Forwarded from خيانت چپي ها
⬆️ ۱۰
#ادامه_مطلب_بالا
۴- اجرای هر گونه رفرم که لازم دانسته شود با هدف استفاده از زمین: برای یک حزب کمونیست اصلاحات ارضی یعنی آنچه که در شوروی اتفاق افتاد،
_#مصادره_زمینها_از مالکانشان و دادن مالکیت به دولت.
سازماندهی زندگی نرمال برای کشاورزان و کارگران ایران: یعنی که کشاورزان مالک زمینها نخواهند بود
بلکه آنها مانند کارمندان دولت از سوی اداره کشاورزی (کولخوزه) استخدام خواهند شد.
برای کارگران بدین معنا است که همه کارخانهها در ایران که در دست دولت نیستند، دولتی میشوند و کارگران به عنوان کارمند دولت در آنجا کار میکنند.
#محمد_مصدق_در_به اصطلاح ملی کردن صنعت نفت با کمونیستهایش اندیشید
پس از این تصویب قانون ملی کردن نفت بسیار ساده است.
او یک کمیته به آبادان فرستاد با مکی و دیگر خائنان و به کارمندان انگلیسی شرکت نفت انگلیس و ایران گفتند از امروز شما کارمندان دولت ایران هستید.
۵ - رفرم در آموزش و پرورش و خدمات بهداشتی: یعنی ساختن سیستم آموزشی و درمانی دولتی، جایی که همه آموزگاران، پزشکان و پرستاران همه کارمند دولت هستند.
وزارت آموزش و پرورش از وزارتخانههای کلیدی برای حزب توده بود، زیرا با داشتن وزارت آموزش و پرورش یعنی کنترل اندیشه، کنترل میزان دانش مردم ایران درباره حکومت، دولت، قانون اساسی.
با وارد کردن تودهایها به ویژه در زمان نخستوزیری محمد مصدق قاجاری مغول بیگانه که نخست وزیر شد،
درهای وزارتخانهها را به ویژه بر روی وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداری گشود.
با نشاندن تودهای خائنی چون درخشش بر وزارت آموزش و پرورش و استخدام توده ایها در وزارت علوم و آموزش عالی، کنترل بر اندیشه دانشآموزان و دانشجویان ایرانی از نسل نوین ایران، کسانی ساختند که تا به امروز ایرانیان مفهوم مشروطه، قانون اساسی، حکومت، دولت، مجلس شورای ملی و مجلس سنا را نمی دانند.
در سیستم کمونیستی مدرسه خصوصی یا مطب پزشک وجود ندارد، همه برای دولت کار میکنند و دولت دیکته میکند که چه باید اندیشید، چه باید پوشید، چه باید خورد، چه باید خواند، چه باید دانست و چه کسی باید بود!
۶- برقرار کردن سیستم مالیاتی عادلانه با توجه به منافع تودهها: از آنجا که همه مردم برای دولت کار میکنند درآمد همه برای دولت روشن است. یعنی کنترل کامل بر درآمد و هزینههای هر یک از افراد مردم.
۷- رفرم اقتصادی و تجارت: یعنی هر گونه کمپانی، مغازه، فروشگاه، بازار، پیشهوری همه بسته میشوند و یک سازمان زیر سرپرستی دولت پدید میآید که همه مغازهها را مالک است و کسانی که در آن مغازهها کار میکنند برای دولت کار میکنند.
سپس از سوی وزارتخانهای برنامه و بودجه ریخته خواهد شد که در آن دقیقا تعین میشود که چه کالاهایی و به چه اندازه تولید شوند و به چه بهایی هر کالا فروخته شود.
به این دولتی بودن همه چیز، سیستم اقتصاد دولتی میگویند.
در اقتصاد دولتی بازار که در آن خریدار و فروشنده، بهای کالا را تعیین میکنند وجود ندارد. کلیه سیستم بانکی و صرافی و پولی، دولتی میشود.
وام از بانک دیگر وجود ندارد
در سوسیالیسم، دولت برای مردم چیزهایی که نیاز دارند فراهم میکند.
کسی بنایی نمیسازد که برای ساختن آن از بانک وام بگیرد، بلکه فرمی را پر میکند که به او جای زندگی بدهند.
#ادامه_مطلب_بالا
۴- اجرای هر گونه رفرم که لازم دانسته شود با هدف استفاده از زمین: برای یک حزب کمونیست اصلاحات ارضی یعنی آنچه که در شوروی اتفاق افتاد،
_#مصادره_زمینها_از مالکانشان و دادن مالکیت به دولت.
سازماندهی زندگی نرمال برای کشاورزان و کارگران ایران: یعنی که کشاورزان مالک زمینها نخواهند بود
بلکه آنها مانند کارمندان دولت از سوی اداره کشاورزی (کولخوزه) استخدام خواهند شد.
برای کارگران بدین معنا است که همه کارخانهها در ایران که در دست دولت نیستند، دولتی میشوند و کارگران به عنوان کارمند دولت در آنجا کار میکنند.
#محمد_مصدق_در_به اصطلاح ملی کردن صنعت نفت با کمونیستهایش اندیشید
پس از این تصویب قانون ملی کردن نفت بسیار ساده است.
او یک کمیته به آبادان فرستاد با مکی و دیگر خائنان و به کارمندان انگلیسی شرکت نفت انگلیس و ایران گفتند از امروز شما کارمندان دولت ایران هستید.
۵ - رفرم در آموزش و پرورش و خدمات بهداشتی: یعنی ساختن سیستم آموزشی و درمانی دولتی، جایی که همه آموزگاران، پزشکان و پرستاران همه کارمند دولت هستند.
وزارت آموزش و پرورش از وزارتخانههای کلیدی برای حزب توده بود، زیرا با داشتن وزارت آموزش و پرورش یعنی کنترل اندیشه، کنترل میزان دانش مردم ایران درباره حکومت، دولت، قانون اساسی.
با وارد کردن تودهایها به ویژه در زمان نخستوزیری محمد مصدق قاجاری مغول بیگانه که نخست وزیر شد،
درهای وزارتخانهها را به ویژه بر روی وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداری گشود.
با نشاندن تودهای خائنی چون درخشش بر وزارت آموزش و پرورش و استخدام توده ایها در وزارت علوم و آموزش عالی، کنترل بر اندیشه دانشآموزان و دانشجویان ایرانی از نسل نوین ایران، کسانی ساختند که تا به امروز ایرانیان مفهوم مشروطه، قانون اساسی، حکومت، دولت، مجلس شورای ملی و مجلس سنا را نمی دانند.
در سیستم کمونیستی مدرسه خصوصی یا مطب پزشک وجود ندارد، همه برای دولت کار میکنند و دولت دیکته میکند که چه باید اندیشید، چه باید پوشید، چه باید خورد، چه باید خواند، چه باید دانست و چه کسی باید بود!
۶- برقرار کردن سیستم مالیاتی عادلانه با توجه به منافع تودهها: از آنجا که همه مردم برای دولت کار میکنند درآمد همه برای دولت روشن است. یعنی کنترل کامل بر درآمد و هزینههای هر یک از افراد مردم.
۷- رفرم اقتصادی و تجارت: یعنی هر گونه کمپانی، مغازه، فروشگاه، بازار، پیشهوری همه بسته میشوند و یک سازمان زیر سرپرستی دولت پدید میآید که همه مغازهها را مالک است و کسانی که در آن مغازهها کار میکنند برای دولت کار میکنند.
سپس از سوی وزارتخانهای برنامه و بودجه ریخته خواهد شد که در آن دقیقا تعین میشود که چه کالاهایی و به چه اندازه تولید شوند و به چه بهایی هر کالا فروخته شود.
به این دولتی بودن همه چیز، سیستم اقتصاد دولتی میگویند.
در اقتصاد دولتی بازار که در آن خریدار و فروشنده، بهای کالا را تعیین میکنند وجود ندارد. کلیه سیستم بانکی و صرافی و پولی، دولتی میشود.
وام از بانک دیگر وجود ندارد
در سوسیالیسم، دولت برای مردم چیزهایی که نیاز دارند فراهم میکند.
کسی بنایی نمیسازد که برای ساختن آن از بانک وام بگیرد، بلکه فرمی را پر میکند که به او جای زندگی بدهند.