پخش ققنوس
#تازه_های_پخش_ققنوس #آخرین_دختر #نادیا_مراد ترجمه #سمیرا_چوپانی نشر #کوله_پشتی رقعی / شومیز / ۳۷۶ صفحه / ۴۲۰۰۰ تومان #سرگذشت #سفرنامه #پخش_ققنوس @qoqnoosp yon.ir/Qg7Qx
نادیا مراد در کوچو، روستایی کوچک متشکل از کشاورزان و چوپانان در شمال عراق، متولد و بزرگ شد. او و خواهران و برادرانش، اعضای جامعۀ ایزدی، زندگی آرامی داشتند. نادیا آرزو داشت معلم تاریخ شود یا سالن زیبایی خودش را باز کند.
در 15 اوت سال 2014، زمانی که نادیا فقط بیستویک سال داشت، این زندگی بهپایان رسید. شبهنظامیانِ خلافت اسلامی مردم روستای او را قتلعام کردند؛ مردانی را که اسلام را نمیپذیرفتند و زنان مسن را که نمیتوانستند از آنها بهعنوان بردۀ جنسی استفاده کنند، تیرباران کردند. شش تن از برادران نادیا و کمی بعد، مادرش را کشتند و جسدهای آنها را در گورهای دستهجمعی انداختند. نادیا به موصل برده شد و همراه با هزاران دختر ایزدی دیگر در بازار بردهفروشی داعش خریدوفروش شد.
چندین شبهنظامی نادیا را به اسارت گرفتند و بارها موردتجاوز و ضربوشتم قرار گرفت. او درنهایت موفق شد ازطریق خیابانهای موصل فرار کند و در خانۀ یک خانوادۀ مسلمان اهل تسنن پناه بگیرد. بزرگترین پسر آن خانواده زندگی خود را بهخطر میاندازد تا او را قاچاقی به مکانی امن برساند.
امروزه، سرگذشت نادیا-بهعنوان شاهدی بر وحشیگری خلافت اسلامی، نجاتیافتهای از تجاوز، یک پناهنده و یک ایزدی-جهان را مجبور ساخته به یک نسلکشی درحال وقوع توجه کنند. این یک فراخوان برای عمل، یک گواهی بر تمایل انسان برای بقا و نامهای عاشقانه به کشوری ازدسترفته، به جامعهای آسیبپذیر و به خانوادهای است که جنگ آن را از هم پاشید.
#آخرین_دختر
#نادیا_مراد
#صلح_نوبل
#کتاب_کوله_پشتی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
در 15 اوت سال 2014، زمانی که نادیا فقط بیستویک سال داشت، این زندگی بهپایان رسید. شبهنظامیانِ خلافت اسلامی مردم روستای او را قتلعام کردند؛ مردانی را که اسلام را نمیپذیرفتند و زنان مسن را که نمیتوانستند از آنها بهعنوان بردۀ جنسی استفاده کنند، تیرباران کردند. شش تن از برادران نادیا و کمی بعد، مادرش را کشتند و جسدهای آنها را در گورهای دستهجمعی انداختند. نادیا به موصل برده شد و همراه با هزاران دختر ایزدی دیگر در بازار بردهفروشی داعش خریدوفروش شد.
چندین شبهنظامی نادیا را به اسارت گرفتند و بارها موردتجاوز و ضربوشتم قرار گرفت. او درنهایت موفق شد ازطریق خیابانهای موصل فرار کند و در خانۀ یک خانوادۀ مسلمان اهل تسنن پناه بگیرد. بزرگترین پسر آن خانواده زندگی خود را بهخطر میاندازد تا او را قاچاقی به مکانی امن برساند.
امروزه، سرگذشت نادیا-بهعنوان شاهدی بر وحشیگری خلافت اسلامی، نجاتیافتهای از تجاوز، یک پناهنده و یک ایزدی-جهان را مجبور ساخته به یک نسلکشی درحال وقوع توجه کنند. این یک فراخوان برای عمل، یک گواهی بر تمایل انسان برای بقا و نامهای عاشقانه به کشوری ازدسترفته، به جامعهای آسیبپذیر و به خانوادهای است که جنگ آن را از هم پاشید.
#آخرین_دختر
#نادیا_مراد
#صلح_نوبل
#کتاب_کوله_پشتی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp