Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✳️ فیلم سخنرانی محمدکاظم کاظمی دربارهٔ شعر هرات.
🔻 شب هرات، تهران، ۲۶ دی ۱۴۰۲
🔻 برگزارشده از سوی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان
🔸 با سپاس از شاعر گرانقدر. مهران پوپل برای ضبط این فیلم.
🔻 شب هرات، تهران، ۲۶ دی ۱۴۰۲
🔻 برگزارشده از سوی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان
🔸 با سپاس از شاعر گرانقدر. مهران پوپل برای ضبط این فیلم.
✳️ شعر هرات
🔸 خلاصهٔ سخنرانی محمدکاظم کاظمی
در «شب هرات»، تهران، ۲۶ دی ۱۴۰۲
🔻 ۱. دورهٔ اول، قبل از تیموریان
شعر فارسی در هرات سابقهای دیرین دارد. هرات یکی از چهار شهر مهم خراسان قدیم بوده و شاعرانی در خود پرورده است همچون ازرقی هروی و عسجدی. در کتاب «آثار هرات» خلیلالله خلیلی بعضی از این شاعران معرفی شدهاند. ولی به هر حال ما در این دوره در هرات شاعر شاخص در حد شاعران تراز اول شعر فارسی نداریم.
🔻 ۲. دورهٔ دوم تیموریان تا عصر متأخر
با استقرار دولت تیموریان هرات، یک خیزش هنری و ادبی در هرات رخ میدهد و حاصل آن، پرورش جمع بزرگی از شاعران تواناست همچون عبدالرحمان جامی، ناظم هروی، بنایی هروی و شاعران پرشمار دیگری که خیلیهایشان در سایهٔ جامی پنهان شدهاند. در مورد این دوره این نکته گفتنی است که در زمانی که همه قلمرو زبان فارسی دچار فترت شده بود، هرات با مرکزیتی که یافت، توانست سنت ادبی شعر فارسی را حفظ کند و آن را همچون درختی که میرفت که بعد از مغول به سمت خشکشدن بگراید، در دامن خود زنده نگه دارد.
🔻 ۳. در قرن گذشته
در یکصد سال اخیر، شاعران هرات هم پرشمار بودهاند و هم افرادی بودهاند شاخص در حوزههای دیگر دانش و تحقیق. شاید علت آن، ثبات و رفاه نسبی در این شهر، پس از جنگها و مصائب دورهٔ قاجار و بارکزاییان باشد. در مجموع از دورهٔ امانالله خان تا استقرار حکومت کمونیستی، هرات در یک آرامش نسبی به سر میبرد. عوامل متعددی در این دوره سبب شدند که شعر در این شهر رونق یابد.
یکی از این عوامل، ایجاد انجمن ادبی هرات است که نسبت به انجمن ادبی کابل هم قدیمتر است. در کنار آن، روزنامهٔ اتفاق اسلام در انتشار آثار شاعران و ایجاد انگیزه برای آنان بسیار نقش داشته است. عامل دیگر، وجود خاندانهای دولتمرد یا بازرگان یا اهل دین و دانش در هرات است که هر کدام، کسانی را در دامن خود پروردهاند.
چنین است که شاعران و پژوهشگران برجستهای از این شهر برمیخیزند مثل عبدالحسین توفیق، میر غلامرضا مایل هروی، فکری سلجوقی، صلاحالدین سلجوقی، براتعلی فدایی هروی و حاج محمد اسماعیل شاعر طنزسرای هرات. اینها هم در حفظ و تداوم انجمنها و مطبوعات نقش داشتهاند و هم در تحقیق ادبی دربارهٔ شعر، تصحیح دیوانهای شعر و امثال این امور. نسل اول این شاعران عمدتاً در برابر نوگرایی محافظهکارند. ولی شاعران نوگرای هرات را میشود از دههٔ چهل و پنجاه سراغ گرفت و شاید سرسلسلهٔ آنان لطیف ناظمی باشد و پس از او، حمیرا نکهت دستگیرزاده. در این نسل شاعران معروف دیگری نیز داریم همچون براتعلی فدایی هروی، سعادتملوک تابش، عبدالکریم تمنا، سید ضیاءالحق سخا، فضلالله زرکوب و...
🔸 خلاصهٔ سخنرانی محمدکاظم کاظمی
در «شب هرات»، تهران، ۲۶ دی ۱۴۰۲
🔻 ۱. دورهٔ اول، قبل از تیموریان
شعر فارسی در هرات سابقهای دیرین دارد. هرات یکی از چهار شهر مهم خراسان قدیم بوده و شاعرانی در خود پرورده است همچون ازرقی هروی و عسجدی. در کتاب «آثار هرات» خلیلالله خلیلی بعضی از این شاعران معرفی شدهاند. ولی به هر حال ما در این دوره در هرات شاعر شاخص در حد شاعران تراز اول شعر فارسی نداریم.
