✳️ ایستگاه هجدهم شعر فجر
🔻چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ اختتامیهٔ هجدهمین جشنوارهٔ شعر فجر بود و این جشنواره نیز به ایستگاه پایانی رسید.
🔻 مقام اول جشنواره در بخش شعر نو را جناب استاد محمدباقر کلاهی اهری کسب کرد. این قضیه، افتخاری است برای خراسانیان که در چند جشنوارهٔ قبل نیز کمابیش غایب بودند. مقام اول بخش شعر کلاسیک از آن حسین دهلوی شد، شاعر جوان و توانایی که کمتر هم در انظار دیده شده است، با همه قوت شعرش. در شعر محاوره، امیرعلی سلیمانی و در شعر کودک و نوجوان اسماعیل اللهدادی و در بخش دربارهٔ شعر، سعید مهدویفر مقامهای اول را به دست آوردند.
🔻 جشنوارهٔ امسال دو نام هم از افغانستان داشت. یکی مرحوم استاد محمدناصر رهیاب که کتاب او نامزد بخش «دربارهٔ شعر» بود و دیگری حمید مبشر که در بخش شعر بزرگسال لایق تقدیر شناخته شد. دریغ که استاد رهیاب درست چهار روز قبل از مراسم اختتامیه، بدرود حیات گفته بود. روح ایشان شاد باد و خداوند حمید مبشر را حفظ کند که سالها با همه دشواریهای غربت و عسرتهای معیشت و از همه بالاتر، وضعیت جسمانی سخت، در عرصهٔ شعر قلم زده و کمتر در حد موقعیت ادبی خود قدر دیده است.
🔻 من یک روز بعد از اختتامیه در تهران بودم، نه برای شرکت در مراسم، که برای شرکت در یک کارگاه دلپذیر یعنی کارگاه شعر «کلک خیال». پارسال هم این توفیق دست داد که در این کارگاه، به ارائهٔ تجربههایم دربارهٔ مسیر شاعری به شاعران جوان پرداختم و امسال نیز. سپاسگزار همه شاعران عزیزی هستم که در این دوره شرکت کرده بودند و در این جلسه حرفهایم را که شاید برایشان خیلی تازگی هم نداشت، گوش کردند. و نیز باید تشکر و خداقوت بگویم به دوستان عزیز در خانهٔ کتاب و ادبیات ایران به خاطر برگزاری این دورهٔ آموزشی برای جوانان شاعر.
🔻 تصویرها
۱ و ۲. با جمعی از شاعران گرامی در کارگاه کلک خیال
۳. عبدالجبار کاکایی
۴. محمود اکرامیفر
۵. سید وحید سمنانی
۶ و ۷. شادروان محمدناصر رهیاب و کتاب «شعر، هنر زبانی زیبا»
۸. کتاب «کوچهٔ بارانی اشراق» حمید مبشر
@mkazemkazemi
✳️ ایستگاه هجدهم شعر فجر
🔻چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ اختتامیهٔ هجدهمین جشنوارهٔ شعر فجر بود و این جشنواره نیز به ایستگاه پایانی رسید.
🔻 مقام اول جشنواره در بخش شعر نو را جناب استاد محمدباقر کلاهی اهری کسب کرد. این قضیه، افتخاری است برای خراسانیان که در چند جشنوارهٔ قبل نیز کمابیش غایب بودند. مقام اول بخش شعر کلاسیک از آن حسین دهلوی شد، شاعر جوان و توانایی که کمتر هم در انظار دیده شده است، با همه قوت شعرش. در شعر محاوره، امیرعلی سلیمانی و در شعر کودک و نوجوان اسماعیل اللهدادی و در بخش دربارهٔ شعر، سعید مهدویفر مقامهای اول را به دست آوردند.
🔻 جشنوارهٔ امسال دو نام هم از افغانستان داشت. یکی مرحوم استاد محمدناصر رهیاب که کتاب او نامزد بخش «دربارهٔ شعر» بود و دیگری حمید مبشر که در بخش شعر بزرگسال لایق تقدیر شناخته شد. دریغ که استاد رهیاب درست چهار روز قبل از مراسم اختتامیه، بدرود حیات گفته بود. روح ایشان شاد باد و خداوند حمید مبشر را حفظ کند که سالها با همه دشواریهای غربت و عسرتهای معیشت و از همه بالاتر، وضعیت جسمانی سخت، در عرصهٔ شعر قلم زده و کمتر در حد موقعیت ادبی خود قدر دیده است.
🔻 من یک روز بعد از اختتامیه در تهران بودم، نه برای شرکت در مراسم، که برای شرکت در یک کارگاه دلپذیر یعنی کارگاه شعر «کلک خیال». پارسال هم این توفیق دست داد که در این کارگاه، به ارائهٔ تجربههایم دربارهٔ مسیر شاعری به شاعران جوان پرداختم و امسال نیز. سپاسگزار همه شاعران عزیزی هستم که در این دوره شرکت کرده بودند و در این جلسه حرفهایم را که شاید برایشان خیلی تازگی هم نداشت، گوش کردند. و نیز باید تشکر و خداقوت بگویم به دوستان عزیز در خانهٔ کتاب و ادبیات ایران به خاطر برگزاری این دورهٔ آموزشی برای جوانان شاعر.
🔻 تصویرها
۱ و ۲. با جمعی از شاعران گرامی در کارگاه کلک خیال
۳. عبدالجبار کاکایی
۴. محمود اکرامیفر
۵. سید وحید سمنانی
۶ و ۷. شادروان محمدناصر رهیاب و کتاب «شعر، هنر زبانی زیبا»
۸. کتاب «کوچهٔ بارانی اشراق» حمید مبشر
@mkazemkazemi
Telegram
کانال محمدکاظم کاظمی
تصویرهای یادداشت «ایستگاه هجدهم شعر فجر»
یکی از کتابهای مهمی که در ماههای اخیر مشغول صفحهآرایی آن بودم منتشر شد. کتاب اختیارات مظفری که کتابی جامع در علم هیئت قدیم است. توضیحات بیشتر دربارهٔ این کتاب را در این پست میبینید.
Telegram
انتشارات مؤسسهٔ پژوهشی حکمت و فلسفهٔ ایران
📚 منتشر شد:
💠 اختیارات مظفری | جامعترین کتاب هیئتِ بطلمیوسی و غیربطلمیوسی به زبان فارسی | قطبالدین محمودبن مسعود شیرازی | تصحیح، تحقیق، و شرحِ امیرمحمد گمینی |انتشارات مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران | چاپِ اول | ۹۰۴ صفحه | قطعِ وزیری | کاغذِ بالکی |…
💠 اختیارات مظفری | جامعترین کتاب هیئتِ بطلمیوسی و غیربطلمیوسی به زبان فارسی | قطبالدین محمودبن مسعود شیرازی | تصحیح، تحقیق، و شرحِ امیرمحمد گمینی |انتشارات مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران | چاپِ اول | ۹۰۴ صفحه | قطعِ وزیری | کاغذِ بالکی |…
✳️ دربارهٔ کتاب «افغانستان به روایت روزنامهٔ اطلاعات»
🔻 متن حاضر خلاصهٔ سخنرانی کوتاه من در مراسم رونمایی کتاب «افغانستان به روایت روزنامهٔ اطلاعات» است. این مراسم از سوی مؤسسهٔ اطلاعات و جهاد دانشگاهی مشهد، شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد. کتاب «افغانستان به روایت روزنامهٔ اطلاعات» به وسیلهٔ بصیراحمد حسینزاده تدوین شده و در آن، همه مطالبی که در این روزنامه دربارهٔ افغانستان در سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۳۳ شمسی منتشر شده است، گنجانده شده است.
🔻🔻🔻🔻🔻
انتشار این کتاب و برگزاری این برنامه جای قدردانیهای وسیع دارد از جناب دکتر صالحی و همه دوستان دیگر در مؤسسهٔ اطلاعات. و من به عنوان ویراستار این کتاب باید یک تشکر ویژه بکنم از جناب آقای عباسی ویراستار مؤسسه که متن ویرایششدهٔ مرا بازخوانی کردند و آن را با اصل روزنامه هم مطابقت دادند.
این کتاب از چند جهت اهمیت دارد. یکی این که تاریخ افغانستان نقاط مبهمی دارد و بعضی از این نقاط را در اینجا میتوان روشن کرد. به خصوص در زمینهٔ دورههای انتقال قدرت از امانالله خان به حبیبالله کلکانی و سپس نادر شاه حرفهای ناگفتهای هست.
اهمیت دیگر آن به خاطر مباحث مفصلی است که دربارهٔ موضوع هیرمند دارد چون در آن زمان بحث هیرمند مطرح بوده و به خاطر ایجاد نهر بغرا و نیز خشکسالیها، محل مباحثه و مناقشه بوده است. ولی این جالب است که مواضع دو کشور خیلی محترمانه است و نشان میدهد که میشود چنین مناقشههایی بدون چالشهای جدی و از طریق گفتگو و مذاکره و مباحثه حل شود.
مسئلهٔ دیگر ادبیات کلی مطالب روزنامه در مورد افغانستان است که کلاً محترمانه است. همین طور دیدارها و سفرهای رسمی با جزئیات خیلی زیاد نقل شده که احترام متقابل را میرساند.
