#چرا_عاشق_می‌شویم؟
#ماهیت_و_فرایند_عشق_رمانتیک
#هلن_فیشر
#ترجمه‌ی_سهیل_سمی

ناملایمات و گرفتاری‌ها اغلب بر شدت شعله‌ها می‌افزایند.
یکی از مضحک‌ترین نمونه‌های تاثیر ناملایمات بر عشق را می‌توان در نمایشنامه تک‌پرده‌ای چخوف به نام خرس یافت.
در این نمایشنامه، ملاکی کج‌خلق به نام گرگوری استپانوویچ اسمیرنوف به خانه بیوه‌ای جوان می‌رود تا پولی را که به شوهر مرحوم او قرض داده، پس بگیرد. زن حاضر نمی‌شود حتی یک کوپک به او بدهد. می‌گوید که عزادار است و با بدخلقی سر او داد می‌کشد: « من در شرایطی نیستم که به مسائل مالی توجه کنم.» همین امر باعث می‌شود که اسمیرنوف علیه تمامی زنان نطقی آتشین ایراد و آن‌ها را مزور، حقه‌باز، وراج، رسواگر، با قلبی پر از نفرت، تهمت‌زن، دروغگو، حقیر، بلواکن، بی‌عاطفه و غیر منطقی توصیف کند. او می‌گوید: « برررر! از خشم می‌لرزم.» خشم او باعث عصبانیت زن می‌شود و هر دو بنا می‌کنند به یکدیگر فحش دادن. کمی بعد مرد پیشنهاد دوئل می‌دهد. زن بیوه که آرزو دارد در پیشانی مرد سوراخی بکارد، سراغ تپانچه‌های شوهر مرحومش می‌رود و هر دو سر موضع خویش قرار می‌گیرند.
اما با شدت گرفتن نفرت، بین آن‌ دو احترامی متقابل نیز شکل می‌گیرد_ و عشق. ناگهان اسمیرنوف می‌گوید: « این زن، زن واقعی است! این را درک می‌کنم! زنی واقعی! نه زنی نالان، نه بزدل، بلکه یک پارچه آتش، باروت! چه شرم‌آور که مجبورم او را بکشم!» لحظه‌ای بعد مرد عشق جاودانه‌اش را بروز می‌دهد و از او خواستگاری می‌کند. وقتی خدمتکاران با تبر و چنگک و شن‌کش به دفاع از خانمشان می‌آیند، با دو عاشق واقعی روبرو می‌شوند.
این ارتباط عجیب میان تخاصم و عشق رمانتیک در وجود تمامی عشاق معروف در افسانه‌های بزرگ جهان مشهود است. عشاق در رویارویی با انواع سختی‌ها و ناملایمات، بیش از پیش عاشق می‌شوند.
@qoqnoosp

#چرا_عاشق_می‌شویم
#هلن_فیشر
#سهیل_سمی
#ققنوس

امان از این شبکه درهم‌تنیده عشق!
@qoqnoosp

#چرا_عاشق_می‌شویم
#هلن_فیشر
#سهیل_سمی
#ققنوس

امیلی دیکینسون می‌نویسد:« مغز از آسمان گسترده‌تر آمد پدید.»
در واقع، این اندام با حدود ۱/۵ کیلو وزن چنان نیاز شدیدی تولید می‌کند که تمام جهان در بابش نغمه و سرود سرداده‌اند: عشق رمانتیک.

@qoqnoosp

#چرا_عاشق_می‌شویم
#هلن_فیشر
#سهیل_سمی
#ققنوس

جادوی عشق تا چه هنگام دوام دارد؟

اما عشق همان‌گونه که افسارگسیخته از راه می‌رسد، ممکن است ناگهان از راهی دیگر برود. همان‌گونه که ویولتا در اپرای تراژیک وردی، به نام لا تراویاتا می‌خواند:« بیا تا فقط برای لذت زندگی کنیم، زیرا عشق، چون گل، به سرعت می‌پژمرد.»
افلاطون که این بعد از وجود رب‌النوع عشق را می‌شناخت، می‌گوید:« او ذاتا نه موجودی فانی است و نه جاودانه. گاهی ظرف یک روز ناگهان به زندگی وارد می‌شود... و سپس می‌میرد، و دوباره... زنده می‌شود.» عشق بی‌ثبات، گریزپا و متغیر است؛ عشق ممکن است چون شعله‌ای خاموش و سپس دوباره روشن شود، و آن‌گاه دوباره بی‌فروغ گردد.

@qoqnoosp

#چرا_عاشق_می‌شویم
#هلن_فیشر
#سهیل_سمی

هوای عشق بسیار زیباست.

@qoqnoosp

#چرا_عاشق_می‌شویم
#هلن_فیشر
#سهیل_سمی

هوای عشق بسیار زیباست. ما به وقت عاشقی وجودی پرتلالو پیدا می‌کنیم. رنج می‌بریم و امید می‌بندیم. بیش از همه، تضرع می‌کنیم؛ می‌خواهیم ببینیم و لمس کنیم و بخندیم و عشق بورزیم و، در عوض به ما نیز عشق بورزند. تحت تاثیر یکی از تحریک‌کننده‌ترین مواد شیمیایی طبیعت، انرژی خود را برمی‌انگیزیم، توجهمان را متمرکز می‌کنیم و در جستجوی تحفه ارزشمندمان برمی‌آییم. عشق رمانتیک نوعی اشتیاق، خواست و نیاز است.

@qoqnoosp

قلب عاشق با دیدن معشوق ناگهان به تپش می‌افتد. هر عاشقی معمولا در حضور معشوق، رنگ‌پریده می‌شود. مردی که آتش عشق به وجودش افتاده باشد، کم می‌خورد و کم می‌خوابد. هر کاری که عاشق انجام می‌دهد، با فکر معشوق پایان می‌یابد. عاشق حقیقی بی‌وقفه تصویر معشوقش را پیش چشم دارد.
عشق رمانتیک ممکن است تغییر حالات گیج‌کننده‌ای ایجاد کند، از شور و شعف فرد هنگام مشاهده عشق متقابل از جانب محبوبش، تا اضطراب و یاس یا حتی خشم هنگام نادیده گرفته شدن یا رد شدن عشق پرشور و رمانتیکش.

#چرا_عاشق_می‌شویم
#هلن_فیشر
#سهیل_سمی
#ققنوس

@qoqnoosp

#چرا_عاشق_میشویم
#تجدید_چاپ
نویسنده:
#هلن_فیشر
مترجم:
#سهیل_سمی
ناشر:
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp