Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شصتو نهمین هفته از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام». در این سهشنبه زندانیان در ۴۴ زندان کشور، در اعتراض به اعدامها، دست به اعتصاب غذای گسترده زدند.
دوازده سازمان حقوق بشری و مدنی طی بیانیهای خواستار اقدام جهانی در حمایت از سهشنبههای نه به اعدام در طی یک کارزار ده روزه از مردم درعوت کردند تا همزمان با سالگرد اعدام بچههای خانه اصفهان، با حضور در خیابانها، میدانها یا هر شکل دیگری از اعتراض، خواستار توقف فوری اعدامها در ایران و لغو کامل احکام آن شوند.
#اتحاد_علیه_آپارتاید_جنسیتی
#سازمان_حقوق_بشر_ایران
#کارزارجهانی_نه_به_اعدام_در_ایران
#سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#NoDeathPenalty
دوازده سازمان حقوق بشری و مدنی طی بیانیهای خواستار اقدام جهانی در حمایت از سهشنبههای نه به اعدام در طی یک کارزار ده روزه از مردم درعوت کردند تا همزمان با سالگرد اعدام بچههای خانه اصفهان، با حضور در خیابانها، میدانها یا هر شکل دیگری از اعتراض، خواستار توقف فوری اعدامها در ایران و لغو کامل احکام آن شوند.
#اتحاد_علیه_آپارتاید_جنسیتی
#سازمان_حقوق_بشر_ایران
#کارزارجهانی_نه_به_اعدام_در_ایران
#سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#NoDeathPenalty
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هامبورک
سه شنبه ۳۰ اردیبهشت در مقابل لانه جاسوسی جمهوری اسلامی تشکیل زنجیره انسانی نه به اعدام #سهشنبههای_نه_به_اعدام
سه شنبه ۳۰ اردیبهشت در مقابل لانه جاسوسی جمهوری اسلامی تشکیل زنجیره انسانی نه به اعدام #سهشنبههای_نه_به_اعدام
تجمع اعتراضی در #مادرید علیه اعدام در ایران
سه شنبه ۲۰ مه ۲۰۲۵ تجمعی اعتراضی با حضور همراهان کارزار و جمعی از فعالین فمنیست اسپانیایی در مقابل پارلمان اسپانیا در مادرید برگزار شد. این تجمع در اعتراض به موج اعدامها در ایران و برای حمایت مردم ایران برگزار گردید.
یکی از نمایندگان مجلس اسپانیا که در این گردهمایی حضور داشت، پیشنهاد برگزاری تجمعی گسترده مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در مادرید را مطرح کرد، تا با افزایش فشارهای مدنی، صدای اعتراض مردم ایران به گوش جهانیان برسد.
از همراهان کارزار در مادرید و دوستان اسپانیایی که در برگزاری این تجمع باشکوه نقش داشتند، صمیمانه سپاسگزاریم.
#نه_به_اعدام
#کارزار_جهانی_نه_به_اعدام_در_ایران
https://t.me/no_to_execution_in_iran
تماس:
@NoToExecutions_Tamas
سه شنبه ۲۰ مه ۲۰۲۵ تجمعی اعتراضی با حضور همراهان کارزار و جمعی از فعالین فمنیست اسپانیایی در مقابل پارلمان اسپانیا در مادرید برگزار شد. این تجمع در اعتراض به موج اعدامها در ایران و برای حمایت مردم ایران برگزار گردید.
یکی از نمایندگان مجلس اسپانیا که در این گردهمایی حضور داشت، پیشنهاد برگزاری تجمعی گسترده مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در مادرید را مطرح کرد، تا با افزایش فشارهای مدنی، صدای اعتراض مردم ایران به گوش جهانیان برسد.
از همراهان کارزار در مادرید و دوستان اسپانیایی که در برگزاری این تجمع باشکوه نقش داشتند، صمیمانه سپاسگزاریم.
