انجمن علمی فلسفه‌علم شریف
10.7K subscribers
1.23K photos
61 videos
221 files
984 links
• انجمن‌ علمی فلسفه‌علم دانشگاه شریف

کانال آرشیو فایل‌ها:
@philsharif_archive

«تبلیغات نداریم و تنها محتواهای مربوط به فلسفه و علم را نشر می‌دهیم»
ارتباط با ما:
@SUTphilsci
Download Telegram
Forwarded from فرهنگ و علم
🔰🔰🔰

🔸معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه صنعتی شریف، با همکاری 14 دانشکده دانشگاه صنعتی شریف برگزار می کند:

🔹 وبینارهای شبانه Sharif Frontiers

🔹چهارده شب، چهارده حوزه

🔹بررسی آخرین یافته ها در حوزه های مهندسی، علوم پایه و فلسفه علم

🔹رایگان

👤 با حضور 30 استاد برجسته از دانشگاه صنعتی شریف

📅 از یک شنبه 2 آذرماه به مدت 14 شب

از ساعت 🕠 21 تا 🕖 22:30

🔴 ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر:

🆔 @Sharifculture
#چکیده #Abstract

Lecture Title: Siyahmashq: Its Origins and Development through the Ages
👤 Lecturer: Dr. Sofia Useinova(Senior lecturer, Department of Philosophy and Culture of the East, Institute of Philosophy, St.-Petersburg State University)

🖋 Abstract: Siyahmashq, literally meaning "black practice", has left its original narrow context of practice sheet to become one of the most important genres of calligraphic writing in Iran. This seminal transformation had occurred in the reign of the Safavid dynasty, thus marking one of its many artistic achievements; since then its seemingly endless possibilities had been vastly developed in the Qajar epoch, and principles of mashq compositions lie at the base of much of modern-day creative calligraphy. The phenomenon is certainly not unknown in the West, having been mentioned in numerous works dealing with islamic calligraphy, but its aesthetic, religious and philosophical underpinnings are rarely discussed at length (if at all). This presentation will then present a humble attempt at putting together an overview of this exceedingly impressive calligraphic genre.

———————

🔸 This lecture will be presented in the 1st Annual Sharif-St Petersburg Joint Seminar on Iranian Culture & Philosophical Traditions:
🔰 Iranian Art, Philosophy and History of Science During the Safavid Dynasty 1501-1736


📅 26-27 November 2020
🌐 This Seminar will be held on Sharif Vclass Platform.

❗️ In order to register and to get more information, click on this link:
📎 ia.sharif.ir/sut-spbu-seminar

————————
🆔: @philsharif
⭕️ دومین دورهٔ همایش ملی ادبیات، انسان، شهر

🔻نگاهی به #انسان و #زندگی از دریچهٔ #ادبیات

🍃 اساتید: همایون کاتوزیان، داوری، مهاجرانی، محقق داماد، کزازی، امینی، یثربی، علی‌زمانی، میرشکاک، محبتی، شهرستانی و...


🗓 شروع از یکم آذرماه

✔️ حضور برای همهٔ علاقه‌مندان، آزاد و رایگان است.

🔷 لینک پخش زنده (اسکای‌روم، آپارات):

🌐 skyroom.online/ch/seifdar76/adabiat-ensan-shahr
🌐 aparat.com/adabiat_ensan_shahr/live
🔷 لینک ثبت نام:
🌐 forms.gle/R69yipkMqWFjDmMm8

📌معرفی اساتید، برنامه‌ها، نحوهٔ ثبت نام و اطلاعات بیشتر در:
—————————
🔆 @Adabiat_Ensan_Shahr
#مقاله

🔹 مقاله‌ی جناب آقای ابوطالب صفدری(دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف) با عنوان “Geniune Empathy with Inanimate Objects” در مجله‌ی معتبر Phenomenology and Cognitive Sciences پذیرفته شده است.

🔸 گروه فلسفه علم این موفقیت را به ایشان تبریک می‌گوید.

