__14



✅مجاهدین خلق #برادر دوقلوی سازمان #الفتح بود که این سازمان از نظر آرمانی از پدر به #لنین و مادر به #سید محمود دعایی طالقانی معروف به آیت الله طالقانی نسبت دارد

👈رهبران این سازمان ۵ سال درگیر بحث های ایدئولوژیک و مکتب سازی و مکتب بازی بودند تا در سال ۱۳۴۹ مطلع شدند چریک های #فداییان خلق ( که حتما به نقد این تروریست ها نیز در جلسه های بعدی خواهم پرداخت ) ماجرای 👈سیاهکل را راه انداخته سر زبانها افتاده اند

لاجرم مجاهدین خلق برای اینکه از رقیب سیاسی خویش عقب نمانند به بحث های سیاسی #خاتمه دادند و تصمیم گرفتند خود را به اردوگاه #فلسطینی برسانند تا آداب #رزمی #برادر کشی #تخریب و انهدام #منابع اقتصادی کشورشان را بیاموزند که الحق هم #ناجوانمردی و #چهره به صورت ملت کشیدن و #خوی اعراب وحشی را بخوبی آموختند

از اینجا ( ۱۳۵۹ ) ماشین جنگی سازمان استارت خورد و چهار ساااااال تمام صدها جوان تحصیل کرده و دانشکده دیده #سیاسی #مذهبی از #هیچ #جنایتی دریغ نورزیدند

👈کشتند و کشته شدند / ❌بمب گذاری کردند و تخریب نمودند / ❌ دانشکده ها و فضای تحصیل را ناآرام ساختند / ❌ سرمایه داری غرب/❌ شرکت های نفتی /❌ و...پروژه های mi6 و cia را که بر اندازی رژیم بود به دست آقایان روشنفکر وچپ و راست و انقلابی مذهبی سپردند 👉

شگفت آنکه همه این دانشکده دیده ها سوار بر بولدوزر انقلاب بر #انهدام و #ویرانی میراندند


🆔 @mola_mojahed

چقدر ادم بايد شامولتي باز پست فطرت باشه خودش رو #كمونيست_ضد_خدا و إمامان تازي بدونه.🤐

ولي در دادگاهش براي فريب مُردم ساده خطبه حسين ابن علي بخونه ؟؟🥴🤒

خسرو گلسرخی یکی از پوپولیست ترین هایِ تاریخ معاصر ما است که جز شعارهای افراطی که برآمده از جو حاکم بوده اند،
اقدام موثر دیگری در کارنامه ی خود ندارد.
شعارهای تاریخ مصرف داری که نان به نرخ روز خوردن روشن فکرانه است،

از خود چيزي ندارد و ادعا روشنگری از اوضاع اجتماعی ارائه نمی کند بلکه #گفتمانهای_مختلف_روشن فکری آن زمان را در هم می آمیزد، و آمیزه ی مضحکی از مارکسیسم و اسلام و سرمایه داری را آن هم درقالب شعارهای توخالی ارائه می کند
اما نباید از یاد ببریم یکی از ارکان مهم روشن نگه داشتن آتش انقلاب، شعار و اسطوره سازی است براي اين هزار چهره ها بود ،،

#عاطفه_گرگین_همسر گلسرخی نیز اذعان داشته است که وی اهل فعالیت #سیاسی_نبوده و در روزنامه نگاری های خود نیز صرفا به ادبیات متعهد پرداخته است.

با نگاهی به نقدهای گلسرخی درخواهیم یافت او از سواد بالایی نیز برخوردار نبوده و در نقد ادبی خود به شدت هیجان زده یا بهتر است بگوییم جوزده بوده است.