#سخنرانی #سخنرانی_آنلاین #چکیده
✅ قراردادگرایی دربارۀ همزمانی و هستیشناسی رویدادها
🗣 حسن امیریآرا(موسسهی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)
🖋 رایشنباخ در کتاب فلسفۀ مکان و زمان (1928)، و بعدها گرونباوم در کتاب مسائل فلسفی مکان و زمان (1973)، استدلال میکنند تعریف رابطۀ همزمانی با فرایند همزمانسازی استاندارد، از طریق ارسال سیگنال از یک موضع، الف، به موضعِ مکانی دیگر، ب، و بازگشت دوبارۀ آن به موضعِ الف (در یک چهارچوب لخت)، مبتنی است بر قراردادی ناظر به یکسانی سرعت سیگنال در جهات مختلف. از نظر آنها، اولاً، این قرارداد یگانه قرارداد ممکن نیست و، ثانیاً، بدون لحاظ کردن قراردادی دربارۀ سرعت یکسویۀ سیگنال، در تعریف همزمانی نوعی دور وجود خواهد داشت: همزمانی به تعیین سرعت یکسویۀ سیگنال وابسته است، و تعیین سرعت یکسویۀ سیگنال به همزمانی وابسته است. مطابق تزِ قراردادگرایی، در نتیجۀ این دور، نمیتوان بدون پذیرفتنِ قراردادی دربارۀ سرعت یکسویۀ سیگنال، یک رویدادِ «یکتا» را در الف، بهعنوان رویدادِ همزمان با رویدادی دیگر در ب، مشخص کرد، و بنابراین مؤلفهای قراردادی در رابطۀ همزمانی حاضر است: همزمانی دو رویدادِ مکانگونه جداشده (spacelike separated) (در یک چهارچوب لخت) امری است قراردادی و صرفاً به رابطۀ علی میان رویدادها مقید است. بهنظر میرسد یکی از نتایج دور فوق آن است که اندازهگیری سرعت یکسویۀ سیگنال علیالاصول ممکن نیست.
برخی فیلسوفان تلاش کردند این نتیجه را دستمایۀ دفاع از هستیشناسی مطلوب خود کنند. از یک سو، ادعا شده است نتیجۀ فوق، استدلال بهسودِ اصالت سرمدیت (Eternalism) را، که پیشتر مبتنی بر نسبیت همزمانی طرح شده بود، تقویت میکند. از سوی دیگر، استدلال شده است نتیجۀ فوق اِمکان دفاع از اصالت حال (Presentism) یا اصالت حال و گذشته را فراهم میکند.
در این سخنرانی ابتدا تلاش میکنم تزِ قراردادگرایی را توضیح دهم و سپس دو استدلال دربارۀ هستیشناسی رویدادها را، که بر دور پیشگفته متمرکزند، و ظاهراً نتایج متضاد دارند، گزارش کنم.
📆 چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399؛ ساعت 14
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
✅ قراردادگرایی دربارۀ همزمانی و هستیشناسی رویدادها
🗣 حسن امیریآرا(موسسهی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)
🖋 رایشنباخ در کتاب فلسفۀ مکان و زمان (1928)، و بعدها گرونباوم در کتاب مسائل فلسفی مکان و زمان (1973)، استدلال میکنند تعریف رابطۀ همزمانی با فرایند همزمانسازی استاندارد، از طریق ارسال سیگنال از یک موضع، الف، به موضعِ مکانی دیگر، ب، و بازگشت دوبارۀ آن به موضعِ الف (در یک چهارچوب لخت)، مبتنی است بر قراردادی ناظر به یکسانی سرعت سیگنال در جهات مختلف. از نظر آنها، اولاً، این قرارداد یگانه قرارداد ممکن نیست و، ثانیاً، بدون لحاظ کردن قراردادی دربارۀ سرعت یکسویۀ سیگنال، در تعریف همزمانی نوعی دور وجود خواهد داشت: همزمانی به تعیین سرعت یکسویۀ سیگنال وابسته است، و تعیین سرعت یکسویۀ سیگنال به همزمانی وابسته است. مطابق تزِ قراردادگرایی، در نتیجۀ این دور، نمیتوان بدون پذیرفتنِ قراردادی دربارۀ سرعت یکسویۀ سیگنال، یک رویدادِ «یکتا» را در الف، بهعنوان رویدادِ همزمان با رویدادی دیگر در ب، مشخص کرد، و بنابراین مؤلفهای قراردادی در رابطۀ همزمانی حاضر است: همزمانی دو رویدادِ مکانگونه جداشده (spacelike separated) (در یک چهارچوب لخت) امری است قراردادی و صرفاً به رابطۀ علی میان رویدادها مقید است. بهنظر میرسد یکی از نتایج دور فوق آن است که اندازهگیری سرعت یکسویۀ سیگنال علیالاصول ممکن نیست.
برخی فیلسوفان تلاش کردند این نتیجه را دستمایۀ دفاع از هستیشناسی مطلوب خود کنند. از یک سو، ادعا شده است نتیجۀ فوق، استدلال بهسودِ اصالت سرمدیت (Eternalism) را، که پیشتر مبتنی بر نسبیت همزمانی طرح شده بود، تقویت میکند. از سوی دیگر، استدلال شده است نتیجۀ فوق اِمکان دفاع از اصالت حال (Presentism) یا اصالت حال و گذشته را فراهم میکند.
در این سخنرانی ابتدا تلاش میکنم تزِ قراردادگرایی را توضیح دهم و سپس دو استدلال دربارۀ هستیشناسی رویدادها را، که بر دور پیشگفته متمرکزند، و ظاهراً نتایج متضاد دارند، گزارش کنم.
📆 چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399؛ ساعت 14
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
Forwarded from انجمن علمی فلسفهعلم شریف (Beh zad)
#سخنرانی_آنلاین
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
📆 یکشنبه 28 اردیبهشت 1399؛ ساعت 18
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
📆 یکشنبه 28 اردیبهشت 1399؛ ساعت 18
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
Audio
🔴 جلسه_ششم (اردیبهشت_99)
#فلسفه_اخلاق
#دکتر_ابراهیم_آزادگان
#کلاس_آنلاین
❇️ تفاوت فلسفه اخلاق کانت و ارسطو پیرامون خیر اعلی
✅ موضع آشتی گونه کورسگارد درباب اخلاق کانت و ارسطو
✅ بین دیدگاه ارسطو و کانت, کدامیک راهگشای مسائل اخلاقی در عصر مدرن است؟
🔖 اسلاید جلسه اول تا ششم را از لینک زیر دریافت کنید:
📎 https://b2n.ir/778385
------------------------------------------
🆔@jorateandishidan
🆔 @philsharif
#فلسفه_اخلاق
#دکتر_ابراهیم_آزادگان
#کلاس_آنلاین
❇️ تفاوت فلسفه اخلاق کانت و ارسطو پیرامون خیر اعلی
✅ موضع آشتی گونه کورسگارد درباب اخلاق کانت و ارسطو
✅ بین دیدگاه ارسطو و کانت, کدامیک راهگشای مسائل اخلاقی در عصر مدرن است؟
🔖 اسلاید جلسه اول تا ششم را از لینک زیر دریافت کنید:
📎 https://b2n.ir/778385
------------------------------------------
🆔@jorateandishidan
🆔 @philsharif
قراردادگرایی
#سخنرانی #سخنرانی_آنلاین #صوت
✅ قراردادگرایی دربارۀ همزمانی و هستیشناسی رویدادها
🗣 حسن امیریآرا(موسسهی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)
———————
🆔: @philsharif
✅ قراردادگرایی دربارۀ همزمانی و هستیشناسی رویدادها
🗣 حسن امیریآرا(موسسهی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)
———————
🆔: @philsharif
Forwarded from انجمن علمی فلسفهعلم شریف (Beh zad)
#سخنرانی_آنلاین
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
📆 یکشنبه 28 اردیبهشت 1399؛ ساعت 18
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
📆 یکشنبه 28 اردیبهشت 1399؛ ساعت 18
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
انجمن علمی فلسفهعلم شریف
#سخنرانی_آنلاین ✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن 👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران) 📆 یکشنبه 28 اردیبهشت 1399؛ ساعت 18 ❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان"…
#سخنرانی #سخنرانی_آنلاین #چکیده
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
🔰نظریه افول علم در جهان اسلام را نژادپرستان قرن نوزدهمی مثل ارنست رنان مطرح کردند و امثال دکتر صادق زیباکلام بدون هیچ آشنایی اولیه با ظرائف تاریخ علم در جهان اسلام عمومیسازی کردند.
در این سخنرانی پیشینه این نظریه را خواهم کاوید، ویژگی هایش را بر خواهم شمرد و اشکالات اساسی آن را با مراجعه به متون پژوهشگران و نسخههای خطی به جا مانده از قرنها پیش بررسی خواهم کرد.
📆 یکشنبه 28 اردیبهشت 1399؛ ساعت 18
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
🔰نظریه افول علم در جهان اسلام را نژادپرستان قرن نوزدهمی مثل ارنست رنان مطرح کردند و امثال دکتر صادق زیباکلام بدون هیچ آشنایی اولیه با ظرائف تاریخ علم در جهان اسلام عمومیسازی کردند.
در این سخنرانی پیشینه این نظریه را خواهم کاوید، ویژگی هایش را بر خواهم شمرد و اشکالات اساسی آن را با مراجعه به متون پژوهشگران و نسخههای خطی به جا مانده از قرنها پیش بررسی خواهم کرد.
📆 یکشنبه 28 اردیبهشت 1399؛ ساعت 18
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
#یادداشت
🗯 معمولاً در بین کسایی که فلسفه کار میکنن، یکی از واژههایی که خیلی محترمه و زیاد ازش استفاده میکنن، «استدلال»ه: "من توی اون مقاله استدلال کردم که..."، "کریپکی با استدلال خودش نشون داد که..."، "بچهها دقت کنین به استدلالاش. ببینید چه استدلالی داره برای حرفش میاره."، "ادوارد مور که همینطوری الکی دیدگاه شکگرایان رو رد نکرد، برای حرفش استدلال آورد". چرا ما اینقدر به دنبال استدلالیم؟ آیا سخن مستدل، بهتر از سخن غیر مستدله؟ آیا استدلال، تضمین بهتری برای رسیدن به صدق (یا حقیقت) یا حتی اجماع، نسبت به روشهای دیگهست؟ اگر نیست، چرا در فلسفه عمدۀ اساتید و پژوهشگرا دنبال استدلالن و تمایل دارن حرف خودشون رو استدلال بنامن؟
🗯 آیا وقتی ما مثلاً با استدلال متفکر «الف» اقناع میشیم، به این معنیه که اون استدلال دارای یه ممیزه، یه ویژگی، یه جوهریه که «هر» کسی با شنیدن اون استدلال اقناع میشه؟ قطعاً نه. ولی آیا «هر» فرد عاقل و آشنا با فلسفه و منصفی با اون استدلال اقناع و متقاعد میشه؟ باز هم نه. کافیه به تاریخ فلسفه نگاه کنیم و از خودمون بپرسیم کدوم استدلال در طول تاریخ فلسفه بوده که همۀ فیلسوفا رو قانع کنه؟ و حتی فراتر از اون: بسیاری از استدلالهای مهم تاریخ فلسفه، با ضداستدلال (استدلال یا استدلالهایی علیه خودشون) مواجه شدن؛ مثلاً استدلال هیوم علیه معرفتبخشی استقرا، بیپاسخ موند؟ آیا استدلالهای اثبات وجود خدا بیپاسخ موندن؟ حتی استدلال به نفع اینکه «هویاتی مثل الکترون و کوارک و ویروس واقعاً در جهان وجود دارن و صرفاً ساختۀ ذهن ما نیستن» هم با استدلالهایی علیه خودشون روبهرو شدن.
🗯 آیا ما میتونیم از مؤلفهای به نام «میزان اقناعکنندگی» یک استدلال حرف بزنیم؟ مثلاً میتونیم بگیم استدلال «ب» دارای میزان اقناعکنندگی 70 درصده، ولی استدلال «ج» دارای میزان اقناعکنندگی 40 درصده؟ یا نه، ما نمیتونیم از چنین چیزی حرف بزنیم، چون افراد مختلف (آشنا به فلسفه و منصف)، واکنشهای متفاوتی به یه «یک» استدلال نشون میدن؟ چرا استدلالهایی که یک زمانی توی تاریخ فلسفه طرفداران زیادی داشتن، امروز نیاز به بازسازی دارن؟ چرا امروز یه عدهای مثلاً استدلالهای ابنسینا رو بازسازی میکنن؟ آیا ما در روشهای فلسفهورزی «پیشرفت» کردیم که نیازه حرفهای ابنسینا رو "ارتقا" بدیم؟ پس چرا یه عدهای از فلسفهکارها منتقد همون روش فلسفهورزی ان که با استفاده از اون، استدلال ابنسینا قراره بازسازی بشه؟
🗯 پس اگه قراره استدلال هم موافقان و مخالفان باسواد و منصفی داشته باشه و ما نتونیم با استدلال به اجماع برسیم، پس فرق بین استدلال راسل به نفع نظریۀ توصیفات و رمان «یادداشتهای زیرزمینی» چیه؟ پس چرا فلسفهکارها برای دستیابی به صدق (یا حقیقت)، اینقدر روی استدلال اصرار دارن؟ شاید هم نباید علاقۀ خیلی از فلسفهکارها به استدلال رو به صورت معرفتی تحلیل کنیم. مثلاً میتونیم بپرسیم «آیا استدلال، صرفاً به عنوان یک ممیزه و مشخصۀ شغلی و صنفی برای فلسفهکارها نیست؟» که فلسفهکارها میتونن باهاش ادعا کنن "فرق ما با روانپزشکها و رانندهتاکسیها و نونواها و خوانندهها اینه که ما استدلال میکنیم" یا "فرق ما با اونا اینه که ما بهتر و دقیقتر استدلال میکنیم. ولی بقیه به اندازۀ ما (فلسفهکارها) نمیتونن اینقدر خوب استدلال کنن".
اون وقت سؤال میشه این: استدلال بهتر چیه؟
✅ نقد و نظر: @Ali_soltanzadeh
—————————
🆔 @philosophycafe
✅ @philsharif
🗯 معمولاً در بین کسایی که فلسفه کار میکنن، یکی از واژههایی که خیلی محترمه و زیاد ازش استفاده میکنن، «استدلال»ه: "من توی اون مقاله استدلال کردم که..."، "کریپکی با استدلال خودش نشون داد که..."، "بچهها دقت کنین به استدلالاش. ببینید چه استدلالی داره برای حرفش میاره."، "ادوارد مور که همینطوری الکی دیدگاه شکگرایان رو رد نکرد، برای حرفش استدلال آورد". چرا ما اینقدر به دنبال استدلالیم؟ آیا سخن مستدل، بهتر از سخن غیر مستدله؟ آیا استدلال، تضمین بهتری برای رسیدن به صدق (یا حقیقت) یا حتی اجماع، نسبت به روشهای دیگهست؟ اگر نیست، چرا در فلسفه عمدۀ اساتید و پژوهشگرا دنبال استدلالن و تمایل دارن حرف خودشون رو استدلال بنامن؟
🗯 آیا وقتی ما مثلاً با استدلال متفکر «الف» اقناع میشیم، به این معنیه که اون استدلال دارای یه ممیزه، یه ویژگی، یه جوهریه که «هر» کسی با شنیدن اون استدلال اقناع میشه؟ قطعاً نه. ولی آیا «هر» فرد عاقل و آشنا با فلسفه و منصفی با اون استدلال اقناع و متقاعد میشه؟ باز هم نه. کافیه به تاریخ فلسفه نگاه کنیم و از خودمون بپرسیم کدوم استدلال در طول تاریخ فلسفه بوده که همۀ فیلسوفا رو قانع کنه؟ و حتی فراتر از اون: بسیاری از استدلالهای مهم تاریخ فلسفه، با ضداستدلال (استدلال یا استدلالهایی علیه خودشون) مواجه شدن؛ مثلاً استدلال هیوم علیه معرفتبخشی استقرا، بیپاسخ موند؟ آیا استدلالهای اثبات وجود خدا بیپاسخ موندن؟ حتی استدلال به نفع اینکه «هویاتی مثل الکترون و کوارک و ویروس واقعاً در جهان وجود دارن و صرفاً ساختۀ ذهن ما نیستن» هم با استدلالهایی علیه خودشون روبهرو شدن.