🔻 ۲. دورهٔ دوم تیموریان تا عصر متأخر
با استقرار دولت تیموریان هرات، یک خیزش هنری و ادبی در هرات رخ میدهد و حاصل آن، پرورش جمع بزرگی از شاعران تواناست همچون عبدالرحمان جامی، ناظم هروی، بنایی هروی و شاعران پرشمار دیگری که خیلیهایشان در سایهٔ جامی پنهان شدهاند. در مورد این دوره این نکته گفتنی است که در زمانی که همه قلمرو زبان فارسی دچار فترت شده بود، هرات با مرکزیتی که یافت، توانست سنت ادبی شعر فارسی را حفظ کند و آن را همچون درختی که میرفت که بعد از مغول به سمت خشکشدن بگراید، در دامن خود زنده نگه دارد.
🔻 ۳. در قرن گذشته
در یکصد سال اخیر، شاعران هرات هم پرشمار بودهاند و هم افرادی بودهاند شاخص در حوزههای دیگر دانش و تحقیق. شاید علت آن، ثبات و رفاه نسبی در این شهر، پس از جنگها و مصائب دورهٔ قاجار و بارکزاییان باشد. در مجموع از دورهٔ امانالله خان تا استقرار حکومت کمونیستی، هرات در یک آرامش نسبی به سر میبرد. عوامل متعددی در این دوره سبب شدند که شعر در این شهر رونق یابد.
یکی از این عوامل، ایجاد انجمن ادبی هرات است که نسبت به انجمن ادبی کابل هم قدیمتر است. در کنار آن، روزنامهٔ اتفاق اسلام در انتشار آثار شاعران و ایجاد انگیزه برای آنان بسیار نقش داشته است. عامل دیگر، وجود خاندانهای دولتمرد یا بازرگان یا اهل دین و دانش در هرات است که هر کدام، کسانی را در دامن خود پروردهاند.
چنین است که شاعران و پژوهشگران برجستهای از این شهر برمیخیزند مثل عبدالحسین توفیق، میر غلامرضا مایل هروی، فکری سلجوقی، صلاحالدین سلجوقی، براتعلی فدایی هروی و حاج محمد اسماعیل شاعر طنزسرای هرات. اینها هم در حفظ و تداوم انجمنها و مطبوعات نقش داشتهاند و هم در تحقیق ادبی دربارهٔ شعر، تصحیح دیوانهای شعر و امثال این امور. نسل اول این شاعران عمدتاً در برابر نوگرایی محافظهکارند. ولی شاعران نوگرای هرات را میشود از دههٔ چهل و پنجاه سراغ گرفت و شاید سرسلسلهٔ آنان لطیف ناظمی باشد و پس از او، حمیرا نکهت دستگیرزاده. در این نسل شاعران معروف دیگری نیز داریم همچون براتعلی فدایی هروی، سعادتملوک تابش، عبدالکریم تمنا، سید ضیاءالحق سخا، فضلالله زرکوب و...
🔻 ۴. عصر حاضر و شعر جوان
از حوالی دههٔ هفتاد و در محیط مهاجرت، یک نسل دیگر از شاعران هرات ظهور میکنند، نسلی که من و همسالان ما به آن تعلق داریم و عمدتاً این گروه از تحولات شعر فارسی در ایران پس از انقلاب اسلامی تأثیر گرفتهاند. آصف رحمانی، عارف رحمانی، حسن حسینزاده، واسع حیدرزاده و جمعی دیگر، از این شمار هستند. در این میان به نظر من رفیع جنید را میشود از چهرههای شاخص شاعران پرورده در محیط مهاجرت در ایران دانست.
از دههٔ هشتاد دوباره شعر فارسی داخل کشور زنده میشود. تجربههای نوین داخل کشور و نیز تجربههای مهاجرت دست به دست هم میدهند و ارتباطات رسانهای هم به کمک میآید. این بار شعر هرات نه در مهاجرت، که در داخل کشور یک تکان جدی میخورد و زایندگی و بالندگی بسیار در پی دارد که در دو دههٔ جمهوریت این را میبینیم.
