ناگفته‌های تاریخ معاصر ایران-ناتاما
6.89K subscribers
4.79K photos
1.59K videos
153 files
612 links
کانال "ناگفته‌های تاریخ معاصر ایران"
با نام کوتاه: "ناتاما"

پردازش مستند پشت پرده های تاریخ معاصر
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
●ویژگی شورش ۵۷ از زبان یک شورشی

دکتر عباس میلانی(مائوئیست، کمونیست، شورشی ۵۷، مورخ امروزی و مدیر مرکز مطالعات ایرانی در دانشگاه استنفورد) در اعترافی می‌گوید:

۵۷ یک ضد انقلاب است، ضد انقلاب مشروطه، ضد تجدد رضاشاه، ضد محمّدرضاشاه، ضد آزادی زنان؛ در این مفهوم باید به یک مفهوم ضد انقلاب اشاره کرد.
@na_ta_ma
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عباس میلانی(مدیر برنامهٔ مطالعات ایرانی در دانشگاه استنفورد): انقلاب ۵۷ و انقلاب مشروطه به هیچ‌وجه در تداوم با یکدیگر نیست. انقلاب ۵۷ ضد انقلاب مشروطه و تلاش برای برچیدن تمام ارکان مشروطه است...
مسئله انقلاب مشروطه هنوز ادامه دارد[بدین معنا که مشروطه هنوز زنده است و در سپهر سیاسی امروز جریان دارد].
انقلاب ۵۷ یک ضد انقلاب در مفهوم واقعی بود.
کسانی که بسیاری از خواسته‌های اساسی مشروطه خواهان را محقق کردند و حتی گام‌هایی جلوتر از آن بردند، محمّدرضا شاه و رضاشاه بودند. پادشاهان پهلوی جامعه را دقیقاً برای یک حکومت مشروطه در مفهوم وسیع کلمه آماده کردند.
@na_ta_ma
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسخه کامل گفت‌وگوی اعلیحضرت #رضاشاه_دوم با "Times Radio" همراه با زیرنویس فارسی

نکات کلیدی این گفت‌وگو:
▫️تفاوت بین مردم ایران و رژیم حاکم
▫️نقشه‌ی راه تغییر رژیم و سقوط جمهوری اسلامی
▫️شکست دیپلماسی و ضرورت فشار حداکثری بر رژیم و حمایت حداکثری از مردم
#ایران
▫️نقش کشورهای غربی و دولت پرزیدنت
#ترامپ در حمایت از مردم ایران
▫️چگونگی سازماندهی نافرمانی مدنی و سقوط رژیم از درون

@siasattalkh
ناگفته‌های تاریخ معاصر ایران-ناتاما
●نقد سوم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی آقای عباس میلانی در سال ۲۰۱۳ کتابی را در خصوص محمّدرضاشاه پهلوی آریامهر نوشت که نسخه انگلیسی را تحت عنوان The Shah و  کتاب فارسی را تحت عنوان نگاهی به شاه چاپ کرد.…
●نقد چهارم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی

آقای عباس میلانی در سال ۲۰۱۳ کتابی را در خصوص محمّدرضاشاه پهلوی آریامهر نوشت که نسخه انگلیسی را تحت عنوان The Shah و  کتاب فارسی را تحت عنوان نگاهی به شاه چاپ کرد.

او در مقدمه کتاب خود می‌نویسد:

The book has been ten years in the making....Though books often have the name of one person as their author, they are invariably a collective effort—every conversation, every question, every book or essay we read, every criticism, fair or unfair, that we encounter, combine to shape our vision and words and leave indelible marks on any narrative we form. I have made every effort to reduce the affects of these influences to a minimum and allow the facts, reflected first and foremost in primary documents, to speak for themselves. I have conducted more than 500 interviews with people who knew the Shah, or whose lives were touched by him and his policies. Members of the royal family refused my repeated requests for interviews. More than once they agreed to meet, and every time, for reasons never explained to me, they changed their minds at the last moment....The Shah’s sixty-plus-year life, more than half of it on the throne of a country at the vortex of history, is exponentially more difficult to capture

