کانال محمد امین مروتی
1.44K subscribers
1.49K photos
911 videos
132 files
2.62K links
Download Telegram
📙 #تحلیلی_فلسفی 📕

🔺نکاتی در باب تحلیل تاریخ | امین جباری🔻

👁‍🗨طرح بحث: اخیراً به کَرّات در تالار های مباحثه و گفتگوی حقیقی و مجازی، شاهد بوده ام که عزیزانی به سهولت در مورد وقایع تاریخی، با معیارهای اخلاقی-حقوقی امروزی، و یا سایر شیوه های نه لزوماً صحیح، داوری کرده و حکم می دهند.
برای مثال می فرمایند: چه بدآ که فلان پیامبری بهمان کاری کرد و فلان پادشاهی بهمان کنشی!
از این رو لازم دانستم به اختصار و ایجاز، نکاتی در باب مقوله ی تحلیل تاریخی بیاورم. باشد که برای برخی عزیزان کارگر افتد تا شاید آنها را به وادی درست تحلیل و تحقیق رهنمون سازد. البته اگر نیاز باشد و مجالی یابم، بعد ها و در فرصت های بهتر به شرح منقح و مفصل تر این مقوله خواهم پرداخت.همینک برای اجتناب از اطاله ی بیش از اندازه ی کلام،به اصل موضوع نقب میزنم:

📄 1) بطور صحیح گفته شده است که در تحلیل تاریخ یکی از مغالطه های راهزن، بردن ارزشهای یک عصر به عصر دیگر است.
به این مهم "زمان پریشی، نابهنگامی یا "anachronism" گویند.
نقطه ی مقابل زمان پریشی به ما یاد آور می شود که کردار و گفتار هر کس را بايد در چارچوب "بافت تاريخی زمانه اش" فهميد.
از این رو شیوه ی درست و صحیح تحلیل به ما می آموزد که ما بایست هر "text" یا متن و حکم و واقعه ای را، در "context" یا زمینه و بستر آن واقعه بسنجیم و نهایتا به داوری نشینیم چرا که تکست ها، بشدت "context-dependent" اند و به تعبیری دیگری متکی به ساختار و سیاق اند.

📎برای مثال از این جهت بود که پرفسور دیوید لونتال و عمومی از تاریخ نویسان ندا سر می دادند که "گذشته دنیای دیگری است".
البته این عبارت برای نخستین بار توسط ل.پ.هارتلی (l.p.Hartly) داستان نویس انگلیسی به این صورت به کار رفته است:
" the past is a foreign country: they do things differently there"

دیوید لونتال نیز کتابی به همین نام در سال 1993 به رشته ی تحلیل در آورد. در این کتاب تاثیرات متقابل گذشته و آینده و تمایزات این دو بررسی شده است.
منظور تاریخ نویسان از کاربرد این عبارت بیان این نکته است که گذشته "به ویژه به لحاظ شیوه ی تفکر" در مقایسه با شرایط کنونی، متفاوت بوده است و بر این اساس فهم آن نیز دشوار است و نمی توان با معیارها و نرماتیوهای امروزی به سهولت به داوری گذشته رفت.

📉2) نکته ی دیگری که مایلم علاوه کنم این است که در نگاه مدرن به تاریخ که به عنوان "فرا روایت تاریخی" نیز نامیده می شود بحث جالبی در میگیرد با این قرائت که واقعه و روایت تاریخی عموماً معرفت بخش نیست. دلیلی که قاریان این مدعا بر له آن اقامه می کنند در نوع خود در خور توجه است: از آنجایی که خود واقعه ی تاریخی، دسترس پذیر نیست -(چرا که اتفاق افتاده و تمام شده است.)- ناچار برای فهم آن بایست به "روایت" روی آوریم اما هر روایتی را "راوی" ای باید! و به تعبیری ساده تر، هر قصه برای عرضه ی خود، دست کم نیاز به یک قصه گو دارد، و اتفاقا فراز پر ماجرا اینجاست چرا که قصه گو نمی تواند بی تاثر از قصه، به روایت محض و واقع آن قصه مشغول شود و چون تاثیر پذیری هر انسان، مقوله ای "Subjective" و انفسی و شخصی است و تاثیر هر انسان از یک واقعه ی واحد، به دلیل تفاوت های بنیادین روحی، عاطفی، عقلانی هر یک از ما نسبت به دیگری، متفاوت است، نگاه ما به آن واقعه نیز به همان اندازه "نسبی" خواهد بود و نهایتا ما نخواهیم توانست به کشف حقیقت ناب آن واقعه دست یابیم.
🔸به اعتبار دیگر و فنی تر، راوی در روایت تاریخی خواه ناخواه دچار "poetic moment" یا لحظات شاعرانه و احساسی می شود و این احساسی گری در روایتگری او فروریز می شود و نوع روایت را شخصی و نسبی می کند.🔹

🖇نهایتا در فرا روایت تاریخی گفته می آید که برای مثال شما وقتی تاریخ فلسفه غرب برتراند راسل را می خوانید، در واقع تاریخ فلسفه ی غرب را نمی خوانید، بلکه روایت برتراند راسل از تاریخ فلسفه غرب را میخوانید! ما بین این دو بی گمان بسیار تفاوت است.

حال با آوردن این نکات، اگر اندکی نشان داده باشم که داوری و قضاوت در مورد گذشته، بر خلاف تصور غالب و عمومی کاری است دشوار و پیچیده، در نیل به مقصود خود موفق بوده ام.
امیدوارم در روزهای آتی مجال پرداخت بیشتر به این موضوع را داشته باشم.

#امین_جباری

🌱کانال شخصی نویسنده:
📝 @jabbariamin