معروفترین اثر رولان بارت در زمینۀ روایتشناسی، مقالۀ «درآمدی بر تحلیل ساختاری روایتها» (١٩٦٦) است که به همراه مقالات مهمی از گریماس، برمون، اکو، متز، تودوروف و ژنت در شمارۀ هشتم مجلۀ کامونیکاسیون با عنوان «پژوهشهای نشانهشناسی: تحلیل ساختاری روایت» چاپ شده است. بارت در کنار ساختارگرایان و بهرهگیری از نظریات صورتگرایانی چون پراپ و توماشفسکی، روایت را در سه سطح توصیفی کارکردها، کنشها و روایتگری بررسی میکند. اما در مقالۀ کمتر مشهور «کشتی با فرشته: تحلیل متنی سفر پیدایش ٣٢ (٢٣-٣٣)» (١٩٧١)، با وجود چشماندازهای ساختاری، به سوی تحلیل متنی حرکت میکند و پس از تحلیل پیرفتی، مروری بر تحلیل ساختاری (کنشوری و کارکردی) داستان دارد. در مقالۀ نخست واحدهای کارکردی به دو دستۀ کارکردها (کارکردهای اصلی و کنشیارها) و نمایهها (نمایهها و آگاهانندگان) تقسیم میشود، اما در دومی که به گزارش کشتی یعقوب در کتاب مقدس میپردازد جیرجیرِ خواناییِ دو زیرپیرفت موضوع اصلی است.
رولان بارت
ترجمۀ #محمد_راغب
@qoqnoospub
رولان بارت
ترجمۀ #محمد_راغب
@qoqnoospub
وقتی آدم یک بار در زندگی شانس بینهایت عشقورزیدن را به دست بیاورید، پس از آن همهٔ زندگیاش در جستجوی همان اشتیاق و همان روشنایی میگذرد.
از کتابِ #تابستان
#آلبر_کامو
ترجمهٔ #بنفشه_فریسآبادی
@qoqnoospub
از کتابِ #تابستان
#آلبر_کامو
ترجمهٔ #بنفشه_فریسآبادی
@qoqnoospub
تازههای نشر/ پانصد میلیون ثروت بانو بیگم
روزنامه همشهری- سه شنبه 14 دی 1400
رمان «پانصد میلیون ثروت بانو بیگم» نوشته ژول ورن را فرزانه مهری به فارسی برگردانده و بهتازگی از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.
در این رمان پرکشش و خواندنی، سارازن، پزشک فرانسوی مطلع میشود صاحب ارثیهای هنگفت از سوی شخصی به نام «بانو بیگم» شده است. او وقتی این خبر را میشنود، شروع به رویابافی میکند، تا اینکه سر و کله ورثه دیگری پیدا میشود. آقای پروفسور شولتز، آنطور که ادعا میکند نوه خواهر بزرگ مرحومه بیگم است. پروفسور شولتز که آلمانی متعصبی است، دوست ندارد این ارثیه به این راحتیها نصیب رقیب فرانسویاش شود؛ بنابراین وارد عمل میشود و... . در نهایت، ارثیه بین سارازان و شولتز تقسیم میشود. هرکدام از آنها با توجه به رؤیایی که در سر دارند برای این پول نقشههایی میکشند.
ژول ورن زمانی این اثر را به رشته تحریر درآورد که آلمان به خاک فرانسه حمله و بخشی از آن را تصرف کرده بود. انتشارات ققنوس این رمان 239صفحهای را به بهای 55هزار تومان منتشر کرده است.
https://zaya.io/nnr2g
@qoqnoospub
روزنامه همشهری- سه شنبه 14 دی 1400
رمان «پانصد میلیون ثروت بانو بیگم» نوشته ژول ورن را فرزانه مهری به فارسی برگردانده و بهتازگی از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.
در این رمان پرکشش و خواندنی، سارازن، پزشک فرانسوی مطلع میشود صاحب ارثیهای هنگفت از سوی شخصی به نام «بانو بیگم» شده است. او وقتی این خبر را میشنود، شروع به رویابافی میکند، تا اینکه سر و کله ورثه دیگری پیدا میشود. آقای پروفسور شولتز، آنطور که ادعا میکند نوه خواهر بزرگ مرحومه بیگم است. پروفسور شولتز که آلمانی متعصبی است، دوست ندارد این ارثیه به این راحتیها نصیب رقیب فرانسویاش شود؛ بنابراین وارد عمل میشود و... . در نهایت، ارثیه بین سارازان و شولتز تقسیم میشود. هرکدام از آنها با توجه به رؤیایی که در سر دارند برای این پول نقشههایی میکشند.
