوراند. و به این دلیل است که برای مخاطبان بیموضع یا مخالف از اصطلاح دعوت و برای مخاطبان همسو و همباور، اصطلاح امر و نهی به کار میرود. و گرنه هیچ انسانی حق ندارد کسی را به انجام چیزی دستور و یا از انجام کاری نهی کند. به عبارت دیگر امر به معروف و نهی از منکر، برگرداندن کسی است به مسیری که خود به حقانیت آن مسیر باور دارد. و به همین دلیل است در سرتاسر قرآن امر به معروف و نهی از منکر، یکی از وجوه ارتباطی افراد هم عقیده است.
پس امر به معروف و نهی از منکر تنها زمانی موجّه و روا است که شخص مأمور یا منهی به اندازهی شخصِ آمر و ناهی به آن مفهوم مأمور به یا منهی عنه باور داشته باشد، در غیر اینصورت مجبور کردن شخص به چیزی است که به آن باور ندارد.
مثلاً امر خانواده به نماز از طرف حضرت اسماعیل دال بر امر کسی به چیزی است که مورد پذیرششان است: وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا*
اما هرگز پیامبران مکلف نیستند که مردم را قبل از پذیرش دین به نماز امر کنند.
در سرتاسر قرآن، امر به معروف و نهی از منکر مانند دعوت به سوی خدا، عاری از هرگونه خشونت، زور، اجبار و تهدید و تطمیع است و تنها از آن جهت از واژههای امر و نهی استفاده شده است چون "اِلزام شخص بِما التَزَمَ بِهِ" است.
بزرگترین دلیل هم این است که وقتی در قرآن نه برای ترک نماز که رکن رکین دین است و نه ترک روزه و نه ترک حج و بسیاری دیگر از شعائر و احکامِ دین، هیچ راهِ اجباری تقریر نشده است چه برسد به مجازات، این یعنی امر به معروف و نهی از منکر تنها جنبهی توصیه و تشویق دارد نه به زور وادار کردن دیگران. دین نیامده است که با دستانِ خود از طریقِ زورگویی، منافقپروری کند.
من تنها زمانی میتوانم شخصی را به معروفی امر یا از منکری نهی کنم که آن معروف یا منکر مورد توافقِ دو طرفمان باشد. همین است که علما میگویند در امر مختلف فیه، امر به معروف و نهی از منکر جایز نیست. مثلاً حُرمتِ شُربِ خَمر، مورد اتفاق تمام مسلمانان است، لذا اگر کسی پیدا شود که مسلمان بودنش مُسَلَّم باشد اما شراب بخورد، کسی میتواند بشرطه و شروطه او را از شرب خمر، نهی کند.
در غیر اینصورت و صرفا به این دلیل که زور دارد یا راه خود را بر حق میداند نمیتواند دیگران را از شرب خمر نهی کند.
شرایط امر به معروف:
امر به معروف و نهی از منکر، تنها در صورتی جایز است که اگر سودی نداشته باشد، حداقل به منکر بزرگتری منجر نشود.
تذکر دادن به کسی در شرایطی که نه آمادگی روحی دارد و نه فکری و نه احساسی، امری است که همچنان که بارها دیدهایم منجر به منکرهای بزرگتری میشود از جمله: بدبین/بدبینتر شدن نسبت به دین و دینداران، ارتکاب منکرهای دیگر جهت نشان دادن تقابل بیشتر با آن رویکرد که متعرض وی شده است، بد و بیراه گفتن و همسویی عملی سایر افرادِ جامعه با او، گرم شدن بازار شعار علیه دین در فضای مجازی و واقعی و در نتیجه ضعیف نمود امکان تدبر جدی و عمیق در آیات خدا در فضای آرام و دهها و بلکه صدها فتنهی دیگر.
همچنانکه در قرآن، آشکار است و همچنانکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم آمده است امر به معروف و نهی از منکر وظیفهی تمام مردم در مقابلِ همدیگر، مردم در مقابلِ حاکمیت و حاکمیت در مقابل مردم است. و حاکمیت نباید چون زور دارد از یک طرف اجازه ندهد مردم به وظیفهی قرآنی خود در مقابلش عمل کنند و از طرفِ دیگر، خود هم نه تنها حق مطلق استفاده از این اختیار را برای خود قائل باشد بلکه آن را از مسیر قرآنی نصح خارج کرده و به نام امر به معروف و نهی از منکر، منویات خود را با استفاده از زور و خشونت بر شهروندان تحمیل کند.