#نه_به_اعدام
#کارزار_جهانی_نه_به_اعدام_در_ایران
https://t.me/no_to_execution_in_iran
تماس:
@NoToExecutions_Tamas
بامداد بیدار؛ صدایی که از دل دیوارها میآید – حسن صالحی
صبح امروز، چشم که باز کردم، خبری دلم را روشن کرد؛ زندانیان سیاسی، رسانهای راه انداختهاند به نام «بامداد بیدار». نامی که خبر از بامدادی بدون اعدام میدهد. این نام بوی سحر میدهد، بوی امید، بوی فریادی که از دل تاریکی برمیخیزد. دلم گرم شد.
راستش، چه کسی بهتر از زندانیان میتواند از شبهای سرد زندان بگوید؟ از آنچه این رژیم درون دیوارهای بلند و خاموش زندانها بر سر جانهای آزاده میآورد؟ چه کسی جز خود آنها، میتواند از مقاومت در برابر شکنجه، از ایستادگی در برابر ظلم، بیواسطه با ما سخن بگوید؟
پیشازاین نیز، زندانیان با راهاندازی کارزار سهشنبههای “نه به اعدام“، در دهها زندان کشور، صحنهای درخشان از اعتراض آفریدند. فریادی نیرومند و کمنظیر، در برابر مجازاتی ضدانسانی و شنیع. حالا اما با «بامداد بیدار»، گام دیگری برداشتهاند؛ گامی فرهنگی، ریشهدار، و پرمعنا. این رسانه، تنها یک نشریه نیست؛ نبضی است که در تاریکی میتپد، چراغی است که در دل شب روشن مانده، یادآور اینکه هنوز ایستادهاند، هنوز مینویسند، هنوز امید دارند.
دستاندرکاران این نشریه مینویسند:
“ما تصمیم گرفتهایم نهتنها در سهشنبههای نه به اعدام فریادمان را بلند کنیم، بلکه با کار فرهنگی، مقاومتی ریشهدار بسازیم. جمهوری اسلامی برای ما مرجع داوری نیست؛ نه به اعدام، باور ماست، عهد ماست. ما قلمبهدست میگیریم، مینویسیم و شعاع دایره مقاومتمان را از سلولهای سرد زندان، تا خیابانهای زنده شهرها گسترش میدهیم. هر شماره، هر قدم، این دایره بزرگتر خواهد شد.”
و چه گفتهای از این روشنتر و امیدبخشتر؟ امروز، آنچه مهم است، همین پیوند است؛ پیوند بین زندان و خیابان، بین سلول و کوچه، بین قلم و فریاد. این، شاید مهمترین حلقه برای پیشروی جنبش ضد اعدام باشد.
دیگر آن روزها که جمهوری اسلامی پشت دیوارهای سنگین و مخوف زندان، هر جنایتی را بیصدا مرتکب میشد و جهان خاموش میماند، گذشته است. امروز، دیوارها ترک برداشتهاند. نه از فرسودگی، بلکه از فشار صداهایی که تاب ماندن در سکوت ندارند.
اکنون، زندانیان با انتشار این مجلهٔ خوشسخن، صدای خود را مستقیم به ما رساندهاند و ما، بیرون از زندانها، در خیابانها و شهرها، وظیفهای روشن داریم: این صدا را باید جهانی کنیم.
هیچ دیواری نمیتواند مانع عبور نور شود؛ نوری که از دل سلولهای مرگ میتابد و نوید بامدادی بیدار را میدهد.
https://journalfarsi.com/2025/05/21/26412/
صبح امروز، چشم که باز کردم، خبری دلم را روشن کرد؛ زندانیان سیاسی، رسانهای راه انداختهاند به نام «بامداد بیدار». نامی که خبر از بامدادی بدون اعدام میدهد. این نام بوی سحر میدهد، بوی امید، بوی فریادی که از دل تاریکی برمیخیزد. دلم گرم شد.
راستش، چه کسی بهتر از زندانیان میتواند از شبهای سرد زندان بگوید؟ از آنچه این رژیم درون دیوارهای بلند و خاموش زندانها بر سر جانهای آزاده میآورد؟ چه کسی جز خود آنها، میتواند از مقاومت در برابر شکنجه، از ایستادگی در برابر ظلم، بیواسطه با ما سخن بگوید؟
پیشازاین نیز، زندانیان با راهاندازی کارزار سهشنبههای “نه به اعدام“، در دهها زندان کشور، صحنهای درخشان از اعتراض آفریدند. فریادی نیرومند و کمنظیر، در برابر مجازاتی ضدانسانی و شنیع. حالا اما با «بامداد بیدار»، گام دیگری برداشتهاند؛ گامی فرهنگی، ریشهدار، و پرمعنا. این رسانه، تنها یک نشریه نیست؛ نبضی است که در تاریکی میتپد، چراغی است که در دل شب روشن مانده، یادآور اینکه هنوز ایستادهاند، هنوز مینویسند، هنوز امید دارند.
دستاندرکاران این نشریه مینویسند:
“ما تصمیم گرفتهایم نهتنها در سهشنبههای نه به اعدام فریادمان را بلند کنیم، بلکه با کار فرهنگی، مقاومتی ریشهدار بسازیم. جمهوری اسلامی برای ما مرجع داوری نیست؛ نه به اعدام، باور ماست، عهد ماست. ما قلمبهدست میگیریم، مینویسیم و شعاع دایره مقاومتمان را از سلولهای سرد زندان، تا خیابانهای زنده شهرها گسترش میدهیم. هر شماره، هر قدم، این دایره بزرگتر خواهد شد.”
و چه گفتهای از این روشنتر و امیدبخشتر؟ امروز، آنچه مهم است، همین پیوند است؛ پیوند بین زندان و خیابان، بین سلول و کوچه، بین قلم و فریاد. این، شاید مهمترین حلقه برای پیشروی جنبش ضد اعدام باشد.
دیگر آن روزها که جمهوری اسلامی پشت دیوارهای سنگین و مخوف زندان، هر جنایتی را بیصدا مرتکب میشد و جهان خاموش میماند، گذشته است. امروز، دیوارها ترک برداشتهاند. نه از فرسودگی، بلکه از فشار صداهایی که تاب ماندن در سکوت ندارند.
اکنون، زندانیان با انتشار این مجلهٔ خوشسخن، صدای خود را مستقیم به ما رساندهاند و ما، بیرون از زندانها، در خیابانها و شهرها، وظیفهای روشن داریم: این صدا را باید جهانی کنیم.
هیچ دیواری نمیتواند مانع عبور نور شود؛ نوری که از دل سلولهای مرگ میتابد و نوید بامدادی بیدار را میدهد.
https://journalfarsi.com/2025/05/21/26412/
ژورنال
بامداد بیدار؛ صدایی که از دل دیوارها میآید – حسن صالحی - ژورنال
#استکهلم
فراخوان جهانی علیه اعدام
شنبه ۲۴ مای ساعت ۳ تا ۵ بعد از ظهر
سرگلستوری
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
فراخوان جهانی علیه اعدام
شنبه ۲۴ مای ساعت ۳ تا ۵ بعد از ظهر
سرگلستوری
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۹۵۵۷ این فقط یک عدد نیست
۹۵۵۷ جان انسان هایی است که توسط جمهوری اسلامی فقط در ۱۷ سال گذشته یعنی از سال ۲۰۰۸ تا اکنون به وسیله طناب دار گرفته شده است و متاسفانه به یک رکورد آماری در بین تمام کشورهایی که این حکم نا عادلانه را اجرا می کنند تبدیل شده است،که البته آمار سازمان حقوق بشر در ۴۶ سال گذشته نزدیک به ۲۰۰۰۰ هزار نفر است.
زندانیان سیاسی،اقلیتی و مذهبی،دگرباشان جنسی و عده ای بیشماری دیگر در این لیست قربانیان قرار گرفتند.
