پاکدینی ـ احمد کسروی
8.2K subscribers
8.13K photos
457 videos
2.28K files
1.72K links
کتابخانه پاکدینی
@Kasravi_Ahmad

تاریخ مشروطه ایران
@Tarikhe_Mashruteye_Iran

اینستاگرام
instagram.com/pakdini.info

کتاب سودمند
@KetabSudmand

یوتیوب
youtube.com/@pakdini

بوست
https://t.me/boost/pakdini

پیام بما
@PakdiniHambastegibot

farhixt@gmail.com
Download Telegram
📖 کتاب «بخوانند و داوری کنند» (شیعیگری)

🖌 احمد کسروی

🔸گفتار سوم : زیانهایی که از این کیش برمی‌خیزد (3 از 21)


دوم : یک گمراهی بزرگی در شیعیگری آنست که پنداشته‌اند خدا جهان را بپاس هستی «چهارده معصوم» آفریده. این خود گزافه‌ی بی‌پاییست. خدا جهان را بپاس هستی کسی نیافریده. خدا بالاتر از آنست که با آفریدگان خود مهر ورزد. بزرگتر از اینست که همچون پادشاهان هوسمند «گرامی داشتگانی» برگزیند. چنین گفته‌ای از هر کسی سر زده بیدین و دروغگو می‌بوده و نزد خدا روسیاه خواهد بود.

بنیادگزار اسلام یک تن همچون دیگران می‌بود. خدایش برگزید و براهنماییش برانگیخت. برتری‌ای‌ که پیدا کرد از این راه بود و برتری دیگری نمی‌داشت. این درباره‌ی آن پاکمرد است که برانگیخته‌ی خدا می‌بود ، چه رسد به نوادگانش که هیچ‌کاره می‌بودند.

به هر حال این باور با همه‌ی بیپاییش پایه‌ای در کیش شیعی بوده است و از آن ، دو زیان بسیار بزرگی برخاسته : یکی آنکه شیعیان «کسان‌پرست» بوده‌اند. دیگری اینکه جز بزمان امامانشان و بداستانهای ایشان ارج ننهاده بزمان خود بیگانه شده‌اند.

آنچه کسان‌پرستیست ، یک شیعی باید دلش پر از مهر امامان خود باشد و بهیچ چیزی ارج نگزارد. اگر شما نیک سنجید اینان به پیغمبر نیز آن ارج را نمی‌گزارند.

پیغمبر در چهل سالگی به پیغمبری رسیده آن هم بایستی پیاپی جبرائیل بیاید و برود و دستورها بیاورد. ولی امامان از کودکی امام می‌بوده‌اند و بی‌آنکه نیازمند جبرائیل باشند همه چیز را می‌دانسته‌اند. در یاوری بخدا و گردانیدن جهان نیز آن توانایی و کوشایی که از امامان و از «حضرت عباس» نمایانست از پیغمبر نمایان نمی‌باشد.

در اندیشه‌ی یک شیعی گلهای باغ آفرش دوازده امام بوده‌اند و دیگران در برابر آنان دارای ارجی یا ارزشی نمی‌باشند و نخواهند بود. یک کسی هرچند که نکوکار باشد و در راه خدا بکوششها پردازد و جانفشانیها کند بپایه‌ی امامان نتواند رسید در جای خود ، که بپایه‌ی سلمان و اباذر و مقداد نتواند رسید. نیکی را آنان دریافته‌اند و جایی برای دیگران بازنمانده.

نیکان در جای خود ، که بَدان نیز چنینند. یک شیعی ، ستمکاری جز یزید و ابن‌زیاد و شمر نشناسد. چنگیز که آنهمه خونها ریخته ، تیمور که آن کشتارها را کرده ، صمدخان ⁽¹⁾ که آن بدنهادیها را نموده ، هیچ یکی به پایگاه یزید یا شمر یا ابن‌زیاد نرسیده است و نتوانستی رسید. جایگاه ستمگری را یزید و ابن‌زیاد گرفته‌اند و جا برای دیگران باز نمانده است. پس از هزاروسیصد سال هنوز به یزید «لعن» می‌خوانند ، ولی چنگیز و تیمور که آنهمه خونها ریخته‌اند نامی از آنان درمیان نمی‌باشد.


