پشت پرده ها
91.5K subscribers
78K photos
91.1K videos
2.9K files
4.33K links
پشت پرده‌های تاریخ و رویدادها،آگاهی ملت، راه نجات، آنچه نمی خواهند ما بدانیم

*پوشش۲۴ساعته انقلاب ایران*

@ShemiraniSaied
تماس با ما
گزارشهای خود را به صورت فیلم کوتاه و آوا ارسال کنید
پیام‌ها در کانال سعید شمیرانی و گزارشهادر پشت پرده‌ها قرار خواهد گرفت
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این #بهیه_نامجو مادر استوار نوید افکاری است که اینچنین بی‌قراری می‌کند.
این رشته توییت مربوط به مراسم امروز نوید افکاری است که مادر و پدر #امیر_الوندی یکی از کشته شدگان آبان نیز رفتند تا ماپدر و پدر و خانواده #نوید_افکاری تنها نمانند

@poshtpardeha
مراسم گرامیداشت #نوید_افکاری با حضور خانواده شهید قیام آبان #امیر_الوندی
دوشنبه ۲۲ شهریور

@poshtpardeha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام #امیر_الوندی_مهر از کشته شدگان #آبان۹۸ با انتشار این ویدیو نوشت:

خدا لعنتتون کنه😭😭
شادیشو ببینید... خنده هاشو ببینید...
٢٧ ماهه که بچمو ندیدم
به چه جرمی بچمو از من گرفتید ؟؟😭
به چه جرمی جوونیشو پرپر کردید؟؟؟
کثافت بزنن به اون خون نجستون
خدا ازتون نمیگذره
قسم میخورم تا آخرین قطره ی خونم دادخواه خون بچم باشم

#نه_به_فراموشی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنيم
#دادخواهیم
#آبان_خونین
#آبان_ادامه_دارد


@poshtpardeha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام #امیر_الوندی_مهر با انتشار این ویدیو‌ها از امیر به مناسبت تولدش، نوشت:

«اگر قاتلان جیره خور دست امیرم را در دست گلچین روزگار نگذاشته بودند امیرم امروز جوانمردی ۲۸ساله میشد😭💔

این فیلم ۳ماه قبل از #آبان_خونین ۹۸ در تولد دخترم گرفته شده.
امیر آخرین یادگاری‌اش را در شب تولد خواهرش از خود باقی گذاشت.
تصویرش رفت، صدایش رفت، اما خاطراتش نرفت و نخواهد رفت.😭💔

از خدا میخوام انتقام زیبایی‌های درخاک پنهان شده‌اش را بگیرد.

و قسم به خون به ناحق ریخته‌اش تا آخرین نفس دادخواه خواهم ماند.

تولدت مبارک عزیز آسمانیم 😭🥀🖤»


@poshtpardeha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سومین سالگرد
#امیر_الوندی
از کشته‌شدگان آبان۹۸

✌️((قسم به خون یاران ، ایستاده‌ایم تا پایان))✌️

۲۶ آبان
#مهسا_امینی
من #امیر_الوندی_مهر هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۸. بیست و پنج سالم بود، متولد ۱۶ اسفند ماه ۱۳۷۲. فرزند مریم و محمد، یه خواهر و برادر کوچکتر از خودم به نام آیدا و ماهان داشتم و اهل شیراز و ساکن شهرک گویم شیراز بودم. من اصولا سرم به کار خودم بود، کاری و آروم بودم.
من #امیر_الوندی_مهر هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۸. بیست و پنج سالم بود، متولد ۱۶ اسفند ماه ۱۳۷۲. فرزند مریم و محمد، یه خواهر و برادر کوچکتر از خودم به نام آیدا و ماهان داشتم و اهل شیراز و ساکن شهرک گویم شیراز بودم. من اصولا سرم به کار خودم بود، کاری و آروم بودم.

اعتراضات سراسری با گرون شدن ناگهانی قیمت بنزین در ۲۴ آبان ماه ۱۳۹۸ شروع شد. مردم غیور شیراز هم به اعتراضات پیوستن. روز سوم اعتراضات یعنی ۲۶ آبان بود که منم در شهرک گویم، محل زندگیم با هموطنای مبارزم به خیابون رفتیم و اعتراضمونو فریاد زدیم. اونروز تجمع مردم جلوی پایگاه بسیج سلمان فارسی بود. ساعت شش عصر بود که سرکوبگرا از پشت بام پایگاه شروع به تیراندازی با گلوله های ساچمه ای کردن ولی ناگهان یکی از مزدورا یه گلوله جنگی از فاصله سی متری مستقیما بمن شلیک کرد که به شکمم اصابت کرد و مجروح شدم، افتادم زمین، مردم منو به درمانگاه ابوعلی سینای گویم در نزدیکی بزرگراه اردکان بردن. ساعت ۸ شب به بیمارستان پیوند اعضا تو شهرک صدرا منتقل شدم. خانوادم به سختی خودشونو رسوندن اونجا چون همه راهها بسته بود. ساعت ده شب بخاطر خونریزی شدید تو اتاق عمل جان باختم…
مردم بسیجی ضارب رو شناسایی کردن و به محل زندگیش رفتن ولی از اونجا متواری شده بود.

بعد از کشته شدنم نیروهای امنیتی یه هفته جنازه منو به خانوادم ندادن. عاقبت در تاریخ ۳ آذر جسدم تحویل خانواده داده شد و در فضایی به شدت امنیتی در آرامستان گویم شیراز به خاک سپرده شد…مراسم خاکسپاری با حضور گسترده مردم برگزار شد و با وجودیکه‌ بخاطر قطع اینترنت اطلاع رسانی انجام نشده بود تعداد چشمگیری از همشهریام تو مراسم شرکت کردن.
مراسم چهلم هم در تاریخ ۱۲ دیماه در فاطمیه گویم شیراز برگزار شد.

بعد از مراسم پدرم‌ شکایتی از کشته شدن من به دادگاه ارائه داد. اون هر روز به دادگاههای مختلف میرفت و دادخواه خون من بود تا اینکه حکم قطعی بعد از مدتها صادر شد، طی اون حکم منو‌ بیگناه شناختن ولی حکم آخری که صادر شد مبنی بر منع تعقیب بود! در نهایت شکایت پدرم به جایی نرسید.
خانوادم یه سال سکوت کردن و حرفی نزدن ولی بعد از گذشت یه سال تصمیم گرفتن سکوت رو بشکنن و دادخواه خون به ناحق ریخته شده من باشن.

من قبل از کشته شدنم به دوستام گفتم: «باید بریم تا حقمونو پس بگیریم اگه من بشینم تو خونه کی میخواد جوونی از دست رفتمونو پس بگیره؟ میرم از حق جوونا دفاع کنم، اگه ما ساکت باشیم آینده چه خواهد شد؟»
و خطاب به مادرم گفتم: «مامان هر اتفاقی افتاد بهم افتخار کن و نامم رو فریاد بزن»

پدر داغدارم تو یه پست اینستاگرام برام نوشت:
«امیرم، معنای غیرت را زمانی یافتم که گفتی من برای گرفتن حق جوانها بیرون میروم، براستی که حق گرفتنی است، لیکن بزرگمردانی چون تو را می طلبد، آینه تمام نمای غیرتی پسرم»
مادرم هم در استوری اینستاگرامش با دلی دردمند نوشت:
«عکس را در آغوش میگیرم، به عکست نگاه میکنم و اشک می ریزم به همان عکسی که پیر نمی شود اما پیر میکند...»

هموطن من در مقابل حکومت ظلم و زور ایستادم و مبارزه کردم ولی جواب اعتراض مسالمت آمیز من گلوله جنگی بود! هنوز خیلی جوون بودم و یه دنیا آرزو در سر داشتم که با خودم خاک شد…تو هنوز فرصت اینو داری که تغییر ایجاد کنی و برای حقت بجنگی، تو پیروز میشی شک نکن، روز پیروزی به یاد منم باش….
#مهسا_امینی
#علیه_فراموشی