گفتار دینی
استعاره های خلقت
محمدامین مروتی
این که خدا چرا و چگونه عالم و آدم را آفرید، دغدغة ذهنی بشر به درازنای تاریخ بوده است. هر جا زبان عادی و متعارف در تبیین و توضیح موضوعی در گل بماند، به استعاره و تشبیه پناه می برد. در باب چرایی و چگونگی خلقت نیز زبان بشر استعاری شده است.
ساده ترین و دم دست ترین استعاره، استعاره مجسمه سازی و کوزه گری است. این که خدا مانند یک کوزه گر آدم را از خاک آفرید و در او روح دمید و یا مانند یا مانند پدر ژپتو در داستان پینوکیو زنده اش کرد. این استعاره در تورات و تا حدودی در قرآن هم آمده است. شباهت خلقت به کوزه گری و مجسمه سازی در ذهن انسان گذشته چنان بود که در بعضی از ادیان توحیدی، مجسمه سازی و نقاشی از ترس گرایش به بت پرستی حرام شد.
استعاره کوزه گر، متکی به مهارت و فن است و هدفمند عمل می کند. اما عرفا از استعارة آینه، نی و نایی، دریا و حباب و گنج مخفی استفاده کردند. در این استعاره ها خدا هدفمند عمل نمی کند بلکه به اقتضای ذاتش عمل می کند. به اقتضای فضل و کرمی که از او سرریز می گند. به اقتضای هنری که در او و از او می جوشد. خدا ذاتا زیبا و فیاض است. فیض همان جوشیدن چیزی از درون و به اقتضای ذات است زیبایی و پریرویی تاب مستوری ندارد و خود را ظاهر و آشکار می کند و چشمی می آفریند تا او را ببیند. نیکی و فضل و فیض و خیر نیز چنین است. درختی پر بار که می خواهد میوه هایش را بچینند و بارش را بردارند. خدا در این استعاره یک صنعتگر هدفمند نیست. هنرمندی است که چشمه هنرش جوشان است:
کل عالم را سبو دان ای پسر
کو بود از علم و خوبی تا به سر
قطرهای از دجلة خوبیِّ اوست
کان نمیگنجد ز پُرّی زیرِ پوست
گنج مخفی بُد، ز پُرّی چاک کرد
خاک را تابانتر از افلاک کرد
گنج مخفی بُد، ز پرُّی جوش کرد
خاک را سلطان اطلسپوش کرد
در استعارة گنج مخفی، خداوند به هنرمندی تشبیه می شود که خلقت عین ذات اوست نه هدف او. عین فعل اوست و غایتی خارج از خود ندارد. پس سوال از چرایی خلقت روا نیست. چنان که کسی از شاعر نمی پرسد چرا شعر می گویی؟ جواب شاعر این است که شعر مرا می گوید. خودش می آید. جوششی است و سرریز می کند.
❤3
نکته:
کسی که هرگز نظر خود را تغییر نداده، به اندازهی کافی نیندیشیده است.(مکاینتایر)
👌4
گفتار اجتماعی
اقتصاد و اخلاق
محمدامین مروتی
از نظر لیبرالیسم انسان موجود «هومو اکونومیکوس» یا همان «انسان اقتصادی» است.
نقدهای ضد لیبرالیستی عمدتاً اخلاقی و عرفانی و دینی است. مبنای این نقدهای این است که لیبرالیسم انسان را به اقتصاد فرومی کاهد، مصرف گرایی و مادی گرایی و انباشت ثروت و سودجویی را تشویق می کند و همه این ها به زیان جوهر اخلاقی و انسانی بشر و موجب نزول او به مرتبه حیوانیت است.
هدف زندگی اقتصاد نیست. اقتصاد باید در خدمت رشد و کمال بشر باشد.
این ایرادها به نظر درست می رسند. به خصوص از منظر اخلاقی. اما اقتصاد به مثابه ی یک علم وظیفه اش اخلاق ورزی نیست بلکه وظیفه اش این است که بهترین راه های عملی را برای حداکثر استفاده جامعه از منابعش پیدا کند.
همانطور که میزس می گوید اخلاق و نیکوکاری مقوله ای فردی است. همان گونه که دین مقوله ای فردی است.
اقتصاد مستقل از اخلاق و دین است همان گونه که شیمی و فیزیک مستقل از دین و اخلاق اند. اقتصاد حتی مستقل از سیاست و دولت است. همان گونه که شیمی و فیزیک از سیاست و دولت مستقل اند.
خلاصه اقتصاد عرصه اجتماعی را مدیریت می کند و اخلاق عرصه روابط فردی بین انسان ها را. نیکوکاری و دین و عرفان را افراد خودشان باید مدیریت کنند ولی سیاست و اقتصاد و فیزیک و شیمی را متخصصان آن ها. به قول حافظ:
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار؟
کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش
در مدیریت ملک و مملکت عقلانیت و تدبیر و عالم سازی کار می کند و در عرصه خودسازی و اخلاق، فداکاری و نیکوکاری و بخشش و عالم سوزی.
از طرف دیگر تا نیازهای مادی برطرف نشود، نیازهای معنوی مطرح نمی شود. شاید تک و توکی از انسان ها دست از مادیگری و سودجویی دست بردارند ولی این اتفاق در سطح جامعه رخ نخواهد داد چون روی آوردن جامعه به نیکوکاری و خیر، منوط به رفع نیازهای اولیه است.
8 مهر 1404
❤2👍1
نکته:
به باور لیبرال ها تجارت آزاد پیام آور صلح است و هر جا تبادل کالایی باشد با خودش صلح می آورد.
👍3
Don't just teach your
children to read...
Teach them to question
what they read.
Teach them to
question everything.
~
George Carlin
فقط به فرزندانتان خواندن نیاموزید...
به آنها بیاموزید آنچه را میخوانند زیر سؤال ببرند.
به آنها بیاموزید همه چیز را زیر سؤال ببرند.
جورج کارلین
@HONARBARTTAR💎
children to read...
Teach them to question
what they read.
Teach them to
question everything.
~
George Carlin
فقط به فرزندانتان خواندن نیاموزید...
به آنها بیاموزید آنچه را میخوانند زیر سؤال ببرند.
به آنها بیاموزید همه چیز را زیر سؤال ببرند.
جورج کارلین
@HONARBARTTAR💎
❤2👏2🙏1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
در شب خاندان مولانا، شبی از شب های بخارا، محمد علی موحد با خواندن غزلی، از شکارشدن مولانا به دست شمس سخن می گوید.
در ویدیوی کوتاه حاضر، عباس کیارستمی و محمود دولت آبادی نیز حضور دارند.
علی_موحد
شب_های_بخارا
@molanatarighat
در شب خاندان مولانا، شبی از شب های بخارا، محمد علی موحد با خواندن غزلی، از شکارشدن مولانا به دست شمس سخن می گوید.
در ویدیوی کوتاه حاضر، عباس کیارستمی و محمود دولت آبادی نیز حضور دارند.
علی_موحد
شب_های_بخارا
@molanatarighat
❤3👏3🙏1
گفتار عرفانی
شرح غزل شمارهٔ ۱۰۸۵دیوان شمس(خُنُک آن قماربازی)
فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
محمدامین مروتی
خطاب مولانا در این غزل، به کسی است که در زندگی اش، همه کاری کرده مثلاً ثروت اندوخته، مشهور شده، کتاب نوشته، عالم شده، مدرک گرفته، خانواده خوب دارد و الخ. الّا این که از مهمترین کار عالم که برای آن آفریده شده غافل بوده یعنی از عشق باختن و شناخت خویشتن و ساختن خویشتن از طریق سیر و سلوک.