یادمان باشد که ما صدای فریاد این هموطنان دربندمان هستیم پس یکبار دیگر با هم و با صدای بلند تر از جامعه جهانی خواستار لغو اعدام در ایران و آزادی زندانیان سیاسی هستیم.
#نه_به_اعدام
#آری_به_زندگی
۹۵۵۷ جان انسان هایی است که توسط جمهوری اسلامی فقط در ۱۷ سال گذشته یعنی از سال ۲۰۰۸ تا اکنون به وسیله طناب دار گرفته شده است و متاسفانه به یک رکورد آماری در بین تمام کشورهایی که این حکم نا عادلانه را اجرا می کنند تبدیل شده است،که البته آمار سازمان حقوق بشر در ۴۶ سال گذشته نزدیک به ۲۰۰۰۰ هزار نفر است.
زندانیان سیاسی،اقلیتی و مذهبی،دگرباشان جنسی و عده ای بیشماری دیگر در این لیست قربانیان قرار گرفتند.
یادمان باشد که ما صدای فریاد این هموطنان دربندمان هستیم پس یکبار دیگر با هم و با صدای بلند تر از جامعه جهانی خواستار لغو اعدام در ایران و آزادی زندانیان سیاسی هستیم.
#نه_به_اعدام
#آری_به_زندگی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#استکهلم جمعه ۲۳ ماه مه ، شعر خوانی آرش احترامی فعال علیه اعدام در محل کنفرانس ایران امروز ایران فردا در پاتوق استکهلم
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
برای #ناصر_رحیمی که اعدام شد!
جمهوری اسلامی تنها بخش کوچکی از اخبار مربوط به اعدام محکومان را بهصورت رسمی منتشر میکند. بخش عمدهای از این اخبار توسط سازمانهای حقوق بشری منتشر میشود که از منابع مختلف اطلاعات را گردآوری کرده و در اختیار عموم قرار میدهند. در اینجا قصد داریم به یکی از این موارد اشاره کنیم.
ناصر رحیمی یکی از زندانیانی بود که توسط جانیان اسلامی حاکم بر ایران اعدام شد. او ساکن مشهد بود و بنابر اطلاعات یکی از نزدیکانش، در سال ۱۳۹۹ بازداشت شد. وی در آن زمان برای فروش خودرو به زاهدان سفر کرده بود. خریداران احتمالی، بدون حضور ناصر، خودرو را برای چند ساعت به بهانهی تست رانندگی با خود بردند و مبلغی نیز بهعنوان پیشپرداخت به او پرداخت کردند و به او گفتند که خودرو را در مشهد از او تحویل خواهند گرفت.
در مسیر بازگشت، ناصر در ایست بازرسی بیرجند متوقف شد و مأموران در خودروی او سه کیلوگرم هروئین کشف کردند. ناصر داستان را بازگو کرد و حتی نام فردی را که احتمالاً مواد را در خودرو جاسازی کرده بود به مأموران اعلام نمود، اما هیچ توجهی به اظهارات او نشد. در نهایت او بازداشت و به اعدام محکوم شد.
بر خلاف برخی گزارشهای قبلی که از اعدام او در تیرماه ۱۴۰۳ خبر داده بودند، ناصر رحیمی در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ اعدام شد. این اعدام بدون اطلاع قبلی به خانوادهاش انجام شد و تنها پس از اجرای حکم، خانواده برای تحویل گرفتن پیکر او مطلع شدند.
ناصر رحیمی، ۳۶ ساله، پدر پسری ۱۵ ساله به نام امیرحسین بود. او سرپرستی پنج خواهر و مادر بیمار خود، که به دیابت مبتلاست، را نیز بر عهده داشت. خانوادهی او طی پنج سال، بیوقفه برای نجاتش تلاش کردند، اما این تلاشها نتیجهای در برنداشت.