——————
🆔: @philsharif
#سخنرانی_آنلاین

🔰 عنوان: بدن مندی خودآگاهی نزد فیشته
👤 سخنران: آرش اباذری، دانشگاه صنعتی شریف / پژوهشگاه دانش های بنیادی
📅 زمان: دوشنبه، 3 آذر ماه 1399، ساعت 16 الی 18

🌐 لینک ورود به جلسه سخنرانی :
📎 https://www.skyroom.online/ch/hosseinkhani99/ipm2020

❗️ تمام کاربران می توانند با استفاده از نام کاربری و رمز ورود زیر به سخنرانی وارد شوند:

نام کاربری: biweeklyseminars
رمز ورود: biweeklyseminars


❗️ کاربران می توانند پس از ورود به عنوان میهمان، نام نمایشی خود را تغییر دهند.

🖌 چکیده را در این لینک ببینید:
📎 https://t.me/PHS_media/29

——————
🆔: @philsharif
📣 همایش بین اللملی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» با محوریت ارزیابی مهم‌ترین مناقشات معرفتی در مسأله اثبات وجود یا عدم وجود خدا در اسفندماه برگزار می‌شود. از عموم اساتید و پژوهشگران حوزه فلسفه و الاهیات دعوت میشود در این همایش شرکت نمایند.
🔵 همچنین به اطلاع می‌رساند که آخرین مهلت ارسال چکیده مقالات ۱۵ آذر ماه و آخرین مهلت ارسال مقالات کامل پایان دی ماه می‌باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر لطفا به وب‌سایت زیر مراجعه کنید
http://rta.irip.ac.ir/
#اطلاعیه

🔸 نتایج انتخابات انجمن علمی فلسفه علم به شرح زیر است:
🔰اعضای اصلی(به ترتیب آرا):
بهزاد خداقلیزاده
علی سلطان‌زاده
بهراد موسوی
محسن میرزاده
اشکان رزاقی

🔰 اعضای علی‌البدل:
سیما قاسمی
ابراهیم قهاری

🔹 همچنین، طی جلسه‌ای که با حضور اعضای جدید انجمن علمی فلسفه علم، مورخ ۱ آذر ۹۹ برگزار گردید، جناب آقای علی سلطان‌زاده به عنوان دبیر انجمن علمی فلسفه علم انتخاب شد.

🔸 برای انجمن علمی جدید، آرزوی موفقیت داریم.

—————
🆔: @philsharif
سلسله‌جلسات حلقه‌ی #فلسفه_و_فیزیک ژرفا

🧪 علم‌زدگی (scientism): مسیری از انکار خدا تا نفی انسان
👤 دکتر نیما نریمانی (دانشگاه تهران)
چهارشنبه، ۵ آذرماه؛ ساعت ۱۳:۳۰
📍 جهت شرکت در برنامه، در زمان برگزاری، به‌عنوان میهمان وارد پیوند زیر شوید:
vc.sharif.edu/ch/physics-stu

🆔 @Zharfa90
Schedule.pdf
91.5 KB
#برنامه

برنامه زمانبندی سمینار “هنر، فلسفه و تاریخ علم ایران در عصر صفویه”

لینک شرکت در این سمینار:
https://vc.sharif.edu/ch/phil-scicom

——————
🆔: @philsharif
Forwarded from فلسفه علم
با سلام و احترام

انجمن فارغ‌التحصیلان گروه فلسفۀ دانشگاه تربیت مدرس در نظر دارد با همکاری گروه و انجمن علمی-دانشجویی فلسفه سلسله‌برنامه‌هایی را درخصوص گزینه‌های شغلی پیش روی فارغ‌التحصیلان فلسفه و منطق برگزار کند. نخستین جلسۀ برخطِ این برنامه در روز چهارشنبه 12 آذر 1399 باعنوان «بدیل آکادمی؛ چه راه‌هایی، جز آکادمی، پیش روی فلسفه‌خوانده‌ها است؟» به شرح زیر برگزار می‌شود:

معیشت فیلسوفان در عصر اینستاگرام

حسین بیات (مدیر مؤسسۀ فرهنگی خانۀ آشنا)

زندگی با بافتنی، زندگی با کار

سید احمد موسوی خوئینی (مترجم و مدیر انتشارات ترجمان علوم انسانی)

آیا همۀ راه‌ها به آکادمی ختم می‌شود؟

وحید سهرابی‌فر (مدیرگروه فلسفۀ دین دانشگاه ادیان و مذاهب)

 

ساعت 14 تا 17

لینک شرکت در سمینار: https://vclass2.modares.ac.ir/b/dav-s20-hiv-kb4

شرکت برای عموم آزاد است.