برگرفته از:
هدایت: اهتدا به راه و اهتدا به روش،محسن نیکخواه
❤2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ ملا محمد جان یکی از آهنگ های ماندگار موسیقی افغانستان میباشد که بر گرفته از داستان عاشقانه ای میان ملا محمد جان و عایشه است که به دلیل مخالفت پدر عایشه، با مداخله امیر علی شیر نوایی به سرانجام میرسد. امیرعل شیر نوایی که از آواز عایشه متوجه عشق او به ملا محمد جان میشود، به خواستگاری عایشه رفته و پس از رضایت پدرش، این دو را به مزار شریف میفرستد تا ازدواج کنند. این داستان به بخشی از فرهنگ فولکلور و هویت فرهنگی افغانستان تبدیل شده و ترانهای به همین نام در میان مردم رواج دارد.
❤5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مهرورزی
امروز قلبم شکست💔 اما همزمان بیاد آوردم که چرا شفقت اینقدر مهم است.
وقتی در خیابان قدم میزدم، با گربهای مادر روبهرو شدم که تقریباً بیجان کنار جاده افتاده بود. بچهگربههای کوچکش دور او جمع شده بودند و از ترس و گرسنگی جیغ میکشیدند. صدای نالههایشان مستقیم به جانم نشست.
نمیتوانستم بیتفاوت رد شوم.
با احتیاط گربه مادر را که ضعیف بود و بهسختی نفس میکشید بلند کردم و بچههایش را یکییکی جمع کردم. سریع آنها را به جای امن بردیم، بهشان گرما، غذا و مراقبت دادیم. کمکم مادر شروع به تکان دادن سرش کرد… دیدن اینکه بچهگربهها دوباره کنار او جمع شدند، آرام گرفتند و ساکت شدند، یکی از زیباترین صحنههایی بود که تا به حال دیدهام.🥹
حیوانات زیادی آنجا بیرون در سکوت رنج میکشند و فقط امیدوارند کسی متوجهشان شود. لطفاً اگر روزی حیوانی را در حال سختی دیدید، رویتان را برنگردانید.
بیایید دوست بداریم، محافظت کنیم و از موجودات معصوم دفاع کنیم.
instagram.com/coolpawsrescue
امروز قلبم شکست💔 اما همزمان بیاد آوردم که چرا شفقت اینقدر مهم است.
وقتی در خیابان قدم میزدم، با گربهای مادر روبهرو شدم که تقریباً بیجان کنار جاده افتاده بود. بچهگربههای کوچکش دور او جمع شده بودند و از ترس و گرسنگی جیغ میکشیدند. صدای نالههایشان مستقیم به جانم نشست.
نمیتوانستم بیتفاوت رد شوم.
با احتیاط گربه مادر را که ضعیف بود و بهسختی نفس میکشید بلند کردم و بچههایش را یکییکی جمع کردم. سریع آنها را به جای امن بردیم، بهشان گرما، غذا و مراقبت دادیم. کمکم مادر شروع به تکان دادن سرش کرد… دیدن اینکه بچهگربهها دوباره کنار او جمع شدند، آرام گرفتند و ساکت شدند، یکی از زیباترین صحنههایی بود که تا به حال دیدهام.🥹
حیوانات زیادی آنجا بیرون در سکوت رنج میکشند و فقط امیدوارند کسی متوجهشان شود. لطفاً اگر روزی حیوانی را در حال سختی دیدید، رویتان را برنگردانید.
بیایید دوست بداریم، محافظت کنیم و از موجودات معصوم دفاع کنیم.
instagram.com/coolpawsrescue
👏6❤3
🌹🌹
درمحضر کتاب......
کتاب کُمدی الهی،
کمدی الهی شاهکار جاودانۀ دانته آلیگیری، شاعر بزرگ ایتالیای قرن چهاردهم است. دانته در این اثر سفری خیالی از دوزخ، برزخ و بهشت را روایت میکند؛ سفری که نمادی از گمگشتگی انسان و جستوجوی او برای رهایی و روشنایی است. این کتاب یکی از ستونهای اصلی ادبیات جهان و از عمیقترین متون عرفانی–فلسفی غرب به شمار میآید.
نویسنده: دانته آلیگیری
مترجمان برجسته به فارسی: شجاعالدین شفا، حمیدرضا آتشبرآب، منوچهر آتشی
این اثر در سه جلد نوشته شده است:
۱. دوزخ (Inferno)
دانته در میانهٔ عمر گم شده و راه را از دست میدهد. ویرژیل، شاعر رومی، برای نجات روح او ظاهر میشود و او را از ۹ طبقهٔ دوزخ عبور میدهد.
هر طبقه مخصوص نوعی گناه است: شهوت، شکمپرستی، خشم، کفر، خشونت، فریب، خیانت...
هر مجازات تصویر آینهای از همان گناه است.
دانته به چشم خود میبیند فرجام روحهایی که به خواستههای پست تن دادهاند.
۲. برزخ (Purgatorio)
پس از خروج از دوزخ، دانته و ویرژیل به کوه برزخ میرسند؛ جایی که روحها در هفت مرحله، گناهان هفتگانهٔ کبیره را پاک میکنند:
غرور، حسادت، خشم، تنبلی، حرص، شکمپرستی، شهوت.
اینجا امید و نور دیده میشود. روحها در مسیر صعودند.
در قلهٔ کوه، دانته با بئاتریس –نماد عشق الهی– دیدار میکند.
او راهنمای جدید دانته میشود.
۳. بهشت (Paradiso)
دانته همراه بئاتریس از نه آسمان یا افلاک میگذرد؛ آفلاک ماه، عطارد، زهره، خورشید، مریخ، مشتری، زحل، ستارگان ثابت و فلک اولیا.
روحهای الهی و قدیسان را میبیند که هر یک جلوهای از فضیلتاند.
در نهایت، در فلک اعلی یا «امپریوم»، دانته با نور مطلق خدا مواجه میشود و حقیقت وحدت هستی را درمییابد.
جمعبندی بسیار فشرده:
«کمدی الهی» سفری از گمگشتگی → شناخت → رستگاری است.
حرکتی از ظلمت دوزخ به نور بهشت.
روایتی از پالایش روح انسان و رسیدن به عشق الهی.
درمحضر کتاب......
کتاب کُمدی الهی،
کمدی الهی شاهکار جاودانۀ دانته آلیگیری، شاعر بزرگ ایتالیای قرن چهاردهم است. دانته در این اثر سفری خیالی از دوزخ، برزخ و بهشت را روایت میکند؛ سفری که نمادی از گمگشتگی انسان و جستوجوی او برای رهایی و روشنایی است. این کتاب یکی از ستونهای اصلی ادبیات جهان و از عمیقترین متون عرفانی–فلسفی غرب به شمار میآید.
نویسنده: دانته آلیگیری
مترجمان برجسته به فارسی: شجاعالدین شفا، حمیدرضا آتشبرآب، منوچهر آتشی
این اثر در سه جلد نوشته شده است:
۱. دوزخ (Inferno)
دانته در میانهٔ عمر گم شده و راه را از دست میدهد. ویرژیل، شاعر رومی، برای نجات روح او ظاهر میشود و او را از ۹ طبقهٔ دوزخ عبور میدهد.
هر طبقه مخصوص نوعی گناه است: شهوت، شکمپرستی، خشم، کفر، خشونت، فریب، خیانت...
هر مجازات تصویر آینهای از همان گناه است.
دانته به چشم خود میبیند فرجام روحهایی که به خواستههای پست تن دادهاند.
۲. برزخ (Purgatorio)
پس از خروج از دوزخ، دانته و ویرژیل به کوه برزخ میرسند؛ جایی که روحها در هفت مرحله، گناهان هفتگانهٔ کبیره را پاک میکنند:
غرور، حسادت، خشم، تنبلی، حرص، شکمپرستی، شهوت.
اینجا امید و نور دیده میشود. روحها در مسیر صعودند.
در قلهٔ کوه، دانته با بئاتریس –نماد عشق الهی– دیدار میکند.
او راهنمای جدید دانته میشود.
۳. بهشت (Paradiso)
دانته همراه بئاتریس از نه آسمان یا افلاک میگذرد؛ آفلاک ماه، عطارد، زهره، خورشید، مریخ، مشتری، زحل، ستارگان ثابت و فلک اولیا.
روحهای الهی و قدیسان را میبیند که هر یک جلوهای از فضیلتاند.
در نهایت، در فلک اعلی یا «امپریوم»، دانته با نور مطلق خدا مواجه میشود و حقیقت وحدت هستی را درمییابد.
جمعبندی بسیار فشرده:
«کمدی الهی» سفری از گمگشتگی → شناخت → رستگاری است.
حرکتی از ظلمت دوزخ به نور بهشت.
روایتی از پالایش روح انسان و رسیدن به عشق الهی.
❤1👏1
خلاصه کتاب جستارهایی درباره زن
https://t.me/manfekrmikonan
کتاب جستارهایی درباره زن نوشتهٔ سوزان سانتاگ و ترجمهٔ آذر جوادزاده است.
سوزان سانتاگ معتقد است پیر شدن برای زنان سختتر از مردان است؛ زیرا جامعه زنان سالخورده را فاقد توانایی و جذابیت میداند، اما در مورد مردان سختگیری بسیار کمتری دارد. متاسفانه تاوانی که زنان برای زیباتر شدن میدهند، بسیار بیشتر از مردان است و جامعه زن زیبا را به زن توانمند ترجیح میدهد. استاندارد دوگانهی پیرشدن زندگی زنان را به رژهی بیقفهای به سمت موقعیتی سوق میدهد که نه تنها باید جذاب باشند بلکه نباید پیر شوند.
شیوهی آموزش زنان در ارتباط با زیبایی، مشوق خودشیفتگی است و وابستگی و نابالغی را تقویت میکند. از اوان کودکی دخترها دربارهی ظاهرشان بهطور اغراقآمیز و آسیبزا دوره میبینند و عمیقا با استرس فوقالعاده بابت نشان دادن خود به عنوان ابژههای جذاب فیزیکی تکهتکه میشوند.
ازدواج دیرهنگام حسی از عشق و شور و هیجان برای مردان مسن بهارمغان میآورد اما زن میانسال که با مرد جوان ازدواج میکند، اسیر قضاوتهای سرزنشآمیز جامعه میشود.
زیبایی حرفهی زنان در جامعه و نمایش بردگی آنهاست. استاندارد زیبایی زن در هر سنی به این ترتیب است که چگونه ظاهر جوانش را حفظ کند یا چگونه شبیهسازی جوانی را مدیریت کند. البته اشتیاق برای زیبایی خطا نیست؛ اجبار و تقلا برای زیبا شدن خطاست.
زنان یاد میگیرند بدنشان را به قسمتهای مختلف تقسیم کنند و هر قسمت را جداگانه ارزیابی کنند. صورت، بینی، مو، چشمها، پاها، گردن، بالاتنه و.... هر یک از آنها به نوبهی خود تابع موشکافی اضطرابآور، نگران کننده و اغلب نومید کننده میشوند. هر اندازه برخی اندامها تأییدشده باشند، برخی دیگر همواره نقص دارند. زنان به کمتر از کمال رضایت نمیدهند.
زنانگی با در اختیار داشتن تماشاچیها، لباسها، دکور، نورپردازی و حرکات روشمند، نوعی نمایش و تئاتر است.
سوزان سانتاگ، بیان میکند یکی از دغدغهی زنان امروز سن و پیرشدن است. اینکه زنان میل عجیبی دارند سن واقعی خود را پنهان کنند. هر زمان که زنی دربارهی سنش دروغ میگوید، بهواقع همدستِ توسعهنیافتگیِ بشریت شده است.
سانتاگ میگوید داشتن شغل برای زن تاچهاندازه مهم و حیاتی است و باعث استقلالش میشود.
بهجای اینکه سعی کنند تا حد امکان در طول عمر خود دختر باقی بمانند و بعد با تن دادن به ذلت و حقارت به زنانی میانسال تبدیل شوند، میتوانند خیلی زود زنِ بالغ بشوند و سالهای سال از کار و فعالیت و جنسیت خود لذت ببرند. زنها باید اجازه دهند چهرهشان سالهای زندگیشان را نشان بدهد. زنان به دنبال فرار از واقعیتِ تأثیر گذر عمر بر چهره و اندام خود هستند.
هر زمان که زنی دربارهی سنش دروغ میگوید، به واقع همدست توسعهنیافتگی بشریت شده است.
https://t.me/manfekrmikonan
گفتار اجتماعی
خلاصه کتاب جستارهایی درباره زن
https://t.me/manfekrmikonan
کتاب جستارهایی درباره زن نوشتهٔ سوزان سانتاگ و ترجمهٔ آذر جوادزاده است.