سرنوشت ناصر رحیمی، بازتابی است از وضعیت هزاران محکوم به اعدام در ایران که به اتهامات مرتبط با مواد مخدر روانهی چوبه دار میشوند—اتهاماتی که بخش بزرگی از اعدامها در جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند. اما این داستان تنها دربارهی یک فرد نیست، بلکه گویای بیعدالتیای فراگیر در جامعهای است که تحت حکومت اسلامی همه ارزشهای انسانی را هدف قرار داده است.
بیعدالتی یعنی حکومتی که به رنج و مشکلات اقتصادی شهروندان اهمیت نمی دهد؛ حکومتی که به جای رفع مشکلات مردم ثروت اجتماعی را غارت کرده و صرف ابزار سرکوب و تحمیق می کند، و آنهم به بهای ویرانگری زندگی و معیشت و سلامت مردم.
بیعدالتی یعنی سیستمی قضایی که در آن نه حقوق متهم رعایت میشود، نه دادرسی عادلانه وجود دارد، و نه قضاوتی مبتنی بر انصاف، حقیقت و اصول انسانی جریان دارد. آنچه در چنین نظامی حاکم است، انتقام است نه عدالت، حذف است نه اصلاح.
امروز، خانواده و نزدیکان ناصر رحیمی از ما خواستهاند که صدای «ناصر رحیمیها» باشیم—آنانی که مظلومانه جان خود را از دست دادهاند یا در صف اعدام قرار دارند. آنها شهروندانیاند که زیر فشار خردکنندهی زندگی، قربانی ماشین آدمکشی جمهوری اسلامی میشوند؛ بیصدا، بیپناه و بیعدالت.
ما، ضمن ابراز همدردی با خانوادهی ناصر رحیمی، متعهد میشویم که در راه لغو مجازات غیرانسانی اعدام، به هر دلیل و جرمی که باشد، مبارزه کنیم. تعهد میکنیم که در برابر هر تکاعدامی بایستیم.
جامعهی ایران به جای گرفتن جان، به غذا، هوای سالم، مسکن مناسب، رفاه، معیشت و کرامت انسانی برای همهی شهروندانش نیاز و این خواستهای ساده و انسانی با تعیین تکلیف با حکومت آدمکشان اسلامی امکانپذیر است.
ما همگی، با یک صدا، متحدانه میگوییم: نه به اعدام
و فریاد میزنیم: آری به زندگی
کمیته بینالمللی علیه اعدام
۲ خرداد ۱۴۰۴ / ۲۳ مه ۲۰۲۵
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
https://t.me/no_execution1/22133
جمهوری اسلامی تنها بخش کوچکی از اخبار مربوط به اعدام محکومان را بهصورت رسمی منتشر میکند. بخش عمدهای از این اخبار توسط سازمانهای حقوق بشری منتشر میشود که از منابع مختلف اطلاعات را گردآوری کرده و در اختیار عموم قرار میدهند. در اینجا قصد داریم به یکی از این موارد اشاره کنیم.
ناصر رحیمی یکی از زندانیانی بود که توسط جانیان اسلامی حاکم بر ایران اعدام شد. او ساکن مشهد بود و بنابر اطلاعات یکی از نزدیکانش، در سال ۱۳۹۹ بازداشت شد. وی در آن زمان برای فروش خودرو به زاهدان سفر کرده بود. خریداران احتمالی، بدون حضور ناصر، خودرو را برای چند ساعت به بهانهی تست رانندگی با خود بردند و مبلغی نیز بهعنوان پیشپرداخت به او پرداخت کردند و به او گفتند که خودرو را در مشهد از او تحویل خواهند گرفت.
در مسیر بازگشت، ناصر در ایست بازرسی بیرجند متوقف شد و مأموران در خودروی او سه کیلوگرم هروئین کشف کردند. ناصر داستان را بازگو کرد و حتی نام فردی را که احتمالاً مواد را در خودرو جاسازی کرده بود به مأموران اعلام نمود، اما هیچ توجهی به اظهارات او نشد. در نهایت او بازداشت و به اعدام محکوم شد.