ژول ورن زمانی این اثر را به رشته تحریر درآورد که آلمان به خاک فرانسه حمله و بخشی از آن را تصرف کرده بود. انتشارات ققنوس این رمان 239صفحهای را به بهای 55هزار تومان منتشر کرده است.
https://zaya.io/nnr2g
@qoqnoospub
qoqnoos.ir
گروه انتشاراتی ققنوس | تازههای نشر/ پانصد میلیون ثروت بانو بیگم
انتشارات ققنوس ، ناشر بیش از هزار عنوان کتاب در حوزههای گوناگونی چون ادبیات، داستان، تاریخ، فلسفه، روانشناسی و... ناشر برگزیده دوازدهمین، چهاردهمین و سی امین نمایشگاه کتاب ، ناشر برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1380
شوخی با نظامیها
روزنامه همشهری- سه شنبه 14 دی 1400
مجموعه داستان «شوخی با نظامیها» در برگیرنده 14داستان کوتاه، نوشته مازن معروف را منصوره احمدیجعفری به فارسی برگردانده و بهتازگی از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.
مازن معروف، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار مطرح لبنانی است. داستان «شوخی با نظامیها» که این مجموعه هم نام خود را از آن گرفته، ماجرای خواندنی و تأثیرگذار پسربچهای است که برادر دوقلوی ناشنوایی دارد و پدرش در خشکشویی کار میکند. پدر او مرد ترسویی است و مدام از نظامیانی که در کوچه و خیابان به قول خودشان در حال محافظت از مردم هستند کتک میخورد. پدر باید هر روز برای سربازها جوکی تعریف کند تا آنها اذیتش نکنند؛ از اینرو پسر برای آنکه پدرش ترسناک بهنظر برسد، تا سربازها نتوانند کتکش بزنند و خودش هم بتواند در مدرسه جلوی بچهها سرش را بالا بگیرد، به راههای زیادی متوسل میشود. یکی از این راهها این است که کاری کند پدرش کور شود و یک چشم مصنوعی داشته باشد، مثل بستنیفروش محل تا بقیه از او حساب ببرند. کتاب «شوخی با نظامیها» نامزد نهایی جایزه منبوکر سال ٢٠١٩ بوده و نظر بسیاری از منتقدان را بهخود جلب کرده است. این مجموعه 251صفحهای به بهای 28هزار تومان منتشر شده است.
https://zaya.io/5b5w3
@qoqnoospub
روزنامه همشهری- سه شنبه 14 دی 1400
مجموعه داستان «شوخی با نظامیها» در برگیرنده 14داستان کوتاه، نوشته مازن معروف را منصوره احمدیجعفری به فارسی برگردانده و بهتازگی از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.
مازن معروف، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار مطرح لبنانی است. داستان «شوخی با نظامیها» که این مجموعه هم نام خود را از آن گرفته، ماجرای خواندنی و تأثیرگذار پسربچهای است که برادر دوقلوی ناشنوایی دارد و پدرش در خشکشویی کار میکند. پدر او مرد ترسویی است و مدام از نظامیانی که در کوچه و خیابان به قول خودشان در حال محافظت از مردم هستند کتک میخورد. پدر باید هر روز برای سربازها جوکی تعریف کند تا آنها اذیتش نکنند؛ از اینرو پسر برای آنکه پدرش ترسناک بهنظر برسد، تا سربازها نتوانند کتکش بزنند و خودش هم بتواند در مدرسه جلوی بچهها سرش را بالا بگیرد، به راههای زیادی متوسل میشود. یکی از این راهها این است که کاری کند پدرش کور شود و یک چشم مصنوعی داشته باشد، مثل بستنیفروش محل تا بقیه از او حساب ببرند. کتاب «شوخی با نظامیها» نامزد نهایی جایزه منبوکر سال ٢٠١٩ بوده و نظر بسیاری از منتقدان را بهخود جلب کرده است. این مجموعه 251صفحهای به بهای 28هزار تومان منتشر شده است.
https://zaya.io/5b5w3
@qoqnoospub
qoqnoos.ir
گروه انتشاراتی ققنوس | شوخی با نظامیها
انتشارات ققنوس ، ناشر بیش از هزار عنوان کتاب در حوزههای گوناگونی چون ادبیات، داستان، تاریخ، فلسفه، روانشناسی و... ناشر برگزیده دوازدهمین، چهاردهمین و سی امین نمایشگاه کتاب ، ناشر برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1380
مشخصۀ عشق گرسنگیای ذاتی و سیریناپذیری آن است.
فشردن دست دوست ابراز دوستی خویش نسبت به اوست، ولی [در عین حال] ابراز این دوستی ابراز آن به صورت چیزی است که قابل بیان نیست و بلکه به صورت چیزی است که به انجام نمیرسد، به صورت میلی دائم. «حیث ایجابی عشق»، خود در «حیث سلبی آن» است...
مشکلی که دربرابر معشوق احساس میکنیم تملک نیست، بلکه در خود تملک پیدا میشود...
«ارضا» اقامتی در فراسو نیست، بلکه بازگشتن به خویش است...
کتاب از وجود به موجود
نوشتۀ امانوئل لویناس
ترجمۀ مسعوئد علیا
@qoqnoospub
فشردن دست دوست ابراز دوستی خویش نسبت به اوست، ولی [در عین حال] ابراز این دوستی ابراز آن به صورت چیزی است که قابل بیان نیست و بلکه به صورت چیزی است که به انجام نمیرسد، به صورت میلی دائم. «حیث ایجابی عشق»، خود در «حیث سلبی آن» است...
مشکلی که دربرابر معشوق احساس میکنیم تملک نیست، بلکه در خود تملک پیدا میشود...
«ارضا» اقامتی در فراسو نیست، بلکه بازگشتن به خویش است...
کتاب از وجود به موجود
نوشتۀ امانوئل لویناس
ترجمۀ مسعوئد علیا
@qoqnoospub
pdf - 2022-01-11T082245.494.pdf
2.5 MB
گفتوگو با محمد يوسفي به مناسبت انتشار كتاب «چالش رواقی»
زندگیات را همانطور كه هست بپذير!
روزنامۀ اعتماد-امروز سهشنبه ۲۱ دیماه ۱۴۰۰
@qoqnoospub
زندگیات را همانطور كه هست بپذير!
روزنامۀ اعتماد-امروز سهشنبه ۲۱ دیماه ۱۴۰۰
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
pdf - 2022-01-11T082245.494.pdf
گفتوگو با محمد يوسفی به مناسبت انتشار كتاب «چالش رواقی»
زندگیات را همانطور كه هست بپذير!
روزنامۀ اعتماد-امروز سهشنبه ۲۱ دیماه ۱۴۰۰
@qoqnoospub
زندگیات را همانطور كه هست بپذير!
روزنامۀ اعتماد-امروز سهشنبه ۲۱ دیماه ۱۴۰۰
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
گفتوگو با محمد يوسفی به مناسبت انتشار كتاب «چالش رواقی» زندگیات را همانطور كه هست بپذير! روزنامۀ اعتماد-امروز سهشنبه ۲۱ دیماه ۱۴۰۰ @qoqnoospub
گفتوگو با محمد يوسفي به مناسبت انتشار كتاب «چالش رواقي»
زندگيات را همانطور كه هست بپذير!
زهره حسينزادگان |رواقيان يا پيروان رواقيگري (Stoicism) گروهي از حكماي يوناني بودند كه در قرن دوم و سوم پيش از ميلاد در يونان ميزيستند و در كنار تاملات نظري در حوزههاي انتزاعي دانش مثل فلسفه و رياضيات و منطق و طبيعيات، در حكمت عملي انسانها آموزههاي موثري داشتند و سعادت يا خوشبختي بشر را حاصل پذيرش مشكلات و مصائب و محدوديتها ميدانستند. آموزههاي رواقيان در فلسفه زندگي در دهههاي اخير مورد توجه بسياري از فيلسوفان، روانشناسان، رواندرمانگران و پژوهشگراني قرار گرفته كه در زمينه زندگي بهتر تحقيق ميكنند. در زبان فارسي نشر ققنوس تاكنون آثار بسياري در حوزه فلسفه رواقي منتشر كرده است. اين نشر سالها پيش در دهه هشتاد كتاب تاملات اثر ماركوس اورليوس امپراتور روم و فيلسوف نامدار رواقي را با ترجمه عرفان ثابتي منتشر كرد و در سال 1393 كتاب ديگري در اين حوزه، به نام فلسفهاي براي زندگي به قلم ويليام اروين و با ترجمه محمد يوسفي منتشر كرد. اخيرا نيز كتابي از همين نويسنده و مترجم تحت نام چالشهاي رواقي راهنماي فلسفي براي دستيابي به استقامت، آرامش و انعطافپذيري بيشتر منتشر شده كه به همين مناسبت گفتوگويي با محمد يوسفي، پژوهشگر حوزه فلسفه صورت گرفته است.
اگر ممكن است در ابتدا راجع به خود فلسفه رواقي و اصول اساسي باورهاي اين مكتب هم توضيحاتي بفرماييد.
فلسفه رواقي حدود سيصد سال پيش از ميلاد مسيح...
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/ufbyi
@qoqnoospub
زندگيات را همانطور كه هست بپذير!