🔹 پانوشت :

1ـ صمدخان و بدنهادیها و سیاهکاریهای او را از کتاب «تاریخ هجده ساله‌ی آذربایجان» می‌توان شناخت. ـ و


————————————

📣 (خوانندگان همچنین می‌توانند از راه نشانی زیر با ما همبستگی داشته پیام یا نوشتارهای خود را در این زمینه بنویسند. تنها خواهش ما اینست که نوشتارها تا جایی که تواند بود کوتاه و با دلیل همراه بوده و خواست از آن تنها روشنی مطلب و حقیقت باشد.

@PakdiniHambastegibot

یک نظرپرسی هم در زیر آمده که می‌توانید در آن شرکت کنید).


🌸
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آیا سخنان بالا را آگاه کننده و راست یافتید؟
Anonymous Poll
76%
آری
17%
نه
7%
نه ، علتش را برایتان می‌نویسم.
📖 کتاب «بخوانند و داوری کنند» (شیعیگری)

🖌 احمد کسروی

🔸گفتار سوم : زیانهایی که از این کیش برمی‌خیزد (4 از 21)


یک شیعی باید از هر چیزی ستایشی برای امامان خود ، و یا نکوهشی برای دشمنان ایشان پدید آورد و هیچ فرصتی را در این باره از دست ندهد. این بایای شیعیگری اوست. مثلاً ابوبکر چون خلیفه شده و بمنبر رفته و پاکدلانه بمردم چنین گفته : «وَلَّیتُکُمْ وَلَسْتُ بِخَیرٍ مِنْکُمْ» ، (من سررشته‌دارتان گردیدم در حالی که بهتر از شما نمی‌باشم) ، شیعی باید فرصت از دست ندهد و بآن گفته‌ی ابوبکر «وَ عَلِی فِیکُم» ⁽¹⁾ بیفزاید تا دانسته گردد که ابوبکر با همه‌ی دشمنی که با علی می‌داشت به بزرگتری و برتری او می‌خَستُوید ⁽²⁾ و این بپاس جایگاه او بوده که گفته : «من بهتر از شما نمی‌باشم».

یک جمله‌ای در کتابهاست : خدا به پیغمبر اسلام گفته : «لَو لاَک لَمَا خَلَقتُ الأَفْلاَک» ، (اگر تو نبودی این چرخها را نیافریدمی) این جمله غلطست و همانا ⁽³⁾ آن را یکی از ایرانیان عربی‌دان ساخته است. در عربی بایستی گفت : «لولا انت ...». «لولاک» غلطست و جز بنام «سجع‌سازی» با افلاک آورده نشده. چنین جمله‌ی دروغ و غلطی ، شیعه آن را نیز بحال خود نگزارده و بآن نیز افزوده : «ولولاَ عَلِی لَمَا خَلَقْتُک» ، (و اگر علی نبودی تُرا هم نیافریدمی).

چنانکه گفتیم در این باره بآیه‌های قرآن نیز دست برده و هر کجا که زمینه‌ای دیده‌اند بآنها افزوده‌اند.

هر تکانی که در جهان پیش آید و هر داستان بزرگی که رخ دهد شیعی باید بگردد و حدیثی پیدا کند تا نشان دهد که امامان آن را از پیش آگاهی داده‌اند. این بایای شیعیگری اوست.

در سالهای اخیر که دانشهای اروپایی در ایران رواج یافت ، ملایان شیعه تنها بهره‌ای که از آن دانشها بردند این بود که بگردند و حدیثهایی پیدا کنند و آنها را به رخ جهانیان کِشند و چنین گویند : «این را فلان امام آگاهی داده».