@philosophyofscience
Forwarded from Philosophy Cafe ♨️ (علی سلطان زاده)
🗯 پل فایرابند کتابی داره به اسم «علیه روش». انتشار اول این کتاب، تو سال 1975 بوده. مهدی قوام صفری این کتاب رو به فارسی ترجمه کرده؛ که به نظر بندۀ حقیر، ترجمۀ مناسبی از این کتاب نیست.
این کتابِ 20 فصلی، مورد سوءفهم‌های زیادی قرار گرفت (حتی از سوی فیلسوفان علم) و فایرابند توی مقدمه‌ای که سال 1993 بر این کتاب می‌نویسه، میگه جای خالی ایمره لاکاتوش (که دوست نزدیک فایرابند بود و قبل از انتشار اول کتاب «علیه روش» فوت شد) رو حس می‌کنه، چون اگه لاکاتوش زنده بود، این حجم عظیم انتقاداتِ مکتوب (که در مورد «علیه روش» نوشته شد) رو با هم می‌خوندن و کلی می‌خندیدن. چرا فایرابند چنین حرفی می‌زنه؟ به نظرم به این دلیله که خیلی از کسانی که از فایرابند انتقاد می‌کنن، حتی نوشته‌ای از خود فایرابند رو نخوندن، چه برسه به این‌که حرفهاش رو اساساً متوجه شده باشن.

🗯 یکی از بدفهمی‌هایی که از حرف‌های فایرابند شده، مربوط به این جملۀ معروفه: "هر چیزی امکان‌پذیر است" (anything goes). فایرابند توی مقدمۀ 1993 می‌نویسه که افراد به اشتباه تصور می‌کنن منظور اون از این جمله، یک "اصل روش‌شناختی" برای علمه و اون داره یک تز روش‌شناختی صادر می‌کنه. در حالی که فایرابند با هر "اصل روش‌شناختی جهان‌شمول" در مورد علم مخالفه. آیا مخالفان و منتقدان فایرابند، از خودشون پرسیدن که چرا فایرابند با "اصل روش‌شناختی جهان‌شمول" مخالفه؟ حرف فایرابند اینه که اگه ما تمام تاریخ علم رو با جزئیات بخونیم (منظور از "تاریخ علم"، کارها و نوشته‌های کسانی در طول تاریخه که امروزه ما اون‌ها رو به عنوان "دانشمند" می‌شناسیم)، اون‌وقت می‌بینیم که ««هیچ»» روش و قاعدۀ روش‌شناختی‌ای وجود نداره که توسط ««همۀ»» این افراد رعایت شده باشه.

🗯 آیا این حرف فایرابند "به وضوح" غلط نیست؟ ما "می‌دونیم" که علم طبیعی بر مبنای "قواعد عقلانی" و "روش‌های مستحکمی" جلو اومده و تا به این‌جا رسیده. توضیح فایرابند برای این حرف عجیبش چیه؟ فایرابند توی فصول 2 تا 5 این کتاب (4 فصل)، چهار قاعدۀ روش‌شناختی که فیلسوفان علم به طور رایج تصور می‌کنن که بر علم حاکمه رو بررسی می‌کنه و با مثال‌های تاریخی نشون میده که ««همۀ»» این قواعد در طول تاریخ علم و توسط دانشمندان نادیده گرفته شدن و حتی نقض شدن: مثلاً دانشمندان بارها نظریات ابطال‌شده رو نگه داشتن و کنار نذاشتن؛ نظریات به لحاظ "تجربی" ضعیف‌تر رو به نظریات قوی‌تر ترجیح دادن؛ دو نظریۀ متناقض با هم رو هم‌زمان پذیرفتن و حتی فرضیه‌های موضعی (فرنگی‌ها بهش میگن ad hoc و خیلی از فیلسوفان علم فکر میکنن این فرضیه‌ها چیز بدی‌ان و دانشمندا اصلاً ازشون استفاده نمی‌کنن!) به نظریات پذیرفته‌شده اضافه کردن تا اون نظریه رو نگه دارن.

