This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴فوری: ونهای نیروی انتظامی تعدادی از دراویش بازداشت شده را به دادسرای شاهپور منتقل کردند
#گلستان_هفتم
#برپاخیز
#گلستان_هفتم
#برپاخیز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تهران پاسداران نزدیک گلستان هفتم. درگیری نیروهای ویژه و دراویش
گفته میشود این فیلم مربوط به امروزسه شنبه ۱ اسفند ساعت ۹:۳۰ صبح است
#گلستان_هفتم
#برپاخیز
@poshtpardeha
گفته میشود این فیلم مربوط به امروزسه شنبه ۱ اسفند ساعت ۹:۳۰ صبح است
#گلستان_هفتم
#برپاخیز
@poshtpardeha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب گذشته یک مجتمع مسکونی در حوالی #گلستان_هفتم با یورش نیروهای لباس شخصی به داخل این مجتمع درگیری خونباری شکل گرفته است؛ ساکنین مجتمع را تهدید و اموالشان را تخریب کردند
@poshtpardeha
@poshtpardeha
از ظهر داشتند درويش مظلوم ر ميزنن،شب كه واكنش نشون دادن شدن داعشي و با مشت آهنين تهديدشون ميكنن!
خيلي پوفيوزي عرزشي ،خيلي!
#دراویش_گنابادی
#گلستان_هفتم
#ايران
#قيام_سراسري
@poshtpardeha
خيلي پوفيوزي عرزشي ،خيلي!
#دراویش_گنابادی
#گلستان_هفتم
#ايران
#قيام_سراسري
@poshtpardeha
👌👌👌همانها که سینما رکس آبادان را آتش زدند، در حرم امام رضا بمب منفجر کردند، با ماشین تظاهرات کنندگان جنبش سبز ( در خیابان کریمخان زند تهران) را زیر گرفتند و کشتند، و همه را به گردن مخالفان نظام انداختند؛ امشب نیز با اتوبوس نیروهای خود را لت و پار کردند و آنرا بگردن دراویش انداختند تا هم بهانه سرکوب اعتراضات آرام مردم را داشته باشند و هم نیروهای مردد خود را ترغیب به سرکوب شدیدتر مردم نمایند.
اينجورى بوده كه #محمد_ثلاث رو بازداشت ميكنند، بعدش ميبينند شغلش كه رانندگى اتوبوس و انگش بهش ميچسبه!
برای همين يک اتوبوس رو ميكوبونند به نيروهاى خودى كه بندازند گردن #دراویش_گنابادی ،غافل از اينكه عصر ارتباطاته و خبر بازداشت ثلاث قبل از واقعه_اتوبوس منتشر شده بود
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
اينجورى بوده كه #محمد_ثلاث رو بازداشت ميكنند، بعدش ميبينند شغلش كه رانندگى اتوبوس و انگش بهش ميچسبه!
برای همين يک اتوبوس رو ميكوبونند به نيروهاى خودى كه بندازند گردن #دراویش_گنابادی ،غافل از اينكه عصر ارتباطاته و خبر بازداشت ثلاث قبل از واقعه_اتوبوس منتشر شده بود
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فقط نگاه کنین این طرف که داره باهاشون صحبت میکنه رو چجوری میزنن #گلستان_هفتم #امروز #پاسدارن"
@poshtpardeha
@poshtpardeha
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
اتفاقات #گلستان_هفتم تازهترین مورد از ۳۹سال آزار و تبعیض مضاعف علیه دراویشِ صلحجوی #ایران توسط #فرقه_تبهکار حاکم است. در #ایران_آزاد_فردا که با هم خواهیم ساخت، هیچ فرد یا گروهی به خاطر عقیده یا مذهبش مورد تبعیض یا آزار قرار نخواهد گرفت.
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_پس_میگیریم
آخرین خبرها از تجمع دراویش
بکتاش خمسهپور
🔴بازداشتیهای دراویش به مراتب بیشتر از تعدادی است که رسانههای دولتی اعلام نمودهاند و احتمال عبور از مرز سه هزار نفر بازداشتی وجود دارد.
#گلستان_هفتم
#گلستان_هفتم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حملهی نهاییِ شب گذشته به دراویش بدین شکل صورت پذیرفته است. #گلستان_هفتم »
درباره صدا:
«تاکتیک ضدشورش است برای ایجاد وحشت. با باتوم میزنند روی سپر.»
@poshtpardeha
درباره صدا:
«تاکتیک ضدشورش است برای ایجاد وحشت. با باتوم میزنند روی سپر.»
@poshtpardeha
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
اتفاقات #گلستان_هفتم تازهترین مورد از ۳۹سال آزار و تبعیض مضاعف علیه دراویشِ صلحجوی #ایران توسط #فرقه_تبهکار حاکم است. در #ایران_آزاد_فردا که با هم خواهیم ساخت، هیچ فرد یا گروهی به خاطر عقیده یا مذهبش مورد تبعیض یا آزار قرار نخواهد گرفت.
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_پس_میگیریم
@poshtpardeha اگر امروز بر جنایات این #فرقه_تبهکار از غوطه تا #گلستان_هفتم سرپوش بگذاریم و به آن اعتراض نکنیم، بی شک همراه با این جنایات شدهایم.
✔️ نماینده جمهوری اسلامی در جنایات #غوطه_شرقی چه گروهی است؟ (✍️ میثم مهرانی)
✔️ #جیش_الشعبی یا نیروهای مردمی در سوریه
✔️ جمهوری اسلامی بعد از پروژه حزبالله در لبنان که آنرا بزرگترین دستاورد خود در منطقه میداند، برای کنترل هرچه بیشتر سوریه و عراق تصمیم به ساخت نیرویی از جنس حزبالله در این کشورها گرفت.
✔️ از اینرو حشدالشعبی را در عراق تشکیل داد و نام شبه نظامیان وابسته به خود در سوریه را "جیش_الشعبی" گذاشت.
حسین همدانی سردار بدنام سپاهی که در سال ۹۴ در سوریه کشته شد، توسط سپاه قدس به سوریه فرستاده شد تا بنای این گروه شبه نظامی را در سوریه بگذارد.
✔️ همدانی که پیشتر فرمانده سپاه تهران بود و سابقه سرکوب معترضین به نتیجه انتخابات سال ۸۸ را در کارنامه خود داشت، با الگو برداری از نیروی شبهنظامی بسیج در ایران و تجربیاتی که در سال ۸۸ از سرکوب مردم بدست آورده بود شبه نظامیان #جیشالشعبی را در سوریه بنا گذاشت.
✔️ با توجه به گفتههای حسین همدانی و محمدعلی جعفری (فرمانده سپاه)، جیشالشعبی از ۴۲ تیپ و ۱۳۸ گردان تشکیل شده است و حدود ۷۰ هزار نیروی مسلح دارد که بیش از ۳۰ هزار نفر از این نیروها توسط جمهوری اسلامی و در ایران آموزش دیده اند. همچنین کلیه نیازهای این گروه توسط ج.ا تامین میشود.
✔️ در نسل کشی که این روزها در غوطه شرقی جریان دارد به غیر از بمباران هواپیماهای روسی-سوری نقش این گروه شبه نظامی وابسته به ج.ا بسیار پررنگ است. اگر امروز بر جنایات این #فرقه_تبهکار از غوطه تا #گلستان_هفتم سرپوش بگذاریم و به آن اعتراض نکنیم، بی شک همراه با این جنایات شدهایم.
✔️ #جیش_الشعبی یا نیروهای مردمی در سوریه
✔️ جمهوری اسلامی بعد از پروژه حزبالله در لبنان که آنرا بزرگترین دستاورد خود در منطقه میداند، برای کنترل هرچه بیشتر سوریه و عراق تصمیم به ساخت نیرویی از جنس حزبالله در این کشورها گرفت.
✔️ از اینرو حشدالشعبی را در عراق تشکیل داد و نام شبه نظامیان وابسته به خود در سوریه را "جیش_الشعبی" گذاشت.
حسین همدانی سردار بدنام سپاهی که در سال ۹۴ در سوریه کشته شد، توسط سپاه قدس به سوریه فرستاده شد تا بنای این گروه شبه نظامی را در سوریه بگذارد.
✔️ همدانی که پیشتر فرمانده سپاه تهران بود و سابقه سرکوب معترضین به نتیجه انتخابات سال ۸۸ را در کارنامه خود داشت، با الگو برداری از نیروی شبهنظامی بسیج در ایران و تجربیاتی که در سال ۸۸ از سرکوب مردم بدست آورده بود شبه نظامیان #جیشالشعبی را در سوریه بنا گذاشت.
✔️ با توجه به گفتههای حسین همدانی و محمدعلی جعفری (فرمانده سپاه)، جیشالشعبی از ۴۲ تیپ و ۱۳۸ گردان تشکیل شده است و حدود ۷۰ هزار نیروی مسلح دارد که بیش از ۳۰ هزار نفر از این نیروها توسط جمهوری اسلامی و در ایران آموزش دیده اند. همچنین کلیه نیازهای این گروه توسط ج.ا تامین میشود.
✔️ در نسل کشی که این روزها در غوطه شرقی جریان دارد به غیر از بمباران هواپیماهای روسی-سوری نقش این گروه شبه نظامی وابسته به ج.ا بسیار پررنگ است. اگر امروز بر جنایات این #فرقه_تبهکار از غوطه تا #گلستان_هفتم سرپوش بگذاریم و به آن اعتراض نکنیم، بی شک همراه با این جنایات شدهایم.
جان دراویش بی گناه و مظلوم در سیاهچالهای قرون وسطایی نظام در خطر است.
👈از وقوع کهریزک سوم جلوگیری کنیم
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
دراویش را فراموش نکنیم
👈از وقوع کهریزک سوم جلوگیری کنیم
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
دراویش را فراموش نکنیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قسمت سوم افشاگری راسویاب - دزدی و غارت اموال مردم و دراویش هموطن توسط وحوش سپاه - ۳۰ بهمن
#iran
#براندازم
#دراویش_گنابادی
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
#iran
#براندازم
#دراویش_گنابادی
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قسمت چهارم افشاگری راسویاب -پیدا کردن مردم توسط وحوش سپاه در بالای پشت بام یکی از ساختمانها - ۳۰ بهمن
#iran
#براندازم
#دراویش_گنابادی
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
#iran
#براندازم
#دراویش_گنابادی
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قسمت پنجم- افشاگری راسویاب -حمله وحشیانه وحوش داعشی به دراویش هموطن با شمشیر۳۰ بهمن
#iran
#براندازم
#دراویش_گنابادی
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
#iran
#براندازم
#دراویش_گنابادی
#گلستان_هفتم
@poshtpardeha
Forwarded from رهايى
🔴گزارش نوستالژیک شاهدی عینی از گلستان هفتم
از روزی که نام کوچهی ما در #پاسداران به رسانهها راه یافت، دل ما سه تا خواهر مثل برگ بید میلرزد: #گلستان_هفتم برای شنوندگان اخبار این روزها تنها نام یک کوچه است، اما برای ما ساکنان قدیمی آن، راستی که گلستان یادهای نوجوانی و خاطرههای جوانی است.
@psarne
ما در این کوچه بزرگ شدیم، آنوقتها که دو طرفش خانههای ویلایی قشنگ ردیف شده بود و ظهرها که از مدرسه برمیگشتیم از پنجرهی خانهها عطربرنج ایرانی و سبزی تازه بیرون میآمد. چهارشنبهسوریها در این کوچه آتش برپا میکردیم، سرتا تهش را با دوچرخه دور میزدیم و عاشقانمان را سر همین کوچه ملاقات میکردیم. یکی از قشنگترین خانههای این کوچه درست روبهروی خانهی ما بود، و وقتی صاحبانش خانه را فروختند و رفتند،قصهی جدیدی در گلستان هفتم شروع شد. خانوادهی محترمی به نام «تابنده» ساکن این خانه شدند وپنجره به پنجرهی ما نشستند.