در این دوره شاعران جوانان و توانمند هرات بسیار پرشمارند. من فقط به بعضی از اسامی اشاره میکنم مثل روحالامین امینی، نقیب آروین، رامین عربنژاد، جاوید نبیزاده، مولاداد رستمی، شعیب احمدزی، هارون بهیار، مژگان فرامنش، نیلوفر نیکسیر، فریبا حیدری، افسانه واحدیار، تمنا مهرزاد، تمنا توانگر، اکرام بسیم، غلامحیدر قدسی، نعمت پژمان، احمد بهراد، اسماعیل سراب، مهران پوپل.
در این جریان شعری پویا و جوان، چند خصوصیت قابل توجه است. یکی گسترش دایرهٔ قالب و زبان شعرهاست. شعرها از نظر سبک و بیان بسیار متکثر است و همین طور از نظر مضامین و موضوعات.
خصوصیت دیگر، حضور پررنگ زنان شاعر است. ما در نسلهای قبل زنان شاعر داریم ولی به ندرت. ولی در این دوره خانمها پرشمارند و چهرههای شاخص و آتیهدار بسیاری دارند.
اما مسئلهٔ نگرانکننده، تحولات دو سال اخیر و پراکندهشدن شاعران به کشورهای دیگر است. این موضوع ما را قدری نگران این میسازد که باز شاهد خشکشدن درخت شعر فارسی در هرات و بلکه کل افغانستان باشیم. ولی قدرت این زبان و ریشهدار بودن آن در دل این حوزهٔ تمدنی، ما را به آینده امیدوار میسازد. امیدواریای که باری در شعری آن را چنین بیان کردهام.
🔻
وطن فارسی نه آن قریه است که به تاراج این و آن برود
روزگاری در این وطن، حتی مغولان فارسیزبان شدهاند
از حوالی دههٔ هفتاد و در محیط مهاجرت، یک نسل دیگر از شاعران هرات ظهور میکنند، نسلی که من و همسالان ما به آن تعلق داریم و عمدتاً این گروه از تحولات شعر فارسی در ایران پس از انقلاب اسلامی تأثیر گرفتهاند. آصف رحمانی، عارف رحمانی، حسن حسینزاده، واسع حیدرزاده و جمعی دیگر، از این شمار هستند. در این میان به نظر من رفیع جنید را میشود از چهرههای شاخص شاعران پرورده در محیط مهاجرت در ایران دانست.
از دههٔ هشتاد دوباره شعر فارسی داخل کشور زنده میشود. تجربههای نوین داخل کشور و نیز تجربههای مهاجرت دست به دست هم میدهند و ارتباطات رسانهای هم به کمک میآید. این بار شعر هرات نه در مهاجرت، که در داخل کشور یک تکان جدی میخورد و زایندگی و بالندگی بسیار در پی دارد که در دو دههٔ جمهوریت این را میبینیم.
در این دوره شاعران جوانان و توانمند هرات بسیار پرشمارند. من فقط به بعضی از اسامی اشاره میکنم مثل روحالامین امینی، نقیب آروین، رامین عربنژاد، جاوید نبیزاده، مولاداد رستمی، شعیب احمدزی، هارون بهیار، مژگان فرامنش، نیلوفر نیکسیر، فریبا حیدری، افسانه واحدیار، تمنا مهرزاد، تمنا توانگر، اکرام بسیم، غلامحیدر قدسی، نعمت پژمان، احمد بهراد، اسماعیل سراب، مهران پوپل.
در این جریان شعری پویا و جوان، چند خصوصیت قابل توجه است. یکی گسترش دایرهٔ قالب و زبان شعرهاست. شعرها از نظر سبک و بیان بسیار متکثر است و همین طور از نظر مضامین و موضوعات.
خصوصیت دیگر، حضور پررنگ زنان شاعر است. ما در نسلهای قبل زنان شاعر داریم ولی به ندرت. ولی در این دوره خانمها پرشمارند و چهرههای شاخص و آتیهدار بسیاری دارند.
اما مسئلهٔ نگرانکننده، تحولات دو سال اخیر و پراکندهشدن شاعران به کشورهای دیگر است. این موضوع ما را قدری نگران این میسازد که باز شاهد خشکشدن درخت شعر فارسی در هرات و بلکه کل افغانستان باشیم. ولی قدرت این زبان و ریشهدار بودن آن در دل این حوزهٔ تمدنی، ما را به آینده امیدوار میسازد. امیدواریای که باری در شعری آن را چنین بیان کردهام.
🔻
وطن فارسی نه آن قریه است که به تاراج این و آن برود
روزگاری در این وطن، حتی مغولان فارسیزبان شدهاند
Telegram
کانال محمدکاظم کاظمی
✳️ فیلم سخنرانی محمدکاظم کاظمی دربارهٔ شعر هرات.
🔻 شب هرات، تهران، ۲۶ دی ۱۴۰۲
🔻 برگزارشده از سوی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان
🔸 با سپاس از شاعر گرانقدر. مهران پوپل برای ضبط این فیلم.
🔻 شب هرات، تهران، ۲۶ دی ۱۴۰۲
🔻 برگزارشده از سوی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان
🔸 با سپاس از شاعر گرانقدر. مهران پوپل برای ضبط این فیلم.
Forwarded from خبرگزاری اطلس
🔰 سازِ نافهمیدگی
بیدل در غزلی میگوید
ساز نافهمیدگی کوک است، کو علم و چه فضل؟
🏷
بیدل در غزلی میگوید
ساز نافهمیدگی کوک است، کو علم و چه فضل؟
🏷
✳️ کودکان فقط کودک بودند
▪️ فروغ فرخزاد میگوید «پرنده، فقط یک پرنده بود» و در مورد این کودکان میشود گفت که فقط دو کودک بودند. شاید ایرانی بیشناسنامه بودند، چون در آن نواحی واقعاً خیلی از مردم شناسنامه ندارند. شاید مهاجر افغانستانی بودند. هر چه بود و فارغ از «مدرک هویتی» آنان، چیزی از معصومیت این نگاهها و این که این دو کودک و چند تن دیگر اکنون مهمان این خاک هستند، کم نمیشود. چه از این که اینان غیرایرانی بودند در دل احساس رضایت شود، یا این حمله «هماهنگشده» تلقی شود.
▪️ من چند روز پیش در کرمان بودم. برای ادای وظیفه در مراسم فاتحهٔ چند تن از شهدای مهاجر افغانستان شرکت کردیم. کار دیگری که از ما برنمیآید جز اندوه و دریغ و تسلایی اندک به خانوادهها. آنجا هم چند کودک کشته شده بودند و چند تن مجروح. آن هم از خانوادههایی بسیار کمبرخوردار و دارای مشاغلی سخت که عمدهٔ مهاجرین مشغول آنهایند. یکی از خانوادهها علاوه بر آن مجروح، یک دختر معلول هم داشتند و در حالی که نتوانسته بودند آن معلول را درمان کنند (به چند عمل جراحی نیاز داشت) یک مجروح و یک کشته هم روی دستشان مانده بود. مسئولان ادارهٔ اتباع و مهاجرین خارجی کرمان به آنها سر زده بودند و در رفع نیازهایشان میکوشیدند.
▪️ نمیتوانم درک کنم کسانی را که از آن واقعهٔ تروریستی اظهار مسرت کردند و طعنه زدند. آن مردم، چه ایرانی و چه مهاجر، وزیر و وکیل نبودند. رانتخوار و اختلاسگر هم نبودند. مردمی مثل ما بودند و البته بسیاریشان بسیار محروم و سختیکشیده. سختی و صبر از سیمایشان میبارید و همینها بودند که مفهوم «خونشریکی» دو ملت را تجسم میبخشیدند.
▪️ من کاری به مسائل سیاسی ندارم. دل خوشی هم از اهل سیاست ندارم. به این میاندیشم که ما در قبال این وقایع چقدر انسانی رفتار میکنیم.
🔹 تصویرها
۱. تصویر دو کودکی که در سراوان کشته شدند.
۲. با آقای ابوالحسنی از مسئولان اداره اتباع کرمان و همکارشان و نیز تقی دامردان، در مراسم فاتحهٔ کودکی مهاجر.
۳. مردی که کنار من راه میرود پدر آن کودک است و پیرمرد سمت چپ، پدربزرگ آن کودک که فرزندی معلول هم دارد و دختری مجروح در این واقعه.
۴. در فاتحهٔ یکی دیگر از کشتگان حادثهٔ کرمان، که از اهل سنت افغانستان بوده است.
۵. تقی دامردان، شاعر مهاجر مقیم کرمان، در این مراسم، شعری دربارهٔ خونشریکی دو ملت میخواند.
#خون_شریکی
@mkazemkazemi
▪️ فروغ فرخزاد میگوید «پرنده، فقط یک پرنده بود» و در مورد این کودکان میشود گفت که فقط دو کودک بودند. شاید ایرانی بیشناسنامه بودند، چون در آن نواحی واقعاً خیلی از مردم شناسنامه ندارند. شاید مهاجر افغانستانی بودند. هر چه بود و فارغ از «مدرک هویتی» آنان، چیزی از معصومیت این نگاهها و این که این دو کودک و چند تن دیگر اکنون مهمان این خاک هستند، کم نمیشود. چه از این که اینان غیرایرانی بودند در دل احساس رضایت شود، یا این حمله «هماهنگشده» تلقی شود.
