Forwarded from MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی (🍀 MMMojahedi)
ز هر کشور که برخیزد چراغی
دهندش روغنی از هر ایاغی
ور اینجا عنبرین شمعی دهد نور
ز باد سردش افشانند کافور
حضور دکتر #بیژن_عبدالکریمی در دانشگاه آزاد اسلامی بیش از آن که بر شأن او بیفزاید، مایهی آبروی این دانشگاه است.
چه بهقهر از آن رانده شوند، چه خود روی از آن بهقهر بگردانند، با رفتن امثال بیژن عبدالکریمی از دانشگاه آزاد اسلامی، همزمان آبروی این دانشگاه هم میرود و هر سه جزء نام این نهاد بیش از پیش رنگ میبازد، زهی دانشگاه، زهی آزادی، «زهی طریقت و ملت، زهی شریعت و کیش.»
چنان که دیلتای میگفت، علوم انسانی و اجتماعی کاری جز نقادی خرد تاریخی ندارند. در کشور ما، دکتر عبدالکریمی از کمشمار رهروان پرکوشش این راه است.
نقادی در گرو ذهنی باز و نگاهی ژرف و زبانی گویا و دلی بیپروا و قلمی روان و قدمی استوار و قامتی ستبر و گردنی برافراخته و دلی برافروخته است. دکتر عبدالکریمی واجد همهی اینها ست.
در غیاب نقادان، از دانشگاه چه میماند جز کاغذبازی و حرافی؟
نه عادلانه است، نه به نفع آبادی ایران، نه نشانهی آزادی اندیشه و بیان، نه مایهی رضایت ملت، نه به مصلحت نظام، و نه مایهی آبروی اسلام که انصار انحصار بتوانند به گردش قلمی، تنگنظرانه و گستاخانه با جسارتستانی از دانشجویان و استادان، قدم نقد و قلم نقاد را بشکنند و استادی نقاد و مؤثر را به تهمتی خندهآور بنوازند و از همان اتهام، بهانهای بتراشند تا او را برانند، آن هم تهمتی که درمورد دکتر عبدالکریمی دورترین نسبت را با مشی فلسفی و مرام سیاسی او دارد: سلطنتطلبی!
امثال بیژن عبدالکریمی که شعلهی لرزان نقادی را در مصاف تندباد بیخردی و خشونت و ابتذال پاس میدارند، باید قدر ببینند و بر صدر بنشینند نه این حکم تعلیق و اخراج بگیرند.
امیدوارم «دانشگاه آزاد اسلامی» اندکی حق نام خود را ادا کند و دست از این جفای بزرگ دربارهی او و امثال او بردارد و از این راه خطا باز آید و بیش از این بر حرمان خود و محرومیت دانشجویان از حضور کمشمار استادان نقاد و ژرفاندیش پای نفشارد.
گر هنرمند از اوباش جفایی بیند
تا دل خویش نیازارد و در هم نشود
سنگ بدگوهر اگر کاسهی زرین بشکست
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود
۱۴۰۰/۰۶/۱۴، محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi
دهندش روغنی از هر ایاغی
ور اینجا عنبرین شمعی دهد نور
ز باد سردش افشانند کافور
حضور دکتر #بیژن_عبدالکریمی در دانشگاه آزاد اسلامی بیش از آن که بر شأن او بیفزاید، مایهی آبروی این دانشگاه است.
چه بهقهر از آن رانده شوند، چه خود روی از آن بهقهر بگردانند، با رفتن امثال بیژن عبدالکریمی از دانشگاه آزاد اسلامی، همزمان آبروی این دانشگاه هم میرود و هر سه جزء نام این نهاد بیش از پیش رنگ میبازد، زهی دانشگاه، زهی آزادی، «زهی طریقت و ملت، زهی شریعت و کیش.»
چنان که دیلتای میگفت، علوم انسانی و اجتماعی کاری جز نقادی خرد تاریخی ندارند. در کشور ما، دکتر عبدالکریمی از کمشمار رهروان پرکوشش این راه است.
نقادی در گرو ذهنی باز و نگاهی ژرف و زبانی گویا و دلی بیپروا و قلمی روان و قدمی استوار و قامتی ستبر و گردنی برافراخته و دلی برافروخته است. دکتر عبدالکریمی واجد همهی اینها ست.
در غیاب نقادان، از دانشگاه چه میماند جز کاغذبازی و حرافی؟
نه عادلانه است، نه به نفع آبادی ایران، نه نشانهی آزادی اندیشه و بیان، نه مایهی رضایت ملت، نه به مصلحت نظام، و نه مایهی آبروی اسلام که انصار انحصار بتوانند به گردش قلمی، تنگنظرانه و گستاخانه با جسارتستانی از دانشجویان و استادان، قدم نقد و قلم نقاد را بشکنند و استادی نقاد و مؤثر را به تهمتی خندهآور بنوازند و از همان اتهام، بهانهای بتراشند تا او را برانند، آن هم تهمتی که درمورد دکتر عبدالکریمی دورترین نسبت را با مشی فلسفی و مرام سیاسی او دارد: سلطنتطلبی!
امثال بیژن عبدالکریمی که شعلهی لرزان نقادی را در مصاف تندباد بیخردی و خشونت و ابتذال پاس میدارند، باید قدر ببینند و بر صدر بنشینند نه این حکم تعلیق و اخراج بگیرند.
امیدوارم «دانشگاه آزاد اسلامی» اندکی حق نام خود را ادا کند و دست از این جفای بزرگ دربارهی او و امثال او بردارد و از این راه خطا باز آید و بیش از این بر حرمان خود و محرومیت دانشجویان از حضور کمشمار استادان نقاد و ژرفاندیش پای نفشارد.
گر هنرمند از اوباش جفایی بیند
تا دل خویش نیازارد و در هم نشود
سنگ بدگوهر اگر کاسهی زرین بشکست
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود
۱۴۰۰/۰۶/۱۴، محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi