📚شاکر نائینی📖
36 subscribers
46 photos
4 videos
2 files
74 links
کانال ادبی شاکر نائینی
Download Telegram
🦺🦺🦺🦺
روز جهاني كارگر بر كارگران عزيز مبارك

اين دست پر از پينه سخن ها دارد
هرگز تو مگو نظر به دنيا دارد

اين دست همان است كه پيامبر بوسيد
در نزد خدا مقامي وإلا دارد

اي كارگران درود بر همتتان
هر آنچه بگويم زشما جا دارد



نعمت الله پاكدامن.
شاكر ناييني
👏1
يارب بده توفيق. شؤم يار كسي
هرگز نزنم من. گره بر كار كسي

برمن تو عطا كن تن سالم دل خوش
تا هست نفس نباشم سر بار كسي
شاكر ناييني
روز بزرگداشت فردوسي شاعر شيرين سخن ایران
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

فردوسي شيرين سخن اي حافظ فرهنگ
با فن بيان كردي تو با جهل وستم، جنگ

تو زنده نمودي به جهان وارث جم را
پيروز نمودي تو به شمشير، قلم را

سي سال قلم بود تو را هم نفس و يار
تا آنكه كني جمعي را از خواب تو بيدار

تو سرور وسالار اديبان جهاني
تو شاعر نام آور هر دور و زماني

نعمت الله پاكدامن
شاكر ناييني
👏5
نیکی در اصل بنایی ایست که ویران. نشود
تا نکوکار نباشد کسی. انسان نشود

با دست و زبان. به خلق نیکی بنما
بذر نیکی چو نکاری. فراوان. نشود

شاکر نایینی
Forwarded from Nemat Pakdaman
به مناسبت سالگرد آزادي خرمشهرقطعه شعري سروده تقديم مي نمايم به روح بلندشهيدان
وكساني كه در اين پيروزي نقش داشتند

حماسه خرمشهر

فتح خرمشهر فتحي ديگر است
ارزشش مانند فتح خيبر است

شهر خرمشهر ما شهرخداست
شهر فرزندان پاك انبيا ست

اي كشاورزي كه مشغولي به كشت
خاك خرمشهر باشد چون بهشت

شد مقدس شهر با خون شهيد
آن كساني كه به ما دادند اميد

آن شهيدان چون بحق دل دوختند
شهر را نوراني كرده ، سوختند

خفت دشمن در آنجا شد عيان
شد سپاه و ارتش ما قهرمان

اي بسيج و ارتش وكل سپاه
آفرين بر عزم وايمان شما

سوم خرداد ماند جاودان
تا كه ايران هست وايراني درآن

نعمت الله پاكدامن (شاكر ناييني )
https://telegram.me/npakdaman
گر دست ضعیفی سوی دست تو دراز است
این درکه. رحمت بجهان هست که باز است

نیکی بنما تاکه بود. دست به فرمان
بس شخص توانگر که جان داده به یک آن
نعمت الله پاکدامن. شاکر نایینی
📚شاکر نائینی📖 pinned «گر دست ضعیفی سوی دست تو دراز است این درکه. رحمت بجهان هست که باز است نیکی بنما تاکه بود. دست به فرمان بس شخص توانگر که جان داده به یک آن نعمت الله پاکدامن. شاکر نایینی»
دنیا
چو ظلم حاکم شود زندانه. دنیا
گهی سخت و گهی آسانه دنیا

خردمندان کنند دنیا گلستان
ز دست ابلهان ویرانه . دنیا

نعمت الله پاکدامن. شاکر نایینی
👏3
🌱 ایران. 🌱


این درختی که نامش ایران است
در زمین ریشه اش فراوان است

پر زبرگ و بسی کهنسال است
گاهی پژمرده، گاهی خوشحال است

هر زمان باغبان‌‌ آن دانا است
میوه هایش تمیز وبی همتا است

تک درخت قشنگ این دنیا است
برگ‌سبزش ابو علی سینا است

دشمن این درخت جهل و ریا است
دوستش عقل و دانش ما ها است

گر دهیم دست ها به هم پیوند
سبز بینیم درخت و ما خرسند

از کتاب نسیم سحر.
شاکر نایینی
کاش می رفتیم ما دنبال عقل
نه به دنبال حدیث ‌وحرف ونقل

گر شویم دلبسته تنها بر خدا
می شویم از غیر او دیگر جدا

شاکر نایینی
اوضاع غزه

غزه بنگر هولوکاسی دیگر است
نتانیاهو ازهیتلر صد بدتر است

سامری ها گشته اند قدرت سوار
جوی خون جاریست در این روزگار

این سخن گویم به سازمان ملل
ظالمین بگرفتی اکنون در بغل

چون عدالت درجهان گشته اسیر
چشم حق گویان شده اکنون کویر

نیست عیسی ‌ و جهان پر از صلیب
هرکه از حق گفت سخن، باشد غریب

نعمت الله پاکدامن.
شاکر نایینی
با توجه به خشکسالی و کمبود آب در کشور این دوبیت. شعر راسرودم

آب است ای عزیزان جان می‌دهد به دنیا
هر جا که آب باشد آبادی بینی آنجا

گر هست در وجودت در این زمانه انصاف

کن استفاده از آن هرگز مکن تو اسراف

نعمت الله پاکدامن. شاکر نایینی
چون دل خود بر منیت باختیم
دشمنان را در جهان نشناختیم

آن طنابی را که آنها بافتند
گردن خود در جهان انداختیم

تا که دیدیم کیسه های پر ز زر
عقل وایمان درون را باختیم

از حقیقت چون تهی شد قلب ما
خانه سنگی در آنجا ساختیم

اسب قدرت را شدیم. وقتی سوار
چهار نعل سوی منیت تاختیم

با دروغ وحیله ومکر وکلک
فرش های بی قواره بافتیم

گر ببینیم روزگار خویش. را
کج روی ها را بها پرداختیم

گفت دانایی بگوشم. این سخن
کشته. اعمال خود دریافتیم

نعمت الله پاکدامن. شاکر نایینی
📚شاکر نائینی📖 pinned «چون دل خود بر منیت باختیم دشمنان را در جهان نشناختیم آن طنابی را که آنها بافتند گردن خود در جهان انداختیم تا که دیدیم کیسه های پر ز زر عقل وایمان درون را باختیم از حقیقت چون تهی شد قلب ما خانه سنگی در آنجا ساختیم اسب قدرت را شدیم. وقتی سوار…»
ز اوضاع زمانه در عذابم
چنین وضعی نمی دیدم بخوابم

قلم کاغذ به دست و ناتوانم
چه بنویسم زاوضاع زمانم

ز این وضع عجیب پیچ در پیچ
قلم هم گشته در دستم. کنون گیج

چه بنویسم زاوضاع تجارت
قلم کاغذ کشند اکنون خجالت

چه بنویسم زدرد دردمندان
که دایم. دردشان گردد دوچندان

چه بنویسم زاین اوضاع دشوار
غنی و ‌بینوا هر دو گرفتار

زبانم در دهان وقتی شود مرد
قلم هم. کرده از دستم عقب گرد

قطعه شعری از کتاب نسیم سحر
شاکر. نایینی
👍21
می گویند خدا

خاک می گوید خدا افلاک می گوید خدا

دل دهد هرکس به او بی باک می گوید خدا

رود ‌ ودریا وگل ‌هر خوشه می گوید خدا
نور خورشید. فروزان. سایه می گوید خدا

هر مریض خسته تبدار می گوید خدا
بنگرید حلاج را بر دار می گوید خدا

عاقل و با معرفت هوشیار می گوید خدا

بگذرید از خفتگان بیدار می گوید خدا

وقتی حق حاکم شود بازار می گوید خدا
خوشبحال آنکه وقت کار می گوید خدا

هر گنهکار پشیمان زار می گوید خدا
شاکر اندر شعر خود بسیار می گوید خدا

قطعه شعری از کتاب نسیم سحر
شاکر نایینی
خانه قشنگ

بلبل به باغ و ‌جغد به ویرانه می‌رود
هرکس هر آنچه هست به آن خانه می رود

بس مرغ بی خیال که با دانه صید شد
مرغی سبکسر است پی دانه می رود

پر وانه های شهر بگردید دور. شمع
هر. آدمی که. عاشق است چو پروانه می رود

دیوانه فارغ است ز دنیای. پر. ز پیچ
آنکس که دل سپرد. چو دیوانه. می رود

معشوق من یکیست در این تاب بی طناب
کی فاضل و. بصیر به بت خانه. می رود

شاکر دلت نبند به این خانه. قشنگ

هرکس که آمده است ز این خانه می. روز

نعمت الله پاکدامن. شاکر نایینی
👍2
ایکه بر مردم نمودی تو جفا
هر گناهی را نمی بخشد خدا

حق مردم را نما. اول ادا
بعد از آن دستد ببر. نزد خدا

حق داور گر نهادی زیر پا
شرط اول توبه ‌ و بعدش دعا
شاکر. نایینی
👍3
«««قاضی بزن»»»

قاضی بزن دست همه دزدان بیت المال را
آنها که در دوران سخت ، از ما گرفتند حال را

تا درنظام اقتصاد باشد در این کشور، فساد
خورده بدان چوب حراج بر اعتقاد و عدل ‌داد

شاکر نایینی ا