فلسفه بدون سانسور
1.42K subscribers
162 photos
119 videos
124 files
30 links
هر آنچه که یک ذهن اندیشمند نیاز دارد

کتاب

کلیپ فلسفی

مطالب ناب فلسفی و علمی




جهان با نگرش درونت تغییر خواهد کرد
Download Telegram
‍ «ازدواج کنی پشیمان می‌شوی،
ازدواج نکنی هم پشیمان می‌شوی،
یا ازدواج می‌کنی یا ازدواج نمی‌کنی
به هر حال پشیمان خواهی شد.
به زنی اعتماد کنی پشیمان می‌شوی،
به زنی اعتماد نکنی هم پشیمان می‌شوی،
یا به زنی اعتماد می‌کنی،
یا به زنی اعتماد نمی‌کنی،
به هر حال پشیمان خواهی شد.
خودت را حلق‌آویز کنی یا نکنی، به هر حال پشیمان خواهی شد.»
[ #سورن_کی‌یرکگار ].

🔹نقدِ اگزیستانسیالیستیِ کیرکگور نسبت به عقل‌گراییِ هگلی:

در نقدِ اگزیستانسیالیستیِ کیرکگور نسبت به نظامِ هگل، جدا شدن از عقل و خودآگاهیِ کلّی، و رفتن به سویِ اگزیستانسِ انضمامی و تکین خود آشکار است. نقدِ دینی، فلسفی و اگزیستانسیالیستیِ وی که بر تکینگیِ فردِ موجود تأکید می‌ورزد، شدیداً واکنشی است به عقل‌گراییِ نظامِ فلسفیِ هگل. کیرکگور مانندِ رقیبِ هگل، شلینگ، نظامِ عقل‌گرایانه‌یِ هگلی را به دلیلِ نادیده گرفتنِ سرشتِ انضمامیِ اگزیستانسِ تکین رد کرد. سبکِ نگارشِ کیرکگور به شدت سوبژکتیو و ادبی بود و غالباً از نامِ مستعار استفاده می‌کرد، و اگزیستانسیالیسمِ مسیحیِ وی برایِ شمارِ متنوعی از متفکرانِ اگزیستانسیالیستِ قرنِ بیستم اهمیتِ بسزایی یافت که غالباً خداناباور بودند.(مانندِ کارل یاسپرس و مارتین هایدگر). بخشِ اعظمِ آثارِ کیرکگور معطوف است به نقدِ کلیسایِ مسیحیِ تثبیت‌شده و نهادهایِ اجتماعیِ دیگر که به عنوانِ بخشی از فرآیندِ «هم‌سطح‌سازی» ای تلقی شده‌اند که سوبژکتیویته و فردیتِ راستین را از بین برده‌اند. نقدِ وی نسبت به گرایش‌هایِ هم‌سطح‌ساز در جهانِ مدرن به وضوح ارائه شده است.

کیرکگور تحتِ تأثیرِ انتقاداتِ شلینگ، نقدِ اگزیستانسیالیستیِ خاصِ خویش را از نقطه ضعفِ بنیادینِ نظامِ نظرورزانه‌یِ هگل را بسط داد: یعنی به چنگ آوردنِ اگزیستانسِ انضمامیِ اندیشه‌ورزِ منفرد، و پی‌بردن به اولویتِ سوبژکتیویته‌یِ دینی بر حوزه‌هایِ «اخلاق» و حیاتِ اخلاقیاتی. هگل در بنانهادنِ نظامِ دانشِ منطق، به جایِ سوبژکتیویته‌یِ زنده‌یِ [پویای] آدمی منفرد، چشم‌اندازِ «ناممکنِ» اندیشه‌یِ محض را اختیار کرد. اما کیرکگور اصرار داشت که کلیتِ اندیشه باید جایِ خود را به تکینگیِ اگزیستانس دهد.

کیرکگور به جایِ آغازِ بی‌پیش‌فرضِ هگل، و حرکتِ انتزاعیِ مفاهیمِ اندیشه‌یِ محض، [مفهومِ] «جهش» (leap) را مطرح کرد: یعنی مفهومی که هرگونه تأملِ انتزاعی را متوقف کرده و ما را وادار به «تصمیم‌گیری» می‌کند. زیرا این راه، تنها راهی است که ما می‌توانیم از طریقِ‌ آن، به سوبژکتیویته‌یِ انضمامیِ فردِ زنده رجوع کنیم. کیرکگور معتقد است که نوعی «جهشِ ایمانی» [leap of faith] اگزیستانسیالیستی، که مغاکی عبورناپذیر میانِ نظام و اگزیستانس را در بر دارد، بدیلی است برایِ منطقِ نظرورزانه‌یِ هگل.

[ #رابرت_سینربرینک : #شناخت_هگل‌گرایی / فصلِ دوم/ ترجمه‌یِ مهدی بهرامی و ویراست مهدی اردبیلی]

پی‌نوشت: جمله‌یِ اول پست از کتابِ «یا این یا آن» کیرکگور است که از زبانِ فردی که در ساحتِ «زیباشناسی» است بیان شده، که البته شباهتِ زیادی به «واپسین انسانِ» نیچه دارد. و بلاتکلیفی در آن به وضوح دیده می‌شود. کیرکگور معتقد است که ما باید از «ساحتِ زیباشناسی» به «ساحتِ اخلاق» و از آن‌جا به «ساحتِ ایمان» برویم. (ابراهیم در ساحتِ ایمان قرار دارد). برایِ کیرکگور کارِ ابراهیم که می‌خواست فرزندِ خود را قربانی کند، ستودنی است (چون ایمان یعنی، خطر کردن) و البته از نظرِ هگل کاری ابلهانه است. چون نگاهِ هگل به دین عقلانی است و این یکی دیگر از انتقادهایِ کیرکگور به هگل است.

👉👉 @philosophibisansoor