زهره حسينزادگان |رواقيان يا پيروان رواقيگري (Stoicism) گروهي از حكماي يوناني بودند كه در قرن دوم و سوم پيش از ميلاد در يونان ميزيستند و در كنار تاملات نظري در حوزههاي انتزاعي دانش مثل فلسفه و رياضيات و منطق و طبيعيات، در حكمت عملي انسانها آموزههاي موثري داشتند و سعادت يا خوشبختي بشر را حاصل پذيرش مشكلات و مصائب و محدوديتها ميدانستند. آموزههاي رواقيان در فلسفه زندگي در دهههاي اخير مورد توجه بسياري از فيلسوفان، روانشناسان، رواندرمانگران و پژوهشگراني قرار گرفته كه در زمينه زندگي بهتر تحقيق ميكنند. در زبان فارسي نشر ققنوس تاكنون آثار بسياري در حوزه فلسفه رواقي منتشر كرده است. اين نشر سالها پيش در دهه هشتاد كتاب تاملات اثر ماركوس اورليوس امپراتور روم و فيلسوف نامدار رواقي را با ترجمه عرفان ثابتي منتشر كرد و در سال 1393 كتاب ديگري در اين حوزه، به نام فلسفهاي براي زندگي به قلم ويليام اروين و با ترجمه محمد يوسفي منتشر كرد. اخيرا نيز كتابي از همين نويسنده و مترجم تحت نام چالشهاي رواقي راهنماي فلسفي براي دستيابي به استقامت، آرامش و انعطافپذيري بيشتر منتشر شده كه به همين مناسبت گفتوگويي با محمد يوسفي، پژوهشگر حوزه فلسفه صورت گرفته است.
اگر ممكن است در ابتدا راجع به خود فلسفه رواقي و اصول اساسي باورهاي اين مكتب هم توضيحاتي بفرماييد.
فلسفه رواقي حدود سيصد سال پيش از ميلاد مسيح...
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/ufbyi
@qoqnoospub
روزنامه اعتماد
زندگيات را همانطور كه هست بپذير!
زهره حسينزادگان |رواقيان يا پيروان رواقيگري (Stoicism) گروهي از حكماي يوناني بودند كه در قرن دوم و سوم پيش از ميلاد در يونان ميزيستند و در كنار تاملات نظري در حوزههاي انتزاعي دانش مثل فلسفه و رياضيات و منطق و طبيعيات، در حكمت عملي انسانها آموزههاي موثري…
مگر نمیگويی هر آدمی
يك بار عاشق میشود؟
پس چرا هر صبح
که چشمهایت را باز میکنی
دل میبازم باز •••؟
#عباس_معروفی
يك بار عاشق میشود؟
پس چرا هر صبح
که چشمهایت را باز میکنی
دل میبازم باز •••؟
#عباس_معروفی
📌«شوخی با نظامیها» در کتابفروشیها/قصههای کوتاه نویسنده فلسطینی
مجموعهداستان «شوخی با نظامیها» نوشته مازن معروف با ترجمه منصوره احمدی جعفری توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، مجموعهداستان «شوخی با نظامیها» نوشته مازن معروف بهتازگی با ترجمه منصوره احمدی جعفری توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
مازن معروف نویسنده اینکتاب، مولف، شاعر و روزنامهنگار فلسطینیلبنانی است که کتابش دربرگیرنده ۱۴ داستان کوتاه است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. اینکتاب نامزد نهایی جایزه منبوکر و باعث شهرت نویسندهاش شد.
عناوین ۱۴ داستان چاپشده در اینکتاب، بهترتیب عبارت است از: شوخی با نظامیها، گاوباز، گرامافون، جوک، سینما، بیسکویت، حمال، سندرم خوابهای دیگران، آکواریوم، شخصیت دیگر، ساعت زنگدار، قوطی مربا، پرده، خوان و آوسا.
داستان «شوخی با نظامیها» درباره پسربچهای است که برادر دوقلوی ناشنوایی و یک پدر کارگر دارد...
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/utlsg
@qoqnoospub
مجموعهداستان «شوخی با نظامیها» نوشته مازن معروف با ترجمه منصوره احمدی جعفری توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، مجموعهداستان «شوخی با نظامیها» نوشته مازن معروف بهتازگی با ترجمه منصوره احمدی جعفری توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
مازن معروف نویسنده اینکتاب، مولف، شاعر و روزنامهنگار فلسطینیلبنانی است که کتابش دربرگیرنده ۱۴ داستان کوتاه است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. اینکتاب نامزد نهایی جایزه منبوکر و باعث شهرت نویسندهاش شد.
عناوین ۱۴ داستان چاپشده در اینکتاب، بهترتیب عبارت است از: شوخی با نظامیها، گاوباز، گرامافون، جوک، سینما، بیسکویت، حمال، سندرم خوابهای دیگران، آکواریوم، شخصیت دیگر، ساعت زنگدار، قوطی مربا، پرده، خوان و آوسا.
