Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگو تلویزیون کانال جدید با شیوا محبوبی سخنگوی کمیته آزادی زندانیان سیاسی در رابطه با اعتراضات اخیر علیه احکام اعدام
#پخشان_عزیزی #بهروز_احسانی #مهدی_حسنی
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#پخشان_عزیزی #بهروز_احسانی #مهدی_حسنی
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام مینا احدی سخنگوی کمیته بین المللی علیه اعدام در باره خطر جدی اجرای احکام دو زندانی سیاسی به نام های #بهروز_احسانی اسلاملو و #مهدی_حسنی بعد از انتقال آنها از زندان از اوین به قزل حصار.
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سازمان حقوق بشر ایران از انتقال بهروز احسانی اسلاملو و مهدی حسنی، از بازداشتشدگان اعتراضات ۱۴۰۱، به مکانی نامعلوم خبر داد و از خطر اجرای قریبالوقوع حکم اعدام آنها ابراز نگرانی کرد.
فرزند آقای حسنی نیز روز یکشنبه ۷ بهمن اعلام کرد پدرش به زندان قزلحصار منتقل شده و خبر داد جمهوری اسلامی «قصد جان» پدرش را کرده است.
این دو زندانی که رسانههای حقوق بشری آنها را «هواداران سازمان مجاهدین خلق» اعلام کرده بودند، پیشتر و در اواخر شهریور ۱۴۰۳ در دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، به اتهام بغی، محاربه، افساد فیالارض و عضویت در سازمان مجاهدین خلق به اعدام محکوم شده بودند.
سازمان حقوق بشر ایران هشدار داده با توجه به فضای سیاسی کنونی، احتمال اجرای حکم آنها و سایر زندانیان با اتهام مشابه بالاست.
بهروز احسانی پاییز ۱۴۰۱ در تهران و مهدی حسنی شهریور همان سال در زنجان بازداشت و در پروندهای مشترک با اتهامهای سیاسی به اعدام محکوم شدند.
#بهروز_احسانی_اسلاملو
#مهدی_حسنی
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
فرزند آقای حسنی نیز روز یکشنبه ۷ بهمن اعلام کرد پدرش به زندان قزلحصار منتقل شده و خبر داد جمهوری اسلامی «قصد جان» پدرش را کرده است.
این دو زندانی که رسانههای حقوق بشری آنها را «هواداران سازمان مجاهدین خلق» اعلام کرده بودند، پیشتر و در اواخر شهریور ۱۴۰۳ در دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، به اتهام بغی، محاربه، افساد فیالارض و عضویت در سازمان مجاهدین خلق به اعدام محکوم شده بودند.
سازمان حقوق بشر ایران هشدار داده با توجه به فضای سیاسی کنونی، احتمال اجرای حکم آنها و سایر زندانیان با اتهام مشابه بالاست.
بهروز احسانی پاییز ۱۴۰۱ در تهران و مهدی حسنی شهریور همان سال در زنجان بازداشت و در پروندهای مشترک با اتهامهای سیاسی به اعدام محکوم شدند.
#بهروز_احسانی_اسلاملو
#مهدی_حسنی
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
تجمع اعتراضی ۱ فوریه علیه رژیم جمهوری اسلامی به مناسبت روز جهانی نه به حجاب اجباری وحمایت از #بهروز_احسانی ، #مهدی_حسنی ، #پخشان_عزیزی ، #وریشه_مرادی ، #مجاهد_کورکور ، کارزار سهشنبههای اعتراضی زندانیان علیه اعدام در ایران، این گردهمایی در گوتنبرگ سوئد برگزار گردید
فراخوان گروه زن، زندگی، آزادی، #گوتنبرگ سوئد
#نه_به_اعدام
تماس:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@NoToExecutions_Tamas
@hormozraha
فراخوان گروه زن، زندگی، آزادی، #گوتنبرگ سوئد
#نه_به_اعدام
تماس:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@NoToExecutions_Tamas
@hormozraha
۳۱ سازمان و گروه مدافع حقوق زنان و حقوق بشر در خاورمیانه و شمال آفریقا با صدور بیانیهای به احکام اعدام #پخشان_عزیزی و #وریشه_مرادی اعتراض کردند و خواهان «لغو» این احکام شدند.
در این بیانیه ضمن تشریح فعالیتهای بشردوستانهی پخشان عزیزی و حضور او به عنوان «مددکار اجتماعی» در سوریه، به تایید مکتوب این فعالیتها از سوی چندین سازمان و گروه مستقل حقوق بشری اشاره شده است.
این بیانیه به وضعیت برخی دیگر از زندانیان محکوم به اعدام از جمله مجاهد کورکور، مهدی حسنی و بهروز احسانی نیز پرداخته است و با اشاره به کمپین «سهشنبههای نه به اعدام» از گسترش این کمپین اعتراضی به بیش از «۳۴ زندان در سراسر کشور» خبر داده است.
در بخشهایی از این بیانیه چنین آمده است:
«ما... قویاً از مقامات ایرانی میخواهیم که تمام اتهامها علیه پخشان عزیزی را لغو و او را آزاد کنند ... و احکام اعدام وریشه مرادی، #مجاهدکورکور (عباس) ، #مهدی_حسنی و #بهروز_احسانی و نیز سایر محکومان به اعدام را لغو کنند»... «ما با اعتصاب غذای هفتگی زندانیان ایرانی علیه مجازات اعدام اعلام همبستگی میکنیم و از جامعهی جهانی میخواهیم فشار بر دولت ایران را برای لغو این عمل غیرانسانی تشدید کند».
کانون نویسندگان
https://t.me/no_execution1/21516
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
در این بیانیه ضمن تشریح فعالیتهای بشردوستانهی پخشان عزیزی و حضور او به عنوان «مددکار اجتماعی» در سوریه، به تایید مکتوب این فعالیتها از سوی چندین سازمان و گروه مستقل حقوق بشری اشاره شده است.
این بیانیه به وضعیت برخی دیگر از زندانیان محکوم به اعدام از جمله مجاهد کورکور، مهدی حسنی و بهروز احسانی نیز پرداخته است و با اشاره به کمپین «سهشنبههای نه به اعدام» از گسترش این کمپین اعتراضی به بیش از «۳۴ زندان در سراسر کشور» خبر داده است.
در بخشهایی از این بیانیه چنین آمده است:
«ما... قویاً از مقامات ایرانی میخواهیم که تمام اتهامها علیه پخشان عزیزی را لغو و او را آزاد کنند ... و احکام اعدام وریشه مرادی، #مجاهدکورکور (عباس) ، #مهدی_حسنی و #بهروز_احسانی و نیز سایر محکومان به اعدام را لغو کنند»... «ما با اعتصاب غذای هفتگی زندانیان ایرانی علیه مجازات اعدام اعلام همبستگی میکنیم و از جامعهی جهانی میخواهیم فشار بر دولت ایران را برای لغو این عمل غیرانسانی تشدید کند».
کانون نویسندگان
https://t.me/no_execution1/21516
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
Telegram
کمیته بینالمللی علیه اعدام
من مریم حسنی هستم؛ فرزند مردی که بهخاطر آزادی اندیشه به مرگ محکوم شده است
من مریم حسنیام، دختر #مهدی_حسنی ؛ پدری که جرمش تنها اندیشیدن متفاوت بود و امروز با حکم اعدام روبهروست. او را به سلولی تاریک سپردهاند، اما صدای او هنوز در دل ما زنده است. ما در کنار او ایستادهایم، برای آزادیاش میجنگیم، و باور داریم که صدای حقیقت را هیچ دیواری خاموش نمیکند.
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
در مبارزه با مجازات اعدام و حمایت از زندانیان سیاسی، خانوادهها نقش کلیدی دارند. وقتی نزدیکان این زندانیان سکوت را میشکنند و صدای دادخواهی میشوند، توجه جامعه به شکل چشمگیری جلب میشود و این فشار اجتماعی، اجرای احکام ناعادلانه را برای حکومت پرهزینه میکند.
همین مسئله موجب شده که نهادهای سرکوبگر جمهوری اسلامی با تهدید و فریب، خانوادهها را به سکوت وادار کنند. متأسفانه در مواردی، این فشارها مؤثر بوده و اطلاعرسانی درباره زندانیان سیاسی تا لحظات آخر پیش از اجرای حکم به تأخیر افتاده؛ زمانی که شاید برای نجاتشان دیگر خیلی دیر شده باشد.
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
#نه_به_اعدام
#بهروز_احسانی
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
من مریم حسنیام، دختر #مهدی_حسنی ؛ پدری که جرمش تنها اندیشیدن متفاوت بود و امروز با حکم اعدام روبهروست. او را به سلولی تاریک سپردهاند، اما صدای او هنوز در دل ما زنده است. ما در کنار او ایستادهایم، برای آزادیاش میجنگیم، و باور داریم که صدای حقیقت را هیچ دیواری خاموش نمیکند.
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
در مبارزه با مجازات اعدام و حمایت از زندانیان سیاسی، خانوادهها نقش کلیدی دارند. وقتی نزدیکان این زندانیان سکوت را میشکنند و صدای دادخواهی میشوند، توجه جامعه به شکل چشمگیری جلب میشود و این فشار اجتماعی، اجرای احکام ناعادلانه را برای حکومت پرهزینه میکند.
همین مسئله موجب شده که نهادهای سرکوبگر جمهوری اسلامی با تهدید و فریب، خانوادهها را به سکوت وادار کنند. متأسفانه در مواردی، این فشارها مؤثر بوده و اطلاعرسانی درباره زندانیان سیاسی تا لحظات آخر پیش از اجرای حکم به تأخیر افتاده؛ زمانی که شاید برای نجاتشان دیگر خیلی دیر شده باشد.
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
#نه_به_اعدام
#بهروز_احسانی
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
روایتی از #مهدی_حسنی : شوخطبعی در سایه مرگ
در گوشهای از زندان قزل حصار، جایی که دیوارها قصههای بیپایان از درد و مقاومت را در خود حک کردهاند، مردی با سه فرزند و چهرهای آرام اما مصمم، زیر سایه سنگین حکم اعدام زندگی میکند. نامش مهدی حسنی است؛ زندانی سیاسی ۴۸ سالهای که حتی در تاریکترین لحظات، شوخطبعیاش چون فانوسی روشنایی میبخشد.
سلول انفرادی و نبرد با سکوت :
مهدی ماهها در سلول انفرادی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین، برای اخذ اعتراف اجباری محبوس بود؛ جایی که نه امکان تماس با خانواده را داشت و نه حق برخورداری از وکیل. او در زیر شدیدترین فشارهای جسمی و روانی، همراه با تهدید خانوادهاش، ناچار به «اعتراف» شد.
شدت شکنجهها بهحدی بود که گردن و زانوی او دچار آسیبهای جدی شد. در همان سلول یازده متری، گاه تا هفت زندانی دیگر را نیز جای میدادند؛ جایی که «خوابیدن» به رویایی دور از دسترس تبدیل شده بود.
شب آتشسوزی: آزمونی برای روحیه :
شب آتشسوزی اوین و در بند ۲۰۹، همهی ما در هراس فرو رفته بودیم. دود غلیظ راه نفسمان را بند آورده بود. نگرانی از وضعیت جسمی «آقای اسدالله هادی»، زندانی هفتادساله و بیمار، که همچنان در زندان قزلحصار محبوس است، بر اضطرابها افزوده بود. اما مهدی، با همان طنز همیشگیاش، فریاد زد: «دیدن سردمون شده، آتیش زدن شاید گرمتر بشیم!»
همین شوخطبعی، برای ما که هیچ اطلاعی از آنچه در زندان میگذشت نداشتیم، لحظهای اضطراب ما را به خنده بدل کرد. او حتی در وحشتناکترین شرایط، امید را زنده نگه میداشت، گویی مرگ برایش بیمعنا بود.
نامه های ناتمام به سه فرزند:
مهدی همیشه از فرزندانش میگفت: «پسر کوچکم میپرسد، بابا کی برمیگردی؟ میگویم وقتی ستارهها از آسمان به پایین بیایند…».
نامههایش به خانواده، همواره آمیخته با شعر و طنز بود، اما هرگز به دستشان نرسید. مقامات زندان حتی تماس تلفنیاش را هم قطع کرده بودند.
ولی مگر میشود صدای مهدی را خاموش کرد؟
دادگاهی بدون عدالت :
حکم اعدام مهدی در شهریور ۱۴۰۳، توسط قاضی «ایمان افشاری» در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب صادر شد، با اتهاماتی همچون «بغی و محاربه»، بیهیچ مدرک قابل استنادی.
او سهبار درخواست اعادهی دادرسی داد، اما دیوان عالی کشور هر بار، حتی بدون مطالعهی پرونده، آن را رد کرد.
وکیلش، «امین عادل» میگوید: «حتی حق مطالعهی پرونده را هم به ما ندادند.»
انتقال به قزلحصار: پایانی نزدیک؟
در بهمن ۱۴۰۳، مهدی و همبندش، #بهروز_احسانی ، به بهانهی «درمان» به زندان قزلحصار، مکانی که اجرای احکام اعدام در آن صورت میگیرد، منتقل شدند.
از همان روز اول، همراه با همسرش به قزلحصار رفتیم، چرا که هر لحظه ممکن بود حکم اجرا شود. با پیگیریهای مداوم و تلاشهای وکیلش، درخواست اعاده دادرسی ثبت شد و در نهایت، مهدی و آقای احسانی را به بند زندانیان سیاسی منتقل کردند؛ هرچند این همان اعادهای بود که کمی بعدتر بدون مطالعه توسط قضات دیوان رد شد.
با این حال، او هنوز در بند ۴ زندان قزلحصار محبوس است.
پاسخ جهانی،فریادی که شنیده نشد:
سازمان عفو بینالملل و ۲۲۲ کارشناس حقوق بشری، نامههایی خطاب به سازمان ملل فرستادند و خواستار توقف اجرای حکم اعدام شدند. «اما کو گوش شنوا؟»
جمهوری اسلامی بیتوجه به این درخواستهای بین المللی، صرفا بر تأیید حکم اصرار ورزید، پروندهای که از ابتدا و پر از ایراد و خالی از هرگونه ادلهی متقن بود را بی هیچ تغییری در روند بررسی با همان حکم اعدام پیش می برد.
و اما در پایان…
«مهدی حسنی»، امروز هنوز زنده است…
شاید به لطف فشارهای جهانی، همبستگی هموطنان آزادیخواه و رسانههایی که صدایش را بازتاب دادند.
در پیوست همین روایت برای چندمین بار، بی هیچ لکنتی و با صدای بلند میگویم:
حتی یک ساعت زندان برای مهدی حسنی ظلم است،چه برسد به این حکم ناعادلانه ی اعدام که حتی نمیخواهم و نمیتوانم به آن فکر کنم.
کامبیز نوروززاده
فعال حقوق بشر
#نه_به_اعدام
https://t.me/no_execution1/22185
در گوشهای از زندان قزل حصار، جایی که دیوارها قصههای بیپایان از درد و مقاومت را در خود حک کردهاند، مردی با سه فرزند و چهرهای آرام اما مصمم، زیر سایه سنگین حکم اعدام زندگی میکند. نامش مهدی حسنی است؛ زندانی سیاسی ۴۸ سالهای که حتی در تاریکترین لحظات، شوخطبعیاش چون فانوسی روشنایی میبخشد.
سلول انفرادی و نبرد با سکوت :
مهدی ماهها در سلول انفرادی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین، برای اخذ اعتراف اجباری محبوس بود؛ جایی که نه امکان تماس با خانواده را داشت و نه حق برخورداری از وکیل. او در زیر شدیدترین فشارهای جسمی و روانی، همراه با تهدید خانوادهاش، ناچار به «اعتراف» شد.
شدت شکنجهها بهحدی بود که گردن و زانوی او دچار آسیبهای جدی شد. در همان سلول یازده متری، گاه تا هفت زندانی دیگر را نیز جای میدادند؛ جایی که «خوابیدن» به رویایی دور از دسترس تبدیل شده بود.
شب آتشسوزی: آزمونی برای روحیه :
شب آتشسوزی اوین و در بند ۲۰۹، همهی ما در هراس فرو رفته بودیم. دود غلیظ راه نفسمان را بند آورده بود. نگرانی از وضعیت جسمی «آقای اسدالله هادی»، زندانی هفتادساله و بیمار، که همچنان در زندان قزلحصار محبوس است، بر اضطرابها افزوده بود. اما مهدی، با همان طنز همیشگیاش، فریاد زد: «دیدن سردمون شده، آتیش زدن شاید گرمتر بشیم!»
همین شوخطبعی، برای ما که هیچ اطلاعی از آنچه در زندان میگذشت نداشتیم، لحظهای اضطراب ما را به خنده بدل کرد. او حتی در وحشتناکترین شرایط، امید را زنده نگه میداشت، گویی مرگ برایش بیمعنا بود.
نامه های ناتمام به سه فرزند:
مهدی همیشه از فرزندانش میگفت: «پسر کوچکم میپرسد، بابا کی برمیگردی؟ میگویم وقتی ستارهها از آسمان به پایین بیایند…».
نامههایش به خانواده، همواره آمیخته با شعر و طنز بود، اما هرگز به دستشان نرسید. مقامات زندان حتی تماس تلفنیاش را هم قطع کرده بودند.
ولی مگر میشود صدای مهدی را خاموش کرد؟
دادگاهی بدون عدالت :
حکم اعدام مهدی در شهریور ۱۴۰۳، توسط قاضی «ایمان افشاری» در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب صادر شد، با اتهاماتی همچون «بغی و محاربه»، بیهیچ مدرک قابل استنادی.
او سهبار درخواست اعادهی دادرسی داد، اما دیوان عالی کشور هر بار، حتی بدون مطالعهی پرونده، آن را رد کرد.
وکیلش، «امین عادل» میگوید: «حتی حق مطالعهی پرونده را هم به ما ندادند.»
انتقال به قزلحصار: پایانی نزدیک؟
در بهمن ۱۴۰۳، مهدی و همبندش، #بهروز_احسانی ، به بهانهی «درمان» به زندان قزلحصار، مکانی که اجرای احکام اعدام در آن صورت میگیرد، منتقل شدند.
از همان روز اول، همراه با همسرش به قزلحصار رفتیم، چرا که هر لحظه ممکن بود حکم اجرا شود. با پیگیریهای مداوم و تلاشهای وکیلش، درخواست اعاده دادرسی ثبت شد و در نهایت، مهدی و آقای احسانی را به بند زندانیان سیاسی منتقل کردند؛ هرچند این همان اعادهای بود که کمی بعدتر بدون مطالعه توسط قضات دیوان رد شد.
با این حال، او هنوز در بند ۴ زندان قزلحصار محبوس است.
پاسخ جهانی،فریادی که شنیده نشد:
سازمان عفو بینالملل و ۲۲۲ کارشناس حقوق بشری، نامههایی خطاب به سازمان ملل فرستادند و خواستار توقف اجرای حکم اعدام شدند. «اما کو گوش شنوا؟»
جمهوری اسلامی بیتوجه به این درخواستهای بین المللی، صرفا بر تأیید حکم اصرار ورزید، پروندهای که از ابتدا و پر از ایراد و خالی از هرگونه ادلهی متقن بود را بی هیچ تغییری در روند بررسی با همان حکم اعدام پیش می برد.
و اما در پایان…
«مهدی حسنی»، امروز هنوز زنده است…
شاید به لطف فشارهای جهانی، همبستگی هموطنان آزادیخواه و رسانههایی که صدایش را بازتاب دادند.
در پیوست همین روایت برای چندمین بار، بی هیچ لکنتی و با صدای بلند میگویم:
حتی یک ساعت زندان برای مهدی حسنی ظلم است،چه برسد به این حکم ناعادلانه ی اعدام که حتی نمیخواهم و نمیتوانم به آن فکر کنم.
کامبیز نوروززاده
فعال حقوق بشر
#نه_به_اعدام
https://t.me/no_execution1/22185
Telegram
کمیته بینالمللی علیه اعدام