#ارسالی
چهارشنبه 7خرداد 99
اعتصاب کارکنان شرکت آریا روش جفیر در اهواز
روز چهارشنبه ۷ خرداد ۹۹، کارکنان شرکت آریا روش جفیر در اهواز در اعتراض به پرداخت نشدن مطالباتشان دست از کار کشیدند و در محل این شرکت تجمع کردند.
📌برای تماس و همکاری با ما و ارسال خبر و گزارش به این آدرسها تماس بگیرید:
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
چهارشنبه 7خرداد 99
اعتصاب کارکنان شرکت آریا روش جفیر در اهواز
روز چهارشنبه ۷ خرداد ۹۹، کارکنان شرکت آریا روش جفیر در اهواز در اعتراض به پرداخت نشدن مطالباتشان دست از کار کشیدند و در محل این شرکت تجمع کردند.
📌برای تماس و همکاری با ما و ارسال خبر و گزارش به این آدرسها تماس بگیرید:
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ارسالی
"برق رفته، مردم پشت پنجرهها شعار میدهند!" - شرق تهران
#جمهوری_اسلامی_سرنگون
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
"برق رفته، مردم پشت پنجرهها شعار میدهند!" - شرق تهران
#جمهوری_اسلامی_سرنگون
#کمیته_بین_المللی_علیه_اعدام
#ارسالی
🔴يادداشت دندانپزشك محسن شكاری:
یکی از رفقاش منو بهش معرفی کرده بود راهش تا مطب من خیلی دور بود ، چند باری برای درست کردن دندوناش و جرمگیری پیشم اومد . جوون بود ، باشگاه میرفت و ورزش میکرد ، قوی هیکل بود ، محکم حرف میزد، خال کوبی هم داشت ، قیافشو میدیدی جرات نمی کردی زیاد باهاش کل کل کنی ، کار می کرد تو مغازه ، ساندویچی و بعضی وقتا هم کارگری ،خلاصه خرجش را خودش در میآورد دستش توجیب خودش بود گرچه همیشه جیبش خالی بود و همیشه قسمتی از هزینه درمان را میداد و بقیه اش می شد بدهی برای جلسه بعد . ولی پسر خوبی بود داش مشتی و با معرفت ، اگه میتونست کاری واست بکنه حتما می کرد بدون چشمداشت ، یکبار کیف قاپی را که موبایل دختری تو خیابون زده بود تعقیب کرده و گوشی را ازش گرفته و به دختره پس داده بود و بخاطرش چاقو خورده بود .
بعضی وقتا تو بازی با دوستاش شرط بندی می کرد و بیشتر وقتا هم می باخت ، میگفت من پاکباختم.
حسابش که میموند ، میگفت دکتر.... چیزی واسه از دست دادن ندارم ....
... مال مردم خور نیستم ، وسعم کمه ، میارم حتمن میارم دفعه بعد .....
.... ولی بدخواه داشتی ، مدیونی بهم نگی ....
برای من هم خیالی نبود ، از راستی و صفای دلش و جیب خالی و قیافه غلط اندازش مطمئن بودم
به هر حال تو پرونده اش نوشته شده بود : بدهکار
خیلی وقت بود که نیامده بود و من هم اصلا فراموشش کرده بودم تا امروز ...
کامپیوتر مطب را روشن کردم و تو پرونده اش نوشتم : بستانکار
خداحافظ محسن ،
https://telegra.ph/No-Execution-12-10-2
#محسن_شکاری
#اعدام_نکنید
#اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
#یکنفر_اعدام_بشه_ایران_قیامت_میشه
تماس با ما:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
🔴يادداشت دندانپزشك محسن شكاری:
یکی از رفقاش منو بهش معرفی کرده بود راهش تا مطب من خیلی دور بود ، چند باری برای درست کردن دندوناش و جرمگیری پیشم اومد . جوون بود ، باشگاه میرفت و ورزش میکرد ، قوی هیکل بود ، محکم حرف میزد، خال کوبی هم داشت ، قیافشو میدیدی جرات نمی کردی زیاد باهاش کل کل کنی ، کار می کرد تو مغازه ، ساندویچی و بعضی وقتا هم کارگری ،خلاصه خرجش را خودش در میآورد دستش توجیب خودش بود گرچه همیشه جیبش خالی بود و همیشه قسمتی از هزینه درمان را میداد و بقیه اش می شد بدهی برای جلسه بعد . ولی پسر خوبی بود داش مشتی و با معرفت ، اگه میتونست کاری واست بکنه حتما می کرد بدون چشمداشت ، یکبار کیف قاپی را که موبایل دختری تو خیابون زده بود تعقیب کرده و گوشی را ازش گرفته و به دختره پس داده بود و بخاطرش چاقو خورده بود .
بعضی وقتا تو بازی با دوستاش شرط بندی می کرد و بیشتر وقتا هم می باخت ، میگفت من پاکباختم.
حسابش که میموند ، میگفت دکتر.... چیزی واسه از دست دادن ندارم ....
... مال مردم خور نیستم ، وسعم کمه ، میارم حتمن میارم دفعه بعد .....
.... ولی بدخواه داشتی ، مدیونی بهم نگی ....
برای من هم خیالی نبود ، از راستی و صفای دلش و جیب خالی و قیافه غلط اندازش مطمئن بودم
به هر حال تو پرونده اش نوشته شده بود : بدهکار
خیلی وقت بود که نیامده بود و من هم اصلا فراموشش کرده بودم تا امروز ...
کامپیوتر مطب را روشن کردم و تو پرونده اش نوشتم : بستانکار
خداحافظ محسن ،
https://telegra.ph/No-Execution-12-10-2
#محسن_شکاری
#اعدام_نکنید
#اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
#یکنفر_اعدام_بشه_ایران_قیامت_میشه
تماس با ما:
https://t.me/no_execution1
+46737896505
@ICAE_Tamas
@hormozraha
Telegraph
No Execution