داستان «شوخی با نظامیها» درباره پسربچهای است که برادر دوقلوی ناشنوایی و یک پدر کارگر دارد...
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/utlsg
@qoqnoospub
qoqnoos.ir
گروه انتشاراتی ققنوس | «شوخی با نظامیها» در کتابفروشیها/قصههای کوتاه نویسنده فلسطینی
انتشارات ققنوس ، ناشر بیش از هزار عنوان کتاب در حوزههای گوناگونی چون ادبیات، داستان، تاریخ، فلسفه، روانشناسی و... ناشر برگزیده دوازدهمین، چهاردهمین و سی امین نمایشگاه کتاب ، ناشر برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1380
🕸🕸🕸🕸🕸🕸
«از ژوئیه سال دوم کالج تا ژانویه بعد، تنها چیزی که فکر تسوکورو تازاکی را به خود مشغول میکرد مردن بود. آن روزها طبیعی ترین راه حلی که به ذهنش میرسید خودکشی بود و حتی همین حالا هم نمیتوانست دلیل قانع کنندهای پیدا کند که چرا آن آخرین گام لازم را برنداشته، در حالی که آن روزها عبور از مرز میان زندگی و مرگ برایش از قورت دادن تخم مرغ خام سهل تر بود.»
#تسوكو_تازاکی_بیرنگ و سال های زیارت او
#فرزين_فرزام
@qoqnoospub
«از ژوئیه سال دوم کالج تا ژانویه بعد، تنها چیزی که فکر تسوکورو تازاکی را به خود مشغول میکرد مردن بود. آن روزها طبیعی ترین راه حلی که به ذهنش میرسید خودکشی بود و حتی همین حالا هم نمیتوانست دلیل قانع کنندهای پیدا کند که چرا آن آخرین گام لازم را برنداشته، در حالی که آن روزها عبور از مرز میان زندگی و مرگ برایش از قورت دادن تخم مرغ خام سهل تر بود.»
#تسوكو_تازاکی_بیرنگ و سال های زیارت او
#فرزين_فرزام
@qoqnoospub
اما در عالم خواب در آرزوی به دست آوردن زنی میسوخت. معلوم نبود این زن چه کسی است، اما به هر حال در خواب او حضور داشت و این توانایی ویژه را داشت که قلب خود را از باقی بدنش جدا نگه دارد.
به او گفت «فقط یکی رو در اختیارت میذارم. یا قلبم یا بدنم. هر دو رو نمیتونی باهم داشته باشی. باید یکی رو انتخاب کنی. همین الان. و اون یکی رو به کسِ دیگهای خواهم داد.»
اما مَرد زَن را تمام و کمال میخواست. قصد نداشت نیمی از وجود او را به مَرد دیگری بسپارد اگر «تنها شرط داشتَن زَن» این بود دلش میخواست بگوید که هیچکدام را نمیخواهد...
#تسوکورو_تازاکی_بیرنگ_و_سالهای_زیارت_او
#هاروکی_موراکامی
ترجمۀ #فرزین_فرزام
@qoqnoospub
به او گفت «فقط یکی رو در اختیارت میذارم. یا قلبم یا بدنم. هر دو رو نمیتونی باهم داشته باشی. باید یکی رو انتخاب کنی. همین الان. و اون یکی رو به کسِ دیگهای خواهم داد.»
اما مَرد زَن را تمام و کمال میخواست. قصد نداشت نیمی از وجود او را به مَرد دیگری بسپارد اگر «تنها شرط داشتَن زَن» این بود دلش میخواست بگوید که هیچکدام را نمیخواهد...
