Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
🔴📣🔴بیانیهی #کانون_نویسندگان_ایران به مناسبت #روز_جهانی_کارگر
فرخنده باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر
اول ماه مه است ; روز جهانی کارگر. گزافه نیست اگر بگوییم از سیصد و شصت و پنج روز سال، بیش از سیصد و شصت روز آن پایکوب سرمایه داران، استثمارگران ریز و درشت، ستاره های رسانه ای، مدیران وُ کلّاشان وُ قلّاشان وُ مفتخوران وُ «کارآفرینان» است و تنها یک روز ، روز طبقه ی کارگر جهانی است، روزی که در خاستگاه خود به خون سرخ کارگران رنگین شده است.
در این روز، در هر جای این جهان ستم زده، جهان «متمدن»، هر جا که مجال دم زدنی هست، کارگران از زن و مرد، دست از کار می کشند، کوی و برزن را از جشن و پایکوبی و سرودِ شادی خود سرشار می کنند، به خیابان ها می آیند، راهپیمایی می کنند و فریاد بر می آورند:
“آهای! این ماییم، ما را ببینید ، ثروت این جهان و آنچه در اوست از دسترنج ماست. ما این جهان سراسر فقر و تبعیض و بهره کشی را نمی خواهیم. نمی خواهیم در هراسِ از دست دادن کار و نان ، عمری را در اضطرابِ «چه کنم چه کنم»، سر کنیم. ما به صد زبان امّا به یک صدا فریاد می کنیم ، ما جهانی را نمی خواهیم که به ساده ترین زبان ، عرصه ی «کار کردن خر و خوردن یابو» است.
همه ی ثروت و مکنت این جهان از گوشت وُ خون وُ رگ وُ پی ماست. ما حق داریم از همه ی مواهبی برخوردار شویم که برازنده ی انسان آزاد و برابر و مدرن است. با ما تنها از آزادی و برابری و جهان نو سخن بگویید. مسلّم بدانید زبان ستم و سرکوب و تبعیض در ما نمی گیرد. بیهوده نکوشید این جهان کهنه ی رو به زوال را بزک کنید.”
در ایران امّا ماجرا یکسر رنگی دیگرگونه دارد . در سرزمینی که حدّاقل دستمزد کارگر ، مطابق آمار رسمی ، چهار برابر پایین تر از خط فقرِ سیاه است و پرداخت همین دستمزد ناچیز گاه شش ماه و هشت ماه و بلکه یک سال به تعویق میافتد، پاسخ هر اعتراض حق طلبانه و هر اعتصاب کارگری ، سرکوب است و سرکوب است و سرکوب.
کارگر از حق ایجاد تشکل های مستقل و آزاد محروم است و کارفرمایان و گردنه گیران دین پناه ، غرق در ثروت و ناز و نعمت در حال انفجارند… و سرانجام ، حاکمیت هر سال میکوشد با اعلام «هفته ی کار و کارگر» به هر بهانه و به لطایفالحیل، روز اول ماه مه را لوث کند و از به خیابان آمدن کارگران به ضرب چماق سرکوب جلوگیری کند.
کانون نویسندگان ایران ، کانون کارگران فکری و فرهنگی ، روز اول ماه مه را به همه ی کارگران ایران و جهان شادباش می گوید و بر خواست همیشگی خود، حق آزادی بیان کارگران و حق ایجاد تشکل های آزاد و مستقل کارگری، پای می فشارد.
کانون نویسندگان ایران
8 اردیبهشت 1397
https://t.me/joinchat/FuvVJ1F_TcXMygRF0ga7tA
https://t.me/cfppiorg
فرخنده باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر
اول ماه مه است ; روز جهانی کارگر. گزافه نیست اگر بگوییم از سیصد و شصت و پنج روز سال، بیش از سیصد و شصت روز آن پایکوب سرمایه داران، استثمارگران ریز و درشت، ستاره های رسانه ای، مدیران وُ کلّاشان وُ قلّاشان وُ مفتخوران وُ «کارآفرینان» است و تنها یک روز ، روز طبقه ی کارگر جهانی است، روزی که در خاستگاه خود به خون سرخ کارگران رنگین شده است.
در این روز، در هر جای این جهان ستم زده، جهان «متمدن»، هر جا که مجال دم زدنی هست، کارگران از زن و مرد، دست از کار می کشند، کوی و برزن را از جشن و پایکوبی و سرودِ شادی خود سرشار می کنند، به خیابان ها می آیند، راهپیمایی می کنند و فریاد بر می آورند:
“آهای! این ماییم، ما را ببینید ، ثروت این جهان و آنچه در اوست از دسترنج ماست. ما این جهان سراسر فقر و تبعیض و بهره کشی را نمی خواهیم. نمی خواهیم در هراسِ از دست دادن کار و نان ، عمری را در اضطرابِ «چه کنم چه کنم»، سر کنیم. ما به صد زبان امّا به یک صدا فریاد می کنیم ، ما جهانی را نمی خواهیم که به ساده ترین زبان ، عرصه ی «کار کردن خر و خوردن یابو» است.
همه ی ثروت و مکنت این جهان از گوشت وُ خون وُ رگ وُ پی ماست. ما حق داریم از همه ی مواهبی برخوردار شویم که برازنده ی انسان آزاد و برابر و مدرن است. با ما تنها از آزادی و برابری و جهان نو سخن بگویید. مسلّم بدانید زبان ستم و سرکوب و تبعیض در ما نمی گیرد. بیهوده نکوشید این جهان کهنه ی رو به زوال را بزک کنید.”
در ایران امّا ماجرا یکسر رنگی دیگرگونه دارد . در سرزمینی که حدّاقل دستمزد کارگر ، مطابق آمار رسمی ، چهار برابر پایین تر از خط فقرِ سیاه است و پرداخت همین دستمزد ناچیز گاه شش ماه و هشت ماه و بلکه یک سال به تعویق میافتد، پاسخ هر اعتراض حق طلبانه و هر اعتصاب کارگری ، سرکوب است و سرکوب است و سرکوب.
کارگر از حق ایجاد تشکل های مستقل و آزاد محروم است و کارفرمایان و گردنه گیران دین پناه ، غرق در ثروت و ناز و نعمت در حال انفجارند… و سرانجام ، حاکمیت هر سال میکوشد با اعلام «هفته ی کار و کارگر» به هر بهانه و به لطایفالحیل، روز اول ماه مه را لوث کند و از به خیابان آمدن کارگران به ضرب چماق سرکوب جلوگیری کند.
کانون نویسندگان ایران ، کانون کارگران فکری و فرهنگی ، روز اول ماه مه را به همه ی کارگران ایران و جهان شادباش می گوید و بر خواست همیشگی خود، حق آزادی بیان کارگران و حق ایجاد تشکل های آزاد و مستقل کارگری، پای می فشارد.
کانون نویسندگان ایران
8 اردیبهشت 1397
https://t.me/joinchat/FuvVJ1F_TcXMygRF0ga7tA
https://t.me/cfppiorg
بیانیه
بیانیه کانون در بارهی حکمهای متهمان پروندهی هفت تپه
بیانیه کانون نویسندگان ایران ؛
پیرامون احکام متهمان پروندهی هفت تپه
روز شنبه شانزدهم شهریور پس از ماهها بازداشتِ گروهی از کارگرانِ معترض هفت تپه و حامیان آنها رای شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه اعلام شد: یکصدویازده سال زندان و دهها ضربه شلاق برای هفت متهم جوان پروندهی هفت تپه؛ شامل دو کارگر معترض و پنج روزنامهنگار مدافع کارگران! حکم صادره چنان آشکار و ظالمانه مرزهای معمولِ بیعدالتیِ چنین دادگاههایی را پشت سر نهاد که در ساعتهای آغازین اعلام آن، موج عظیم اعتراض و انزجار گروههای مختلف مردم را برانگیخت؛ موج چنان قدرتمند بود که در واکنش به آن و البته بیشتر به منظور تخلیهی فشار اجتماعی ، برخی وابستگان و مقامات حکومتی نیز در مجلس شورای اسلامی و قوهی قضاییه صدای واعدالتا! واانصافا! سردادند. یک بار دیگر ثابت شد که صدای اعتراض مردم قادر است طرحهای وسیع و جدی سرکوب و رعبافکنی در جامعه را به "طرح سوخته" بدل کند و ناکام بگذارد. هنوز روزی از اعلام حکمها برنگذشته بود که از قول رییس قوه قضاییه گفته شد: به احکام و پرونده "منصفانه رسیدگی" شود. "انصاف" و عدالت اما فقط به حکمها و دادگاه خلاصه نمیشود و بسیار پیش از آن زیر پا گذاشته شده است؛ از جایی که کارگران به سبب اعتراض به نقض بدیهیترین حقوقشان بازداشت شدند آغاز شده، با شکنجهی بازداشتشدگان و مجبور کردن آنها به اعترافهای طراحی شده ادامه پیدا کرده و اکنون در پردهی آخرِ این نمایشِ بیعدالتی و "بیانصافی"، با یکصدویازده سال حبس و دهها ضربه شلاق سرانجام یافته است. در پروندهی هفت تپه و پروندههای مشابه، "دادگاه" و "قاضی" و احکامِ آن فقط بخشی از فرایند "بیانصافی" و بیعدالتی و ستم است. اگر قرار بر رعایت انصاف باشد باید به کل فرایند، از آغاز تا پایان، تسری یابد. معنای عملیاش این است که در نقطهی شروع، آزادی بیان، آزادی تجمع و اعتراض و اعتصاب تضمین شود. دیگر هیچ کارگر و نویسنده و شهروندی به سبب اعتراض و اعتصاب و بیان اندیشه و عقیدهاش بازداشت نشود، در این صورت نه تنها پروندهای گشوده نخواهد شد بلکه بسیاری از پروندههای جاری، از جمله پروندهی هفت تپه، مختومه میشود. "انصاف" واقعی چنین است و "منصف" بودن در پروندهی هفت تپه، چانه زدن در بارهی میزان حکم زندان نیست، اعتراض به خود حکم و نفی آن است.
کانون نویسندگان ایران نه فقط حکمهای ظالمانه علیه اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، سپیده قلیان، امیرحسین محمدیفرد، ساناز اللهیاری، امیر امیرقلی و عسل محمدی را محکوم میکند بلکه بازداشت و شکنجه و تشکیل پرونده برای آنها را نیز محکوم میکند و خواهان آزادی بیقید و شرط بازداشتشدگان و مختومه شدن پروندهی آنها و پروندههای مشابه است.
کانون نویسندگان ایران
۱۸ شهریور ۱۳۹۸
#کانون_نویسندگان_ایران
بیانیه کانون در بارهی حکمهای متهمان پروندهی هفت تپه
بیانیه کانون نویسندگان ایران ؛
پیرامون احکام متهمان پروندهی هفت تپه
روز شنبه شانزدهم شهریور پس از ماهها بازداشتِ گروهی از کارگرانِ معترض هفت تپه و حامیان آنها رای شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه اعلام شد: یکصدویازده سال زندان و دهها ضربه شلاق برای هفت متهم جوان پروندهی هفت تپه؛ شامل دو کارگر معترض و پنج روزنامهنگار مدافع کارگران! حکم صادره چنان آشکار و ظالمانه مرزهای معمولِ بیعدالتیِ چنین دادگاههایی را پشت سر نهاد که در ساعتهای آغازین اعلام آن، موج عظیم اعتراض و انزجار گروههای مختلف مردم را برانگیخت؛ موج چنان قدرتمند بود که در واکنش به آن و البته بیشتر به منظور تخلیهی فشار اجتماعی ، برخی وابستگان و مقامات حکومتی نیز در مجلس شورای اسلامی و قوهی قضاییه صدای واعدالتا! واانصافا! سردادند. یک بار دیگر ثابت شد که صدای اعتراض مردم قادر است طرحهای وسیع و جدی سرکوب و رعبافکنی در جامعه را به "طرح سوخته" بدل کند و ناکام بگذارد. هنوز روزی از اعلام حکمها برنگذشته بود که از قول رییس قوه قضاییه گفته شد: به احکام و پرونده "منصفانه رسیدگی" شود. "انصاف" و عدالت اما فقط به حکمها و دادگاه خلاصه نمیشود و بسیار پیش از آن زیر پا گذاشته شده است؛ از جایی که کارگران به سبب اعتراض به نقض بدیهیترین حقوقشان بازداشت شدند آغاز شده، با شکنجهی بازداشتشدگان و مجبور کردن آنها به اعترافهای طراحی شده ادامه پیدا کرده و اکنون در پردهی آخرِ این نمایشِ بیعدالتی و "بیانصافی"، با یکصدویازده سال حبس و دهها ضربه شلاق سرانجام یافته است. در پروندهی هفت تپه و پروندههای مشابه، "دادگاه" و "قاضی" و احکامِ آن فقط بخشی از فرایند "بیانصافی" و بیعدالتی و ستم است. اگر قرار بر رعایت انصاف باشد باید به کل فرایند، از آغاز تا پایان، تسری یابد. معنای عملیاش این است که در نقطهی شروع، آزادی بیان، آزادی تجمع و اعتراض و اعتصاب تضمین شود. دیگر هیچ کارگر و نویسنده و شهروندی به سبب اعتراض و اعتصاب و بیان اندیشه و عقیدهاش بازداشت نشود، در این صورت نه تنها پروندهای گشوده نخواهد شد بلکه بسیاری از پروندههای جاری، از جمله پروندهی هفت تپه، مختومه میشود. "انصاف" واقعی چنین است و "منصف" بودن در پروندهی هفت تپه، چانه زدن در بارهی میزان حکم زندان نیست، اعتراض به خود حکم و نفی آن است.
کانون نویسندگان ایران نه فقط حکمهای ظالمانه علیه اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، سپیده قلیان، امیرحسین محمدیفرد، ساناز اللهیاری، امیر امیرقلی و عسل محمدی را محکوم میکند بلکه بازداشت و شکنجه و تشکیل پرونده برای آنها را نیز محکوم میکند و خواهان آزادی بیقید و شرط بازداشتشدگان و مختومه شدن پروندهی آنها و پروندههای مشابه است.
کانون نویسندگان ایران
۱۸ شهریور ۱۳۹۸
#کانون_نویسندگان_ایران