با آمدن خانوادهی تابنده به #گلستان_هفتم، فضای کوچهی ما تغییر کرد. صبحهای زود که میرفتیم مدرسه یا دانشگاه، میدیدیم مردهای سیبیلو جلو خانه ایستادهاند و خانمهایی با چادرنمازهای گلگلی به این خانه رفتوآمد میکنند. چهارشنبهها مراسمی داشتند مثل دعا یا روضه، که جمعیتی را به آنجا میکشاند. کوچه پر میشد از آدمهایی که معلوم بود از شهرستانها آمدهاند، و گاه از شب پیش در کوچه اتراق میکردند تا صبح زود به خانهی همسایهی نوآمدهی ما بروند. ما نمیدانستیم چه خبر است. تا آن موقع، که حوالی سالهای ۷۷-۷۸ شمسی بود، نه اسم خانوادهی تابنده را شنیده بودیم و نه میدانستیم درویش چیست! از ناآگاهی ما بود. اطلاعاتِ خانوادهی ما از #دروایش منحصر میشد به دو سه مورد: یکی آهنگ گلپا که بابا عاشقش بود و وقت سرمستی میخواندش: «درویش رو هر گلیم پاره، شب رو سر میاره، قطره با یه دریا، براش فرقی نداره...» دوم، آنچه در درس عرفان و تصوف رشتهی ادبیات خوانده بودیم، که طبعاً اطلاعاتی تاریخی بود و ما خیال نمیکردیم در زمانهی ما هم مصداق دارد، و سوم هم مستند «لحظاتی چند با دراویش قادریه» ساختهی «منوچهر طبری»، از تولیدات سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران. همین و همین. ما چیز دیگری از #درویش و درویشگری نمیدانستیم.طبعاً با این اندازه اطلاعات،گیج شده بودیم و نمیدانستیم با همسایههای تازه چه کنیم.صدای دعای آنها قاطی صدای MTV ما شده بود، و وقتی غروب میشد و آنها وضو میگرفتند، تازه ما بساط را در بالکن میچیدیم و تا آخرهای شب که پشه تکهتکهمان میکرد تو نمیرفتیم.
بابا که حوصلۀ صدای دعا و روضه نداشت بنا کرد اعتراض: «آقا چه خبر است اینجا؟ کوچه را به هم ریختهاید! صدای دعایتان را پایین بیاورید، ماشین هم جلو خانه ما پارک نشود. مگر مسجد است اینجا؟! حسینیه است؟ حوصله نداریم....»
فردا صبح زنگ زدند. بابا با اوقات تلخ رفت دم در، و وقتی برگشت یک دسته گل دستش بود و یک سینی گوشت قربانی، گردنش هم بگویینگویی کج. گفت: #آقای_تابنده بود، آمده بودند معذرتخواهی.
ما ده پانزده سال با خانوادهی تابنده همسایه بودیم. در این سالها جز مردمی، همراهی، مرافقت و مهربانی چیزی از ایشان ندیدیم. در خانهمان را که باز میکردیم برویم بیرون، بزرگ و کوچک تا کمر جلو ما خم میشدند و ما همیشه از اینهمه تواضع خجالتزده میشدیم. آشنایانی که اطلاعاتشان بیشتر از ما بود، وقتی کمکم از سکونت آقای تابنده درهمسایگی ما مطلع شدند، میگفتند: «نور به کوچهتان تابیده. خوش به سعادتتان که با این مرد خدا مجاور شدید.» طبعاً سبک زندگی ما با آنها متفاوت بود و شاید برو بیایِ خانهی ما، صدای موزیک و مهمانی و... هم سبب ناراحتیشان میشد، اما آنها جز با لبخند و ادب و احترام با ما رفتار نمیکردند. آزارشان به مورچه هم نمیرسید. سرشان به کار خودشان بود. پس میتوان فهمید که چقدر برای ما دشوار است انتساب رفتارهای خشونتآمیز به درویشها را باور کنیم. دشوار، در حد ناممکن.
@psarne
روزی که در گلستان هفتم آتشافروزی به اوج رسیده بود، ماشینم را چند کوچه بالاتر پارک کردم تا بتوانم پیاده خودم را به مدرسهی دخترم برسانم. از میان جمعیت معترض که میگذشتم با یک نگاه تشخیص میدادم کدامها درویشند و کدامها عابر یا تماشاچی. ناگهان چشمم خورد به چند نفر با سبیلهای کلفت که قمههای خیلی بزرگ و چاقو به دست داشتند. از ترس قالب تهی کردم. حتی جرأت نمیکردم از میان جمعیت بگذرم. به جوانی که از شمایل آرام و محجوبش فهمیدم درویش است گفتم: «آقا! اینجا مدرسهی دخترانه است! جان بچههای مردم در خطر افتاده، دخترها ترسیدهاند. چاقو و قمه چیست؟!» گفت: «خانم، ما نیستیم. قاطی ما شدهاند. بیایید من شما را رد کنم.» همراه من شد و تا جلو مدرسه با من آمد. گفتم: «ممنون». گفت: «مثل تخم چشممان مراقب دخترهایتان هستیم. خیالتان راحت باشد...
از روزی که نام کوچهی ما در #پاسداران به رسانهها راه یافت، دل ما سه تا خواهر مثل برگ بید میلرزد: #گلستان_هفتم برای شنوندگان اخبار این روزها تنها نام یک کوچه است، اما برای ما ساکنان قدیمی آن، راستی که گلستان یادهای نوجوانی و خاطرههای جوانی است.
@psarne
ما در این کوچه بزرگ شدیم، آنوقتها که دو طرفش خانههای ویلایی قشنگ ردیف شده بود و ظهرها که از مدرسه برمیگشتیم از پنجرهی خانهها عطربرنج ایرانی و سبزی تازه بیرون میآمد. چهارشنبهسوریها در این کوچه آتش برپا میکردیم، سرتا تهش را با دوچرخه دور میزدیم و عاشقانمان را سر همین کوچه ملاقات میکردیم. یکی از قشنگترین خانههای این کوچه درست روبهروی خانهی ما بود، و وقتی صاحبانش خانه را فروختند و رفتند،قصهی جدیدی در گلستان هفتم شروع شد. خانوادهی محترمی به نام «تابنده» ساکن این خانه شدند وپنجره به پنجرهی ما نشستند.
با آمدن خانوادهی تابنده به #گلستان_هفتم، فضای کوچهی ما تغییر کرد. صبحهای زود که میرفتیم مدرسه یا دانشگاه، میدیدیم مردهای سیبیلو جلو خانه ایستادهاند و خانمهایی با چادرنمازهای گلگلی به این خانه رفتوآمد میکنند. چهارشنبهها مراسمی داشتند مثل دعا یا روضه، که جمعیتی را به آنجا میکشاند. کوچه پر میشد از آدمهایی که معلوم بود از شهرستانها آمدهاند، و گاه از شب پیش در کوچه اتراق میکردند تا صبح زود به خانهی همسایهی نوآمدهی ما بروند. ما نمیدانستیم چه خبر است. تا آن موقع، که حوالی سالهای ۷۷-۷۸ شمسی بود، نه اسم خانوادهی تابنده را شنیده بودیم و نه میدانستیم درویش چیست! از ناآگاهی ما بود. اطلاعاتِ خانوادهی ما از #دروایش منحصر میشد به دو سه مورد: یکی آهنگ گلپا که بابا عاشقش بود و وقت سرمستی میخواندش: «درویش رو هر گلیم پاره، شب رو سر میاره، قطره با یه دریا، براش فرقی نداره...» دوم، آنچه در درس عرفان و تصوف رشتهی ادبیات خوانده بودیم، که طبعاً اطلاعاتی تاریخی بود و ما خیال نمیکردیم در زمانهی ما هم مصداق دارد، و سوم هم مستند «لحظاتی چند با دراویش قادریه» ساختهی «منوچهر طبری»، از تولیدات سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران. همین و همین. ما چیز دیگری از #درویش و درویشگری نمیدانستیم.طبعاً با این اندازه اطلاعات،گیج شده بودیم و نمیدانستیم با همسایههای تازه چه کنیم.صدای دعای آنها قاطی صدای MTV ما شده بود، و وقتی غروب میشد و آنها وضو میگرفتند، تازه ما بساط را در بالکن میچیدیم و تا آخرهای شب که پشه تکهتکهمان میکرد تو نمیرفتیم.