#تسوکورو_تازاکی_بیرنگ_و_سالهای_زیارت_او
#هاروکی_موراکامی
ترجمۀ #فرزین_فرزام
@qoqnoospub
pdf - 2022-01-17T082803.473.pdf
1.9 MB
گفتگو زهره حسینزادگان با مصطفی شهرآیینی روزنامه اعتماد - دوشنبه ٢٧ دی ماه ١٤٠٠
@qoqnoospub
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
pdf - 2022-01-17T082803.473.pdf
گفتگو زهره حسینزادگان با مصطفی شهرآیینی روزنامه اعتماد - دوشنبه ٢٧ دی ماه ١٤٠٠
@qoqnoospub
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
گفتگو زهره حسینزادگان با مصطفی شهرآیینی روزنامه اعتماد - دوشنبه ٢٧ دی ماه ١٤٠٠ @qoqnoospub
فلسفه دكارت در گفتوگو با سيد مصطفي شهرآييني
كسي كه نينديشد انسان نيست
✍🏻زهره حسين زادگان
رنه دكارت (1650-1596) فيلسوف و رياضيدان فرانسوي پدر فلسفه مدرن يا جديد لقب گرفته است و فهم فلسفه و انديشه جديد بدون آشنايي با انديشههاي او غير ممكن است. اتفاقا آثار دكارت جزو اولين كتابهايي است كه توسط مترجمان اهل فلسفه به فارسي ترجمه شده. با اينهمه شناخت انديشههاي سهل و ممتنع او نيازمند مطالعه آثاري درباره فلسفه اوست. سيد مصطفي شهرآييني استاد و پژوهشگر فلسفه، سالهاست كه در زمينه فلسفه دكارت تحقيق و تاليف و ترجمه ميكند. كتاب تاملاتي در تاملات دكارت يكي از آثار او در اين زمينه است كه در اصل رساله دكتراي اوست كه به تازگي به همت نشر ققنوس به چاپ دوم رسيده است. به اين مناسبت با او گفتوگويي صورت داديم كه از نظر ميگذرد.
در ابتدا از نكتهاي كه در مقدمه گفتيم، شروع كنيد، چرا دكارت را پدر فلسفه مدرن خواندهاند؟
زمانهاي كه دكارت در آن زندگي ميكند بهشدت بحراني است. شاخصه سده شانزدهم در اروپا شكاكيت است كه بخشي از اين شكاكيت در حوزه معرفت و انديشه ظهور ....
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/370ep
@qoqnoospub
كسي كه نينديشد انسان نيست
✍🏻زهره حسين زادگان
رنه دكارت (1650-1596) فيلسوف و رياضيدان فرانسوي پدر فلسفه مدرن يا جديد لقب گرفته است و فهم فلسفه و انديشه جديد بدون آشنايي با انديشههاي او غير ممكن است. اتفاقا آثار دكارت جزو اولين كتابهايي است كه توسط مترجمان اهل فلسفه به فارسي ترجمه شده. با اينهمه شناخت انديشههاي سهل و ممتنع او نيازمند مطالعه آثاري درباره فلسفه اوست. سيد مصطفي شهرآييني استاد و پژوهشگر فلسفه، سالهاست كه در زمينه فلسفه دكارت تحقيق و تاليف و ترجمه ميكند. كتاب تاملاتي در تاملات دكارت يكي از آثار او در اين زمينه است كه در اصل رساله دكتراي اوست كه به تازگي به همت نشر ققنوس به چاپ دوم رسيده است. به اين مناسبت با او گفتوگويي صورت داديم كه از نظر ميگذرد.
در ابتدا از نكتهاي كه در مقدمه گفتيم، شروع كنيد، چرا دكارت را پدر فلسفه مدرن خواندهاند؟
زمانهاي كه دكارت در آن زندگي ميكند بهشدت بحراني است. شاخصه سده شانزدهم در اروپا شكاكيت است كه بخشي از اين شكاكيت در حوزه معرفت و انديشه ظهور ....
ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/370ep
@qoqnoospub
qoqnoos.ir
گروه انتشاراتی ققنوس | کسی كه نينديشد انسان نيست
انتشارات ققنوس ، ناشر بیش از هزار عنوان کتاب در حوزههای گوناگونی چون ادبیات، داستان، تاریخ، فلسفه، روانشناسی و... ناشر برگزیده دوازدهمین، چهاردهمین و سی امین نمایشگاه کتاب ، ناشر برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1380
📌کتابی بینظیر که فرضیات شما را دربارهٔ جهان تغییر میدهد…
📚این کتاب نهتنها تاریخ راههای ابریشم که در واقع بیانی نو از تاریخ جهان است. این کتاب پندار ما را در اینباره که از کجا آمدهایم و به کجا میرویم متزلزل میکند. خاورمیانه و بیثباتیهای سیاسی آن، چین و خیز اقتصادیاش، سرزمینهای پهناوری که از بالکان از راه استپها و جنوب آسیا به سوی شرق گسترش یافته در سالهای اخیر در کانون توجه جهانی قرار داشته است. فرانکوپن به ما میآموزد برای درک دلیل اهمیت شهرها و ملتهایی که سر راه این مسیرهای تجاریِ پیچیده قرار دارند، ابتدا باید با گذشتهٔ شگفتانگیزشان آشنا شویم. فرانکوپن درک ما را از جهان دگرگون و دیدهمان را متوجه شرق میکند. در راههای ابریشم بود که شرق و غرب برای اولین بار با داد و ستد و کشورگشایی با یکدیگر رویارو شدند، همین رویارویی سبب گسترش ایدهها، فرهنگها و دینها شد.
🔜بهزودی منتشر میشود
📚راههای ابریشم (نگاهی نو به تاریخ)
✍️پیتر فرانکوپن
📝ترجمهٔ سیما مولایی
@qoqnoospub
📚این کتاب نهتنها تاریخ راههای ابریشم که در واقع بیانی نو از تاریخ جهان است. این کتاب پندار ما را در اینباره که از کجا آمدهایم و به کجا میرویم متزلزل میکند. خاورمیانه و بیثباتیهای سیاسی آن، چین و خیز اقتصادیاش، سرزمینهای پهناوری که از بالکان از راه استپها و جنوب آسیا به سوی شرق گسترش یافته در سالهای اخیر در کانون توجه جهانی قرار داشته است. فرانکوپن به ما میآموزد برای درک دلیل اهمیت شهرها و ملتهایی که سر راه این مسیرهای تجاریِ پیچیده قرار دارند، ابتدا باید با گذشتهٔ شگفتانگیزشان آشنا شویم. فرانکوپن درک ما را از جهان دگرگون و دیدهمان را متوجه شرق میکند. در راههای ابریشم بود که شرق و غرب برای اولین بار با داد و ستد و کشورگشایی با یکدیگر رویارو شدند، همین رویارویی سبب گسترش ایدهها، فرهنگها و دینها شد.
🔜بهزودی منتشر میشود
📚راههای ابریشم (نگاهی نو به تاریخ)
✍️پیتر فرانکوپن
📝ترجمهٔ سیما مولایی
@qoqnoospub
گفتی از حال خودم بنویسم. حالا دیگر هجده ماه است که از نان، عدس پلو با پنیر و نیمرو، پسته، و ... فقط یک خاطره در ذهنم مانده. هجده ماه است به قول پُل سلان صبح مینوشم و ....
متن کامل👇🏻👇🏻👇🏻
@qoqnoospub
متن کامل👇🏻👇🏻👇🏻
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
گفتی از حال خودم بنویسم. حالا دیگر هجده ماه است که از نان، عدس پلو با پنیر و نیمرو، پسته، و ... فقط یک خاطره در ذهنم مانده. هجده ماه است به قول پُل سلان صبح مینوشم و .... متن کامل👇🏻👇🏻👇🏻 @qoqnoospub
متن کامل👇🏻👇🏻👇🏻
گفتی از حال خودم بنویسم. حالا دیگر هجده ماه است که از نان، عدس پلو با پنیر و نیمرو، پسته، و ... فقط یک خاطره در ذهنم مانده. هجده ماه است به قول پُل سلان صبح مینوشم و عصر مینوشم. یک سوپ آبکی که توش دو تا قارچ معلق میزند، یا شیرموزی که برام میفرستند. فقط مینوشم و مینوشم. و کدامشان نگفته بود: «لذتی در خوردن هست که در نوشیدن نیست»؟
سرطان ویرانگرست، و بدتر از آن جراحیهاش که بخشهایی از بدنت را بردارند دور بریزند. یک تکه استخوان ساقم را گذاشتهاند جای فک، نصف زبانم را از انتها برداشته تکهای از ماهیچه رانم پیوند زدهاند، هفت سانت شاهرگم را کوتاه کردهاند، دندانهام، و بعد هم متاستازی که تومور مغزی شد و از جمجمهام بیرون کشیدند. اگر بزرگواری و مراقبت رفیقهای نازنینم پروفسور رحمانزاده، و پزشک خوبم بهمن مصلحی نبود، نمیدانم چی میشد. وجود فرشتگان به من میگوید تو خوشاقبالترین آدم این شهری، و زندگی سرشار از امید و زیبایی ست. میخواهم زنده بمانم، شهرزاد درونم را بههوش نگه دارم، داستان بنویسم و بلا از فرزندان مردم بگردانم دیروز سورملینا بالهاش را گشود، بغلش کردم. دستهای کوچولوش را دور صورتم کاسه کرد: «عباس! تو کی خوب میشی؟» گفتم خیلی زود. «یعنی چند تای دیگه بخوابم؟» انگشتهاش را روی صورتم شمردم. خندید و بوسم کرد. پس باید خوب شوم، کتابهای نیمکارهام را تمام کنم. و خیلی چیزهای قشنگ دیگر. جوانهای کشورم، دانشجویان عزیزم که به دیدنم میآیند. دختری که با کترا و شغل عالی میگفت: «نمیدونم برگردم یا بمونم؟» گفتم: «عزیزم! ایران تویی؟ برگردی که سر جای خودت نباشی؟ که تحقیرت کنند؟ ایران باید به ما برگرده. این هیاهو و موشک و اتم برای مراسم جشن پایان 1400 سال است. باور کن!» میخواهم زنده بمانم گرچه کمکار شدهام. نمیتوانم شبی چهار ساعت یک نفس بنویسم. ولی با ورزش به خانه هدایت میروم، کتاب چاپ میکنم، میخوانم، مینویسم، کار میکنم. و کدامشان نگفته بود «لذتی در بیکاری هست که در کار نیست»؟
شنبه از چشمم اشک میآمد. یکشنبه مینا نگران نگاهم کرد: «بابا، چرا صورتت کج شده؟ زنگ بزن به آقای دکتر.» برای بهمن پیام گذاشتم. گفت: «عباس جون، این یه بیماریه به اسم فلج بِل. الان میام.» و تا دیروقت شب اینجا ماند. درد ندارم، خسته نیستم، فقط کند شدهام. بیناییام دچار اخلال شده. شبها یک چشمم باز میماند و اشک میریزد. لابد پروانه میگیرد. شب باز روباه اگزوپری آمد پشت در. براش نان بردم، به آسمان نگاه کردم برای پسرک دست تکان دادم. خندید، گفت: «آب!» گفتم همهی اشکهام مال تو.
📌از صفحه اینستاگرام «عباس معروفی»
@qoqnoospub
گفتی از حال خودم بنویسم. حالا دیگر هجده ماه است که از نان، عدس پلو با پنیر و نیمرو، پسته، و ... فقط یک خاطره در ذهنم مانده. هجده ماه است به قول پُل سلان صبح مینوشم و عصر مینوشم. یک سوپ آبکی که توش دو تا قارچ معلق میزند، یا شیرموزی که برام میفرستند. فقط مینوشم و مینوشم. و کدامشان نگفته بود: «لذتی در خوردن هست که در نوشیدن نیست»؟
سرطان ویرانگرست، و بدتر از آن جراحیهاش که بخشهایی از بدنت را بردارند دور بریزند. یک تکه استخوان ساقم را گذاشتهاند جای فک، نصف زبانم را از انتها برداشته تکهای از ماهیچه رانم پیوند زدهاند، هفت سانت شاهرگم را کوتاه کردهاند، دندانهام، و بعد هم متاستازی که تومور مغزی شد و از جمجمهام بیرون کشیدند. اگر بزرگواری و مراقبت رفیقهای نازنینم پروفسور رحمانزاده، و پزشک خوبم بهمن مصلحی نبود، نمیدانم چی میشد. وجود فرشتگان به من میگوید تو خوشاقبالترین آدم این شهری، و زندگی سرشار از امید و زیبایی ست. میخواهم زنده بمانم، شهرزاد درونم را بههوش نگه دارم، داستان بنویسم و بلا از فرزندان مردم بگردانم دیروز سورملینا بالهاش را گشود، بغلش کردم. دستهای کوچولوش را دور صورتم کاسه کرد: «عباس! تو کی خوب میشی؟» گفتم خیلی زود. «یعنی چند تای دیگه بخوابم؟» انگشتهاش را روی صورتم شمردم. خندید و بوسم کرد. پس باید خوب شوم، کتابهای نیمکارهام را تمام کنم. و خیلی چیزهای قشنگ دیگر. جوانهای کشورم، دانشجویان عزیزم که به دیدنم میآیند. دختری که با کترا و شغل عالی میگفت: «نمیدونم برگردم یا بمونم؟» گفتم: «عزیزم! ایران تویی؟ برگردی که سر جای خودت نباشی؟ که تحقیرت کنند؟ ایران باید به ما برگرده. این هیاهو و موشک و اتم برای مراسم جشن پایان 1400 سال است. باور کن!» میخواهم زنده بمانم گرچه کمکار شدهام. نمیتوانم شبی چهار ساعت یک نفس بنویسم. ولی با ورزش به خانه هدایت میروم، کتاب چاپ میکنم، میخوانم، مینویسم، کار میکنم. و کدامشان نگفته بود «لذتی در بیکاری هست که در کار نیست»؟
شنبه از چشمم اشک میآمد. یکشنبه مینا نگران نگاهم کرد: «بابا، چرا صورتت کج شده؟ زنگ بزن به آقای دکتر.» برای بهمن پیام گذاشتم. گفت: «عباس جون، این یه بیماریه به اسم فلج بِل. الان میام.» و تا دیروقت شب اینجا ماند. درد ندارم، خسته نیستم، فقط کند شدهام. بیناییام دچار اخلال شده. شبها یک چشمم باز میماند و اشک میریزد. لابد پروانه میگیرد. شب باز روباه اگزوپری آمد پشت در. براش نان بردم، به آسمان نگاه کردم برای پسرک دست تکان دادم. خندید، گفت: «آب!» گفتم همهی اشکهام مال تو.
📌از صفحه اینستاگرام «عباس معروفی»
@qoqnoospub