🗯 آیا ما میتونیم از مؤلفهای به نام «میزان اقناعکنندگی» یک استدلال حرف بزنیم؟ مثلاً میتونیم بگیم استدلال «ب» دارای میزان اقناعکنندگی 70 درصده، ولی استدلال «ج» دارای میزان اقناعکنندگی 40 درصده؟ یا نه، ما نمیتونیم از چنین چیزی حرف بزنیم، چون افراد مختلف (آشنا به فلسفه و منصف)، واکنشهای متفاوتی به یه «یک» استدلال نشون میدن؟ چرا استدلالهایی که یک زمانی توی تاریخ فلسفه طرفداران زیادی داشتن، امروز نیاز به بازسازی دارن؟ چرا امروز یه عدهای مثلاً استدلالهای ابنسینا رو بازسازی میکنن؟ آیا ما در روشهای فلسفهورزی «پیشرفت» کردیم که نیازه حرفهای ابنسینا رو "ارتقا" بدیم؟ پس چرا یه عدهای از فلسفهکارها منتقد همون روش فلسفهورزی ان که با استفاده از اون، استدلال ابنسینا قراره بازسازی بشه؟
🗯 پس اگه قراره استدلال هم موافقان و مخالفان باسواد و منصفی داشته باشه و ما نتونیم با استدلال به اجماع برسیم، پس فرق بین استدلال راسل به نفع نظریۀ توصیفات و رمان «یادداشتهای زیرزمینی» چیه؟ پس چرا فلسفهکارها برای دستیابی به صدق (یا حقیقت)، اینقدر روی استدلال اصرار دارن؟ شاید هم نباید علاقۀ خیلی از فلسفهکارها به استدلال رو به صورت معرفتی تحلیل کنیم. مثلاً میتونیم بپرسیم «آیا استدلال، صرفاً به عنوان یک ممیزه و مشخصۀ شغلی و صنفی برای فلسفهکارها نیست؟» که فلسفهکارها میتونن باهاش ادعا کنن "فرق ما با روانپزشکها و رانندهتاکسیها و نونواها و خوانندهها اینه که ما استدلال میکنیم" یا "فرق ما با اونا اینه که ما بهتر و دقیقتر استدلال میکنیم. ولی بقیه به اندازۀ ما (فلسفهکارها) نمیتونن اینقدر خوب استدلال کنن".
اون وقت سؤال میشه این: استدلال بهتر چیه؟
✅ نقد و نظر: @Ali_soltanzadeh
—————————
🆔 @philosophycafe
✅ @philsharif
#یادداشت
🔸در باب اینکه کمال همنشین در آدمی اثر دارد حتی اگر همنشین آدمی چوب باشد یا میوه یا گوشت یا کتاب یا ماشین یا غیر آن
🔺وقتی آدم گرسنه یا تشنه باشد معمولاً قوای ذهنی او مختل میشود. زودتر ناراحت یا عصبانی میشود. و امثالهم. وقتی خبر ناخوشی به آدم بدهند یا او را در معرض افکار ناخوش قرار بدهند مزاج او تحت تأثیر قرار میگیرد. وقتی خبر خوش بدهند روبراه میشود. پس بدیهی است که اوضاع ذهن آدمی بر بدن او تأثیر دارد و بالعکس. یعنی لازم نیست شما دانشمند باشی و بدانی با قرص میشود در روان آدمیزاد دخل و تصرف کرد. یا دانشمند باشی و بدانی تصور تمرین ورزشی میتواند تا حدی مانند تمرین ورزشی واقعی روی بدن اثر کند. لازم نیست دانشمند باشی و به تأثیر و تأثیر ذهن و بدن قائل باشی. قدری تأمل مختصر در زندگی روزمره هم کافیست.
🔺حالا تأثیر اوضاع ذهنی بر بدن را در نظر بگیرید. آیا این تأثیر فقط محدود به تأثیر استرس و اضطراب است که خارج از اختیار آدمی بر بدن آدمی اثر میکند؟ آیا ممکن است حالات ذهنی که از نوع استرس نیست هم بر بدن اثر بگذارد؟ مثلاً آیا ممکن است تصور من راجع به اینکه «زمین گرد است» یا «اضلاع مربع با هم برابر است» بر بدن من تأثیر بگذارد؟
🔺سؤال دیگر: آیا ممکن است حالات ذهنی روی یکدیگر هم اثر بگذارند؟ مثلاً من وقتی استرس میگیرم بدون اینکه خودم اراده کنم ناگهان نظرم راجع به اینکه «زمین گرد است» یا نظرم راجع به مسائل سیاسی عوض شود؟ آیا ممکن است یک حالت ذهنی خاص بتواند حالات ذهنی دیگر را دستکاری کند بدون اینکه خود من بدانم؟ آیا ممکن است رابطۀ بین حالات ذهنی هم مثل رابطۀ استرس و ضربان قلب و اسهال و یبوست ناخودآگاه باشد؟
🔺به نظر بدیهی است که ممکن است حالات ذهنی بر یکدیگر اثر بگذارند. اما آیا ممکن است مؤانست من با علم ریاضی و تأمل بسیار روی «دو به علاوۀ دو مساوی است با چهار» روی رفتار روزمرۀ من اثر بگذارد؟ مثلاً بدون اینکه خودم آگاه باشم گمان کنم زندگی روزمره شبیه مسئلۀ ریاضی است. یا گمان کنم «دانش» چیزی است شبیه ریاضی. یا گمان کنم «فن شنا» چیزی است مثل فن حل مسئلۀ ریاضی.
🔺نقل است یکی از ریاضیدانهای مشهور میخواست شنا یاد بگیرد. کتاب آموزش شنا را کامل خواند و رفت شیرجه زد توی دریاچه. بدیهی است که هیچ فایده نداشت. بیچاره گمان کرده بود حفظ کردن یک سری اصول اولیه و فهم قوانین حاکم بر «فرمالیسم» شنا او را شناگر خواهد کرد.
🔺به گمانم خیلی از کسانی که با ریاضی و فیزیک و منطق و فلسفه سروکله میزنند دچار چنین خوشخیالیها میشوند. انگار زندگی مثل ریاضی است یا فیزیک یا منطق. انگار آدمها همیشه طبق قواعد منطقی عمل میکنند (یا باید بکنند). به همین دلیل است که عمدۀ این تیپ آدمها «یبس» و نچسب میشوند. یعنی در روابط عادی زندگیشان اختلال شدید ایجاد میشود. تصورشان از روابط انسانی و اخلاق و سیاست و فرهنگ و غیره «فرمال» میشود. منطقی. خشک. ایستا. لایتغیر. حتی وقتی میخواهند راجع به اخلاق و سیاست و فرهنگ و علم هم «پویا» فکر کنند باز به نحوی این کار را انجام میدهند که در نهایت «ایستا» و منجمد است.
🔺برخی هم که با ریاضی و فیزیک و منطق و فلسفه سروکله نمیزنند خیال میکنند زندگی هیچ ربطی به اینها ندارد. مثلاً ممکن است شناگری گمان برد شنا هیچ قاعده و قانون «فرمال» ندارد و علم فیزیک و ریاضی یا فلسفه و منطق ربطی به شنا ندارد. یا گمان برد امکان ندارد رباتی ساخت که مثل او شنا کند.
▫️این مقدمه را بدان گفتم که ادعا کنم آدمی با هر چه خو بگیرد خوی آن را هم میگیرد. اگر ریاضی بخواند همه چیز را ریاضیوار. میوهفروش یا قصاب یا نجار یا فلسفهخوانده یا راننده یا هر چیوار. و صدالبته چنین نیست که کسی بتواند آنچه را بدان خو گرفته دور بریزد و خوی دلخواه پیشه کند. ما در خویهای خود اسیریم. یا به عبارت دیگر، ما چیزی نیستیم مگر مجموع خویها. اما یک نفر هست که میتواند از خوی خویش فرا برود. اسم او را علیالحساب میگذارم فیلسوف واقعی. فیلسوف واقعی را هر جا میتوان یافت. میان بقال و قصاب حتی. او تلاش میکند از آنچه بدان خو گرفته فراتر برود. او قادر به چنین کاری نیست مگر ابتدا به عدم امکان این کار آگاه شود. فتأمّل.
———————
🆔 @sadeghekazeb
✅ @philsharif
🔸در باب اینکه کمال همنشین در آدمی اثر دارد حتی اگر همنشین آدمی چوب باشد یا میوه یا گوشت یا کتاب یا ماشین یا غیر آن
🔺وقتی آدم گرسنه یا تشنه باشد معمولاً قوای ذهنی او مختل میشود. زودتر ناراحت یا عصبانی میشود. و امثالهم. وقتی خبر ناخوشی به آدم بدهند یا او را در معرض افکار ناخوش قرار بدهند مزاج او تحت تأثیر قرار میگیرد. وقتی خبر خوش بدهند روبراه میشود. پس بدیهی است که اوضاع ذهن آدمی بر بدن او تأثیر دارد و بالعکس. یعنی لازم نیست شما دانشمند باشی و بدانی با قرص میشود در روان آدمیزاد دخل و تصرف کرد. یا دانشمند باشی و بدانی تصور تمرین ورزشی میتواند تا حدی مانند تمرین ورزشی واقعی روی بدن اثر کند. لازم نیست دانشمند باشی و به تأثیر و تأثیر ذهن و بدن قائل باشی. قدری تأمل مختصر در زندگی روزمره هم کافیست.
🔺حالا تأثیر اوضاع ذهنی بر بدن را در نظر بگیرید. آیا این تأثیر فقط محدود به تأثیر استرس و اضطراب است که خارج از اختیار آدمی بر بدن آدمی اثر میکند؟ آیا ممکن است حالات ذهنی که از نوع استرس نیست هم بر بدن اثر بگذارد؟ مثلاً آیا ممکن است تصور من راجع به اینکه «زمین گرد است» یا «اضلاع مربع با هم برابر است» بر بدن من تأثیر بگذارد؟
🔺سؤال دیگر: آیا ممکن است حالات ذهنی روی یکدیگر هم اثر بگذارند؟ مثلاً من وقتی استرس میگیرم بدون اینکه خودم اراده کنم ناگهان نظرم راجع به اینکه «زمین گرد است» یا نظرم راجع به مسائل سیاسی عوض شود؟ آیا ممکن است یک حالت ذهنی خاص بتواند حالات ذهنی دیگر را دستکاری کند بدون اینکه خود من بدانم؟ آیا ممکن است رابطۀ بین حالات ذهنی هم مثل رابطۀ استرس و ضربان قلب و اسهال و یبوست ناخودآگاه باشد؟
🔺به نظر بدیهی است که ممکن است حالات ذهنی بر یکدیگر اثر بگذارند. اما آیا ممکن است مؤانست من با علم ریاضی و تأمل بسیار روی «دو به علاوۀ دو مساوی است با چهار» روی رفتار روزمرۀ من اثر بگذارد؟ مثلاً بدون اینکه خودم آگاه باشم گمان کنم زندگی روزمره شبیه مسئلۀ ریاضی است. یا گمان کنم «دانش» چیزی است شبیه ریاضی. یا گمان کنم «فن شنا» چیزی است مثل فن حل مسئلۀ ریاضی.
🔺نقل است یکی از ریاضیدانهای مشهور میخواست شنا یاد بگیرد. کتاب آموزش شنا را کامل خواند و رفت شیرجه زد توی دریاچه. بدیهی است که هیچ فایده نداشت. بیچاره گمان کرده بود حفظ کردن یک سری اصول اولیه و فهم قوانین حاکم بر «فرمالیسم» شنا او را شناگر خواهد کرد.
🔺به گمانم خیلی از کسانی که با ریاضی و فیزیک و منطق و فلسفه سروکله میزنند دچار چنین خوشخیالیها میشوند. انگار زندگی مثل ریاضی است یا فیزیک یا منطق. انگار آدمها همیشه طبق قواعد منطقی عمل میکنند (یا باید بکنند). به همین دلیل است که عمدۀ این تیپ آدمها «یبس» و نچسب میشوند. یعنی در روابط عادی زندگیشان اختلال شدید ایجاد میشود. تصورشان از روابط انسانی و اخلاق و سیاست و فرهنگ و غیره «فرمال» میشود. منطقی. خشک. ایستا. لایتغیر. حتی وقتی میخواهند راجع به اخلاق و سیاست و فرهنگ و علم هم «پویا» فکر کنند باز به نحوی این کار را انجام میدهند که در نهایت «ایستا» و منجمد است.
