🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
🌐 @peydaopenhan

👇تنها چند اعتراف از بین صدها اعتراف انقلابیون مخالف حکومت #پهلوی.

🔻"عزت‌الله سحابی":
"برنامه‌های شاه به نفع ایران بود و ما متوجه نمیشدیم".
🌐 @peydaopenhan
🔻"اکبر گنجی" :
"ما دروغ میگفتیم، ما به دروغ میگفتیم حکومت #شاه ۱۵۰ هزار زندانی سیاسی دارد. ما به دروغ میگفتیم حکومت شاه دکتر شریعتی را کشت. همۀ این دروغها را گفته‌ایم، آگاهانه هم گفته‌ایم."

🔻"هما ناطق":
"خودم کردم که لعنت بر خودم باد!" وی در مقاله ای به شدت به انتقاد از «روشنفکران» و خودش در انقلاب سال ۵۷ میپردازد.
🌐 @peydaopenhan
🔻"دکتر اسماعیل خوئی":
"در پیشگاه ملت بزرگ ایران، از بدی هائی که در حق خانوادۀ #پهلوی کردم، صمیمانه عذر میخوام.
همچنین از #شهبانو فرح، از #شاهزاده رضا #پهلوی و خانواده #پهلوی بارها و بارها معذرت میخواهم.
لطفاً مرا ببخشید و حلالم کنید."

🌐 @peydaopenhan
🔻"محمد نوری زاد":
"من یک پوزشخواهی بزرگ به پیشگاه رضا شاه کبیر و فرزندش بدهکارم".

🔻"عمادالدین باقی":
"آمار قربانیان دوره #شاه دروغ بود".

🔻"کیانوری":
"محمد مسعود را ما کشتیم و انداختیم گردن #شاه".

🔻"مهدی هاشمی":
"شمس آبادی را کشتیم و انداختیم گردن #شاه".

🔻"حمزه فراهتی"،
فعال سیاسی و همراه "صمد بهرنگی":

"بهرنگی جلوی دیدگانم غرق شد و ما بدروغ گفتیم کار ساواک بوده".
و..........
و..........
و..........
🌐 @peydaopenhan

👌ننگ بر شورشيان ٥٧ مخصوصأ جبهه ناملّى كه با دروغ و شارلاتان بازى #خمُينى دجال را بر ما ملّت تحميل كردند ننگتان باد...

🔻ما ایرانیان شاید شمامیهن فروشان را ببخشیم ولی فراموش نمیکنیم .

🌐 @peydaopenhan

✔️به جبران ناسپاسی مردم ایران و پدران ومادرانمان از#شورای ملی ایران به ریاست #شاهزاده رضاپهلوی باشیوه #نافرمانی مدنی و#پیکار خشونت پرهیز که تنها هدفش برگزاری یک#انتخابات آزاددرایران و رسیدن به یک جامعه #سکولار میباشد تا "آخرین نفس "حمایت میکنیم.

✌️✌️✌️به اميد پيروزى بر اهـريمنان جنايتكاروجلادان اشغالگرسرزمینمان ایران .

✌️اندكى صبر سحر نزديك است ...

🌐 @peydaopenhan
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃

@RP_Fan
#افسانه_ارباب_میمونها

🖊تمثیلی چینی و متعلق به قرن چهاردهم از لیو جی - برای مثال - به خوبی مفهوم مورد غفلت واقع شده قدرت سیاسی را آشکار میکند:
در استان ملوک الطوایفی #چو پیرمردی از طریق میمون هایی که به خدمت گماشته بود، زندگی را میگذراند.
مردم چو به وی #جو_کونگ
( ارباب میمون ها ) می گفتند.
پیرمرد هر روز صبح میمون ها را در حیاط به صف می کرد و به کهنسالترین آنها دستور می داد تا بقیه میمون ها را برای جمع آوری میوه از بوته ها و درختان به سمت کوه راهنمایی کند.
قانون این بود که هر میمونی می بایست یک دهم میوه های جمع آوری شده خود را به پیرمرد می داد.
کسانی که از این کار سرپیچی می کردند بیرحمانه شلاق می خوردند. تمامی میمونها از این زندگی در رنج بودند ولی هیچ یک از آنها جرات شکایت نداشت.
🖊یک روز میمون کوچکی از دیگر میمون ها پرسید:
" آیا پیرمرد این بوته های میوه و درختان را کاشته است؟ "
دیگران پاسخ دادند :
" نه ! آن ها در طبیعت رشد کرده اند "
🖊میمون کوچک دوباره پرسید:
" آیا ما بدون اجازه پیرمرد نمی توانیم میوه بچینیم؟ "
دیگران پاسخ دادند :
" آری می توانیم. "
🖊میمون کوچک ادامه داد:
" پس چرابایدبه پیرمرد وابسته باشیم؟ "
" چرا باید به وی خدمت کنیم؟ "
🖊حتی قبل از اینکه میمون کوچک حرف خود را تمام کند، همه ی میمون ها ناگهان به آگاهی رسیده و بیدار شده بودند.
در همان شب پس از خواب رفتن پیرمرد، میمون ها تورها و حصارهای دور حیاط را پاره کرده، موانع را برداشته و خود را آزاد کردند.
آنها همچنین میوه هایی که پیرمرد در انبار ذخیره کرده بود را با خود به جنگل برده و هیچگاه بازنگشتند.
سرانجام پیرمرد از گرسنگی جان سپرد.
🖊 #یو_لی_زی می گوید:
در جهان بعضی آدمها با حیله و نه با قوانین عادلانه بر مردمشان حکومت میکنند.
❓آیا این مردم چون ارباب میمون ها نیستند؟
این آدمها از نادانی خود آگاه نیستند، به محض اینکه مردمان آنها به آگاهی برسند، حیله های آنها دیگر کارگر نخواهد بود. "
#نافرمانی_مدنی_بیاموزیم
#پیکار_خشونت_پرهیز
@RP_Fan