کمیته بین‌المللی علیه اعدام

نامه #سپیده_قلیان از زندان اوین: قصه پخشان، قصه همه ماست

وضعیت جنگی است. پشت دیوارهای بلند و سیم‌های خاردار این جبهه، ما زنانی هستیم که هر روز اسامی اعدامیان را زمزمه می‌کنیم و به آینده نگاه می‌کنیم. حکم اعدام پخشان عزیزی، زنی که روزگاری پناه کودکان جنگ‌زده بود، تایید شده است. از این پس، بند ما زنی دارد که هر لحظه ممکن است نبودنش به قصه‌ای تلخ و زخمی عمیق بر وجدان ما و شما بدل شود.

پخشان، نماد عشق به انسانیت است. اما اکنون او در برابر مرگی ایستاده که نه از عدالت که از کینه و انتقام سرچشمه گرفته است. همان مرگی که جمهوری اسلامی به کمک بشار اسد، برای هزاران انسان بی‌گناه در سوریه رقم زد و حالا همان داس خونین را دوباره به جان فرزندان این خاک انداخته است.

اما این‌جا تنها قصه یک فرد نیست. این‌جا داستان ما همه است. قصه‌ی پخشان با قصه همه ما گره خورده است، با قصه‌ی مادران چشم‌انتظاری که رد خون فرزندان‌شان در خیابان است، با قصه مردمانی که «زندگی» آرزویشان شده است.

جمهوری اسلامی می‌خواهد ما را از هم جدا کند، قصه‌های ما را پراکنده کند و ما را به گوشه‌های انزوا براند. اما ما می‌دانیم که امید، در گره خوردن همین قصه‌هاست، در بافتن یک زنجیره محکم از دردها و مقاومت‌ها، از اشک‌ها و ایستادگی‌ها.

ما نمی‌توانیم و نمی‌خواهیم ساکت بمانیم. اگر امروز صدایمان را بلند نکنیم، فردا نوبت قصه دیگری خواهد بود. می‌خواهیم که این زنجیره را قوی‌تر کنید. نگذارید قصه پخشان، قصه‌ای بی‌پایان از حسرت و سکوت باشد. صدای او باشید، قصه او باشید.

باید با «زندگی» به جنگ «مرگ» رفت. از زندگی زنجیری بسازیم، در مقابل هر حلقه از طناب‌دار. دست من را می‌گیری که حلقه‌ی بعدی زنجیر باشی؟

#زنجیره_حق_زندگی
سپیده قُلیان
بند زنان زندان اوین
۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۳
#پخشان_عزیزی
#نه_به_اعدام

124 viewsedited 17:01

فرمانده سپاه و شکست سخت – حسن صالحی

هر کس که افشاگری‌های بهروز اثباتی از فرماندهان سپاه قدس در باره شکست مفتضحانه جمهوری اسلامی در سوریه را گوش بدهد، پی خواهد برد که جمهوری اسلامی چه وضعیت خوار و ذلیلی دارد. بهروز اثباتی یکی از کله‌گنده‌های سپاه است. از او به‌عنوان “فرمانده بلندپایه نیروهای مستشاری رژیم در سوریه” یاد می‌کنند که مسئولیت‌هایش مهم‌تر از خود قاآنی بوده است.

او علی‌رغم تبلیغات رسمی و کذب حکومت اسلامی به‌صراحت می‌گوید که رژیم در سوریه “شکست بدی” خورده است. او همچنین اعتراف می‌کند که جمهوری اسلامی توان واقعی برای ضربه‌زدن به اسرائیل را ندارد وگرنه “وعده صادق ۳” را عملی می‌کرد. (سخنی که واکنش سراسیمه حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران را برانگیخت و برای‌آنکه سنگ روی یخ نشوند باز هم گفت انشاالله انتقام بزرگ در راه است). بهروز اثباتی همچنین گفت که کیومرث پورهاشمی از فرماندهان سپاه به همراه یک فرمانده ارشد حزب‌الله لبنان توسط افسران ارتش سوریه کشته شد، نه آنطور که می‌گویند در جریان “دفاع از حرم” در مقابل نیروهای “هئیت تحریر الشام”.

او گفته است که در جریان سفر رئیسی به سوریه حتی دولت سوریه استقبالی از وی نکرده و “مستشاران سپاه” مجبور شدند از آدم‌های خودشان گروهی را برای استقبال از رئیسی جمع و جور کنند. بهروز اثباتی همچنین گفته که این اواخر تحویل نگرفتن عوامل جمهوری اسلامی در سوریه به حدی بوده که “بیش از ۸۰ درصد از خانواده‌های عوامل حکومتی در سوریه شامل سفارت و مدرسه و مهندسان ایرانی در دولت بشار اسد، را با اثاثیه از خانه‌هایشان بیرون کردند و خیلی‌ها از آنها شب‌ها در ماشین می‌خوابیدند”. اینها فقط بخشی از آه و ناله‌های این “سردار” سرشکسته سپاه است.

می‌گویند اسب‌ها در سربالایی همدیگر را گاز می‌گیرند. این حالا حکایت بهروز اثباتی و بقیه سران سپاه است. طبیعی است که هر چه سراشیب سرنگونی تندتر می‌شود واقعیات درونی جمهوری اسلامی هم بیشتر برملا خواهد شد. صحبت‌های بهروز اثباتی در مجموع حجت دیگری است بر پوشالی بودن قدرت حکومت اسلامی. اگر حرف‌های این فرمانده سپاه پیامی برای مردم داشته باشد این است که صفوف دشمنان ما به‌شدت ضعیف شده و درهم‌ریخته است و حالا نوبت تعرض ماست که لاشه بی‌رمق این حکومت را دفن کنیم.

https://journalfarsi.com/2025/01/11/23601/

ژورنال

فرمانده سپاه و شکست سخت – حسن صالحی - ژورنال

357 viewsedited 17:39