🔺برخی هم که با ریاضی و فیزیک و منطق و فلسفه سروکله نمیزنند خیال میکنند زندگی هیچ ربطی به اینها ندارد. مثلاً ممکن است شناگری گمان برد شنا هیچ قاعده و قانون «فرمال» ندارد و علم فیزیک و ریاضی یا فلسفه و منطق ربطی به شنا ندارد. یا گمان برد امکان ندارد رباتی ساخت که مثل او شنا کند.
▫️این مقدمه را بدان گفتم که ادعا کنم آدمی با هر چه خو بگیرد خوی آن را هم میگیرد. اگر ریاضی بخواند همه چیز را ریاضیوار. میوهفروش یا قصاب یا نجار یا فلسفهخوانده یا راننده یا هر چیوار. و صدالبته چنین نیست که کسی بتواند آنچه را بدان خو گرفته دور بریزد و خوی دلخواه پیشه کند. ما در خویهای خود اسیریم. یا به عبارت دیگر، ما چیزی نیستیم مگر مجموع خویها. اما یک نفر هست که میتواند از خوی خویش فرا برود. اسم او را علیالحساب میگذارم فیلسوف واقعی. فیلسوف واقعی را هر جا میتوان یافت. میان بقال و قصاب حتی. او تلاش میکند از آنچه بدان خو گرفته فراتر برود. او قادر به چنین کاری نیست مگر ابتدا به عدم امکان این کار آگاه شود. فتأمّل.
———————
🆔 @sadeghekazeb
✅ @philsharif
#سخنرانی_آنلاین #سخنرانی #چکیده
✅ نورمتیویتی توافق فرضی
🗣 امید کریم زاده(دانشگاه شهید بهشتی؛ پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری)
در تمامی نظریه های سیاسی قراردادگرا(contractualist) در فلسفه سیاسی مدرن، توجیه (justification) یا مشروعیت (legitimacy) قوانین سیاسی به وقوع قرارداد یا توافق (consent) میان مرجع اقتدار و شهروندان بستگی دارد. طبیعی¬ترین نوع توافق آن است که به صورت واقعی و بالفعل (actual) میان مرجع اقتدار سیاسی و همه کسانی که قرار است تحت آن اقتدار قرار بگیرند، واقع شود. با این حال واضح است که به دلیل پیچیدگی¬های جغرافیایی و جمعیتی در جوامع مدرن حصول توافق بالفعل امکان پذیر نیست. به همین دلیل در اکثر نظریه های سیاسی مدرن مفهوم توافق فرضی (hypothetical consent) جانشین توافق واقعی شده است. توافق فرضی اگر با نوعی نظریه معقولیت (theory of rationality) یا نظریه تصمیم گیری همراه شود، می تواند گونه¬ای توجیه یا مشروعیت سیاسی به وجود بیاورد مشروط بر اینکه توافق فرضی از نظر هنجاری الزام آور(normative) باشد. موضوع اصلی این سخنرانی بررسی الزام آور بودن توافق فرضی است. پس از مقدمه ای کوتاه درباره تاریخچه کاربرد توافق فرضی در نظریه های سیاسی معاصر - به ویژه نظریه عدالت رالز - این پرسش را مطرح می کنم که آیا توافق فرضی از نظر هنجاری الزام آور است یا نه. پاسخ های اولیه به این پرسش از طریق مقایسه توافق فرضی و توافق واقعی شکل می گیرد. سپس مثال ها و سناریوهایی را مطرح میکنم که به نظر میآید در آنها توافق فرضی الزام آور است. بخش اصلی سخنرانی صرف بررسی نظریه ها یا تبیین هایی می شود که میکوشند الزام آور بودن توافق فرضی را توضیح دهند یا آن را ابطال کنند. ابتدا استدلال شباهت (argument from similarity) را علیه الزام آور بودن توافق فرضی صورت بندی و بررسی می کنم و سپس به بررسی استدلال دورکین (Dworkin) علیه توافق فرضی می پردازم. در پایان از طریق کمک گرفتن از ایده ای در متافیزیک تحلیلی برای اثبات اختیار(free will) در کنش های قصدمند، میکوشم طرح استدلالی را به نفع الزام آور بودن توافق فرضی توضیح دهم.
📆 چهارشنبه 31 اردیبهشت 1399؛ ساعت 14
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
✅ نورمتیویتی توافق فرضی
🗣 امید کریم زاده(دانشگاه شهید بهشتی؛ پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری)
در تمامی نظریه های سیاسی قراردادگرا(contractualist) در فلسفه سیاسی مدرن، توجیه (justification) یا مشروعیت (legitimacy) قوانین سیاسی به وقوع قرارداد یا توافق (consent) میان مرجع اقتدار و شهروندان بستگی دارد. طبیعی¬ترین نوع توافق آن است که به صورت واقعی و بالفعل (actual) میان مرجع اقتدار سیاسی و همه کسانی که قرار است تحت آن اقتدار قرار بگیرند، واقع شود. با این حال واضح است که به دلیل پیچیدگی¬های جغرافیایی و جمعیتی در جوامع مدرن حصول توافق بالفعل امکان پذیر نیست. به همین دلیل در اکثر نظریه های سیاسی مدرن مفهوم توافق فرضی (hypothetical consent) جانشین توافق واقعی شده است. توافق فرضی اگر با نوعی نظریه معقولیت (theory of rationality) یا نظریه تصمیم گیری همراه شود، می تواند گونه¬ای توجیه یا مشروعیت سیاسی به وجود بیاورد مشروط بر اینکه توافق فرضی از نظر هنجاری الزام آور(normative) باشد. موضوع اصلی این سخنرانی بررسی الزام آور بودن توافق فرضی است. پس از مقدمه ای کوتاه درباره تاریخچه کاربرد توافق فرضی در نظریه های سیاسی معاصر - به ویژه نظریه عدالت رالز - این پرسش را مطرح می کنم که آیا توافق فرضی از نظر هنجاری الزام آور است یا نه. پاسخ های اولیه به این پرسش از طریق مقایسه توافق فرضی و توافق واقعی شکل می گیرد. سپس مثال ها و سناریوهایی را مطرح میکنم که به نظر میآید در آنها توافق فرضی الزام آور است. بخش اصلی سخنرانی صرف بررسی نظریه ها یا تبیین هایی می شود که میکوشند الزام آور بودن توافق فرضی را توضیح دهند یا آن را ابطال کنند. ابتدا استدلال شباهت (argument from similarity) را علیه الزام آور بودن توافق فرضی صورت بندی و بررسی می کنم و سپس به بررسی استدلال دورکین (Dworkin) علیه توافق فرضی می پردازم. در پایان از طریق کمک گرفتن از ایده ای در متافیزیک تحلیلی برای اثبات اختیار(free will) در کنش های قصدمند، میکوشم طرح استدلالی را به نفع الزام آور بودن توافق فرضی توضیح دهم.
📆 چهارشنبه 31 اردیبهشت 1399؛ ساعت 14
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
———————
🆔: @philsharif
Oful
#سخنرانی #سخنرانی_آنلاین #صوت
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
———————
🆔: @philsharif
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
———————
🆔: @philsharif
انجمن علمی فلسفهعلم شریف
#سخنرانی #سخنرانی_آنلاین #صوت ✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلامی و عوامل آن 👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران) ——————— 🆔: @philsharif – Oful
#سخنرانی #سخنرانی_آنلاین #ویدئو
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلام و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
❇️ جهت تماشای سخنرانی به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
📎 https://www.aparat.com/v/CnNTJ
———————
🆔: @philsharif
✅ نقد و بررسی نظریهی افول علم در جهان اسلام و عوامل آن
👤 دکتر امیرمحمد گمینی(عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران)
❇️ جهت تماشای سخنرانی به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
📎 https://www.aparat.com/v/CnNTJ
———————
🆔: @philsharif
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
نقد و بررسی نظریه افول علم در جهان اسلام - امیرمحمد گمینی
آیا علم در ایران و جهان اسلام واقعا از قرن ششم هجری افول کرد؟ آیا غزالی و اشاعره عامل افول علم بودند یا برعکس، عامل افول فلسفه ارسطویی شدند؟ اگر علم در جهان اسلام آن طور که می گویند افول نکرده، پس چرا علم در ملل اروپایی از جهان اسلام پیشرفته است؟
Audio
🔴 جلسه_هفتم (اردیبهشت_99)
#فلسفه_اخلاق
#دکتر_ابراهیم_آزادگان
#کلاس_آنلاین
❇️ برمبنای آراء هیوم
🔖 اسلاید جلسه اول تا هفتم را از لینک زیر دریافت کنید:
📎 https://b2n.ir/737286
------------------------------------------
🆔 @jorateandishidan
✅ @philsharif
#فلسفه_اخلاق
#دکتر_ابراهیم_آزادگان
#کلاس_آنلاین
❇️ برمبنای آراء هیوم
🔖 اسلاید جلسه اول تا هفتم را از لینک زیر دریافت کنید:
📎 https://b2n.ir/737286
------------------------------------------
🆔 @jorateandishidan
✅ @philsharif
انجمن علمی فلسفهعلم شریف pinned «#سخنرانی_آنلاین #سخنرانی #چکیده ✅ نورمتیویتی توافق فرضی 🗣 امید کریم زاده(دانشگاه شهید بهشتی؛ پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری) در تمامی نظریه های سیاسی قراردادگرا(contractualist) در فلسفه سیاسی مدرن، توجیه (justification) یا مشروعیت (legitimacy) قوانین…»
Audio
#سخنرانی_آنلاین #سخنرانی #صوت
✅ نورمتیویتی توافق فرضی
🗣 امید کریم زاده(دانشگاه شهید بهشتی؛ پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری)
———————
🆔: @philsharif
✅ نورمتیویتی توافق فرضی
🗣 امید کریم زاده(دانشگاه شهید بهشتی؛ پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری)
———————
🆔: @philsharif
#مقاله
🔹 مقالهی آقای برزگر(دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)، با عنوان “QBism Is Not So Simply Dismissed” در مجلهی Foundations of physics به چاپ رسید.
🔸 لینک مقاله:
📎 https://link.springer.com/article/10.1007/s10701-020-00347-3?wt_mc=Internal.Event.1.SEM.ArticleAuthorOnlineFirst
————————
🆔: @philsharif
🔹 مقالهی آقای برزگر(دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)، با عنوان “QBism Is Not So Simply Dismissed” در مجلهی Foundations of physics به چاپ رسید.
🔸 لینک مقاله:
📎 https://link.springer.com/article/10.1007/s10701-020-00347-3?wt_mc=Internal.Event.1.SEM.ArticleAuthorOnlineFirst
————————
🆔: @philsharif
SpringerLink
QBism Is Not So Simply Dismissed
Foundations of Physics - QBism is one of the main candidates for an epistemic interpretation of quantum mechanics. According to QBism, the quantum state or the wavefunction represents the...
#سخنرانی #سخنرانی_آنلاین #چکیده
✅ بازیابی علت غایی در فلسفه روانکاوی آلفرد آدلر
👤 مهدی نسرین(دانشآموختهی دکترای فلسفه دانشگاه اتاوا و ارشد گروه فلسفه علم شریف و فارغ التحصیل دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف. روان درمانگر ساکن کانادا)
دستگاه علت شناسی ارسطویی بر اهمیت علت غایی در درک پدیده های فیزیکی تأکید دارد. حال آن که، لزوم اشاره به این نوع علت، همزمان با شکل گیری مدل های ریاضی در فیزیک، مورد سوال واقع شده و به نظر می رسد در مدل استاندارد توضیح پدیده های فیزیکی جایی برای علت غایی وجود نداشته باشد.هر چند برخی فلاسفه (معاصر) تلاش کرده اند مدل توضیحی ارسطو را با نظریه های (معاصر) توضیح وفق بدهند، این تلاش ها نتوانسته اند یک توافق عمومی در میان فلاسفه علم ایجاد کنند. از سوی دیگر، روانشناسان معاصر در مقاطع مختلفی از کارکرد و یا "غایت" حالات ذهنی یا اختلالات روانی صحبت کرده اند. الفرد ادلر، بنیان گذار دستگاه روانشناسی فردی، از جمله نخستین روان شناسانی است که مدل علت شناسی ارسطویی را به شکل رضایتبخشی در توضیح پدیده های روانشناسی به کار برد. در این سمینار نحوه استفاده ادلر از دستگاه علت شناسی ارسطویی در یک حوزه علمی توضیح داده می شود و نتیجه گرفته می شود لزومی ندارد فلسفه روانشناسی، همه جا، از فلسفه فیزیک تبعیت کند.
📆 چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹؛ ساعت ۱۶:۳۰
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
——————
🆔: @philsharif
✅ بازیابی علت غایی در فلسفه روانکاوی آلفرد آدلر
👤 مهدی نسرین(دانشآموختهی دکترای فلسفه دانشگاه اتاوا و ارشد گروه فلسفه علم شریف و فارغ التحصیل دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف. روان درمانگر ساکن کانادا)
دستگاه علت شناسی ارسطویی بر اهمیت علت غایی در درک پدیده های فیزیکی تأکید دارد. حال آن که، لزوم اشاره به این نوع علت، همزمان با شکل گیری مدل های ریاضی در فیزیک، مورد سوال واقع شده و به نظر می رسد در مدل استاندارد توضیح پدیده های فیزیکی جایی برای علت غایی وجود نداشته باشد.هر چند برخی فلاسفه (معاصر) تلاش کرده اند مدل توضیحی ارسطو را با نظریه های (معاصر) توضیح وفق بدهند، این تلاش ها نتوانسته اند یک توافق عمومی در میان فلاسفه علم ایجاد کنند. از سوی دیگر، روانشناسان معاصر در مقاطع مختلفی از کارکرد و یا "غایت" حالات ذهنی یا اختلالات روانی صحبت کرده اند. الفرد ادلر، بنیان گذار دستگاه روانشناسی فردی، از جمله نخستین روان شناسانی است که مدل علت شناسی ارسطویی را به شکل رضایتبخشی در توضیح پدیده های روانشناسی به کار برد. در این سمینار نحوه استفاده ادلر از دستگاه علت شناسی ارسطویی در یک حوزه علمی توضیح داده می شود و نتیجه گرفته می شود لزومی ندارد فلسفه روانشناسی، همه جا، از فلسفه فیزیک تبعیت کند.
📆 چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹؛ ساعت ۱۶:۳۰
❗️ جهت شرکت در این سخنرانی، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://b2n.ir/philsci-lecture
——————
🆔: @philsharif
انجمن علمی فلسفهعلم شریف pinned «#سخنرانی #سخنرانی_آنلاین #چکیده ✅ بازیابی علت غایی در فلسفه روانکاوی آلفرد آدلر 👤 مهدی نسرین(دانشآموختهی دکترای فلسفه دانشگاه اتاوا و ارشد گروه فلسفه علم شریف و فارغ التحصیل دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف. روان درمانگر ساکن کانادا) دستگاه علت…»
#سخنرانی
سخنرانی “بازیابی علت غایی در فلسفه روانکاوی آلفرد آدلر” ساعت ۱۶:۳۰ برگزار میشود.
———————
🆔: @philsharif
سخنرانی “بازیابی علت غایی در فلسفه روانکاوی آلفرد آدلر” ساعت ۱۶:۳۰ برگزار میشود.
———————
🆔: @philsharif
Audio
🟠 جلسه_هشتم (خرداد_99)
#فلسفه_اخلاق
#دکتر_ابراهیم_آزادگان
#کلاس_آنلاین
📚 برمبنای کتاب #تبارشناسی_اخلاق #نیچه
🆔 @jorateandishidan
✅ @philsharif
#فلسفه_اخلاق
#دکتر_ابراهیم_آزادگان
#کلاس_آنلاین
📚 برمبنای کتاب #تبارشناسی_اخلاق #نیچه
🆔 @jorateandishidan
✅ @philsharif
#حلقه_متنخوانی #حلقه_مجازی
📚 کتاب ساختار انقلابهای علمی
✒️ اثر تامس کوهن
👤 با حضور علیرضا شفاه(دانشجوی دکتری فلسفه علم و فناوری؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
🔸 در این حلقه، ترجمهی دکتر سعید زیباکلام خوانده میشود.
📅 یکشنبهها؛ ساعت ۱۷:۳۰
❗️ اولین جلسه: ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
❗️ جهت شرکت در این حلقه، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://vclass.ecourse.sharif.edu/ch/phil-scicom
———————
🆔: @philsharif
📚 کتاب ساختار انقلابهای علمی
✒️ اثر تامس کوهن
👤 با حضور علیرضا شفاه(دانشجوی دکتری فلسفه علم و فناوری؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
🔸 در این حلقه، ترجمهی دکتر سعید زیباکلام خوانده میشود.
📅 یکشنبهها؛ ساعت ۱۷:۳۰
❗️ اولین جلسه: ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
❗️ جهت شرکت در این حلقه، در زمان جلسه وارد لینک زیر شده و گزینهی "مهمان" را انتخاب بفرمایید:
📎 https://vclass.ecourse.sharif.edu/ch/phil-scicom
———————
🆔: @philsharif