سوزان سانتاگ معتقد است پیر شدن برای زنان سختتر از مردان است؛ زیرا جامعه زنان سالخورده را فاقد توانایی و جذابیت میداند، اما در مورد مردان سختگیری بسیار کمتری دارد. متاسفانه تاوانی که زنان برای زیباتر شدن میدهند، بسیار بیشتر از مردان است و جامعه زن زیبا را به زن توانمند ترجیح میدهد. استاندارد دوگانهی پیرشدن زندگی زنان را به رژهی بیقفهای به سمت موقعیتی سوق میدهد که نه تنها باید جذاب باشند بلکه نباید پیر شوند.
شیوهی آموزش زنان در ارتباط با زیبایی، مشوق خودشیفتگی است و وابستگی و نابالغی را تقویت میکند. از اوان کودکی دخترها دربارهی ظاهرشان بهطور اغراقآمیز و آسیبزا دوره میبینند و عمیقا با استرس فوقالعاده بابت نشان دادن خود به عنوان ابژههای جذاب فیزیکی تکهتکه میشوند.
ازدواج دیرهنگام حسی از عشق و شور و هیجان برای مردان مسن بهارمغان میآورد اما زن میانسال که با مرد جوان ازدواج میکند، اسیر قضاوتهای سرزنشآمیز جامعه میشود.
زیبایی حرفهی زنان در جامعه و نمایش بردگی آنهاست. استاندارد زیبایی زن در هر سنی به این ترتیب است که چگونه ظاهر جوانش را حفظ کند یا چگونه شبیهسازی جوانی را مدیریت کند. البته اشتیاق برای زیبایی خطا نیست؛ اجبار و تقلا برای زیبا شدن خطاست.
زنان یاد میگیرند بدنشان را به قسمتهای مختلف تقسیم کنند و هر قسمت را جداگانه ارزیابی کنند. صورت، بینی، مو، چشمها، پاها، گردن، بالاتنه و.... هر یک از آنها به نوبهی خود تابع موشکافی اضطرابآور، نگران کننده و اغلب نومید کننده میشوند. هر اندازه برخی اندامها تأییدشده باشند، برخی دیگر همواره نقص دارند. زنان به کمتر از کمال رضایت نمیدهند.
زنانگی با در اختیار داشتن تماشاچیها، لباسها، دکور، نورپردازی و حرکات روشمند، نوعی نمایش و تئاتر است.
سوزان سانتاگ، بیان میکند یکی از دغدغهی زنان امروز سن و پیرشدن است. اینکه زنان میل عجیبی دارند سن واقعی خود را پنهان کنند. هر زمان که زنی دربارهی سنش دروغ میگوید، بهواقع همدستِ توسعهنیافتگیِ بشریت شده است.
سانتاگ میگوید داشتن شغل برای زن تاچهاندازه مهم و حیاتی است و باعث استقلالش میشود.
بهجای اینکه سعی کنند تا حد امکان در طول عمر خود دختر باقی بمانند و بعد با تن دادن به ذلت و حقارت به زنانی میانسال تبدیل شوند، میتوانند خیلی زود زنِ بالغ بشوند و سالهای سال از کار و فعالیت و جنسیت خود لذت ببرند. زنها باید اجازه دهند چهرهشان سالهای زندگیشان را نشان بدهد. زنان به دنبال فرار از واقعیتِ تأثیر گذر عمر بر چهره و اندام خود هستند.
هر زمان که زنی دربارهی سنش دروغ میگوید، به واقع همدست توسعهنیافتگی بشریت شده است.
https://t.me/manfekrmikonan
👏3👍2
بر بنیاد تحقیقات تازه پژوهشگران، پیش از اختراع برق و چراغ، مردم روال استراحت کاملاً متفاوتی داشتند.
در جهان پیشاصنعتی، انسانها خواب را بهصورت یک دوره پیوسته تجربه نمیکردند، بلکه در دو مرحلهٔ جداگانه میخوابیدند که به «خواب نخست» و «خواب دوم» معروف بود.
بر اساس گزارش تحقیقی که روزنامه «تایمز ایندیا» منتشر کرد، انسانها در فاصله بین این دو دوره خواب معمولاً برای یک تا دو ساعت بیدار میماندند، دعا میخواندند، مطالعه میکردند یا در آرامش به تفکر و مراقبه میپرداختند.
بر اساس این گزارش، این الگوی قدیمی خواب دو مرحلهای نشانه بیخوابی نبود، بلکه شکلی طبیعی از زندگی به شمار میرفت که با ریتم بدن هماهنگ بود.
خواب دومرحلهای
خواب دومرحلهای، که با نام «خواب مجزأ» نیز شناخته میشود، برای قرنها الگوی معمول خواب در سراسر اروپا، آفریقا و بخشهایی از آسیا بوده است. مردم معمولاً اندکی پس از غروب آفتاب به بستر میرفتند و حدود چهار ساعت میخوابیدند؛ سپس نزدیک نیمهشب بیدار میشدند تا کارهای سبک انجام دهند، و دوباره به تخت برمیگشتند تا دورهٔ دوم خواب خود را کامل کنند.
https://ara.tv/l0vb5
در جهان پیشاصنعتی، انسانها خواب را بهصورت یک دوره پیوسته تجربه نمیکردند، بلکه در دو مرحلهٔ جداگانه میخوابیدند که به «خواب نخست» و «خواب دوم» معروف بود.
بر اساس گزارش تحقیقی که روزنامه «تایمز ایندیا» منتشر کرد، انسانها در فاصله بین این دو دوره خواب معمولاً برای یک تا دو ساعت بیدار میماندند، دعا میخواندند، مطالعه میکردند یا در آرامش به تفکر و مراقبه میپرداختند.
بر اساس این گزارش، این الگوی قدیمی خواب دو مرحلهای نشانه بیخوابی نبود، بلکه شکلی طبیعی از زندگی به شمار میرفت که با ریتم بدن هماهنگ بود.
خواب دومرحلهای
خواب دومرحلهای، که با نام «خواب مجزأ» نیز شناخته میشود، برای قرنها الگوی معمول خواب در سراسر اروپا، آفریقا و بخشهایی از آسیا بوده است. مردم معمولاً اندکی پس از غروب آفتاب به بستر میرفتند و حدود چهار ساعت میخوابیدند؛ سپس نزدیک نیمهشب بیدار میشدند تا کارهای سبک انجام دهند، و دوباره به تخت برمیگشتند تا دورهٔ دوم خواب خود را کامل کنند.
https://ara.tv/l0vb5
❤2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به شدت پیشنهاد میشه
از اون فیلمایی که هیچ وقت فراموشش نمیکنی
🎬زندگی زیباست
Life is beautiful
🗓سال اکران:۱۹۹۷
🌏محصول کشور:ایتالیا
🎭ژانر:کمدی،درام
⭐️امتیاز فیلم:۱۰/۸.۶
📌خلاصه داستان:
در فیلم زندگی زیباست : در طی جنگ جهانی دوم می گذرد که یک یهودی روشنفکر در ایتالیا با خانواده اش اسیر نیروهای متحدین میشود و به اردوگاه کار اجباری نازی فرستاده میشود و او با نقش بازی کردن و شوخی و داستان تعریف کردن از کارهای روزانه اش میخواهد از پسرش محافظت کند تا او متوجه جریان نشود...
از اون فیلمایی که هیچ وقت فراموشش نمیکنی
🎬زندگی زیباست
Life is beautiful
🗓سال اکران:۱۹۹۷
🌏محصول کشور:ایتالیا
🎭ژانر:کمدی،درام
⭐️امتیاز فیلم:۱۰/۸.۶
📌خلاصه داستان:
در فیلم زندگی زیباست : در طی جنگ جهانی دوم می گذرد که یک یهودی روشنفکر در ایتالیا با خانواده اش اسیر نیروهای متحدین میشود و به اردوگاه کار اجباری نازی فرستاده میشود و او با نقش بازی کردن و شوخی و داستان تعریف کردن از کارهای روزانه اش میخواهد از پسرش محافظت کند تا او متوجه جریان نشود...
"تعصب" برای پاسداری از "حقیقت"، چنانش محکم میفشارد که خفهاش میکند.
@rahi_be_rahaei
#رابیندرانات_تاگور
@rahi_be_rahaei
#رابیندرانات_تاگور
👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح به خیر.....