بابا که حوصلۀ صدای دعا و روضه نداشت بنا کرد اعتراض: «آقا چه خبر است اینجا؟ کوچه را به هم ریختهاید! صدای دعایتان را پایین بیاورید، ماشین هم جلو خانه ما پارک نشود. مگر مسجد است اینجا؟! حسینیه است؟ حوصله نداریم....»
فردا صبح زنگ زدند. بابا با اوقات تلخ رفت دم در، و وقتی برگشت یک دسته گل دستش بود و یک سینی گوشت قربانی، گردنش هم بگویینگویی کج. گفت: #آقای_تابنده بود، آمده بودند معذرتخواهی.
ما ده پانزده سال با خانوادهی تابنده همسایه بودیم. در این سالها جز مردمی، همراهی، مرافقت و مهربانی چیزی از ایشان ندیدیم. در خانهمان را که باز میکردیم برویم بیرون، بزرگ و کوچک تا کمر جلو ما خم میشدند و ما همیشه از اینهمه تواضع خجالتزده میشدیم. آشنایانی که اطلاعاتشان بیشتر از ما بود، وقتی کمکم از سکونت آقای تابنده درهمسایگی ما مطلع شدند، میگفتند: «نور به کوچهتان تابیده. خوش به سعادتتان که با این مرد خدا مجاور شدید.» طبعاً سبک زندگی ما با آنها متفاوت بود و شاید برو بیایِ خانهی ما، صدای موزیک و مهمانی و... هم سبب ناراحتیشان میشد، اما آنها جز با لبخند و ادب و احترام با ما رفتار نمیکردند. آزارشان به مورچه هم نمیرسید. سرشان به کار خودشان بود. پس میتوان فهمید که چقدر برای ما دشوار است انتساب رفتارهای خشونتآمیز به درویشها را باور کنیم. دشوار، در حد ناممکن.
@psarne
روزی که در گلستان هفتم آتشافروزی به اوج رسیده بود، ماشینم را چند کوچه بالاتر پارک کردم تا بتوانم پیاده خودم را به مدرسهی دخترم برسانم. از میان جمعیت معترض که میگذشتم با یک نگاه تشخیص میدادم کدامها درویشند و کدامها عابر یا تماشاچی. ناگهان چشمم خورد به چند نفر با سبیلهای کلفت که قمههای خیلی بزرگ و چاقو به دست داشتند. از ترس قالب تهی کردم. حتی جرأت نمیکردم از میان جمعیت بگذرم. به جوانی که از شمایل آرام و محجوبش فهمیدم درویش است گفتم: «آقا! اینجا مدرسهی دخترانه است! جان بچههای مردم در خطر افتاده، دخترها ترسیدهاند. چاقو و قمه چیست؟!» گفت: «خانم، ما نیستیم. قاطی ما شدهاند. بیایید من شما را رد کنم.» همراه من شد و تا جلو مدرسه با من آمد. گفتم: «ممنون». گفت: «مثل تخم چشممان مراقب دخترهایتان هستیم. خیالتان راحت باشد...
نزدیک به ۱۰۰۰ روز از محبوس بودن ۷ درویش گنابادی در زندان های ایران گذشت!
کسری نوری
محمدشریفیمقدم
مصطفى عبدی
عباس دهقان
کیانوش عباسزاده
امین صفاری
وحید خموشی
#دراویش_گنابادی #زندانی_سیاسی_عقیدتی #گلستان_هفتم @poshtpardeha
کسری نوری
محمدشریفیمقدم
مصطفى عبدی
عباس دهقان
کیانوش عباسزاده
امین صفاری
وحید خموشی
#دراویش_گنابادی #زندانی_سیاسی_عقیدتی #گلستان_هفتم @poshtpardeha