بر خلاف برخی گزارشهای قبلی که از اعدام او در تیرماه ۱۴۰۳ خبر داده بودند، ناصر رحیمی در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ اعدام شد. این اعدام بدون اطلاع قبلی به خانوادهاش انجام شد و تنها پس از اجرای حکم، خانواده برای تحویل گرفتن پیکر او مطلع شدند.
ناصر رحیمی، ۳۶ ساله، پدر پسری ۱۵ ساله به نام امیرحسین بود. او سرپرستی پنج خواهر و مادر بیمار خود، که به دیابت مبتلاست، را نیز بر عهده داشت. خانوادهی او طی پنج سال، بیوقفه برای نجاتش تلاش کردند، اما این تلاشها نتیجهای در برنداشت.
سرنوشت ناصر رحیمی، بازتابی است از وضعیت هزاران محکوم به اعدام در ایران که به اتهامات مرتبط با مواد مخدر روانهی چوبه دار میشوند—اتهاماتی که بخش بزرگی از اعدامها در جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند. اما این داستان تنها دربارهی یک فرد نیست، بلکه گویای بیعدالتیای فراگیر در جامعهای است که تحت حکومت اسلامی همه ارزشهای انسانی را هدف قرار داده است.
بیعدالتی یعنی حکومتی که به رنج و مشکلات اقتصادی شهروندان اهمیت نمی دهد؛ حکومتی که به جای رفع مشکلات مردم ثروت اجتماعی را غارت کرده و صرف ابزار سرکوب و تحمیق می کند، و آنهم به بهای ویرانگری زندگی و معیشت و سلامت مردم.
بیعدالتی یعنی سیستمی قضایی که در آن نه حقوق متهم رعایت میشود، نه دادرسی عادلانه وجود دارد، و نه قضاوتی مبتنی بر انصاف، حقیقت و اصول انسانی جریان دارد. آنچه در چنین نظامی حاکم است، انتقام است نه عدالت، حذف است نه اصلاح.
امروز، خانواده و نزدیکان ناصر رحیمی از ما خواستهاند که صدای «ناصر رحیمیها» باشیم—آنانی که مظلومانه جان خود را از دست دادهاند یا در صف اعدام قرار دارند. آنها شهروندانیاند که زیر فشار خردکنندهی زندگی، قربانی ماشین آدمکشی جمهوری اسلامی میشوند؛ بیصدا، بیپناه و بیعدالت.
ما، ضمن ابراز همدردی با خانوادهی ناصر رحیمی، متعهد میشویم که در راه لغو مجازات غیرانسانی اعدام، به هر دلیل و جرمی که باشد، مبارزه کنیم. تعهد میکنیم که در برابر هر تکاعدامی بایستیم.
جامعهی ایران به جای گرفتن جان، به غذا، هوای سالم، مسکن مناسب، رفاه، معیشت و کرامت انسانی برای همهی شهروندانش نیاز و این خواستهای ساده و انسانی با تعیین تکلیف با حکومت آدمکشان اسلامی امکانپذیر است.
ما همگی، با یک صدا، متحدانه میگوییم: نه به اعدام
و فریاد میزنیم: آری به زندگی
کمیته بینالمللی علیه اعدام
۲ خرداد ۱۴۰۴ / ۲۳ مه ۲۰۲۵
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
https://t.me/no_execution1/22133
Telegram
کمیته بینالمللی علیه اعدام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#استکهلم ۲۳ماه مه مقابل پارلمان سوئد
پیام شمیلا منفرد در حمایت از فراخوان کارزار جهانی نه به اعدام در ارتباط با سه شنبه های علیه اعدام د زندانهای ایران .
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
پیام شمیلا منفرد در حمایت از فراخوان کارزار جهانی نه به اعدام در ارتباط با سه شنبه های علیه اعدام د زندانهای ایران .
#نه_به_اعدام
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام