#فلسفه
ایمان،آن طور که توصیفش کردم،مبتنی بر ادله و قرائن ناکافی است.اگر ادله و قرائن کافی برای اظهار این مدعا که خداوند وجود دارد در کار می بود،دیگر به ایمان کمتر حاجت می افتاد:در آن صورت می دانستیم که خدایی هست.از آن جا که قرائن و ادله ای کافی وجود ندارد که بر بنیاد آن ها به وجود خداوند یقین پیدا کنیم،همواره این امکان وجود دارد که مومنان در ایمان خویش بر خطا باشند و،همان طور که در مورد اعتقاد به وقوع معجزات ملاحظه کردیم،پاره ای عوامل روانی در کار است که می تواند افراد را به جانب ایمان به خداوند سوق دهد.
به طور مثال،انکار نمی توان کرد که آرام و قرار و خاطرجمعی حاصل از این اعتقاد که موجودی قادر مطلق از ما مراقبت می کند صورتی دلکش دارد.اعتقاد به حیاتِ واپسین نوشداروی گوارایی است برای هراس از مرگ.این عوامل ممکن است در شماری از آدمیان انگیزه ساز شود تا از روی سر سپردگی به وجود خداوند ایمان آورند.البته این لزوماً دلیل نمیشود که ایمان آنها بی مورد و نابجا باشد،بلکه صرفاً نشان از آن دارد که شاید اسباب و علل و انگیزه های ایمانشان ترکیبی از بی قراری و آرزواندیشی باشد.
از این گذشته،همانطور که هیوم مدلل کرده است،احساس شگفتی و حیرتی که از اعتقاد به رخدادهای خارق عادت برمیخیزد به مذاق کثیری از آدمیان خوش می آید.در مورد ایمان به خدا،این نکته اهمیت دارد که میان ایمان راستین و لذت حاصل از داشتن و نگه داشتنِ اعتقاد به وجود خدا تمایز قائل شویم.
این عوامل روانی باید موجب شوند که ما در مورد ایمان آوردن به خداوند جانب احتیاط را نگه داریم:خطااندیشی در مورد انگیزه ی خویش در این عرصه بسیار آسان است.در نهایت،هر مومنی باید کلاه خودش را قاضی کند که آیا ایمان او راستین و سزاوار است یا نه.
#نایجل_واربرتون
ترجمه:مسعود علیا
کتاب:الفبای فلسفه
نشر:ققنوس
@philosophibisansoor
ایمان،آن طور که توصیفش کردم،مبتنی بر ادله و قرائن ناکافی است.اگر ادله و قرائن کافی برای اظهار این مدعا که خداوند وجود دارد در کار می بود،دیگر به ایمان کمتر حاجت می افتاد:در آن صورت می دانستیم که خدایی هست.از آن جا که قرائن و ادله ای کافی وجود ندارد که بر بنیاد آن ها به وجود خداوند یقین پیدا کنیم،همواره این امکان وجود دارد که مومنان در ایمان خویش بر خطا باشند و،همان طور که در مورد اعتقاد به وقوع معجزات ملاحظه کردیم،پاره ای عوامل روانی در کار است که می تواند افراد را به جانب ایمان به خداوند سوق دهد.
به طور مثال،انکار نمی توان کرد که آرام و قرار و خاطرجمعی حاصل از این اعتقاد که موجودی قادر مطلق از ما مراقبت می کند صورتی دلکش دارد.اعتقاد به حیاتِ واپسین نوشداروی گوارایی است برای هراس از مرگ.این عوامل ممکن است در شماری از آدمیان انگیزه ساز شود تا از روی سر سپردگی به وجود خداوند ایمان آورند.البته این لزوماً دلیل نمیشود که ایمان آنها بی مورد و نابجا باشد،بلکه صرفاً نشان از آن دارد که شاید اسباب و علل و انگیزه های ایمانشان ترکیبی از بی قراری و آرزواندیشی باشد.
از این گذشته،همانطور که هیوم مدلل کرده است،احساس شگفتی و حیرتی که از اعتقاد به رخدادهای خارق عادت برمیخیزد به مذاق کثیری از آدمیان خوش می آید.در مورد ایمان به خدا،این نکته اهمیت دارد که میان ایمان راستین و لذت حاصل از داشتن و نگه داشتنِ اعتقاد به وجود خدا تمایز قائل شویم.
این عوامل روانی باید موجب شوند که ما در مورد ایمان آوردن به خداوند جانب احتیاط را نگه داریم:خطااندیشی در مورد انگیزه ی خویش در این عرصه بسیار آسان است.در نهایت،هر مومنی باید کلاه خودش را قاضی کند که آیا ایمان او راستین و سزاوار است یا نه.
#نایجل_واربرتون
ترجمه:مسعود علیا
کتاب:الفبای فلسفه
نشر:ققنوس
@philosophibisansoor
■ فلسفه نوعی فعالیت است: طریقی است برای تفکر درباره انواع معینی از پرسشها.
ممیزترین خصیصه فلسفه به کارگیری استدلال منطقی است.
فلاسفه نوعا با استدلال سروکار دارند: آن ها یا استدلال هایی از پیش خود می آورند یا استدلال های دیگران را در بوته نقد می گذارند، یا به هر دو کار دست می زنند.
به علاوه، فلاسفه مفاهیم را تحلیل می کنند و گرد ابهام و مه آلودگی را از چهره آن ها می زدایند .
غالبا واژه "فلسفه" در مقام کاربرد معنایی دارد فراخ تر از آنچه گفتیم و به نگرش کلی فرد نسبت به زندگی دلالت می کند، یا در غیر این صورت به پاره ای از اشکال رازوری یا عرفان راجع است.
👤 #نایجل_واربرتون
📚 #الفبای_فلسفه
■ ترجمه #مسعود_علیا
join us : | کانال فلسفه
@Philosophibisansoor
ممیزترین خصیصه فلسفه به کارگیری استدلال منطقی است.
فلاسفه نوعا با استدلال سروکار دارند: آن ها یا استدلال هایی از پیش خود می آورند یا استدلال های دیگران را در بوته نقد می گذارند، یا به هر دو کار دست می زنند.
به علاوه، فلاسفه مفاهیم را تحلیل می کنند و گرد ابهام و مه آلودگی را از چهره آن ها می زدایند .
غالبا واژه "فلسفه" در مقام کاربرد معنایی دارد فراخ تر از آنچه گفتیم و به نگرش کلی فرد نسبت به زندگی دلالت می کند، یا در غیر این صورت به پاره ای از اشکال رازوری یا عرفان راجع است.
👤 #نایجل_واربرتون
📚 #الفبای_فلسفه
■ ترجمه #مسعود_علیا
join us : | کانال فلسفه
@Philosophibisansoor
#فلسفه #گزیده_کتاب
فلسفه نوعی فعالیت است
طریقی است برای تفکر درباره انواع معینی از پرسش ها.ممیزترین خصیصه فلسفه به کارگیری استدلال منطقی است.فلاسفه نوعا با استدلال سروکار دارند آن ها یا استدلال هایی از پیش خود می آورند یا استدلال های دیگران را در بوته نقد می گذارند یا به هر دو کار دست می زنند. به علاوه،فلاسفه مفاهیم را تحلیل می کنند و گرد ابهام و مه آلودگی را از چهره آن ها می زدایند. کثیری از باور های ما وقتی که در بوته نقد بررسی نهاده شوند،کاشف به عمل می آید که پایه هایی قرص و محکم دارند؛ولی وضع در مورد برخی از آن ها خلاف این است.مطالعه فلسفه نه تنها به ما کمک می کند تا از سر روشن اندیشی در باب پیش داوری هایمان اندیشه کنیم،بلکه یاری مان می دهد تا از باورهای خود به دقت رفع ابهام کنیم.در این راه که قدم برداریم،رفته رفته این قابلیت در ما پرورده می شود که در باب طیف گسترده ای از موضوعات به طرزی منسجم و خرد پسند استدلال آوریم_و این مهارتی است سودمند و قابل انتقال به دیگران.
#نایجل_واربرتون
ترجمه: #مسعود_علیا
کتاب:الفبای فلسفه
نشر:ققنوس
@philosophibisansoor
فلسفه نوعی فعالیت است
طریقی است برای تفکر درباره انواع معینی از پرسش ها.ممیزترین خصیصه فلسفه به کارگیری استدلال منطقی است.فلاسفه نوعا با استدلال سروکار دارند آن ها یا استدلال هایی از پیش خود می آورند یا استدلال های دیگران را در بوته نقد می گذارند یا به هر دو کار دست می زنند. به علاوه،فلاسفه مفاهیم را تحلیل می کنند و گرد ابهام و مه آلودگی را از چهره آن ها می زدایند. کثیری از باور های ما وقتی که در بوته نقد بررسی نهاده شوند،کاشف به عمل می آید که پایه هایی قرص و محکم دارند؛ولی وضع در مورد برخی از آن ها خلاف این است.مطالعه فلسفه نه تنها به ما کمک می کند تا از سر روشن اندیشی در باب پیش داوری هایمان اندیشه کنیم،بلکه یاری مان می دهد تا از باورهای خود به دقت رفع ابهام کنیم.در این راه که قدم برداریم،رفته رفته این قابلیت در ما پرورده می شود که در باب طیف گسترده ای از موضوعات به طرزی منسجم و خرد پسند استدلال آوریم_و این مهارتی است سودمند و قابل انتقال به دیگران.
#نایجل_واربرتون
ترجمه: #مسعود_علیا
کتاب:الفبای فلسفه
نشر:ققنوس
@philosophibisansoor