٢٥
💥دم خروس بالا 👆 اينجا ميزنه بيرون👇
#اتفاقاً یکی از اعضایی که می بایست در تلویزیون به همین مناسبت
کراراً ظاهر شود چنین توجیهاتی را با
آب و تاب برای اذهان ساده سر هم کند، #عباس داوری است که گویا در
زندان هم بند مسعود رجوی بود.
#او در سال ۱۳۶۰وقتی که در دفتر
سیاسی سازمان در فرانسه عضویت
داشت به یکی از دوستان شورایی اش
در خلوت و با واژه های چارواداری
معترف شد، این مردک که امروز این
طور هارت و پورت می کند، بس که
موذی است در زندان حتی یک #چوب
هم نخورد. آن قدر مرتاض بازی در
می آورد و غذا نمی خورد و رنگ
رویش زرد بود که هر وقت ساواک
سراغش می آمد غش می کرد و
از حال می رفت و هر جا که سمبه را پر زور می دید، پیش قدم می شد تا
اطلاعاتی را که ساواک می خواهد
به آنها بدهد و به نوعی تعامل با آنها رسیده بود.
نمون بارز آن در بازجویی های اولیه
در ساواک بود که کروکی خانه حنیف
نژاد #دیگران را به ساواک داد تا آنان زیاد او را اذیت نکنند و دست از سر او بردارند.
#كروكي دادن ادرس به ساواك بالاتر ارايه شده 👆👆
🆔 @mola_mojahed
💥دم خروس بالا 👆 اينجا ميزنه بيرون👇
#اتفاقاً یکی از اعضایی که می بایست در تلویزیون به همین مناسبت
کراراً ظاهر شود چنین توجیهاتی را با
آب و تاب برای اذهان ساده سر هم کند، #عباس داوری است که گویا در
زندان هم بند مسعود رجوی بود.
#او در سال ۱۳۶۰وقتی که در دفتر
سیاسی سازمان در فرانسه عضویت
داشت به یکی از دوستان شورایی اش
در خلوت و با واژه های چارواداری
معترف شد، این مردک که امروز این
طور هارت و پورت می کند، بس که
موذی است در زندان حتی یک #چوب
هم نخورد. آن قدر مرتاض بازی در
می آورد و غذا نمی خورد و رنگ
رویش زرد بود که هر وقت ساواک
سراغش می آمد غش می کرد و
از حال می رفت و هر جا که سمبه را پر زور می دید، پیش قدم می شد تا
اطلاعاتی را که ساواک می خواهد
به آنها بدهد و به نوعی تعامل با آنها رسیده بود.
نمون بارز آن در بازجویی های اولیه
در ساواک بود که کروکی خانه حنیف
نژاد #دیگران را به ساواک داد تا آنان زیاد او را اذیت نکنند و دست از سر او بردارند.
#كروكي دادن ادرس به ساواك بالاتر ارايه شده 👆👆
🆔 @mola_mojahed
٣٢
👆#قد دراز. رنگ سفید و سبزه
گاهی اوقات از عینک استفاده می کرد. محل سکونتش در همان اطاق کنار من در منزل گلشن بود. در روز دستگیری ساعت۵/۱۲ می بایست او را میدیدم. ترک و اهل آذربایجان بود.
ابتدا او نقش رابط و مسئول مرا داشت. کار او در گروه مسئولیت ایدئولوژیک بود. باین معنی که با همکاری من مشترکاً جزوات ایدئولوژیک را تنظیم میکردیم و هم اکنون نیز داشت جزوه ایدئولوژی را تکمیل میکرد.
در مسائل #تعلیماتی نیز نظر صائب داشت و من غالباً با او مشورت می کردم. بمناسبت انتقاداتی که پیش آمده بود او سعی میکرد مسئولیت زیاد نپذیرد.
قبلاً ازدواج کرده ولی گویا طلاق داده بود. امضاء مسعود رجوی
💥#تذکر: تأکیدها از خودش است👇.
با این اضافه که نامبرده در یکی از
نشست های ایدئولوژیک سال ۱۳۷۰،
جهت توجیه ویرانی خانواده و این که
هر کس می بایست تنها عاشق رهبر
باشد و دل را به معبود بسپارد؛ او در حینی که دست هایش را به هم می
سایید از خودش مثال آورد زمانی که
با محمد حنیف نژاد به کوه می رفتند،
وقتی عقب می افتاد و قد و بالای
حنیف نژاد را از پشت نظاره می کرد
ته دلش هری فرو می ریخت چون که
او عاشق حنیف نژاد بوده است…!
و کسی که با #عشق و #معبود خود چنین کند😏، #وای به حال #دیگران.🙃
🆔 @mola_mojahed
👆#قد دراز. رنگ سفید و سبزه
گاهی اوقات از عینک استفاده می کرد. محل سکونتش در همان اطاق کنار من در منزل گلشن بود. در روز دستگیری ساعت۵/۱۲ می بایست او را میدیدم. ترک و اهل آذربایجان بود.
ابتدا او نقش رابط و مسئول مرا داشت. کار او در گروه مسئولیت ایدئولوژیک بود. باین معنی که با همکاری من مشترکاً جزوات ایدئولوژیک را تنظیم میکردیم و هم اکنون نیز داشت جزوه ایدئولوژی را تکمیل میکرد.
در مسائل #تعلیماتی نیز نظر صائب داشت و من غالباً با او مشورت می کردم. بمناسبت انتقاداتی که پیش آمده بود او سعی میکرد مسئولیت زیاد نپذیرد.
قبلاً ازدواج کرده ولی گویا طلاق داده بود. امضاء مسعود رجوی
💥#تذکر: تأکیدها از خودش است👇.
با این اضافه که نامبرده در یکی از
نشست های ایدئولوژیک سال ۱۳۷۰،
جهت توجیه ویرانی خانواده و این که
هر کس می بایست تنها عاشق رهبر
باشد و دل را به معبود بسپارد؛ او در حینی که دست هایش را به هم می
سایید از خودش مثال آورد زمانی که
با محمد حنیف نژاد به کوه می رفتند،
وقتی عقب می افتاد و قد و بالای
حنیف نژاد را از پشت نظاره می کرد
ته دلش هری فرو می ریخت چون که
او عاشق حنیف نژاد بوده است…!
و کسی که با #عشق و #معبود خود چنین کند😏، #وای به حال #دیگران.🙃
🆔 @mola_mojahed