من #آذر_میرزاپور_زهابی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۹۸. چهل و هشت سالم بود، متولد ۳۰ آذر ماه ۱۳۵۰. فرزند آقا جان، سرپرست خانواده و صاحب چهار فرزند بودم، سه دختر و یه پسر. از طایفه زهابی، اهل خرم آباد و ساکن گلشهر کرج و پرستار کلینیک شفا کرج بودم.
با شروع اعتراضات سراسری با گرون شدن سیصد درصدی ناگهانی قیمت بنزین، مردم کرج هم به پا خاستن و تو خیابون اعتراضشون رو فریاد زدن. روز ۲۵ آبان بود که بعد از دو شیفت کاری خرد و خسته داشتم از سر کارم برمیگشتم که توی خیابون به اعتراضات برخوردم. همه جا شلوغ بود و مردم ماشیناشونو وسط خیابونا خاموش کرده بودن. توی راه خونه به پسرم زنگ زدم و گفتم تا دو دقیقه دیگه میرسم.
سرکوبگرا به مردم حمله ور شدن، با گلوله به سمتشون شلیک میکردن. چند تا جوون رو دیدم که توسط مزدورا زخمی شده بودن شروع کردم به کمک کردن، ناگهان گلوله ای به طرف من شلیک شد و درست وسط قلبم نشست، افتادم زمین و جان باختم…
بعد از کشته شدنم مامورای امنیتی میخواستن منو شهید اعلام کنن که خانوادم موافقت نکردن.
پیکر بیجون من در تاریخ ۲۹ آبان ماه ۱۴۰۱ در بهشت ۱۲ قبرستان خضر خرم آباد مظلومانه در سکوت خبری به خاک سپرده شد…..
مراسم چهلم هم در تاریخ ۵ دیماه ۱۳۹۸ برگزار شد.
هموطن، من شیفت کاری زیادی برمیداشتم که برای بچه هام کمبودی نذارم و در حد توانم زندگی خوبی براشون فراهم کنم. حکومت جنایتکار فرزندان منو بی سرپرست کرد و آرزوی بزرگ کردنشون رو به خاک گور بردم. من پر از شور زندگی بودم و جرمم کمک به انسانهای مجروح بود…برای هدفت که نابودی حکومت ظلم و زور هست بجنگ، روزی که پیروز شدی به یاد منم باش….💔
#مهسا_امینی
#علیه_فراموشی
با شروع اعتراضات سراسری با گرون شدن سیصد درصدی ناگهانی قیمت بنزین، مردم کرج هم به پا خاستن و تو خیابون اعتراضشون رو فریاد زدن. روز ۲۵ آبان بود که بعد از دو شیفت کاری خرد و خسته داشتم از سر کارم برمیگشتم که توی خیابون به اعتراضات برخوردم. همه جا شلوغ بود و مردم ماشیناشونو وسط خیابونا خاموش کرده بودن. توی راه خونه به پسرم زنگ زدم و گفتم تا دو دقیقه دیگه میرسم.
سرکوبگرا به مردم حمله ور شدن، با گلوله به سمتشون شلیک میکردن. چند تا جوون رو دیدم که توسط مزدورا زخمی شده بودن شروع کردم به کمک کردن، ناگهان گلوله ای به طرف من شلیک شد و درست وسط قلبم نشست، افتادم زمین و جان باختم…
بعد از کشته شدنم مامورای امنیتی میخواستن منو شهید اعلام کنن که خانوادم موافقت نکردن.
پیکر بیجون من در تاریخ ۲۹ آبان ماه ۱۴۰۱ در بهشت ۱۲ قبرستان خضر خرم آباد مظلومانه در سکوت خبری به خاک سپرده شد…..
مراسم چهلم هم در تاریخ ۵ دیماه ۱۳۹۸ برگزار شد.
هموطن، من شیفت کاری زیادی برمیداشتم که برای بچه هام کمبودی نذارم و در حد توانم زندگی خوبی براشون فراهم کنم. حکومت جنایتکار فرزندان منو بی سرپرست کرد و آرزوی بزرگ کردنشون رو به خاک گور بردم. من پر از شور زندگی بودم و جرمم کمک به انسانهای مجروح بود…برای هدفت که نابودی حکومت ظلم و زور هست بجنگ، روزی که پیروز شدی به یاد منم باش….💔
#مهسا_امینی
#علیه_فراموشی