▪️ من چند روز پیش در کرمان بودم. برای ادای وظیفه در مراسم فاتحهٔ چند تن از شهدای مهاجر افغانستان شرکت کردیم. کار دیگری که از ما برنمیآید جز اندوه و دریغ و تسلایی اندک به خانوادهها. آنجا هم چند کودک کشته شده بودند و چند تن مجروح. آن هم از خانوادههایی بسیار کمبرخوردار و دارای مشاغلی سخت که عمدهٔ مهاجرین مشغول آنهایند. یکی از خانوادهها علاوه بر آن مجروح، یک دختر معلول هم داشتند و در حالی که نتوانسته بودند آن معلول را درمان کنند (به چند عمل جراحی نیاز داشت) یک مجروح و یک کشته هم روی دستشان مانده بود. مسئولان ادارهٔ اتباع و مهاجرین خارجی کرمان به آنها سر زده بودند و در رفع نیازهایشان میکوشیدند.
▪️ نمیتوانم درک کنم کسانی را که از آن واقعهٔ تروریستی اظهار مسرت کردند و طعنه زدند. آن مردم، چه ایرانی و چه مهاجر، وزیر و وکیل نبودند. رانتخوار و اختلاسگر هم نبودند. مردمی مثل ما بودند و البته بسیاریشان بسیار محروم و سختیکشیده. سختی و صبر از سیمایشان میبارید و همینها بودند که مفهوم «خونشریکی» دو ملت را تجسم میبخشیدند.
▪️ من کاری به مسائل سیاسی ندارم. دل خوشی هم از اهل سیاست ندارم. به این میاندیشم که ما در قبال این وقایع چقدر انسانی رفتار میکنیم.
🔹 تصویرها
۱. تصویر دو کودکی که در سراوان کشته شدند.
۲. با آقای ابوالحسنی از مسئولان اداره اتباع کرمان و همکارشان و نیز تقی دامردان، در مراسم فاتحهٔ کودکی مهاجر.
۳. مردی که کنار من راه میرود پدر آن کودک است و پیرمرد سمت چپ، پدربزرگ آن کودک که فرزندی معلول هم دارد و دختری مجروح در این واقعه.
۴. در فاتحهٔ یکی دیگر از کشتگان حادثهٔ کرمان، که از اهل سنت افغانستان بوده است.
۵. تقی دامردان، شاعر مهاجر مقیم کرمان، در این مراسم، شعری دربارهٔ خونشریکی دو ملت میخواند.
#خون_شریکی
@mkazemkazemi
Telegram
کانال محمدکاظم کاظمی
تصویرهای یادداشت «کودکان فقط کودک بودند» 👇
✳️ کتابهایی در حوزهٔ خبرنگاری و گویندگی
🔻 رسول خان امین از نویسندگان فعال در زمینهٔ خبرنگاری و گویندگی است. ایشان با همراهی بعضی از مؤلفان محترم دیگر کتابهای متعددی نوشته است.
🔻 به جهت نیازی که در جامعه به آموزش در این مورد وجود دارد و دشواری دسترسی علاقهمندان به این کتابها، ایشان فایل تعدادی از کتابهایش را در قالب پیدیاف از این طریق در اختیار علاقهمندان گذاشته است.
🔻 با سپاس از همت و تلاش آقای امین و دوستانشان و با امید به این که این کتابها برای علاقهمندان سودمند باشد، آنها را در کانال خودم منتشر میکنم.
بخش اول کتابها
بخش دوم کتابها
طرح جلدهای بخشی از این کتابها
@mkazemkazemi
🔻 رسول خان امین از نویسندگان فعال در زمینهٔ خبرنگاری و گویندگی است. ایشان با همراهی بعضی از مؤلفان محترم دیگر کتابهای متعددی نوشته است.
🔻 به جهت نیازی که در جامعه به آموزش در این مورد وجود دارد و دشواری دسترسی علاقهمندان به این کتابها، ایشان فایل تعدادی از کتابهایش را در قالب پیدیاف از این طریق در اختیار علاقهمندان گذاشته است.
🔻 با سپاس از همت و تلاش آقای امین و دوستانشان و با امید به این که این کتابها برای علاقهمندان سودمند باشد، آنها را در کانال خودم منتشر میکنم.
بخش اول کتابها
بخش دوم کتابها
طرح جلدهای بخشی از این کتابها
@mkazemkazemi