همه صیدها بکردی، هله، میر! بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر
می گوید همه چیز به دست آورده ای و شکار کرده ای، الّا یک چیز که از همه مهمتر است. سگت را رها کن تا ان چیز را برایت شکار کند.
همه غوطهها بخوردی، همه کارها بکردی
منشین ز پای˚ یک دم، که بماند کار دیگر
به هر دری زدی ولی در اصلی را نزدی.
همه نقدها شمردی، به وکیلدر سپردی
بِشِنو از این محاسب، عدد و شمار دیگر
مال و پولی را که درآوردی شمردی و به حسابدارت دادی. اما من هم که اهل حساب و کتابم، به تو می گویم یک حساب و کتاب دیگر مانده است.
تو بسی سمنبران را به کنار درگرفتی
نفسی کنار بگشا، بنگر کنار دیگر
زیبارویان زیادی را در آغوش گرفتی. یک دم تنها بمان و به آن سوی این لذات بنگر که لذات معنوی را هم دریابی.
خُنُک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بِنَماند هیچش اِلّا هوس قمار دیگر
خوش به حال قماربازی که هر چه را که داشت، بر سر عشق خود نهاد و باز هوس این قمار در دلش بود. منظور مولانا قماری عاشقانه است که با طیب خاطر و در ازای عشق و عاشقی، همه چیزت را بدهی و فدا کنی.
تو به مرگ و زندگانی هله، تا جز او ندانی
نه چو روسپی که هر شب، کشد او به یار دیگر،
نظرش به سوی هر کس، بهمثال چشم نرگس
بُوَدش ز هر حریفی، طرب و خمار دیگر
یادت باشد که مرگ و زندگی ات را فقط از خدا بدانی و مانند روسپیان هر شب به کسی دل نبندی. یعنی معشوق یکی است و باید یکی باشد. مانند گل نرگس که از هر کسی لذتی می جوید.
همه عمر خوار باشد، چو برِ دو یار باشد
هله، تا تو رو نیاری سوی پشتدار دیگر
کسی که دو معشوق داشته باشد، خوار می شود. پس مواظب باش، جز به خدا پشتگرم نباشی.
که اگر بتان چنیناند، ز شه تو خوشه چینند
نَبُدست مرغ جان را، به جز او مطار دیگر
زیبایی همۀ بتان همه از معشوق واحد و احد یعنی خداست که معشوق تو اوست. مرغ جان انسان جز خداوند، مطاری ندارد. مطار یعنی محل پرواز و فرودگاه و در اینجا یعنی جایی که دورش می چرخند.
20 دی 1403
❤2
نکته:
از آینهٔ شیشهای برای دیدن چهرهات استفاده میکنی؛ اما از آثار هنری برای دیدن روح خود. (جرج برنارد شاو)
👏2❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در سالگرد به دار آویختن حسنک گوش کنیم.
و حسنک را سوی دار بردند و به جایگاه رسانیدند، بر مرکبی که هرگز ننشسته بود، بنشاندند.و جلادّش استوار ببست و رسنها فرود آمد و آواز دادند که سنگ دهید، هیچ کس دست به
سنگ نمیکرد و همه زار میگریستند خاصّه نشابوریان. پس مشتی رند را سیم دادند که سنگ زنند، و مرد خود مرده بود که جلادّش رسن به گلو افگنده بود و خبه کرده. چون از این فارغ شدند، بوسهل و قوم از پایِ دار بازگشتند و حسنک تنها ماند، چنان که تنها آمده بود از شکم مادر. این است حسنک و روزگارش. و گفتارش این بود که گفتی «مرا دعایِ نشابوریان
بسازد.» و نساخت. ... و این افسانهای است با بسیار عبرت. و این همه اسبابِ منازعت و مکاوحت از بهرِ حطام دنیا به یک سوی نهادند. احمق مردا که دل دراین جهان بندد که
نعمتی بدهد و زشت بازستاند.
@molanatarighat
و حسنک را سوی دار بردند و به جایگاه رسانیدند، بر مرکبی که هرگز ننشسته بود، بنشاندند.و جلادّش استوار ببست و رسنها فرود آمد و آواز دادند که سنگ دهید، هیچ کس دست به
سنگ نمیکرد و همه زار میگریستند خاصّه نشابوریان. پس مشتی رند را سیم دادند که سنگ زنند، و مرد خود مرده بود که جلادّش رسن به گلو افگنده بود و خبه کرده. چون از این فارغ شدند، بوسهل و قوم از پایِ دار بازگشتند و حسنک تنها ماند، چنان که تنها آمده بود از شکم مادر. این است حسنک و روزگارش. و گفتارش این بود که گفتی «مرا دعایِ نشابوریان
بسازد.» و نساخت. ... و این افسانهای است با بسیار عبرت. و این همه اسبابِ منازعت و مکاوحت از بهرِ حطام دنیا به یک سوی نهادند. احمق مردا که دل دراین جهان بندد که
نعمتی بدهد و زشت بازستاند.
@molanatarighat
🎯 هفت نشانه برای اینکه بفهمیم یک متن را هوش مصنوعی نوشته است یا نه
🔴 «خوبنوشتن» تا همین یکی دو سال پیش، قابلیتی حسرتبرانگیز و نادر بود. ولی حالا همه با هوش مصنوعی میتوانند هر چقدر که میخواهند «بنویسند»؛ بدون اینکه کسی بفهمد. اما نائومی آلدرمن، نویسندۀ آمریکایی، میگوید اگر کسی اندکی در نوشتن تبحر داشته باشد، خیلی راحت متنهایی که هوش مصنوعی نوشته را تشخیص میدهد. از نظر او این متنها هفت نشانه دارد.
🔴 متنهای هوش مصنوعی بهشکل کسلکنندهای نرم و بدون فراز و نشیب است. انگار یک سخنرانی طولانی با لحنی یکنواخت را گوش بدهی که سخنرانش نه مکث میکند، نه تپق میزند، نه به هیجان میآید، نه خسته میشود.
🔴 متنهای هوش مصنوعی طوری است که هر چه بیشتر به آنها دقت میکنی، بیمعنیتر به نظر میرسد. احساس میکنی با یک «سالاد کلمات» روبهرویی. کلیشه از همهجای متن فرو میبارد و وسط توضیحات طولانی، سرگیجه میگیری.
🔴 متنهای هوش مصنوعی معمولاً کلماتی را کنار هم میگذارد که وقتی آدمها متنی مینویسند، به آن شکل کنار هم قرارشان نمیدهند. انگار یک دیکشنری داده باشید دست دانشآموزی دبستانی و از او خواسته باشید از همۀ کلمات استفاده کند.
🔴 هیچ آدم واقعیای مثل متنهای هوش مصنوعی حرف نمیزند. فقط کافی است تصور کنید دوستتان سوالی که شما از هوش مصنوعی پرسیدهاید را از خودتان پرسیده بود، و شما همین متن هوش مصنوعی را کلمه به کلمه به او میگفتید. تصورش هم خندهدار است.
🔴 وقتی متنی نسبتاً مفصل از هوش مصنوعی میخوانید، به خوبی میتوانید احساس کنید که این متن هیچ موضعِ قابلاتکایی ندارد. متنهایش مثل متنهای بوروکراتیکی است که از سر اجبار نوشته میشوند تا به بایگانی سپرده شوند.
🔴 متنهای هوش مصنوعی، به شکلی توضیحندادنی، ریتم بدی دارند. اگر به اندازۀ کافی از نویسندههای خوب متن خوانده باشید، این مسئله را خیلی زود احساس میکنید. همین ریتم نداشتن است که باعث میشود این متنها اینقدر خستهکننده باشد.
