#دورهمی #برنده_جایزه_بوکر ۲۰۰۷ ماجرای سفر درونی ورونیکا، راوی داستان است که به دنبال استخراج معانی از رویدادهایی که در گذشته و حال در ایرلند و انگلستان اتفاق افتادهاند و میافتند، داستانش را روایت میکند. زمان روایت، ورونیکا 39 ساله است و از طریق کنکاش در گذشته خانواده خود میکوشد تا ریشه حادثهای که برای او اتفاق افتاده پیدا کند. او حقایق تکاندهندهای درباره سایر اعضای خانواده، آشکار میکند و قصد دارد آنها را با نزدیکانش مطرح کند.
#آن_انرایت ترجمه #مینا_صفار
نشر #جمهوری
شومیز / رقعی / 296 صفحه / 35000 تومان
#رمان #رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
#آن_انرایت ترجمه #مینا_صفار
نشر #جمهوری
شومیز / رقعی / 296 صفحه / 35000 تومان
#رمان #رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
- هی زن گریهنکن ترجمهای از کتاب تاثیرگذار No woman, no cry نوشتهی ریتا همسر باب مارلی است که نام آن برگرفته از یکی از قطعات این خواننده و آهنگساز بزرگ جاماییکاییست. ریتا خاطرات خود از زمان گمنامی تا اوج شهرت جهانی باب را برای هتیجونز نویسندهی شهیر نسل بیت و همسر سابق لیروی جونز و همسر کنونی امیری باراکا بازگو میکند و هتی جونز این خاطرات را به بهترین نحو بهرشتهی تحریر درمیآورد. کتابی برگرفته از دو زندگیِ سراسر مبارزه، تلخکامی، موفقیت و فراز و فرود.
برشی از کتاب:
باب همیشه دربارهی مسائل واقعی و احساساتش مینوشت. آنها گیتار میزدند و همهی ما میخواندیم و فرنیِ ذرت میخوردیم یا هرآنچه آن روز پخته بودیم با هم میخوردیم. باقی آهنگ هم بر پایهی واقعیت استوار بود و چون باب بسیار صمیمی و با خودش صادق بود، حس میکنم باید اینجا روی این خصلت او و آهنگهایش تاکید کنم. عمه همیشه میگفت: «قصه به هم نباف.»
که منظورش از قصه، دروغ بود. پس این، «قصه» نیست؛ این روایت زندگی من است...
از کتاب #هی_زن_گریه_نکن
زندگی #باب_مارلی و همسرش
نوشتهی #ریتا_مارلی
با همراهی #هتی_جونز
ترجمهی #مینا_صفار
#نشر_نیماژ
برشی از کتاب:
باب همیشه دربارهی مسائل واقعی و احساساتش مینوشت. آنها گیتار میزدند و همهی ما میخواندیم و فرنیِ ذرت میخوردیم یا هرآنچه آن روز پخته بودیم با هم میخوردیم. باقی آهنگ هم بر پایهی واقعیت استوار بود و چون باب بسیار صمیمی و با خودش صادق بود، حس میکنم باید اینجا روی این خصلت او و آهنگهایش تاکید کنم. عمه همیشه میگفت: «قصه به هم نباف.»
که منظورش از قصه، دروغ بود. پس این، «قصه» نیست؛ این روایت زندگی من است...
از کتاب #هی_زن_گریه_نکن
زندگی #باب_مارلی و همسرش
نوشتهی #ریتا_مارلی
با همراهی #هتی_جونز
ترجمهی #مینا_صفار
#نشر_نیماژ