🗯 نکتۀ جالب موردکاوی‌های فایرابند در مورد تاریخ علم اینه که اون به دنبال موارد حاشیه‌ای و کم‌اهمیت تاریخ علم نیست. اتفاقاً به دنبال دانشمندان بزرگه تا نشون بده اگه این افراد این قواعد روش‌شناختی رو نقض نمی‌کردن، اصلاً علم جلو نمیرفت. از فصل 6 تا 14 این کتاب (9 فصل) فایرابند فقط به موردکاوی گالیله، که به عنوان قهرمان و اسطورۀ علم مدرن شناخته میشه، می‌پردازه تا نشون بده از دل‌ِ نوشته‌ها و بحث‌های گالیله، ««هیچ»» قاعدۀ روش‌شناختی یا "عقلانی" ««واحدی»» نمیشه استخراج کرد: گالیله بعضی از اوقات پروپاگاندا می‌کنه؛ بعضی اوقات ادعا می‌کنه که باید به عقل بیشتر از حواس تجربی بها داد؛ بعضی اوقات ادعا می‌کنه که به حواس تجربی باید بیشتر از عقل بها داد؛ مثلاً گالیله همه‌ش دعوت می‌کنه که آسمون رو باید با تلسکوپ مشاهده کرد، اما هیچ دلیل نظری‌ای در اختیار نداره که توضیح بده چرا فکر می‌کنه تلسکوپ تصویر "حقیقی" یا "حقیقی‌تر"ی از آسمون نشون میده.

📢 فصل 16 کتاب، طولانی‌ترین فصل کتابه: 45 صفحه‌ست. توی این فصل، فایرابند مفهوم "قیاس‌ناپذیری" رو (که خیلی از مخالفان فایرابند اصلاً نمی‌دونن قیاس‌ناپذیری دقیقاً چیه و هم‌چنین نمی‌دونن فایرابند این مفهوم رو برای توضیح چه پدیدۀ پرتکراری در طول تاریخ علم به کار می‌گیره) شرح می‌ده.
به نظر من، فایرابند یکی از مصادیق بارز عبارت "خلاف جریان" محسوب میشه؛ اما خلاف چه جریانی؟ خلاف جریان بسیاری از فیلسوفان آکادمیک که فقط با خوندن چهار تا فیلسوف از قرن بیستم و بیست و یکم در مورد تمام پدیده‌های مهم و پیچیدۀ انسانی و اجتماعی (از جمله علم طبیعی) و هم‌چنین در مورد کل فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، صرفاً با یه سری استدلال (یا به تعبیر خودشون "آرگیومنت") و منطق‌بازی و نمادپردازی نظر میدن و حرف ‌می‌زنن و می‌نویسن.

نقد و نظر: @Ali_soltanzadeh

@philosophycafe
#سخنرانی_آنلاین

🔰 عنوان ارائه: طبیعتگرایی روش‌شناختی و تأثیر آن بر رابطه علم و دین
👤 ارائه‌دهنده: یوسف دانشور(استاد موسسه پژوهشی امام خمینی)

📅 زمان: 12 آذر 1399؛ ساعت 15
این سخنرانی در اتاق مجازی زیر برگزار خواهد شد:
🌐 https://vc.sharif.edu/ch/philsci-speech

