انتشارات ققنوس
4.34K subscribers
1.52K photos
534 videos
108 files
1.12K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
🎤به‌مناسبت تجدید چاپ آثار “#ویلهام_دیلتای” کتاب به فهم درآوردن جهان انسانی و دانش هرمنوتیک و مطالعه تاریخ، #دکتر_زهره_حسین‌زادگان گفت‌وگویی با مترجم این اثر "دکتر #منوچهر_صانعی_دره‌بیدی" در روز چهارشنبه ساعت ۲۰:۳۰ در صفحه‌ی اینستاگرام انتشارات ققنوس خواهد داشت.

✔️علاقه‌مندان به حوزه‌‌ی فلسفه خصوصا آثار دیلتای در این گفت‌وگو در کنار دیگر مخاطبان همراه ما باشید...

منوچهر صانعی دره‌بیدی #پژوهشگر #فلسفه ایرانی و استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی است. او از مترجمان کتاب #دانشنامه_زیبایی‌شناسی است که برنده جایزه #کتاب_سال شد.

📚مجموعه آثار #دیلتای شامل شش جلد از نوشته‌های اصلی دیلتای است که سرتاسر گستره فلسفه او را نشان می‌دهد. این اثر نه تنها منبعی برای تحقیق در #تاریخ و نظریه #علوم_انسانی محسوب می‌شود، بلکه برای تحقیق در زمینه درک فلسفی دیلتای از تاریخ، #زندگی و جهان‌بینی‌ها فراهم می‌آورد. نوشته‌های اصلی او در حوزه‌های #روانشناسی، #زیبایی‌شناسی، #اخلاق و تعلیم و تربیت در کنار برخی رساله‌های تاریخی و نقدهای #ادبی او در این مجلدات مندرج است.

@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خانم سمیعیان در این گفتگو بیان کردند که وقتی #کرونا شد خیلی‌ها گفتند دیدی، علم بر معنویت پیروز شد! دیدی معنویت به کار نیامد!
.و.
💡جالب است بدانیم در این مدت فروش کتاب‌های جوئل اوستین بیشتر هم شده، چرا که ما وقتی از دورن تهی می‌شویم و همش نگرانیم که در نهایت چطور می‌شود، نیاز به یک دستاویز داریم! و اون دستاویز، معنویته!
.
امروز روز جهانی مثبت اندیشیه، که با گفتن "همه چی آرومه و ما چقدر خوشبختیم" خیلی متفاوته! مثبت اندیشی یعنی وقایع بد و غم را در وهله اول بپذیریم ولی آن را طور دیگری برای خود معنی کنیم که مانع حرکت ما نشود.
به این مناسبت #زهره_حسین_زادگان گپ و گفتی با شبنم سمیعیان مترجم آثار مطرح‌ترین مربی انگیزشی جهان جوئل اوستین، #هر_روز_پنجشنبه_است و #آرامش_پرتو_ایمان داشتیم.

#شبنم_سمیعیان

@qoqnoospub
🍂🍂🍂🍂🍂🍂

#پری_از_بال_ققنوس

کاش واقعا زندگی مثل فیلم هندی بود.
سر بزنگاه با یک حرف یا یک معجزه یا تصمیم آنی؛ سریع همه چیز روبراه می شد و مشکلات حل.
دکتر محمودی گفت: نخواب! بیدار باش! به گذشته فکر نکن یا به چشم یک اشتباه و تجربه به آن نگاه کن!
در عوض به فردا نگاه کن! فردایی که هنوز پیش روی توست...
حق داشت آنقدر راحت نسخه بپیچد؛
آخر در ۲۳ سالگی بیوه نشده بود و مهم تر از او زن نبود...

📚#برزخ_اما_بهشت
👤#نازی_صفوی

@qoqnoospub
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

#پری_از_بال_ققنوس

انتظار که چیزِ بدی نیست،
روزنه امیدی است در ناامیدیِ مطلق.
من انتظار را از خبرِ بد بیشتر دوست دارم...


#پیکر_فرهاد
#عباس_معروفی

@qoqnoospub
می دونستین موپاسان از برج ایفل متنفر بوده؟ هر روز می رفته تو برج ایفل غذا می خورده چون تنها جای پاریس که از اون جا برج ایفل دیده نمی شه خود برجه…

#سفر_شگفت‌انگیز_مرتاضی_که_در_جا_لباسی_آیکیا_گیر_افتاده_بود
#رومن_پوئرتولاس
#ابوالفضل_الله‌دادی

@qoqnoospub
این روزها تعداد کسانی که دوست دارند درددل کنند هزار برابر تعداد کسانی است که نی‌خواهند جشن بگیرند.

#آینه_تال
#سودابه_فرضی‌پور
#نشر_هیلا

@qoqnoospub
تنها حسن مستاجر بودن شاید این باشد که خاطرات آدم را طبقه بندی می‌کند.

#آینه_تال
#سودابه_فرضی‌پور
#نشر_هیلا

@qoqnoospub
«عشق ورزیدن»، این فعل انگلیسی هم مثل همه ی فعل های دیگر زمان دارد. «عشق ورزید » یا «عشق خواهد ورزید » یا «عاشق بود». همه ی این فعل ها فقط نشان می دهند که عشق محدود به زمان است. قطعیتی وجود ندارد. عشق تنها در یک مقطع زمانی خاص وجود دارد. در چینی، عشق می شود «آی»، هیچ زمانی ندارد، نه گذشته ای و نه آینده ای. عشق در چینی یعنی نوعی هستی، نوعی حالت یا موقعیت. عشق یعنی هستی ای که گذشته یا آینده را در بر میگیرد. اگر عشق ما در زمان فعل چینی پا می گرفت، برای همیشه دوام می آورد. آن موقع عشقمان بی انتها می شد.

#فرهنگ_فشرده_لغات_چینی_به_انگلیسی_برای_عشاق
#گوئو_شیائولو
#ریحانه_وادی‌دار
#نشر_ققنوس

@qoqnoospub
آزادی حیوانات در مقایسه با جنبش‌های آزادی‌بخشِ دیگر مستلزم ازخودگذشتگی بیشتری از ناحیه انسان‌هاست. خودِ حیوانات از مطالبه آزادی‌شان ناتوان‌اند، و توانایی اعتراض علیه شرایطِ خود با رای، تظاهرات یا تحریم را ندارند.

#آزادی_حیوانات
#پیتر_سینگر
#بهنام_خداپناه

@qoqnoospub
♨️منتشر شد؛

#انجیل_یهودا، که نزدیک به هزار و هفتصد سال مفقود بود، سرانجام در غاری در مصر پیدا شد. کشف این انجیل یکی از بزرگ‌ترین اکتشافات تاریخی قرن بیستم است، هم طراز با کشف طومارهای بحرالمیت و انجیل‌های گنوسی نجع حمادی. این انجیل، برخلاف انجیل‌های عهد جدید، یهودا اسخریوطی را چهره‌ای کاملاً مثبت و الگویی برای تمام کسانی معرفی می‌کند که آرزو دارند پیرو #عیسی باشند.

📚کتابی که هم‌اینک در دست دارید نخستین ترجمۀ انجیل یهودا به زبان فارسی است. این انجیل خود بخشی از یک دست‌نوشته یا نسخۀ خطی پاپیروسی است که به «دست‌نوشتۀ چاکوس» مشهور است. این نسخۀ خطی، که در سال‌های پایانی دهۀ ١٩٧٠ میلادی طی حفاری مخفیانه‌ای در مصر کشف شد، سرنوشت پرماجرایی را پشت سر گذاشت تا سرانجام به دست مؤسسۀ نشنال جئوگرافیک رسید. این مؤسسه بی‌درنگ گروهی از متخصصان را برای ترمیم و ترجمۀ انجیل #یهودا برگزید و سرانجام، در سال ٢٠٠٦، ویراست نخست آن را برای اولین بار منتشر کرد.

#انجیل_یهودا
دست نوشتهٔ #چاکوس
#شروین_اولیایی

@qoqnoospub
Mahe Mah
Amin Bani
صدام کن بیام با تمام وجودم
ببخشم اگه اون که خواستی نبودم
میخوام عاشق سر به راه تو باشم
میخوام مهمون ماه ماه تو باشم ماه ماه تو باشم

@qoqnoospub
عشق معطوف به نتیجه نیست. عاشق اصلا نباید به دنبال نتیجه باشد.

👇👇👇👇👇👇

@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
عشق معطوف به نتیجه نیست. عاشق اصلا نباید به دنبال نتیجه باشد. 👇👇👇👇👇👇 @qoqnoospub
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

#پري_از_بال_ققنوس

عشق معطوف به نتیجه نیست. عاشق اصلا نباید به دنبال نتیجه باشد.بلکه اگر بخواهیم از اصطلاحات کانتی بهره ببریم، عشق از جنس نوعی تکلیف است. عاشق همواره مکلف به تکلیف است. مسئله او این است که برای عشقش چه کند، نه اینکه چه سودی کسب کند.

به محض انکه امر نااشنا، آشنا شد. یا به بیان دقیق‌تر آشنا به نظر آمد. #سفر تمام می‌شود. در سفر بودن یعنی مواجهه پیوسته با امر نااشنا. سفر خروج از امر آشنا و تجربه امر ناآشناست.


#پرتاب‌های_فلسفه
#محمدمهدی_اردبيلی
#تازه‌ها

@qoqnoospub
من ایمان دارم که برای انجام دادن هرکار خوبی که خداوند برایم مقدر فرموده مجهز شده‌ام. خالق جهان هستی مرا قدرتمند و تدهین کرده است. هر قید و بند و هر محدودیتی از من برداشته شده است. حالا زمان درخشش من است. بالاتر خواهم رفت، بر هر مانعی غلبه خواهم کرد، و چنان پیروزی‌ای را تجربه خواهم کرد که تاکنون تجربه نکرده‌ام! این باور من است.

#آرامش_در_پرتو_ایمان
#جوئل_اوستین
#شبنم_سمیعیان

@qoqnoospu
شخصیت لئوناردو دی‌کاپریو در تایتانیک تجسم انسانی مفهوم اشتیاق بود. عشقش به زندگی، خود از خطر و مرگ فراتر رفت. این عشق زندگی را دگرگون کرد. این راز درون فیلم تایتانیک بود که موسیقی را زیبا ساخت و احساسات کل دنیا را برانگیخت. ما دیدن نشانه‌ای را دوست داریم که ثابت می‌کند قلب همچنان خواهد تپید.

#خودتان_را_دوباره_بسازید
#استیو_چندلر
#اسماعیل_نوری

@qoqnoospub
چرا این‌قدر به نوشتن خاطراتمان علاقه‌مندیم؟ حتی وقتی که هنوز زنده‌ایم، می‌خواهیم وجودمان را، مانند سگ‌هایی که به شیر آتش‌نشانی می شاشند اثبات کنیم. عکس‌های قاب کرده‌مان را، دیپلم‌هایمان را، کاپ‌های روکش‌ نقره‌شده‌مان را به نمایش می‌گذاریم؛ حروف اول ناممان را روی ملافه‌هایمان می‌دوزیم، ناممان را روی تنه درختان حک می‌کنیم، یا با خط بد روی دیوارهای دستشویی می‌نویسیم. همه این‌ها زاییده یک احساس است: امید! یا به کلام ساده‌تر جلب توجه! حداقل در پی شاهدی هستیم. نمی‌توانیم تحمل کنیم صدایمان، مانند رادیویی که از کار می‌افتد، سرانجام ساکت شود.

#آدمکش_کور
#مارگارت_اتوود
#شهین_آسایش

@qoqnoospub
Paeeziam
Hojat Ashrafzadeh @RozMusic.com
بارون بزن که نسوزم از آتیش دوری
بارون بزن تو برام مث سنگ صبوری
بارون نشست عطرتو از شونه هام
بازم نشست اشک تو رو گونه هام
پاییزی ام از خیابونا بپرس حالم رو
از چتر و بارونا بپرس

@qoqnoospub
آغاز عشق همیشه از دید دیگران پنهان است. یک خیال شبرو است و اگر هر راهی را هم که گمان می‌بردی رخنه‌ی عشق به قلب است می‌بستی، از راهی دیگر می‌آمد.

‏⁧ #نیستی_آرام
‏⁧ #مرتضی‌کربلایی‌لو

@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
منتشر شد؛ #پرتاب‌های_فلسفه #محمد‌مهدی_اردبیلی چاپ اول ۱۵ هزار تومان 🔗https://u.to/sCe-GQ @qoqnoospub
♨️منتشر شد؛

📚نویسنده باید با زخمش بنویسد. این سخن تازه‌ای نیست. اما اگر با زخم بنویسیم، درواقع با چه می‌نویسیم؟ اگر زخم را بشکافیم چه بیرون می‌زند؟ چیست آن جوهری که زخم با آن می‌نویسد؟ عفونت و چرکابه و اندکی خون. آن کس که با زخمش می‌نویسد، این تودهٔ لزج را بیرون می‌ریزد تا شاید دیگران نیز با زخمشان آن را بخوانند و دریابند. هنر او البته این است که نه‌فقط‌زخمِ خود را، بلکه با زخمِ خودش زخم همگان را در کلام بازنمایی کند. در این صورت زخم او اعتلا می‌یابد و رفع می‌شود: تعمیمِ یک تحربه یا رنج شخصی؛ و، در یک کلام، نجات یک امر تکین از تکین‌بودگی‌اش با کلیت‌بخشی به آن.

📝اما چه می‌شود اگر نویسنده در این سطح باقی نماند؟ او می‌تواند تیغ را عمیق‌تر بزند، چرکابه و عفونت را پشت سر بگذارد، و با خون خود بنویسد، با خون زلال و سرخ. این جاست که اگر به اندازهٔ کافی به عمق زده باشد، دیگر نیازی به فشار آوردن نیست. این خودِ خون است که فواره می‌زند، که «پرتاب» می‌شود، که «پرتاب» می‌کند. وانگهی نباید فراموش کرد که راه رسیدن به این «پرتاب» از چرکابه می‌گذرد. باید چرکابه را خالی کرد. باید بازنمایی زخم‌های سطحی را تحربه مرد، تا جریان خون فوران بزند. اما مسئله اصلی این است که این چرکابه باید از درون خالی شود: زخم را باید با خون شست نه با آب. خون با فورانش فداکارانه هم زخم را می‌شوید هم درد را.

#پرتاب‌های_فلسفه
#محمد‌مهدی_اردبیلی

@qoqnoospub