🎥 فیلم "سگ کشی"
🎭ژانر: #درام
🗣ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻥ: بهرام بیضایی
🎎بازیگران:
مژده شمسایی، مجید مظفری، میترا حجار، رضا کیانیان، داریوش ارجمند و...
🌎محصول: #ایران
📆سال تولید: ۱۳۷۹
🎙زبان: #فارسی
⏳زمان: ۱۳۷ دقیقه
🖊خلاصه داستان: گلرخ کمالی پس از یک سال دوری به تهران برمی گردد تا نزد همسرش، ناصر معاصر باشد ولی متوجه می شود که شریک او جواد مقدم به ناصر کلک زده و با هفتصد میلیون تومان گریخته است و قرار است به خاطر چک ها، ناصر زندانی شود. گلرخ به جبران یک سال دوری از همسرش با طلبکاران تماس می گیرد و سعی در جلب رضایت آن ها دارد. در این مسیر پیشنهادات، تحقیرها، تهدیدها و فجیع ترین اتفاقات را تحمل می کند تا سرانجام موفق می شود اما…
مجله هنری آرت ژورنال
@ARTTJOURNAL
🎭ژانر: #درام
🗣ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻥ: بهرام بیضایی
🎎بازیگران:
مژده شمسایی، مجید مظفری، میترا حجار، رضا کیانیان، داریوش ارجمند و...
🌎محصول: #ایران
📆سال تولید: ۱۳۷۹
🎙زبان: #فارسی
⏳زمان: ۱۳۷ دقیقه
🖊خلاصه داستان: گلرخ کمالی پس از یک سال دوری به تهران برمی گردد تا نزد همسرش، ناصر معاصر باشد ولی متوجه می شود که شریک او جواد مقدم به ناصر کلک زده و با هفتصد میلیون تومان گریخته است و قرار است به خاطر چک ها، ناصر زندانی شود. گلرخ به جبران یک سال دوری از همسرش با طلبکاران تماس می گیرد و سعی در جلب رضایت آن ها دارد. در این مسیر پیشنهادات، تحقیرها، تهدیدها و فجیع ترین اتفاقات را تحمل می کند تا سرانجام موفق می شود اما…
مجله هنری آرت ژورنال
@ARTTJOURNAL
❤1
گفتار دینی
حی بن یقظان
محمدامین مروتی
"حیّ بن یقظان " داستانی فلسفی ـ عرفانی در دفاع از عقل فلسفی و تقابل شکنی دوگانه عقل/ وحی است. در روایتی از پیامبر هم منقول است که "الدین هو العقل والعقل هو الدین". در واقع می توان گفت که حی بن یقظان برای اثبات همین حدیث نگاشته شده.
دو نوشته ی معروف با این عنوان به وسیله "ابن سینا" و "ابن طفیل" نگاشته شده اند که البته نوشته ابن طفیل خواندنی تر است. معنی تحت اللفظی حی بن یقظان، "زنده ی بیدار" است که اشاره به "عقل فعال" دارد که به قول فلاسفه اولین صادر از ناحیه ی خدا است. واژة "حی" با واژة "وحی" نیز تناسب و هم حروفی دارد. در واقع دلِ "حی"، به نوعی "وحیِ فطری"، زنده و بیدار است.
ابن طفیل در این حکایت "حی" را مانند انسانی در جزیره ای دور افتاده، تصویر می کند که به طریقی فطری و شهودی و به کمک عقل به حقایق الهی پی می برد. از سوی دیگر "سلامان و ابسال" دو دوست هستند. سلامان معتقد به دین عوام و همرنگی با جماعت است، ولی ابسال که به نوعی دین فلسفی و عقلی باور دارد، در وطنش تحمل نمی شود و ناچار به کوچ می شود و به همان جزیره ای می رود که "حی" ساکن آن است و در آن جا از طریقِ تسمیه ی اشیا، کم کم به حی زبان می آموزد و سپس با کمال تعجب متوجه می شود که "حی" به طریقی فطری و انفرادی، به برداشت های مشابهی از دین رسیده و از این جا نتیجه می گیرد که عقل می تواند مستقل از وحی، با رویکردی فطری به حقیقت دست یابد. ابسال به وطن بر می گردد تا این کشف را با عوام در میان بگذارد که با برخورد شدید آنان مواجه می شود و متوجه می شود شیوه سلامان - در سخن گفتنش با دیگران بر وفق عقل و فهمشان- شیوه ی درستی است. به قول ابن طفیل فلسفه، دین خواص است و دین، فلسفه ی عوام.
خلاصه "حی" متقاعد می شود که پیامبران هم حق داشته اند با زبان رمز و تمثیل با عوام سخن گویند.