🔸 طبیعت‌‌گرایی روش‌‌شناختی، به معنای التزام به تمسک انحصاری به علل و قوانین طبیعی و اجتناب از تمسک به علل فراطبیعی و داده‌‌های وحیانی در تبیین علمی پدیده‌‌های طبیعی، از ویژگی‌‌های مایز علم ‌‌جدید از حوزه‌‌های دیگر معرفت و تجربه بشری است. همین ویژگی در علم جدید است که منشأ عمده تعارض‌‌ها بین علم و دین است. این تعارض‌‌آفرینی با ماهیت روش‌‌شناختی اصل مذکور چندان سازگار به نظر نمی رسد، چرا که التزامی صرفاً روش‌‌شناختی نباید با هیچ داده وجود‌‌شناختی در تعارض افتد. از این رو، می توان نتیجه گرفت که طبیعت‌‌گرایی آن گونه که در علم به‌‌کار‌‌گرفته می‌‌شود عاری از مؤلفه‌‌ها یا ‌‌ملحقات متافیزیکی نیست. این ادعا اگر پذیرفته‌‌شود ضرورت فراهم آوردن توجیه معرفت‌‌شناختی را برای طبیعت‌‌گرایی مذکور نتیجه خواهد داد. چنین توجیهی لاجرم باید یک نگاه متافیزیکی خاص باشد. کاندیداهای که به نظر می رسند عبارت هستند از طبیعت‌‌‌‌گرایی متافیزیکی، الهیات دئیستی و اصل بستار علی فیزیکی. هر کدام از این گزینه ها با مشکلاتی جدی مواجه هستند. به نظر می‌‌رسد این وضعیت ما را با دو گزینه در برخورد با طبیعت‌‌گرایی روش‌‌شناختی مواجه می‌‌سازد: دست شستن از آن یا تصفیه آن از مؤلفه‌‌های متافیزیکی به گونه‌‌ای که حقیقتاً به مثابه اصلی روش‌‌شناختی عمل کند. این که هر کدام از این گزینه‌‌ها با چه مشکلات عملی و نظری‌‌ای مواجه خواهد بود و چه تأثیری بر رابطه علم و دین خواهد داشت جای بحث و بررسی دارد.

——————
🆔: @philsharif
Forwarded from فرهنگ و علم
🔰🔰🔰

🔸معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه صنعتی شریف با همکاری دانشکده فلسفه علم و انجمن علمی دانشکده فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف برگزار می کند:

🔹 وبینارهای شبانه Sharif Frontiers

🔹شب یازدهم، حوزه فلسفه علم و فناوری

🔹بررسی آخرین مباحث و مرزهای دانش در حوزه فلسفه علم و فناوری

🔹رایگان

👤 با حضور دکتر ابراهیم آزادگان و دکتر مصطفی تقوی، اساتید دانشکده فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف

📅 یکشنبه 16 آذرماه

از ساعت 🕠 21 تا 🕖 22:30

🔴 ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر:

🆔 @Sharifculture
🆔 @philsharif
Forwarded from Philosophy Cafe ♨️ (علی سلطان زاده)
🗯 «معرفت و جامعه»، عنوان کتابیه که پژوهشگاه حوزه و دانشگاه منتشرش کرده و شامل دوازده مقاله از دوازده نویسندۀ ایرانی در مورد موضوعات مرتبط با جامعه‌شناسی معرفته. مقالات کتاب، در یک سطح نیستن: بعضی از مقالاتش ضعیفن و محتوای خاصی توی اون‌ها پیدا نمیشه؛ اما بعضی از مقالاتش خوبن. یکی از مقالات این کتاب رو سعید زیباکلام نوشته با عنوان «مکتب ادینبورا و جامعه‌شناختی کردنِ تمام عیارِ معرفت». مکتب ادینبورا به تعبیر زیباکلام "یکی از بنیانی‌ترین (رادیکال‌ترین) مکاتب جامعه‌شناسی معرفت" محسوب میشه. این مکتب از اوایل دهۀ هفتاد قرن بیستم شکل گرفته. چرا زیباکلام این مکتب رو "رادیکال" می‌نامه؟

🗯 این رو در نظر بگیریم که در فضای رایج فلسفی امروز در دنیا که بعضی از مکاتب فکری (مثل پوزیتیویسم و نسبی‌گرایی) تابو و "لولو" محسوب میشن و کمتر متفکری به صراحت خودش رو معتقد به یکی از این دو مکتب معرفی می‌کنه، بری بارنز (یکی از بنیان‌گذاران مکتب ادینبورا) توی مقاله‌ای با عنوان «دربارۀ چگونگی و چرایی تحولات فرهنگی» می‌نویسه "من واقع‌انگار (رئالیست) نیستم، بلکه ابزارانگار و نسبی‌گرا هستم". توی این یادداشت به این موضوع کاری ندارم که ابزارانگاری به چه معناست؛ سعی می‌کنم کمی در مورد نسبی‌انگاری مدنظر مکتب ادینبورا توضیح بدم. مکتب ادینبورا معتقده ««همۀ»» باورها، عقاید، اعتقادات، مکاتب و ادعاها (در ««تمام»» شاخه‌های معرفت بشری) فارغ از صادق (درست) یا کاذب (اشتباه) بودنشون، فارغ از معقول یا نامعقول بودنشون، فارغ از موجه یا ناموجه بودنشون، علل یکسان دارن. این حرف به چه معناست؟

🗯 با یک مثال این حرف رو توضیح میدم: اگه از خیلی از افراد پرسیده بشه که «چرا متفکران بزرگ یونان باستان از عقایدی طرفداری می‌کردن که امروزه به نظر ما به "وضوح" غلط و "غیر شهودی" هستن؟ مثلاً برده‌داری رو کار عادی و حتی خوبی می‌دونستن؛ ولی ما امروزه، اون رو چیز ناپسند و غیرانسانی می‌دونیم»، پاسخ خیلی از افراد به این سؤال احتمالاً اینه که چون متفکران یونان باستان، ««در شرایط اجتماعی‌ای»» زندگی می‌کردن که این‌طور بهشون القا شده بود. یعنی اون چیزی که محتوای تفکر این متفکران بزرگ رو تعیین کرد، شرایط اجتماعی زندگی اون‌ها بوده. در نتیجه ««علت»» باور این متفکران به برده‌داری، شرایط اجتماعی یونان باستان بود و اگه اون‌ها در شرایط اجتماعی دیگه‌ای زندگی می‌کردن، نظرشون در مورد برده‌داری متفاوت می‌بود. حالا اگه پرسیده بشه که «چرا امروزه خیلی از متفکران بزرگ به آزادی و برابری انسان‌ها معتقدن؟» چه پاسخی داریم؟

🗯 آیا می‌تونیم پاسخ بدیم چون ««شرایط اجتماعی»» زندگی این متفکران بهشون چنین چیزی رو القا کرده؟ به عبارت دقیق‌تر، آیا می‌تونیم بگیم علل اجتماعی‌ای از همون جنس و میزانی که باعث رواج و رونق برده‌داری شد، باعث رواج و رونق ایدۀ آزادی و برابری آدم‌ها شد؟ مکتب ادینبورا به این سؤال، پاسخ مثبت میده. در نتیجه مکتب ادینبورا نمی‌پذیره که به سؤالِ «چی شد که در اروپای مدرن، این شعار داده شد که آدم‌ها برابرن و نظام برده‌داری رو منسوخ اعلام کردن؟» پاسخ بدیم "چون واقعاً آدم‌ها برابرن و نظام برده‌داری، غیر انسانیه"؛ بلکه باید به شرایط اجتماعی اروپای مدرن نگاه کنیم و ببینیم مثلاً چه اتفاقاتی مرتبط با امر تجارت در اروپای قرون شونزده و هفده میلادی رخ داد که شعار «آزادی» تا این حد برای اروپایی‌ها مهم شد.

📢 به همین خاطر، بری بارنز و دیوید بلور (مهم‌ترین متفکران مکتب ادینبورا) اصلی رو به نام «اصل همسانی» (equivalence principle) معرفی می‌کنن و توی مقالۀ «نسبی‌انگاری، عقلانیت و جامعه‌شناسی معرفت» می‌نویسن "اصل همسانی ما بر آن است که تمام عقاید و آرا از جهت ««علل»» مقبولیت و اعتبارشان، با هم معادل هستند" (گیومه‌ها از منه). به همین جهت، ««همۀ»» معیارها و مبناها به طور اجتماعی و محلی معقول و پذیرفته شدن؛ و ««هیچ»»گونه موازین فکری و اندیشه‌ای جهان‌شمول و فرافرهنگی وجود نداره.
به همین دلیل زیباکلام پروژۀ فکری این مکتب رو به درستی "جامعه‌شناختی کردنِ تمام عیارِ معرفت" نامیده؛ و سعی می‌کنه توی این مقاله به نقادی بخشی از عقاید این مکتب بپردازه.

نقد و نظر: @Ali_soltanzadeh

@philosophycafe
Forwarded from فرهنگ و علم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❇️ فایل تصویری وبینارهای شبانه Sharif Frontiers

#فلسفه_علم_و_فناوری

🔸نام برگزار کننده:

▫️دانشکده فلسفه علم با همکاری انجمن علمی دانشکده فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف

🔸اساتید مدعو:

▫️دکتر ابراهیم آزادگان و دکتر مصطفی تقوی

🔸تاریخ برگزاری: یکشنبه، 16 آذر ماه 1399

🔸تعداد شرکت کنندگان: 230 نفر

🆔 @Sharifculture
Audio
❇️ فایل صوتی وبینارهای شبانه Sharif Frontiers

#فلسفه_علم_و_فناوری

🔸نام برگزار کننده:

▫️دانشکده فلسفه علم با همکاری انجمن علمی دانشکده فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف

🔸اساتید مدعو:

▫️دکتر ابراهیم آزادگان و دکتر مصطفی تقوی

🔸تاریخ برگزاری: یکشنبه، 16 آذر ماه 1399

🔸تعداد شرکت کنندگان: 230 نفر

🆔 @Sharifculture
#سخنرانی_آنلاین

🔰 عنوان ارائه: پاسخی به نسبی‌گرایی در علم
👤 ارائه‌دهنده: دکتر مصطفی تقوی (هیئت علمی دانشگاه شریف)
📅 زمان: 26 آذر 1399؛ ساعت 18
این سخنرانی در اتاق مجازی زیر برگزار خواهد شد:
connect.kntu.ac.ir/physics
———————
🆔: @philsharif
Forwarded from Philosophy Cafe ♨️ (علی سلطان زاده)
🗯 پل فایرابند مقاله‌ای داره با عنوان «چگونه باید از جامعه در برابر علم دفاع کرد؟». گویا این مقاله برای اولین بار توی دهۀ هفتاد قرن بیستم منتشر شد. عنوان مقاله عجیبه. چرا باید از جامعه در برابر علم دفاع کرد؟ مگه علم، پدیدۀ خطرناکیه؟ علم که به کشف "حقیقت" و به "آزاداندیشی" و توسعۀ جامعه و رشد گفتگو و هم‌چنین رفاه بشر کمک می‌کنه؛ چرا عنوان این مقاله این‌طوریه؟ گویی علم یه هیولا یا نوعی آسیبه که باید از جامعه در برابر اون دفاع کرد. آیا این رو نباید به حساب یکی از حرف‌های مسخرۀ این نسبی‌گراها گذاشت که چیزی از فلسفه و علم نمی‌دونن و همین‌طوری اظهار نظر می‌کنن؟ آیا این، مصداق حرف‌هایی نیست که از روی شکم‌سیری زده شده و هیچ ارتباطی با جامعۀ ما نداره؟ به نظرم برای درک بهتر عنوان و محتوای این مقاله، نیاز به مقدماتی هست.

🗯 این رو باید در نظر داشته باشیم که علم طبیعی (مخصوصاً در دوران معاصر) فقط با انگیزه و علاقۀ تعدادی دانشمند "حقیقت‌طلب" و نوع‌دوست جلو نمیره؛ علم نیاز به شروط و امکانات دیگه‌ای هم داره. یکی از این امکانات مهم، پوله. باید نهادهایی پیدا بشن که برای تحقیقات و آزمایش‌های علمی هزینه کنن. سؤال اینه: چه کسانی این هزینه رو می‌پردازن؟ یکی از نهادهایی که معمولاً این هزینه رو تأمین می‌کنه، دولته. اما این‌جا مسئله‌ای وجود داره: آیا دولت بدون هیچ چشم‌داشتی و فقط در راه خدمت به علم بودجۀ تحقیقات علمی رو تأمین می‌کنه؟ خیر. دولت برای مسائلی بودجه تخصیص میده که مشکلات و مسائلش رو حل کنه. پس اگه قراره دولت هزینۀ علم رو بپردازه، این حق رو برای خودش قائله که بر علم نظارت داشته باشه.

🗯 مایکل مولکی (جامعه‌شناس بریتانیایی) توی کتاب «جامعه‌شناسیِ علم» این‌طور توضیح میده که جنبۀ اساسی رابطۀ نهاد علم و نهاد دولت در آمریکای پس از جنگ جهانی دوم این بود که از یک طرف دانشمندان می‌خواستن حمایت مالی وسیعی از طرف دولت داشته باشن، اما از طرف دیگه نمی‌خواستن که استقلال نهاد علم هم از بین بره. در واقع دانشمندان از یک ایدئولوژی پنهان دفاع می‌کردن: "جامعه باید از علم حمایت کند؛ ولی بر آن حکومت نکند". دلیل اون‌ها هم این بوده که علم به هیچ فعالیت دیگۀ انسانی شباهت نداره و نظام ارزشی درونی خودِ علم، می‌تونه معیارهای اخلاقی علم رو تضمین کنه و به همین جهت، علم نیازی به نظارت بیرونی نداره. هم‌چنین دانشمندان آمریکایی معتقد بودن که جدی گرفتن علم از سوی جامعه، منجر به پیشرفت‌های تکنولوژیک و حتی سیاسی جامعه خواهد شد.

🗯 توی چنین فضایی شاید حرف‌های فایرابند در مقالۀ «چگونه باید از...» رو بشه بهتر فهمید. یکی از حرف‌های فایرابند در این مقاله اینه که علم هیچ فرقی با ایدئولوژی‌های دیگه (از جمله مارکسیسم و مکاتب دینی) نداره. همون‌طوری که ممکنه از دل ادیان و ایدئولوژی‌ها، نهادهایی خلق بشن که خطرناک و مستبد باشن، از دل علم هم چنین نهادهایی می‌تونه به وجود بیاد و همین الان هم به وجود اومده. فایرابند می‌نویسه نگاه کنیم که نهادهای علمی با "مرتدان علمی" چطور برخورد می‌کنن؛ آیا اون‌ها حق دارن توی دانشگاه‌ها عقیدۀ خودشون رو تبلیغ کنن؟ آیا برچسب "شبه‌علم" و "خرافه" به اون‌ها زده نمیشه؟ اما آیا این حرف‌های فایرابند بی‌انصافی علیه علم نیست؟ دانشمندان هیچ‌وقت (به طور دقیق‌تر باید گفت «تقریباً» هیچ‌وقت) ادعای این رو نداشتن که علم به حقیقت رسیده و همیشه گفتن که نقص‌هایی در نظریات اون‌ها وجود داره. چرا باید نگران استبداد چنین نهادی (نهاد علم) باشیم؛ وقتی که پذیرای خطاهای خودشه؟

📢 پاسخ من به این سؤال اینه که به ادعاهای ایدئولوژی‌های مستبد و دیکتاتور نگاه کنیم: کدوم متفکر و سیاستمدار در این ایدئولوژی‌ها و مکاتب ادعای این رو داشته که حکومت و نهاد اون‌ها ««هیچ»» ایرادی ««نداره؟»». همۀ این ایدئولوژی‌ها می‌پذیرفتن که ناقصن و ایراداتی به اون‌ها وارده. پس مشکل در کجا بود؟ مشکل در نگاه و مواجهۀ این مکاتب با مخالفانشونه. همین سؤال رو میشه در مورد علم هم پرسید: افرادی که نظریات و دیدگاه‌های بنیادین و رایج جامعۀ علمی رو قبول نداشته باشن، می‌تونن عقاید خودشون رو در مجلات معتبر علمی منتشر کنن؟ آیا اجازۀ تدریس در دانشگاه‌های معتبر پیدا می‌کنن؟ چرا نمی‌کنن؟ چون حرف‌هاشون "نامعتبر" محسوب میشه. چه کسانی حرف‌های اون‌ها رو "نامعتبر" تشخیص داده؟
آیا این مباحث و حرف‌ها هیچ ارتباطی با جامعۀ ما پیدا نمی‌کنه؟ آیا ما در زمینۀ علم با نوعی تک‌صدایی روبه‌رو نیستیم؟ مثلاً در مقولۀ سلامت، اقتصاد، آموزش مدارس و ... .

نقد و نظر: @Ali_soltanzadeh

@philosophycafe