🔴 در نهایت، سادهترین راه: متنی که یک هوش مصنوعی به شما داده است، کپی کنید و از یک هوش مصنوعی دیگر بپرسید این متن را یک آدم واقعی نوشته است یا یک هوش مصنوعی. تقریباً بلافاصله جواب درست را دریافت خواهید کرد.
📌 آنچه خواندید مروری است بر مطلب «is it written by AI? seven ways to tell» نوشتۀ نائومی آلدرمن، نویسندۀ مشهور آمریکایی که در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۵ در صفحۀ سابستک او با عنوان «Whatever Works» منتشر شده است.
@tarjomaanweb
🔴 «خوبنوشتن» تا همین یکی دو سال پیش، قابلیتی حسرتبرانگیز و نادر بود. ولی حالا همه با هوش مصنوعی میتوانند هر چقدر که میخواهند «بنویسند»؛ بدون اینکه کسی بفهمد. اما نائومی آلدرمن، نویسندۀ آمریکایی، میگوید اگر کسی اندکی در نوشتن تبحر داشته باشد، خیلی راحت متنهایی که هوش مصنوعی نوشته را تشخیص میدهد. از نظر او این متنها هفت نشانه دارد.
🔴 متنهای هوش مصنوعی بهشکل کسلکنندهای نرم و بدون فراز و نشیب است. انگار یک سخنرانی طولانی با لحنی یکنواخت را گوش بدهی که سخنرانش نه مکث میکند، نه تپق میزند، نه به هیجان میآید، نه خسته میشود.
🔴 متنهای هوش مصنوعی طوری است که هر چه بیشتر به آنها دقت میکنی، بیمعنیتر به نظر میرسد. احساس میکنی با یک «سالاد کلمات» روبهرویی. کلیشه از همهجای متن فرو میبارد و وسط توضیحات طولانی، سرگیجه میگیری.
🔴 متنهای هوش مصنوعی معمولاً کلماتی را کنار هم میگذارد که وقتی آدمها متنی مینویسند، به آن شکل کنار هم قرارشان نمیدهند. انگار یک دیکشنری داده باشید دست دانشآموزی دبستانی و از او خواسته باشید از همۀ کلمات استفاده کند.
🔴 هیچ آدم واقعیای مثل متنهای هوش مصنوعی حرف نمیزند. فقط کافی است تصور کنید دوستتان سوالی که شما از هوش مصنوعی پرسیدهاید را از خودتان پرسیده بود، و شما همین متن هوش مصنوعی را کلمه به کلمه به او میگفتید. تصورش هم خندهدار است.
🔴 وقتی متنی نسبتاً مفصل از هوش مصنوعی میخوانید، به خوبی میتوانید احساس کنید که این متن هیچ موضعِ قابلاتکایی ندارد. متنهایش مثل متنهای بوروکراتیکی است که از سر اجبار نوشته میشوند تا به بایگانی سپرده شوند.
🔴 متنهای هوش مصنوعی، به شکلی توضیحندادنی، ریتم بدی دارند. اگر به اندازۀ کافی از نویسندههای خوب متن خوانده باشید، این مسئله را خیلی زود احساس میکنید. همین ریتم نداشتن است که باعث میشود این متنها اینقدر خستهکننده باشد.
🔴 در نهایت، سادهترین راه: متنی که یک هوش مصنوعی به شما داده است، کپی کنید و از یک هوش مصنوعی دیگر بپرسید این متن را یک آدم واقعی نوشته است یا یک هوش مصنوعی. تقریباً بلافاصله جواب درست را دریافت خواهید کرد.
📌 آنچه خواندید مروری است بر مطلب «is it written by AI? seven ways to tell» نوشتۀ نائومی آلدرمن، نویسندۀ مشهور آمریکایی که در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۵ در صفحۀ سابستک او با عنوان «Whatever Works» منتشر شده است.
@tarjomaanweb
❤2👍2