البته این همسوییای که در آن زمان میان حکومتها دیده میشود،، یک همسویی تمدنی نیست و بلکه بیشتر بر اساس مصالح سیاسی و طرحهایی است که زمامداران این دو کشور برای تجدد داشتهاند. به همین دلیل در روزنامه، حکومت حبیبالله کلکانی با این که یک خاستگاه قومی متفاوت و همسوتر با ایران دارد، خوب نگریسته نمیشود. این نکتهای است که الان هم میتواند در مناسبات دو ملت و دو کشور مورد توجه باشد.
اما در عین حال این نکته قابل توجه است که سیمای افغانستان در روزنامهٔ اطلاعات در آن زمان، بیشتر یک سیمای سیاسی است نه فرهنگی و هنری. نمونههای شعر و داستان افغانستان در اینجا نیست. سخنی از تمدن مشترک، زبان مشترک. و این را میشود مقایسه کرد با سالهای اخیر که چهرهٔ فرهنگی افغانستان در مطبوعات ایران جلوهٔ روشنی دارد.
عکسها از غزل حسینزاده.
@mkazemkazemi
✳️ دربارهٔ کتاب «افغانستان به روایت روزنامهٔ اطلاعات»
🔻 متن حاضر خلاصهٔ سخنرانی کوتاه من در مراسم رونمایی کتاب «افغانستان به روایت روزنامهٔ اطلاعات» است. این مراسم از سوی مؤسسهٔ اطلاعات و جهاد دانشگاهی مشهد، شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد. کتاب «افغانستان به روایت روزنامهٔ اطلاعات» به وسیلهٔ بصیراحمد حسینزاده تدوین شده و در آن، همه مطالبی که در این روزنامه دربارهٔ افغانستان در سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۳۳ شمسی منتشر شده است، گنجانده شده است.
🔻🔻🔻🔻🔻
انتشار این کتاب و برگزاری این برنامه جای قدردانیهای وسیع دارد از جناب دکتر صالحی و همه دوستان دیگر در مؤسسهٔ اطلاعات. و من به عنوان ویراستار این کتاب باید یک تشکر ویژه بکنم از جناب آقای عباسی ویراستار مؤسسه که متن ویرایششدهٔ مرا بازخوانی کردند و آن را با اصل روزنامه هم مطابقت دادند.
این کتاب از چند جهت اهمیت دارد. یکی این که تاریخ افغانستان نقاط مبهمی دارد و بعضی از این نقاط را در اینجا میتوان روشن کرد. به خصوص در زمینهٔ دورههای انتقال قدرت از امانالله خان به حبیبالله کلکانی و سپس نادر شاه حرفهای ناگفتهای هست.
اهمیت دیگر آن به خاطر مباحث مفصلی است که دربارهٔ موضوع هیرمند دارد چون در آن زمان بحث هیرمند مطرح بوده و به خاطر ایجاد نهر بغرا و نیز خشکسالیها، محل مباحثه و مناقشه بوده است. ولی این جالب است که مواضع دو کشور خیلی محترمانه است و نشان میدهد که میشود چنین مناقشههایی بدون چالشهای جدی و از طریق گفتگو و مذاکره و مباحثه حل شود.
مسئلهٔ دیگر ادبیات کلی مطالب روزنامه در مورد افغانستان است که کلاً محترمانه است. همین طور دیدارها و سفرهای رسمی با جزئیات خیلی زیاد نقل شده که احترام متقابل را میرساند.
البته این همسوییای که در آن زمان میان حکومتها دیده میشود،، یک همسویی تمدنی نیست و بلکه بیشتر بر اساس مصالح سیاسی و طرحهایی است که زمامداران این دو کشور برای تجدد داشتهاند. به همین دلیل در روزنامه، حکومت حبیبالله کلکانی با این که یک خاستگاه قومی متفاوت و همسوتر با ایران دارد، خوب نگریسته نمیشود. این نکتهای است که الان هم میتواند در مناسبات دو ملت و دو کشور مورد توجه باشد.
اما در عین حال این نکته قابل توجه است که سیمای افغانستان در روزنامهٔ اطلاعات در آن زمان، بیشتر یک سیمای سیاسی است نه فرهنگی و هنری. نمونههای شعر و داستان افغانستان در اینجا نیست. سخنی از تمدن مشترک، زبان مشترک. و این را میشود مقایسه کرد با سالهای اخیر که چهرهٔ فرهنگی افغانستان در مطبوعات ایران جلوهٔ روشنی دارد.
عکسها از غزل حسینزاده.
@mkazemkazemi
Telegram
کانال محمدکاظم کاظمی
تصویرهای یادداشت «دربارهٔ کتاب افغانستان به روایت روزنامهٔ اطلاعات»