📚The Shah, Abbas Milani, page 11 & 12

ترجمه: این کتاب طی ده سال نوشته شده است...اگرچه کتاب‌ها اغلب نام یک نفر را به‌عنوان نویسنده‌شان دارند، اما بدون شک نتیجه‌ی یک تلاش جمعی هستند—هر گفت‌وگو، هر سؤال، هر کتاب یا مقاله‌ای که می‌خوانیم، هر انتقادی، حتی اگر ناعادلانه باشد، در شکل‌دهی دیدگاه و کلمات ما ترکیب می‌شوند و اثری پاک‌نشدنی روی هر روایتی که شکل می‌دهیم می‌گذارند. من هر تلاشی کرده‌ام تا تأثیر این عوامل را به حداقل برسانم و اجازه دهم که واقعیت‌ها، که نخستین بار در اسناد اولیه منعکس شده‌اند، خودشان سخن بگویند. من بیش از ۵۰۰ مصاحبه با افرادی انجام داده‌ام که شاه را می‌شناختند یا زندگی‌شان تحت تأثیر او و سیاست‌هایش بود. اعضای خانواده سلطنتی دعوت‌های متعدد من برای مصاحبه را رد کردند. چندین بار موافقت کردند که ملاقات کنند، ولی هر بار به دلایلی که هیچ‌گاه برای من روشن نشد، نظرشان را در آخرین لحظه تغییر دادند....شصت و چند سال زندگی شاه، که نیمی از آن را بر تخت سلطنت کشوری در مرکز گرداب‌های تاریخ سپری کرد، حتی بیشتر از این نیز دشوار است که به تصویر کشیده شود.

👇🏻👇🏻

اولاً آقای میلانی عنوان می‌کنند که کتاب شاه طی ۱۰ سال نوشته شده و افراد فراوانی هم دست‌نوشته آن را خوانده‌اند و نظر داده‌اند. اگر پژوهشی طی ۱۰ سال نوشته شده باشد یعنی دقت فراوانی در آن به کار رفته و زمانی هم که صاحب نظران فراوانی در پژوهش آن نقش داشته باشند، می‌بایست میزان اشتباهات این کتاب بسیار پایین بیاید و می‌بایست اختلاف فقط روی نظرات و برداشت‌ها باشد. در حالی که کتاب نگاهی به شاه هیچگونه دقت عملی به کار نرفته و آقای میلانی حتی روی مسائل بدیهیات اشتباه کرده است.

دوماً آقای میلانی ادعا می‌کند که بیش از ۵۰۰ مصاحبه با افرادی انجام داده که شاهنشاه را می‌شناختند یا زندگی‌شان تحت تأثیر ایشان و سیاست‌هایشان بوده است. در حالی که به ضرس قاطع عرض می‌کنم ایشان دروغ می‌گوید. پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد که به کوشش حبیب لاجوردی انجام شد با آن همه عظمت در مجموع با ۱۳۴ نفر مصاحبه صورت پذیرفت. چگونه میلانی با ۵۰۰ نفر مصاحبه داشته است؟

سوماً مصاحبه با اعضای خانواده سلطنتی نیاز به تشریفات خاصی دارد، اینگونه نیست که هر کسی از راه برسد، بتواند با آنان مصاحبه‌ی رسمی کنند. تازه باید دید آیا نیازی به این مصاحبه است، و اساساً هدف مصاحبه کننده چیست؟
آقای میلانی می‌توانست و الان نیز می‌تواند با شخص اعلیحضرت رضاشاه دوم به عنوان وارث و سخنگوی خاندان پهلوی مصاحبه کند.

چهارماً آقای میلانی در ادامه کلام خود در خصوص عمر و زندگانی شاهنشاه از شصت و چند سال صحبت می‌کند در حالی که محمّدرضاشاه پهلوی فقط ۶۰ سال عمر کرد، ایشان در سال ۱۲۹۸ متولد و در سال ۱۳۵۹ از دنیا رفتند. کسی که مدعی استادی تاریخ است، مدعی دانشگاه استنفورد است، ۱۰ سال برای نگارش کتاب شاه زمان سپری کرده است، نمی‌داند که شاهنشاه ۶۰ سال عمر کرده است.

پنجماً آقای میلانی در ادامه مدعی می‌شود که شاه نیمی از عمر خویش را در سلطنت سپری کرد. این سخن آقای میلانی نادرست است. شاه در سال ۱۳۲۰ به پادشاهی رسید و تا سال ۵۷ در قدرت بود. از ۶۰ سال عمر خویش، ۳۷ سال در سلطنت بود؛ این یعنی حدود ۶۱ درصد و نه ۵۰ درصد.
@na_ta_ma
شاهزاده رضا پهلوی با انتشار خبری در شبکه ایکس اعلام کرد که کنفرانس امنیتی مونیخ (MSC) برای دومین بار طی دو هفته گذشته، به درخواست دولت آلمان و تحت تهدید جمهوری اسلامی ایران دعوت او را لغو کرده است. وی با انتقاد از این اقدام اظهار داشت: «آیت‌الله‌ها در برلین تصمیم می‌گیرند.»
شاهزاده رضا پهلوی، این اقدام را خیانت به مردم ایران و ارزش‌های دموکراتیک آلمان دانسته و تأکید کرد که دولت آلمان نه‌تنها صدای مردم ایران را خاموش کرده، بلکه عملاً در حال اجرای خواسته‌های جمهوری اسلامی است.
شاهزاده رضا پهلوی با انتقاد از رویکرد دولت آلمان گفت: «به‌جای حمایت از مبارزان آزادی، آلمان سیاست مماشات با دیکتاتوری‌ای را در پیش گرفته که شهروندان خود را می‌کشد، اروپایی‌ها را به گروگان می‌گیرد و از تروریسم حمایت می‌کند.»
ایشان همچنین به تناقض‌گویی‌های دولت آلمان اشاره کرد و افزود: «در حالی که وزارت خارجه آلمان هرگونه تأثیرگذاری بر تصمیمات کنفرانس امنیتی مونیخ (MSC) را انکار کرده بود، بیانیه جدید کنفرانس امنیتی مونیخ نشان می‌دهد که این ادعا دروغ بوده است؛ دروغی که دولت آلمان به مردم و رسانه‌های خود گفته است.»
ناگفته‌های تاریخ معاصر ایران-ناتاما
شاهزاده رضا پهلوی با انتشار خبری در شبکه ایکس اعلام کرد که کنفرانس امنیتی مونیخ (MSC) برای دومین بار طی دو هفته گذشته، به درخواست دولت آلمان و تحت تهدید جمهوری اسلامی ایران دعوت او را لغو کرده است. وی با انتقاد از این اقدام اظهار داشت: «آیت‌الله‌ها در برلین…
شاهزاده رضا پهلوی با تأکید بر اینکه اصرار جمهوری اسلامی برای جلوگیری از حضور او در این کنفرانس نشان‌دهنده ضعف این رژیم است، افزود: «آن‌ها اکنون سانسور را به برلین واگذار کرده‌اند.»
شاهزاده رضا پهلوی، در پایان خاطرنشان کرد: «مردم ایران مقاوم و استوارند و فراموش نخواهند کرد چه کسانی در کنار سرکوبگرانشان ایستادند. با وجود سیاست‌های دوگانه آلمان، ایران آزاد خواهد شد.»
Forwarded from Reza Pahlavi - Official
کنفرانس امنیتی مونیخ برای دومین بار در دو هفته گذشته، به دستور دولت آلمان و تحت تهدید رژیم جمهوری اسلامی، دعوت خود از من را برای شرکت در این کنفرانس پس گرفت. این نشان می‌دهد که خامنه‌ای برای برلین تصمیم می‌گیرد.

این یک خیانت به مردم ایران و ارزش‌های دموکراتیک آلمان است. دولت آلمان نه تنها صدای ملت ایران را خاموش کرده، بلکه فعالانه خواسته‌های جمهوری اسلامی را اجرا کرده است.

به جای پشتیبانی از کسانی که برای آزادی مبارزه می‌کنند، آلمان ترجیح داده است یک رژیم دیکتاتوری را راضی نگه دارد؛ رژیمی که شهروندان خود را می‌کشد، اروپایی‌ها را گروگان می‌گیرد، و از تروریسم حمایت می‌کند.

در حالی که وزارت امور خارجه آلمان ادعا کرده بود که دخالتی در تصمیمات کنفرانس امنیتی مونیخ نداشته، بیانیه اخیر کنفرانس امنیتی نشان می‌دهد که این ادعا دروغ بوده است؛ دروغی که آنها مکررا به مردم آلمان و به رسانه‌های آلمان گفتند.

درماندگی رژیم در جلوگیری از حضور من در کنفرانس مونیخ، نشان‌دهنده ضعف آن است، تا جایی که اکنون برلین به نیابت از آنها به سانسور مشغول است.

اما مردم ایران مقاوم و قدرتمند هستند. آن‌ها به یاد خواهند داشت که چه کسانی با سرکوب‌گران‌شان هم‌دست شدند. با وجود رفتار تزویرآمیز آلمان، ایران آزاد خواهد شد.

The Munich Security Conference (MSC) has disinvited me for the second time in two weeks at the behest of the German Government, under threat from the Islamic regime in Iran. The Ayatollah is pulling the strings in Berlin.

This is a betrayal of both the Iranian people and Germany’s democratic values. This German government has not only silenced the voice of the Iranian people but has actively done the Islamic Republic’s bidding.

Instead of supporting those fighting for freedom, Germany has chosen to appease a dictatorship that murders its citizens, takes Europeans hostage, and sponsors terrorism.

While the Foreign Ministry denied influencing MSC's decisions, the MSC’s latest statement exposes this as a lie. A lie the German government repeated to the German people and the German media.

The regime's desperation to block my participation shows its weakness— they're now outsourcing censorship to Berlin.

But the Iranian people are resilient and strong. They will remember who sided with their oppressors. Despite Germany's duplicity, Iran will be free.

@OfficialRezaPahlavi
ناگفته‌های تاریخ معاصر ایران-ناتاما
●نقد چهارم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی آقای عباس میلانی در سال ۲۰۱۳ کتابی را در خصوص محمّدرضاشاه پهلوی آریامهر نوشت که نسخه انگلیسی را تحت عنوان The Shah و  کتاب فارسی را تحت عنوان نگاهی به شاه چاپ کرد.…
●نقد پنجم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی

آقای عباس میلانی در سال ۲۰۱۳ کتابی را در خصوص محمّدرضاشاه پهلوی آریامهر نوشت که نسخه انگلیسی را تحت عنوان The Shah و  کتاب فارسی را تحت عنوان نگاهی به شاه چاپ کرد.

آقای میلانی در کتاب خود پیرامون عنوان محمّدرضاشاه آریامهر می‌نویسد:

Mohammad Reza Pahlavi, not long before called the “King of Kings, the Light of the Aryans,” passed away.

📚The Shah, Abbas Milani, page 515

در ساعت نه و چهل و پنج دقیقه صبح ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰، محمدرضا پهلوی، شاهنشاه ایران که در سال‌های آخر سلطنت آریامهر هم لقب گرفته بود درگذشت.

📚نگاهی به شاه، نوشته عباس میلانی، صفحه ۵۴۱

👇🏻👇🏻

اولاً آنچه آقای میلانی می‌گوید کاملاً اشتباه است. مجلس شورای ملّی در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۴۴ خورشیدی به شاهنشاه محمدرضا پهلوی لقب آریامهر را اعطا کرد. بنابراین در اواخر سلطنت ایشان نبوده است.

دوماً چگونه فردی که کتابی را طی ده سال نوشته و با پانصد نفر از نزدیکان شاه گفت و گو داشته و ده ها نفر در نگارش و تهیه کتاب آن را یاری کردند، این را نمی‌داند که اعطاء لقب آریامهر برای اواخر دوره سلطنت نبوده بلکه برای اواسط آن بوده است؟

سوماً ممکن است دسترسی آقای میلانی به مدارک دولتی، اسناد و مکتوبات مجلس مشکل باشد، آیا ایشان روزنامه‌ها را ندیده؟ فرضاً ایشان با مطبوعات هم قهر باشد؛ آیا ایشان کتاب‌های آن دوره را هم نخوانده است؟
@‌na_ta_ma
ناگفته‌های تاریخ معاصر ایران-ناتاما
●نقد پنجم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی آقای عباس میلانی در سال ۲۰۱۳ کتابی را در خصوص محمّدرضاشاه پهلوی آریامهر نوشت که نسخه انگلیسی را تحت عنوان The Shah و  کتاب فارسی را تحت عنوان نگاهی به شاه چاپ کرد.…
●نقد پنجم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی


Mohammad Reza Pahlavi, not long before called the “King of Kings, the Light of the Aryans,” passed away.

📚The Shah, Abbas Milani, page 515

در ساعت نه و چهل و پنج دقیقه صبح ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰، محمدرضا پهلوی، شاهنشاه ایران که در سال‌های آخر سلطنت آریامهر هم لقب گرفته بود درگذشت.


👇🏻👇🏻

اولاً آنچه آقای میلانی می‌گوید کاملاً اشتباه است. مجلس شورای ملّی در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۴۴ خورشیدی به شاهنشاه محمدرضا پهلوی لقب آریامهر را اعطا کرد. بنابراین در اواخر سلطنت ایشان نبوده است.

دوماً چگونه فردی که کتابی را طی ده سال نوشته و با پانصد نفر از نزدیکان شاه گفت و گو داشته و ده ها نفر در نگارش و تهیه کتاب آن را یاری کردند، این را نمی‌داند که اعطاء لقب آریامهر برای اواخر دوره سلطنت نبوده بلکه برای اواسط آن بوده است؟

سوماً ممکن است دسترسی آقای میلانی به مدارک دولتی، اسناد و مکتوبات مجلس مشکل باشد، آیا ایشان روزنامه‌ها را ندیده؟ فرضاً ایشان با مطبوعات هم قهر باشد؛ آیا ایشان کتاب‌های آن دوره را هم نخوانده است؟
@‌na_ta_ma