بنوشته‌ی هبة‌الدین (وزیر فرهنگ عراق) ستاره‌شناسی نوین تازگی نمی‌دارد و همه‌ی آنها در آیه‌های قرآن فهمانیده شده و در حدیثها یادش رفته است.

بنوشته‌ی خالصی‌زاده ⁽⁴⁾ «نیروی کشش» (یا قوه‌ی جاذبه) را امامان می‌دانسته‌اند و در گفته‌هاشان بازنموده‌اند ، و بسیار دور از دادگریست که اروپاییان آن را از نیوتن انگلیسی نوشته‌اند.

در این ده سال که ما بکوشش برخاسته‌ایم ⁽⁵⁾ و سخنانی در زمینه‌ی زندگانی می‌نویسیم ، در سالهای نخست بسیاری از طلبه‌ها و دیگران می‌آمدند و چنین می‌گفتند : «اینها که در حدیثها هم هست. شما چرا حدیث ذکر نمی‌کنید که مردم هم زودتر بپذیرند». سپس چون از ما نومید شدند خودشان بکار پرداختند. بدینسان که ما هرچه نوشتیم آنان کتابها را گردیده از میان صد حدیثِ بی‌معنی یکی را ، که بیش یا کم ، مانندگی بگفته‌های ما می‌داشت پیدا کرده به رخ ما می‌کشیدند.

مثلاً ما که در زمینه‌ی خِرَد ، هم با کیشها و هم با صوفیگری و خراباتیگری ، و هم با روانشناسی نوین در چَخِش می‌بودیم و در برابر همه‌ی آنها گفته‌های خود را با دلیلهای استوار روشن می‌گردانیدیم ، آنان حدیثی را به رخ ما می‌کشیدند : «خدا چون خرد را آفرید باو گفت جلو بیا ، آمد. گفت پس برو ، رفت. گفت با تُست که کیفر خواهم داد ، با تُست که پاداش خواهم داد».


🔹 پانوشتها (از ویراینده) :

1ـ معنی : در حالی که علی درمیان شماست.

2ـ خستویدن (همچون برگزیدن) = اقرار کردن.

3ـ همانا = «چنین پیداست».

4ـ یکی از آخوندهای ایرانی‌تبار در عراق بود که انگلیسیان او را از آنجا بیرون راندند. اندکی پس از آمدنش به ایران در برابر جنبش جمهوری‌خواهی رضاشاه به مخالفت برخاست. به این کتاب نیز ایرادی نوشته که در گفتار پایانی آمده.

5ـ کسروی آغاز کوششهایش را از سال 1312می‌شمارد ـ سالی که مهنامه‌ی پیمان را بنیاد گزارد.


————————————

📣 (خوانندگان همچنین می‌توانند از راه نشانی زیر با ما همبستگی داشته پیام یا نوشتارهای خود را در این زمینه بنویسند. تنها خواهش ما اینست که نوشتارها تا جایی که تواند بود کوتاه و با دلیل همراه بوده و خواست از آن تنها روشنی مطلب و حقیقت باشد.

@PakdiniHambastegibot

یک نظرپرسی هم در زیر آمده که می‌توانید در آن شرکت کنید).


🌸
📊 آیا ایرادهای نویسنده را به کیش شیعی خردپذیر می‌یابید؟
Anonymous Poll
90%
1️⃣ آری
9%
2️⃣ نه
1%
3️⃣ نه ، علتش را در ربات همبستگی می‌نویسم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علت آفرش خدا بنی‌آدم را ، زیارت حسین و گریه بَرو است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آیا سخنان بالا را آگاه کننده و راست یافتید؟
Anonymous Poll
91%
آری
8%
نه
1%
نه ، علتش را برایتان می‌نویسم.
📖 کتاب «بخوانند و داوری کنند» (شیعیگری)

🖌 احمد کسروی

🔸گفتار سوم : زیانهایی که از این کیش برمی‌خیزد (5 از 21)


این خود جُستاریست که آیا دین بهرِ مردم است یا مردم بهرِ دین می‌باشند. اگر راستش بخواهیم دین بهر مردم است. دین بهر آنست که آمیغهای زندگانی را بمردم یاد دهد و آنان را از گمراهی بیرون آورد. خدا چنین خواسته است که هر چندگاهی یک بار کسی را از میان مردمان برانگیزد و با دست او شاهراهی برای زندگانی بروی مردم بگشاید. دین بهر اینست. ولی در اندیشه‌ی شیعیان وارونه‌ی این می‌باشد. در اندیشه‌ی آنان مردم بهر دینند. باینمعنی که خدا «چهارده معصوم» را آفریده و آنان را بسیار گرامی داشته ، و اینجهان و مردمان را آفریده که آن گرامی‌داشتگان را بشناسند و جایگاه آنان را در نزد خدا بدانند و برای خشنودی خدا همیشه نامهای آنان را بزبان رانند و درودها فرستند ، و بروی گورهاشان گنبدهای سیمین و زرین افرازند و از راههای دور بدیدن آن گنبدها روند ، سرگذشتهای آنان را فراموش نساخته همیشه تازه نگه دارند ، با دشمنان ایشان همیشه دشمن باشند و نفرین و دشنام دریغ نگویند ، و پیداست که بپاداش این کارها در آنجهان به بهشت خواهند رفت و آب کوثر خواهند خورد و هر گناهی که کرده‌اند بپاس میانجیگری آن گرامیان ، آمرزیده خواهد شد. اینست فهمیده‌ی شیعیان.

در زمانهای باستان چون خواستندی از پهلوانانی ارجشناسی نشان دهند ، به یک نمایشی برخاستندی. بدینسان که یک کاروان بزرگی پدید آوردندی که دسته‌هایی در پیشِ رو ، و دسته‌هایی در پشت سر ، و آن پهلوانان درمیانه جا گرفتندی ، و به همان حال با موزیک و سرود براه افتادندی ، و همگی ستایش آن پهلوانان کردندی ، و بدینسان سراسر شهر را گردیدندی.

در اندیشه‌ی شیعه دستگاه آفرش یک چنان نمایشی برای نشان دادن ارج و جایگاه «چهارده معصوم» می‌باشد. دسته‌هایی از پیش رو رفته و درمیانه‌ آن چهارده ‌تن و بستگان و پیرامونیانشان آمده‌اند و از پشت‌سر نیز دسته‌هایی در کار آمدن و گذشتنند.

در سایه‌ی همین باور است که شیعیان زمان آن چهارده تن (صده‌های نخست اسلام) را بهترین زمانها شناسند ، و در پندار ایشان زمان هرچه می‌گذرد بدتر و بی‌ارجتر می‌گردد.

در سایه‌ی همین باور است که بزمان خود و پیشامدهای این زمان ارج نگزارند و همه دربند زمان آن چهارده ‌تن و پیشامدهای آن زمان باشند.

مثلاً امروز جنگ بسیار بزرگی درمیان دولتهای اروپا می‌رود و هر توده‌ای باید از پیشامد بتکان آید و در راه آینده‌ی خود بکوششهایی پردازد. ولی شیعی پروایی باینها ندارد و چه‌بسا که بداستانش نیز گوش ندهد. لیکن شما اگر از جنگ صفین بگویید یا داستان مختار سرایید ، آنها را با دلخواه و خوشی بشنوند و خرسندی نمایند.


————————————

📣 (خوانندگان همچنین می‌توانند از راه نشانی زیر با ما همبستگی داشته پیام یا نوشتارهای خود را در این زمینه بنویسند. تنها خواهش ما اینست که نوشتارها تا جایی که تواند بود کوتاه و با دلیل همراه بوده و خواست از آن تنها روشنی مطلب و حقیقت باشد.

@PakdiniHambastegibot

یک نظرپرسی هم در زیر آمده که می‌توانید در آن شرکت کنید).


🌸
آیا با سخن نویسنده همداستانید : «دین بهر مردم است.»
Anonymous Poll
87%
آری.
13%
نه.
0%
نه ، دلیلش را برایتان می‌نویسم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM